جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 321810
نشست علمی ترویجی نقش محقق لاهیجی در دانش کلام
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
نشست علمی بازتاب عرفان در ادبیات کودکان
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
نقد لکان بر اخلاق کانتی از موضع سادی
نویسنده:
علیرضا ضمیری ، احمد فاضلی ، حسن فتح‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از انتقادات رایج به نظریۀ اخلاقی کانت، توجه بیش از حد به عقل و مطلق بودگی آن در قانون اخلاقی است. به گونه‌ای که بی‌توجهی به سایر عناصر دخیل در حکم اخلاقی از جمله احساسات منجر به ناممکنی و ظهور سویه سادیستی مبانی اخلاقی کانت می‌شود و زمینۀ مناسبی برای بروز شر فراهم می‌آورد. مطابق این نگاه، شر ملازم با خیر تلقی می‌شود چرا که مراد از خیرِ اخلاقی عملِ مطابق با امر مطلق است فارغ از محتوای آن. همسو با ناممکنی امرمطلق، ساد مبانی اخلاقی کانت را جابه‌جا می‌کند و نام هر اراده مطلقی را با توجه به اصل عدم تناقض شر می‌انگارد. بنابراین می‌توان هر عمل شنیع اخلاقی را با توجه به گنجاندن در ماکسیم، مطابقِ قانون اخلاقی اراده کرد، بدون اینکه خللی به مبانی امر مطلق وارد شود. از نظر لکان وفاداری به میل، و ویژگی ارضا ناپذیری آن ملاک اخلاقمندی است که اگر اخلاق تهی از عناصر پاتولوژیک لحاظ شود تبدیل به ضد خود یعنی اخلاق سادی خواهد شد و اخلاقِ میل به جای آنکه از ابژه‌ای به ابژۀ دیگر حرکت کند در بستر ارضای سادی گرفتار خواهد آمد، در نتیجه در حرکت به سوی ورای لذت در غایی‌ترین آستانۀ واقعیت جا می‌ماند. کانت برای اجتناب از درافتادن در سویۀ سادیستی اخلاق خود از مفهوم خاص احترام به‌مثابه نمایندۀ عنصر پاتولوژیک و رفع این شکاف برای اخلاق خود بهره می‌برد.
صفحات :
از صفحه 285 تا 305
این‌همانی چیست؟ نظریه ویتگنشتاین درباره گزاره‌های این‌همانی
نویسنده:
موسی دیباج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اهمیت گزاره‏‌های این‌‏همانی در منطق ویتگنشتاین بیش از هرگونه گزاره دیگری اعم از بسیط یا معین است. گزاره‌‏های این‏‌همانی است که از طریق آن می‌‏توانیم به عینیت و یگانگی ماهوی جهان آگاهی یقینی بیابیم. گزاره‌‏های این‌‏همانی مبنای اثبات و حتی انکار دیگر گزاره‌‏هایند، بنابرین گزاره‏‌های این‏‌همانی هیچ گزاره علمی دیگری را تولید نمی‏‌کند اما بدون آن نیز هیچ گزاره علمی دیگری، صادق یا کاذب، و به‌نحو منطقی امکان‏پذیر نیست. تنها به تأیید مضمونی گزاره این‏‌همانی در گزاره‌‏های دیگر می‌‏توان آن گزاره‌ها را صادق یا کاذب دانست. بدون گزاره‏‌های این‏‌همانی حتی نمی‏‌توان حدس زد جهان غیر مبتنی بر این گزاره‌‏ها چگونه خواهد بود. این است اسطوره گزاره‏‌های این‌‏همانی که فیلسوف لودویک ویتگنشتاین در برخی از نوشته‌‏های خویش و به‏‌خصوص در اثر ارزشمند وی مرسوم به درباره یقین و یادداشت‏‌ها (1918- 1914) به جنبه‌هایی از آن توجه نموده است. گستره گزاره‏‌های این‌‏همانی جهان است و گستره جهان به‌‏اندازه گستره منطقی است که گستره این‌‏همانی است. مرزهای جهان و مرزهای زبان به غیر از گزاره‌‏های این‌‏همانی نماینده تام و تمام دیگری در میان گزاره‌‏ها ندارد. در نظر ویتگنشتاین این گزاره‌‏ها فاقد ویژگی تحاکی و تصویری‏‌اند اما ضرورت برخاسته از این گزاره‏‌ها یک ضرورت تام و تمام ابتدایی و مقدماتی است. بدون گزاره‏‌های این‌همانی نمی‌‏توانیم آن‌گونه بیندیشیم که اینک می‏‌اندیشیم و بنابرین بحث درباره ماهیت این گزاره‌‏ها بدون تردید در کشف و شناخت منطق وجودشناسی مندرج در نظریه زبانی ویتگنشتاین مهم و ارزشمند خواهد بود. واقعیت ناشی از این‌‏همانی نیست اما آن مصداق این‌‏همانی است.
صفحات :
از صفحه 265 تا 284
تحلیل روش‌شناختی مواجهۀ سهروردی با «خود»
نویسنده:
سهراب حقیقت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از حیث معرفت‌شناسی کشف «خود»، ماهیت «خود» و ارتباط انسان با «خود» در فلسفه اشراق جایگاه ویژه دارد. مسئلۀ اصلی در این مقاله این است که سهروردی چگونه «خود» را کشف می‌‌کند و مکانیسم وی در خودکاوی چیست؟ برای رسیدن به پاسخ سهروردی بین دو نوع مواجهۀ هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه با «خود» تمایز قائل شده‌ایم. در مواجهۀ هستی‌شناسانه، انسان در اثرخودکاوی به حقیقت وجودی دست می‌یابد و این امر وجودی را مبنای کل نظام متافیزیکی خود قرار می‌‌دهد آن طوری که در نظام فلسفی ابن سینا شاهدیم. اما از منظر سهروردی مواجهه انسان در کشف «خود» معرفت‌شناسانه است. در مواجهۀ معرفت‌شناسانه با «خود» اولین یافتۀ انسان، امری است که دائماً برایش ظهور دارد و نظر به این‌همانی ظهور و ادراک، مکشوف آدمی همان آگاهی است و در نتیجه «خود» همان آگاهی و شعور است. شعوری که مبنای کل نظام معرفتی فیلسوف قرار می‌گیرد. با توجه به این نوع مواجهه، در این مقاله بین سه مرحله خودکاوی اشراقی یعنی خودآگاهی اشراقی، خودشناسی اشراقی و خودسازی اشراقی تمایز قائل شده‌ایم. در مرحلۀ خودآگاهی از سه طریق واقعیتی فراتر از بدن مادی کشف می‌شود. در مرحلۀ خودشناسی با فاصله گرفتن از نظر فلاسفۀ مشایی با تکیه بر رویکرد پدیدارشناختی به این امر دست می‌یابیم که این امر غیر مادی دائماً بر انسان ظهور دارد، چنین امری نور محض است و در مرحلۀ خودسازی با برقراری دیالکتیک بین انسان و «خود» این نتیجه حاصل می‌شود که اساساً از خودبیگانگی امری متناقض است. لذا خودکاوی اشراقی سهروردی بنیانی برای معرفت‌شناسی اشراقی هم در فلسفه خود و هم در فلسفه‌های بعد از خود تأسیس می‌کند.
صفحات :
از صفحه 245 تا 263
بررسی نقدهای غلامرضا فیاضی به تقریر مشهور وجود ذهنی
نویسنده:
محمد حسین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تقریر مشهور وجود ذهنی ـ که با محوریت حضور ماهیت در دو موطن ذهن و عین و انحفاظ ذات و ذاتیات مطرح شده است ـ همواره با اشکالات متعدد مواجه بوده است؛ جمهور حکما ـ اعم از مشاء، اشراق و متعالیه ـ نیز به این اشکالات پاسخ داده و از تقریر مشهور وجود ذهنی دفاع کرده‌‏اند. فیاضی پس از بررسی انتقادی پاسخ جمهور حکما، چهار اشکال را نسبت به تقریر مشهور وجود ذهنی مطرح کرده است؛ برخی از آنها جدید هستند و برخی نیز اشکالات قدیمی را از طریق نقد پاسخ مدافعان‏ تقریر مشهور تقویت می‏‌کنند. بررسی اشکالات مطرح شده توسط فیاضی به این نتیجه انجامید که می‏توان به تمام اشکال‏‌های وارد شده پاسخ داد و از دیدگاه جمهور حکما دربارۀ نظریۀ وجود ذهنی دفاع کرد؛ البته پذیرفتن این تقریر مستلزم برخی اصلاحات در مبانی فلسفی است؛ چرا که تنها بر مبنای اصالت وجود، تشکیک وجود و نقش وجود اصیل در حمل آثار اشیا بر آنها می‏‌توان هم به انحفاظ ماهیت در دو موطن عین و ذهن معتقد بود و هم به این مطلب باور داشت که آثار اولیه ماهیت در موطن ذهن بر آن مترتب نمی‏‌شوند.
صفحات :
از صفحه 245 تا 263
بررسی انتقادی یک نقد درباره سمانتیک نظام غیرتابع‌‌ارزشی؛ روابط علّی، معنایی و منطقی چگونه صورت‌بندی و ارزیابی می‌شوند؟
نویسنده:
مرتضی حاجی‌حسینی ، محمدحسین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دو جمله «اگر خورشید طلوع کند، هوا روشن می‌شود» و «اگر باران ببارد، زمین خیس می‌شود» اگر در منطق کلاسیک صورت‌بندی شوند این نتیجه از آن‌ها به دست می‌آید که «اگر خورشید طلوع کند، زمین خیس می‌شود یا اگر باران ببارد، هوا روشن می‌شود». دریافت شهودی ما به‌وضوح اعتبار این استدلال را رد می‌کند. در کتاب طرحی نو از اصول و مبانی منطق، نویسنده بر پایه تقسیم ادات‌های پایه به دو نوع تابع‌ارزشی و تابع‌‌ارزشی، به شناسایی رفتار نحوی و معنایی ادات‌های پایه تابع‌‌ارزشی پرداخته و با معرفی قاعده‌های استنتاج و دلالت این ادات‌ها‌ به تأسیس نظام تابع‌‌ارزشی منطق گزاره‌ها پرداخته و با اختصاص نظام تابع‌‌ارزشی منطق پایه گزاره‌ها به حوزه روابط علّی، معنایی و صوری و صورت‌بندی استدلال فوق در این نظام، نادرستی و عدم اعتبار استدلال فوق را نشان داده است. اسدالله فلاحی در مقاله «سمانتیک نظام تابع‌‌ارزشی حاج‌حسینی» که در شمارة ۲ دوره ۲۱ نشریۀ فلسفه (۱۴۰۲) منتشر شده است، سمانتیک این نظام را با انتقادهای پراکنده مورد نقد قرار داده است. در این مقاله این نقدها را در پنج گروه «رفتار ادات نقیض»، «مدل و اجزای آن»، «سمانتیک نظام تابع‌‌ارزشی و منطق موجهات»، «مفهوم اعتبار»، «فراقضایای تمامیت و تصمیم‌پذیری» بررسی می‌کنیم و نشان می‌دهیم به جز یک مورد خطای سهوی که در نقد ایشان بزرگ‌نمایی شده است، سایر نقدها ناشی از رها نکردن پیش‌فرض، عدول از برخی الزامات نقد، خطا در فهم و تفسیر برخی فرمول‌ها، خطا در تفسیر و ارزیابی برخی استدلال‌ها، کاربرد شیوه‌های مغالطی، غفلت از برخی مطالب کتاب و توسل به دلایل نامربوط در نقد مطالب است.
صفحات :
از صفحه 189 تا 222
تأویل معنای بخشش به‌‏مثابه حضور در منزلگه آنجابودگی و انکشاف توانش وجودی فهم در ساختار روایی ریکور مورد مطالعه فیلم سینمایی دوران عاشقی
نویسنده:
سروناز تربتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر با هدف تأویل و احیای معنای بخشش، به خوانش اصطلاح ریکور از «آنجابودگیِ» بخشش، می‏پردازد. از این‌‏رو، با توجه به فهم هرمنوتیکی، وجود را در معنای بخشش و دادگی تأویل کرده و با بهره‌‏گیری از روش هرمنوتیک و رویکرد هستی‌‏شناسانه، به این مهم دست یافتیم که شرایط امکان فهم، هستی ‏در‏ ‏جهان و طرح‌‏افکنی در امکانات آینده است. همچنین دریافتیم که فهم همچون یک امکان وجودی، امکان بخشش نیز به شمار می‏‌آید. با چنین پشتوانۀ نظری و استفاده از ساختار روایی ریکور، به پرسش‌های اصلی تحقیق مبنی بر اینکه بخشش چگونه به‏‌عنوان یک امر وجودی امکان‏‌پذیر می‏‌گردد و چگونه انسان می‌‏تواند در عرصۀ «من می‌‏توانم» ‏امکان‏‌های خود را بفهمد و آن را معنادار سازد، پاسخ داده و برای نشان دادن تجلی بخشش در جهان متن و اینکه چگونه «آنجابودگیِ» دازاین در جهان متن ممکن می‏‌گردد با طرح‌‏افکنی در امکانات روایی فیلمِ دوران عاشقی از طریق بازپیکربندی، به خوانشی از بخشش پرداخته و به فهمی جدیدی از خود دست می‌‏یابیم. با توجه به اینکه از نظر ریکور هر هرمنوتیکی فهم خویشتن از راه فهم دیگری است، با قرار دادن خود در امکانات قهرمان داستان و با تأکید بر «من می‌‏توانم» از خودِ کنونی عبور کرده تا برای ورود به عرصۀ عشق یا بخشش در «آنجا» قرار گیرم.
صفحات :
از صفحه 163 تا 188
تفسیر روان‌شناختی اراده معطوف به قدرت در فلسفۀ نیچه: بررسی مبانی، پیامدها و نتایج آن برای اخلاق
نویسنده:
محمدحسین امامی ، احمد فاضلی ، حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم «ارادۀ معطوف به قدرت» در فلسفۀ نیچه جایگاهی محوری دارد، اما تفسیر آن همواره محل بحث‌وجدل بوده است. در میان تفاسیر گوناگون، تفسیر روان‌شناختی، استعاری و متافیزیکی هر یک دریچه‌ای متفاوت به‌سوی فهم این مفهوم پیچیده می‌گشایند. این مقاله با اذعان به عدم قطعیت کلی هرگونه تفسیری از ایده نیچه، بر آن است تا نشان دهد که در مجموع و به‌طور نسبی، تفسیر روان‌شناختی اراده معطوف به قدرت در مقایسه با سایر تفاسیر همخوانی بیشتری با فلسفه‌ورزی نیچه دارد. بر پایه این تفسیر، اراده معطوف به قدرت نه یک نیروی متافیزیکی و نه استعاره‌ای برای سلطه، بلکه گرایشی ذاتی در انسان برای خودشکوفایی، تأیید زندگی و غلبه بر محدودیت‌ها است. این تفسیر با ایده‌های نیچه در خصوص چشم‌انداز گرایی، نقد اخلاق سنتی و مفهوم ابر انسان همسو است. برخلاف تصور رایج، تفسیر روان‌شناختی اراده معطوف به قدرت نه‌تنها با جوهر اخلاق یعنی توجه به دیگری ناسازگار نیست بلکه از طریق تأکید بر مسئولیت فردی، تعالی‌جویی و خلق ارزش‌های نوین به تعمیق و تدقیق آن یاری می‌رساند. با وجود چالش‌هایی که در تفسیر ایده اراده معطوف به قدرت نیچه وجود دارد، تفسیر روان‌شناختی ایده مذکور دریچه‌ای متفاوت به‌سوی فهم دیدگاه‌های نیچه در خصوص اخلاق، انسان و معنای زندگی می‌گشاید. این تفسیر می‌تواند نشان دهد که فراخوان نیچه برای پرورش انسان‌هایی قوی، خلاق و مسئول که بر خویشتن خویش تسلط داشته باشند، نسبتی با سلطه بر دیگران ندارد و از این‌رو، ضرورت ظلم و خود‌کامگی علیه دیگران برای تحقق این آموزه یا به‌مثابه نتیجه ضروری آن عمیقاً مسئله برانگیز است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 161
حقّ بر مجازات‏ کردن در فلسفه هابز: مبانی و پی‏امدها
نویسنده:
شایان اکبری ، احمد حاجی ده‌آبادی، حسن عالی‌پور ، احمد فلاحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
توجیه کیفر همواره به‏‌عنوان یکی از موضوعات مناقشه‌بر‏انگیز و بنیادین فلسفه حقوق کیفری مطرح شده است. تبیین مبانی مجازات و چگونگی حق‌‏یابی دولت در کیفردهی شهروندان، به شیوۀ دقیقی در فلسفه توماس هابز دیده می‏‌شود. هرچند هابز از کیفر به‌‏عنوان ابزار تضمین اطاعتِ افراد از قانون یاد می‏‌کند اما می‏‌کوشد اجرای مجازات را به‌‏عنوان یکی از لوازم تشکیل دولت تلقی نکند، بلکه به نقش شهروندان در اعطای این حق به دولت و چرایی استحقاق بزه‏کاران در تحمّل کیفر بپردازد. با خوانش کتاب لویاتان درمی‌‏یابیم که حقّ بر مجازات‏کردن از رهگذر پیمان اجتماعی، به‌‏مثابه حقّی سیاسی و نه طبیعی یا ماقبل سیاسی، در اختیار دولت قرار می‏‌گیرد. بنابراین همه شهروندانِ بیزار از وضعِ طبیعی، با وانهادن حقّ دفاع یا امکانِ مقابله‌‏به‏‌مثل، که به‏‌عنوان حقّی طبیعی پس از رویارویی با تعرض دیگری برایشان وجود داشت، صیانت از آزادی و نظم جامعه را به موجود مصنوعی (دولت) می‏‌سپارند تا از این طریق به نزاع‏‌های میان‏‌فردی و نابسامانی گروهی پایان داده شود و آسایشی پایدار پدیدار گردد. این اندیشه نقطۀ عطفی در انقطاع وجاهت کیفر به‏‌عنوان نهادی آن‏جهانی و قدسی به‌‏شمار می‏‌آید و از این دوره به بعد است که مجازات بر پایه خواستِ جمعی شهروندان مشروعیت اِعمال می‏‌یابد. حق‏‌یابی دولت در مجازات‏ افراد آثار چشم‏گیری بر حقوق کیفری به‌‏جای می‏‌نهد، که قدسی‏‌زدایی و این‏‌جهانی‌‏سازی مجازات، انحصار دولت در مجازات مجرمان، ضابطه‌‏یابی نهاد دفاع مشروع در سامانۀ جزایی و پدیدآیی جرایم علیه امنیت دولت از مهم‏‌ترین آنها است که در این جستار با رویکردی میان‏‌رشته‌‏ای و به‏ شیوۀ توصیفی - تحلیلی به بررسی آنها پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 126
پنجمین نشست تأملی در نو اندیشی دینی در ایران معاصر
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 321810