جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4719
اشکالات غزالی بر فیلسوفان مسلمان در مسأله معاد و پاسخهای فیلسوفان پیش از ملاصدرا
نویسنده:
زهره همتیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله معاد و باور به زندگی پس از مرگ در همه ادیان الهی وجود دارد و مورد قبول تمامی پیامبران الهیمی باشد و همگی بر انجام آن متفق القولند.اما چیستی و چگونگی این امر همواره مورد سوال اندیشمندان بوده و خواهد بود.از اینرو نظرات متفاوت به آن داده شده است.از جمله این متفکران می توان به فلاسفه بزرگی چون فارابی و ابن سینا اشاره کرد.ابن سینا اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی داشته،که البته توانسته است معاد روحانی را با براهین و دلائل متفاوت به اثبات رساند و در مورد معاد جسمانی اظهار عجز و ناتوانی کرده.ولی اینهرگز به معنی انکار آن نیست.اما بعضی از فلاسفه و متکلمان از جمله ابو حامد محمد غزالی نسبت کفر به این دانشمندان و حکیمان داده و لبه تیغشان را متوجه آنان ساخته اند.اما این نسبت کفر و ارتداد،بی پاسخ نماند و چندین سال بعد از غزالی،متفکر و دانشمند بزرگی به نامابن رشد اندلسی در صدد پاسخ به آن برآمد تا از این دو اندیشمند رفع اتهام کند،هر چند پاسخ های وی وافی به مقصود نبود و در این امر مهم ره به جایی نبرد.شاید در آرای آنها می توان مواردی را یافت که با حشر همه نفوس که مورد نظر دین اسلام است چندان هماهنگ نباشد.مانند نظر فارابی به بی نیازی نفوس کاملان به بدن جسمانی و همچنین نابودی نفس های ضعیف که نتوانسته اند به مرتبه ای از کمال برسند و یا نظر ابن سینا مبنی بر تعلق نفس به اجرام آسمانی.از این جهت می توان تا حدودی به غزالی حق داد،ولی نه به آن صورت که آنان را کلا منکر این نوع معاد دانست و تکفیر کرد.همچنان که خود غزالی نیز به خاطر اعتقادش به حشر بدنی مانند بدن جسمانی و نه عین آن،متهم به تناسخ و تکفیر شد
معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و فیاض لاهیجی
نویسنده:
هاجر جبله
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار به دیدگاههای متکلمان و فیلسوفان به طور کلی پرداخته شده و بعد از آن دیدگاه ملاصدرا و فیاض لاهیجی در مورد معاد جسمانی به طور مفصل پرداخته میشود و در چایان به تفاوت ها و شباهت های این دو پرداخته میشود
تحلیل فلسفی- تفسیری امدادهای غیبی در قرآن کریم با توجّه به دیدگاه
مرحوم ملاصدرا(ره) و علّامه شهید مطهری(ره)
نویسنده:
صدیقه حیدری نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فهوم «امداد غیبی الهی»، به لحاظ معنای لغوی شامل هرگونه کمک و یاری رسانی از جانب پروردگار عالم به ماسوی الله می‌شود، که با یک نگاه تمام عالم هستی را می‌پوشاند؛ «به اندک التفاتی زنده دارد آفرینش رااگر نازی کند فروپاشند قالب ها»اما از چشم انداز دیگر و به معنای اصطلاحی - که موضوع این رساله می‌باشد- شامل کمک‌ها و الطاف ویژه و خفیّه‌ای است که از پروردگار و عالم غیب افاضه و معمولاً خلاف جریان عادّی و طبیعی، نصیب انسان‌ها می‌گردد. ولی گاهی نیز تبیین طبیعی دارد.امدادهای غیبی و ویژه‌ی پروردگار، با «کرامت و معجزه» متفاوت است. «کرامت» امور خارق عادتی است که از اولیاء و صالحان دیده می‌شود و بواسطه‌ی قدرت نفس و شئونات وجودی ایشان صورت می‌گیرد. «معجزه»، امور خارق العاده‌ای است که همراه با ادعای نبوّت از نبی صادر شده و بقیه‌ی مردم از آوردن آن عاجزند. اما «امداد غیبی الهی»، خرق عادتی است که از جانب خدای سبحان و از عالم غیب به کمک و یاری انسان ها می‌آید. به عبارتی میتوان این گونه نتیجه گرفت که، کرامت و معجزه، به قدرت نفس و شئونات ولّی و نبی بستگی دارد؛ اما امداد غیبی، بدون آگاهی و قدرت انسان و بر طبق مشیّت مطلقه و مصلحت حضرت باری تعالی صورت می‌گیرد.«امدادهای غیبی» یکی از سنّت های الهی به شمار می‌رود؛ بنابراین شاخصه های سنن الهی شامل امداد غیبی نیز می‌شود. از ویژگی های سنّت الهی می‌توان به انتساب به ذات و مشیّت خداوند، تبدیل ناپذیری و تحول ناپذیری، کلیت و قانون مندی اشاره کرد که تمام این موارد با امداد غیبی تطابق دارد.کمک‌ها و یاری رسانی‌های خداوند متعال را می‌توان از چشم اندازهای مختلف بررسی کرد:الف) طبق صفت «رحمت رحمانیه» و «رحمت رحیمیه» که گویای رحمت عام و خاصّ ذات باری تعالی است، می‌توان یاری رسانی خداوند را به امدادهای عام و خاصّ تقسیم نمود.«امدادهای غیبی عام» شامل تمام ماسوی الله می‌شود، زیرا «وجود- هستی» برای غیر خداوند، ذاتی نیست؛ بنابراین علاوه بر این که در اصل ذات خود محتاج افاضه وجود از جانب واجب الوجوداند؛ در بقا نیز به صورت آنی و پی در پی نیازمند افاضه‌ی فیض از جانب حق تعالی هستند. از طرف دیگر طبق حرکت جوهری و بنابر نظر مرحوم آخوند ملاصدرا(ره) و پیرو ایشان، علّامه مطهری(ره) همه چیز حتی در ذات و جوهر خود در حال تغییر وتحول است و به سوی کمال نهائیشان در حال حرکت می‌باشد و از آنجا که هر حرکتی به محرک نیازمند است، این قافله ی در حال سیر نیز محتاج محرک است، محرک اصلی و نهایی که مدد رسان این قافله ی در حال سیر است، کسی جز ذات خداوند تعالی نیست.«امدادهای غیبی خاصّ»که در مصحف شریف ذکر شده اند، شامل تمام عالم هستی و از جمله تمام انسان ها نمی‌شود؛ بلکه فقط کسانی که شرایط را برای خود محقّق کرده و موانع را رفع نموده اند، می‌توانند از این یاری خاصّ و ویژه پروردگار بهره برند. طبق آیات قرآن کریم، شرایط بهره مندی از امدادهای خاصّ، ایمان، عمل صالح و یاری کردن و یاری خواستن از خداوند متعال و ... می‌باشد.ب) چشم انداز دیگر، تقسیم بندی امدادهای غیبی بر اساس نوع هدف خدای سبحان است که با اهدافی چون: هدف هدایت، پیروزی بر دشمنان، ایجاد تغییر و تحوّل ویژه فردی و اجتماعی و.... صورت می‌گیرد.ج) امدادهای غیبی گزارش شده در قرآن مجید، گاهی از حیث موطن تحقّق تصرّف الهی تقسیم می‌شوند، که در بعضی از مواقع جایگاه تحقّق تصرّف خداوند، درجهان درون نفس انسانی است و بعضی مواقع در جهان خارج از نفس انسانی صورت می‌پذیرد. و مواردی که در درون نفس انسانی صورت می‌گیرد، گاهی تصرّف در قلوب است و زمانی تصرّف در ذهن و ادراک و نظر.د) بعضی از امدادهای خاصّ و ویژه‌ی پنهانی خداوند، توسط ملائکه صورت می‌گیرد که در بعضی از مواقع تمثّل پیدا می‌کنند و در بعض دیگر تجسّم و گاهی نیز به صورت مخفی از چشم‌های ظاهری، به یاری و کمک افراد بشر می آیند.ه) یک سری از امدادهای غیبی پروردگار، از طریق تنفیذ امر ایشان در موجودات بوقوع می‌پیوندد.«امدادهای غیبی الهی» دارای یک سری مبانی مهم است که توسط این مبانی، این مهم تبیین می‌گردد؛ مانند قانون علّیّت و فاعلیّت الهی با تمام ریز قواعد فلسفی مرتبط با آنها.همه‌ی کمک‌ها و یاری رسانی‌های حضرت حق به ماسوی و عالم طبیعت نشانه و مظهر کمالات او و شانی از شئون او محسوب می‌شوند و استقلالی در برابر ذات او ندارند، این کمک‌ها طبق دستگاه عظیم حکمت متعالیه، سلسله نظام طولی را طی می‌کند و با توجّه به عقیده ی مرحوم آخوند صدرای شیرازی و پیرو فکری- فلسفی او علل میانی و واسطه‌ای نقش دارند اما نه نقش حقیقی، بلکه به عنوان معدّ محسوب می‌شوند و علّت حقیقی همان مسبّب الاسباب، خداوند متعال، می‌باشد.«قانون علّیّت» یک قانون گریز ناپذیر است و در هر شرایطی به قوت خود باقی است و اسنثناء بردار و قابل نقض نیست.کمک‌های پنهانی و خاصّ حضرت حق نیز از این قانون پیروی میکند. با این که یکی از اجزاء و قیود امداد غیبی خارق العاده بودن آن است ولی به این معنی نیست که «قانون علّیّت» را نقض می‌کند، بلکه ممکن است علل و شرایطی که برای انسان ها شناخته شده نیست درکار باشند و سلسله علل برتر جانشین علل پایین تر و پست تر شود.اموری که به عنوان کمک و یاری پنهانی خداوند در حق بشرمی‌باشد، بخت، شانس، اتّفاق و تصادف نیست؛ زیرا همه ی امور قبل از اینکه به افراد و اشیاء نسبت داده شود، مستند به ذات حضرت حق است؛ زیرا او غیر متناهی است و فقط در آغاز سلسله‌ی علل وجود ندارند، بلکه در تمام مراحل اوست که حقیقتا ایفای نقش میکند. در نتیجه همه ی کارها قبل از آن که به دیگران اسناد پیدا کند، مستند به اوست؛ بنابراین دیگر جایی برای بخت شانس و تصادف و اتّفاق باقی نمی‌ماند.«امدادهای غیبی» منافی قضا و قدر نیست؛ زیرا «قضا» امر حتمی و لایتغیر است، اما «قدر» غیر حتمی و تغیر پذیر. و امدادهای غیبی مربوط به مرحله ی «قدر» میباشد.«امدادهای غیبی الهی» باعث جهل در علم باری تعالی نمی‌شود. مرتبه‌ی وقوع بداء، مرتبه‌ی قبل از قضای حتمی و قبل از وجود خارجی مخلوقات است، یعنی در مرتبه‌ی علم خداوند و قدر او واقع می شود.آن چه در تبیین «امدادهای غیبی الهی» و ارتباط آن با فاعلیّت حضرت حق در نظر گرفته می‌شود این است که توحید، در تمام مراحل حفظ می‌شود. تمام امدادهای غیبی، با همه‌ی نظامات و علل خود، فعل حضرت حق و ناشی از اراده‌ی اوست. فاعل حقیقی تنها خداوند است وعلل طبیعی و غیر طبیعی موثر در جهان، مظاهر و آینه‌های فعل خداوند هستند.
دیدگاه ملاصدرا درباره چیستی مرگ و سرنوشت انسان
نویسنده:
علی صالح حاتمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور ارائه دیدگاه ملاصدرا درباره مرگ و سرنوشت انسان پس از آن فراهم آمده است.با توجه به این‌که از دیدگاه ملاصدرا، مرگ امری وجودی است که تنها انسان را از عالم فانی دنیوی، برای حیاتی ابدی به عالم جاوید اُخروی منتقل می‌کند، اهمیت مسأله مرگ در زندگی انسان و نیز سرنوشت انسان پس از آن به عنوان دو واقعیت مسلم و انکار ناشدنی آشکار و نمایان می‌شود، لذا این پژوهش در نظر دارد، به بیان دیدگاه این فیلسوف بزرگ اسلامی درباره مرگ و سرنوشت انسان پس از آن بپردازد. برای این منظور ابتدا دیدگاه ابتکاری ملاصدرا درباره چیستی، انواع و ضرورت مرگ بیان می‌شود و سپس به بیان سرنوشت انسان پس از مرگ از دیدگاه وی پرداخته می‌شود.مباحث مطرح شده در این رساله روشن می‌سازد که ملاصدرا براساس یک سری مبانی ابتکاری از جمله اصالت وجود، جسمانیه‌الحدوث و روحانیه‌البقاء بودن نفس، حرکت جوهری اشتدادی آن و... مرگ را به عنوان امری وجودی تعریف می-کند که تنها باعث انتقال نفس انسان از عالم دنیا به عالم آخرت می‌شود، نه باعث نابودی نفس انسان. وی مرگ را به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی تقسیم می‌کند و در توضیح هر یک از آن‌ها می‌گوید: اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس باشد، مرگ طبیعی، اما اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس نباشد، بلکه در اثر خرابی بدن به خاطر حادثه‌ای باشد، مرگ اخترامی و اگر خروج نفس از بدن به اراده و اختیار انسان باشد، مرگ ارادی خواهد بود. سپس وی با اقامه دلایل عقلی و نقلی، تجرد نفس ناطقه انسانی و تبع آن، حیات پس از مرگ را اثبات می‌کند و حیات پس از مرگ را یا برزخی می‌داند یا اُخروی و معتقد است که انسان بعد از مرگ تا روز قیامت، در بهشت یا جهنم برزخی، به سر می‌برد. اما با برپایی قیامت، حیات اُخروی او آغاز می‌شود که وی از حیات اُخروی به معاد تعبیر می‌کند، معاد را نیز اعم از معاد روحانی و معاد جسمانی می‌داند و هر دو را با دلایل عقلی اثبات می‌کند.کلید واژه‌ها: صدرالمتألهین، چیستی مرگ، ضرورت مرگ، سرنوشت انسان، فرجام شناسی
تلقی ملاصدرا از ماهیت انسان به عنوان نوع متوسط و نقش آن در حیات پس از مرگ
نویسنده:
باقر گرگین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن از هویت و حقیقت انسان در حکمت متعالیه رنگ و بوی تازه‌ای به خود می‌گیرد. ملاصدرا با تکیه بر نظریه‌ها و مبانیِ ویژۀ خود از جمله اصالت وجود، حرکت جوهری و جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس، که حکیمان پیش از وی را به آن‌ها راه نبوده، مباحثی را دربارۀ انسان به میان آورد که خواستگاه نوآوری‌هایی در نظام فلسفیِ او گشت. کرانه‌ناپذیر بودن ماهیت انسان و در حد منطقی گنجیده نشدن حقیقت انسان، از آن دست است که در مباحثی چون پیوستگی نفس و بدن، نحوۀ وجود نفس و بدن، تناسخ و معاد جسمانی و مسائل مرتبط با آن‌ها موجب به میان آمدن سخنان در خور درنگی شد.صدرالمتألهین بر پایۀ مبانیِ پیشین و اشاره به نحوۀ وجود خاص انسان سخن از دگرگونیِ نوعیِ انسان به‌میان آورد. بر این اساس حیوان ناطق نوع متوسط دانسته می‌شود و می‌تواند تحت اجناسِ بهیمی، سبوعی، شیطانی و ملکی واقع شود و از انواع گوناگون مندرج در این اجناس برخوردار شود. وی با تکیه بر دریافت خود از ماهیت انسان، به دگرگونیِ مسائل مهم حکمت پرداخت. از آن دست می‌توان به مسئلۀ ادامۀ زندگیِ انسان پس از مرگ، تناسخ و معاد نفس به بدن اشاره کرد. با مبنا قرار دادن نحوۀ وجود نفس انسانی و با نظر به برخورداریِ انسان از ساحت‌های وجودیِ سه‌گانه و اینکه نفس در همۀ مراتب از وجود یگآن‌های برخوردار است، زندگیِ پس از مرگ در حکمت متعالیه تبیین می‌شود. بر این اساس تناسخِ اصطلاحی (ملکی) به کلی از میان برچیده می‌شود و در برابر آن تناسخ ملکوتی مطرح می‌شود که تفاوتی جدی با تناسخ مشهور دارد و بر خلاف آن، رخ دادنش جایز شمرده شده است. از دیگر سو تفسیری نو از معاد جسمانی به میان می‌آید که در آن هم جسمانی بودن معاد توجیه می‌شود و هم عینیت بدن دنیوی و اخروی بر تبیینی فلسفی استوار می‌گردد.
بررسی و نقد نظریه تجسم اعمال از ملاصدرا تا معاصر
نویسنده:
میترا امیرمرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی است که دارای دو بعد جسمانی و روحانی است و به واسطه داشتن بعد مجرد ، پس از قطع حیات مادی و دنیوی ، زندگی جاودانه دارد که در آن یا متنعم در بهشت و یا متالم در جهنم است. اما مفسران قرآن کریم و فیلسوفان اسلامی در مورد نحوه و منشا این حیات جاودانه و برپایی نظام جزا و پاداش اخروی اختلاف نظر دارند و به سه گروه تقسیم می شوند: گروه اول: حیات اخروی را نتیجه و اثر اعمال و نیات انسان در دنیا می دانند بر این اساس نظام جزا و پاداش اخروی اعتباری و قراردادی است. این گروه مخالفین «تجسم اعمال» هستند . گروه دوم: حیات اخروی را براساس حضور و حقیقت عین اعمال و نیات انسان می دانند. این گروه موافقین «تجسم اعمال» در قیامت هستند. از نظر این گروه حقایق اعمال در صقع نفس که مجرد است باقی می ماند و پس از قطع حیات دنیوی همراه نفس به شکل عذاب یا نعمت براساس کیفیت تکوینی در محشر حاضر می شوند. گروه سوم : نظام جزا و پاداش اخروی را مجموعی از نظام اعتباری و نظام تکوینی می دانند. این گروه هم تجسم و تجسد اعمال را در محشر براساس ظاهر آیات قرآن و براهین عقلی قبول دارند و هم به بعضی پاداش ها و جزاهای اعتباری قائلند هدف از این رساله مقایسه ادله و براهین این سه نظریه از دوران ملاصدرا تا معاصر و ارزیابی آنهاست. که به روش کتابخانه ای انجام گرفته است هر چند نظریات ، قضاوت ها و نتایج نگارنده در بخش های مختلف رساله علی الخصوص در بخش پایانی آمده است ، اما به طور خلاصه می توان گفت نتیجه حاصل از مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که قبول نظام جزا و پاداشی در رستاخیز که براساس دو نظام اعتباری و تکوینی باشد ، به لحاظ عقلی و نقلی، مقبول تر است. زیرا هم با شواهد ظاهر و تفسیر باطن آیات قرآن سازگار است و هم تفسر فلسفی و برهانی نظام جزا و پاداش را قطعی تر می نماید.
حقیقت علیت از دیدگاه ملاصدرا و "تاثیر آن بر علم واجب الوجود به ماسوی" و "مساله جبر و اختیار"
نویسنده:
لیلی خیدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
جایگاه خدا در انسان‌شناسی ملاصدرا
نویسنده:
محرم رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان‌شناسی ملاصدرا ایفا می کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلو? اوست که در آیات قرآنی به خلیف? الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. خداوند در حکمت متعالیه نه به‌عنوان خدایی که در رأس آفرینش قرار دارد و با واسطه با انسان مرتبط است؛ بلکه خدایی است که بنا بر آیه « نَحْنُ‏ أَقْرَبُ‏ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (ق / 16)» از آدمی به خودش نزدیک‌تر است. مبانی اصلی ملاصدرا در انسان‌شناسی، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود (و در نظر نهایی وی وحدت شخصی وجود)، ربط محض بودن معلول نسبت به علّت و حرکت جوهری است. در بستر حرکت جوهری نفس انسانی مراتبی از ماده، مثال و عقل را دارا گشته و به مقام فوق عقل دست می‌یابد. داشتن مراتب گوناگون، خدشه‌ای بر وحدت نفس وارد نمی‌سازد همانطور که خداوند هم دارای جلوه‌هایی از عقل، مثال و ماده بوده؛ ولی این منافی با وحدت او نیست. وحدت خداوند، وحدت حقّه است و انسان نیز وحدتی ظل وحدت حقّ? خداوند دارد. تناظر خداوند و انسان به این مسئله ختم نمی‌شود: در نگرش صدرایی همانطور که خداوند خالق و مبدع هستی است، انسان نیز به‌عنوان خلیفه و جانشین وی دارای این ویژگی است؛ یعنی با قو? تخیل خود وجودات ذهنی را در سرزمین خیال خود می‌آفریند، تفاوت تنها در این است که ابداع خداوند در قلمرو خارج است و ابداع تخیل در قلمرو ذهن.
رابطه دین واخلاق از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
یاور محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارتباط ونیازمندی اخلاق به دین، یکی ازمسائل مهمی است که همواره ذهن متفکران را به خود جلب کرده و آنان را واداربه تامل واندیشه ورزی دراین مقوله کرده است.مهمترین پرسشی که ذهن اندیشمندان حوزه دین و اخلاق را به خود جلب کرده این است که آیا اخلاق ،محصول وحی وتعالیم آسمانی انبیاء و اوصیای الهی است یا مانند سایر شاخه های معرفتی نظیرفیزیک ،ریاضیات و غیره یک دانش بشری است وبدون نیاز به دین دارای هویت مستقل است واتکاء وابتنایی براعتقادات دینی ندارد.هدف پژوهش انجام شده با عنوان "بررسی رابطه دین واخلاق ازاندیشه صدرالمتالهین "دستیابی به این سوال است که ازمیان انواع ترابط موجودبین دین واخلاقشامل: اتحاد، تباین و تعامل اندیشه فیلسوف مسلمان برکدامین نوع می باشد.پس ازبررسی منابع موجود و مبانی نظری شامل نظریه های فلسفی اخلاق و نظریه های دینی وهمچنین مروری بر پیشینه وتاریخ انواع ترابط ،نظریات مربوط به صدرالمتالهین دراین خصوص بررسی گردید ودرنتیجه دیدگاه وی مبتنی بر اصول بنیادین فلسفی اش ازجمله حرکت جوهری و تشکیک وجود و اصالت وجود، استخراج و توصیف گردید.چنانکه می توان گفت نظام اخلاقی وی بر اساس کمال پذیری نفس و با توجه به اصالت وجود شکل گرفته است.یافته ها ونتایج حاصل ازبررسی اسناد ومتون موجود در این تحقیق بیانگر آنند که درحکمت متعالیه صدرابا نگرش خاص خود، انسان را وارد ارتباط وجودی با خدا و درحرکت و سیر بسوی هدف غایی نموده و استکمال نفس انسانی و رهیابی به سعادت را غایت نهایی انسان معرفی کرده است.با این اندیشه انسان تاب فرشته شدن را هم دارد اگر درمسیرکمال قرار گرفته وبه کلام وحی اززبان انبیاء ره جوید.با این مستمسک صدرا هدف رسالت انبیاء را اخلاق می خواندوبه استنادآیات متعدد قرآنی چون آیه شریفه :" هُوَ الَّذی‏ بَعَثَ‏ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ "(الجمعه /2) می فرماید علاوه بر بیداری فطرت انسانها از طریق تذکر و تلاوت قرآن، تزکیه نفوس از جمله مهمترین دلایل رسالت پیامبران می باشد لذا پژوهش حاضربا رویکرد اخلاق دینی در چهار فصل به تبیین نظریه صدرالحکماء در باب دین و اخلاق و نحوه تعامل این دو مقوله می پردازد.تا چه در نظر افتد....
انسان شناسی ملاصدرا با توجه به حرکت جوهری
نویسنده:
معصومه عسکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 4719