جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 251
بررسی مؤلفه‌های ارزشی مدیریت فرهنگی در نهج‌البلاغه
نویسنده:
کبری شیخ محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به تبیین شرایط و ویژگی های مدیران فرهنگی بنابر آموزه‌های اسلامی و عالمان به آن آموزه‌ها، و نیز نظر متخصصان امر، و بیان روشها و معیارهای لازم برای اخذ این پست می‌پردازد. مفهوم معمول مدیریت فرهنگی نوع مدیریتی است که به منظور مواجهه با محیط پیچیده فراروی سازمان‌های فرهنگی مطرح گشته است و با توجه به ایجاد تغییرات کلی در عناصر مختلف آموزشی و فرهنگی جامع? ما، ضرورت دقت هرچه بیشتر در عزل و نصب مدیران حوزه های فرهنگی کشور دیده می‌شود.در جامعه‌ی اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران انتخاب مدیران فرهنگی در بخش‌های مختلف سازمان‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، لذا باید در نحوه انتصاب مدیران با توجه با شایستگی‌های علمی، اخلاقی، تعهد، تخصص و مهارت و بخصوص صفات پسندیده اسلامی اقدام نمود. از آنجایی که بهترین منبع برای شناخت ملاک و معیارهای مناسب انتخابِ مدیران، بعد از مراجعه به قران کریم، سخنان امامان بالاخص حضرت امیرالمومنین(ع) می باشد، لذا در این پژوهش سعی شده است، به اختصار به معیارهای مدیریت فرهنگی از دیدگاه حضرت علی (ع) با توجه به کتاب ارزشمند نهج البلاغه پرداخته شود .با مطالعه خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار مولی متقیان حضرت امام علی(ع) در نهج البلاغه 56 مولفه از متن فرمایشات ایشان درباره مولفه های ارزشی مدیریت فرهنگی در نهج البلاغه تحت سه عنوان استخراج گردید: مبانی معرفتی و اعتقادی شامل 14 مولفه، اندیشه های راهبردی و ارزشی شامل 12 مولفه، مولفه های ارزشی در خویها و روشهای عملی شامل 30 مولفه.
پدیدارشناسی اخلاق از دیدگاه موریس ماندلباوم
نویسنده:
مریم خدادادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به بررسی پدیدارشناسانه تجربه اخلاقی از دیدگاه موریس ماندلباوم می‌پردازیم. ماندلباوم پدیدارشناسی اخلاق را با توصیف و تحلیل شهودها یا تجارب اخلاقی آغاز می‌کند؛ او تجربه‌های اخلاقی را عمدتاً از سنخ حکم می‌داند و احکام اخلاقی را به سه دسته احکام مستقیم، دور و ناظر به ارزش اخلاقی تقسیم می‌کند؛ احکام اخلاقی مستقیم از مواجهه مستقیم و بی‌واسطه عامل با موقعیت صادر می‌شوند اما در احکام اخلاقی دور و احکام ناظر به ارزش اخلاقی، عامل به نحو بالفعل با موقعیت اخلاقی درگیر نیست، بلکه ناظر درگیری عامل دیگری با موقعیت است؛ با این تفاوت که احکام اخلاقی دور درباره درستی و نادرستی عمل و احکام ناظر به ارزش اخلاقی، درباره یک ویژگی یا کل شخصیت عامل صادر می‌شوند. ماندلباوم پس از دسته‌بندی شهودهای اخلاقی در قالب این سه نوع حکم، به تحلیل مولفه‌های آنها همچون احساس فرمان یا الزام، مبدأ فرمان و مقصد آن می‌پردازد. به نظر او، احساس فرمان مولفه ذاتی انواع تجربه‌های اخلاقی است که ریشه در درک ما از تناسب عمل با موقعیت عامل دارد. موقعیت قلمرو گسترده‌ای است که شرایط ابتدایی عمل، گذشته عامل، مهارت‌های عامل و ... را دربرمی‌گیرد. به این ترتیب، ماندلباوم توصیفی پدیدارشناسانه از انواع تجربه‌های اخلاقی در چارچوب درک تناسب میان عمل و موقعیت به دست می‌دهد و این توصیف را در هر یک از سه نوع حکم اخلاقی یادشده به‌طور جداگانه و به تفصیل بیان می‌کند. توصیف پدیدارشناسانه ماندلباوم از تجربه‌های اخلاقی لوازم مهمی برای نظریه‌های اخلاق هنجاری در پی دارد و نشان می‌دهد که دیدگاه‌های غایت‌انگارانه مانند سودگرایی و دیدگاه‌های وظیفه‌گرایانه تنها به یکی از مولفه‌های تجربه اخلاقی نظر دارند و سایر مولفه‌ها را نادیده می‌گیرند، ازاین‌رو نمی‌توانند توصیف جامع و کاملی از چنین تجاربی ارائه کنند.
جایگاه خداوند در فلسفه کانت بر اساس نظر شارحانش
نویسنده:
مهدی عسکرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات وجود خداوند یکی از دغدغه های اساسی فلسفه سنتی است. با ظهور کانت این مساله بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، جریانی که تصور می شود ما بعد الطبیعه را تقریبا به بن بست رسانیده است. علی رغم تحدیی که در سیستم نظری کانت در مقابل این گونه مباحث صورت گرفته است ، تمامی طرق وصول به غایاتی که مابعد الطبیعه آن ها را دنبال می کند – و البته مدعی شناختی یقینی در مورد آن هاست ؛ که این به هیچ وجه مورد تایید کانت نیست – مسدود نمی گردد. بلکه او سعی کرد مابعد الطبیعه را و به طور کلی فلسفه را از انزوایی که به آن دچار شده بود نجات دهد و در حقیقت او به نوعی سعی کرد از نابودی مابعدالطبیعه – مساله‌ای که بشر هیچ گاه نمی تواند از آن دست بشوید- ممانعت نماید.کانت از یک طرف با طرح سنجش قوه خرد بشری ، توانست ادعاهای مخالفان مابعد الطبیعه را به چالش بکشد و آن ها را بی اعتبار سازد و از طرف دیگر با طرح برهان اخلاقی و تلقی خداوند به عنوان شرط معناداری هر گونه نظام اخلاقی ، توانست جایگاه از دست رفته خداوند ، به عنوان یک عامل تاثیر گذار در زندگی بشر را به او برگرداند.در این تحقیق سعی بر آن است که تبیین درستی از نقش و جایگاه مثبتی که خداوند در سیستم کانتی دارد ارایه شود . علی رغم این که فلسفه کانت – به عنوان با شکوه ترین نظام فلسفی قرن هجدهم – آبستن بسیاری از مکاتبی است که بعد ها به منصه ظهور رسید ، اما قضاوت پوزیتویستی درباره چنین سیستمی ، بدون شک، قضاوتی منصفانه نخواهد بود. در نهایت با این که کانت به نا توانی عقل بشر برای کسب معرفت در باب مسایلی همچون وجود خداوند اذعان می کند ، با این وجود راهی جدید را پیش روی ما می نهد که از بسیاری جهات بر طرق دیگر فضل تقدم دارد.
بررسی تفسیر نیچه از میمسیس در هنرهای آپولونی عصر هلنی
نویسنده:
محمدرضا مشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله در پی آن است که روشن نماید میمسیس به مثابه‌ی عنصر اصلی وشاخص در هنرهای آپولونی (تجسمی) عصر هلنی یونان کهن ، از چشم‌انداز فلسفه‌ی نیچه اولاً از کجا می‌آید و از چه برمی‌خیزد ؟ و ثانیاً چه معنایی دارد یا نشان از چیست ؟ و در پایان چه می‌کند یا چه تأثیری می‌تواند داشته‌باشد ؟ نیچه یونانیان را نیرومند ترین قوم و واجد برترین فرهنگ دانسته است و بنابراین می‌بایستی در نقش اساسی میمسیس در هنر یونان نیز عاملی مهم و ریشه‌ای برای تأیید زندگی و خواست قدرت وجود داشته باشد ، که یافتن آن مطلوب ماست . برای رسیدن به این هدف روشی که ضمن استفاده از منابع کتابخانه‌ای و رجوع و پژوهش و مقایسه‌ی متن‌ها از آن بهره گرفته شده‌است ، روش تفسیر تبار شناسانه است که دلوز آن را کار فیلسوف-طبیب و روش خاص نیچه در روی‌کردن به مسائل و پدیده‌ها می‌داند .جایگاه برتر ارزشی تن ،حواس و امر حسی نزد یونانیان سبب شکل‌گرفتن میمسیس به نحو خاص و یکتای آن در هنر هلنی می‌شود ، و میمسیس نشانه‌ی برترین حالت نیرومندی (حالت زیبایی شناختی) وبیان برترین نوع ارتباط (عشق یا تأیید مضاعف)است که زیبایی را همچون کمال ، در امر حسی اصیل می‌نشاند و لیاقت بازگشت جاودانه را به چیزها می‌بخشد .
مطالعه تطبیقی اخلاق نزد هدایت و نیچه
نویسنده:
رقیه خان‌محمدزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقایسه و تطبیق خاستگاه‌های فکری و اندیشه‌هایی که در بستر فرهنگ‌های متفاوتی شکل گرفته-اند، درحوزه‌ی مطالعات تطبیقی بوده و این‌گونه از مطالعات به ویژه در حوزه‌ی ادبیات، به دریافت و درک افکار مشابه میان بزرگان علم و ادب کمک می‌کند. صادق هدایت، نویسنده و متفکر برجسته، در حوزه‌ی فرهنگ است. از جمله دغدغه های وی، توجه به انسان، خودشناسی،مبارزه با جهل و خرافات و به طور کلی واژگون کردن و ساخت و شناساندن فرهنگی با ارزش‌های نو است.فردریک نیچه، فیلسوف و متفکر آلمانی نیز تأثیرگذارترین فیلسوف قرن در حوزه‌ی فرهنگ و توجه به انسان و دستاوردهای آن است. نقطه‌ی مشترک فکری هر دو اندیشمند،ساخت فرهنگی نو به کمک روشن کردن بستر باورهای مردمی و چگونگی رفتار،تحت عنوان اخلاق است. در این پایان‌نامه، به تعریف ادبیات تطبیقی و بیان مفاهیم (علم اخلاق و فلسفه‌ی اخلاق) پرداخته، سپس جایگاه مفهوم اخلاق در اندیشه‌ی هدایت و نیچه، بررسی شده است.برخی هنجارشکنی‌های هدایت که تعریف اخلاقنزد مردم را زیر سوال می‌برد، مشابه نفی وبت‌شکنی‌های نیچه در حوزه‌ی اخلاق است.با توجه به وجوه مشترک میان اندیشه‌های این دو متفکر، نگارنده سعی دارد تا دیدگاه هدایت در حوزه‌ی اخلاق را با دیدگاه نیچه مقایسه کرده و گزاره‌های فکری هر دو را در این زمینه تطبیق نماید.
لذت و ألم از دیدگاه فلاسفه و متکلمان
نویسنده:
فاطمه عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
لذت و ألم دو عاملی هستند که به عنوان انگیزه و محرک انسان برای رسیدن به کمال جسمانی و روحانیشناخته شده اند؛ بنابر این بالاترین غرض برای حیات انسان محسوب می شوند. اساس لذت و ألم ادراک است. فلاسفه اسلامی لذت و ألم را به ادراک امر ملائم و منافی با نفس تعریف می‌‌کنند. اقسام لذت و ألم نیز بر اساس گونه‌های ادراک تقسیم می‌گردند که در تقسیم‌بندی رایج به لذات حسی و خیالی و عقلی منقسم می‌شوند.لذت، امر وجودی و ألم، عدمی است. اما برخی ألم را نیز وجودی می‌دانند. در حکمت متعالیه بر اساس تشکیک و برخی از اصول بویژه تجرد خیال، لذت و ألم اخروی نیز هم سنخ خوشی و رنج دنیوی است که از باطن نفس پدید می‌آید ولی در حکمت مشاء و اشراق، این نتیجه‌گیری میسر نیست. آنان در رأی غالب خود لذت و ألم جسمی را انکار می‌کنند. اطلاق لذت عقلی بر خداوند نزد اکثر فلاسفه جایز است و برخی از متکلمان نیز آن را پذیرفته‌اند ولی ألم بر خدا صدق نمی‌کند.
بررسی تطبیقی نظریه ملاصدرا و اسپینوزا درباره «انسان اخلاقی»
نویسنده:
پریچهر میری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه و آرزوی دست‌یابی به «انسان اخلاقی» همواره ذهن بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه را به خود مشغول می-داشته است. ملا صدرا و اسپینوزا دو فیلسوف متعلق به دو بافت متفاوت فکری- فرهنگی در باب انسان اخلاقی اندیشیده اند. در این پژوهش تلاش شده تا به جنبه‌های مختلفی از آراء این دو پرداخته شود. مباحث مربوط به پایان‌نامه در چهار فصل تنظیم شده است. در فصل اول خاستگاه تاریخی نظریه انسان اخلاقی طرح شده است. در فصل دوم نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا بر اساس سه نظریه معروفِ غایت‌گرایی، وظیفه‌گرایی و فضیلت‌گرایی بررسی شده است؛ سپس در فصل سوم دیدگاه‌های این دو فیلسوف در مورد فضائل شرح و تبیین شده است. در فصل پایانی نقش متافیزیک در نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا مورد پژوهش قرار گرفته است. مهمترین شاخصه انسان اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا وجه دینی(معنویت) است. هر دو میان اخلاقی زیستن و خدا باوری پیوندی ناگسستنی ایجاد می‌کنند. انسان اخلاقی در الگوی فکری ملا صدرا در اوج خود به دلیل درک حضور همه جانبه خدا و دریافت نگاه نابی که بر او دارد اغلب رنگ عارفانه به خود می‌گیرد و پس از طی سفرهای چهارگانه به فناء فی الحق می‌رسد. وی در جای جای آثارش به بررسی صفات این انسان می‌پردازد و در این جستجو تا جایی پیش می‌رود که انسان اخلاقی را به مقام وصل خداوندی می‌رساند.اسپینوزا نیز انسانی را به تصویر می‌کشد که سراسر عشق عقلانی به خداست و نام او را «انسان آزاد» می‌نهد. انسانی که مفاهیمی مانند آزادی، قانون و ایمان بر او حکم‌فرما می‌شود. مومنانه زیستن و توجه به عقل که می‌تواند به کسب فضائل مختلف روی آورد را از جمله وجوه مشترک این دو فیلسوف می‌توان به شمار آورد.
معناشناسی قلب در قرآن
نویسنده:
ام‌سلمه نعیم امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم در آیات فراوان از ‌"سمع" و "بصر" و ‌"قلب" به عنوان ابزارهای شناخت نام برده‌ است. نگاهی به آیات بیانگر آن است که "قلب" از منظر قرآن کریم، ابزاری برای تعقّل و تفقّه مطرح شده است و عمل فهم و ادراک به قلب نسبت داده شده است. قلب مرکز فهم و تدبّر صحیح و ابزار درک واقعیات و حقایق است. قرآن قلب را کانون ایمان، خشوع و محلّ الفت، رأفت و رحمت، رعب، نفاق، تکبّر و دیگر ارزش‌ها و ضدارزش‌ها معرّفی می‌کند. آن گونه که از آیات قرآن برمی‌آید، "قلب" در قرآن، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و بحث محوری قرآن اساساً برقلب است.پژوهش حاضر در صدد است بر مبنای معناشناسی زبانی به تبیین معنایی این واژه بپردازد و با در نظر گرفتن واژه‌ی قلب در متن آیات و با توجّه به واژگان همنشین قلب به معنای این واژه در قرآن دست یابد. آن چه از این تحقیق به دست آمد، آن است که: 1- قلب در آیات قرآن به معنای عقل و خرد، مرکز احساسات و عواطف و شناخت‌‌های غیر عقلی، نفس و جان است. 2- تعابیر ختم(مهر بر قلب)، قساوت، رین(زنگار برقلب)، قفل، غلف، طبع، مرض، نفاق و نظایر آن انواعی از بیماری‌های قلبی است که هر کدام عامل و علّتی دارد و از نوعی اعتقاد یا عمل نادرست ناشی می‌شوند. 3- قلب در قرآن با مفاهیم «سمع» و «بصر» همنشین است که این دو، از ابزار شناخت و مجاری اولیه ادراک انسان هستند.
نقش معرفت در سعادت انسان از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
سیدرسول حسینی رامبد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم و دانش از مسائل مورد توجه قرآن کریم است. قرآن کریم بر اساس نگرش هدایت گرانه‌ی خود تعریفی ویژه از علم دارد.از دیدگاه قرآن کریم دانش تنها اندوختن اصطلاحات علوم و فنون نیست بلکه ابزاری برای رشد و تعالی انسان‌ها و حرکت آن‌ها به سوی سعادت است و هر آن چه در بردارنده این ویژگی باشد، جزء علم است. تبیین چگونگی تأثیر علم در سعادت انسان می‌تواند عامل مهمی در گرایش انسان‌ها به علم و دانش باشد. بررسی آیات قرآن کریم نشان می‌دهد علم به صورت همه جانبه در بینش، گرایش و رفتار سعادت‌مندانه‌ی انسان تأثیر‌گذار است. تأثیر‌گذاری علم در این عرصه می‌تواند با‌واسطه و یا بی‌واسطه باشد.این نوشتار پس از تبیین مفاهیم علم و سعادت، ابزارها و شاخصه‌های علم از دیدگاه قرآندرنهایت به جنبه‌های گوناگون ارتباط مستقیم و غیرمستقیم علم با بینش، گرایش و رفتار سعادت‌مندانه‌ی انسان پرداخته است. مجاری تأثیر علم در بینش سعادت‌مندانه‌ی انسان در بُعد مشخص می‌شود که علم از طریق ارتباط با ایمان نقش مستقیم و غیر‌ مستقیم در سعادت انسان دارد. در این بخش مجاری ارتباط علم با گرایش سعادت‌مندانه‌ی انسان و نقش علم در تقوا، تزکیه و خشیت که از عوامل سعادت انسان هستند، بارز و نمایان است. بررسی نقش علم در رفتار سعادت‌مندانه‌ی انسان نیز حاکی از آن است که این امر نیز معلول علم و دانش انسان است و علم از طریق ارتباط با عمل صالح، اطاعت از پروردگار، شکرگذاری از نعمت‌های خداوند به صورت مستقیم و غیر مستقیم دخیل در سعادت انسان است.
بررسی تهذیب نفس و روش خودسازی از منظر امام خمینی (ره)
نویسنده:
زهره درخشان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهتهذیب و تزکی? نفس، ازجایگاه مهمّی دراسلام برخورداراست، تا آن جا که قرآن یکی از اهداف اصلی رسالت پیامبر(ص)ودیگرپیامبران الهی را تعلیم وتزکی? نفوس برشمرده است . لذا،در اسلام برترین جهاد، جهاد با نفس نامیده شده است.دراندیشه وآثارامام خمینی (ره) نیزتهذیب نفس جایگاه مهمّی را به خوداختصاص داده،و ازجمله مسائل مهمّی است که در تمامی آثاراخلاقی وعرفانی حضرت امام(ره) با حسّاسیتی خاص به آن پرداخته شده است. درمنطق امام خمینی(ره)، ورودبه سیاست وبه دست گرفتن حکومت، هدف اساسی نیست،بلکه هدف آرمانی ومهم تربیت وهدایت انسان درسیرازعالم خاک تاملکوت اعلی،خودسازی وتهذیب نفس است.امام خمینی(ره)،ضمن تأکیدبرتقدّم تزکیه برتعلیم وتعلّم، تهذیب و مبارزه با هواهای نفس را «در رأس هم? امور» دانسته وعدم خودسازی انسان را زمینه ساز فساد درجامعه می دانند.ایشان ،شرط اساسی موفّقیت وپیشرفت جوامع اسلامی درعرصه های مختلف ومصونیت آن ها ازتوطئه های دشمنان رادرگروخودسازی وتهذیب نفس می دانند. ازمهم ترین مراحل وروش های خودسازی وتهذیب نفس ازمنظرامام خمینی(ره)، تفکّر،بیداری وانگیز? الهی،عزم واراده ،مشارطه، مراقبه، محاسبه،معاتبه، خالص کردن انگیزه هاواعمال برای خدا، را می توان نام برد.حضرت امام (ره)،غفلت ازگناه وکوچک شمردن آن،حبّ نفس، غفلت ازخودوعیب جوئی ازدیگران،علم بدون ایمان، لذّت گرایی ، خودباختگی ونسیان آخرت راازموانع مهمّ خودسازی وتهذیب نفس بشرمی دانند. ایشان ، بهترین زمان خودسازی و تهذیب نفس را هنگام جوانی می دانندوبراهمّیت این دوران درپرداختن به تهذیب نفس وخودسازی تأکید وافر دارند. حضرت امام(ره)، تمام گرفتاری‌های جهان بشریّت وجوامع اسلامی را ناشی از مسئل? عدم تزکیه و زنده بودن هواهای نفسانی دانسته،وتنها راه رسیدن به رستگاری به عنوان هدف متعالی زندگی را، باحرکت درمسیرخودسازی ،تهذیب نفس وعمل به دستورات الهی ،میسّرمی دانند.ازدیدگاه ایشان، تهذیب و تزکی? نفس ازعوامل بسیار مهمّ زمینه سازو تحقّق حکومت اسلامی می باشد.واژه های کلیدی: تهذیب نفس، خودسازی، امام خمینی(ره)، جهاداکبر، عزّت نفس
  • تعداد رکورد ها : 251