جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 192
سعادت و شقاوت انسان از دیدگاه تفسیر المیزان
نویسنده:
زهرا ملاآقائیان بهنمیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله سعادت و شقاوت از مباحث بسیار مهم انسانی است که از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول داشته است. مفسران، محدثان، فیلسوفان و متکلمان، هر کدام به مناسبتی به این مبحث پرداخته‌اند. انسان دارای ساحت‌های وجودی و ابعاد وجودی مختلفی است. ساحت فطرت، ساحت ادراک، ساحت اراده، ساحت عمل از دیدگاه علامه طباطبایی، فعلیت یابی جنبه‌های وجودی با انجام فعل خاص خود، مایه آرامش و راه‌یابی انسان به کمال و سعادت است و عدم فعلیت قوا و شئون نفس، عامل از هم پاشیدن حیات انسانی و شقاوت. سعادت هر چیزی عبارت است؛ از رسیدن خیر وجودی آن‌چیز، تا به‌وسیله آن کمال خود را یافته و در نتیجه متلذذ شود. سعادت در انسان که موجودی است مرکب از روح و بدن؛ عبارت است از رسیدن به خیرات جسمانی و روحانی. مولفه‌های سعادت عبارت است از خیر، لذت، هدایت، کمال. مولفه‌های شقاوت عبارت است از؛ شر، ألم، ضلالت، نقص. عوامل سعادت به سه بخش عمده، بینشی، اخلاقی و رفتاری تقسیم می‌شود که ایمان، تفوا، تزکیه، عمل صالح ذیل آنها بحث می‌شود. نقطه مقابل یعنی عوامل شقاوت اموری هم‌چون؛ اعراض از یاد خدا، جهل و گناه می‌باشد. انسان در تمام کارهای ارادی‌اش، مختار و آزاد است. خداوند او را مختار آفریده و اراده کرده که او سعادت و شقاوت خویش را به دست خود رقم زند، اما آیاتی در قرآن هست که به ظاهر، آزادی و اختیار انسان را نفی می‌کند و تمام امور را به مشیت و اراده الهی موکول می‌داند. از نظر علامه طباطبایی، سعادت و شقاوت، اکتسابی است نه ذاتی. حکمت خداوند اقتضاء می‌کند که سعادت و شقاوت بشر بر اساس اختیار باشد. خدا راه اطاعت را که منتهی به سعادت بشر می‌شود و راه شقاوت را که منتهی به بدبختی او می‌گردد، برای او بیانکرد.
تکلیف اخلاقی از منظر قرآن در مقایسه با دیدگاه ایمانوئل کانت
نویسنده:
دلیر عبّاسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقيق حاضر به تحليل موضوع تكليف اخلاقي از منظر قرآن در مقايسه با ديدگاه ايمانوئل كانت مي‌پردازد. اين تحقيق در پي يافتن پاسخ سوألات زير است:1 ـ ديدگاه قرآن و كانت پيرامون واقع‌گرايي در ارزش‌هاي اخلاقي چيست؟ 2 ـ ديدگاه قرآن و كانت پيرامون اختيار و اراده‌ي انسان چيست؟ 3 ـ ديدگاه قرآن و كانت پيرامون ارزش‌هاي اخلاقي چيست؟ 4 ـ ضمانت اجرايي احكام اخلاقي از ديدگاه قرآن و كانت چيست؟5ـ ملاك مطلق بودن احكام اخلاقي از ديدگاه قرآن و كانت چيست؟ از نتايج اين تحقيق چنين برمي‌آيد كه:•قرآن و كانت هيچ‌كدام تكاليف اخلاقي را مرتبط با واقعيت نمي‌دانند. با اين تفاوت كه كانت منبع و سرچشمه‌ي احكام اخلاقي را عقل آدمي و قرآن آن را آفريدگار جهانيان مي‌داند.• قرآن معتقد به وجود اراده‌ي آزاد در انسان هست و كانت وجود اراده‌ي آزاد براي انسان را فرض مي‌‌گيرد و آن راشرط مكلّف بودن انسان مي‌داند.•كانت در ارزش‌هاي اخلاقي يك وظيفه‌گراست؛ ولي ديدگاه قرآن در اين رابطه سعادت‌گرايانه است.•كانت وجود خدا را براي پذيرش احكام اخلاقي از سوي انسان ، فرض گرفته و قرآن، خدا و نظام جزا و پاداش او را برترين ضمانت اجراي احكام اخلاقي محسوب مي‌كند.•كانت احكام اخلاقي را في حدنفسه احكامي مطلق مي‌داند؛ ولي قرآن اطلاق احكام اخلاقي را براساس مطابقت با فطرت توجيه مي‌نمايد. در انجام اين تحقيق از روش كتابخانه‌اي و براي گردآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات و داده‌ها از روش تحليلي- اسنادي استفاده شده است.
عصمت امام از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
طیبه مولایی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوعی که در این تحقیق بررسی شده است عصمت امام از دیدگاه فیلسوف بزرگ علامه طباطبایی(ره) است. شرایط لازم جهت امامت علم، افضلیت و عصمت است. علوم امام از منابع گوناگونی سرچشمه می‌گیرد که عبارت‌اند از: قرآن، وراثت پیامبر، ارتباط با فرشتگان الهی و روح القدس. علامه طباطبایی مرتبه‌ی عصمتی را که برای انبیاء مطرح کرده‌اند، همان را برای ائمه ثابت می‌دانند. عصمت امام باعث سلب اختیار نمی‌گردد وگر نه معصومین باید هیچ فضیلتی بر دیگران نداشته باشند، بلکه با داشتن عصمت باز اختیار ائمه به جای خود باقی است، رابطه‌ی عصمت با علم امام اینگونه است این علم در ائمه که اثرش همان بازداری انسان از کار زشت و واداری به کار نیک است دائمی و قطعی است و هرگز از آن تخلف ندارد، ادله‌ای که بر اثبات عصمت امام دلالت می‌کند به دو صورت می‌باشد ادله‌ی نقلی و ادله‌ی عقلی، ادله‌ی نقلی (آیات) شامل آیه‌ی ابتلاء (امامت)، آیاتی که کلمه‌ی امام را همراه با وصف هدایت به کار برده، آیه‌ی تطهیر و آیه‌ی اولوالامر می‌باشد. ادله‌ی نقلی (روایات) شامل حدیث ثقلین، حدیث سفینه‌ی نوح و احادیث دیگر می‌باشد، ادله‌ی عقلی شامل نقض غرض الهی، ائمه حافظ شرع، لزوم امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد. واژگان مهم و کلیدی: علم، امام، عصمت، اختیار، تنزیه، توفیق، صدق، امانت، تبلیغ
بررسی اکراه و آثار آن در طلاق و نکاح در مذاهب خمسه و حقوق موضوعه
نویسنده:
سلیمه خدابنده لو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اکراه، عبارت است از وادار کردن شخصی به انجام یا ترک فعل یا قولی و با تهدید حسی(زدن) یانفسی (هتک حرمت )صورت می گیرد.ارکان اکراه عبارتند از: مکرِه ،مکرَه ،مکرهٌ به و مکرهٌ علیه و درصورت تحقق شروط این ارکان اکراه صورت می گیرد.در اکراه، عامل خارجی انسانی شخص را مورد تهدید قرار می دهد و این عامل موجب تمایز اکراه از اضطرار می گردد .نکاح فضولی همانند نکاح مکرَه فاقد رضای یکی از دو طرف یا هر دو طرف می باشد.فقهای امامیه و اهل سنت نظریه صحت منوط به اجازه یا غیر نافذ و بطلان آن را مطرح می کنند،اما حقوق دانان آن را همچون نکاح مکرَه غیر نافذ می دانند.فقهای مذاهب درباره تاثیر اکراه بر نکاح اختلاف نظر دارند . حنفیه و حنابله با استناد به حدیث «ثلاث جدهن و هزلهن جد» معتقد به صحت نکاح اکراهی هستند اما فقهای امامیه با استناد به حدیث رفع نکاح اکراهی را غیر نافذ می دانند مالکیه و شافعیه با استناد به آیه 106سوره نحل و حدیث رفع معتقد به بطلان نکاح مکره هستند درحقوق ایران نیز باتوجه به ماده 1070قانون مدنی به تبعیت از فقه امامیه نکاح مکره را غیر نافذ می دانند .فقهای مذاهب خمسه و امامیه درباره تأثیر اکراه برطلاق نیز اختلاف نظردارند حنفیان طلاق مکره را به علت وجود اختیار علی رغم فقدان رضا صحیح می دانند؛ اما جمهور فقها (مالکیه /شافعیه /حنبلیه و امامیه ) قائل به بطلان طلاق اکراهی هستند . حقوق دانان نیز به علت فقدان اختیار طلاق مکره را باطل می دانند .طلاق فضولی نیز همچون طلاق مکرَه،از نظراهل سنت غیر نافذ است.وفقهای امامیه و حقوق دانان نظریه بطلان آن را مطرح می کنند.کلیدواژه :اکراه ،نکاح،طلاق، غیر نافذ، ،فضولی،اختیار،قصدورضا.
بررسی اختیارات حاکم اسلامی از منظر آیات و روایات در فریقین
نویسنده:
رسول ذوالفقاری تبار خراسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسلمانان بر این باورند که رسول‌خدا? گذشته از مقام نبوت، مقام امامت امّت اسلامی را نیز داشته و بر این اساس در مدینه اقدام به تشکیل حکومت اسلامی نموده و جامعه اسلامی را در همه ابعاد بر اساس اندیشه دینی رهبری نموده است ولی با ارتحال رسول‌خدا? با اینکه هم? مسلمانان بر این باور بودند که رسول‌خدا? باید جانشین داشته باشد ولی در شرایط و اختیارات حاکم اسلامی اختلاف پیدا کرده و به دو گروه عمد? شیعه و سنی تقسیم شدند. سوال اساسی این تحقیق این است که محدود? اختیارات حاکم اسلامی چیست؟ آیا شرایط و اختیارات حاکم اسلامی در هر دو نگاه یکی است یا ختلاف دارند و اگر اختلاف دارند علت آن چیست؟ این تحقیق که به روش اسنادی- تحلیلی انجام گرفته به این نتیجه رسیده است که پیروان اهل‌بیت? که به شیعه شهرت یافته‌اند جانشینان پیامبر را در دو دوره مورد توجه قرار داده‌اند: الف: دور? حضور معصوم?؛ در این دوره که جانشین پیامبر?، امام معصوم می‌باشد، همان شرایط عصمت و علم پیامبر? را که در پیامبر? معتبر می‌دانند را در جانشین پیامبر هم معتبر می‌دانند و همان اختیاراتی که برای رسول‌خدا? قائلند را برای این گروه که تعداد آنان دوازده نفر می‌باشند، قائلند.ب: دور? غیبت؛ در این دوره که بر اساس حکمت الهی امام معصوم? حضور محسوس ندارند، احکام اسلامی تعطیل نشده و جانشینان امام معصوم که از آنان به حاکم شرع‌‌، ولی فقیه و .. یاد می شود، لازم نیست شرط عصمت و علم لدنی را داشته باشند ولی نزدیکترین حالت به این شرایط را که همان عدالت و اجتهاد باشد باید دارا باشد و دربار? اختیارات او اختلاف دارند که به دو نظر عمده تقسیم می‌شوند. گروهی همانند امام خمینی? قائل به ولایت مطلقه فقیه با همان اختیارات رسول‌خدا? در اداره کشور می‌باشند و عده‌ای که چنین اختیارات مطلقی را برای فقیه قائل نبوده ولی اصل اختیارات را پذیرفته‌اند. شیعه این شرایط و اختیارات را در هر دو دوره با استناد به آیات قرآن، روایات اسلامی، عقل و سیر? نبوی و... اثبات می‌کند که با متون دینی سازگاری بیشتر دارد. و پیروان خلفا که به اهل سنت شهرت یافته‌اند چنین تقسیم بندی دوره‌ای را ندارند و علم لدنی و عصمت را در جانشین پیامبر لازم نمی‌دانند ولی در اختیارات حاکم اسلامی، چنان اختیاراتی قائل شده‌اند که برای خلفاء، حق‌تشریع قائل شده‌اند و در برابر نص اجتهاد کرده‌اند که در مواردی نتوانسته‌اند برای ادعای خود ادل?‌شرعی و عقلی اقامه کنند و تنها به ادله‌ای از قبیل مصالح مرسله و ... تمسک جسته‌اند که خود از مبنای شرعی و عقلی محکمی برخوردار نیستند.
جبر و اختیار از دیدگاه قرآن و کلام اسلامى
نویسنده:
ایوب اکرمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسى نظام مسئله جبر و اختیار که بخش انسانى قضا و قدر است، به ویژه از جنبه قرآنى و روایى آن، ضمن نیاز به مبادى تصورى موضوع در اصل متوجه مبادى تصدیقى آن مى‏باشد. مستندات نظریه‏هاى جبرى صفات خداوند مانند علم ازلى، خالقیت مطلقه، مشیت عام است. تقریر قرآنى و کلامى این آرا، و دلایل آنها و نشان دادن نقطه ضعف‏هاى دلایل ایشان همراه با تذکر به توالى و همگونى نتایج این نوع تقریرهاى ناصواب، و نیز پیش فرض‏هایى که دست مایه برداشت‏هاى ناصواب و آیات قرآنى و صفات الهى شده‏اند، در این نوشتار مورد بررسى قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی عصمت انبیاء (ع) از دیدگاه شیخ مفید و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر مهدوی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصمت انبیاء - علیهم السّلام- از جمله مسائل مهمّ و مطرح در ادیان الهی است، و در دین اسلام، وام‌دار قرآن کریم و سخنان پیامبر اسلام (ص) و ائمّه‌ی اطهار (ع) می‌باشد. عصمت، یک نیروی درونی یا به عبارت دیگر ملکه‌ی نفسانی است که انسان را از اشتباه و گناه حفظ می‌کند، با وجود این‌که بر آن قدرت دارد.شیخ مفید و علّامه طباطبایی از جمله کسانی هستند، که در مسئله‌ی عصمت پیامبران صاحب‌نظرند، و در تألیفات متعدّد خود از جنبه‌های مختلف این موضوع بحث نموده‌اند، از جمله این‌که عصمت چگونه ماهیتی دارد؟ انبیاء (ع) در چه مواردی معصوم‌اند؟ دلیل ضرورت عصمت برای ایشان چیست؟ و با وجود عصمت، تکلیف اختیار شخص معصوم چه می‌شود؟ که با بررسی و تحلیل سخنان شیخ مفید و علّامه طباطبایی در بحث عصمت انبیاء، به این نتیجه رسیدیم که ایشان وجوب عصمت را برای پیامبر یک ضرورت عقلی می‌دانند و البته دلایل عقلی و نقلی هم بر اثبات این ضرورت می‌آورند. عصمت از نظر مرحوم شیخ مفید، لطف و موهبتی الهی است، که شامل حال مکلَّف مى‌شود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مى‌دارد، با این که آن شخص قادر به انجام آن‌ دو است. و علّامه طباطبایی (ره) عصمت را نوعی علم خاصّ عنوان می‌کند که اثرش قطعی و تخلّف ناپذیر است و صاحب آن را به طور دائم از خطا و اشتباه حفظ می‌کند. هر دوی ایشان، اختیار را از ویژگی‌های عصمت برمی‌شمارند و قائلند که عصمت مستلزم تکلیف است و اختیار لازمه‌ی تکلیف. و این چنین، سازگاری میان عصمت و اختیار را تبیین می‌کنند.آن‌ها هم‌چنین قلمرویی برای عصمت انبیاء ذکر کرده و عصمت آن حضرات را در این مراحل به اثبات رسانده‌اند. که به طور کلّی مرحوم شیخ مفید (ره) پیامبر اسلام، حضرت محمّد (ص) را مطلقاً معصوم دانسته، امّا سایر انبیاء ممکن است قبل از نبوّتشان، صغیره‌‌ی سهوی که مایه‌ی بی‌اعتباری مرتکب آن نشود، انجام داده باشند. و علّامه طباطبایی (ره) تمامی انبیاء را مطلقاً معصوم می‌داند.
مبانی، لوازم و موانع کرامت انسانی از دیدگاه علامه طباطبایی و علامه جعفری
نویسنده:
پروانه زینالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین کرامت انسان مبتنی بر مبانی خاص خود است که مبانی متفاوت با توجه به تفاوت هستی شناسی و انسان شناسی ، لوازم متفاوتی دارد علامه طباطبایی و علامه جعفری به عنوان دو فیلسوف الهی با استفاده از مبانی عقلانی و وحیانی به تبیین خدا محورانه از کرامت انسان قائلند که تمام کرامت انسان در ارتباط با خدا و حرکت به سوی او معنا می شود در اکثر مبانی این دو فیلسوف اشتراک دارند برخی از مهمترین این مبانی عبارتند از :دارا بودن روح الهی،خلافت الهی،اختیار، اراده و...؛روشن است که اشتراک در مبانی ، لوازم مشترکی نیز در پیش دارند.آنچه می تواند میان این دو فیلسوف در این موضوع فاصله اندازد تنها در روش تحلیل و اثبات مبانی و لوازم است. کرامت انسان مورد قبول در اندیشه این دو فیلسوف با موانعی بیرونی و درونی مواجه می شود.علامه جعفری انسان را در نایل شدن به کرامت با موانع شیطانی سه گانه ابلیس که وجودی خارجی دارد و نفس خود انسان وانسان های پلیدتر از شیطان محاصره می بیند.علامه طباطبایی نیز به این موانع اذعان دارند.
بررسی و نقد اندیشه کلامی غزالی درباره نسبت اراده الهی با اختیار و اراده انسان
نویسنده:
بهزاد ناوکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش‌حاضر، مفهوم اراده انسان و اراده خداوند و مسائل مربوط به آنها را در آثار غزالی جستجو می‌کند و عهده‌دار بررسی و نقد اندیشه‌کلامی غزالی درباره نسبت بین اراده الهی با اختیار و اراده انسان می‌باشد. این پژوهش، پس ازگذر از مقدمات لازم در زمینه اراده انسان و اراده خداوند از لحاظ وجودشناسی و معناشناسی در اندیشه متفکران مسلمان، به تبیین و بررسی اندیشه‌ی‌ کلامی غزالی در این باب پرداخته است. غزالی صفت اراده را هم برای انسان و هم برای خداوند اثبات می‌نماید. وی برای اراده انسان اهمیت ویژه-ای قائل است و آن را عامل امتیاز انسان از حیوان دانسته است و بر نقش آن به عنوان یکی عوامل سازنده‌ی «افعال اختیاری» تأکید نموده است. وی همچنین، خداوند را مرید دانسته و معتقد است که اراده حق‌تعالی صفتی است که یکی از دو طرف فعلی را که امکان وقوعش است، تخصیص می‌دهد. غزالی دربار? چگونگی نسبت بین اراده‌ الهی با اختیار و اراده انسان به هیچ یک از دو نظریه «جبرمحض» و «اختیارمطلق» معتقد نیست، بلکه «نظریه‌کسب» را از اشاعره اتخاذ نموده و کوشیده است تا تفسیر معقولی از آن ارائه دهد که اشکالات تفاسیر سابق را نداشته باشد. او در تفسیر «نظریه‌کسب» بر این باور است که فاعل حقیقی در همه افعال خداوند است و انسان تنها محل اراده و اختیاری است که خداوند در او می‌آفریند. به تعبیر دیگر، او قدرت و اراده انسان را در خلق و ایجاد فعل بی‌اثر می‌داند و بر این باور است که فقط قدرت و اراده خداوند منشأ خلق و صدور فعل است و نقش انسان تنها مقارنت با حدوث اراده و قدرتی است که از جانب خداوند در او حادث می‌شود.اگر چه غزالی تلاش کرد که ایرادهای وارده بر «نظریه‌کسب» را در تفسیرش برطرف نماید، به‌گونه‌ای که هم با آیات قرآن کریم سازگار باشد و هم با مبانی خود او ناسازگاری نداشته باشد، لکن موفق به این امر نشد. از این رو اندیشمندان مسلمان با تکیه بر همین ناسازگاری‌ها، نظریه او را مورد نقد قرار داده‌اند.
مبانی انسان شناختی کرامت انسان از دیدگاه اسلام با نگاه به مبانی حقوق بشر غرب
نویسنده:
ابجد کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه اسلام، انسان از کرامت و شرافت ویژه‌ای برخوردار است. کرامت انسان به لحاظ انسان‌شناختی، بر یک سری مبانی استوار است که از حیثیت والای انسان در هستی حکایت می‌کند. انسان کریم در اسلام برترین مخلوق خداوند معرفی شده است مخلوقی که به جهت داشتن روح الهی، خرد و برخورداری از نعمت‌های مادی ومعنوی، در جهت قرب الهی سیر می‌کند. انسانِ با شرافت و کرامت، در این سیر به هدف والا می‌اندیشد؛ خود را اسیر دنیای محدود و فانی نمی‌سازد؛ اکتفا به لذت‌های وهمی را ظلم به رسالت انسانی خویش می‌داند و از هرگونه غرور و خودخواهی می‌گریزد؛ همت خویش را با ارزش‌های الهی همگون نموده و کرامتی بالاتر از کرامت ذاتی یعنی کرامت ارزشی را کسب می‌کند. اما حقوق بشر غرب، مبانی متفاوتی با آنچه برای کرامت انسان از دیدگاه اسلام دارد را تعریف می‌کند. در مبانی حقوق بشر غرب، که زیر بنای فکری آن را اندیشه‌هایی از قبیل اومانیسم، حقوق طبیعی، پوزیتویسم و پراگماتیسم، تشکیل می‌دهد؛ همه انسان‌ها به واسطه قدرت عقل و اختیاری که دارند، از یک نوع کرامت ذاتی و سلب نشدنی برخوردارند. انسان در اندیشه غرب موجودی مستقل، متکی ‌به‌خود و دارای موجودیتی از آنِ خود تلقی شده است که به هیچ قدرتی وابسته نبوده و از هیچ نیروی مافوق استمداد نمی‌جوید. در این پایان نامه، ضمن بررسی مبانی انسان شناختی کرامت انسان، به ارزیابی مبانی حقوق بشر غرب می‌پردازیم که براساس دیدگاه اسلام، مبانی همچون اومانیسم، پوزیتویسم و پراگماتیسم که مبنای فرهنگ غرب در حقوق بشر شده است، مورد نقد قرار می‌گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 192