جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336023
تأثیر مبانی هستی‌شناسی بر شناخت در فلسفه صدرایی
نویسنده:
عبدالله حسینی؛ استاد راهنما: مجید میردامادی؛ استاد مشاور: جواد رقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه صدرایی به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین نظام‌های فلسفی اسلامی، ارتباط عمیقی میان هستی‌شناسی (Ontological) و شناخت‌شناسی (Epistemological) برقرار می‌سازد. در این نظام، ملاصدرا با استفاده از اصولی مانند اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و وحدت وجود، به تبیین فرآیند پویای شناخت انسان از جهان می‌پردازد دستاوردهای جدید ملاصدرا در حوزه‌ی شناخت از دیدگاه رئالیستم؛ که شناخت را انطباق ادراک با واقعیت عینی خارجی، ایدئالیستم؛ که شناخت را مبتنی بر ایده‌ها و تصورات ذهنی و پروگماتیستم؛ که شناخت را مبتنی بر عملکرد و کاربرد مفاهیم می‌داند فراتر رفته و با پیوند عین و ذهن، هم واقعیت را به‌عنوان یک امری اصیل و مستقل از ذهن می‌پذیرد و هم به تأثیرگذاری ذهن در شناخت از طریق صور علمیه و اتحاد عاقل و معقول اذعان دارد. آنچه در این منظومه فکری مشهود است اتخاذ مبانی متمایز ملاصدرا در حوزه هستی‌شناسی و شناخت است محور اصلی بحث در نوشتار حاضر تأثیرات مبانی هستی‌شناسی بر شناخت نزد ملاصدرا، به‌صورت توصیفی و تحلیلی می‌باشد. اهمیت مسئله مزبور ازاین‌روست که در حکمت متعالیه، شناخت از واقعیت و حقیقت تنها به ادراکات حسی یا خیالی محدود نمی‌شود؛ بلکه به نحوی عمیق‌تر با هستی و مراتب آن پیوند می‌خورد. ازاین‌رو، فهم دقیق تأثیرات مبانی هستی‌شناسی بر مسئله شناخت، می‌تواند دیدگاه نوینی درباره نحوه شناخت و دریافت حقیقت در این نظام فلسفی ارائه دهد. سرانجام رساندن این تحقیق در شش فصل بوده که هر یک از فصول به بررسی تمام جوانب یک موضوع خاص پرداخته است. نتیجه‌ی به‌دست‌آمده اینکه؛ نظام هستی‌شناسی ملاصدرا با اصولی نظیر اصالت وجود، وحدت وجود، حرکت جوهری و تشکیک وجود چارچوبی منسجم و پویا برای شناخت فراهم می‌آورند که در آن شناخت تابع مراتب وجودی و در فرآیندی از تکامل دائمی است.
بررسی اصطلاحات عرفانی در فیه ما فیه مولانا و معارف بهاء ولد
نویسنده:
علی میرزائی؛ استاد راهنما: هادی شمیل پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بررسی اصطلاحات عرفانی در دو اثر مهم فارسی، «فیه ما فیه» مولوی و «معارف» بهاء ولد، نشان‌دهنده رویکردهای متفاوت ولی مکمل در بیان مفاهیم عرفانی است.در فیه ما فیه مولوی، عرفان به‌واسطه تمثیل‌ها و نمادهای ساده و در عین حال عمیق بیان شده است. مولوی با زبانی روان، عامیانه و بی‌تکلف، مفاهیم پیچیده عرفانی مانند طلب، رضا، فنا، شوق محبت، شکر، استغراق، اوراد، عنایت، محو و قرب را به مخاطب منتقل می‌کند. وی از تمثیل‌ها برای مصداقی کردن مفاهیم ذهنی بهره می‌گیرد و این تمثیل‌ها عمدتاً در سه حوزه خداشناسی، انسان‌شناسی و هستی‌شناسی جای می‌گیرند که بیشترین تمرکز بر انسان‌شناسی و عرفان و معرفت است. در این اثر، زبان عرفانی مولوی ساده به نظر می‌رسد اما با پیچیدگی‌های باطنی همراه است که بیانگر چالش بین تن و روح و شیوه‌های رهایی از تعلقات دنیوی است.در معارف بهاء ولد، زبان عرفانی ویژگی‌های خاصی دارد که شامل آهنگین بودن، آشنازدایی، متناقض‌نمایی، محاوره‌ای و عامیانه بودن، تاویل‌گرایی، رمز و نمادگرایی، معنویت‌گرایی و روایت‌گری است. بهاء ولد در این کتاب، تجربه‌های روحانی خود را با زبانی خاص و گاه پیچیده بیان می‌کند اما اغلب با تمثیل‌های ساده و قابل فهم، مفاهیم عرفانی را آشکار می‌سازد.به طور خلاصه، هر دو اثر با بهره‌گیری از زبان تمثیلی و استعاری، مفاهیم عرفانی را به گونه‌ای بیان کرده‌اند که هم برای اهل ذوق و هم برای مخاطبان عام قابل فهم و جذاب باشد. مولوی بیشتر بر تمثیل‌های کوتاه و مصداقی تأکید دارد، در حالی که بهاء ولد از زبان پیچیده‌تر و استعاره‌های نمادین‌تر بهره می‌برد که نشان‌دهنده تجربه‌های عرفانی عمیق و متنوع اوست. این بررسی نشان می‌دهد که اصطلاحات عرفانی در «فیه ما فیه» و «معارف بهاء ولد» هر دو نقش مهمی در انتقال مفاهیم عرفانی دارند، اما از نظر سبک و ساختار زبانی تفاوت‌هایی دارند که بازتاب‌دهنده دیدگاه‌ها و تجربیات عرفانی متفاوت این دو عارف بزرگ است.
امکان خودآگاهی هوش مصنوعی از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
غلامرضا صداقتی؛ استاد راهنما: مهدی ذاکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هوش مصنوعی از زمان معرفی رسمی در سال 1956، پیشرفت‌های چشمگیری داشته و توانسته است در حوزه‌های خاصی از توانایی‌های شناختی انسان پیشی بگیرد. با این حال، مسئله خودآگاهی و احساسات در ماشین‌ها همچنان موضوعی بحث‌برانگیز در فلسفه و علوم شناختی است. از یک سو، دیدگاه‌هایی وجود دارند که با استناد به پیشرفت‌های فناوری، امکان ظهور خودآگاهی در ماشین‌ها را پیش‌بینی می‌کنند. از سوی دیگر، مخالفان با تأکید بر ماهیت غیرمحاسباتی آگاهی انسان، امکان تقلید آن توسط ماشین‌ها را ناممکن می‌دانند. ملاصدرا، فیلسوف اسلامی، خودآگاهی را مرتبه‌ای از وجود می‌داند که در سیر تکاملی نفس از طریق حرکت جوهری تحقق می‌یابد. این پژوهش با اتکا به چارچوب حکمت متعالیه، به بررسی این پرسش می‌پردازد که این پژوهش با اتکا به مبانی حکمت متعالیه، به بررسی امکان تحقق خودآگاهی برای هوش مصنوعی می‌پردازد و نیز امکان تعمیم مفاهیم و تعابیر فلسفیِ علم حضوری، تکوّن هویت وجودی انفسی و حرکت جوهری و درنهایت امکان شکل‌گیری خودآگاهی برای هوش مصنوعی را بررسی و تحلیل می‌نماید. اهمیت موضوع خودآگاهی در هوش مصنوعی از جنبه‌های فنی، علوم شناختی و فلسفی مورد تاکید قرار می‌گیرد. چالش‌های فنی در شبیه‌سازی خودآگاهی، امکان تحقق آن، تأثیرش بر توسعه فناوری‌های آینده و نقش آن در تعامل انسان و ماشین، همگی نشان‌دهنده ضرورت بررسی این موضوع هستند. این پژوهش با بررسی مبانی حکمت متعالیه (مانند اصالت وجود، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول و تجرد نفس) و مقایسه آن‌ها با ساختار و قابلیت‌های هوش مصنوعی، به این نتیجه می‌رسد که هوش مصنوعی فعلی فاقد حالات ذهنی واقعی و علم حضوری است و تنها قادر به تقلید رفتاری از انسان می‌باشد. مبانی حکمت متعالیه می‌توانند الهام‌بخش طراحی سیستم‌های هوش مصنوعی بیولوژیک شوند، اما انطباق کامل آن‌ها با ساختار مادی-الگوریتمیک ماشین با چالش‌های جدی مواجه است. دستیابی هوش مصنوعی به خودآگاهی، به رغم دشواری عقلی و عملی، ناممکن مطلق تلقی نمی‌شود، اما وقوع آن منوط به شرایطی فراتر از صرف توان تکنولوژیک است.
تحلیل محتوای سوره سبأ
نویسنده:
مژگان سیدی؛ استاد راهنما: زهرا صرفی؛ استاد راهنما: فاطمه علایی رحمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
برخی از سوره‌های قرآن دارای آیاتی به ظاهر پراکنده هستند که برای یافتن پیوستگی آیات و غرض واحد سوره که به همان دلیل نازل شده‌اند، نیاز دارد از روش‌های نوین از جمله تحلیل محتوا استفاده شود. پژوهش حاضر با بهره‌گیری از رویکرد تحلیل محتوا، سوره سبأ را مورد بررسی قرار داده است. در همین راستا، نخست در بخش کمی مضامین سازمان‌دهنده، پایه و فراگیر سوره سبأ استخراج شد و در بخش کیفی هم‌گرایی محتوایی و موضوعی مضامین استخراج شده، تبیین گردید. بررسی انجام شده نشان می‌دهد، سوره سبأ دارای سه مضمون فراگیر خدا‌شناسی، معاد‌شناسی و رسول‌شناسی است. مضمون خدا‌شناسی، بیشتر مباحث را به خود اختصاص داده است و دارای مضامین فرعی 1- صفات الهی 2- عدم شایستگی شرکای الحاقی 3- آیات الهی 4- انبیاء کارگزاران الهی 5- عامل گمراهی تبعیت ابلیس، است. همچنین برخی از صفات الهی مانند حکیم، خبیر، حفیظ و... در این مضمون تبیین شده است و اینکه فقط خدای یکتا سزاوار پرستش است. دربخش معاد‌شناسی، وقوع قیامت را حتمی و ضروری می‌داند؛ همچنین وضعیت مشرکان را در قیامت توصیف می‌کند و شامل زیر مجموعه های آن: چیستی معاد، انکار قیامت، منکران قیامت، پاسخ به منکران و فرجام انکار است. دو مبحث خدا‌شناسی و معاد‌شناسی، 89 درصد مباحث سوره را در‌بر دارد و در واقع مباحث معاد‌شناسی بر اساس خدا‌شناسی بیان شده است که نشان‌دهنده اهمیت خدا‌شناسی می‌باشد. رسول‌شناسی، 11 درصد و بخش کوچکی از سوره را به خود اختصاص داده است، این مضمون فراگیر شامل مضامین پایه : نیاز انسان به هدایت الهی، منشأ وحی، مزد رسالت، هشدار از عذاب قیامت، جاودانی و جهانی بودن رسالت خاتم و غلبه مطلق می باشد.
جایگاه صبر در اخلاق اسلامی
نویسنده:
معصومه اسدی؛ استاد راهنما: زهرا شریف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
صبر در لغت به معنای حبس، در تنگنا و محدودیت قرار دادن و باز داشتن نفس از اظهار بی تابی و بی قراری دانسته اند. در فرهنگ اخلاقی صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که عقل و شرع اقتضاء می کند و بازداشتن از آنچه که عقل و شرع نهی میکند. صبر در اخلاق اهمیت والایی دارد و اکثر علمای اخلاق به آن اهمت داده و برای آن تعاریفی ارائه کرده اند. نگارنده در این تحقیق برآن است که به برسی معنا و اقسام صبر از دیدگاه حکمای اسلام از منظر اخلاق فلسفی، عرفانی، نقلی بپردازد. علم اخلاق در نزد اندیشمندان اسلامی با سه گرایش اصلی مطرح میگردد. نخستین گرایش در نزد اندیشمندان اسلامی گرایشی فلسفی است که این مکتب اخلاقی، بیشتر بر محور تئوری اعتدال می چرخد. این شیوه اخلاقی عمدتاً با پذیرش و تأثیر پذیری از نظریه «اعتدال» و «حدّ وسط»، در مقابل «افراط» و«تفریط» تلاش می کند تا تمام خوبی ها و بدی های اخلاقی را در قالب این فرمول ، توجیه و تبیین نماید. «اعتدال» به عنوان معیار کلی برای فضیلت اخلاقی است و«افراط» و «تفریط»، مشخصه رذیلت اخلاقی می باشد. کتاب جامع السعادات اثر مرحوم نراقی بیشتر بر اساس این مکتب نوشته شده است. ایشان در این کتاب، پس از تعریف صبر و اقسام واسامی آن، خط اعتدال در صبر و ضد آن را در موارد مختلف مشخص می کند و می نویسد: «صبر عبارت است از ثبات و آرامش نفس در سختی ها و بلاها و مصائب، و پایداری و مقاومت در برابر آنها، به طوری که از گشادگی خاطر و شادی و آرامشی که پیش از آن حوادث داشت بیرون نرود، و زبان خود را از شکایت و اعضاء خود را از حرکات ناهنجار نگاه دارد.» و این همان صبر بر مکروه و ناخوشایند است که ضدّ آن جزع است. دومین گرایش در نزد اندیشمندان اسلامی بررسی اخلاق از نظر عرفان است و به اخلاق عرفانی مشهور است. اخلاق عرفانی، اخلاقی است که عرفاء و متصوفه، مروج آن بوده اند. این نوع اخلاق بیشتر تکیه بر تربیت اخلاقی و سیر و سلوک دارد و تلاش های زیادی را برای ترسیم یک نظام تربیتی و تعیین مبدأ و مقصد آن و منازل و مراحل در بین راه و وسایل و لوازم مورد احتیاج در هر منزل، داشته اند. این اخلاق، بیشتر به تربیت اخلاقی با ابزار محبت تأکید دارد. خواجه نصیرالدین طوسی با این نگاه، صبر را در باب سوم کتاب «اوصاف الاشراف» قرار داده است. باب سوم این کتاب در سیر و سلوک و در طلب کمال و بیان احوال سالک است. ایشان صبر را پس از منزل خلوت، تفکر، خوف و حزن و رجاء آورده است و پس از صبر، شکر را مطرح کرده است. آیت الله جوادی آملی در کتاب مراحل اخلاق در قرآن (که شرح کتاب اوصاف الاشراف است) صبر را مقام یازدهم از مقامات عارفان و مراحل سیر و سلوک آورده است. سومین گرایش در نزد اندیشمندان اسلامی بررسی اخلاق از منظر شریعت است که به اخلاق نقلی یا شرعی معروف است، در حقیقت قواعد اخلاقی را از قرآن و حدیث استخراج نموده و بدون استفاده از دیگر علوم تنها به دستورات شرعی در حوزه اخلاق اکتفا میکنند.بهترین نمونه اخلاق شرعی را می توان در کتاب اخلاق محتشمی نوشته خواجه نصیرالدین طوسی ملاحظه کرد که در چهل باب نوشته شده است و باب دهم ان به صبر و شکر اختصاص دارد. در روایات اسلامی سه قسم صبر ذکر شده است صبر بر اطاعت و صبر بر معصیت و صبر بر مصیبت. منظور از صبر بر اطاعت ایستادگی در برابر مشکلات فرمان خداست یعنی بر اطاعت فرمان الهی در نماز و روزه و حج و جهاد و ادای واجبات مالی مثل خمس و زکات صابر و شکیبا باشید. منظور از صبر بر معصیت آن است که آدمی در برابر شعله های آتش شهوت و هیجانه ای برخاسته از هوی و هوس ایستادگی کند و خودش را از سوختن در آن آتش حفظ کند و اگر حفظ نکند طوفان شهوات، ایمان و پاکی و صداقت را از بین می برد. منظور از صبر بر مصیبت آن است که آدمی در طول زندگی در برابر حوادث دردناکی که با آن روبه رو می شود صبر و شکیبایی را از دست ندهد.
بررسی تطبیقی شعر عرفانی ابن عربی و امام خمینی
نویسنده:
فاضل رفیعی؛ استاد مشاور: ابوالفضل سجادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فرهنگ‌ها و اندیشه‌های انسان‌ها بر روی یکدیگر تأثیرگذار هستند. ادبیّات فارسی جدای از آن‌که بر ادبیّات جهان تأثیر گذارده است و نقش پررنگی برای بشریّت ایفا نموده است، ولی خود نیز متأثر از زبان‌های و اندیشه‌های ملل دیگر قرار دارد. یکی از تأثیرگذارترین ادیبان در حوزه ادبیات عرفانی، ابن عربی است که با ترجمه آثارش به فارسی و زبان‌های دیگر نقش او نمایان‌تر می‌شود. ادبیات فارسی اگر یک مضمون بارز داشته باشد، درون‌مایه عرفانی است. در این پژوهش به روش کتابخانه‌ای و فیش برداری در ادبیات تطبیقی، سعی شد تا تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از شعر ابن عربی در اشعار امام خمینی مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش، ده مضمون عرفانی که عبارتند از: عشق، وحدت وجود، حقیقت محمّدیّه یا انسان کامل، توبه و إنابه، تقوی و ورع، زهد، فقر، صبر، توکّل و رضا در اشعار ابن عربی و امام خمینی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌های ما در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه‌ای، این است که: مخاطب اشعار ابن عربی، بیشتر سالکان راه حق و مخاطب اشعار امام خمینی، بیشتر عامّه مردم به حساب آورده شده‌اند. در جمع بندی هر ده موضوع اختلاف نظری میان مضمون عرفانی مشاهده نشد، مگر در مضمون ولایت و حقیقت محمّدیّه .ابن عربی جایگاه ولایت را برای خودش بعد از پیامبر و حضرت عیسی قائل است در حالی که در شعر امام خمینی تنها امامان شیعه این جایگاه را دارند. تأثیر ابن عربی و اندیشه‌های او بر فکر تمامی شاعران عارف فارسی زبان، مشهود است. امام خمینی همانطور که گفته شد، در جوانی علاقه‌مند به ابن عربی بودند و آثارشان را مطالعه و مورد نقد قرار می‌دادند؛ به همین خاطر افکار صوفیانه ایشان بعدها در اشعار امام خمینی نمایان شد. در بررسی دواوین شعری ابن عربی و امام خمینی با توجه به فقیه بودن این دو ادیب، تأثیرپذیری‌شان از قرآن که سرچشمه عرفان است، مشهود نمود، بنابراین تأثیرپذیری ابن عربی و امام خمینی از قرآن هم در طول پژوهش با استناد به آیات قرآن ذکر شد.
بررسی انتقادی نحوه خوانش ملاصدرا از روایات اسلامی در خداشناسی (با تکیه‌ بر شرح اصول کافی)
نویسنده:
علیرضا آزادگان؛ استاد راهنما: رضا برنجکار؛ استاد مشاور: مهدی عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله به نقد خوانش ملاصدرا از روایات اسلامی در زمینه خداشناسی باتوجه‌به مبانی فلسفی او پرداخته شده است. به چند دلیل عمده از جمله مورد وثوق بودن کتاب شریف اصول کافی، دسترسی بلاواسطه به آخرین نظرات و خوانش ملاصدرا از روایات به دلیل شرح او بر این کتاب به‌عنوان آخرین اثر او، شرح ملاصدرا بر اصول کافی به‌عنوان منبع اصلی این رساله مورداستفاده قرار گرفته است. به دلیل ساختار انتقادی این رساله، مسائل را در سه باب شناخت خدا، اسماء و صفات الهی و افعال الهی تقسیم نموده و ابتدا به بیان احادیث هر باب پرداخته و سپس خوانش ملاصدرا از آن روایات را مطرح نموده و در انتها به نقد و بررسی خوانش او پرداخته‌ایم. در این رساله سعی شده است نقدهای وارد به خوانش ملاصدرا را در سه دسته عمده جای دهیم؛ دسته اوّل نقدهای موسوم به نقد خوانشی است که مستقیماً به خوانش او از روایات و برداشت او از معنا و مفهوم ظاهری روایات، مستقل از مبانی فلسفی او برمی‌گردد. دسته دوم نقدهای مبنایی است که مبانی فلسفی او سبب تعارض در خوانش از روایات شده است و دسته سوم نقدهای اصطلاحاً بِنایی است که به تعارض نحوه خوانش او از روایات با مبانی دیگر او می‌پردازد. از جمع این نقود می‌توان به این نتیجه رسید که نحوه خوانش ملاصدرا از روایات اسلامی در بعضی موارد فاصله معناداری با دیدگاه نظام وحیانی دارد؛ از مهم‌ترین دلایل این فاصله می‌توان به تـأثیر سابقه فلسفی و مشرب عرفانی که ملاصدرا متأثّر از آن بوده است اشاره کرد که سبب شده با جهت‌گیری فکری در بسیاری از موارد سعی نماید نظرات خود را به‌نوعی تطبیق و یا در برخی از موارد تحمیل بر روایات کند، درحالی‌که اگر بی‌طرفانه دیدگاه طرفین بررسی شود، بیان معصومین با دیدگاه او در بسیاری از موارد نه‌تنها تطبیق بلکه بسیار فاصله دارد.
بررسی تطبیقی ضرورت و ویژگی های حکومت دینی از دیدگاه امام خمینی (ره) و حسن البناء
نویسنده:
محمد مطلبی؛ استاد راهنما: ابوالحسن نواب؛ استاد مشاور: مهدی فرمانیان آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امام‌خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی در ایران و حسن البناء به عنوان موسس سازمان اخوان‌المسلمین از مدافعان اسلام سیاسی و تشکیل حکومت دینی در عصر حاضر بوده اند، اما هر یک به چه دلیل به ضرورت تشکیل حکومت دینی رسیده و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی وسیاسی یک جکومت دینی را بر اساس چه شاخصه هایی برشمرده و کدام یک از ویژگی ها را از دیگر شاخصه ها برجسته تر می دانند؟ اشتراکات و افتراقات این دو رهبر بزرگ اسلام سیاسی و مدافع تشکیل حکومت دینی در این زمینه چیست؟ رساله حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و با مطالعه آثار این دو اندیشمند و تحلیل داده های استخراجی از آثار ایشان با روش توصیفی تحلیلی نشان می‌دهد امام خمینی (ره) ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را به عنوان یک نیاز فطری بشر مطرح کرده، اما حسن البنا، ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را بدیهی گرفته و بیشتر بر اجرای احکام اسلامی تاکید دارد. ویژگی‌های فرهنگی حکومت امام‌ خمینی و حسن‌البنا را می‌توان در تأکید مشترک آنها بر ایجاد یک جامعه واقعاً اسلامی مبتنی بر اصول بینشی توحیدی، ارزش‌‌ هویت اخلاقی افراد و پایبندی به آموزه‌های جاودانه اسلامی مشاهده کرد. در حیطه ویژگی‌های اجتماعی حکومت دینی نیز امام‌خمینی و حسن‌البنا بر ادغام ارزش‌های دینی در حکومت، ترویج عدالت‌اجتماعی و مشارکت فعال جامعه در فرآیندهای ملی و غیرملی تاکید دارد. در حوزه ویژگی های سیاسی الگوی امام‌خمینی که ریشه در مفهوم توحید و ولایت دارد، از اداره ابعاد سیاسی جامعه تحت نظر فقیهی که دارای اختیارات شرعی و قانونی است، دفاع می‌کند. در مقابل حسن‌البنا، بر ضرورت رویکرد تدریجی و کل نگر برای ایجاد حکومت‌اسلامی تاکید کرد. دیدگاه البنا حول‌محور اصلاحات اجتماعی و آموزش ارزش‌های اسلامی در میان مردم در حال چرخش است. او از یک نظام سیاسی دفاع می‌کند که منعکس کننده اصول اسلام باشد و در عین حال وحدت در امت اسلامی را مورد ترویج قرار‌دهد.
آموزه های تربیتی قصص انبیاء در سوره مبارکه هود با تأکید بر دیدگاه تفاسیر «الکاشف» و «فی ظلال القرآن»
نویسنده:
محبوبه مستعلی زاده؛ استاد راهنما: علی محمد میرجلیلی؛ استاد مشاور: محمد مهدی خیبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اهداف دین اسلام به عنوان کاملترین، بالاترین و جامع‌ترین دین، هدایت و تزکیه و تربیت انسان و رساندن او به مقام والای انسانی (تقرب به درگاه الهی) است و قرآن کریم تربیت از نظر لغوی مصدر باب تفعیل از ریشه «ربی» و به معنای از قوه به فعل رساندن، رسیدگی وپرورش دادن و در شرایط رشد قرار دادن است و از نظر اصطلاح علوم تربیتی به معنای فراهم کردن زمینه برای از قوه به فعل رساندن افراد است و در واقع هنر تغییر رفتار انسان است. به عبارتی، تربیت برانگیختن استعدادها و قوای گوناگون و پرورش انسان است که طبعاً با تلاش و دلسوزی همراه با صبر و تحمل بسیار همراه است. کامل‌ترین کتاب تربیتی و اخلاقی است که در آن اهداف و روش‌های تربیتی در ابعاد فردی و اجتماعی بیان شده است. هدف انبیاء الهی از تربیت، رشد فضایل و دوری از رذایل در جامعه بشری و رساندن انسان‌ها به معرفت و خداشناسی کامل بوده و به تعبیر قرآن، انبیاء مأمور به تعلیم و تربیت انسان‌ بوده‌اند: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِکَ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یزَکِّیهِم‌» (بقره/ 129) و برای تربیت و رشد و تعالی بشر از جان و آبروی خود مایه گذاشتند و در این راه از هیچ تلاشی مضایقه نکردند. تربیت از مهمترین وظایف انسان‌ها نسبت به خود: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیکُمْ أَنْفُسَکُم‌» (مائده/ 105): «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید.» و اطرافیان است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَه» (تحریم/ 7): «ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید. قرآن کریم در سوره‌های مختلف از پیامبران الهی و تلاش آنان در راه تربیت افراد جامعه سخن به میان آورده است که از جمله آنها، سوره مبارکه هود است. در این سوره از آیات 71 تا آخر سوره از پیامبرانی چون حضرت نوح(ع)، حضرت هود(ع)، حضرت صالح(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت لوط(ع)، حضرت شعیب(ع)، حضرت موسی(ع) و پیامبر اکرم (ص) و تلاش آنان در راه تربیت قوم خود سخن به میان آمده است. با توجه به آنکه انبیای الهی الگوی بشر هستند و تنها برای قوم و قبیله خود الگو نبوده‌اند، بلکه برای همه امت‌‌ها و برای همه زمان‌ها می‌توانند الگوی مناسب باشند، این پژوهش تلاش دارد تا با مطالعه و تدبر در آیات سوره مبارکه هود و با استفاده از تفسیر «الکاشف» به عنوان یکی از تفاسیر مهم تربیتی شیعه و تفسیر «فی ظلال القرآن» به عنوان یکی از تفاسیر مهم تربیتی اهل سنت، آموزه های تربیتی مطرح در قصص انبیاء در سوره هود (شامل اصول و روش های تربیتی) را به بحث بگذارد. به عبارتی، ضمن تبیین اصول تربیت از دیدگاه انبیای الهی، روش‌های تربیتی پیامبران و مراحل آن را مورد بحث قرار دهد. قابل ذکر است که انتخاب این دو تفسیر از آن جهت است که هر دو از کتب تفسیری تربیتی شیعه و اهل تسنن است که آیات نورانی قرآن را با تکیه بر ابعاد تربیتی آنها شرح داده‌اند. تفسیر الکاشف از جمله تفاسیر تحلیلی و اجتهادی در مکتب شیعه محسوب می‌شود. نویسنده در این تفسیر، سعی کرده قرآن را با زبان روز و برای نیازهای فکری، اجتماعی و تربیتی مردم معاصر تبیین کند و از تفسیر به رأی پرهیز کرده و کوشیده با استناد به روایات معتبر شیعی و با بهره‌گیری از عقل و اجتهاد، به تبیین مفاهیم قرآنی بپردازد و با نگاهی روزآمد، به مسائل دینی، اخلاقی، تربیتی و اجتماعی بشر معاصر می‌پردازد. این تفسیر از جایگاه مهمی در میان تفاسیر معاصر شیعه برخوردار است. تفسیر "فی ظلال القرآن" اثر سید قطب نیز از تأثیرگذارترین تفاسیر تربیتی و اجتماعی اهل سنت است که نگاهی عمیق به مفاهیم اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و سیاسی قرآن دارد و با نثری ادبی و عاطفی، برای تربیت اسلامی در عصر معاصر نوشته شده است. قابل ذکر است که در این نوشتار به تشابه و تفاوت دیدگاه این دو مفسر نیز پرداخته خواهد شد. میان دو تفسیر «الکاشف» و «فی ظلال القرآن» در تبیین آموزه‌های تربیتی قصص انبیاء اشتراک‌هایی مانند تأکید بر ایمان، مقاومت و دعوت الهی وجود دارد؛ اما تفاوت‌هایی در نوع تأکید بر مسائل سیاسی و اجتماعی دیده می‌شود. هر دو تفسیر از قصص انبیاء برای تبیین الگوهای تربیتی پیامبران بهره می‌گیرند، ولی دیدگاه مغنیه بیشتر بر تربیت فردی و اخلاق اجتماعی و دیدگاه سید قطب بیشتر بر تربیت حماسی و مبارزه با طاغوت متمرکز است. در تبیین شخصیت پیامبران، مفسر «الکاشف» بیشتر به ویژگی‌های اخلاقی و معرفتی آنان می‌پردازد، درحالی‌که نویسنده «فی ظلال»، بر پیامبران به‌عنوان رهبران انقلابی تأکید دارد.
شاخصه‌ها و مصادیق مروت در روایات اهلبیت
نویسنده:
مهدی احمدی؛ استاد راهنما: رحیم سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مفاهیم بنیادین در اخلاق اسلامی، «مروت» است که نقش مهمی در تربیت فرد و ساختار جامعه ایفا می‌کند. با وجود حضور پررنگ آن در متون روایی، بررسی نظام‌مند و تحلیلی شاخصه‌ها و مصادیق مروت در روایات کمتر صورت گرفته است. این پژوهش در پی پاسخ به این مسئله است که مروت در روایات اسلامی چگونه تعریف شده و چه شاخصه‌ها و مصادیقی برای آن برشمرده شده است. هدف آن، تبیین ابعاد معنایی، اخلاقی و اجتماعی مروت و بررسی آثار و کارکردهای آن در رفتار فردی و جمعی مسلمانان است. روش پژوهش، توصیفی‌تحلیلی است و با استفاده از منابع معتبر حدیثی و تفسیری، به تحلیل مروت پرداخته شده است. مروت در روایات، با عقل، دین‌داری، عدالت، حیا، پیروی از سیره اهل بیت: گره خورده و در قالب رفتارهایی چون عفو، سخاوت و یاری رساندن، راستگویی، وفای به عهد، و صبر نمود می‌یابد. مروت، در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی، به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتقای اخلاق اجتماعی و کاهش ناهنجاری‌های فرهنگی نقش سازنده‌ای ایفا می‌کند. همچنین تقویت الگوهای رفتاری اهل بیت:در موضوع مروت می‌تواند به بازسازی اخلاق عمومی جامعه اسلامی کمک شایانی نماید .
  • تعداد رکورد ها : 336023