جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 168
معاد از نظر صحیفه سجادیه
نویسنده:
احمد طیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد-که همان زنده شدن موجودات پس از مرگ برای مشاهده اصل و نتایج اعمال نیک وبددر سرای آخرت می باشد-موضوع اصلی این نوشتاراست که ازمنظرصحیفه سجادیه موردبررسی قرارمی گیرد،بدون تردیدمبحث معادازتاثیرگذارترین مباحث عقیدتی است که هرچقدردرباره آن تحقیق وبحث شودبازناچیزاست چرا که ازاصول دین مقدس اسلام شمرده شده وتاثیرفراوانی درنحوه زندگی، موضع گیری هاوچگونگی رابطه انسان باخدای متعال،جهان خلقت ودیگرانسانهادارد،کمااینکه صحیفه سجادیه کتابی است که بحق زبورآل محمد صلی الله علیه وآله لقب گرفته،این کتاب ارزشمندکه درقالب نیایش و مناجات،معارف بسیاری رابیان کرده،آنگونه که بایدوشاید،موردتوجه مجامع علمی قرارنگرفته،چراکه معارف نهفته درآن بصورت مستقل مورد تحقیق وتحلیل اندیشمندان ومحققین واقع نشده است.
اوصاف مرگ و قیامت با محوریت خطبه غرّاء
نویسنده:
زیبا خان قلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مطالعه اوصاف مرگ و قیامت در آیات و روایات با محوریت خطبه غرّاء نشان می‌دهد که عالم برزخ یکی از مراحل حد فاصل بین مرگ و قیامت است. مهم‌ترین اهوال برزخ عبارتست از: شدائد قبر، سوال و جواب قبر، وحشت و تنهایی قبر، پاداش و عذاب برزخی، احباط و تکفیر گناهان در برزخ از طرف دیگررستاخیز در تعابیر قرآنی و روایی به یوم الحشر، یوم الجمع، یوم التغابن، یوم نفخ صور، و ... نام‌گذاری شده است. صراط یکی از عرصه‌های هولناک آخرت می‌باشد و آن پلی است که بر روی جهنم کشیده شده است و تا کسی از آن نگذرد وارد بهشت نمی‌شود. و صراط مستقیم که تنها راه رسیدن به کمال است، همان تبعیت از خدا و رسول (ص) و ولایت معصومین (ع) در دنیا است. از عوامل موثر در ورود به جهنم می‌توان به سهل‌انگاری در نماز، اعتقاد نداشتن به روز قیامت، عدم توجه و رسیدگی به گرسنگان اشاره کرد. از عوامل موثر در ورود به بهشت می‌توان به پیروی از فرمان خدا و پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام)، صبر، عمل صالح و تقوا اشاره کرد.یادآوری مرگ، برزخ و قیامت در تعالیم اسلامی به منظور تأکید بر عبرت و تذکر و تنبه از فرجام دردناک پیشینیان و تکذیب کنندگان حق است. کلید واژه ها: مرگ، برزخ، قیامت، حشر، نفخ صور، عبرت، خطبه غرّاء
قرآن و حقایق علمى
نویسنده:
محمدمهدی مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله با نیم نگاهى به تاریخ و سیر پیشرفت علم و دانش هاى تجربى این گونه نتیجه گیرى مى شود که با توجه به این نکته مهم که رشد علم و تکنولوژى در غرب مبتنى بر حذف دین بوده است. در طول تاریخ خود همواره داراى اثرات مخربى بوده است و در نقطه مقابل آن به جامعه درخشان و پیشرفته مسلمانان در دورانى که اروپا غرق در بدبختى و سیاهى بوده اشاره مى شود و علل آن پیشرفت علمى سودمند را، داشتن پشتوانه اى نظیر دین اسلام مى داند. مقاله با طرح آیاتى از قرآن مجید نشان مى دهد که این کتاب آسمانى چگونه به صورتى دقیق حقایق مسلم علمى را بیان کرده آن هم در عصرى که مردم کوچکترین آگاهى و اطلاعاتى از این حقایق نداشتند و این خود دلیل محکمى بر الاهى بودن نگارش این کتاب مى باشد. امروزه نیز که به واسطه کشفیات فیزیک مدرن و متلاشى شدن بنیان تئورى ورافیزیک کلاسیک و جاى گیرى اصل عدم قطعیت در مقابل دانشمندانى که ادعا داشتند با یافتن علت و قانون علمى، هر پدیده اى را مى توانند توضیح بدهند، بیش از پیش نقش قدرت علمى نهفته در دین، اسلام و قرآن آشکار مى گردد. دین همواره راهى میانى را ارایه داده است: نه رویکرد علمى مدرن را رد و محکوم مى کند و نه مجبور مى شود که براى آن مقام الوهیت و یزدانى قایل شود.
صفحات :
از صفحه 166 تا 191
بررسی پدیده مرگ و عالم پس از آن از دیدگاه اسلام و زرتشت
نویسنده:
زهرا قنبرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اعتقاد به معاد و حیات پس از مرگ اساس و زیربنای ادیان آسمانی (توحیدی) را تشکیل می دهد از آنجا که مصدر و منشا تمام ادیان واحد می باشد می توان چنین گفت: که علی رغم وجود تفاوتهایی در بین دو دین اسلام و زرتشت ،در نهایت به یک نتیجه می رسیم و آن اینکه مرگ پایان زندگی نیست بلکه مرحله انتقال است و انسان عبث خلق نشده و بازگشت او به سوی خدای واحد می باشد و تفاوت تنها در پیمون این مسیر است انسان اساسا برای بقا و قرب الهی مراحل گوناگون زندگی دنیوی و اخروی خود را پشت سر می گذارد و سرانجام با کیفر و پاداش الهی مواجه می شود و در نهایت در جوار حق به زندگی جاوید دست خواهد یافت.
مقایسه معنای زندگی ازدیدگاه مرحوم علامه محمدتقی جعفری و فردریش نیچه
نویسنده:
محمدرضا رحمانی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهمترین سئوالی که هر انسانی در دوره ای از زندگی اش با آن مواجه می شود « پرسش از معنای زندگی » است. جدی بودن مسئله پرسش از معنای زندگی بدان جهت است که با تمام هویت انسان سر و کار دارد. لذا در این پژوهش بر آنیم تا مسئله معنای زندگی را از دیدگاه علامه محمد تقی جعفری و فردریش نیچه مورد بحث و بررسی قرار دهیم و در مقایسه آراء و اندیشه های این دو فیلسوف به نگاهی کلی و تبیینی شایسته از مباحث معنای زندگی دست یابیم. علامه محمد تقی جعفری یافتن معنای زندگی شخص را مستلزم یافتن معنای «خود» می داند و معتقد است تنها کسی می تواند طعم واقعی معنای زندگی را بچشد که خویشتن خویش را بشناسد و آن را از زنجیرهای زرینی که طبیعت بر سر راهش قرار داده برهاند و به خود حقیقی نائل شود . البته لازم است که سالک راه «خود حقیقی» راهنمای کامل خود را مذهب و عقل و فطرت آگاه قرار دهد تا بتواند از لغزش هایی که در این مسیر برایش پیشمی آید درامان باشد . او معنادار یافتن زندگی را فاصله گرفتن از حیات طبیعی و غوطه ور شدن در حیات معقول می داند . اما فردریش نیچه نیست انگاری را در چهار عرصه مهم زندگی انسان ها بیان می کند : 1- نیست انگاری در قلمرو حقیقت ؛2- نیست انگاری در قلمرو دین ؛ 3- نیست انگاری در قلمرو زندگی زاهدانه ؛4- نیست انگاری در قلمرو اخلاق متداول . او به جای مورد اول ، اراده معطوف به قدرت و به جای مورد سوم ، زندگی زمینی و سرشار از غرایز و تمایلات حیوانی را بر می گزیند و هنر تراژدی را بهترین ابزار برای تحقق آن می داند و به جای مورد چهارم ، اخلاق سروری را توصیه می کند ولی هیچگونه جایگزینی برای دین در نظرنمی گیرد . از این رو انسانی که با توجه به نظریه «اراده معطوف به قدرت» و بنابر توانمندی ها و استعدادهای درونیخود و بدون تبعیت از آرمان های از پیش طراحی شده رفتار کند را «فرا انسان» می داند.
معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پاسخ به پرسش چیستی «معنای زندگی» جز از راه شناخت انسان ممکن نیست. معنای زندگی به هر سه معنای هدف، ارزش و کارکرد زندگی، در راستای وجود انسان، استعدادها و توانایی‌های اوست. ملاصدرا انسان‌شناسی را اصل و پایه‌ی همه‌ی معارف و پرسش‌های بنیادین می‌داند که بدون آن دیگر شناخت‌ها کامل نخواهد بود. انسان در میان سایر موجودات از امتیازات خاصی برخوردار است که منشأ آن، نفس ناطقه و عقل است. بنابراین ساختار وجودی انسان، ترکیبی از بدن و عقل است. انسان جامع طبیعت و ماوراء طبیعت است. جزء طبیعی انسان اگر زیر پوشش تدبیر عقل قرار نگیرد انسان را از کمال خود باز می‌دارد. عقل از بدن به منزله‌ی شرط حضور در طبیعت و به منزله‌ی ابزار، بهره‌برداری می‌کند. انسان به دلیل برخورداری از درک عقلی، به دنبال کشف حقیقت و معنای زندگی حرکت می‌کند. معنای زندگی انسان تابعی از وجود او و متناسب با وجود اوست. اگر وجود مختص انسانی، به قوه‌ی عقلی اوست، معنای زندگی نیز در رابطه با قوه‌ی عقلی مشخص می‌شود. قوه‌ی عقلی دو بعد نظری و عملی دارد. انسان در مقام عقل، خالی از غایت و هدف نیست. هدف ایده‌آل زندگی در نزد عقل، معرفت خداست. از این‌رو در صدد شناخت خدا و افعال او برمی‌آید. در این مسیر او به شناخت خود و جهان که فعل تکوینی خدا هستند می-پردازد و سفرهای علمی و عملی چهارگانه را تنظیم می‌کند. این حرکت ارادی و وجودی انسان، وقتی به غایت می‌رسد که انسان به اراده و اختیار، تحت فرمان عقل به سوی خدا گام بردارد و در کنار او قرار یابد. ارزش زندگی انسان نیز در سایه‌ی ارتباط او با خدا و حرکت به سمت او تعیین می‌شود. بر اساس حرکت جوهری و ثابت نبودن مرتبه‌ی وجود انسان، بر خلاف دیگر ممکنات، انسان جایگاه معینی در مراتب وجود ندارد و از پایین‌ترین مقامات تا بالاترین درجات می‌تواند سیر داشته باشد. ملاصدرا ارزش انسان و زندگی او را در گرو رضایت الهی، کرامت انسانی، فطرت، عشق و جاودانگی می‌داند. کارکرد زندگی، با نقش عمده-ی انسان در عالم هستی که نقش خلافت الهی اوست معین می‌شود. جانشینی انسان از خدا که با حقایقی همچون ولایت، امانت، وساطت در خلقت، غائیت خلقت و ... همراه است، جایگاه انسان را در دار هستی تعیین می‌کند. انسان اشرف مخلوقات است آفرینش عالم به خاطر اوست. نقطه‌ی مقابل این معنا، پوچی است؛ هر چند مادی‌گرایی و شکاکیت از عوامل اصلی پوچی است اما عواملی همچون مرگ و شرور از علل سوق به سمت پوچی است که در حکمت متعالیه نه تنها پوچی را نتیجه نمی‌دهند، بلکه از عوامل معناساز زندگی و از راه‌های رشد و تعالی انسان به شمار می‌روند. علم‌زدگی که از عوامل پوچی شمرده شده نه ثمره-ی علم بلکه نتیجه‌ی کم ظرفیتی انسان و توقف در مراحل پایین عقل می‌باشد و در حکمت متعالیه که جمع برهان و عرفان و قرآن است هرگز جایی ندارد.
بررسی مقایسه ای مرگ نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا مقدم للکلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائل مطرح در زندگی آدمی، مسأله مرگ و چیستی آن است. در این پژوهش با استفاده از مبانی سه گانه هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. شایان توجه است غالباً پژوهش های انجام شده در این مورد به مبانی یاد شده اهتمام نداشتند. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیه الحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد، و در جهان شناسی او مسأله ی مرگ بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریه افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ بر دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است. در حالی که ملاصدرا بر پایه نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیردمانند انحاء سه گانه تجرد نفس، جسمانیه الحدوث و روحانیهالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانه هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ بر سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، در حالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می‌کند. بعد از بیان نظرات آن‌ها در مورد مبانی و تبیین مرگ، نظرات هر یک در محورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و وجوه تفاوت و شباهت آن دو متفکر در سه محور روش، مبانی و مسائل بیان شده است. بر این اساس شباهت های ایشان در سه محور یاد شده در باب تبیین مرگ عبارت است از: به کار بردن روش عقلی یا برهانی و در مواردی نقلی، اصالت و تشکیکی بودن وجود، اعتقاد به عالم عقل و ماده، حدوث و بقای نفس، اتحاد عاقل و معقول، اعتقاد به تجرد برزخی و عقلانی نفس، کینونت های انسان. و مهم ترین وجوه تفاوت آن ها در تبیین مرگ عبارت است از: به رسمیت شناختن کشف و شهود و آیات و روایات به مثاب? رکن روشی در تفکر صدرایی، مطرح بودن اصالت وجود به صورت سیستمی، طرح تشکیک خاصی وجود، پذیرش حرکت وجودی و اشتدادی نفس در حوزه مبانی هستی شناختی، پذیرش عالم مثال در حوزه جهان شناسی و در حوزه مبانی انسان شناختی در ساحت های انسان، رابطه نفس با بدن، حدوث روحانی و جسمانی نفس و تجرد فوق عقلانی و بساطت آن. کلید واژه ها: مرگ، مبانی هستی شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی، ابن سینا، ملاصدرا.
هویت انسان و مواجهه‏ی با مرگ از منظر کی یر کگارد و مرلوپنتی
نویسنده:
سمانه نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
با توجه به عنوان این پایان نامه، هدف بررسی آراء و نظرات این دو فیلسوف(کی یرکگارد و مرلوپنتی) برای درکهویت انسان و چگونگی رویارویی اش با پدیده مرگ است. این پژوهش به سه فصل تقسیم می شود، بعد از فصل کلیات، در فصل دوم به شرحِ آراء و نظر کی یرکگارد در باب هویت انسان و مواجهه او با مرگ پرداختیم. حاصل آن که با نگاه دینمدارانه ، از ترس در مواجهه با مرگ می گوید ومعتقد است گستردگی باور به جاودانگی، نشانی از دلهره انسان از مرگ است با این حال برای رسیدن به آرامش و دوری از دلهره، روشی دینی را توصیه می کند. در فصل سوم که فصل پایانی رساله هم می باشد با تشریح اندیش? مرلوپنتی(پدیدار شناسی، سیاست،جامعه، هستی شناسی) با دیدگاه اگزیستانسیالیستی مادی که در مقابل دیدگاه اگزیستانسیالیستی معنوی کی یرکگارد نمایان می شود، مرگ را برای هویت بخشی به زیست انسان ضروری می داند و نه چون افلاطونیان انتزاعی و نه چون پوزیتیویست ها صرفا شناختی می داند؛ بلکه می گوید مرگ ترکیبی از این دو است. ضمن آنکه نتیجه گیری از هر دو فصل در پایان فصل سوم آورده شده است.
انسان‌شناسی ابن سینا
نویسنده:
افسانه لاچینانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آثار ابن سینا هیچ مبحث مستقلی تحت عنوان انسان شناسی وجود ندارد اما شناخت زوایای گوناگون وجود انسان، نزد او از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در اکثر آثارش نمود یافته و مباحث فراوان و فصول و بخش‌های مختلفی را به این مسئله اختصاص داده است. در نظام فلسفی او انسان موجودی حادث است که هم نفس مجرد و هم بدن مادی او با افاضه‌ عقل فعال ایجاد می‌شوند. نفس از همان ابتدا از حیث ذات، مجرد و هم افق با عقول مفارق است اما از حیث فعل مادی و نیازمند ابزارهای جسمانیست. رابطه‌ نفس و بدن رابطه ای بی بدیل است: نفس مدبر بدن و فاعل اصلی همه‌ افعال انسان است و بدن، ابزار منحصر به فرد فعل نفس در حیات دنیوی و واسطه‌ فعلیت یافتن قوا و توانمندی‌های آن است. مطابق اکثر آثار ابن سینا، انسان حیات متقدم بر حیات دنیوی ندارد و ازلی نیست اما نفس مجردش، ابدی است و بر خلاف بدن که با مرگ از بین می‌رود نفس فنا نمی‌پذیرد و جاودانه است. ارتباط انسان با موجودات دیگر- اعم از موجودات مافوق، هم عرض و مادون او- نقش مهمی در حیات دنیوی و اخروی او دارد و در سایه همین ارتباط پای واجب‌الوجود به عنوان علت موجده انسان؛ و عقول و افلاک به عنوان واسطه های فیض؛ و زندگی اجتماعی انسان که بیانگر ارتباط انسان با همنوعانش است به مبحث ما باز می‌شود. در این پژوهش سعی بر آن داشته‌ایم تا با بررسی آثار مختلف فلسفی، طبی و عرفانی ابن سینا زوایای مختلف انسان را مورد بررسی قرار دهیم تا به انسان شناسی از منظر او نائل شویم. این بررسی به سه مقطع مختلف حیات پیشین و مقدم بر حیات دنیوی (مطابق برخی از آثار ابن سینا)، حیات دنیوی و حیات اخروی می‌پردازد و تأثیر و تأثر میان انسان با سه دسته از موجودات را بررسی می‌کند: موجودات برتر از انسان یعنی واجب‌الوجود، عقول، افلاک و کواکب؛ موجودات هم عرض انسان یعنی انسان‌های دیگر و موجودات مادون انسان یعنی اجسام و موجودات مادی دنیوی اعم از حیوانات، نباتات و جمادات.
اعتقاد به جهان واپسین و تأثیر آن در توسعه‌ی فرهنگ 
حجاب و عفاف در فرد و جامعه
نویسنده:
نسرین توحیدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اصول دین همه‌ی ما مسمانان، و بلکه همه‌ی ادیان الهی، اعتقاد به معاد و جهان واپسین است. اهمیّت این اعتقاد در کنار اعتقاد به توحید و مبدأ آفرینش است. چرا که همه‌ی انبیاء الهی، انسانها را بعد از ایمان به خدا، دعوت به ایمان به روز جزا و قیامت می‌کرده‌اند. این اعتقاد به زندگی انسانها، مفهوم و معنا می‌بخشد و آثار و نتایج عظیمی برای آنها مانند هدفمند ساختن زندگی، ایجاد امنیت و آرامش، افزایش استقامت و بردباری، و مهّم‌تر از همه، تقویت و گسترش حجاب و عفاف در افراد و مخصوصاً در بانوان، به همراه دارد. چراکه، حجاب و عفاف، امری فطری در وجود تمامی انسانها بوده و رعایت آن از احکام عقل و شرع می‌باشد. از مهّمترین اهداف دنبال شده در این پژوهش، بالا بردن آگاهی افراد و شناساندن آثار و فواید حجاب و عفاف به آن‌ها، مانند ارزش‌آفرینی برای زنان، کاهش زمینه‌های انحراف، استواری اجتماع، استحکام پیوند خانوادگی، و همچنین، پی‌بردن به علل و ریشه‌های بی‌حجابی و بدحجابی، و برّرسی راهکارهای مناسب در جهت افزایش و توسعه‌ی فرهنگ حجاب و عفاف در افراد و نیز، شناسایی آثار و نتایج سودمند اعتقاد به خداپرستی و معاد می‌باشد. از جمله راه‌کار‌های حفظ و توسعه‌ی حجاب و عفاف، می‌توان به تقویت ایمان و اعتقاد دینی، افزایش آگاهی و شناخت افراد، زنده نگه-داشتن یاد مرگ و غیره اشاره کرد. پس، هرچه اعتقاد به خدای یکتا و بازگشت به سوی او، در افراد، قویتر باشد، تقیّد آنها به پوشش و حفظ حجاب و عفاف، بیشتر می‌شود
  • تعداد رکورد ها : 168