جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4215
رویکرد علامه طباطبایی(ره) و کارل یاسپرس به انسان و تاثیر آن بر اخلاق
نویسنده:
مهدی هداوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رویکردعلامه طباطبایی(ره) و یاسپرس به انسان و تاثیر آن بر اخلاق عنوان پایان‌نامه‌ای است که پیش‌روی دارید . از نظر علامه حقیقت انسان روح است و روح مخلوقی از مخلوقات خداوند است و حقیقت واحدی است که دارای مراتب و درجات مختلف است. با توجه به شان ومنزلت و جایگاه انسان ، اوبرای دستیابی به حیات طیب و معقول ، لازم است به فضایل و ارزش های اخلاقی روی آورد و بی شک، اخلاق انسانی هم باید از خاستگاه و جایگاه والایی برخوردار باشد . برای رسیدن به این هدف علاوه بر عقل نیازمند طریق دیگرى غیر از طریق تفکر و تعقل براى تعلیم راه حق و طریق کمال و سعادت است و آن طریق وحى است که خود نوعى تکلیم الهى است، و خداى تعالى با بشر - البته به وسیله فردى که در حقیقت نماینده بشر است - سخن مى‏گوید، و دستوراتى عملى و اعتقادى به او مى‏آموزد که به کار بستن آن دستورات وى را در زندگى دنیوى و اخرویش رستگار کند. درخصوص معیار ارزش گذاری افعال اخلاقی علامه علاوه بر اعتقاد به آزادی و اختیار و آگاهانه بودن عمل به عنصر ایمان در ارزیابی افعال اخلاقی تاکید بسیار دارد .مهمترین عنصری که بدون التفات به آن نگاه به تفسیر انسان یاسپرس را بی معنا می کند اومانیسم و شرایط انسان مدرن امروزی است . بررسی نظرات یاسپرس نشان می‌دهد که آنچه در فلسفه یاسپرس کاملا مشهود است این است که آزادی مبنای عمل اخلاقی است .هیچ کس نمی تواند به او بگوید که چه چیز را باید ارزشدانست و چه چیز را نباید ، و بنابراین ، این را هم نمی تواند بگوید که چه باید کرد وچه نیاید کرد . ما چه بخواهیم و چه نخواهیم ، خودمان ارزش ها را به چیزها نسبت می دهیم .فلسفه یاسپرس فلسفه‌ای است که نهایتا بهمتافیزیک منتهی می‌شود . البته ورود به این ساحت ، حالتی نیست که با عقل واستدلال بتوان به آن نایل شد در واقع یک حالت شهودی است . یاسپرس کاری را که ادیان از طریق عبادت و نیایش انجام می دهند را بوسیله روش فلسفی با تعمق درون انجام می دهد . او معتقد است این کار باید در طی لحظاتی صورت گیرد که به امور دنیوی مشغول نباشیم و مراقب نیز باشیم تا از تفکر تهی نگردیم . این مراقبه آنگاه تحقق می پذیرد که منشاء وجود خود را لمس کنیم ، خواه درآغاز روز باشد و یا در پایان آن و خواه در ساعاتی از روز که فراغت حاصل می شود . یاسپرس بیان می کند که فرق بین تفکر فلسفی با تفکر دینی در این است که تفکر فلسفی هیچ موضوعی و یا جایگاه مقدس و صورت ثابت و مشخصی ندارد . نظمی هم که به آن می دهیم هیچ گاه قاعده تلقی نمی شود ، بلکه همواره امکانی آزاد باقی می ماند . هم چنین تفکر فلسفی نیازی به عبادتگاه خاص ندارد و فقط تنهایی را طلب می کند.
عقل و ایمان دیدگاه غزالی، مولوی و علامه طباطبایی
نویسنده:
سلیمان حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی آرا غزالی، ملاصدرا و علامه طباطبایی در خصوص ایمان
نویسنده:
قدسیه ماجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهنخستین ارزشی که در آموزه‌های دینی، مردم بدان فرا خوانده می‌شوند، و یکی از مسائل چالش برانگیز و در عین حال مهّم و کلیدی در طول تاریخ تفکّر اسلامی، «ایمان» است. امّا سوالاتی از قبیل اینکه «ماهیّت ایمان چیست و مولفه های اصلی آن کدامند» همواره حول این بحث مطرحبوده و هر گروه و فرقه ای بر اساس مشرب فکری خود در صدد پاسخگویی و تبیین آن بر آمده است. در این تحقیق سعی شده تا این سوالات را از منظر سه متفکّر اشعری و شیعی بررسی نماییم. غزالی، حقیقت ایمان را تصدیق و تسلیم قلبی نسبت به حقایق دینی می داند و معتقد است چون خداوند از بندگانش جز تصدیق نخواسته، یقین روان شناسانه برای سعادت آدمی، کافی بوده، در تحقّق ایمان، بین نقش برهان و ادّله وهمی، تفاوتی نیست. او قائل به افزایش وکاهش در کمال ایمان شده، و هرچند ایمان تقلیدی را می پذیرد، امّا کشف و انشراح صدر را بهترین طریق کسب ایمان می داند. وی بین اسلام و ایمان بسته به نوع بحث، رابطه ترادف، اختلاف، و تداخل مطرح می کند.از نظر صدرالمتألّهین، ایمان به معنی علم و تصدیق منطقی است، هرچند ایمان تنها یک پذیرش ظاهری نیست اما اقرار زبانی نیز در ایمان اهمیّت دارد. او با نگرش فلسفی خاص خود، یکی از پنج مرتبه ایمان را ایمان تقلیدی می داند و اسلام را مفهومی اعمّ از ایمان معرفی می کند.علاّمه ایمان را به معنی اذعان و تصدیق همراه با التزام به لوازم، که نتیجه آن رهایی مومن از شکّ است می داند. او ایمان را مرحله ای فراتر از علم؛ و مراتب ایمان «عوام النّاس»و«حق الیقین» را به ترتیب، پایین ترین و بالاترین مرتبه ایمان معرفی می کند. ایشان ایمان و اسلام را مفاهیمی ذو مراتب دانسته که هر مرتبه از ایمان، به دنبال مرتبه ای از اسلام حاصل می شود.کلید واژه ها: ایمان، اسلام، کفر، فسق، غزالی-ملاصدرا-علامه طباطبایی
ایمان و رابطه ی آن با فعل اخلاقی در اندیشه ی توماس آکوییناس و علامه طباطبایی
نویسنده:
فایقه تخت فراز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پی تبیین ماهیت ایمان و بررسی ارتباط و تاثیری که ایمان بر افعال انسان از جهت ارزشمندی و یا درستی این افعال می تواند بگذارد، به مطالعه اندیشه های اخلاقی دو اندیشمند، علامه طباطبایی و آکوئیناس پرداختیم. با بررسی این دو دیدگاه مشخص شد متعلق اصلی ایمان خداوند است و هر دو فیلسوف ایمان را نوعی فضیلت می دانند.با این تفاوت که آکوئیناس با تلفیق دیدگاه دینی خود، و طرح فضایل الهیاتی، ایمان را جزو فضایل دینی که از طرف خداوند به انسان افاضه می شوند، معرفی می کند و آن را در ایجاد فضایل اخلاقی موثر می داند. علامه نیز با توجه به تعالیم اسلامی و آیات قرآنی اعمالی را که بدون ایمان انجام شوند، حبط شده و بی ارزش می داند. همچنین با بررسی دیدگاه دو فیلسوف روشن شد که ایمان از طریق ارزش دادن به افعال اخلاقی انسان، در نیل به سعادت واقعی نیز نقش دارد.
حقانیت و نجات از نظر علامه طباطبایی (ره) و شاگردان او
نویسنده:
رحیمه حسن‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انکار ناپذیری وجود ادیان متعدد از طرفی و بطلان حقانیت ادیان در عرض یکدیگر(پلورالیزم دینی از جنبه‏ی نظری) که به واسطه‏ی ادله‏ی برون دینی و درون دینی اثبات می‏شود ، انحصارگرایی در باب حقانیت را نتیجه می‏دهد که با توجه به ملاکهایی چون بنیاد الهی،تحریف ناپذیری، نسخ ناشدگی و خردپذیری می‏توان دین حق را از غیر حق بازشناخت . بنابراین هر دین در دوره‏ی خود حق است و با آمدن دین مبین اسلام ،ادیان پیشین منسوخ شده و ملزم به پیروی از این دین هستیم.نجات اخروی امری ذومراتب است که بالاترین درجه‏ی آن وصول به مقام مقربین و پایین ترین درجه اش رهایی از دوزخ می‏باشد. پیروان دین حق (اسلام)بسته به مرتبه‏ی ایمان و میزان اعمال صالحشان به مرتبه ای از نجات نائل می‏شوند و پیروان دیگر ادیان ، اگرچهاز نظر فقهی در اسلام کافر محسوب می‏شوند، اما به لحاظ کلامی به کافر قاصر و کافر مقصر تقسیم گشته و سرنوشت اخروی گروه اول که کفر آن‏ها نه از روی عمد بلکه در اثر عذر و قصور است با گروه دوم که در عین شناخت حق و حقیت، با آن عناد می‏ورزند، متفاوت است به طوریکه گروه اول ، مشمول رحمت واسعه‏ی خداوند واقع شده و از مرتبه ای از نجات برخوردار می‏شوند اما گروه دوم سرنوشتی جز عذاب الهی ندارند. بنابراین از نظر اسلام حقانیت غیر از نجات بوده و رابطه‏ی لزومی بین آن‏ها برقرار نیست به این معنا که اسلام در باب حقانیت انحصارگرااما در باب نجات شمول گرا می‏باشد و حداقل چیزی که از اصولی چون رحمت واسعه‏ی خداوند، اصل عذر و قصور و ... می‏توان برداشت نمود، امکان نجات اکثریت است.
بررسی علم غیب ائمه(ع) در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی
نویسنده:
عصمت نیری، حسین قاسمی، محمدتقی دیاری بیدگلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم درباره علم غیب این است که: علم ائمه (ع) به جهان غیب مطلق و نامحدود است یا محدود؟ نکته مهم این است که در آیات و روایات، تعبیرات به ظاهر متفاوتی دیده می شود. در این بحث، علم غیب را طبق دلالت آیات و روایات و از منظر کلامی طباطبایی و شاگردان وی بیان می کنیم. غیب دارای مراتب و مراحلی است؛ مثل غیب از حواس مانند گذشته و آینده، علم کتاب، علم لدنی، علم به لوح محو و اثبات، لوح محفوظ، علوم خاص به خدا مثل زمان قیامت، و علم ذات به ذات. ادله علم غیب نیز بر دو قسم است: ادله عقلی و فلسفی که مبتنی بر قدرت و کمال نفس در اتصال به مبدأ عالی است؛ ادله نقلی که برخی علم به غیب را به طور کلی از غیرخدا نفی کرده اند و برخی علم را با شرایطی برای انبیا و اولیا ثابت می کنند. در جمع بین این دو دسته راهکارهایی عرضه شده است، از جمله: تقسیم علم به استقلالی و تبعی، لوح محفوظ و محو و اثبات، تفکیک بین معانی غیب و مانند آن.
مفاهیم ماهوی در نگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
ابراهیم شیرعلی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دیدگاه علّامه طباطبائی، هر علمی، حضوری یا مسبوق به حضور است. برای بیان یافته حضوری خود، از مفاهیم استفاده می‏کنیم. یافته حضوری با دو نوع مفهوم حکایت می‏شود: مفهوم ماهوی و مفهوم وجودی. مفاهیم ماهوی، حاکی از چیستی اشیا هستند و مفاهیم وجودی، حاکی از نحوه هستی آنها. علّامه طباطبائی کوشیده است تا با تکیه بر علم حضوری، چگونگی ساختن مفاهیم ماهوی را بررسی نماید و چنان‏که شهرت یافته، واقع‏نمایی و کاشفیت مطابقی آنها را اثبات کند. در این نوشتار سعی بر آن است تا با تقریری دیگر از بیانات علّامه طباطبائی، نشان داده شود که حتی با پذیرش علم حضوری، مفاهیم ماهوی از چیزی بیش از «مجموعه اثرات» حکایت می‏کنند. اثر وجودی دو پایه است، از یک‏سو، به مؤثر وابسته است و از سوی دیگر، به متأثر. تغییر وجودی مؤثر یا متأثر، نوع اثر و ماهیت منتسب به مؤثر را تغییر می‏دهد. با شناخت ویژگی‏های معرفت اثر ـ مؤثری، اعتقاد به ماهیت اشیا و کاشفیت مطابقی مفاهیم ماهوی، باید مورد بازاندیشی قرار گیرد.
تبیین فلسفی تربیت اخلاقی ریچارد رورتی و نقد ان از منظر اسلام با تاکید بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
مرضیه شجاعی باغینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین مبانی فلسفی رورتی در بحث تربیت اخلاقی متمرکز شده است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و نقد تطبیقی و با نگاهی تاریخی سعی بر آن داشته است که ریشه ها و مبانی نظرات رورتی درباره تربیت اخلاقی را با هدف یافتن راهی برای تربیت اخلاقی نسل حاضر جستجو نماید. این مهم با بررسی مبانی انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناسی رورتی آغاز گردیده و در دو بخش تبیین نظرات رورتی و نقد نظرات وی بر اساس نظریه اسلامی با تاکید بر آراء علامه طباطبایی پی گیری شد. نتیجه بدست آمده حاکی از آن است که نظریه تربیت اخلاقی رورتی، با اتکا بر پیش فرض های کثرت گرایی، رد متافیزیک، ضد الگو گرایی و اقتدار گرایی و هنجارشکنی از مقدسات و ارزش ها و بر پایه اصولی چون تقدم گفتمان، اجماع جمعی و دست یابی به همبستگی اجتماعی، زمینه ساز بروز مشکلات اخلاقی در جوامع کنونی گردیده است و در بخش دیگر این نظریات با نظریه اسلامی علامه طباطبایی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و نتایج حاصله از پژوهش آشکار می کند که تربیت اخلاقی مورد نظر اسلام در مبانی و اصول و اهداف و روش ها بر پایه توحید و توجه به مبانی متافیزیکی هستی انسان و ویژگی های فطری و درونی وی بوده و باعث سعادت و کمال جاودانی انسان می گردد.
احکام و قضایا نزد کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه حاضر در صدد است که دیدگاه کانت و علامه طباطبایی را در باب مباحث و مسائل مربوط به احکام و قضایا مورد بررسی قرار دهد و تصویری از جایگاه احکام و قضایا را در فلسفه ایشان آشکار سازد. کانت معتقد است که نقادی شناسایی را باید با احکام شروع کرد و شناسایی به معنای اصیل کلمه در رابطه‌ی اسنادی است که میان تصورات بوجود آمده است. از این رو باید مبنا را بر حکم گذاشت؛ چرا که استدلال هم در واقع چیزی جز حکم با واسطه نیست. از دیدگاه کانت، هنگام صدور احکام است که نقش فاهمه‌ی انسان در صورت‌بخشی به داده‌های خارجی دیده می‌شود و بنابراین بررسی و نقادی شناسایی نیز از احکام آغاز می‌شود. از سوی دیگر، علامه طباطبایی نیز معتقد است که در هر قضیه‌ای ما فقط با مجموعه‌ای از تصورات سروکار نداریم، بلکه قو‌ه‌ی مدرکه بر روی تصورات یک عمل خاصی نیز انجام می-دهد تا قضیه حاصل شود. این عمل همان ربط و پیوند دادن میان تصورات است، پس حکم به معنایی، همان ایجاد ارتباط بین تصورات و نقطه‌ی مهم در شناسایی است. با توجه به اهمیت بحث مذکور، ابتدا پیشینه‌ی بحث و پس از آن آراء هر کدام از این دو فیلسوف را در دو فصل جداگانه توصیف و تحلیل کرده و در فصل آخر با بررسی جنبه‌های مختلف حکم در نزد دو فیلسوف، از قبیل رویکرد معناشناختی، معرفت‌شناختی، هستی-شناختی، روان‌شناختی، منطقی و زبان‌شناختی به مقایسه‌ی دیدگاه‌های ایشان پرداخته‌ایم. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی استفاده شده و از منابع کتابخانه‌ای، به گردآوری اطلاعات پرداخته شده و پس از آن مقایسه و تحلیل صورت گرفته است.
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی در باب قوه و فعل در مقایسه با آراء ملاصدرا
نویسنده:
محمدامین بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر به ارائه ، تحلیل و بررسی دیدگاه های علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی در مقایسه با آراء ملاصدرا در باب قوه وفعل است . این گونه پژوهش ها نشان دهنده ی پویایی تفکر فلسفی در جهان اسلام است و تطبیق آراءحکیمان با یکدیگر خصوصاً فیلسوفان معاصر روشنگر نقش ویژه هر یک خواهد بود لذا این نمونه از پژوهش ها دارای اهمیت ویژه است . از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی قوه تعین ماده است اما استاد مصباح آن را از قبیل معقولات ثانیه فلسفی می داند که از حصول شرایط قبل از تحقق آن انتزاع می شود . حرکت از جمله مباحثی است که در حکمت متعالیه در ضمن قوه و فعل از آن بحث می شود ،بهترین تعریف حرکت تعریفی است که از ارسطو نقل شده و ملاصدرا و علامه طباطبایی آن را می پسندند اما استاد مصباح « تغیّر تدریجی » رامعرف حرکت می داند .وقوع حرکت درمقولات کم و کیف و أین و وضع مورد اتفاق همه حکماست و حرکت جوهری نیزمورد قبول این سه فیلسوف است لکن در برخی از مقولات از جمله متی ، فعل و انفعال اختلاف نظر وجود دارد .در این پایان نامه برای خواننده ی محترم آشکار می گردد که برخی از دیدگاه ها در مقایسه با آراء صدرالمتألهین کاملاً ابتکاری است مانند بحث حرکت در حرکت از نظر علامه و برخی دیگر صرفاً تحلیل بیشتر مبانی صدرایی است و برخی دیگر نیز به صورت مناقشه و ایراد به دیدگاه های ملاصدراست .
  • تعداد رکورد ها : 4215