جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
ارسطو
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
تعداد رکورد ها : 201
عنوان :
تفاوت رویکرد ارسطو و ابن سینا در اثبات وجود خدا
نویسنده:
محمد صالح طیب نیا، رضا اکبریان، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
برهان نظم (اثبات خدا)
,
برهان حرکت
,
برهان صدیقین
,
برهان وجوب و امکان
,
برهان غایت شناختی
,
ارسطو
,
ابن سینا
,
الهیات(کلام جدید)
,
برهان وجود شناختی(کلام جدید)
,
اثبات وجود خدا
,
فلسفه مشاء
,
فلسفه بوعلی
,
براهین اثبات واجب(حکمت نظری)
,
برهان حرکت
,
برهان صدیقین
,
واجب تعالی (اسماء ذات)
,
براهین پیشینی
,
فلسفه دین
,
براهین پسینی
,
برهان درجات کمال
,
براهین جهان شناختی
کلیدواژههای فرعی :
خدای ارسطو ,
اشارات و تنبیهات ,
برهان نظم (اثبات خدا) ,
برهان وجود شناختی(کلام جدید) ,
فلسفه یونان ,
محرک اول ,
علیت ,
برهان امکان ,
برهان حرکت ,
برهان صدیقین ,
برهان ان (منطق) ,
برهان لم ,
کتاب مبدأ و معاد ,
برهان درجات کمال ,
برهان پسینی اثبات وجود خدا ,
برهان پیشینی اثبات وجود خدا ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مرتضی مطهری
,
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
مقایسه رویکرد ارسطو و ابن سینا در مساله اثبات وجود خدا، تا اندازه زیادی روشنگر تفاوت مبنایی اندیشه مشایی ارسطویی و سینوی و همچنین، راه متفاوتی است که در جهان اسلام نسبت به مغرب زمین، در مساله اثبات وجود خدا طی شده است. ارسطو در کتاب فیلوسوفیاس، به دو برهان «درجات کمال» و «غایت شناختی» اشاره کرده است، ولی استدلال اصلی او بر اثبات وجود خداوند، برهان حرکت است که در کتاب لاندای مابعدالطبیعه و همچنین، کتاب طبیعیات به تفصیل به آن پرداخته است. هر سه برهان فوق، رویکرد جهان شناختی داشته، در دسته براهین پسینی قرار می گیرند. برای ابن سینا پذیرش این که ارسطو می خواسته از امور طبیعی، مانند حرکت عالم، وجود خدا را اثبات کند، بسیار سخت است. بر اساس همین تفکر، همه تلاش ابن سینا در اثبات وجود خدا بر این امر متمرکز شده است که از برهان های جهان شناختی در اثبات خدا استفاده ننماید. ابن سینا از برهان وسط و طرف و امکان و وجوب در چندین کتاب خود استفاده کرده، آخرین تقریر خود از برهان امکان و وجوب را «صدیقین» می داند. برهان او وجودشناختی و در عین حال پیشینی است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی رابطه نفس و بدن از منظر ملاصدرا و شیخ اشراق
نویسنده:
سمیه کامرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
افلاطون
,
روح
,
تناسخ
,
ارسطو
,
تناسخ
,
بدن
,
بدن
,
تناسخ
,
سهروردی، یحیی بن حبش
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
سهروردی، یحییبن حبش
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
از جمله چالشهایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبهروست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری است که عقل را به میدان استدلال میطلبد. گواه بر این مطلب تلاش اعاظم فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشتهاند. برخی چون افلاطون، ثنویت محض را مطرح نموده و برخی چون ارسطو قول به وحدت این دو را تثبیت نموده است. و فلاسفه بعدی هم بر مذاق یکی از این دو مسلک طی طریق نمودهاند.بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکلگیری آخرین نظریات منسجم و بی نقض و ابرام، قابل چشمپوشی نیست، در فصل اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه نخستین چون افلاطون و ارسطو و برخی فلاسفه اسلامی چون فارابی و ابن سینا اختصاص دادیم، تا سیر تاریخی بحث تا حدی روشن گردد.شیخ اشراق مکتبی فلسفی که عمدتاً بر پایه شهودات وی است ارائه نمود که عمدهترین بخش آن را نظام نوری رقم میزند که از آن جهت که وی برای نفس هویت نوری قائل است، قاعدتاً مسئله رابطه نفس و بدن با نظام نوری وی گره میخورد که جهت دستیابی به نظر وی در این باب به حد لازم به مبانیای چون هویت نور، تعریف نور، اقسام نور، ترسیم هستی براساس نور و جایگاه نفس به عنوان نور مدبر و جایگاه برازخ، پرداخته شده است. در هرم هستی شناسی سهروردی، نفس موجودی نورانی و بدن موجودی برزخ و غاسق و ظلمانی شناخته شده است که نظام فلسفی وی باید پاسخگوی این عدم مسانخت باشد. حکیم سهروردی برای حل نحوه ارتباط نفس نورانی با بدن ظلمانی قابل به وساطت امر سومی به نام روح بخاری میشود که همو بستر فیض رسانی از نور مدبر (نفس) به بدن ظلمانی است. وی با توجه به اینکه قائل به حدوث جسمانی و حرکت جوهری نفس نیست، رابطه این دو را براساس شوق و محبت و قهر و غلبه تفسیر میکند و البته این، تفسیر عمیقی از مسئله را به دست نمیدهد چون این الفاظ ترکیب انضمامی و ارتباط عرضی نفس و بدن را به ارمغان میآورد، چرا که در نفسشناسی وی، موجودیت و هویت نفس به نفس ناطقه است و بدن و قوا، فروع و اظلال نفس هستند، بنابراین بین نفس و بدن و قوا، دو گانگی مشهود است و بالتبع با وجود این دوگانگی، تفسیر و ترسیمی دقیق از ارتباط یک موجود مجرّد نورانی با موجود مادی ظلمانی ارائه نمیشود.ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش میگذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر میدارد و دوگانگی موجود در دستگاه فلسفی اشراقی را برای همیشه از سر راه فیلسوف هموار میسازد. چه اینکه ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن میشود که نفس موجودی است از عرش تا فرش، یک وجود واحد سیال و پویاست که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار مییابد. و اساساً وحدت نفس با قوا و بدن را مطرح مینماید. و به خلاف ترکیب انضمامی و عرضی اشراقی، ترکیب اتحادی و تعلق ذاتی نفس به بدن و علاقه لزومی و نه اتفاقی را بیان میدارد.فصل پایانی هم تطبیق آراء این دو فیلسوف سترگ در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند و تأثیر مبانی هر یک در حل مسئله به چه میزان موفق بوده است. البته در عین اینکه سهروردی سعی وافری در حل این مسئله غامض نموده ولی به دلیل فقدان مبانی صدرایی نتوانست تبیین موفقی ارائه نماید تا اینکه صدرالمتألهین حرف نهایی را در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب برای خود رقم زد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ارسطو و مساله جوهر
نویسنده:
مرتضی قرایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
تغییر
,
ثبات
,
ارسطو
,
ماتریالیسم
,
فلسفه ارسطو
,
فلسفه افلاطون
,
جوهر
کلیدواژههای فرعی :
متافیزیک ,
مقولات ,
نام خاص ,
کون و فساد ,
جنس ,
نوع ( کلیات خمس ) ,
محمول ,
موضوع ( مقابل محمول ) ,
اصل هوهویت ,
جوهر نخستین ,
حرکت کیفی ,
دگرگونی جوهری ,
جوهر دومین ,
معانی مختلف بودن ,
چکیده :
در این نوشتار، نخست نگاهی کوتاه به مهمترین دغدغه فکری فیلسوفان یونانی پیش از ارسطو داریم، که می تواند زمینه و خاستگاهی برای اندیشه جوهر باشد؛ سپس اشاره ای به موضع گیری ارسطو در برابر دو جریان فکری پیش از خود، افلاطونیان و مادیگراها، خواهیم داشت. پس از آن خواهیم کوشید رای ارسطو در باب مساله جوهر، دومعنایی که وی از جوهر ارایه می دهد، و ویژگی های جوهر به معنای نخستین را بر اساس دو کتاب مقولات (ارگانون) و متافیزیک او گزارش کرده، و در برخی موارد تحلیل و نقد کنیم.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 93 تا 110
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
دشواریهای کتاب بتای ما بعد الطبیعه: راهی به فهم ساختار مجموعه ما بعد الطبیعه
نویسنده:
امیر مازیار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ارسطو
,
دشواری ها بتا
,
تحول گرایان
,
وحدت گرایان
,
فلسفه (خاص)
,
فلسفه ارسطو
,
کتاب بتای مابعدالطبیعه
,
روش تحلیل وجود
,
کتاب زتا
کلیدواژههای فرعی :
جوهر محسوس ,
مابعدالطبیعه ارسطو ,
وجودشناسی ارسطو ,
کتاب آلفای مابعدالطبیعه ,
کتاب اپسیلون ,
جوهر شناسی ,
الهیات ارسطو ,
چکیده :
یکی از مشکلات فهم و تفسیر «مابعدالطبیعه» ارسطو، فهم ساختار مباحث این کتاب است. در حالیکه مفسران قدیم مابعدالطبیعه این مجموعه را واحد و دارای ساختاری منسجم می دانستند، بسیاری از مفسران جدید ارسطو بر آنند که این مجموعه دارای وحدت نیست، و مباحث موجود در آن، خصوصا بحث «وجودشناسی» در کتاب های میانی و بحث «الهیات» در کتاب های پایانی، با یکدیگر انسجام فلسفی ندارند. در مقاله حاضر سعی شده است بر اساس «دشواری ها» کتاب بتا ـ که می توان آن را فهرست موضوعی این کتاب تلقی کرد ـ نظری در باب ساختار «مابعدالطبیعه» ارسطو طرح شود و نظریات متفاوت در این باب مورد نقد قرار گیرند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 71 تا 92
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
رویکرد ارسطو به مساله سعادت و مقایسه آن با سعادت در آیات و روایات اسلامی
نویسنده:
رضوان میردهقانی فیروزابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سعادت
,
علوم انسانی
,
ارسطو
,
آیات و روایات اسلامی
,
فلسفه اخلاق (عام)
چکیده :
سعادت چیست؟ و راه رسیدن بدان کدام است؟ اینها سوالاتی است که نظریه های اخلاقی بسیاری در صدد پاسخ گویی بدانها برآمده اند. در مکتب ارسطویی سعادت فعالیت عقلانی منبعث از فضیلت است که وی با نگاهی محدود و مادیگرایانه منحصراً آن را در دنیای مادی جستجو می کند. این سعادت با کسب فضایل اخلاقی و عقلانی که هر کدام حد وسط دو رذیلت بوده و محور آنها لذات و آلام است حاصل می شود.ارسطو جزء عقلانی نفس را شریفترین جرء انسان می داند که برترین فضیلت یعنی حکمت و فرزانگی مخصوص آن است و به تبع آن برترین فعالیت نیز برای آن می باشد که آن تأمل است. و با اعتقاد بر این که سعادت برترین فعالیت مطابق عالی ترین فضیلت است آن را حیات تاملی تعریف می کند. البته ارسطو در کسب سعادت عمر طولانی اصالت خانوادگی و مواردی از این قبیل را موثر دانسته و در این مسیر انسانرا نیاز مند دوست واقعی می داند. اما سعادت از منظر آیات الهی محدود به دنیای مادی نبوده و حقیقت آن در سرای آخرت معنا می یابد. بعبارتی این دنیا مقدمه ایست برای دنیای معنوی و زندگی ابدی آن که اگر آدمی در این دنیا مطابق دستورات الهی زندگی نماید حتماً به این سعادت نایل خواهد آمد. در اسلام جهت کسب سعادت حقیقی برنامهای جامع و کامل از جانب خداوند در قرآن کریم توسط آخرین پیامبرش محمد (ص) در اختیار انسان قرار داده شده است و از او خواسته شده تا به مدد عقل خویش در برابر وحی الهی سر تسلیم فرود آورده و به این برنامه همگانی که سرلوحه آن ایمان بوده و سپس ترک معاصی و زدودن رذایل، توبه، انجام فرایض الهی و آراستن خود به فضایل می باشد عمل نماید، تا اینکه در سایه الطاف الهی طعم سعادت را که در این سرا سلامت جسم و جان، آرامش و انبساط خاطر و در آن سرا رستن از قهر الهی و دوزخ، رسیدن به بهشت و در اوج خود مقام قرب الهی است بچشد. در روایات اسلامی پس از بیان شرط اساسی ایمان جهت سعادتمندی بیشتر بر تهذیب نفس و اخلاق و زدودن رذایل و کسب فضایل برای ترک معاصی و انجام فرایض الهی تأکید شده است. ماهیت سعادت در روایات نیز همچون آیات بیان شده است که در رسیدن بدان عقل به کمک وحی یا ریگر قابل اعتمادی برای انسان می باشد. بنابراین با مقایسه سعادت مطرح در اسلام و سعادت ارسطویی، مزایای سعادت اسلامی همچون همگانی بودن، جامع بودن، منسجم بودن، محدود به دنیای مادی نبودن و ارائه الگوی عینی در راه رسیدن به سعادت در این مکتب و داشتن راهنمایانی همچون پیامبران که متصل به وحی الهی هستند و ... نمایان شده و به تبع آن اشکالات سعادت ارسطویی ظاهر می گردد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فضیلت عدالت از نظر ارسطو و غزالی
نویسنده:
فاضل بوستان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
امام محمد غزالی
,
اخلاق
,
ارسطو
,
معارف اسلامی
,
عَدلٌ
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
بی شک ارسطو یکی از مهمترین فیلسوفان کلاسیک است که آرا و نظریات وی تأثیر بسیار مهمی بر آرای فلاسفه بعد ازخود به خصوص فیلسوفان اسلامی داشته است .مسئله عدالت از مباحث اصلی اخلاق و فلسفه اخلاق است که از قدیم تا امروز مورد توجه فیلسوفان و عالمان بوده است. ما در این پایان نامه به بررسی تطبیقی دو نظریه مهم مربوط به عدالت پرداختهایم. اوّل نظریه ارسطو که در مباحث خود بدنبال تبیین سعادت و ویژگیهای انسان کامل است،تعادل، میانه روی، برابری و بیش خواهی، مفهوم های اصلی تئوری عدالت ارسطو هستند که به عنوان بخشی از یک فضیلت، یعنی فضیلت عدالت به کار می روند. برای پاسخ گویی به چیستی عدالت و بی عدالتی، باید به این توجه داشت که کنش ها در چه حوزه ای انجام می گیرند و نقطه میانه ?حد وسط? در کجاست، چرا که عدالت در میانه قرار دارد. ارسطو در مباحث اخلاقی خوددرباره عدالت ، در مقایسه با دیدگاه افلاطون به گونه روشنتر، طبیعی گرایانه و کاربردیتر مینگرد . از نگاه ارسطو فضیلتها میتوانند ابزاری و پلی برای رسیدن به سعادت باشند . فضیلتها میانهروی و اعتدال میان افراط و تفریط هستند. دومین نظریه مربوط به غزالی به عنوان یک اندیشمند اسلامی است. غزالی در تشریح مسئله حد وسط می گوید؛ فضیلت ها هر چند بسیارند ولی در چهار چیز جمع می شوند که مشتمل بر حکمت، شجاعت، عفت وعدالت است و این فضایل چهارگانه اصلی یا «امّهات فضایل » از اصلاح قوای چهارگانه حاصل می شوند اما اصلاح هر قوه بدین معنا است که از افراط و تفریط بر کنار، و در حد اعتدال باشد . اعتدال هر قوه یعنی آنکه آن قوه، در میانه دو طرف افراط و تفریط ودر حدّ وسط ، قرار گیرد . اگر قوای آدمی در حدّ وسط قرار داشته باشد، نفس آدمی صحت خود را باز خواهد یافت و گرنه از سعادت محروم خواهد گشت . اما تشخیص حدّ وسط بسیار دشوار بوده، بلکه حد وسط حقیقی از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است و کمتر کسی هست که از حد وسط که همان«صراط مستقیم » است مایل نشود. غزالی اعتقاد دارد، عدالت نه تنها بخشی از فضیلت که جمیع همه فضایل به شمار می آید و بهتر است آن را حد وسط افراط و تفریط قلمداد نکنیم. به تعبیر دیگر، عدالت، نظم در سه قوه فکر، شهوت و غضب است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
زمان در فلسفه ارسطو، ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
مرضیه سپهوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
حرکت
,
زمان
,
ارسطو
,
معارف اسلامی
,
فلسفه مشاء
,
فلسفه بوعلی
,
حرکت
,
زمان
,
نصیرالدین طوسی، محمدبن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
ابن سینا، حسینبن عبدالله
,
هنر و علوم انسانی
,
زمان از نظر ارسطو
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
خواجه نصیرالدین طوسی
,
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
زمان از پیچیدهترین مسائل فلسفی است بهگونهای که فیلسوفان، هرکدام تعریفی متفاوت از آن ارائه کردهاند. در این نوشتار سعی شده است «زمان» از دیدگاه سه فیلسوف بزرگ مشاء ارسطو، ابنسینا و خواجهنصیرالدین طوسی تبیین و بین نظریههای ایشان مقایسه شود. به رغم اینکه گروهی از معاصران ارسطو منکر وجود زمان بودهاند، وی زمان را بهعنوان یک امر حقیقی، عینی، دارای ارتباط ناگسستنی با حرکت و درعینحال متمایز از حرکت پذیرفته است. معلم اول زمان را مربوط به امور طبیعی و مادی میداند؛ و امور نامتحرک را خارج از زمان تلقی میکند. وی زمان را «مقدار حرکت از حیث تقدّم و تأخر» تعریف کرده است. زمان از نظر وی یک امر عرضی غیر قار است که بهتدریج موجود میشود. ارسطو «آن» را مرز مشترک و مای? وحدت هر دو قسم زمان یعنی گذشته و آینده میداند و «آن» را از بخشهای زمان بهحساب نمیآورد. شیخالرئیس، به پیروی از معلم اول، زمان را مقدار حرکت به لحاظ تقدّم و تأخر میداند که اجزای آن در وجود قابل اجتماع نیست. وی براهین متعددی برای اثبات وجود زمان اقامه کرده است. ابن سینا در کتاب شفاء بحث زمان را در قسمت طبیعیات و مبتنی بر «حرکت» و «تقدم و تأخر» بیان کرده، اما در اشارات این بحث را در قسمت الهیات و از راه «حدوث و قدم» اثبات میکند. ابنسینا دلایل منکرین زمان را بیان کرده و به آنها پاسخ داده و وجود زمان را از طریق ماهیت آن مستدل ساخته است. شیخ، مانند ارسطو، زمان را عین تجددمیداند که بدون حرکت موجود نبوده و قائم به آن است. خواجه نصیر، در شرح بر اشارات، مانند شیخ، وجود زمان را از راه «حدوث» اثبات کرده، زمان از نظر وی مقدار حرکت به لحاظ تقدّم و تأخری است که ذاتی زمان بوده و بهصورت متصل و به تدریج حادث میشود. پس دیدگاه طوسی در بحث زمان بهطور کامل شبیه نظریه شیخ است. آرای هر سه فیلسوف موردتحقیق دربحث زمان نزدیک به هم و در بسیاری موارد مشابه است، اختلاف بین آنها بیشتر در نحو? استدلال و استفاده از تقریرهای متفاوت است. هر سه فیلسوف زمان را در طبیعیات و در رابطه با حرکت تعریف کردهاند. گردآوری مطالب این تحقیق به روش کتابخانهای و روش پژوهش آن توصیفی تحلیلی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی آراء فارابی در کتاب «تعلیقات» با آراء ارسطو
نویسنده:
مصطفی ملک زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
علوم انسانی
,
فارابی
,
ارسطو
,
حکمت نظری
چکیده :
این تحقیق بر آن است تا با تدقیق در یکی از آثار کمتر مورد توجه قرار گرفته فارابی، که خود به عنوان یکی از اکابر فلسفه اسلامی شناخته میشود، به واکاوی نسبت تفکر این فیلسوف با آراء ارسطو که سنگ بنای تفکر مشائی را نهاده است، بپردازد و اشتراکات و افتراقات را نمایان سازد.فارابی طرح واره کلی نظام فکری خود را وام دار افلاطون است و در آثار خود هر جا به دنبال تشریح نقشه کلی اندیشه خویش است، افلاطون نقش محوری ایفا می کند، زیرا چنانکه بعد از این شرحش خواهد رفت، فارابی به تبعیت از او وصول به «سعادت» حقیقی را سرلوحه جهد فلسفی خویش قرار داده است و مثلاً در اثری چون «تحصیل السعاده» که به نوعی «کلیات فلسفه» را منظور نظر دارد، رویکرد افلاطونی یکه تازی می کند. اما هر چه از چارچوب های فلسفه ورزی فاصله می گیریم و به مباحث محتوایی فلسفه او نزدیک تر می شویم، ارسطو حضور پررنگ تری پیدا می کند. و این امر در اثری چون «تعلیقات» که به طور خاص به مباحث محتوایی می پردازد، مشهود است. بنابراین فارابی در بستری افلاطونی، ارسطویی می اندیشید.بی شک هر گونه حکمی در باب اینکه «تعلیقات» تعلیقه ای بر کتاب خاصی است یا خیر و یا اینکه مشتمل بر مجموعه ای از گفتارهای شفاهی وی به شاگردانش می باشد و... ظنّی خواهد بود؛ امّا آنچه مسلّم است اینکه تعلیقات آنچنان که به دست ما رسیده، تعلیقه بر بخش نظری حکمت و عمدتاً ناظر به محتوی (و نه ساختار) می باشد. مباحث مطروحه در این کتاب را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد که عبارتند از: خدا ، افلاک ، نفس ،و کلیاتی در باب حکمت نظری و شقوق سه گانه ی آن. بر همین مبنا برای هر یک از این موضوعات به استثنای بحث افلاک –که بسیاری مبانی فلسفی و کیهان شناختی آن مورد خدشه است- بخش جداگانه ای در رساله اختصاص داده شده است. و از آنجا که هدف ایجاد تناظر میان آراء این دو حکیم بود، هر بخش مشتمل بر دو فصل و فصل مربوط به ارسطو به دلایلی که روشن است، مقدم داشته شد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مقایسه مفهوم پولیس در فلسفه سیاسی یونان (افلاطون و ارسطو) و مفهوم مدینه در نزد فیلسوفان مسلمان (فارابی و ابن باجه)
نویسنده:
محمدعلی قاسمی ترکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
افلاطون
,
علوم انسانی
,
فلسفه سیاسی
,
فارابی
,
یونان
,
ارسطو
,
فلسفه سیاسی اسلامی
,
پولیس
,
حقوق و علوم سیاسی
,
حقوق و علوم سیاسی
,
حقوق و علوم سیاسی
,
فلسفه سیاسی یونان
,
حقوق و علوم سیاسی
,
فلسفه سیاسی یونان
,
اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
چکیده :
اندیشیدن به شیوه فلسفی به سیاست ابداع متفکران یونان باستان است. فضای این زایش و پویش فلسفی و فکری پولیس است. پولیس دارای ویژگیهایی است که آن را به صورت واحد دینی، سیاسی، فرهنگی و فکری درمی آورد. در این سیستم که محدود به یک شهر و حوالی زارعی آن بود بین کلیت و تربیت (پایدیا) و پولیس و عدالت و همچنین بین پولیس و سعادت رابطه برقرار می شد و همین رابطه سرمنشا پیدایش فلسفه سیاسی است. علاوه بر اینها در پولیس مفاهیمی مانند برابری (ایسونومیا)، و برتری سخن (لوگوس) و ... نیز حضور دارد. در اندیشه افلاطون شاید بتوان کلیت فلسفه سیاسی وی را با عدالت و رابطه آن با پولیس توضیح داد و در دیدگاه ارسطو نیز پولیس را می توان در چشم انداز علل اربعه قرار داد و آرا وی را در این خصوص استخراج نمود. آرای فلاسفه مذکور در متن پولیس و با فرض آن به عنوان قالب اندیشگی و طرح اصلاحات بویژه در ند ارسطو صورت گرفته است. در جهان اسلام، فلاسفه مسلمان مکرر از مفهوم مدینه بهره گرفته اند که این اصطلاح ارتباطی با محیط انضمامی سیاسی آنها نداردو حاصل اقتباس از کلیت فلسفه یونان است. این عدم ارتباط با عالم خارج در فارابی به اخلاف وی(من جمله ابن باجه) رسید و از عللی بود که مانع تاثیر جدی فلسفه در تمدن اسلامی شد. فارابی علاوه بر اینها از شرح الاسم و حصر عقلی نیز در بررسی مدینه ها استفاده می کند که در فلسفه سینکرتیسنی وی با عناصری از اندیشه های ارسطویی، افلاطونی و نوافلاطونی ترکیب شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
خودشناسی از نظر شیخ اشراق و افلوطین
نویسنده:
نوشین نظیری خامنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سقراط
,
فلوطین
,
01. خداشناسی (کلام)
,
ارسطو
,
خداشناسی(الهیات بالمعنی الاخص)
,
خود شناسی
,
خداشناسی
,
سهروردی، یحیی بن حبش
,
هنر و علوم انسانی
,
سهروردی، یحیی بن حبش
,
هنر و علوم انسانی
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
هنر و علوم انسانی
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
هنر و علوم انسانی
,
دروننگری (معرفتشناسی/روانشناسی)
,
اشراق (فلسفه)
چکیده :
هرچند نخستین واقعیتی که آدمی با آن روبه رو می شود، "خود" اوست و چیزی نزدیکتر از "خود" آدمی به او نیست، اما به همان میزان که این واقعیت به او نزدیک است به همان میزان هم مغفول واقع می شود و گاهی برای برخی افراد تا آخر عمر، بررسی نشده باقی می ماند و فراموش می شود؛ درحالیکه "خودشناسی" به یکی از ارزشمندترین موضوعاتی می پردازد که بررسی آن می تواند، حیات هر انسانی را در جهت مثبت آن دگرگون سازد. با مراجعه به تاریخ فلسفه می توان به این امر پی برد که هر یک از فیلسوفان به نحوی به "خودشناسی" پرداخته اند. اما دو فیلسوفی که به نحو چند جانبه و دقیق، این امر را بررسی کرده اند، افلوطین و شیخ اشراق هستند. تحقیق حاضر به بررسی دیدگاههای این دو فیلسوف در رابطه با "خودشناسی" می پردازد و مواضع اختلاف و اشتراک آنها را بررسی می کند. تحقیق حاضر نشان می دهد که این دو متفکر علاوه بر بهره گیری از عناصر فلسفی، مولّفه های عرفانی را نیز به کاربرده اند و به بحث "خودشناسی" از دو جنبه ی نظری و عملی پرداخته اند، حتی می توان گفت که پرداختن به جنبه ی عملی موضوع مورد بحث در آثار این دو فیلسوف، برجسته تر است؛ درصورتی که فیلسوفان دیگر بیشتر، جنبه ی نظری آن را مطرح کرده اند. همچنین این تحقیق درصدد برجسته کردن موضوع"خودشناسی" نیز هست تا به میزان بیشتر و به نحو جدی تر و چند جانبه، مورد توجه واقع شود. در این پژوهش از نفس با عنوان خود واقعی و از بدن با عنوان خود ظاهری، یاد شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
تعداد رکورد ها : 201
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید