جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 314142
معناداری گزاره های دینی
نویسنده:
صادق زمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
در قرن هفدهم به بعد تجربه گرایی روزبروز رواج بیشتری پیدا می کرده و در اوایل قرن بیستم همپای تجربه گرایی توجه به منطق هم رشد می کند. تا اینکه در دهه ‎30 قرن بیستم عده ای از دانشمندان، ریاضی دانان، فیلسوفان و ... در شهر وین دور هم جمع می شوند و یک تشکل عملی را به وجود می آورند، که به حلقه وین شهرت یافت و مکتب پوزیتیویسم منطقی رهاورد آن تشکل می باشد. آموزه اصلی آن، توجه وافر و شدیدی به تجربه بود. و تجربه را تنها معیار شناخت واقعیتها می دانستند. بدین شکل که هر گزاره ای اگر محتوای آن از طریق تجربه قابل تحقیق و آزمون نباشد آن گزاره از واقعیت خبر نمی دهد. لذا این گزاره بی معنا است. اما اگر محتوای آن گزاره، به لحاظ تجربی تحقیق پذیر باشد، چنین گزاره ای از واقعیت خبر می دهد. لذا معنادار خواهد بود. و معنارداری امری مقدم بر صدق و کذب است. یعنی هر گزاره ای که معنادار باشد قابل صدق یا کذب است. سخن بی معنا قابلیت صدق و کذب ندارد. بر این اساس مدعیات دینی و متافیزیکی و ... چون به لحاظ تجربی تحقیق پذیر نمی باشند در این صورت بی معنا هستند. و محتوای گزاره های دینی و متافیزیکی و ... غیر واقعی و پوچ و مهمل است.پوزیتیویستها ابتدا تحقیق پذیری را در اثبات پذیری شدید و سپس در تاییدپذیری و عاقبت در ابطال پذیری خلاصه کردند. اما در مقابل این دیدگاه عکس العملهای مختلفی صورت گرفت که عبارتند از:الف- عده ای معیار اثبات پذیری را پذیرفته و گزاره های دینی را تحقق پذیر می دانستند مانند جان هیک با این تفاوت که معتقد بود اثبات در جهان آخرت تحقق پیدا می کند.ب- عده ای معیار پوزیتیویستها را رد نمودند و گزاره های دینی را معنادار و معرفت بخش محسوب می کنند. مانند متکلمین سنتی.ج- عده ای معیار تحقق پذیری را رد نمودند اما خود معیار دیگری بنام کارکرد وضع کردند که هر سخنی که دارای کاربرد باشد معنار دار است و زبان دین کارکرد خاص خودش را دارد پس معنادار است. ولی کارکردی احساسی و عاطفی دارد. براساس این دیدگاه گزاره های دینی معرفت بخش نمی باشند. این معیارها معیارهایی واقعی نیستند بلکه بیشتر به یک قرارداد یا پیشنهاد شباهت دارند تا یک معیار و مرز حقیقی. مکتب پوزیتیویسیم تقریبا تا اواخر دهه پنجاه به حیات خود ادامه داد و عاقبت از درون تهی شد و به تاریخ فلسفه پیوست./
معرفت شناسی در فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسن معلّمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ضرورت پرداختن به مسائل معرفت شناسی و پاسخ به شبهه های مربوط به آن، پیش از هرگونه «هستی شناسی» قطعی است و این کار مهم، تلاش های گوناگونی را می طلبد از جمله این تلاش ها، نگاهی تاریخی به معرفت شناسی و بررسی سیر تطوّر آن به منظور دستیابی به انواع شبهات و معضلات و گونه های مختلف جواب و راه حل های آن برای رسیدن به واقع است. بررسی سیر این مبحث در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی ضرورت دارد; ولی هر کدام نوشتاری مستقل را می طلبد و دقّت و موشکافی خاصّ خود را اقتضا میکند. به لحاظ این که در فلسفه اسلامی، تاکنون کار مستقلّی در این زمینه صورت نگرفته، این بحث را در فلسفه اسلامی مطالعه و بررسی کرده و برای بریده نبودن این سیر از زمینه های پیشین خود، نگاهی مختصر و گذرا به معرفت شناسی در غرب افکنده، و بخش اوّل این رساله به معرفت شناسی در فلسفه غرب اختصاص داده ایم. از آن جا که مورّخان فلسفه، ابتدای فلسفه را از شش قرن پیش از میلاد می دانند و سوفسطائیان را نخستین متفکّران در این زمینه به شمار می آورند، این بخش سیر مختصر خود را از آن جا آغاز می کند. در فصل اوّل، نظریات پارمیندس، گزنوناس از یونان باستان و سپس سوفسطائیان و ادلّه آن ها بررسی، و پس از آن، سقراط، دموکرتیس، افلاطون، ارسطو، رواقیان، اپیکور و شکّاکان و شبهات دهگانه آن ها و نوافلاطونیان نقد شده است.در فصل دوم، معرفت شناسی در قرون وسطا (در فلسفه مسیحی) را مورد بحث قرار داده و نظریّات اگوستین، بویس، روسلان، آبلار، راجر بیکن، اکویناس، و اکام را گزارش کرده ایم.در فصل سوم، معرفت شناسی در فلسفه جدید بررسی، و نظریّات دکارت، اسپینوزا، لایب نیتز، فیلسوفان تجربی (لاک، بارکلی، هیوم) نقد شده اند. و سرانجام به نظریّات کانت پرداخته ایم. بخش دوم به معرفت شناسی در جهان اسلام اختصاص یافته، و از کندی، فارابی، ابن سینا، غزالی، فخر رازی، شیخ اشراق، خواجه نصیرالدّین طوسی و ملاّصدرا سخن رفته و آرای ایشان در باب معرفت شناسی مورد دقّت و ارزیابی قرار گرفته است. در بخش سوم، فیلسوفان پس از ملاّصدرا مورد توجّه هستند و نظریّات علاّمه طباطبایی(رحمه الله)، استاد مطهری و استاد مصباح در باب علم و معنای آن، انواع مفاهیم، بدیهیات، اصل علّیت و ارزش شناخت تحلیل و بررسی شده اند و سرانجام، سیر معرفت شناسی در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی بیان شده است و نتیجه گرفته ایم که فلسفه غرب در مجموع به سمت عدم امکان مطابقت ذهن با واقع و در نهایت، تبیین به عدم امکان آن (در فلسفه کانت) پیش رفته است; امّا در فلسفه اسلامی، حلّ مشکلات شناخت در رسیدن به واقع و تبیین توان عقل در رسیدن به واقع اتقان کافی دارد.
منابع درآمد حکومت در فقه امامیه
نویسنده:
فرشته خالقی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
قطعا هر نظام حکومتی به منظوراداره امورمملکت به منابع درآمدمالی، که بتواند جوابگوی نظام اقتصادی آن کشور باشد نیازمند است. بنابراین در قوانین مربوط در هر نظام باید پیش بینی منابع درآمد به عمل می آید. بدیهی است که اسلام از این امر مهم غافل نبوده است. این نوشتار در طی بررسی تحلیلی منابع درآمد مالی اسلام که از طریق قرآن و روایات در کتب فقهی به طور مفصل مورد بحث قرار گرفته است. زکات، خمس، انفال، وقف، خراج و جزیه از جمله این منابع می باشند.
معرفت از دیدگاه دکارت
نویسنده:
سید حسین کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معرفت ،از مباحث اصلی تفکر فلسفی بوده واز قدیم مورد توجه فیلسوفان قرار گرفته است. در این مسیر از شروع تفکر عقلی تا کنون همه دانشمندان به نحوی نگرشی معرفتی درباره همه امور از جمله (خدا، جهان، انسان) داشته اند. از جمله فیلسوفانی که به این مهم پرداخته و معرفت از مباحث عمده فلسفه وی می باشد رنه دکارت است. وی معرفت را به لحاظ تحولات علمی زمان خویش مورد بررسی قرار داد. او سعی کرد تا مبانی معرفت را از قلمرو ماوراء طبیعت به درون فکر بشر سوق دهد و پایه های آن را در تفکر درون ذات و خودآگاهی انسان مستقر سازد. دکارت به پیروی از افلاطون، معرفت را به دست آمدنی می داند، به شرط آنکه همانطور که افلاطون می گفت خطاناپذیر کلی، یقینی و واقعی باشد و این معرفت شامل ادراک حسی نخواهد بود. وی به شیوه استاد خود افلاطون، معرفت را امری عینی ،کلی و عقلانی می دانست. پس شناخت حقیقی را شناختی می دانست نامتغیر و جاودانه که فقط از طریق عقل امکان پذیر است. دکارت از بنیانگذاران مکتب عقل گرایی در فلسفه غرب است . در معرفت شناسی او ذهن ، روح و عقل مقدم بر جسم است و عالم عقلانی رامقدم بر عالم جسمانی تلقی می کرد. تأثیرات اندیشه او را در معرفت شناسی می توان در پیروانش مثل لایب نیتس و اسپینوزا و مالبرانش و . .. دنبال کرد. تجربه گرایان یا آمپریست ها بر خلاف عقل گرایان متوجه جنبه مادی فلسفه دکارت شدند و این جنبه از فلسفه وی را بسط د ادند و منشا همه شناخت های آدمی را حس وتجربه دانستند. از نمایندگان این مکتب می توان بیکن ، لاک، بارکلی و هیوم را نام برد. از دیدگاه دکارت مهمترین و بنیادی ترین ابزار شناخت برای آدمی عقل یا تعقل است؛ و تنها عقل است که می تواند ما را به شناخت حقیقی و یقینی برساند. دکارت با ارائه تصویر جدیدی از کارکرد عقل که کاملا با روح عصر جدید نیز سازگار است، اروپائیان را قادر ساخت تا باتبعیت ازروش وی ،نه تنها در فلسفه بلکه در ریاضیات ، علوم طبیعی و سایر علوم به موفقیت های چشمگیری دست یابند. در این پایان نامه سعی شده تا سیر معرفتی آراء این فیلسوف برجسته در راستای تحول انقلاب علمی اروپا مورد مداقه و بررسی قرار گیرد. انقلاب دکارتی بیشتر متوجه متدولوژی جدید در زمینه معرفت شناسی است .تحول فکری اونقطه عطفی در تاریخ فلسفه غرب است که با « ارغنون جدید» روح تازه ای به درون آن دمیده شده بود. این پایان نامه شامل یک مقدمه و سه فصل است. در مقدمه زندگی وآثار علمی دکارت به طور مختصر بیان شده است. در فصل اول بحث متدولوژی و ارغنون جدید ، در فصل دوم مبانی معرفت شناسی دکارت و در فصل سوم استنتاج مطالب کلی فصول مورد ارزیابی ونقد و تحلیل قرار می گیرد.
معرفت و شناخت از نظر لایبنیتس
نویسنده:
فرشته عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معرفت شناسی بحثی سهل و متنع است که از ابتدای حیات بشر تاکنون مطرح بوده است . تاریخ عقاید انسانی را می توان یکی از منابع برای پیشرفت و توسعه شناخت دانست . برای اهمیت این موضوع همین دلیل کافی است که سرانجام سایر بخشهای دیگر فلسفه خود به شناخت شناسی باز می گردد . فلاسفه را از این لحاظ به دو دسته کلی اصالت عقلیان و اصالت تجربیان تقسیم کرده اند . لایبنیتس یکی از فلاسفه اصالت عقل است . او معرفت را عبارت از خود ایده ها می داند نه تطابق و عدم تطابق ایده ها . او معتقد است هر کس ایده ای داشته باشد ، معرفت دارد . از آنجائی که او قائل به منادهای مستقل بود معتقد به ادراکات فطری برای منادها بود . او معتقد بود تمام موجودات حتی حیوانات ، گیاهان و جمادات دارای ادراک هستند ولی تفاوت آنها در درجة وضوح و ابهام آن ادراکات است . او ادراکات را از نظر وضوح و یا ابهام به معرفت مبهم ، روشن ، آشفته ، متمایز ، ناکافی ، کافی ، نمادین و شهودی تفسیم می کند . خداوند مناد منادهاست که در بالاترین حد دارای ادراکات واضح و متمایز و لایتناهی است . انسان و خدا به مرحله ادراکِ ادراک نیز می رسد . لایبنیتس معتقد بود تمام جوهرها دارای ادراک و تلاش و تمایل هستند . از این رو او آنها را روح نامید . ولی از آنجائی که احساس چیزی بیش از ادراک ساده است نام مناد یا انتلکا برای جوهرهای ساده کافی است . روح به منادهایی اطلاق میفشود که ادراک آنها مشخص تر و همراه با حافظه است . لایبنیتس سعی داشت رابطه جسم و روح را از طریق اصل هماهنگی پیشین بنیاد که یکی از اصول هشتگانه فلسفه اوست حل کند و معتقد بود نظام عالم از پیش توسط حق تعالی منظم و مقرر شده است . فلسفه لایبنیتس بر مبنای اصول هشتگانه هو هویت ، عدم تناقص ، مساوات ، محال بودن ترجیح بلامرجع ، امور غیر متمایز ، جایز نبودن طفره ، اتصال و پیوستگی ، جهت کافی و هماهنگی پیشین بنیاد استوار است . برخی از فلاسفه از جمله لاک در مورد مسئله معرفت و ادراکات فطری لایبنتیس بر او ایراداتی داشته اند که لایبنیتس تلاش به پاسخگویی داشته است.
معناشناسی جهان های ممکن و منطق معرفت
نویسنده:
فاطمه قاسم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
بحث جهان های ممکن از جمله مباحثی است که منطق دانان ، فیلسوفان تحلیلی ، کسانی که به معناشناسی منطق موجهات می پردازند به آن توجهی ویژه مبذول نموده اند. این مفهوم اولین بار توسط لایب نیتس مطرح گردید ، کاربرد جهان های ممکن در دیدگاه لایب نیتس عمدتا مربوط به حوزه الهیات بود پس از این که منطق موجهات توسط لوئیس منقح گردید کریپکی برای ارائه معناشناسی صوری منطق موجهات ، از مفهوم جهان های ممکن استفاده کرد. در خصوص این مفهوم دیدگاه های موافق و مخالفی وجود دارد که دیدگاه موافقان به دو دسته کلی تقسیم می شود :امکان گرایی و فعلیت گرایی .مهمترین نماینده دسته نخست دیوید لوئیس است ،پلانتینگا نیز شاخص ترین چهره فعلیت گراست. در دیدگاه امکان گراها همه جهان های ممکن موجود هستند و سایر جهان های ممکن با جهان کنونی تفاوت نوعی ندارد،آنها قائل به رابطه همتایی بین جهان های ممکن و افراد ممکن هستند ولی فعلیت گراها جهان های ممکن را امور انتزاعی می دانند و تنها جهان بالفعل را جهان واقعی می دانند و قائل به رابطه اینهمانی بین جهان های ممکن و افراد ممکن هستند. منطق معرفت یکی از منطق های توسعه یافته است که در آن دربارة مفهومهایی چون علم ،باور،توجیه، قطعیت و نسبت این مفهوم ها با یکدیگر و اصلهای حاکم بر آنها بحث می شود.منطق معرفت بر الگوی منطق موجهات پی ریزی شده است. این منطق دارای دو بخش عمده منطق دانایی و منطق باور است. منطق معرفت با کتاب "علم و باور " هین تیکا پا به عرصه وجود گذاشت و بر مبنای عبارت "می داند که" یا" باور دارد که" پی ریزی گردید. منطق دانایی و منطق باور دارای بخش محمولی و بخش گزاره ای هستند و در منطق دانایی سیسستم های S 5 ‎,S‎ 4 ‎,T,K‎ و درمنطق باور سیستم های S 5 ‎,S‎ 4 ‎,D,K‎ با اصول موضوعه مشخص ارائه شده اند.
مرز تفکر و سخن درباره خدا (با تکیه بر متون عقل و نقل)
نویسنده:
مجید توسلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امروز بحث از دین و جایگاه آن در زندگی بشر و حدود و میزان دخالت آن در امور مختلف جامعه انسانی، معرکه آراء است . در این میان بحث از خدا، تصویر وشناختی که بشر از خدا دارد، اساسی ترین رکن در بررسی وشناخت دین بوده و رسالت سنگین متدین برای معرفی صحیح خداوند بر همگان آشکارر و واضح است. بدیهی است که برای انجام دادن صحیح این امر نباید از روشها و تلاشهای متفکران و اندیشمندان در حوزه ها و نحله های مختلف ومتمایز فکری غافل بود و قطعاً مطالعه و بررسی تفکرات و ثمره تلاش های آنان می تواند راه گشای متفکران امروز باشد. ما در این رساله به بحث پیرامون مرز و قلمرو تفکر و سخن درباره خداوند از دیدگاه عقل و مکاتب عقلی اعم از کلامی، فلسفی وعرفانی پرداخته و سپس دیدگاه آیات و روایات را در این خصوص (هرچند بصورت مختصر) مورد بحث وبررسی قرار داده ایم تا درخلال این مباحث به تبیین مرزهای تفکر وتکلم درباره خداوند ور وشن کردن منطقه های برون مرزی و درون مرزی آن از دیدگاه عقل و نقل دست یابیم.
مبانی فلسفی منطق فِرِگه و نقد و بررسی آن
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این تحقیق، چهار فصل دارد: فصل های اوّل و دوم به کلّیات و روش و مراحل تحقیق پرداخته، و در فصل سوم، زندگی علمی فِرِگه، برنامه ها و اهداف فکری و فرهنگی او بررسی، و نشان داده شده که وی در پی تحکیم مبانی ریاضیات بوده است و برای این هدف، درصدد بوده ریاضیات را بر منطق مبتنی کند و بدین جهت، لازم دیده است که ابتدا، خودِ منطق منقّح شود. مباحث منطقی او بر مبانی فلسفی خاصّی مبتنی است که در فصل چهارم، سه مبنا در قالب شش بخش مورد تحقیق و نقد و ارزیابی قرار گرفته است: 1. نقد فرگه از روان شناسی گری: او با روان شناسی گری در منطق به شدّت مخالف بود. در نظر او، موضوع منطق یعنی اندیشه، و صدق و کذبش بی زمان و بی مکان است و ازلاً و ابداً به نحو عینی در خارج از اذهان موجود بوده، به یک اندازه در معرض شهود انسان ها قرار دارد. 2. بررسی و نقد نظریه فرگه در نقد روان شناسی گری: به گمان ما، فرگه در پرهیز از روان شناسی گری به نحوی که توضیح میدهد، به خطا میرود; زیرا موضوعات منطقی، عینی و مستقل از ادراک نیستند; بلکه تصوّر و تصدیق از حیث حکایت، موضوع منطق هستند که قائم به ذهن انسانند. این ادراکات گرچه از حیث وجود شخصیاند، از حیث کشف، مستقل از مدرک اند; بدین جهت، جایی برای نسبیت و انتقال ناپذیری معرفت باقی نمیماند. 3. معنا و مدلول: بحث دیگری که در این جا مطرح شده، تمییز بین معنا و مدلول است. فرگه به سبب مشکلی در قضیه اتّحادیه، به وجود معنای مغایرِ با مدلول، برای لفظ قائل شده است: لفظ، معنا را بیان و از طریقش بر مدلول دلالت میکند. 4. بررسی و نقد نظریه فرگه درباره معنا و مدلول: به نظر ما، معنای لفظ در اسم های خاص، همان مدلول خارجی است و در غیر اسم های خاص، طبیعتِ آن شیء یعنی محکی تصوّرِ متناظر با لفظ شمرده می شود که وجودش از ذهن و خارج اعمّ; ولی در خارج به وجود مصادیق است. نظریه فرگه مقبول نیست; زیرا او دلیل کافی بر مدّعایش * و معمّای قضیه اتّحادیه به نحو دیگری حلّ می شود. دلالت جمله بر صدق و کذب نادرست است. 5. تابع و شیء: فرگه عناصر موجود در قلمروهای لفظ، معنا و مدلول را به دو دسته ناقص و کامل تقسیم می کند. او اسم خاص را کامل و مفهوم واژه را ناقص میداند. مدلولِ اسم خاص، شیء، و مدلولِ مفهوم واژه، مفهوم نامیده می شود. شیء هرگز محمول قرار نمی گیرد، و صرفاً موضوع یا بخشی از محمول واقع میشود. مفهوم واژه، هرگز موضوع قرار نمیگیرد. 6. بررسی و نقد نظریه فرگه درباره تابع و شیء: به نظر ما، تفکیک تابع و شیء به نحوی که فرگه تعریف کرده، نادرست است. هم اشیاء، محمول قرار می گیرند و هم مفاهیم و توابع، موضوع می شوند. همان طور که خود فرگه در مقام سخن گفتن از توابع و مفاهیم به همین نحو عمل میکند و توجیه هایی را که در حلّ پارادوکس مفهوم و شیء آورده، ناتمام است. ارجاع قضیه حملی کلّی به شرطی نیز ناتمام است; زیرا نمیتواند از مفهوم واژه در قضیه شرطیه در ناحیه موضوع استفاده نکند و سرانجام فصل پنجم به خلاصه فصول گذشته و ارائه پیشنهادهای مورد نظر درباره موضوع اختصاص یافته است.
مرزهای ارتباط با بیگانگان از دیدگاه مذاهب اسلامی
نویسنده:
ناصرشعبانی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف پژوهشگر : ارائه آراء فقهای اسلامی براساس مقتضیات زمان - تطبیق و مقارنه ی فقه مذاهب مختلف اسلامی در راستای ایجاد وحدت و تفاهم هرچه بیشتر پیروان مذاهب اسلامی - پاسخ گویی به شبهات و اشکالات وارده در مورد ناتوانی و عجز فقه اسلامی در حل مشکلات اجتماعی عصر کنونی. ضروت تحقیق : با توجه به بسط روز افزون ارتباطات در جهان کنونی و گسترش بیش از پیش روابط مسلمانان با بیگانگان و به تبع آن لزوم نیاز به پاسخگویی چگونگی این روابط به ویژه بعد از پیروزی انقلاب و افزایش شمار نو مسلمانان٬ لذا تبیین آراء و نظرات فقه اسلامی راجع به حریمهای روابط از ضروریات انکار ناپذیر است. روش پژوهش : در تحقیق حاضر از شیوه ی کتابخانه ای و فیش برداری و ایجاد رابطه ی منطقی بین مطالب استفاده شده است. نتیجه کلی : اسلام خواستار رابطه ی مسالمت آمیز و دوستانه ی پیروانش باهمه ی غیرمسلمانان است. اما در ایجاد و شدت و ضعف آن یا ترک رابطه حریمها و مرزهای مشخصی را نیز فرا روی مسیر مسلمانان قرار می دهد. اصولا اصل اولی بر ایجاد رابطه است نه ترک آن مگر در مواردی محدود که رابطه با اصول و ضوابط حاکم در تعارض باشد
مقایسه نظریه امامت در کلام اسماعیلیه و شیعه اثنی عشری
نویسنده:
زینب زارعی یالقوز آغاجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این رساله که به روش کتابخانه ای است، هدف بررسی مقایسه مسئله امامت از دیدگاه شیعه اثنی عشری و اسماعیلیه می باشد . این دو فرقه شیعی نزدیک ترین فرق شیعه از نظر اعتقادی می باشد و وجوه مشترک این دو فرقه، بیشتر از موارد اختلاف آنها می باشد. اگر تشیع دوازده امامی و هفت امامی مقایسه شود می توان گفت: این دو مذهب وجوه مشترکی در عقاید کلامی دارند. نزدیکی فکری آنها در مسائلی چون وجوب و ضرورت امام، عصمت امام، وظایف و شئون امام و مسئله ولایت مورد انکار هیچ کس نیست. فرق کلی میان شیعه دوازده امامی و شیعه اسماعیلی این است که اسماعیلیه معتقدند که امام به دور هفت گردش می کند و نبوت در حضرت محمد ختم شده است. در تغییر و تبدیل در احکام شریعت، بلکه ارتفاع اصل تکلیف خاص به قول باطنیه مانعی ندارد، برخلاف شیعه دوازده امامی که حضرت محمد را خاتم انبیاء می داند و برای او دوزاده وصی و جانشین قائلند و ظاهر شریعت را معتبر و غیرقابل نسخ می دانند و برای قرآن کریم هم ظاهر و هم باطن اثبات می کنند.
  • تعداد رکورد ها : 314142