جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1813
بررسی واژه نعمت از منظر تأویل در قرآن و روایات معصومین
نویسنده:
سیدمحسن مصطفوی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نعمت خوش‌گواري زندگي و نيكوبودنِ حال و مرحمت و به معني احسان و نيكي است كه خداوند بر بندگانش عطا فرموده و غيرقابل شمارش است. نعمت‌ها به دو نوع دنيوي و اخروي تقسيم مي‌شوند كه شامل نعمت‌هاي مادي مانند خانواده، آفرينش و… و معنوي مانند هدايت، نصرت و الطاف الهي و… مي‌شود. انسان‌ها خود تعيين‌كنندۀ ميزان بهره‌مندي از نعمت‌هاي دنيوي هستند ولي فقط اهل ايمان و عمل صالح بهره‌مندان از نعمت‌هاي اخروي‌اند انسان‌ها در قبال اين نعمت‌ها موظف به پذيرش اصول دين، سپاسگزاري و انجام فرامين الهي هستند. حال براي شناخت عميق‌تر و دقيق‌تر واژه‌هاي نعمت بايد به آيات و روايات ائمه رجوع كنيم و آن‌ها را از منظر تأويل بررسي كنيم تا بتوانيم وظايف خود را در قبال آن‌ها به درستي انجام دهيم. تأويل در بسياري از روايات در برابر تنزيل قرار گرفته است كه تنزيل همان معناي روشن آيات با توجه به فضاي اجتماعي زمان پيامبر است و تأويل با توجه به واقعيات خارجي هر زمان، معناشناسي قرآن است و تأويل نيز از مقولۀ علم است و آموختني كه در روايات بسياري آمده پيامبر تأويل قرآن را از خداوند مي‌آموخت و به علي آموزش مي‌داد و امامان معصوم نيز تأكيد دارند كه در شناخت بطن قرآن و تأويل آن بايد به مكتب اهل بيت مراجعه كرد و به تفكر و تدبر در آن‌ها پرداخت. با بررسي برخي آيات دربارۀ واژۀ نعمت به اين مسئله پي مي‌بريم كه نعمت در ظاهر معاني مختلفي دارد ولي بر اساس روايات و تأويل آيات نعمت وجود معصومين به ويژه نعمت ولايت آنان است كه كامل‌ترين مصداق نعمت در قرآن است.
بررسی تأویل عناصر آفاقی به انفسی در تفاسیر عرفانی مهم عرفانی (قرن‌های دوم تا پایان پنجم هجری)
نویسنده:
سمیراسادات فرزادفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده تفسیر و تأویل همواره از موضوعات مهم و قابل‌تأمل درباره قرآن در بین متفکران مختلف جهان اسلام بوده است؛ بدین‌صورت‌که این مهم ریشه در برخی از آیات قرآن کریم، سخنان پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع)، اهل بیت علیهم‌السلام، صحابه و پس از آن در سخنان مفسّران عرفانی قرن دوم به بعد دارد. با ظهور تفسیر منسوب به امام صادق(ع)، اولین اثر مکتوب محوری آن دوره، جریان رشد و تطور مشرب عرفانی در تفسیر، آشکار وسبب غنی‌سازی واژگان فنی در عرفان شده است؛ به‌طوریکه زمینه ظهور تفاسیرعرفانی مانند تفسیر القرآن العظیم تستری، حقائق التفسیر سلمی و لطائف الإشارات قشیری و دیگر تفاسیر عرفانی را فراهم آورده است.مهم‌ترین مبنایی که عرفا در تفسیر عرفانی خود به آن تکیه می‌کنند، این نکته است که قرآن به‌رغم تنزّل از آن حقیقت والای خود ، به عبارات ظاهری محدود نمی‌گردد؛ بلکه در ورای این عبارات ظاهری، دارای مراتب معنایی باطنی و رمزی است که این یکی از اشتراکات تفاسیرعرفانی می‌باشد؛ هرچند همگی در تأویلات باطنی خود از یک شیوه پیروی نمی‌کنند. همچنین وقتی سخن از تأویل عناصر آفاقی به عناصر أنفسی در تفاسیر عرفانی می‌شود، هرآنچه را که در عالم ظاهر(آفاق) و عالم باطن(أنفس) است، دربرمی‌گیرد. در این پژوهش به بررسی عناصر آفاقی و چگونگی تأویل آنها به عناصر أنفسی در تفاسیر مهم عرفانی قرن‌های دوم تا پایان پنجم هجری، به شیوه توصیفی – تحلیلی پرداخته شده است.پژوهش حاضر، تأویل عناصر آفاقی به أنفسی در تفاسیر مهم عرفانی قرنهای دوم تا پایان پنجم هجری، در بر گرفته است. همچنین در بیان وجه اشتراک تفاسیر مهم عرفانی قرن‌های دوم تا پایان پنجم هجری قمری با یکدیگر باید گفت، همگی به ظاهر و سپس به باطن قرآن پرداخته و به دنبال تأویلی از قرآن بوده‌اند که از راه تفکر مستقیماً قابل درک نبوده و از راه لفظ قابل بیان نیست. و در باب وجوه افتراق این تفاسیر، تفسیر منسوب به امام صادق(ع)، تفسیر تستری، تفسیر سلمی، سوره‌ها و آیات قرآن به‌صورت گزینشی و نامنظّم آمده است؛ اما در تفسیر قشیری، مفسّر به‌طور منظّم و به کل قرآن پرداخته است.واژگان کلیدی :قرآن ، تأویل ، تفسیر ، تفاسیر عرفانی ، آفاق ، أنفس ، عرفان
الاهیات لیبرال پروتستان مسیحی با تاکید بر آراء آلبرشت ریچل
نویسنده:
نرگس صادقی گویا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسیحیت از ابتدای پیدایش خود تا رسیدن به دوره مدرن تحولات بزرگی را پشت سر گذاشته ؛ تحولات تاریخیای که عمدتا در زمینه داگما ها رخ داده است. دوره شکل گیری داگماها یا به بیانی دوره آبایی، مهمترین دوره فکری در مسیحیت است. آباء کلیسا با دفاع اصولی خود از مسیحیت، نظام فکری آن را شکل دادند. در این بین شوراهای کلیسایی از قبیل شورای نیقیه، کالسدون، و ... که به ضرورت تشکیل می شدند، با صدور بیانیه هایی از اصول مهم این دین با عنوان اصول جزمی آن گونه که مورد نظر کلیسا بود پاسداری می کردند. اصول مهمی که در شوراهای مسیحی و زیر نظر کلیسا شکل می گرفت، همگان را به رعایت نظری و عملی از انها مجبور می کرد و هر کس ساز مخالف می نواخت، بدعت گذار و بی ایمان به شما ر می آمد. در بین بحثهای ریز و درشت اعتقادی می توان از جمله به مباحثی چون مسیح شناسی ، تثلیث، رستگاری، آخرت شناسی ، خداشناسی، فیض، بخشودگی، آزادی و ... اشاره کرد؛ مسائلی که در دورهقرون وسطی نیز تقریبا بدون تغییرات عمده باقی ماند، گرچه از دایره مشاجره ها و اختلاف نظر ها بیرون نرفت. اما رفته رفته در تداوم حال و هوای رنسانس و روشنگری آن جزمیات مورد تردید و انکار قرار گرفت. از منظر درون دینی نیز با آغاز اصلاحات دینی شکاف عمیقی بین کلیسا و مومنان مسیحی پدید آمد که باعث تغییراتی در بعضی از مسائل اعتقادی شد . این تحولات درونی و از آن مهم تر تحولات ناشی از دوره مدرن موجب شد تا داگماهای کلیسایی در پرتو تحولات علمی و فلسفی و دینی بازخوانی شوند. بدین ترتیب الاهیات جدیدی به وجود آمد که به الاهیات مدرن معروف شد. نخستین و مهمترین نمایندگان فکری این الاهیات آلمانیها بودند . این الاهیات که به کوشش متالهی به نام شلایر ماخر پایه گذاری شد، با اندیشه های متاله دیگری به نام البرخت ریچل تقویت گردید و به بار نشست. لیبرالها از مهمترین داگماهای مد نظر کلیسا تعاریف تازه ای به دست دادند و از آنجا که نمی توانستند یافته های جدید را نادیده انگارند، برداشتهای تازه ای از آنها طرح کردند. در این نوشتار سیر تاریخی این تحول با تاکید بر اندیشه های ریچل بررسی و توصیف شده است.
صبر و ورع در عرفان اسلامی تا پایان قرن هفتم
نویسنده:
اکرم ربیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیروی از اندیشه دینی و آیین شریعت در اواخر قرن اول و دوم هجری، به ویژه آنگاه که با زهدورزی و ذکر دایم همراه می گردید، موجب شد که بعضی از مومنان بر اثر کنار رفتن حجاب های ظلمانی و تاریک نفس و تابیدن نور کشف و شهود، مفاهیم آیات قرآن را در ابعاد ژرف تر و عمیق تری دریابند.شرح و بیان مفصل این دریافت های روحانی، زمینه اوج گیری عرفان و تصوف اسلامی را فراهم آورد. بنابراین، قرآن کریم منبع فیّاض و چشمه جوشانی است که عرفان و تصوف اسلامی از آن نشأت گرفته و قرن به قرن با بوجود آمدن عرفای بزرگ، از غنای بیشتری برخوردار شده است.بیان دریافت ها و ادراک های عرفا –که در حقیقت همان معانی باطنی و سرّی قرآن است- به صورت مکتوب فارسی از قرن پنجم هجری آغاز شد. این نوشته ها(نظم و نثر) که حرکت و پویایی به سوی کمال مطلق در آن ها اوج می زند و رمز و راز رهایی و آزادی از تنگنای عالم خاکی و پرواز به عالم بی نهایت الهی را تعلیم می دهد، ادبیات عرفانی را تشکیل می دهد.هر نوع حرکتی به سوی کمال –چه مادی و ظاهری و چه معنوی و روحانی- بر اثر صبر و ورع؛ یعنی استقامت و پایداری در برابر رنج ها و سختی ها و مشکلات به وجود می آید و این یکی از قوانین و نوامیس الهی است که برای همیشه بر جهان خلقت حکمفرما بوده و خواهد بود.هنگامی که پیامبر اکرم از طرف خداوند برگزیده شد تا طبقآیات قرآن و وحی الهی در تمامی ابعاد جوامع بشری تغییر و تحول ایجاد کند، با موانع و مشکلات زیادی روبرو شد، اما خداوند در همه اوضاع و احوال سخت اجتماعی، آن حضرت را به صبر (استقامت و پایداری) فراخواند و با بیان رنج ها و مشکلات انبیای بزرگ الهی؛ از جمله ابراهیم، نوح، موسی، عیسی، شعیب و دیگر انبیاء، به آن حضرت تعلیم داد که صبر (استقامت و پایداری) رمز و راز موفقیت انبیا در دگرگون کردن جوامع بشری و نجات انسان ها از همه علل و عوامل رکود و سکون و عقب ماندگی و جهل، و هدایت آنان به سوی سرچشمه و معدن کمال بوده است.صبر و ورع در سیر و سلوک –که حرکت و تغییر درونی و باطنی برای رسیدن به مبدأ کمال است- نقش اساسی و بنیادین را بر عهده دارد. بدین جهت، صبروورع در بینش عرفا بسیار با اهمیت شمرده می شود و در ادبیات عرفانی همواره بازتاب عمیق و گسترده ای داشته است.عارفان با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر و بیان روایات و حکایات و تمثیل های پر رمز و راز، نقش اساسی و بنیادین صبروورع را در سیر الله بیان کرده اند و بر آن تأکید ورزیده اند.با وجود بازتاب وسیع و گسترده ای که مفهوم قرآنی صبر و ورع در ادبیات عرفانی داشته، اما تاکنون دیدگاه های مختلف عرفا درباره صبر ورع و نقش آن در سیر و سلوک، مورد تحقیق و پژوهش قرار نگرفته است.پژوهشی که پیش روی شماست، به تحلیل و بررسی صبروورع در عرفان اسلامی تا پایان قرن هفتم پرداخته است. این دوره، یکی از درخشان ترین و پر اهمیت ترین دوره های فرهنگ و ادب و عرفان اسلامی است، زیرا در این دوره عرفای بزرگی همانند ابو سعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری، امام محمد غزالی، عطار نیشابوری، سنایی، عراقی، و مولانا ظهور کردند و با بیان تجربیات عرفانی و کشف و شهود های خود –که بیشتر به صورت منظوم و با هنرمندی های ادبیانه و شاعرانه همراه بود- ادبیات عرفانی را به اوج قله کمال رسانیدند.
نحوه ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی و عرفان اسلامی
نویسنده:
راضیه اسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر به بررسی راه‌های ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی و عرفان اسلامی می‌پردازد. روش تحقیق عقلی و جمع‌آوری مطالب از طریق روش اسنادی و کتابخانه‌ای است. در فصل اول با بررسی کلیات عرفان و اخلاق اسلامی ذکر می‌شود که در اخلاق از باید و نباید و در عرفان از بود و نبود بحث می‌شود. در فصل دوم در مورد نسبت انسان با خدا در اخلاق اسلامی از طریق رابطه یا نسبت ناقص با کامل، مملوک با مالک و متنعم با منعم و در عرفان اسلامی نسبت عاشق و معشوق، محدود با نامحدود، مقید با مطلق، ظاهر و باطن و اسم و مسمی مورد توجه است. در فصل سوم راه‌های ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی تحلی به فضائل و تخلی از رذائل و تحصیل رضای خداوند و در عرفان اسلامی تزکیه نفس و تحلیه دل و در نهایت حرکت در مسیر سیر و سلوک معرفی می‌گردد. در فصل چهارم تقویت ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی ایمان و عمل صالح که با یکدیگر نیز رابطه نزدیکی دارند و همچنین حسن فعلی و حسن فاعلی و داشتن تعادل و میانه‌روی در همه امور زندگی به خصوص زندگی دینی و در عرفان اسلامی رسیدن به معرفت‌الله و معرفت نفس و رابطه عاشق و معشوق و دل بریدن از غیر حق تعالی معرفی می‌گردند. در فصل پنجم ثمرات و آثار ارتباط با خدا از منظر اخلاق اسلامی آرامش و طمأنینه قلبی، تعادل و توازن همه جانبه شخصیت و حیات طیبه می‌باشد و در عرفان اسلامی رسیدن به تعادل و توازن هم جانبه در شخصیت و رسیدن به مقام خلیفه الهی است. نتیجه اینکه در بررسی رابطه اخلاق و عرفان در ارتباط با خدا درمی‌یابیم که در اخلاق، عقل و استدلال حاکمیت دارد اما در عرفان، عشق و محبت اساس کار است. همچنین در اخلاق با مدل انسانی روبرو هستیم اما مدلی که عرفان ارائه می‌دهد خود حضرت حق است و انسان موظف است خلیفه بودن خود را به نحو درستی ادا کند.
مخاطرات سلوک در مثنوی معنوی
نویسنده:
محمد رکنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی مخاطرات سلوک در مثنوی مولانا انجام شده است. با توجه به اهمیت مولانا و اندیشه‌های او در تاریخ عرفان اسلامی ‌‌و همچنین اهمیت مطالعه در عرفان عملی به عنوان یکی از اصلی‌ترین حوزه‌های پژوهش و با توجه به اینکه در حوزه‌های سلوک معنوی و مخاطرات آن پژوهش‌های اندکی صورت گرفته است ضرورت ایجاب می‌‌کند با کنکاشی دقیق و موشکافانه در مثنوی معنوی مولانا، به دسته‌بندی مخاطرات سلوک پرداخته و سپس به شرح و تبیین و بررسی این مخاطرات بپردازیم. سلوک که در اصطلاح عرفانی طی مدارج خاص را گویند که همواره باید سالک طی کرده تا به مقام وصل و فنا برسد، دارای مخاطراتی است که این مخاطرات باعث می‌شوند سالک را از ادامه‌ی راه باز دارند. این پژوهش در صدد است که با بررسی مثنوی مخاطرات سلوک را از آن استخراج کرده و به شرح و بیان آنها بپردازد. از این رو به تعریف مباحثی چون سلوک و مخاطرات آن پرداخته و سپس با مطالعه‌ی مثنوی مخاطراتش را شناسایی کرده و به دسته‌بندی آنها اقدام کرده و آنها را در پنج دسته تقسیم‌بندی کرده است که عبارتند از: الف) مخاطرات برآمده از روابط مراد و مرید،‌که سلوک بدون مراد، عدم شناخت مرشدان واقعی و انتخاب مدعیان دروغین به جای آنها، اعتراض کردن بر مراد و یا عدم اطاعت کامل و ستیز با او، سوءاستفاده از فروتنی آنها و امتحان کردن پیر و اولیاء‌الله از فروع آن می‌باشند. ب) مخاطراتِ برآمده از خواطر، اوهام و وساوس شیطانی،‌که خواطر شیطانی و نفسانی و افکار و اندیشه‌های ناصواب از فروع آن می‌باشند. ج‌) مخاطراتِ برآمده از تعلّقاتِ دنیوی و هواهای نفسانی،‌که تعلقات دنیوی مانند مال و‌ ثروت، مقام و منصب، بزرگی و ریاست‌طلبی، پرخوری، شهوت، اسارت تن و دربند ظواهر و اسباب و علل بودن از فروع آن می‌باشند. د) مخاطراتِ برآمده از انحرافاتِ اخلاقی،‌که تکبر و غرور، حرص و طمع، حسادت وکینه‌‌توزی، ریا و تزویر، تنگ چشمی و مخاطرات اعضا و قوای بدنی از زبان، چشم، گوش و شکم از فروع آن می‌باشند. هـ) مخاطرات برآمده از همنشینی با نا‌اَهلان،‌که همنشینی با ابناء دنیا و اصحاب شهوت وهمنشینی با افراد نادان و احمق از فروع آن می‌باشند. هر کدام از موارد ذکر شده، دارای مخاطراتی می‌باشند که سلوک سالک را متوقف کرده و یا آن را به تأخیر میاندازد. کلید واژه‌ها: تصوف، سیر و سلوک، عرفان اسلامی، عرفان عملی، مخاطرات سلوک، مثنوی معنوی، مولوی.
بررسی ابعاد عرفانی و اخلاقی در آثار کاستاندا
نویسنده:
رحیمه بیرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دوران پست مدرن، بر اثر ظهور معرفت‌شناسی جدید و درهم شکسته شدن اقتدار علمو روش‌های تجربی و کم‌رنگ شدن جزمیت و اثبات‌گرایی در علوم، راه بر مکتب‌های عرفانی و معنوی، که انسان را به درک شهودی و یقینی فرا می‌خواند، گشوده شده است. برخی از این مکاتب ریشه در نیازهای انسانِ مدرن به فضای زندگی معنویِ فارغ از پیش‌فرض‌هایِ دینی و غیر دینی دارد. از جمله‌ی این عرفان‌ها، عرفان سرخپوستی است که با آثار کارلُس کاستاندا ، رهبر نوزایی معنوی آمریکا، به جهان شناسانده شده است. هدف انجام پژوهش حاضر، بررسی درون‌مایه‌های عرفانی و اخلاقیِ آثار این نویسنده جهانی است. عرفانی که وی معرف آن است، مشابهت‌های غیرقابل انکاری با مضامین و محتوای اساسی تمامی طریقت‌های عرفانی دارد. درون‌مایه‌های عرفانی مطرح شده در آثار وی، دارای آموزه‌های عرفان نظری و عملی و شامل مقدمات، اهداف، موانع و نتایجی می‌باشد که سالک در طریق معرفت با آن‌ها مواجه می‌شود. هدف سالک در عرفان سرخ‌پوستی، کسب معرفت است و این تنها از طریق غلبه بر خود بزرگ بینی و رسیدن به بی‌عیب و نقصی به دست می‌آید. بر این اساس، در این نظام، عرفان و اخلاق رابطه تنگاتنگی با هم پیدا می-کنند. اما آن‌چه موجبانجام فعل اخلاقی می‌شود، ذخیره‌ی انرژی است؛ در این عرفان، انسان میدانِ انرژی است و طبق آن امر مسلم هم رفتار می‌کند. روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی بوده و به شیوه کتابخانه‌ای می‌باشد.
ترجمه و تحقیق مقالات بخش نخست کتاب راهنمای الهیات مدرن، ویراستهء گرث جونز
نویسنده:
محمد صبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در سده‌ی هجدهم و با ظهورِ جنبشِ روشنگری، الاهیاتِ مسیحی دچارِ تحوّلی اساسی شد. بعدتر شلایرماخر این تحوّل را به اوج رساند و الاهیاتِ مدرن را پایه‌گذاری کرد. الاهیاتِ مدرنِ مسیحی از بدوِ ظهور، خود را در جهانِ پیچیده‌ای یافت که در آن تمامِ حوزه‌های فکری با یکدیگر داد- و- ستد داشتند. امروزه نیز با پیشرفت و پیچیدگی روزافزون علوم، تعامل حوزه-های فکری به عنوان امری ضروری قلمداد می‌شود که در ماندگاری و تأثیرگذاری هر یک از آن‌ها سهم مهمی دارد. حال پرسیدنی است که آیا الاهیات مدرن مسیحی می‌تواند با سایرِ حوزه‌های فکری و علومِ مدرن ارتباط برقرار کند؟ و اگر می‌تواند این ارتباط چگونه است؟ نویسندگان مقالات حاضر، که ترجمه‌ی آن‌ها فراروی خوانندگان است، می‌کوشند به این سوالات پاسخ دهند. ترجمه و تحقیق حاضر با هدفِ معرفی مقدماتی رابطه‌ی الاهیات مدرن مسیحی با سایر علوم و حوزه‌های فکری انجام شده است. بیشترین تأکید مقالات، بر آن است که با بررسی چیستی و چگونگی رابطه‌ی مذکور، علاقه‌مندان به الاهیات مدرن مسیحی را با مباحث مقدماتی این حوزه آشنا کند. آنچه در بخش تحقیق مورد بررسی قرار گرفته، معرفی رویکردهای انتقادی به مطالعه‌ی کتاب مقدس و دیگری، نحوه‌ی نگرش ادیان یهودیت و مسیحیت به تاریخ است.
بررسی آرزو در نهج البلاغه
نویسنده:
صغرا حق شناس پشکه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به بیانات ارزشمند مولا علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه، چنین استنباط می‌شود، که آرزو، به آن دسته از خواسته‌های درونی و تمایلات قلبی انسان گفته می‌شود، که با عشق و انگیز? قوی همراه است.هر آرزویی که برخاسته از واقعیت و توانایی‌های انسان و هماهنگ با موازین قرآنی و شرع مقدس باشد، حقیقی است. چنین آرزوهایی نه تنها انسان را در مسیر تعالی و رشد معنوی و یا مادی منجر به تکامل معنوی قرار می‌دهد، بلکه باعث رشد و پیشرفت جامعه در سطح کلان نیز خواهد شد. با توجه به گستردگی آرزوهای حقیقی در کلام امیر بیان (علیه السلام)، نه تنها اصل داشتن آرزو مذموم نیست، بلکه لزوم تربیت این پدید? روانی و قرار دادن آن در مسیر صحیح، بیشتر احساس می‌شود. این آرزوها در اکثر موارد در ضمن دعا و نیایش با خالق هستی مطرح شده و حالت و فحوای کلام امام (علیه السلام)، بیانگر آرزوی قلبی ایشان است. آرزوهای حقیقی به دو بخش تقسیم می‌شود: بخشی از آن مربوط به خواسته‌های دنیوی انسان است؛ این خواسته‌ها گاه شامل نعمت‌های عینی و مادی است که ملموس و در سعادت انسان موثر است و می‌توان به کمک آن‌ها رضای الهی را کسب کرد؛ بخشی دیگر از آرزوها، تنها جنبـ? اُخروی داشته و راه وصول به آن‌ها در عالم ماده امکان پذیر نیست. دستیابی به هریک از این آرزوها، تنها در جهان آخرت با ورود به بهشت الهی، برای بندگانی که راه رستگاری و سعادت را پیش گرفته و به انجام طاعت و عبادت به طور کامل مبادرت ورزیده‌اند، امکان‌پذیر است. با توجه به سخنان امام (علیه السلام)، داشتن آرزوی مطلوب در دل، به تنهایی برای رستگاری و سعادتمندی انسان کفایت نمی‌کند؛ از سویی دستیابی به آرزوهای مطلوب و کمال آفرین، گاه به سادگی حاصل نمی‌شود، بلکه نیازمند روش‌هایی است تا راه رسیدن به آن‌ها هموار شود. از این رو برای رسیدن به آرزوهای حقیقی، اعمّ از دنیوی و اُخروی، انسان باید با توکل بر خداوند، تلاش و جدیت در کار و پرواپیشگی، راه رسیدن به آرزوها را متناسب با توانایی‌های خویش، هموار نموده و به فراتر از آرزوها دست یابد. آرزوهای حقیقی و مطلوب با توجه به ارزشمندی آن، در روح و روان آدمی موجب آثار مفید و مثبتی می‌گردد. هر اندازه آرزوی انسان متعالی‌تر باشد، به همان نسبت تأثیر و پیامد آن نیز برتر خواهد بود. برخی از آرزوها که در نقطـ? اوج ارزش و اعتبار قرار گرفته‌اند، تبدیل به آرمان‌های والای بشری می‌شوند. چنین آرزوهایی از برترین پیامدها در طول تاریخ برخوردار بوده‌اند. پیامد مشترک همـ? آرزوهای حقیقی و شایسته رسیدن به کمال و قرب الهی است. انسان با توجه به اینکه طالب کمال مطلق است، هر آرزویی که او را در این مسیر یاری دهد، شایسته و مفید خواهد بود. به غیر از این اثر والا، که از فحوای کلام مولا علی (علیه السلام) در بیان آرزوهای حقیقی استنباط می‌شود، ایشان به‌طور مستقیم نیز به برخی از پیامدهای آرزوهای مطلوب اشاره کرده است. از جمله ثمرات ارزشمند آرزوهای حقیقی و شایسته، پیشرفت در جنبه‌های مادی و معنوی و انجام عمل صالح و دوری از معصیت پروردگار است. شایان ذکر است هر کدام از این آثار ارزشمند نیز در نهایت منتهی به کمال انسان و تقرب الهی خواهد شد. امیرمومنان (علیه‌السلام) در مواردی داشتن آرزو را به عنوان یکی از رذایل اخلاقی به شدت مورد نکوهش قرار داده است و آن شامل خواسته‌هایی است که گاه غیر منطقی، خارج از توانایی و عمر محدود بوده، و با موازین شرعی و عقلی در تضاد باشد. گاه آرزوی کاذب و ناشایست، خواستن امرى زشت و ناشایست است، این گونه آرزو، چه متعلّق به آیند? نزدیک یا دور باشد، چه در حال حاضر، قبیح و باطل است و به طور قطع، موجب اختلال در قوانین مغزى و روانى می‌شود و آرزوگرا را در معرض ابتلا به نابکارى‏ها و زشتى‏ها قرار مى‏دهد؛ چنین آرزوهایی مانع وصول انسان به درجات کمال و در نهایت هدف خلقت است. از جمله بارزترین مصادیق آرزوهای نامطلوب در نهج البلاغه، می‌توان به دنیاطلبی، جاه‌طلبی، استمرار بقا در دنیا و آرزوی امور محال اشاره کرد. آرزوی مال و مقام دنیوی از آن حیث که کمال مطلوب و هدف نهایی انسان قرار گرفته و هدف از آن رسیدن به مقاصد شوم نفسانی باشد، مطرود و ناپسند است؛ در غیر این صورت اگر در طلب آن آخرت اراده شود، نه تنها چنین آرزویی مذموم نیست، بلکه در ردیف آرزوهای برتر و حقیقی قرار می‌گیرد.‌ بستر شکل‌گیری آرزوهای نامطلوب، گاه ناشی از نوعی جهالت به واقعیت‌های وجودی و غفلت از محدودیت‌های حاکم بر انسان است. این جهالت تنها منحصر به واقعیت‌های وجودی فرد نیست، بلکه جهل نسبت ‏به ناپایدارى دنیا و جهل به آخرت نیز موجب ابتلا به آرزوهای کاذب و طولانی در وجود آدمی است. گاه نیز محبت و انس به لذت‌های زودگذر دنیوی، موجب شکل‌گیری آرزوهای کاذب است و انسان با هدف قرار دادن خواسته‌های دنیوی خود را به هلاکت دچار می‌کند.از نظر امام (علیه السلام) آرزوهای نکوهیده، آثار و پیامدهای هلاکت‌بار فراوانی بر زندگى معنوى و مادّى انسان بر جای می‌گذارد و موجب بروز بسیاری از گناهان، فراموشی مرگ و آخرت و بسیاری آثار شوم دیگر می‌گردد. با توجه به ضررهای چنین آرزوهایی، انسان می‌تواند با توجه به عالم آخرت و یاد مرگ، توجه به بی‌اعتباری دنیا، شناخت واقعیت‌های وجودی خویشتن، تقوا و مهار نفس، به درمان و کنترل آرزوهای کاذب و طولانی در وجود خویش، مبادرت ورزد. از نظر امام (علیه‌السلام)، دامنـ? اهداف و آرزوهای انسان باید دارای حد و مرز باشد، تا در نتیجـ? آن، انسان از طاعت الهی و هدف خلقت باز نماند. غرق شدن در آرزوهای دنیوی، انسان را از کمالات شایسته بازداشته و حسرت پس از مرگ را به ارمغان خواهد آورد. بنابراین، انسان باید در آرزوهای خویش هم‌چون غرایز دیگر تعادل را رعایت نموده و از افراط پرهیز نماید؛ زیرا تعادل آرزو در انسان، یکی از فضیلت‌های اخلاقی مورد تأکید اسلام است. از سوی دیگر، کنار زدن آرزوهای موهوم و بی‌اساس از دل، بدین جهت است که آرزوی اصلی، که همان آرزوی لقای حضرت حق است، به ظهور برسد و دل، حدیث آرزومندی خود را مطرح کند.
  • تعداد رکورد ها : 1813