جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی
نویسنده:
مهدی حاجیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 56
تعریفِ «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدونِ افلاطون
نویسنده:
ایمان شفیع بیک
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله تبیینی است از دگرگونی دیدگاه افلاطون نسبت به معنای «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدون در مقایسه با آثارِ پیشین او. فایدون تأویلِ افلاطون از زندگی و فلسفه و مرگ سقراط بر اساس آموزه های فرجام شناختی اورفیوسی و فیثاغورثی است. او در خلال این تأویل، بدبینیِ معرفت شناختیِ خویش و راه برون رفت از آن را بازمی گوید. او سقراط را نمونه ی آرمانیِ فیلسوفی می شناسد که با پی بردن به جهل خویش و موانع کسب معرفت در این جهان، روح خود را از دلبستگی های مادی پاک و وارسته و آماده ی پرگشودن از زندان جسم ساخته است، تا بتواند در ساحتِ برینِ نامادی به معرفت نائل آید. بدین سان، افلاطون به تعریف خاص خود از «فلسفه» و «فیلسوف» دست می یابد. بر اساس تعریف او، فلسفه راه رستگاری، و فیلسوف کسی است که در جست وجوی معرفت خود را آماده ی مرگ و رستن از جهان می سازد.
علامه طباطبایی، فیلسوفی نوصدرایی
نویسنده:
بیوک علیزاده
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
آن گروه از تاریخ‌نگاران فلسفه که تاریخ فلسفۀ اسلامی را از کندی شروع و به ابن‌رشد ختم می‌کنند، با این استدلال که مسلمانها در طی نهضت ترجمه میراث فلسفی یونان را به زبان عربی برگرداندند و پس از آن در دورۀ تألیف، که با کندی آغاز می‌شود، بخش مهمی از اندیشه‌های ترجمه‌شده را بومی کردند و با آموزه‌های دینی درآمیختند و این فلسفه بعد از کندی توسط فارابی و ابن‌سینا صبغۀ دینی پیدا کرد؛ اما بعد از ابن‌سینا، غزالی نقد کوبنده‌ای از فلسفۀ اسلامی به عمل آورد و ضربۀ مهلکی بر پیکر آن وارد کرد؛ به گونه‌ای که در اثر آن کم‌کم چراغ فلسفه در دنیای اسلام رو به خاموشی رفت و دفاعیات ابن‌رشد از فلسفه در مقابل غزالی هم به جایی نرسید؛ طبعا این گروه از تاریخ‌نگاران، مسلمانان را صاحب مکتب فلسفی خاصی نمی‌دانند. این نظریه که تا چند دهه در بین تاریخ‌نگاران فلسفه شایع بود، در سایۀ تلاش برخی از مستشرقان همچون کربن و برخی دیگر اکنون به کلی از بین رفته است و امروزه همگان متفق‌القول‌اند که در حوزۀ اندیشۀ اسلامی افزون بر مکتب فلسفی سینایی، دو مکتب فلسفی بانفوذ دیگری ظهور کرده است که بنیانگذاران این دو مکتب، شیخ اشراق و ملاصدرا هستند. این مقاله بر آن است که مکاتب فلسفی در حوزۀ اندیشۀ اسلامی منحصر به سه مکتب مشائی، اشراقی و حکمت متعالیه نیست. تأسیس مکتب فلسفی جدید و ارائة نظریات نو بعد از ملاصدرا هم ادامه پیدا کرده است. گروهی از فیلسوفان، که علامة‌ طباطبایی یکی از آنهاست، مکتبی را عرضه کرده‌اند که می‌توان آن را «فلسفة نوصدرائی» نامید. در این مقاله جایگاه فکری و نوع فلسفه‌ورزی علامة‌ طباطبایی بررسی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 24 تا 37