جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336832
علل و پیامدهای اعراض از یاد خدا از دیدگاه تفاسیر شیعه
نویسنده:
صالح بهبودی؛ استاد راهنما: حامد جوکار؛ استاد مشاور: محمدجمال الدین خوش خاضع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هر انسانی در زندگی فردی و اجتماعی خود مطلوب و هدفی دارد که برای تحقق بخشیدن به آن تلاش و کوشش می کند. زمانی انسان در راه رسیدن به هدف و مطلوب تلاش می کند که از سویی از نیروی تحرّک بخش و انگیزاننده به سوی آن چه که مطلوب اوست برخوردار باشد و از سویی از نیروی بازدارنده و نگاه دارنده از آن چه که مانع رسیدن او به مطلوب یا موجب کندی پیشرفت او می گردد بهره مند باشد.انسان با ایمانی که در جهت لقاء الهی و رستگاری و نجات خود در تلاش است نیازمند به دو نیروی توان بخش و حرکت آفرین و نگاهدارنده است. آن چه که در انسان تحرّک ایجاد می کند یاد خدا و صفات جلال و جمال او و نعمت های بی پسلاح شیطان برای گمراه کردن و وادار کردن مردم به فراموشی از یاد خدا و به طور کلی فراموش کردن خیر و مصلحت خودشان، همان نفوذ و تأثیر او در آنان از راه شهوت هاست. علاقه طبیعی انسان به اشباع لذت ها، راه نفوذ را بر شیطان می گشاید تا با غفلت و فراموشی از آنچه به صلاح و خیر اوست، از خدامداری دور و به خودخواهی ها نزدیک شود. وجود هرگونه ناخالصی در انسان، زمینه را برای نفوذ شیطان فراهم می آورد و باعث غفلت انسان از یاد خداوند سبحان و سهل انگاری او در اطاعت از فرمان های الهی می شود تا جایی که ممکن است به مرحله ای برسد که شیطان بر او چیره شود و یاد خدا را از خاطرش ببرد که پایانش زیان کاری و خسران است.آن چه که بازدارنده از موانعی چون خود بینی ها و تجاوزها است همانا یاد خداست.اعراض و رویگردانی انسان از یاد خدا، منشأ سقوط شخص به وادی هولناک و تاریک از خود بیگانگی است. شخصی که از یاد خدا رویگردانی می‌کند در حقیقت هویت انسانی و واقعی خویش را فراموش کرده و در نتیجه از توجه به نیازهای اصیل روح خود غافل می‌شود. این چنین شخصی تمام همّت خود را فقط صرف نیازهای مادی می‌کند و در نتیجه تا سر حد یک حیوان درنده سقوط می‌کند و دنیا و آخرت خود را به تباهی می‌کشاند. این پژوهش با روش توصیفی‌تحلیلی ضمن تبیین مفهوم ذکر و اعراض، علل و پیامدهای اعراض از یاد خدا را با تکیه بر تفاسیر گرانقدر شیعه بررسی می‌کند. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که رویگردانی انسان از یاد خدا علل متعددی دارد که برخی از آنها عبارتند از: آرزوهای دراز، پیروی از هوای نفس، سطحی نگری و دوستان ناباب. همچنین اعراض از یاد خدا پیامدهای جبران ناپذیر و زیانباری برای انسان به دنبال دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: زندگی سخت و مشقت بار، همنشینی با شیطان، خود فراموشی، عذاب دوزخ، کوری در قیامت، خسران، تکذیب، قساوت قلب، سلب آرامش و محرومیت از رحمت و توفیق الهی.
نقد و بررسی سودگرایی سلبی از دیدگاه اخلاق اسلامی
نویسنده:
حبیب جعفری حاجی آبادی؛ استاد راهنما: مرتضی طباطبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش باهدف بررسی و نقد دیدگاه «سودگرایی سلبی» در عرصه فلسفه اخلاق، تلاش می‌کند با تحلیل مبانی نظری این مکتب و مقایسه آن با اصول اخلاق اسلامی، به میزان هم‌سویی یا ناسازگاری این دو نظام اخلاقی پی ببرد. سودگرایی سلبی به‌عنوان شاخه‌ای از سودگرایی کلاسیک، بر کاهش درد و رنج به‌عنوان معیار بنیادین کنش اخلاقی تأکید دارد. این مکتب، با الهام از اندیشه‌هایی چون بنتام، سیجویک و چرچ، نگاهی نتیجه‌محور و حداقلی به اخلاق دارد که در آن اجتناب از آسیب مهم‌تر از ارتقای خیر است. در مقابل، اخلاق اسلامی مبتنی بر ترکیب نیّت‌گرایی، تکلیف‌مداری و غایت‌گرایی الهی است. در این دیدگاه، معیارهای اخلاقی نه‌تنها بر اساس پیامدهای دنیوی بلکه با درنظرگرفتن مقاصد، نیت‌ها و غایات متعالی انسان سنجیده می‌شوند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که اگرچه شباهت‌هایی در سطح مصادیق (مانند تأکید بر دفع ضرر از دیگران) میان سودگرایی سلبی و اخلاق اسلامی وجود دارد، اما در سطح مبانی نظری و غایات نهایی، تفاوت‌ها و ناسازگاری‌های بنیادین میان این دو نظام مشاهده می‌شود. روش تحقیق در این پژوهش به‌صورت توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از منابع معتبر فارسی و لاتین، تلاش شده است تا تحلیلی جامع و انتقادی از این موضوع ارائه گردد. در نهایت، در این پژوهش نتیجه می‌گیریم که سودگرایی سلبی به‌عنوان یک نظریه اخلاقی سکولار، نمی‌تواند جایگزینی برای نظام اخلاق اسلامی باشد، اگرچه در برخی موارد می‌توان از آن به‌عنوان مکملی محدود برای تحلیل‌های اخلاقی بهره گرفت.
بررسی تحلیلی و تطبیقی موارد استعمال عرف درباب عبادات کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (ره)
نویسنده:
فاطمه نظام پرست؛ استاد راهنما: موسی حکیمی صدر؛ استاد مشاور: فاطمه رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع‌ عرف‌ و جایگاه‌ آن‌ در استنباط‌ احکام‌ شرعی، از مهم‌ترین‌ مباحث‌ عصر حاضر محسوب‌ می‌شود. این‌ اهمیت‌ از جهات‌ ذیل‌ است:عرف، از موضوعاتی‌ است‌ که‌ در رسانه‌های‌ عمومی‌ از قبیل‌ مطبوعات، مورد بحث‌ و مناقشه‌ بوده‌ و در مورد جایگاه‌ آن‌ در قانونگذاری، بعضی‌ از نظرات‌ افراطی‌ مطرح‌ شده‌ است. چنانکه‌ برخی‌ بر این‌ نظرند که‌ چون‌ عرف‌ بر حسب‌ گذشت‌ زمان‌ تغییر می‌یابد، پس‌ لازم‌ است‌ قوانین‌ اسلامی‌ هم‌ دستخوش‌ تغییر و دگرگونی‌ شود تا تناسب‌ و هماهنگی‌ آن‌ با عرفیات‌ زمان‌ حفظ‌ شده‌ و از متروک‌ شدن‌ و انزوای‌ آن‌ جلوگیری‌ شود. مرحوم‌ امام‌ خمینی(ره) نیز در این‌ زمینه‌ می‌فرماید:از جمله‌ شرایط‌ اجتهاد، اُنس‌ به‌ محاورات‌ عرفی‌ و فهم‌ موضوعات‌ عرفی‌ است؛ همان‌ عرفی‌ که‌ محاورات‌ قرآن‌ و سنت‌ بر طبق‌ آن‌ صورت‌ گرفته‌ است. شرط‌ اجتهاد، دوری‌ جستن‌ از خلط‌ دقایق‌ علوم‌ عقلی‌ با معانی‌ عرفی‌ عادی‌ است. چه‌ بسیار مواردی‌ که‌ در این‌ زمینه‌ خطا صورت‌ می‌گیرد، چنانکه‌ برای‌ برخی‌ از مشغول‌ دلان‌ دقایق‌ علوم‌ - حتی‌ اصول‌ فقه‌ به‌ معنای‌ امروزی‌ آن‌ - این‌ مشکل‌ زیاد پیش‌ می‌آید که‌ معانی‌ عرفی‌ بازاری‌ و رایج‌ میان‌ اهل‌ لغت‌ را که‌ بنای‌ قرآن‌ و سنت‌ بر آن‌ است، با دقتهایی‌ که‌ خارج‌ از فهم‌ عرف‌ می‌باشد به‌ هم‌ می‌آمیزند. عرف‌ در لغت‌ در معانی‌ مختلفی‌ استعمال‌ شده‌ است:پیاپی‌ بودن‌ شی، به‌ گونه‌ای‌ که‌ اجزای‌ آن‌ متصل‌ به‌ یکدیگر باشد، چیزی‌ که‌ مرتفع‌ باشد،ضد‌ نُکر و به‌ معنی‌ معروف، و معروف‌ به‌ معنای‌ شناخته‌ شده، و چهره‌ انسان‌ که‌ به‌ آن‌ شناخته‌ می‌شود. کاربرد عرف‌ در استنباط.درموردی‌ که‌ نص‌ شرعی‌ موجود نیست‌ و حکم‌ شرعی‌ از عرف، کشف‌ می‌شود. البته‌ این‌ کشف‌ در صورتی‌ معتبر است‌ که‌ ثابت‌ شود عرف‌ از عرف های‌ عامی‌ است‌ که‌ به‌ زمان‌ و مکان‌ خاصی‌ مربوط‌ نمی‌شود، تا با این‌ عدم‌ محدودیت‌ زمانی‌ و مکانی‌ بتوانیم‌ به‌ عصر معصوم‌ (ع) برسیم‌ و تقریر معصوم‌ (ع) را دارا باشیم‌ و عرف‌ مذکور، سنت‌ تقریری‌ شود. سیره‌ متشرعه‌ و نیز بنای عقلا از جمله‌ این‌ موارد است. صحت‌ بیع‌ معاطاتی: امام‌ خمینی‌ (ره) در این‌ زمینه‌ می‌فرماید: روش‌ مستمر عقلا از ابتدای‌ پیدایش‌ تمدن‌ و نیاز به‌ مبادلات‌ تا زمان‌ حاضر، دلالت‌ بر صحت‌ بیع‌ معاطاتی‌ می‌کند، بلکه‌ ظاهراً‌ بیع‌ معاطاتی‌ زماناً‌ مقدم‌ بر بیع‌ عقدی‌ و از جهت‌ قلمرو، وسیع‌تر از آن‌ بوده‌ است. در زمان‌ پیامبر (ص) هم‌ این‌ نوع‌ معامله‌ رایج‌ بوده‌ و اگر این‌ روش‌ نزد شارع‌ صحیح‌ نمی‌بود و افاده‌ ملکیت‌ نمی‌کرد، از این‌ روش‌ منع‌ می‌نمود، و در این‌ صورت، در میان‌ مردم‌ شیوع‌ پیدا می‌کرد.جایز بودن‌ وضو و شرب‌ از نهرهای‌ بزرگ‌ و نماز خواندن‌ در اراضی‌ وسیع، ولو این که‌ انسان‌ علم‌ به‌ رضایت‌ مالکین‌ آن ها نداشته‌ باشد. مرحوم‌ آیت‌ا خویی‌ در این‌ زمینه‌ می‌فرماید: عمده‌ دلیل‌ در این‌ مورد، روش‌ مستمر قطعی‌ عقلاست‌ که‌ در اراضی‌ وسیع، تصرفاتی‌ از قبیل‌ استراحت‌ و نمازخواندن‌ انجام‌ می‌دهند و شارع‌ هم‌ منعی‌ از این‌ روش‌ ننموده‌ است. شرح بحث در این قسمت به ذکر نمونه ای از موضوع اصلی پایان نامه و نحوه تحلیل و تطبیق آن می پردازیم: 1-پاک شدن آب نجس به وسیله آب کر دیدگاه امام خمینی (ره): آب نجس با زایل شدن تغییر آن پاک می شود، خواه زوال نجاست خود به خود باشد یا به واسطه تغییر خارجی باشد. به شرط این که آب جاری باشد یعنی از زمین با تمام اقسام آن بجوشد. طبق نظر مشهور آب چاه، حکم آب جاری را ندارد و شرط جاری بودن آب، دائمی بودن جریان آن است. حکم آب جاری مانند بقیه اقسام آب است که به محض برخورد با نجاست چنان چه آب کم باشد نجس می شود و روایت نیز این نظریه را تأیید می کند. آب جاری مانند آب غیرجاری است از این جهت که از بین رفتن تغییر آب مطلقاً موجب پاک شدن آن نمی شود. آب غیرجاری در صورتی پاک می شود که با آب کر برخورد کند و فرقی نمی کند که این برخورد پس از زوال تغییر آب نجس باشد یا هم زمان با برخورد این تغییر صورت گیرد. هرچند ممکن است اطلاق عبارت معنایی غیراز معنای مذکور را شامل شود یعنی منظور این باشد که آب نجس پاک می شود زمانی که تغییرآن زایل شود و با آب کر برخورد کند هرچند این برخورد قبل از زوال تغییر باشد. آن چه گفته شد درباره آب جاری هم صادق است چنان چه آب جاری قلیل را به محض برخورد با نجاست، نجس بدانیم. اگر صفات سه گانه مقداری از آب تغییر کند و بقیه آب کر باشد با زایل شدن تغییر، آب نجس شده هم پاک می شود. این صورت مانند صورتی است که با آب جاری برخورد کند. هم چنین در پاک شدن آب لازم نیست برخورد آب نجس با آب کر از منظر عرف یک دفعه صورت گیرد همان گونه که نظر مشهور فقهای متأخر نیز همین است. لذا صرف برخورد با آب کر کافی است و مهم نیست که به چه شکلی صورت گیرد زیرا به محض برخورد، این دو آب تبدیل به یک آب می شود. تحلیل دیدگاه امام خمینی (ره): عده ای از فقها معتقدند که برای پاک شدن آب نجس به وسیله آب کر، باید آب کر را به صورت یک دفعه بر روی آب نجس ریخت و منظور از یک دفعه این است که از نظر عرف، آب کر به روی آب نجس یک باره ریخته شود چون که اگر آب کر به صورت مقطعی و چندباره به روی آب نجس ریخته شود کفایت نمی کند و با هر دفعه برخورد دو آب با یکدیگر، آب ریخته شده نیز نجس می گردد. پس باید آب را از نظر عرف به صورت یک دفعه بر روی آب نجس بریزد یعنی وقتی که عرف مردم آن صحنه را می نگرند بگویند که آن شخص آب را به صورت یک دفعه بر روی آب نجس ریخت. (فاضل هندی، کشف اللثام، ج1، ص315). از نظر عقلی این که گفته شود آب کر به صورت یک دفعه به روی آب نجس ریخته شود امکان پذیر نیست چون که از نظر عقل این که تمام آن آب کر در یک زمان واحد به آن آب نجس برخورد کند ممکن نخواهد بود پس باید گفت که منظور از برخورد یک دفعه، برخورد عرفی است و آب نجس زمانی به واسطه ملاقات با آب کر پاک می شود که بعد از آن به هر دو اطلاق آب واحد شود نه آن
مستندات قرآنی سیره و احادیث امام حسن عسکری علیه السلام
نویسنده:
نور علی زبون الزیدی؛ استاد راهنما: محمد شیرین کار موحد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پژوهش با عنوان «مستندات قرآنی سیره امام حسن عسکری علیه السلام» به نقش امام حسن عسکری علیه السلام در تحکیم ارتباط بین قرآن و اهل بیت علیهم السلام و آماده‌سازی آن حضرت برای غیبت امام مهدی علیه السلام پرداخته است؛ بنا بر این پژوهش ائمه علیهم السلام نماینده قرآن هستند و برای شناخت حق از باطل از طریق آیات قرآنی می کوشند. امام حسن عسکری علیه السلام داناترین شخص زمان خود بود و علی رغم آنکه با شرایط سختی مواجه بود اما در آماده‌سازی جامعه برای غیبت موفق بود. او به شیعیان مبادی شریعت و اخلاق اسلامی را آموزش داد؛ همانطور که بر اهمیت اعتماد بر سفیران در زمان غیبت تأکید داشت. او تأثیر زیادی بر اطرافیانش از جمله دشمنانش داشت و برنامه هایی برای تربیت جامعه به منظور قبول اندیشه غیبت اجراء کرد؛ همانطور که وصایای او که دربردارنده احکامی برای تعامل با دیگران بود، شیعه را در تنظیم روابطش و در محافظت از هویت شیعی و ارشاد آنان به انتظار مثبت برای امام مهدی علیه السلام یاری ساخت. هدف این پژوهش شناسایی مستندات قرآنی مربوط به سیره آن حضرت از طریق عرضه سیره عملی و روایات آن حضرت بر قرآن است؛ همچنین این رساله جوانب زندگانی آن حضرت را واکاویده است و وصایای عبرت‌آموز و اهداف تربیتی او را که عقاید دینی را استحکام می بخشد تحلیل کرده است. علاوه بر این، نوشتار حاضر احادیثی که شامل بیانات اعتقادی، اخلاقی و تربیتی است و یا امام در آنها برای تحکیم فضایل اخلاقی به قرآن کریم استناد کرده است را بررسی می کند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و نیز شیوه تاریخی از راه تبیین روایات امام حسن عسکری علیه السلام و آنچه که مستند به قرآن کریم است به نتایجی رسیده که برخی از آنها عبارت است از اینکه روایات امام علیه السلام نقش به سزایی ابعاد اجتماعی، تربیتی و سیاسی داشته است. در بعد اجتماعی امام علیه السلام بر اهمیت ادب الهی و استعاذه از شیطان قبل از قرائت قرآن کریم تأکید می ورزد و برخی از نکات تربیتی مانند شستن دستان قبل از خوردن غذا، شکر نعمت ها و ادای امانت را برجسته می سازد. در بعد سیاسی حضرت به مسائلی همچون صبر در برابر ائمه کفر، مبارزه با عقاید انحرافی و رویارویی با فقیهان اهل باطل می پردازد؛ چنانچه در راستای بصیرت افزایی شیعیان پیرامون پیروی از ولایت پیامبر و آل او می کوشد و به اهمیت غیبت و ضرورت عدم شک در ظهور امام مهدی علیه السلام اشاره می نماید. این رساله به سیاست تقیه می پردازد که امام آن را در راستای حراست از جمعیت شیعیان به کار برد و آنان را برای پیگیری نقش سیاسی شان و گماردن سفرایشان مجهز ساخت و نیز آنان را برای حمایت مالی از مستضعفان متمکن ساخت که نشانگر دیدگاه او در رابطه با اصلاح و تغییر است. این احادیث مستند به آیات قرآن هستند یعنی یا در خود حدیث آیات قرآنی ذکر شده است یا اگر ذکر نشده مرتبط با آیات قرآن است و به این آیات در متن رساله اشاره شده است.
حریم خصوصی از نگاه نهج البلاغه و کاربست آن در فضای مجازی
نویسنده:
مهدیه اسماعیلی؛ استاد راهنما: حمید حمیدیان، احمد زارع زردینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حریم خصوصی به عنوان یکی از اساسی‌ترین حقوق بشریت همواره در جوامع و مکاتب گوناگون، از جایگاه بسزایی برخوردار بوده است؛ اگرچه علی رغم اهمیت و نقش پررنگ آن در زندگی افراد، هنوز بر سر تعریف مشخصی از آن توافق نشده است. حق حریم خصوصی، از مهم‌ترین مصادیق حقوق بشر و حق الناس محسوب می شود. با بررسی و مداقه در منابع مکتوب دینی و سیره ی رسول خداصلی الله علیه و آله و ائمه ی اطهارعلیهم السلام روشن می گردد که دین مبین اسلام به مراتب فراتر از سایر نظام‌های حقوقی، مدافع حق حریم خصوصی افراد بوده است. این حق که از دیرباز همواره در معرض تعدی و تجاوز بوده، اکنون با ظهور فضای مجازی و بروز مشکلات متعدد ناشی از ماهیت خاص فضای مجازی و ناشناس بودن هویت افراد، به شکلی جدی‌تر و مهم تر مطرح می گردد. حضرت علی علیه السلام با بیان سخنان گوهربار در کتاب شریف نهج البلاغه، این حق را در حمایت از حقوق دیگر به رسمیت شناخته و هرگونه نقض آن توسط دیگری را ناپسند دانسته و نسبت به حفظ و حراست از آن، حساسیت ویژه نشان داده اند. بیانات حضرت در این کتاب شریف به وضوح از اهمیت و ضرورت رعایت حریم خصوصی افراد حکایت می‌کند. از سوی دیگر فضای مجازی محیطی منحصر به فرد و بی بدیل است که با ویژگی هایی از جمله جذابیت و نوآوری، سرعت بالای تبادل اطلاعات، ناشناس بودن هویت افراد، فرازمانی و فرامکانی بودن و...، شتابان در حال پیشرفت بوده و زندگی بشریت را با تحولات شگرفی مواجه نموده است که در گذشته تصور آن غیرممکن به نظر می رسید. حال نباید از تأثیرات منفی فضای مجازی بر زندگی افراد، غافل شد. نقض حریم خصوصی کاربران در این فضا، یکی از گزندهای فضای مجازی است که از ویژگی های خاص این محیط نشأت می گیرد. مقابله با نقض حریم خصوصی در فضای سایبر، از جمله مسائلی است که به رغم تلاش های صورت گرفته توسط دولت ها و حکومت ها، توفیق چندانی نیافته و تعدی به حریم شخصی افراد در فضای مجازی، هم چنان به طور قابل توجهی ادامه دارد. در این پژوهش با استفاده از اسناد کتابخانه‌ای و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، ابتدا تعاریف حریم خصوصی، مصادیق آن و نیز چالش های مرتبط با حفاظت از این حریم تشریح و تحلیل شده اند. پس از آن، مفاهیم مرتبط با حمایت حضرت علی علیه السلام از حریم خصوصی، از نهج البلاغه استخراج گردیده و در سه حوزه ی جداگانه مربوط به اموال، جسم و جان و روح و روان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی میزان اهمیت قائل بودن ایشان نسبت به حفظ این حق و تجلی عینی آن می باشد. سپس کدهای اخلاقی حریم خصوصی در نهج البلاغه و فضای مجازی به دقت مطابقت داده شده اند و این نتیجه به دست آمده که میزان اهمیت حریم خصوصی از صدر اسلام تاکنون، نه تنها کاهش نیافته، بلکه با ظهور و بروز فضای مجازی و رشد روزافزون استفاده از آن، ضرورت حمایت اخلاقی از این حق، بیش از پیش احساس می‌شود. در نهایت پژوهش حاضر به دنبال استخراج راهکارها و خط مشی‌هایِ حفاظت از حریم خصوصی از روح کلام امیرالمؤمنین علیه السلام بوده تا بدین ترتیب با عمل به آن ها، حریم خصوصی افراد در فضای سایبر، از تعدی و نفوذ اغیار مصون بماند. گفتنی است که در میان آثار مرتبط با حریم خصوصی و فضای مجازی، کمبود اثری کامل و جامع که حریم خصوصی از منظر امام علی علیه السلام را با رویکردی مستقیم نسبت به فضای مجازی بررسی نماید، محسوس بوده و نگارنده درصدد پر نمودن این جای خالی بوده است.
رابطه قول و عمل و بازتاب اخلاقی آن در آیات و روایات
نویسنده:
ولاء رعد صبار صبار؛ استاد راهنما: محمد حسن صانعی پور؛ استاد مشاور: حسین ستار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یک مشکل اساسی در فهم و به کارگیری پیوند گفتار و کردار در قرآن کریم در جوامع امروزی که فرد و جامعه از انحراف در تعامل ارزش های دینی و زندگی روزمره رنج می برند، به وجود می آید. درک دقیق این پیوند فاقد انسجام است که منجر به تغییرات منفی در هویت دینی و از بین رفتن تعادل واقعی بین گفتار و عمل می شود. این بنا نشان‌دهنده نیاز فوری به درک عمیق‌تر رابطه بین گفتار و عمل است، به‌ویژه در شرایط جوامع مدرن که شاهد دگرگونی سریع هستند. تعامل ناکافی بین ارزش‌های دینی مرتبط با گفتار و کاربرد عملی آن در زندگی روزمره یک چالش اساسی است. این شکاف در درک و کاربرد می تواند درک افراد و جوامع را مخدوش کند و باعث از بین رفتن تعادل و هماهنگی شود. موضوع، ضرورت فوری تحلیل و تبیین رابطه گفتار و عمل در قرآن کریم به تفصیل و عمق دارد. فرد و جامعه از عدم درک چگونگی دستیابی موثر به این پیوند و نحوه اعمال آن در عرصه های مختلف زندگی رنج می برند. این پژوهش با تحلیل عوامل مؤثر بر درک این ارتباط و ارائه پیشنهادهایی برای بهبود ارتباطات و کاربرد عملی آن، بر پر کردن این شکاف متمرکز است. موضوع «ارتباط گفتار، افعال و امور مربوط به آنها در قرآن کریم» از محورهای مهم تحقیق و بررسی است. قرآن کریم، کلام نازل شده خداوند، نه تنها دستورات دینی، بلکه الگوی رفتار و اخلاق نیکو انسانی را در خود دارد. با این حال، چالش‌ها و مسائلی وجود دارد که نیاز به توضیح و تحلیل دارد. ارتباط گفتار و عمل در قرآن موضوع پیچیده ای است که نیازمند بررسی دقیق و درک عمیق است. پژوهش در این زمینه ادامه تلاش‌های پیشین در حوزه علوم قرآنی تلقی می‌شود و بر چگونگی تأثیر کلام الهی و افعال همراه در رفتار و بهبود اخلاق متمرکز است. بررسی ارتباط گفتار و کردار در قرآن شامل بررسی دقیق متون قرآنی و تحلیل بافت فرهنگی و تاریخی آن آیات است. این تحقیق اهمیت درک اینکه چگونه لهجه‌های قرآنی و افعال همراه با آن بر رفتار انسان تأثیر می‌گذارد و چگونه می‌تواند تأثیر مثبتی بر زندگی روزمره مؤمنان داشته باشد را برجسته می‌کند. در این زمینه، محققین متحیرند که چگونه می توان به تعادل بین گفتار و کردار دست یافت و چگونه درک این رابطه می تواند به توسعه ارزش ها و اخلاق اسلامی در جامعه مدرن کمک کند. این پژوهش فرصتی برای کاوش در ژرفای قرآن و استخراج آموزه های ارزشمند برای ساختن جامعه ای مبتنی بر اخلاق و ارزش های اسلامی است.
مولفه های انسجام متنی سوره واقعه با تاکید بر مسأله اعجاز
نویسنده:
زهرا موسوی؛ استاد راهنما: جواد فرامرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سوره واقعه پنجاه و ششمین سوره از سوره‌های مفصلات قرآن است که در جزء بیست و هفتم قرآن قرار دارد. سوره واقعه از سور مکی قرآن است ولی ابن عباس و طبرسی برخی آیات نظیر آیات 81 و 82 این سوره را مکی نمی‌دانند. این سوره 96 آیه دارد و بطور کلی به قیامت، رستاخیز و اتفاقات آن و شرح حال نیکوکاران و بدکاران می‌پردازد. موضوعاتی که این سوره با تفصیل بدان می‌پردازد شامل: ظهور قیامت و حوادث سخت و وحشتناک آن (1-6)، گروه بندی انسان‌ها به اصحاب یمین، شمال و مقربین، بیان شرح مقامات مقربین و انواع پاداش آن‌ها در بهشت (7-11)، شرح مواهب الهی اصحاب یمین (12-40)، شرح مجازارت‌های اصحاب شمال در دوزخ (41-56)، ذکر دلایل مختلفی برای مسئله معاد با اشاره به خلقت انسان، نزول باران و رشد گیاهان، ترسیم حالات احتضار و انتقال از این جهان به جهان دیگر(57- 87) ، بیان اجمالی پاداش مومنان می‌باشد. از نکات ویژه این سوره آن است که با توجه به اهمیت موضوع قیامت، خداوند سوره را بدون مقدمه چینی با وقوع واقعه‌ای سهمگین آغاز می‌کند و از همان ابتدا با صلابت خاصی، قیامت و رخداد حتمی رستاخیز را به انسان‌ها یادآور می‌شود. بین جملات یک متن روابط معینی برقرار است که آن متن را از مجموعه جملاتی که بطور تصادفی کنار هم قرار می‌گیرند، متمایز می‌کند. مجموعه این روابط را انسجام متنی می‌نامند. از آنجایی که یکی از ویژگی‌های قرآن کریم این است که در هر سوره موضوعات گوناگونی را بیان می‌کند که در نگاه نخست ممکن است به زعم دشمنان اسلام و قرآن به پراکنده گویی تعبیر شود و آن را به عنوان عامل ضعف قرآن بدانند. از این رو برای دفاع از حقانیت قرآن لازم است تا کیفیت انسجام متنی قرآن بررسی و ارائه شود تا راه بر این دشمنان مسدود گردد. در پاسخ به این شبهات، اندیشمندان دینی نظریات متعددی برای اثبات انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه نموده‌اند که می‌تواند انسجام آیات سوره‌ها را تا حدودی نشان دهد. یکی از مباحث ارزشمند در تفسیر قرآن بررسی کیفیت تناسب و ارتباط آیات یک سوره با یکدیگر است که در علم متن شناسی از آن با اصطلاح انسجام متنی سوره‌های قرآن یاد می‌شود. بررسی کیفیت تناسب و همبستگی آیات قرآن در نحوه نگرش به محتوی قرآن و چگونگی برداشت از محتوی آن و درک بهتر و دقیق تر از قرآن منجر می‌شود. تاکنون حدود 15 نظریه مختلف برای تبیین کیفیت انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه شده است(خامه گر 1397). انسجام متنی بر سه مولفه انسجام واژگانی، انسجام دستوری و انسجام پیوندی استوار است. انسجام واژگانی، نوعی از انسجام است که واحدهای واژگانی زبان به لحاظ محتوی و معنی با یکدیگر ارتباط می یابند. در انسجام دستوری این ارتباط بین واحدها بر پایه روابط نحوی است و در انسجام پیوندی ارتباط معنایی و منطقی در میان جملات وجود دارد(مهدی زاده 1402). از آنجا که واژگان قرآنی می‌توانند در ساختارها و کاربردهای مختلف، معانی متفاوتی را بیان کنند، لازم است تا با درک درست معانی و مفاهیم واژگان به درک صحیح از منظور مورد نظر قرآن دست پیدا کرد تا در این میان از انحرافات تفسیری و برداشت‌های احکام و ترجمه‌های نادرست جلوگیری شود. سوره واقعه سیصدوهفتادوهشت کلمه دارد که در میان آن‌ها تعدادی کلمات کلیدی و با بار معنایی بالا همچون واقعه ، وقعت، بست، کاذبه ، السدر، المخضود، الحنث، الطلح وجود دارند که در کتبی همچون مجمع البیان ارائه شده‌اند و در کتب تفسیری برآن‌ها تاکید شده و مورد تفسیر و تاویل قرار گرفته اند.این واژگان به گونه‌ای هستند که در متن سوره قابل جایگزینی با کلمات مشابه دیگری نیستند به عنوان مثال در آیه " اذا وقعت الواقعه" کلمه "واقعه" که بیانگر قیامت است را نمی‌توان با واژه "قیامت" و یا واژه "ساعه" و یا هر واژه دیگری جایگزین کرد. این در واقع در حکم اعجاز است که حتی کلمه ای از قرآن را نمی توان تغییر و تعدیل نمود. در آیات "فَأَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ" وَأَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ وَآلسَّـٰبِقُونَ آلسَّـٰبِقُونَ " معرفی گروه-های سه گانه انسان‌ها در روز قیامت، برای هر یک توصیف و استفهام با استفاده از نام همان گروه بکار می‌برد که این سه توصیف و استفهام با یکدیگر تفاوت دارند. در مورد اصحاب یمین این استفهام در مقام بزرگداشت آنان است و به شگفت آوردن مخاطب از حال اصحاب یمین است ولی در مورد اصحاب شمال این استفهام از جهت شگفت انگیزی و هول انگیزی است. در مورد سابقون نیز تاکید بر سبقت گیرندگان از یکدیگر در انجام کارهای خیر است و توصیف بندگانی است که در برابر اصحاب یمین برترند و بلافاصله در آیه بعد از معرفی این دسته، آنان را مقربون می شمارد و سپس به بیان نعت‌های آنان در بهشت می‌پردازد این در حالی است که برای اصحاب یمین تنها از مواهب بهشتی بر ایشان را بر می‌شمارد. از اعجازهای کلامی خداوند در این سوره می‌توان به مجمل گویی و ایجاز سخن اشاره کرد که در نوع خود شگفت انگیز است. مثلا در آیه "خافضه رافعه" تنها دو کلمه پس از بیان رخداد واقعه و بیان عدم کذب آن است ولی درون خود مفاهیم زیادی را جای داده است و از این دو کلمه می‌توان چندین جمله بیان و استنباط نمود و در واقع بیان کننده این است که در روز قیامت، نظم عالم زیر و رو می شود و باطن قلب‌ها مشخص می-شود. در این سوره و در آیات مختلف آن از کلماتی موزون و هم آهنگ با یکدیگر استفاده شده است و سوره را در کمال انسجام و پیوستگی و هماهنگی نشان می‌دهد. به عنوان مثال در آیات بیان حالات اصحاب یمین در بهشت ا ز کلمات، مخضود، منضود ، ممدود و مسکوب بکار رفته است که زیبا و خوش آوا و آهنگین است و در همین حال مراتب منعم را می‌توان به صورت یک جریان پیوسته در نظر آورد. در سوره واقعه واژگانی یافت می‌شوند که تنها یک بار در قرآن بکار رفته‌اند (واژگان تکامد). از جمله این واژگان می‌توان به واژگانی همچون: اباریق، مخضود، مسکوب، طلح و المزن و موضونه اشاره کرد (کریمی نیا (1393)
تحلیل توصیفی عرفانی مولوی در تحقق طی الارض براساس تاثیر متقابل نفس و بدن
نویسنده:
فاطمه فلاح؛ استاد راهنما: عابدین درویش پور؛ استاد مشاور: مهرداد امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله ی نفس و بدن که به عنوان نمادی آشکار از ارتباط عالم ماده ومجرد است، از جمله مسائل مورد قبول در تمامی مکاتب دینی محسوب و منشاء شکل گیری مباحث متعددی در فلسفه و عرفان شده است. عرفان یک جریان معرفتی مبتنی بر شهود و برخاسته از تهذیب نفس است که مبانی نظری آن در متون دینی و آثارعرفانی و ادبی تجلی یافته است.مسئله طی الارض در عرفان به عنوان یکی از اقتضائات برخاسته از مراتب کشف صوری در راستای تجلی اسماء و صفات الهی تحلیل و ارزیابی شده است.(درویش پور،1401،ص161) براین اساس نفس آدمی ذاتـا‌ از‌ سـنخ‌ مجـردات‌ اسـت و پیوند نفس با بدن و علائـق مادی واشتغالات ‌نفسانی حجاب‌ و مانع‌ او‌ از اتـصال بـه عالم مجردات می گردد‌ و هرگاه کـه‌ حجـاب‌ مادیات‌ از‌ نفس و عالم ‌مجردات بـرداشته شـود و بـه مبـادی عالیـه متصل گردد، صوری که در عالم مجردات موجود اند ، در نفس ‌انـسانی نـقش مـی بنـدد و بـه‌ هـر نسبت که حجاب ها مرتفع تر گردد، نقش هـا روشـن تـر و صاف تر خواهد ‌بود( همایی ،1367: ص92-91)یکی از فروعات پذیرش این دیدگاه که در ذیل کیفیت ارتباط نفس و بدن ‌آمده، مسئله ی طی الارض است که در تفکرات عرفانی بسیاری از عرفاء جلوه گری می کند. (امینی نژاد،1394:ص234) تلاش فلاسفه در تبیین کار های خارق العاده ای ‌همچون طی الارض ، بیشتر به ‌بررسی کارکرد قـوای نفس معطوف شده وبا این رویکرد به اثبات ارتباط میان معجزات انبیاء با قانون علیت ‌پرداخته اند.(همایی‌، همان:ص 104) در این میان، عرفاء و محققان عرفان نظری به این مسئله عمیق تر نگریسته و ‌بـر اساس آموزه های عرفان اسلامی، -که‌ برگرفته‌ از متون دینی و شهودات آنهاست- به تبیین کیفیت تحقق ‌طی الارض پرداخته اند. (جوادی آملی،1389:ص 313)‌ مراحل کمال آدمی از نگاه مولوی براساس تحول و تبدیل وجود انسان از نقص به سوی کمال نامنتاهی شکل می گیرد. این تبدیل و تحول، افزون بر تاثیر باطنی ، در کالبد جسم مادی او نیز اثر گذار است. ازاین رو از دید مولوی کیفیت طی الارض در این حوزه قابل تبیین می باشد. وی اتحاد و یگانگی نفس و بدن را پیش فرض بسیاری از مسائل کلیدی در انسان شناسی عرفانی دانسته است و این امر به عنوان یکی از ضروریات تبیین کیفیت طی الارض در نگاه مولوی به شمار می آید. بر این اساس، باطن انبیاء و اولیاء الهی دارای صفات و قابلیت های خاصی است که جسم آنان را از دیگر افراد متمایز می کند و با توجه به تکامل و تعالی جسم در اثر سیر و سلوک، زمینه لازم برای پذیرش کراماتی همچون طی الارض را فراهم می کند. در این پایان نامه پس از بررسی مفهوم طی الارض و مبانی عرفانی آن ، نویسنده در نظر دارد با تحلیلی توصیفی عرفانی به تشریح و تبیین رابطه نفس و بدن پرداخته و سپس با این نگرش به کیفیت تحقق طی الارض براسا س این رابطه در نگاه مولوی بپردازد.
شکاف بین معرفت و عمل اخلاقی در نهج البلاغه
نویسنده:
مرضیه مهدوی؛ استاد راهنما: ابراهیم رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دراین پژوهش ، به بررسی شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی از دیگاه نهج‌البلاغه پرداخته می‌شود. یکی از موضوعات اساسی در مکاتب اخلاقی، جایگاه و نقش معرفت در هدایت انسان بسوی عمال اخلاقی ست. در نهج‌البلاغه،نه تنها بر معرفت وشناخت صحیح تاکید شده ، بلکه ارتباط آن با رفتار و عمل انسان نیز به طور خاصی مورد توجه قرار گرفته است. این ارتباط ویا به عبارت دیگر شکاف میان معرفت و عمل، یکی از موضوعات پیچیده و پر چالش در فلسفه اخلاق است که بررسی آن می‌تواند زمینه ساز تفکر عمیق‌تری درخصوص ضرورت هماهنگی دانش و عمل در حیات انسانی باشد، دراین پژوهش ابتدا مفاهیم اصلی اخلاق و عمل اخلاقی طبق آموزه‌های نهج‌البلاغه تحلیل می‌شود. سپس‌، به شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی پرداخته خواهد شد و بررسی خواهد شد که‌ چگونه این شکاف در قرآن و نهج‌البلاغه ننمود پیدا می‌کند. باتوجه به تاکیدات متعدد حضرت علی (علیه السلام) بر لزوم همخوانی معرفت وعمل، این تحقیق به دنبال شناسایی عواملی است که منجر به این شکاف می‌شوند و همچنین راه حل‌هایی را بر اساس آموزه‌های نهج‌البلاغه برای کاهش این شکاف ارائه‌ می‌دهد در نهایت این پژوهش نشان می‌دهد که در فلسفه اخلاق اسلامی، همواره بر اهمیت هم سویی بین دانائی و عمل تاکید شده است و موانعی که باعث می شود انسان ها به رغم داشتن معرفت در عمل دچار انحراف یا کج روی شوند ، باید مورد توجه ویژه قرار گیرند هدف از این تحقیق روشن ساختن شکاف های موجود میان آنچه که می‌دانیم و آنچه که در عمل انجام می‌دهیم از منظر آموزه‌های نهج‌البلاغه است.
تحلیل و نقد کتاب بنیادگرایی پیکار در راه خدا در یهودیت، مسیحیت و اسلام... اثر کارن آرمسترانگ
نویسنده:
امین شرفی؛ استاد راهنما: مهدی حبیب اللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
چکیده :
بنیادگرایی از اصطلاحات موردتوجه در حوزه‌های مختلف علوم انسانی محسوب می‌شود. مفهومی که ذیل اصول‌گرایی معتقدان به یک باور مرکزی جزم اندیشانه در جهان اکنونی وقتی خود را مکلف به عمل می‌بینید گاه نتایج دهشتناکی را به همراه دارد. کتاب بنیادگرایی پیکار در راه خدا در یهودیت، مسیحیت و اسلام که تألیف کارن آرمسترانگ نویسنده و پژوهشگر انگلیسی‌ست که بعد از تجربه 7 ساله راهبه کاتولیک بودن در دانشگاه آکسفورد ادبیات کلاسیک و مدرن خوانده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی دیدگاه‌های خانم کارل آرمسترانگ در مورد عوامل تاریخی، سیاسی، کلامی و نظری شکل‌گیری بنیادگرایی اسلامی است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از دسته تحقیقات توصیفی از نوع تحلیلی می‌باشد. بر اساس یافته‌های تحقیق حاضر می‌توان گفت آرمسترانگ بر این عقیده است که بنیادگرایی عارضه‌ای خاص مدرنیته است؛ او مؤلفه‌های این رویکرد و خاستگاه حرکات خشونت‌آمیز دینی و تروریسم را نیز تشریح کرده است. به زعم آرمسترانگ بنیادگرایی فقط مختص اسلام نیست و می‌توان نمونه‌های آن را در ادیان دیگر یافت؛ او این دیدگاه را به تفصیل تشریح کرده است. با این‌که نویسنده تصریحی به بشری بودن دین اسلام نمی‌کند ولی در جستجوی منابع دانش پیامبر به توصیه‌ها و کمک‌های ورقه‌ابن نوفل رسیده و آن را پررنگ می‌کند. ازجمله اشکالات محتوایی روشی نویسنده،‌ استناد به کتا‌ب‌ها و گزارش‌های تاریخی غیرموثق و رد شده اسلامی یا گزارش‌های شاذ و نادر است. وجود خلأ تاریخی در ذکر وقایع، برجسته کردن وقایع کم اهمیت و عبور کردن از وقایع مهم و ... نمونه‌هایی از اشکالات روشی این کتاب است.
بررسی و تحلیل انسان ارزشمند از دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
بهناز طبیبیان؛ استاد راهنما: فروغ رحیم پور؛ استاد راهنما: مجید صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث و نظر پیرامون ارزشمندی انسان از مباحثی است که در آثار اندیشمندان بسیاری از جمله عرفا مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. حکیم ترمذی از عارفان برجسته، انسان را به دلیل آفرینش بر صورت الهی مخلوق ویژه و خاص خداوند و تجلی گر اسما و صفات الهی می داند. او همراهی عقل و معرفت را از ویژگی های انسان شمرده، بر این باور است حتی زمینی ترین ساحت وجودی انسان، حقی دارد که باید ادا شود (ترمذی،1980: 96). مولانا از یک سو معتقد است که انسان به واسطه دارا بودن گوهر دل و جان که گنجینه اسرار حق و تجلی گاه انوار الهی است و به حکم آیاتی نظیر «وَ لَقَد کَرَمنابَنی آدمَ» (اسراء/70) و «إنی جاعِل فی الارضِ خَلیفهً» (بقره/30) مظهر جمیع صفات و أسماء خداوند و خلیفه الله بر روی زمین بوده، در عرصه کائنات، تاج کرامت و ارزشمندی بر سر دارد (مولوی،1382،ج5:ب3574). اما از سوی دیگر انسان ها را به ناس و نسناس تقسیم می‌کند و معتقد است که ناس فقط به انسانی اطلاق می‌شود که به معرفت حق رسیده ( انسان کامل) و نسناس انسانی است که به صورت انسان و به سیرت حیوان است (مولوی،1382،ج4 :762-760). محمود شبستری نیز انسان را نماینده حق و مظهر نام الله که جامع صفات جمال و جلال الهی است می داند ولی بر این باور است که تا نماینده از تعینات خود رها و آزاد نگردد؛ نمایندگی شایسته او نیست (شبستری،1336: 18). از آنجایی که ابن عربی غرض اصلی نگارش آثار خود را آگاه کردن غافلان از آن چه در عین و شخص آدمی نهفته است بیان می کند (ابن عربی، 1426: 12)؛ شایسته و به جاست که علل و عوامل ارزشمندی انسان را از دیدگاه این متفکر بزرگ جهان اسلام نیز مورد کنکاش و جستجو قرار دهیم. برای دستیابی به نظام فکری ابن عربی در حوزه انسان و ارزشمندی آن نخست باید به مبانی فکری او دست یافت. مباحثی نظیر تجلی و وحدت وجود، نفس رحمانی و فیض الهی بنیان‌های عرفان نظری و جهان‌بینی عرفانی او را تشکیل می‌دهند. از اصلی ترین مبانی فکری او در حوزه شناخت انسان، نظریه وحدت وجود است و بر اساس همین مبناست که در فص آدمی بیان می‌کند که انسان دارای صورت الهی است، شریف المنزله، رفیع المرتبه و اکمل موجودات است، هم خلق است و هم حق و در یک کلام، نسخه جامع هستی است (ابن عربی،1946: 521). کرامت و ارجمندی انسان به این علت است که او صاحب امر و مصور به صورت الهی و دارنده نفس ناطقه است. به عقیده ابن عربی انسانیت انسان به مظهریت اوست نه به جسم و جسد وی؛ که از این نظر نه تنها بر دیگر موجودات برتری ندارد، بلکه از اکثر آنها پایین تر است (جهانگیری،512:1359-481). ابن عربی بر این باور است که انسان ها در قوس نزول؛ یعنی از جهت نشئه طبیعی خود، یکسان اند و همگی بر صورت الهی خلق شده اند. او کمال ذاتی و ارزشمندی را مربوط به نوع انسان می داند که به طور تکوینی از جانب حق اعطا شده است و کوشش انسان نقشی در کسب آن ندارد و همه انسانها از جهت نشئه طبیعی برابرند (ابن عربی،347:1388). نظریه آفرینش انسان بر صورت الهی، یکی از مهم ترین ارکان عرفان فلسفی ابن عربی است. اما این عارف بزرگ صرفا به بعد فردی انسان، معطوف نشده است و در بعد اجتماعی انسان نیز ملاک ها و عواملی را برای ارزشمند شمرده شدن انسان، در نظر گرفته است. به عنوان نمونه: در زمینه حقوق سیاسی و اجتماعی به ملاک های انتخاب و گزینش یک حاکم اشاره کرده است. در زمینه حقوق اجتماعی به مسأله عدل و مولفه های اجرای آن یا شیوه اخذ مالیات از مردم با رعایت شأن و جایگاه آنها توجه نموده است و متناسب با آن برای امیری که مسوول اخذ مالیات است صفاتی نظیر قدرت، شجاعت، مورد اعتماد بودن در نظر گرفته و توصیه نموده است که با رعیت به حسن معاشرت و رفاقت تام با حفظ شأن انسانی جهت برقراری عدالت رفتار گردد (ابن عربی، 1402: 98). تفصیل و بررسی این مطالب، در رساله پیش رو مد نظر است. مجموعه مولفه ها و عوامل ارزشمندی انسان از دیدگاه ابن عربی را می توان به این ترتیب در دو دسته نظر و عمل قرار داد: 1. علم و معرفت در حوزه نظر 2. تزکیه و تهذیب نفس در حوزه عمل. در حوزه نظر، برای ابن عربی از میان همه معارف، معرفـت النفس شرافت خاصی دارد تا آنجا که معتقد است معرفت یا غفلت انسان به حقیقت خویشتن است که او را سعید یا شقی می سازد ( قیصری،1375: 643)؛ اما از دیدگاه وی این معرفت نباید صرفاً محدود به حیطه ذهنی و نظری بماند؛ بلکه باید علمی باشد که عین عمل است. ابن عربی علوم را به دو دسته اکتسابی و غیراکتسابی تقسیم می کند. ابزار علم اکتسابی را عقل می داند؛ اما معتقد است عقل مصون از خطا و اشتباه نیست (ابن عربی، بی تا، ج1: 126). وی جایگاه معرفت غیراکتسابی را قلب می داند و بر این باور است که علوم غیراکتسابی جامع است و معلم و معطی آن خداست؛ بنابراین مصون از خطا و اشتباه است. یکی از سوالاتی که در این حیطه چالش برانگیز می شود این است که در نگاه ابن عربی علم به طور مطلق در ارزشمندی انسان مؤثر است یا شرایط و ضوابطی نظیر معلم، متعلم، نوع علم وامثال آن تعیین کننده ارزشمندی آن است؟ در حیطه عمل اموری همچون تزکیه و تهذیب نفس، عمل صالح و .... موجب ارزشمندی می‌شوند اما در اینجا گاه نگرشی دوگانه در سخن ابن عربی به چشم می‌خورد. به عنوان مثال در مورد تزکیه نفس از یک سو از نظر ابن عربی موضوع تزکیه و تهذیب، نفس است و نفس در این مسیر باید مشقات، دشواری‌ها و آلام روحی و جسمی فراوانی را تحمل نماید. از سوی دیگر از نظر وی نفس همه انسانها (بی هیچ تفاوتی) چون به صورت الهی آفریده شده اند، شریف و ارجمند است (همان، ج154:3) و بر همین اساس او حتی به شرافت نفس اهل دوزخ نیز قائل بوده، بر این باور است که ارزش و اعتبار نفس، امری ذاتی است و به اموری مانند تحمل مشقات و آلام روحی که اموری عارضیند، وابسته نیست (همان،ج56:8). اکنون سوالی که مطرح است این است که آیا عرضی بودن این امور به معنای نفی هویت ارزشی آنها و نادیده گرفتن جایگاهشان در تزکیه و تهذیب نخواهد بود؟ و اساس
  • تعداد رکورد ها : 336832