جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1813
الاهیات لیبرال پروتستان مسیحی با تاکید بر آراء آلبرشت ریچل
نویسنده:
نرگس صادقی گویا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسیحیت از ابتدای پیدایش خود تا رسیدن به دوره مدرن تحولات بزرگی را پشت سر گذاشته ؛ تحولات تاریخیای که عمدتا در زمینه داگما ها رخ داده است. دوره شکل گیری داگماها یا به بیانی دوره آبایی، مهمترین دوره فکری در مسیحیت است. آباء کلیسا با دفاع اصولی خود از مسیحیت، نظام فکری آن را شکل دادند. در این بین شوراهای کلیسایی از قبیل شورای نیقیه، کالسدون، و ... که به ضرورت تشکیل می شدند، با صدور بیانیه هایی از اصول مهم این دین با عنوان اصول جزمی آن گونه که مورد نظر کلیسا بود پاسداری می کردند. اصول مهمی که در شوراهای مسیحی و زیر نظر کلیسا شکل می گرفت، همگان را به رعایت نظری و عملی از انها مجبور می کرد و هر کس ساز مخالف می نواخت، بدعت گذار و بی ایمان به شما ر می آمد. در بین بحثهای ریز و درشت اعتقادی می توان از جمله به مباحثی چون مسیح شناسی ، تثلیث، رستگاری، آخرت شناسی ، خداشناسی، فیض، بخشودگی، آزادی و ... اشاره کرد؛ مسائلی که در دورهقرون وسطی نیز تقریبا بدون تغییرات عمده باقی ماند، گرچه از دایره مشاجره ها و اختلاف نظر ها بیرون نرفت. اما رفته رفته در تداوم حال و هوای رنسانس و روشنگری آن جزمیات مورد تردید و انکار قرار گرفت. از منظر درون دینی نیز با آغاز اصلاحات دینی شکاف عمیقی بین کلیسا و مومنان مسیحی پدید آمد که باعث تغییراتی در بعضی از مسائل اعتقادی شد . این تحولات درونی و از آن مهم تر تحولات ناشی از دوره مدرن موجب شد تا داگماهای کلیسایی در پرتو تحولات علمی و فلسفی و دینی بازخوانی شوند. بدین ترتیب الاهیات جدیدی به وجود آمد که به الاهیات مدرن معروف شد. نخستین و مهمترین نمایندگان فکری این الاهیات آلمانیها بودند . این الاهیات که به کوشش متالهی به نام شلایر ماخر پایه گذاری شد، با اندیشه های متاله دیگری به نام البرخت ریچل تقویت گردید و به بار نشست. لیبرالها از مهمترین داگماهای مد نظر کلیسا تعاریف تازه ای به دست دادند و از آنجا که نمی توانستند یافته های جدید را نادیده انگارند، برداشتهای تازه ای از آنها طرح کردند. در این نوشتار سیر تاریخی این تحول با تاکید بر اندیشه های ریچل بررسی و توصیف شده است.
بررسی و مقایسه‌ی تجلی و ظهور حق مطلق در عالم محسوسات از دیدگاه ابن‌عربی و فلسفه ودانته
نویسنده:
نوروز پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان ابن عربی، عرفان تجلی و ظهور است. در واقع تجلی و ظهور یکی از واژه‌های کلیدی و به عبارت دیگر شاه کلید عرفان ابن عربی است. در مکتب ودانته نیز مفهوم مایا و لیلای برهمن چنین جایگاهی دارد. ابن عربی و مکتب ودانته با اینکه بر غیرقابل شناخت بودن حق مطلق و برهمن نیرگونه در مرتبه‌ی ذات و احّدیت تاکید می کنند ولی با این حال هر دوی آنها بر این هستند که حق مطلق خود را به طرق مختلف در عوالم هستی و بخصوص در عالم محسوسات نمایان می سازد. در بینش عرفانی ابن عربی این امر مهم بواسطه‌ی تجلی، عشق، نفس رحمانی، عماء و در مکتب ودانته بواسطه‌ی مایا و لیلای برهمن صورت می گیرد. ابن عربی و پیروانش مراتب کلی ظهور حق را پنج مرتبه می دانند و از این مراتب تحت عنوان حضرات خمس یاد می کنند. در مقابل، مکتب ودانته نیز عوالم هستی را دارای چهار مرتبه یا حالت می داند که از آنها به عوالم اربعه آتمن یاد می کنند. از دیدگاه هر دوی آنها در بالاترین مرتبه این عوالم، حق بیشترین، و در مرتبه پایین تر، کمترین حضور را دارد. انسان در هر دو مکتب نقطه محوری عالم محسوب می شود. ابن عربی انسان و بخصوص انسان کامل را به مثابه عالم صغیر و روح این عالم (عالم کبیر) می داند و معتقد است که خداوند انسان را به صورت خودش آفرید، در مکتب ودانته هم انسان به خاطر دارا بودن روح و آتمن، جنبه الوهی پیدا کرده است. ابن عربی حقیقت محمدیه را کاملترین، عالیترین و نخستین تجلی حق می داند که در انسان کامل به فعلیت رسیده است و دارای یک هسته‌ی ازلی کیهانی، واسطه‌ی فیض و جامع جمیع اعیان ثابته است. در مکتب ودانته نیز هیرنیه گربهه بعنوان هسته جهانی و مجمع عناصر بسیط است که در پرجاپتی، ایشواره و ... به فعلیت رسیده است. این رساله ضمن تبیین این مفاهیم به بررسی آراء و افکار ابن عربی (در فصل اول)، مکتب فلسفی ودانته (در فصل دوم) و به مقایسه‌ی شباهتها و اختلافهای آن دو سنت مهم(در فصل سوم) می‌پردازد.
مخاطرات سلوک در مثنوی معنوی
نویسنده:
محمد رکنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی مخاطرات سلوک در مثنوی مولانا انجام شده است. با توجه به اهمیت مولانا و اندیشه‌های او در تاریخ عرفان اسلامی ‌‌و همچنین اهمیت مطالعه در عرفان عملی به عنوان یکی از اصلی‌ترین حوزه‌های پژوهش و با توجه به اینکه در حوزه‌های سلوک معنوی و مخاطرات آن پژوهش‌های اندکی صورت گرفته است ضرورت ایجاب می‌‌کند با کنکاشی دقیق و موشکافانه در مثنوی معنوی مولانا، به دسته‌بندی مخاطرات سلوک پرداخته و سپس به شرح و تبیین و بررسی این مخاطرات بپردازیم. سلوک که در اصطلاح عرفانی طی مدارج خاص را گویند که همواره باید سالک طی کرده تا به مقام وصل و فنا برسد، دارای مخاطراتی است که این مخاطرات باعث می‌شوند سالک را از ادامه‌ی راه باز دارند. این پژوهش در صدد است که با بررسی مثنوی مخاطرات سلوک را از آن استخراج کرده و به شرح و بیان آنها بپردازد. از این رو به تعریف مباحثی چون سلوک و مخاطرات آن پرداخته و سپس با مطالعه‌ی مثنوی مخاطراتش را شناسایی کرده و به دسته‌بندی آنها اقدام کرده و آنها را در پنج دسته تقسیم‌بندی کرده است که عبارتند از: الف) مخاطرات برآمده از روابط مراد و مرید،‌که سلوک بدون مراد، عدم شناخت مرشدان واقعی و انتخاب مدعیان دروغین به جای آنها، اعتراض کردن بر مراد و یا عدم اطاعت کامل و ستیز با او، سوءاستفاده از فروتنی آنها و امتحان کردن پیر و اولیاء‌الله از فروع آن می‌باشند. ب) مخاطراتِ برآمده از خواطر، اوهام و وساوس شیطانی،‌که خواطر شیطانی و نفسانی و افکار و اندیشه‌های ناصواب از فروع آن می‌باشند. ج‌) مخاطراتِ برآمده از تعلّقاتِ دنیوی و هواهای نفسانی،‌که تعلقات دنیوی مانند مال و‌ ثروت، مقام و منصب، بزرگی و ریاست‌طلبی، پرخوری، شهوت، اسارت تن و دربند ظواهر و اسباب و علل بودن از فروع آن می‌باشند. د) مخاطراتِ برآمده از انحرافاتِ اخلاقی،‌که تکبر و غرور، حرص و طمع، حسادت وکینه‌‌توزی، ریا و تزویر، تنگ چشمی و مخاطرات اعضا و قوای بدنی از زبان، چشم، گوش و شکم از فروع آن می‌باشند. هـ) مخاطرات برآمده از همنشینی با نا‌اَهلان،‌که همنشینی با ابناء دنیا و اصحاب شهوت وهمنشینی با افراد نادان و احمق از فروع آن می‌باشند. هر کدام از موارد ذکر شده، دارای مخاطراتی می‌باشند که سلوک سالک را متوقف کرده و یا آن را به تأخیر میاندازد. کلید واژه‌ها: تصوف، سیر و سلوک، عرفان اسلامی، عرفان عملی، مخاطرات سلوک، مثنوی معنوی، مولوی.
بررسی و نقد نظریه امامت از دیدگاه متکلمان اشعری
نویسنده:
مریم علی اکبریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله امامت از مهمترین مسائل عقیدتی اسلامی و جنجالی‌ترین مسأله مورد اختلاف فرق و مذاهب اسلامی است. همچنین مطالعه در حقیقت و حقانیت امامت سابقه‌ای بسیار طولانی در تاریخ اندیشه اسلامی دارد.آثار گوناگون به ویژه رساله های مستقل در امامت و مسائل فرعی آن، نشانگر اهمیت مسأله نزد دانشمندان مسلمان است.دانشمندان شیعه و اهل سنت در آثار تفسیری و کلامی خود به بحث از امامت پرداخته اند، البته با رویکردهای متعدد و مختلف، به عنوان نمونه، امامت و خلافت را شاخه‌ای از مسأله امر به معروف و نهی از منکر می‌دانند و معتقدند چون اجرای این اصل نیاز به وجود امام دارد، باید امت امامی را برای اداره امور انتخاب کند، تا بتواند به این اصل، جامه عمل بپوشاند.در حالی که بر اساس مبانی شیعه، امامت یکی از اصول مهم اعتقادی دانسته می شود و یک مقام و منصب الهی است، همانطور که مقام نبوت، اینگونه است و خداوند متعال باید نبی و پیامبر را تعیین کند.رساله حاضر، پژوهشی است که با نگاهی نقادانه بر اساس مبانی شیعه به مسائل مختلف مربوط به امامت از نگاه متکلمان معروف اشعری، پرداخته است.مهمترین هدف این تحقیق ارائه تحلیلی دقیق و نسبتاً جامع از نظریه امامت در مکتب اهل سنت و مقایسه اجمالی دیدگاه های متکلمان شیعه و اهل سنت در خصوص امامت است.این پژوهش، مبتنی بر هشت فصل است که در هر فصل مسائل مختلفی بیان و نقد آن به رشته تحریر در آمده است.فصل اول، کلیات تحقیق، شامل مقدمه، طرح مسئله ، انگیزه و اهداف پژوهش، سوال های و فرضیه های تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق و پیشینه و روش پژوهش که در واقع خلاصه از پژوهش به شمار می آید.فصل دوم با موضوع امامت در حقیقت به تعریف امامت و چیستی و حقیقت امامت می پردازد. فصل سوم، نگارنده به اثبات ضرورت امامت پرداخته است و دیدگاه متکلمان اشعری را در خصوص این موضوع بیان می کند.فصل چهارم، اوصاف و ویژگی‌های شخصیتی امام مدنظر است.فصل پنجم، فرآیند تعیین امام از دیدگاه متکلمان اشعری مورد بررسی قرار می‌گیرد.فصل ششم، نگاهی به مسئله جانشینی و تعیین امام بر حق بعد از پیامبر(ص) دارد.در فصل هفتم، محقق دلایل متکلمان اشعری برای خلافت خلفای سه گانه (ابوبکر، عمر، عثمان) را نقد و بررسی می‌کند.و در فصل هشتم که آخرین فصل رساله است، دیدگاه انتقادی اشاعره در مورد امامت و افضلیت امام علی(ع)، مورد بحث قرار می گیرد.و در آخر رساله نتیجه ای کلی از این پژوهش، ارائه می‌شود.
نحوه ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی و عرفان اسلامی
نویسنده:
راضیه اسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر به بررسی راه‌های ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی و عرفان اسلامی می‌پردازد. روش تحقیق عقلی و جمع‌آوری مطالب از طریق روش اسنادی و کتابخانه‌ای است. در فصل اول با بررسی کلیات عرفان و اخلاق اسلامی ذکر می‌شود که در اخلاق از باید و نباید و در عرفان از بود و نبود بحث می‌شود. در فصل دوم در مورد نسبت انسان با خدا در اخلاق اسلامی از طریق رابطه یا نسبت ناقص با کامل، مملوک با مالک و متنعم با منعم و در عرفان اسلامی نسبت عاشق و معشوق، محدود با نامحدود، مقید با مطلق، ظاهر و باطن و اسم و مسمی مورد توجه است. در فصل سوم راه‌های ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی تحلی به فضائل و تخلی از رذائل و تحصیل رضای خداوند و در عرفان اسلامی تزکیه نفس و تحلیه دل و در نهایت حرکت در مسیر سیر و سلوک معرفی می‌گردد. در فصل چهارم تقویت ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی ایمان و عمل صالح که با یکدیگر نیز رابطه نزدیکی دارند و همچنین حسن فعلی و حسن فاعلی و داشتن تعادل و میانه‌روی در همه امور زندگی به خصوص زندگی دینی و در عرفان اسلامی رسیدن به معرفت‌الله و معرفت نفس و رابطه عاشق و معشوق و دل بریدن از غیر حق تعالی معرفی می‌گردند. در فصل پنجم ثمرات و آثار ارتباط با خدا از منظر اخلاق اسلامی آرامش و طمأنینه قلبی، تعادل و توازن همه جانبه شخصیت و حیات طیبه می‌باشد و در عرفان اسلامی رسیدن به تعادل و توازن هم جانبه در شخصیت و رسیدن به مقام خلیفه الهی است. نتیجه اینکه در بررسی رابطه اخلاق و عرفان در ارتباط با خدا درمی‌یابیم که در اخلاق، عقل و استدلال حاکمیت دارد اما در عرفان، عشق و محبت اساس کار است. همچنین در اخلاق با مدل انسانی روبرو هستیم اما مدلی که عرفان ارائه می‌دهد خود حضرت حق است و انسان موظف است خلیفه بودن خود را به نحو درستی ادا کند.
فدیه در عهد جدید و مقایسه با شهادت در قرآن بنا بر تفاسیر عرفانی
نویسنده:
زینب احقر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به اهمیت بنیادین آموزه فدیه در مسیحیت و تأثیر و تاثرهایی که در نظام الهی این آیین داشته است بر آن شدیم که کلیات تعالیم مسیحیت را در رابطه با این آموزه بررسی نموده و به تعریف و توضیح فدیه و بسترهای تاریخی آن آموزه های مرتبط با فدیه و هم چنین نظریات متکلمان و مکاتب مختلف درباره فدیه و نقد آن نظریات بپردازیم . در رابطه به این آموزه مهم و اساسی در مسیحیت به شرح و تبیین مسئله کفاره بسترهای تاریخی آن و آنچه را که این آموزه مسیحی تحت تأثیر آن بود پرداخته شده است آموزه های دیگری به وفور در الهیات مسیحی وجود دارد که با فدیه در ارتباط اند. ماننده گناه (بخصوص گناه نخستین)، حلول، تجسم، غسل تعمید، تثلیث، عادل شمردگی، رستاخیز و غیره که به خاطر این ارتباط شرح داده شده‌اند. همچنین متکلمان بزرگ مسیحی در رابطه فدیه و کفاره نظریات مختلفی دارند که هم به نظر متکلمان اولیه و همچنین متاخران پرداخته ایم و برخی در بستر الهیات مسیحی مورد نقد قرار داده ایم که مهمترین و تاثیرگذارترین آنها نظر آنسلم است و شبیه ترین نظریه به دیدگاه اسلامی در این باب نظریه پیتر آبلارمی باشد که معتقد به «الگوی اخلاقی» در آموزه فدیه است.در بخش اسلام در مورد شهید و شهادت به تعاریف مختلف از دیدگاههای زبان شناسی فقهی و عرفانی اشاره شد. بهترین تعاریف از این آموزه ی اسلامی ارائه شد. بنابر قرآن آنچه را که خداوند در مورد شهادت گفته است و وجوه شهادت در قرآن را بررسی کردیم و در آخر سعی شد که به وجهی از شهادت در عرفان نیز بپردازیم.نتیجه گرفتیم که فدیه از جوانب مختلف در مفهوم شبیه به مساله ی مهم شهادت در اسلام است، از جهت فداکاری که در راه خدا در بطن آن صورت می گیرد فلذا در بحث تطبیق این دو آموزه اساسی از دو دین، برآمدیم.در نتیجه ی این تطبیق امید بر این است که تلاش برای تبیین این دو آموزه و مقایسه آن دو با یکدیگر شامل، کامل و جامع بوده باشد.
بررسی مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانی در عرفان اسلامی با تاکید بر مثنوی
نویسنده:
فاطمه محقق
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حجاب در لغت به معنای سِتر است؛ از این‌رو، به هر چیزی که شیئی از شیء دیگر پوشیده و پنهان کند، حجاب و پرده می‌گویند. در اصطلاح عرفانی به معنی هر چیزی است که آدمی را از قرب الهی دور بسازد. بنابراین هر چیزی که مانعی بین خدا و بنده‌اش باشد حجاب محسوب می‌شود. مقوله‌ی حجاب و شناخت آن همیشه ذهن عرفا را به خود مشغول کرده است و یکی از مهمّترین مسائل در شناخت خداوند و رسیدن به او بوده است. خاستگاه آن مربوط به مذهب و عرفان خاصی نیست زیرا بحث معرفت در فطرت آدمی نهاده شده است. آدمی برای رسیدن به معرفت الهی، راهی جز شناخت موانع و حجبی که بین او و خداست، ندارد. در تمامی عرفان‌ها این مقوله مورد بررسی است البته با نام‌های متفاوت معنای حجاب را می‌رساند. مقوله‌ی حجاب نورانی و ظلمانی بیشتر در عرفان اسلامی به خصوص در مثنوی مورد تاکید و بررسی فراوان است. حجاب‌های ظلمانی در عرفان اسلامی، شامل حجاب‌هایی هستند که مربوط به حیات دنیوی و عالم شهادت است و مانع از مشاهده ملکوت و جمال حق تعالی می‌شود. حجاب‌های نورانی بر خلاف حجاب‌های ظلمانی مربوط به عالم لطیف و ماورا است که برای شخص از نفس قدسی پدید می‌آید. مولانا در مثنوی به انواع مختلف حجاب‌ها اشاره می‌کند و انسان را از ماندن در این حجب نهی می‌کند و او را از اثرات محجوب ماندن آگاه می‌کند. البته در میان اقوال عرفا در این مورد اختلافاتی دیده شده است امّا این اختلافات می‌تواند به دلیل قاصر بودن زبان از درک تجربیات عرفا بوده باشد. در این پژوهش سعی بر این شده است که مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانیرا در عرفان اسلامی با نظر و تاکید به مثنوی مورد بررسی قرار دهیم که اختلاف چندانی میان افکار و عقاید عرفای اسلامی با مولانا در مثنوی دیده نشده است. منظور مولانا از حجاب‌های نورانی و ظلمانی در مثنوی همان حجبی است که در عرفان اسلامی آمده است. تنها اختلافی که در میان آن‌ها دیده شده است، مربوط به دلیل بودن حجاب‌ها از ناحیه خدا بوده است که مولانا وجود این حجب را غیرت خداوند به خودش می‌داند امّا عرفای اسلامی علّت آن را حبّ الهی به خودش می‌دانند.
تأثیر قرآن کریم و احادیث شریف بر اشعار شهریار
نویسنده:
عنایت‌اله قاضی‌شیراز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دررمزورازجاودانگی هر اثری آراءونظرات مختلفی ابراز می شود وهرکسی از ظنّ خود علتی را بیان می کند؛ ولی وقتی به صورت کلی به نوع زندگی وآثارشاعران و نویسندگان بزرگ نگاه شود، آنهایی که آثار جاودان خلق کرده اند، ارتباط واعتقادشان به خدا محرز است وگویی به نوعی شهود دست یافته اند که آنها را درخلق آثارشان رهنمون است؛ لذا هرکسی که خودرادرمعرض فیض الهی قراردهدونورخدایی دردلش بتابدبراساس مراتبی که دراین عرصه حائز می شود،به اندازه ی قرب و منزلتی که می یابد، به همان میزان درتمام شئون زندگی وی اثرلطف الهی ظاهر می شودرفتاروآثارش رنگ خدایی به خود می گیردو بالطبع ماندگار می شود.درمورد علت زیبایی وجذّابیت وماندگاری اشعار استادشهریارنیزپرسش های زیادی مطرح شده است وجوابهای متعددی هم بیان شده است که هریک درنوع خودقابل تأمّل وتدبّراست؛ ولی آنچه به ضرس قاطع می توان در جواب سوال مذکور بیان کرد، این است که همانطوری که درآفرینش آثارماندگاری چون جنگ وصلح وبینوایان ودیوان حافظ نقش دینداری واعتقاد به خداآشکار است، درعلت اقبال عمومی مردم وزیبایی و ماندگاری اشعار استاد نیز نقش این عامل مهّم هویداست ودلیل بارز آن نیزنوع زندگی استادو استفاده هایی پرشمار از آیات واحادیث در اشعاراست واز همه مهمتر،تأثیرکلام خدا درذهن وزبان شهریار است که اشعار او را تا حدّ سهل وممتنع پیش برده است تا جایی که بعضی از اشعار اورا درردیف شاهکارهای شعرفارسی قرارمی دهد؛البته این تأثیر،فرازوفرودهایی داردکه درشعراستادکاملاًمشهوداست ؛ولی آنچه دردیوان چهارجلدی وی محسوس است این مجموعه درکلّ ازیک«آنی»برخوردار است که انسان را به یاد حضرت دوست وکلام همیشه جاویداورهنمون می شود. در این نوشتارپس از بحث های مقدماتی،دردوفصل جداگانه؛ استفاده های استاد شهریارازآیات قرآنی و احادیث معصومین(ع)که به صورت اقتباس وتلمیح و... انجام یافته است، به صورت الفبایی ذکرشده است.
بررسی واژه نعمت از منظر تأویل در قرآن و روایات معصومین
نویسنده:
سیدمحسن مصطفوی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نعمت خوش‌گواري زندگي و نيكوبودنِ حال و مرحمت و به معني احسان و نيكي است كه خداوند بر بندگانش عطا فرموده و غيرقابل شمارش است. نعمت‌ها به دو نوع دنيوي و اخروي تقسيم مي‌شوند كه شامل نعمت‌هاي مادي مانند خانواده، آفرينش و… و معنوي مانند هدايت، نصرت و الطاف الهي و… مي‌شود. انسان‌ها خود تعيين‌كنندۀ ميزان بهره‌مندي از نعمت‌هاي دنيوي هستند ولي فقط اهل ايمان و عمل صالح بهره‌مندان از نعمت‌هاي اخروي‌اند انسان‌ها در قبال اين نعمت‌ها موظف به پذيرش اصول دين، سپاسگزاري و انجام فرامين الهي هستند. حال براي شناخت عميق‌تر و دقيق‌تر واژه‌هاي نعمت بايد به آيات و روايات ائمه رجوع كنيم و آن‌ها را از منظر تأويل بررسي كنيم تا بتوانيم وظايف خود را در قبال آن‌ها به درستي انجام دهيم. تأويل در بسياري از روايات در برابر تنزيل قرار گرفته است كه تنزيل همان معناي روشن آيات با توجه به فضاي اجتماعي زمان پيامبر است و تأويل با توجه به واقعيات خارجي هر زمان، معناشناسي قرآن است و تأويل نيز از مقولۀ علم است و آموختني كه در روايات بسياري آمده پيامبر تأويل قرآن را از خداوند مي‌آموخت و به علي آموزش مي‌داد و امامان معصوم نيز تأكيد دارند كه در شناخت بطن قرآن و تأويل آن بايد به مكتب اهل بيت مراجعه كرد و به تفكر و تدبر در آن‌ها پرداخت. با بررسي برخي آيات دربارۀ واژۀ نعمت به اين مسئله پي مي‌بريم كه نعمت در ظاهر معاني مختلفي دارد ولي بر اساس روايات و تأويل آيات نعمت وجود معصومين به ويژه نعمت ولايت آنان است كه كامل‌ترين مصداق نعمت در قرآن است.
رهیافت تفسیری مکتب تفکیک؛ مطالعه موردی تفسیر مصباح الهدی
نویسنده:
حامد مختاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب تفکیک به عنوان یک جریان جدید در فضای شیعی ایرانی پا به عرصه وجود گذاشته و تفکر و شیوه خود را به قدمت اسلام می‌داند. این مکتب نگاه انتقادی به پاره‌ای از جریان‌های اسلامی و شیعی دارد و نگاه ویژه‌ای به قرآن و احادیث می‌کند. نگاه و رهیافت این مکتب بر عدم مزج منابع شناختی ـ وحی، فلسفه و عرفان ـ است و دریافت معرفت از منبع وحی ـ که همان ثقلین است ـ را یگانه راه درست معرفی می‌کند. تفکیکیان با این نگاه به تفسیر قرآن پرداخته و بر حجیت ظواهر قرآن و حدیث تأکید می‌کنند و فلسفه و عرفان را در تفسیر ـ به خاطر بشری بودن این علوم و عدم توجه به حجیت ظواهر ـ دارای خطا می‌دانند. مکتب تفکیک در تفسیر، تمسک ـ به تنهایی ـ به حدیث یا قرآن را نمی‌پذیرد، به‌گونه‌ای که با تفسیر قرآن‌به‌قرآن، مخالفت می‌کند. این مکتب علاوه بر توجه به منبع وحی، از تعقل و اجتهاد در تفسیر خود بهره می‌گیرد، بدین سبب می‌توان روش آنان را اجتهادی مبتنی بر قرآن و روایات دانست. نهایتاً می‌توان گفت: رهیافت مکتب تفکیک ـ و به‌خصوص تفسیر مصباح‌الهدی که از تفاسیر مکتب تفکیک است ـ در تفسیر قرآن، بیشتر خصلت پیرایشی و سلبی نسبت به سنت تفسیری داشته ـ و با توجه به این‌که ابزارها و منابعی که به کار گرفته‌اند در تفاسیر شیعی به کار گرفته می‌شده است ـ حاوی مولفه و شاخصه ایجابی خاصی نیست.
  • تعداد رکورد ها : 1813