جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 516
مفهوم شناسی لعن و مصادیق آن در روایات نبوی از دیدگاه فریقین
نویسنده:
راضیه قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله لعن، یکی از ضروریات اجتماعی و از راه‌های جداسازی حق از باطل است. رساله حاضر با عنوان "مفهوم شناسی لعن و مصادیق آن در روایات نبوی از دیدگاه فریقین" و به هدف تبیین مفاهیم و مصادیق لعن در لسان پیامبر تدوین شده است. لعن به معنای طرد و دور راندن از رحمت همراه با خشم و تنفر است. از مقایسه واژه لعن و لغات متقارب المعنی آن، می‌توان گفت: در لعن نسبت به دیگر واژگان، شدت غضب و ابراز انزجار بیشتری مشهود است. لعن سنتی از سنن خداوند و رسولش محسوب می‌شود که در قرآن و روایات به کار برده شده است. از آن‌جا که کسی نمی‌تواند قرآن را انکار کند، سنت لعن در قرآن خدشه دار نشده؛ اما برخی از روایات نبوی لعن در برخی از کتب عامه مورد تحریف قرار گرفته و تأویلات سویی نسبت به آن‌ها شده، هم‌چنین برخی از اهل سنت، قائل به عدم جواز لعن هستند که در پژوهش حاضر توجیه‌های متعصبانه این گروه با استناد به قرآن و روایات نبوی و شروح دیگر علمای اهل سنت، مردود شمرده شد. اگرچه شیعه با تأسی به آیات و روایاتی که امر به لعن نموده اند، نسبت به مستحقین، لعن را جایز می‌شمرد، اما این بدین معنا نیست که هر کس با سلیقه شخصی اش مجاز است فردی را مستحق لعن شمرد. لعن‌های اهل بیت در خلوت و در مناجات با خداوند بوده و هیچ‌گاه به قصد توهین به مقدسات اهل سنت و تشدید فضای خصومت بین فریقین بیان نشده است.از جمله مصادیق ملعون در روایات نبوی می‌توان به برخی از افراد و قبایل، به علت کارشکنی‌هایایشان علیه اسلام اشاره نمود. از دیگر مصادیق لعن، افعال پلیدی هستند که موجب دوری افراد از رحمت الهی و لعن می‌شود که شامل اعمال زشت اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی و اخلاقی هستند. در پایان می‌توان گفت: لعن نبوی عین رحمت آن حضرت برای دور کردن افراد از برخی افعال پلید و اجتناب از پیوند با ملعونان است.
بررسی مبانی و روش تفسیری امام حسن مجتبی علیه السلام و بازتاب آن در تفاسیر معاصر
نویسنده:
اکرم زاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبانی و روش تفسیر، از مهم ترین پایه ها و زیر ساخت های فهم آیات می باشند و هر گامی که در راه شناسایی و ارائه این روش ها برداشته شود، ارزشمند خواهد بود.از آن جا که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مفسران برگزیده خدا، راسخان در علم، آگاه به همه معانی قرآن و مصون از خطا هستند، استخراج مبانی و روش تفسیری ایشان، می تواند معیار و شاخص آراء و روش های تفسیری مفسران قرار گیرد، لذا کوشش و تلاش برای آشنایی با مبانی و روش تفسیری ایشان، حائز رفیع ترین جایگاه، در پژوهش های تفسیری است.در این پایان نامه سعی شده تا اولاً جو علمی و تفسیری عصر امام حسن علیه السلام بررسی شود و ویژگی های بارز تفسیری آن دوره شناسایی گردد، ثانیاً، با استقرای روایات تفسیری و مستندات قرآنی امام حسن علیه السلام – به عنوان یکی از آگاهان به تمام معارف قرآن کریم- و دسته بندی آن ها در سه عنوان تفاسیر بیانی، تفاسیر استنادی و تفاسیر عملی؛ مبنا، روش و قواعد حاکم بر تفسیر ایشان از میان روایاتشان استخراج شود.مقارن بودن حیات امام حسن علیه السلام با عصر رسالت و عصر صحابه و ویژگی های متفاوت تفسیری این دو دوره و حضور پیامبر صلی الله عیه و آله و اهل بیت ایشان در میان مردم به عنوان مفسران برگزیده خدا و آگاه به همه معانی قرآن از ویژگی های بارز تفسیری عصر امام حسن علیه السلام به شمار می آید. مبانی‌ای چون الهی بودن قرآن، جامعیت، تحریف ناپذیری، جاودانگی، امکان فهم و تفسیر قرآن، حجیت ظواهر آیات، ساختار چند معنایی قرآن، جدایی ناپذیری قرآن و عترت، و بی طرفی علمی و قواعدی چون لزوم رجوع به ائمه: در تفسیر مشکل و تأویل و پرهیز از تفسیر به رأی و روش هایی چون روش تفسیر قرآن به قرآن، روش تفسیر قرآن با روایت و تفسیر قرآن با در نظر گرفتن مفاهیم عرفی کلمات، مصداق و اسباب و شأن نزول از مواردی است که با بررسی روایات امام حسن علیه السلام به دست آمد.همچنین از دیگر اهداف این پایان نامه بررسی میزان توجه مفسران معاصر به روش تفسیری امام حسن علیه السلام و توجه به روایات تفسیری ایشان در دو بعد کمی و کیفی است. در این مورد از میان تفاسیر استفاده شده، میزان توجه به روش تفسیری امام حسن علیه السلام متفاوت بوده و در مواردی نشان دهنده اقبال مفسران به این روش‌هاست، که البته این اقبال بدون تصریح مفسران به این امر می باشد. استفاده از روایات تفسیری امام حسن علیه السلام در اکثر این تفاسیر کم بوده و از نظر کیفی هم غالباً به شکل استشهادی می باشد.
بررسی مبانی الزام فرزندان به تکالیف دینی از دیدگاه امامیه و اهل سنّت
نویسنده:
معصومه خلیلی افراتختی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش به بررسی مبانی الزام فرزندان به تکالیف دینی از دیدگاه امامیه و اهل تسنّن می پردازیم. دلایل عمده الزام فرزندان به تکالیف دینی در فقه امامیه و اهل تسنّن طیف گسترده ای از آیات و روایات ائمه اطهار (ع) است [نظیر این آیه شریفه: "وَامُر اَهلَکَ بِالصَّلوهِ وَاصطَبِر عَلَیها لا نَسئَلُکَ رِزقاً نَحنُ نَرزُقُکَ وَ العاقِبَهُ لِلتَّقوی" : (و تو اهل بیت خود را به نماز امر کن و بر آن صبور باش. ما از تو روزی (کسی را) نمی طلبیم؛ (بلکه) ما تو را روزی می دهیم؛ و عاقبت نیکو برای اهل تقواست). و یا نظیر این روایت: "عن ابی عبدالله (ع)، عن ابیه، قال: "انّا نامر صبیاننا بالصّلاه اذا کانوا بنی خمس سنین، فمروا صبیانکم بالصّلاه اذا کانوا بنی سبع سنین" : (امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش امام باقر (ع) روایت کرده که حضرتش فرمود: ما کودکان خود را در پنج سالگی به نماز فرا می خوانیم و شما کودکان خود را در هفت سالگی به نماز دستور دهید)]. که هر یک با تعابیر لطیفی این مسئولیت خطیر را به والدین گوشزد می نمایند. والدین ابتدا می بایست فرزندان را با مسائل مهم اعتقادی مانند توحید، معاد و نبوت آشنا نمایند. زیرا درک این مسائل، پیش زمینه های اولیه و ضروری تربیت دینی فرزندان می باشد. به عنوان مهم ترین هدف می توان گفت در الزام فرزندان دامنه ی مسئولیت والدین نسبت به فرزندان نابالغ گسترده تر است به طوری که بعد از بلوغ فرزندان، این مسئولیت محدود می شود. بر اساس مبانی فقهی، [نظیر این آیه شریفه: "وَ لا تُصَعِّر خَدَّکَ لِلنّاسِ وَ لا تَمشِ فِیالاَرضِ مَرَحاً اِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُختالٍ فَخُورٍ" : (و هرگز به تکبر از مردم روی نگردان و در زمین با غرور قدم بر ندار؛ که خدا هرگز متکبران را دوست ندارد)]. می توان فرزندان را به رعایت تکالیف مستحب و اخلاقیات نیز ملزم نمود. محدوده ی الزام فرزندان به تکالیف دینی تا جایی است که طبق برخی از دیدگاه ها والدین می توانند تنبیه و یا حتّی در موارد خاصی تنبیه بدنی را نسبت به فرزندان خود اعمال نمایند البته تا جایی که موجب دیه نشود. در مقابل این دیدگاه، می توان گفت گر چه مسئولیت تربیت دینی فرزندان بر عهده ی والدین گذاشته شده است اما طبق تصریح برخی از روایات می توان به این نتیجه رسید که در صورت سرپیچی فرزندان از دستورات والدین، الزام و اجبار از عهده ی والدین ساقط می شود.
خودشناسی و خودسازی در پرتو دعاهای امام سجاد علیه السلام
نویسنده:
بتول شریف عسکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پژوهش «خودشناسی و خودسازی در پرتو دعاهای امام سجاد7» می‌باشد. با توجه به تأکید دین بر مسئله خودشناسی و خودسازی، در این پژوهش تلاش شده با بهره گیری از تفاسیر، منابع روایی، شروح صحیفه سجادیه و مراجعه به کتب اخلاقی و تأمل در نیایش‌های حضرت7، دیدگاه ایشان را در مورد خودشناسی و خودسازی در قالب سه فصل مورد بررسی قرار دهیم.درفصل اول پس از توضیح مفاهیم و اصطلاحات و بیان اهمیت و جایگاه دعا، شرایط تاریخی دوران امام سجاد7 و دلیل رویکرد ایشان به دعا مورد بررسی قرار گرفته، سپس به مجموعه دعاهای امام زین العابدین7 پرداخته می‌شود. فصل دوم به خودشناسی از منظر امام سجاد7 می‌پردازیم. مهمترین روش خودشناسی از دیدگاه امام7 مراجعه به قرآن و معصومین: است. ایشان در دعاهای خود انسان را موجودی دو بعدی که دارای گرایش‌های مادی و معنوی است معرفی می‌کند وامتیازات و ویژگی‌های مثبتی برای انسان نام می‌برد. مهمترین پیامد‌های شناخت انسان از نظر حضرت7 خودآگاهی، درک فقر و نیاز ذاتی، تواضع، آگاهی از حکمت آفرینش انسان، خداشناسی و آمادگی برای خودسازی است. در فصل سوم به خودسازی از منظر امام سجاد7 پرداخته شده است. با بررسی ادعیه امام سجاد7 مهمترین عواملی که زمینه خودسازی را در انسان فراهم می‌سازد شامل: معرفت و شناخت خدا که نتیجه آن ایمان و محبت به خدا و اولیای اوست و نیزتأسی به معصومین:، اعتقاد به روز قیامت، حب ذات(خوددوستی ممدوح) و انتظار فرج می‌باشد.روش‌های خودسازی نیز توبه و پشیمانی از گناهان، تصفیه و پاکسازی نفس از طریق مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاتبه و سپس پرورش و آراستن نفس با انجام تکالیف شرعی و ادای فرائضی چون نماز، روزه و تلاوت وتدبر در قرآن کریم ونیز بکاربستن صفات و ویژگی هایی چون تقوا، اخلاص در اندیشه و عمل، شکر و یادآوری مرگ می‌باشد. انسان در راه خودسازی با موانعی روبه رو می‌شود که به دو دسته بازدارنده‌های بیرونی یعنی شیطان، دنیا دوستی و معاشرت و همنشینی با دوستان بد و بازدارنده‌های درونی مانند شهوت و هوای نفس و غفلت و خودفراموشی تقسیم می‌شوند. در دعاهای امام سجاد7 اصلاح نفس و رهایی از پلیدی ها، مصونیت از گناه، آراسته شدن به صفات پسندیده، شکست و خواری شیطان، تکامل جسمی و روحی و رعایت حقوق و حسن معاشرت با دیگران از پیامد‌های دنیوی خودسازی است و پیامد‌های اخروی خودسازی شامل آسایش هنگام مرگ، حسابرسی آسان در روز قیامت، سعادت اخروی و نزدیکی به خدا است.
روش‌شناسی تفسیرآیات توحیدی، باتأکید بر احادیث امام رضا (ع)
نویسنده:
احمد آقایی زاده ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید به گواهی آیات قرآن، محوری‌ترین پیام وحی الاهی وعترت به گواهی پیامبر اسلام (ص) مطمئن ترین مرجع فهم وتفسیر قرآن است،چه این که رسول اعظم،قرآن وعترت را دومیراث گرانسنگ خویش معرفی کرد تا امّت پس از او با تمسّک به آن دو از اختلاف وکجی بدورمانند،امّا دریغ! که کم توجّهی به عترت پس از رسول خدا، سبب گردید تا امّت اسلامی درفهم دین وتفسیر قرآن- حتی درمباحث توحیدی-گرفتار اختلاف شوند!اختلافی که برون رفت ازآن راهی جز بازگشت به قرآن وفراگیری«روش فهم وتفسیرقرآن» از عترت پیامبر ندارد.پژوهش حاضر، تلاشی است برای روش شناسی فهم وتفسیر آیات توحیدی،باتکیه بر روایات امام رضا(ع) که طی آن530 مبنا، قاعده، منبع وروش تفسیری،شناسایی شده که شامل موارد ذیل است:61 مبنای بنیادین(شامل مبانی هستی شناختی ومعرفت شناختی)مانند: «امکان شناخت» ،«جایگاه محوری عقل در مقوله شناخت»،«اعتبارواهمیت انتخاب طبیعی انسان»،«ارزش سیره عملی عقلا»و...266مبنای کلامی-تفسیری مانند؛ «امکان شناخت انسان از خدا»،«عقل با همه حجّیت، دارای محدودیت در شناخت کُنه ذات خدا»، «کنه وحقیقت ذات خدا،فراعقل، فرا تصّور وفرا حسّ »و...89 قاعده(که برگرفته از مبانی کلامی- تفسیری است) مانند؛«لزوم پایبندی به ملازمات عقلی ،در مباحث توحیدی»،«ضرورت متکی بودن، ایمان واعتقاد به خدا، برعقل و مبانی عقلی»و...44 نکته در باره منابع قابل استناد(شامل معرفی، نقد وتحلیل منابع) «عقل وادراکات عقلی، منبعی معتبربرای شناخت خدا وصفات الاهی»،«هستی شناسی تجربی، از منابع شناخت خدا»و... 70روش به کار گرفته شده از سوی امام(ع)که دارای کاربرد درتفسیر آیات کلامی است،مانند؛«اعتماد امام(ع)به عقل نظری، رفتار فطری و سیره عملی عقلا» و...بدیهی می نماید که بسیاری از موارد یاد شده، دارای تکرار وهمپوشانی است، امّا تکراری که از یکسو دارای مستنداتی متفاوت است واز سوی دیگراهمیت یک مبنا،قاعده،منبع یا روش را می رساند.
نسبت فلسفه و معماری تبیین ضرورت تامل فلسفی در معماری
نویسنده:
علیرضا محسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هرچند فلسفه حیطه افکار محض است و معماری غایاتی عملی دارد، اما افکار ما بر ساخته‎های ما و مصنوعات ما بر افکارمان تاثیر می‎گذارند تا آن حد که از یکدیگر تفکیک ناپذیر می‎شوند. هدف از این پژوهش جستجوی انحای مختلف تاثیر فلسفه بر معماری و بررسی ضرورت چنین تاثیر و تاثرهایی برای معماری است. این هدف از طریق تحلیل تعاریف معماری و کشف معانی آن، همچنین بازشناسی اغراض زبانی متفاوت ما در به‎کار بردن کلمه معماری انجام یافته است. از این طریق، پژوهش برای معماری تاثیر متقابل مهمی بر فلسفه نیز یافته است.
تحلیل و بررسى آراء خاص علامه طباطبائی در الهیات بالمعنی الاعم در مقایسه با آراء صدرالمتألهین
نویسنده:
محمود صیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان‌نامه‌ای که پیش‌روی دارید به ارائه، تحلیل و ارزیابی دیدگاههای علامه طباطبائی در مقایسه با صدرالمتألهین می‌پردازد. اهمیت این‌گونه پژوهش‌ها در این است که همان‌طور که پویائی تفکر فلسفی را در جهان اسلام نشان می‌دهد از سوی دیگر تطبیق آراء فیلسوفان اسلامی با یک‌دیگر به‌ویژه حکماء معاصر مانند علامه طباطبائی نشان‌دهنده نقش ویژه هر یک خواهد بود. نگارنده در این پایان‌نامه اثبات کرده است که بعضی از دیدگاههای علامه طباطبائی کاملاً ابتکاری است مانند بحث اعتباریات، برخی دیگر تحلیل بیش‌تر مبانی صدرالمتألهین است مانند دیدگاه ایشان در بحث حرکت در حرکت، برخی دیگر به صورت مناقشه و ایراد به دیدگاههای صدرالمتألهین است مانند بحث اقسام علت فاعلی.
تبیین دیدگاه ارزش‌شناسی علامه طباطبائی و دلالت‌های آن برای تربیت اخلاقی
نویسنده:
ناهید سرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حوزه فلسفه اخلاق علامه طباطبایی نظریه ارزش شناسی مبتنی بر پذیرش حقیقت اخلاقی و توجیه فضایای اخلاقی بر اساس امور واقع ارائه داده اندایشان در زمینه مباحث اخلاقی به دو تحلیل روانشناختی-فلسفی و معرفت شناختی پرداخته اندایشان ادراکات انسان را دو قسم می دانند: حقیقی و اعتباری. و معتقدند ارزش های اخلاقی جز مورد اخیر است. و قضایای اخلاقی، اخباری هستند و در امور حقیقی و واقعی ریشه دارندعلامه اعتقاد دارند "حسن" و "قبح" ریشه تکوینی دارد و حسن همواره امری وجودی و قبح همیشه امری عدمی است. ایشان معتقد به وجود حسن و قبح مطلق هستند. در عین حال می فرمایند حسن و قبح برخی از افعال تغییر می یابددر تببین دلالت های تربیتی دیدگاه ارزشی خود معتقدند که اخلاق در پیدایش و بقای خود با اعتقاد و عمل ارتباط خاصی دارد. و روح توحید در اخلاق و اعمال جلوه گر است و تربیت اخلاقی در دو سطح عام و خاص مطرح می شود که هدف نظام تربیتی اسلامی تربیت در سطح خاص (تربیت توحیدی قرآنی) می باشد
معرفت نفس از دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلامی
نویسنده:
مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم در گستره عرفان عملی «معرفت شهودی نفس» می باشد. منظور از «معرفت» در عنوان مذکور شناختِ حضوری نفس به خود و مراتب مثالی و عقلی و فرا عقلی خود می‌باشد. این معرفت حضوری و شهودی در مرتبه کامل‌تری از سنخ «علمِ به علم» و التفات و توجه حضوری به حضور مراتب نفس نزد خویش می‌باشد.در این رساله نخست دیدگاه صدر المتألّهین پیرامون «معرفت نفس» و مراتب آن بازپژوهی و بررسی شده است؛ سپس دیدگاه عرفان اسلامی مطرح شده و میان آن دو مقایسه و تطبیقی صورت گرفته است. ملاصدرا در پرتو مبانی و بنیان‌های حکمت متعالیه همچون: اصالت وجود، تشکیک وجود، جسمانیّه الحدوث و روحانیّه البقاء بودن نفس، تجرد مثالی و عقلی و فراعقلی نفس، اتحاد عاقل به معقول، حرکت جوهری نفس، به تبیین نظری معرفت نفس می‌پردازد و تصریح می‌نماید که معرفت حضوری به نفس و مراتب آن جز در پرتو سلوک و مجاهدت و مراقبت و ذکر و فکر امکان‌پذیر نیست. او انسان را نمونه کاملی از جهان تکوین دانسته و معتقد به تطابق انسان به عنوان جهان صغیر و عالم هستی به عنوان جهان کبیر می‌باشد؛ همه عوالم و مراتب هستی اعم از مادی و مثالی و عقلی و فراعقلی در انسان گنجانده شده است، برخی از آنها در انسان به فعلیت و شکوفایی رسیده و برخی از آن مراتب به صورت بالقوه و استعداد است و بایستی در پرتو حرکت جوهری نفس و مجاهدت و سلوک عملی و علمی به فعلیت برسد.صدر المتالّهین یک تبیین نظری دیگری از معرفت حضوری نفس ارائه می‌دهد؛ وی بر این باور است که: الف- از یک سو «علم» در همه اقسام حضوری و حصولی از سنخ وجود بلکه عین وجود است.ب- چنان که جهل به دو نوع بسیط و مرکب تقسیم می‌شود؛ «علم» نیز به دو قسم «بسیط» و «مرکب» منقسم می‌گردد. منظور از علم مرکب همان «علمِ به علم» می‌باشد.ج- موجودات امکانی عین ربط و فقر و وابستگی به خداوند هستند بلکه آنها حیثیّتی جز ربط و فقر به واجب تعالی ندارند. بر این اساس نگاه به موجودات بدون نظر و توجه به مقوّم و هستی بخش آنها نگاهی باطل و غیر واقع بینانه است.بنابراین: از آنجایی که حقیقت و هویت نفس از سنخ علم و آگاهی است و از سوی دیگری چنین نفسی عین ربط و وابستگی به حق تعالی است؛ سالک می‌تواند در پرتو مجاهدت علمی و عملی، فقر وجودی خود را شهود کرده و در پرتو آن مقوّم و هستی بخش خود را نیز به شهود بنشیند و این معرفت حضوری از سنخ «علمِ به علم» می‌باشد؛ نه علم بسیط.عرفان اسلامی نیز با تکیه بر مبانی خاص خود مانند: «وحدت شخصی وجود»، «تجلّی»، «فناء فی الله» به تبیین نظری «معرفت شهودی نفس» می‌پردازد. در این نوشتار پس از برجسته نمودن و ایضاح مبانی عرفانی «معرفت نفس» به ذکر دیدگاه‌ها و نظریات برخی از اهل معرفت همچون «عزّ الدین نسفی»،«أفضل الدین کاشانی»، «ملکی تبریزی»، «علامه طباطبایی» پرداخته شده است. علّت اصلی در مطرح نمودن دیدگاه‌های این چهار اندیشمند عارف این است که اوّلاً آنها در کتاب‌های خود موضوع «معرفت شهودی نفس» را به طور ویژه و مبسوط بیان نموده و ابعاد و زوایای دقیق بحث را برجسته و تبیین کرده‌اند؛ و ثانیاً این بزرگان راه‌کارهای عملی و سلوکی دستیابی به معرفت نفس و موانع و مراحل موجود در آن را به طور آشکار در اختیار رهپویان آن قرار می‌دهد.عرفان اسلامی با تکیه بر دو مفهوم کلیدی «مطلق» و «مقیّد» معرفت نفس را تبیین می‌کند. نفس انسانی تعیّن و مظهر حقیقه الحقایق یا آن وجود مطلق الهی است. معرفت حضوری به نفس در گرو تابش انوار تجلّی حضرت حق بر دل و ضمیر سالک است. تجلّی حقیقت مطلق در نفس سالک مستلزم فنای از قیود و تعیّنات است. سالک در پرتو دریافت نور تجلی بر حسب استعدادش، به مقام فناء فی الله- اعم از فناء فعلی، صفاتی و ذاتی- رسیده و به «بقاء بعد الفناء» دست می‌یابد.در پایان درسه زمینه؛ «مبانی و مفروضات»، «اصل نظریه»، «پیامدها و آثار»، میان دو دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلامی مقایسه و سنجشی صورت گرفته است. در این رساله نیز به تبیین ملازمه معرفت نفس و معرفت ربّ پرداخته شده و به پنج تقریر از این ملازمه اشاره گردیده است: تقریر«مظهریّت»، «عینیّت»، «مشابهت»، «افتقار»، «اوصاف و خصلت‌ها».همچنین در ادامه پیامدها و آثار علمی و عملی معرفت نفس و عوامل و موانع دستیابی به آن ذکر گردیده است.
  • تعداد رکورد ها : 516