جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 102
بررسی تطبیقی علم الهی از منظر حکمت اشراق و حکمت متعالیه
نویسنده:
زینب مشایخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش تلاش شده تا دو نظریه حکمت اشراق و حکمت متعالیه در باب علم الهی تبیین و تطبیق گردد. درست است که بخشی از موضوع رساله مربوط به حکمت متعالیه است ولی از آنجا که ملاصدرا موسس حکمت متعالیه است و دیدگاه شخصی وی مبین نظریات حکمت متعالیه است دیدگاه این دو بزرگوار یعنی شیخ اشراق و ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل اول این رساله، به مبادی تصوریه و تصدیقیه بحث علم خداوند پرداختیم مطالبی همچون: تعریف علم، اقسام علم و... .فصل دوم به دیدگاه شیخ اشراق اختصاص یافته است. شیخ اشراق بر این باور است که علم واجب به اشیاء، غیر از حضور اشیاء در حضور واجب ،معنای دیگری ندارد علم در واقع همان حضور شیء نزد شیء دیگر است، بنابراین تمام موجودات در محضر حق تعالی حاضرند. دیدگاه شیخ اشراق به علم حضوری علم واجب به اشیاء شهرت دارد. که در انتهای این فصل اعتراضات شیخ اشراق بر نظر ابن سینا در این رابطه مطرح می‌شود که ملاصدرا به پاسخ آن اعتراضات پرداخته و به نوعی از نظریه مشاء دفاع می‌کند.در فصل سوم ،اختصاصاً نظریه ملاصدرا در باب علم ازلی واجب به خود و ماسوا مطرح شده است. ملاصدرا برای تبیین علم واجب به ماعدا ،دوروش را طی می‌کند: اول ،روش حکما و دوم، روش عرفا. در این بخش ،روش برهانی به این نحو بیان شده است که با مقدمات برهانی، علم واجب به ماسوا را در مقام ذات واجب اثبات می‌کند و کمبود دیدگاه مشاء و اشراق را در این می‌داند که علم واجب را در مقام ذات اثبات نمی‌کنند و این موجب نقص ذات واجب می‌شود. در روش عرفانی با بیان چند مقدمه، به این نتیجه می‌رسیم که واجب در مقام ذات، علم به ذات و صفات و لوازم ذات و صفات داشته و هیچ کدام خارج از ذات نمی‌باشد.در فصل چهارم ،علم فعلی واجب تعالی به مادیات از نظر ملاصدرا بیان شده است. ملاصدرا با به کار بردن مبنای اصالت وجود و لوازم آن یعنی :بساطت و وحدت تشکیکی وجود به منظور اثبات مساوقت علم و وجود به بیان کیفیت علم فعلی واجب به مادیات می‌پردازد و این که تغییر در علم فعلی واجب تعالی به مرتبه مادیات، موجب اثبات هیچ نقصی برای وی نمی‌باشد.فصل پنجم نیز نگاهی انتقادی و تطبیقی به هر دو دیدگاه داشته که محوریت این پایان‌نامه را تشکیل می‌دهد.
نقد نظریات متکلمان و حکماء درباره شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان‌ها از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
زیبا بشیری گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اراده و شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان، یکی از کهن‌ترین مسائل کلامی و فلسفی... می‌باشد که اندیشمندان درباره آن اختلاف نظر فراوانی دارند. گروهی اراده را غیر از قدرت و صفت تخصیصی می‌دانستند، یعنی هرگاه دو مقدور در عرض هم بر نفس عرضه شوند و شخص قادر به انجام هر دو باشد، در اینجا اراده مخصص یکی از آن دو برای انجام است و با تأکید بر آیات و روایاتی که درباره قضاء و قدر وجود داشت، طرفدار عقیده جبر شدند و خداوند را خالق افعال انسان دانستند، اشاعره از این دسته بودند. گروهی دیگر اراده را علم، شوق، میل... در نظر گرفتند، و با توجه به برخی آیات دیگر و برای دفاع از عدل خداوند، انسان را خالق افعال خود دانستند، معتزله از این گروه بودند. گروهی دیگر از حکماء از جمله ابن‌سینا، اراده را همان علم به نظام اصلح در نظر گرفتند، و در رابطه با شمولیت اراده خداوند، نظریه «لاجبر و لا تفویض» را انتخاب کردند و با مطرح ساختن فاعل «قریب و بعید» به دفاع از توحید افعالی و اختیار انسان در افعالش برخاستند، اما ملاصدرا با توجه به اصول و مبانی فلسفی خود،‌ چون «اصالت وجود و تشکیک آن»، تفسیر جدیدی از اراده و توحید افعالی ارائه نمود.
رابطه ایمان و عمل در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
مریم سجادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی شک مسألۀ ایمان و عمل از مهم ترین و جدی ترین مباحث دینی است. به همین دلیل پرسش از رابطۀ میان ایمان و عمل در طول تاریخ اندیشه همواره در صدر بحث و گفتگوهای متفکران و اندیشمندان اسلامی بوده و هنوز هم هست. در پاسخ به اینکه آیا اساساً میان ایمان و عمل ارتباطی وجود دارد یا خیر برخی از گروههای اسلامی مانند اشاعره و مرجئه بر این باورند که میان ایمان و عمل هیچ گونه ارتباطی وجود ندارد و حتی کارهای ناشایستِ انسان تأثیری بر ایمان او نمی گذارد. اما گروههای دیگر مانند معتزله و شیعه بر این عقیده هستند که میان ایمان و عمل ارتباطی وثیق و ناگسستنی وجود دارد و عمل چیز ناچیزی در ایمان نیست، بلکه از اساسی ترین و ضروری ترین لوازم ایمان است. در تحقیق حاضر رابطۀ ایمان و عمل از دیدگاه ملا صدرا مورد بررسی قرار گرفته است. در اینجا مجموع مباحثِ مربوط در دو بخش و پنج فصل تنظیم شده است: در بخش اول، ابتدا کلیات و نیز تعاریف مفاهیم ایمان و عمل از نظر ملاصدرا مطرح شده است؛ در بخش دوم نیز ابتدا حقیقت ایمان و عمل بحث شده و پس از بیان حقیقت و ویژگیهای آن دو، در فصل پایانی دیدگاه ملاصدرادربارۀ رابطۀ ایمان و عمل طرح شده است.
تقریرهای مختلف ملاصدرا از توحید افعالی و لوازم آن
نویسنده:
حسن خسروانی شیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله توحید افعالی یکی از مسائل مهم در حوزه افعال الهی است که همواره ذهن انسانها را به خود مشغول داشته است؛ در این میان از امامیه و اشاعره به عنوان طرفداران توحید افعالی و از معتزله و قدریه به عنوان مخالفان توحید افعالی یاد شده است. بر این اساس ملاصدرا نیز به عنوان یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان مسلمان، طرفدار توحید افعالی دانسته شده است. نگارنده در این پژوهش با جستجو در آثار ملاصدرا، به این نتیجه رسیده است که توحید افعالی در اندیشه ملاصدرا تقریرهای متعددی دارد و تلاش کرده است تا تقریرهای متعدد وی را جمع‌بندی کرده و نشان دهد که خداوند به عنوان مرتبه عالی هستی، در عین بساطت، واجد کمالات همه اشیاء و امور است و همه چیز از جمله افعال اختیاری انسان را در بر می گیرد. ملاصدرا بر اساس رابطه علیت ثابت کرد، که علل متوسطه چون خودشان معلول خدای متعال هستند هیچگونه استقلالی ندارند و اساساً افاضه وجود بمعنای دقیق کلمه مختص به خدای متعال می باشد و سایر علتها بمنزله مجاری فیض هستند که با اختلاف مراتبی دارند نقش وسایط را بین سرچشمه اصلی وجود و دیگر مخلوقات ایفا می کنند. بنابراین معنای عبارت معروف «لا موثر فی الوجود الاّ الله» این خواهد بود که تأثیر استقلالی و افاضه وجود مخصوص به خدای متعال است. وی با استناد به آیات و روایات اهل بیت(علیهم السلام) توانست با تحلیل عقلی، فلسفی،کلامی و عرفانی اثبات کند که واجب تعالی علت همه موجودات و به اصطلاح «علهالعلل» است، و همگی علتها و معلولها نسبت به خدای متعال، عین فقر و وابستگی و نیاز هستند و هیچگونه استقلالی ندارند از این رو خالیقیت حقیقی و استقلالی منحصر به خدای متعال است و همه موجودات در همه شوون خودشان و در همه احوال و زمانها نیازمند به وی می باشند و محال است که موجودی در یکی از شوون هستی اش بی نیاز از وی گردد و بتواند مستقلاً کاری انجام دهد و حتی افعال اختیاری انسان به اذن و مشیت و اراده و تقدیر و قضای الهی انجام می شود.
ترابط ذات و صفات خدا از نظر قاضی عبدالجبار معتزلی، امام فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
عارف سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترابط ذات و صفات الهی یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی و کلامی است. اندیشمندان مسلمان درباره‌‌‌ی آن بحث و اظهار نظر کرده‌اند و بیشترین نزاع در مورد صفات ثبوتی ذاتی حقیقی و ذات اضافه و حالت مصدری آن‌ها مانند حیات، قدرت و علم صورت گرفته است. ولی نکته‌ی در خور تأمل در اینجا این است که صاحب نظران مسلمان با تمام تنوّع مکتبی و مسلکی، در زائد بودن صفات فعل و صفات اضافه‌ی محض تفاوت جوهری ندارند. نفی صفات از سوی مولفان و محققان به قدریّه و جبریّه نسبت داده شده است. در این پایان‌نامه به جای نگاه خطی در تطبیق آراء و بسنده کردن به تطبیق اندیشه در محور مسائل، قاضی عبدالجبار، فخررازی و ملاصدرا در محورهای روش، مبانی و اصول و مسائل مورد مقایسه قرار داده‌ شد و وجوه تشابه و تمایز آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان در مورد ذات و صفات الهی، به معتزله دیدگاه‌های گوناگونی نسبت داده اند، اما براساس تحقیقات صورت گرفته توسط نگارنده در این پایان‌نامه به نظر می‌آید که دیدگاه پذیرفته شده‌ی اکثریّت قاطع آنان عینیّت صفات با ذات است و نسبت نظریه‌ی نیابت به آنان خالی از اشکال نیست. دیدگاه احوال ابو هاشم جبائی به دلیل نفی وجود و عدم از صفات قابل پذیرش نیست. با بررسی آثار مختلف قاضی عبدالجبار، نگارنده به این مهم رهنمون شده است که دیدگاه‌های متفاوتی از جمله دیدگاه حال، عینیت و اعتبارت ذهنی دانستن صفات در آثار او در باب ترابط ذات و صفات قابل برداشت است. اما به نظر نگارنده در میان این دیدگاه‌ها نظریه‌ی عینیت ذات و صفات ترجیح دارد. اشاعره و پیروان برجسته‌ی این مکتب همانند فخر رازی، صفات واجب تعالی را نسب و اضافات می‌دانند و معتقدند که اتصاف خدای متعال به صفاتی همچون حیّ، قادر و عالم بدون مبدأ زائد بر ذات محال است. فخررازی برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر و اشکالاتی بر نظریه‌ی عینیّت وارد کرده است، اما در آثارش نظریه‌هایی از قبیل زیادت صفات بر ذات، نسبی دانستن آن‌ها، نه عین ذات و نه غیر ذات بودن صفات و تمایل به عینیت را نیز مطرح کرده است. ولی با بررسی‌های صورت گرفته و توجه به اقامه‌ی دلیل بر زیادت و اشکال وارد کردن وی بر عینیت صفات و ذات در المطالب العالیه که یکی از آخرین آثار اوست به نظر می‌آید تمایل او به زیادت، بیشتر و آشکارتر است. صدرالمتألهین شیرازی و پیروان او بر اساس اصولی نظیر اشتراک معنوی وجود و صفات، تشکیک وجود و صفات، وحدت و بساطت الهی و واجب الوجود من جمیع الجهات دانستن خدای متعال، معتقدند که صفات الهی عین ذات اوست و به نظریه‌ی اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات قائل شده‌اند و بر ادعای خود براهین عقلی و ادلّه‌ی نقلی اقامه کرده‌اند. در این تحقیق به این نتیجه رهنمون شد که سه اندیشمند یاد شده نه یک نظر بلکه نظریات گوناگونی را مطرح کرده‌اند که نگارنده در مقام داوری بر اساس پاره‌ای از ملاک‌ها نظری را از میان نظرات آن‌ها ترجیح داده‌ است.
بررسی و نقد محتوایی مستندات حدیثی مباحث نفس و معاد در آثار فلسفی ملاصدرا
نویسنده:
جلیل قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استناد به احادیث به صورت گسترده در کنار آیات قرآن و شرح و تفسیر آنها یکی از جنبه‌های نوآورانه تألیفات صدرالمتالهین شیرازی است. این استنادها در آثار فلسفی ملاصدرا، در مورد آیات کتاب الهی بیشتر و در مورد احادیث تاکنون کمتر مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفته است.از این‌رو این رساله روایات مورد استناد صدرا در دو موضوع نفس و معاد را در دو بخش گردآورده و پس از تبیین دیدگاه‌ها و برداشتهای صدرا از آنها، ابتدا این برداشتها را مورد بررسی قرار داده است و سپس تأثیر مبانی فلسفی صدرا در این برداشتها را مشخص نموده و به این نتیجه منتهی شده است که برداشتهای وی در عمده موضوعات مطرح شده همچون تجرد نفس، بقاء نفس و بیشتر مباحث مربوط به مواقف قیامت مانند قیامت و حشر، صراط، نشر صحائف اعمال، حساب و میزان، عرض اعمال، اعراف و مکان بهشت و دوزخ با عقل و نقل منطبق و در بعضی موضوعات همچون تقدم نفس بر بدن، تجسم اعمال، موضوع خلود کافران در جهنم از نظر انطباق برداشتها با ظاهر احادیث و سایر متون نقلی و مباحث عقلی خالی از ابهام و اشکال نمی‌باشد.
حدوث و قدم نفس از منظر قرآن و روایات با بررسی تطبیقی آرای بوعلی، ملاّصدرا و قطب الدّین شیرازی
نویسنده:
مرضیه رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تا آنجا که در حافظه تاریخ فکر بشر می گنجد مسئله حیات نفس و حق حقیقت وجودی او همواره ذهن آدمیان رابه خود مشغول کرده است و همواره از خویش پرسیده اند حقیقت نفس چیست؟آیا از ازل بوده و یا با تولّد انسان لباس وجود بر تن نموده است ؟ پیچیدگی این مسئله و راز آلودگی آن موجب شده حکیمان، متکلّمان، محدّثان، مفسّران و به طورکلّی بسیاری از اندیشمندان در این معرکه عرض اندام کنند. بررسی همه این دیدگاه ها کاری به دشواری خود مسئله است. در این رساله دیدگا ههای سه تن از فیلسوفان مسلمان (ابن سینا، قطب الدین شیرازی و صدرالمتألهین) در باره حدوث یا قدم نفس با آموزه های قرآنی و حدیثی کهناظر به خلقت نفس هستند مورد مقایسه واقع شده است. ابن سینا به عنوان نماینده فلاسفه مشاییبه پیروی از ارسطوقائل به حدوث روحانی نفس است. حکمت متعالیه که نماینده آن ملاصدرا می باشد حدوث جسمانی نفس را بیان نموده است. به هر صورت هر دو گروه حدوث نفس را پذیرفته اند. به این معنا که روح قبل از بدن وجود نداشته است. در مقابل، قائلین به قدم یا تقدم نفس بر بدن معتقدند نفس قبل از ورود بهاین جهان خاکی، در عوالم قبلی نظیر عالم ذر وجود داشته است. از میان فلاسفه مسلمان، نظر قطب الدین شیرازی به عنوان نماینده این دیدگاه مورد کاوش قرار گرفت. وی در این مسئله دیدگاه افلاطونی را اتخاذ نموده است. هر دو دیدگاه بنا بر مبانی خود و استدلال عقلی بر اثبات مدعای خویش، ضمن شاهد آوردن از آیات و روایات، سعی در توجیه آیات و روایات مقابل دارند. برای راست نمایی این ادّعاها آیات و روایاتی که تصریح یا اشاره ای به نفس دا رند جمع آوری گردید و به تناسب موضوع ،خانواده آن ها تشکیل گردید تا از پراکندگی که بر پیچیدگی موضوع می افزاید پرهیز شود. بررسی آیات و روایات هر دو دیدگاه را تأیید می کنند. دیدگاه نگارنده بر این است که قرآن و روایات حدوث نفس را به طور مطلق تأیید می کنند. هر چند بعضی از این شواهد نظیر آیه انشاء (مومنون) موید حدوث جسمانی نفس می باشد. بنا بر این آن دسته از آیات و روایات که ناظر به وجود قبلی نفس می باشندبدون این که در مقابل نظریه حدوث قرار داشته باشد به مرتبه دیگری از وجود نفس اشاره دارند. همان مرتبه ای که تمام موجودات از جمله نفس به وحدت جمعی در علم الهی و عوالم عالیه یا وجود عقلی آن در عالم عقل بدون تش ّ خصات و تمیزات فردی موجودند. به نظر می رسد که در آموزه های دینی تعابیری نظیر خزائن الهی، لوح محفوظ، امّ الکتاب، کتاب مبین و عالم امر، عالم ملکوت یا جبروت ... به این مرتبه وجودی اشاره داشته باشند.
بررسی تأثیر احادیث معصومین در مسأله‌ مرگ و معاد بر رأی ملاصدرا
نویسنده:
سارا حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد در عقل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد. همه‌ی انسان‌ها در درون خود احساس جاودانگی دارند. مسئله ضروری بودن معاد به ویژه در اندیشه دینی، علّت‌های متعدد دارد از جمله عدل خدا، حکمت خدا و ... . یکی از مهم ترین فیلسوفانی که با ژرف‌کاوی حیرت انگیز عقلی و نقلی به اثبات معاد پرداخته صدرالمتألهین است. او که قائل به بازگشت توأمان روح با بدن می‌باشد، با افکار فلسفی خود، اندیشه‌های گروهی از فلاسفه را رد و تصحیح نموده است. در صدرالمتألهین مفهومی به نام معاد برخاسته از باور به حرکت جوهری نفس است. به بیان دیگر، در اندیشه‌ی ملاصدرا، مرگ مرحله‌ای از تکامل است که پیش‌تر با حرکت جوهری آغاز شده است و عالم ماده، زمینه‌ساز معرفت حقیقی است. واقعیت این است که بعد از دقّت در جوانب کلام ملاصدرا به این نتیجه رسیدیم که ایشان معاد مثالی را معاد تام ندانسته است و معاد عنصری قرآن و روایات را مطرح کرده و آن را به عنوان معاد اصلی و اساسی اسلامی مورد تأکید قرار داده است. و در واقع میان بحث معاد در فلسفه و فهم معاد از قرآن و روایات پیوند برقرار نموده است.
مستندات مشائی جلد یک اسفار و فراروی ملاصدرا از آنها
نویسنده:
زهرا قاسمی نور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبا اینکه فلسفه‌ی ملاصدرا به عنوان یک سیستم فلسفی با روشی نوین شناخته می‌شود، با این حال او به "التقاط" متهم است. یکی از دلایل این اتهام را، عدم ذکر منابع مستفاد در اسفار اربعه دانسته‌اند. رساله‌ی حاضر در پی آن است تا با ذکر مستندات مشائی جلد یک اسفار، فراروی‌های وی در این اثر را تبیین نماید. او در جلد یک اسفار با ارائه‌ی راه حل‌های جدید برای تحلیل دقیق‌تر مسائل فلسفی، ارائه‌ی تقریری نو از مسائل فلسفی مطروحه در آثار پیشینیان و داوری بین دو یا چند تن از متفکران گذشته، اتهام التقاطی بودن فلسفه اش را منهدم می کند. وی با تزریق "نگرش وجودی" در کالبد فلسفه‌ی اسلامی، تبیین نوینی از مسائل ارائه داده است. او مُبدع مسائل فلسفی نیست، همانطور که خود وی نیز در سراسر آثار فلسفی‌اش چنین ادعایی ندارد.حقیقتاً مکتبی که وی بنیان گذار آن است، به لحاظ "روش" حکمت نوینی است گرچه در این حکمت نوین، از حکمای پیشین نهایت بهره را برده است. از جمله‌ی آنها استفاده از آموزه‌های فلسفی حکمت مشاء است. اما فلسفه‌ی او نه فلسفه‌ی مشائی است نه اشراقی و نه عرفان است و نه کلام. او با مستنداتی که از فلسفه‌ی مشاء خصوصا ابن سینا ارائه نموده، نشان می‌دهد که حکمت متعالیه‌ی وی پای بر گرده‌ی فلاسفه مشاء نهاده و به ساختار فلسفه‌ی اسلامی شکلی وجودی داده است. از آنجایی که تعیین سند در گفتار حکمای سابق عادتی مألوف نبوده است، نگارنده‌ی این رساله، سعی نموده است با تعیین مستندات مشائی جلد اول اسفار و فراروی‌های ملاصدرا، نمونه‌ای از این بهره‌گیری‌ها را به نمایش بگذارد تا الگویی برای تحقیقاتی از این نوع باشد.واژگان کلیدی: مستندات، مشاء، اسفار اربعه، فراروی، ملاصدرا
بررسی تطبیقی مبادی اختیار انسان از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
حکیمه علیپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبحث اختیار، از موضوعات گستره فلسفه است که از دیرباز، نقش مهمی در مباحث اساسی متافیزیک، اخلاق، علم النفس و کلام داشته است. این نوشتار بر آن است تا با روش کتابخانه‌ای، مطالعه‏ای تطبیقی بین دیدگاه دو فیلسوف مسلمان، علامه طباطبایی(ره) و ملاصدرا درباره مبادی اختیار انسان صورت داده، و با توصیف و تبیین بنیادی‏ترین دیدگاههای این دو متفکر اسلامی در باب مساله اختیار انسان، شباهت‏ها و تفاوت‏های این دو را بنمایاند.این دو فیلسوف بر وجود اختیار در انسان تأکید داشته، و اختیار و اراده را به مثابه دو مقوله متمایز از یکدیگر محسوب، و اراده را به عنوان یکی از مبادی فعل اختیاری مطرح می-کنند. ایشان، انسان و حیوان را دارای اختیار می‌دانند ولی با توجه به مبادی اختیار، تفاوت-هایی را در افعال اختیاری انسان و حیوان به سبب نوع ادراک و آگاهی‌شان برمی‏شمرند. علامه بر آن است که انسان ابتدا با ادراکات خود مفاهیمی را اعتبار می‌نماید و براساس ساختن ادراکات اعتباری در ظرف واهمه، فعل اختیاری را انجام می‌دهد. ولی صدرا صرفا از تصور، تصدیق، شوق، اراده و توانایی سخن به میان آورده و ادراکات اعتباری را مطرح نمی-کند.
  • تعداد رکورد ها : 102