جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4263
آزادی انسان در تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر التحریر و التنویر إبن‌عاشور (بررسی تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: محمد حامد ابراهیم الخفاجی استاد راهنما: محمد علی رضائی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش به آزادی انسان و شناسایی آزادی در قرآن پرداخته‌ایم و دو تفسیر المیزان علامه طباطبایی و التحریر و التنویر ابن عاشور در تفسیر و تبیین آیات مرتبط با موضوع بحث را بررسی کردیم و این امر به دلیل بار علمی است که در علم تفسیر و یافتن اشتراکات و اختلاف نظرهای این دو تفسیر و نیز انحراف آراء سایر منابع و مآخذ وجود دارد. آزادی در قرآن کریم به صراحت و به صورت همین کلمه بیان نشده است اما به صورت (الحًر, التحریر, مُحرَّرًا) آمده است، همچنین با معانی (نفی اجبار، نفی اختیار، نفی انواع اجبار، ظلم و سلطه) آمده است. همچنین آیات فراوانی وجود دارد که بر انواع آزادی همچون (آزادی عقیده، آزادی اندیشه، آزادی عقیده، آزادی نظر، آزادی و بردگی، آزادی در قرآن، آزادی همه جانبه برای همه ابعاد زندگی) دلالت دارد. هدف این پژوهش به طور کلی نشان دادن بخش کوچکی از جنبه های اجتماعی در قرآن کریم است مانند: آزادی انسان و نفی از بردگی و اینکه آزادی نور و بردگی ظلمت است. روشی که نگارنده در نگارش این پایان نامه به دنبال آن بوده است، روش تحقیق، تحلیل و مقایسه‌ای و روش تحلیلی-تبیینی است که مبتنی بر تصمیم گیری در بررسی آن و نتیجه گیری از آن است. هر دو تفسیر بر نیاز ذاتی به آزادی تأکید می کنند و اینکه انسان لزوماً و به طور غریزی موجودی آزاد است، به تعبیر طباطبایی ذات انسان نیازمند چیزی است که او را در رهایی از تنهایی و رهایی وجودش یاری دهد. ابن عاشور ظهور ذاتی آزادی را تایید می کند. علّامه طباطبائی می‌گوید: « آزادی ذاتی، آزادی است که ما آن را آزادی هدیه شده به انسان می نامیم»
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و آیت الله مصباح یزدی (ره) در باب مقدمات فعل اختیاری
نویسنده:
پدیدآور: حامد اسماعیلی‌مهر استاد راهنما: عبدالله فتحی استاد مشاور: مهدی احمدخان‌بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اختیار و مقدمات فعل اختیاری از مهم‌ترین مسائل فلسفه فعل است که نتایج آن تأثیر بسزایی در علوم اخلاقی و تربیتی دارد که علامه طباطبایی و آیت الله مصباح در آثار متعدد خود به آن پرداخته‌اند و هم در تعداد مقدمات فعل اختیاری، هم در نحوه تفسیر و تبیین مقدمات اتفاقی، تفاوت‌هایی بین آن دو مشاهده می‌شود. پرسش اساسی این پژوهش این است که تفاوت دیدگاه این دو فیلسوف در باب مقدمات فعل اختیاری چیست؟. با توجه به اینکه کنش‌های اختیاری انسان، حداقل بخش مهمی از موضوع علوم انسانی را تشکیل می‌دهند، می‌توان گفت بحث از مقدمات فعل اختیاری در فلسفه‌های مضاف به علوم انسانی و به دنبال آن در خود علوم انسانی تأثیر غیرقابل انکاری خواهد داشت. روش این پژوهش در گردآوری، کتابخانه‌ای و در حل مسأله، توصیفی، تحلیلی و مقایسه‌ای است. یافته‌ها حاکی از آن است که علامه و آیت الله مصباح با وجود اختلاف در تعبیر، ملاک فعل اختیاری را عدم قهر عوامل دیگر و تعیّن‌بخشی خود فاعل به فعل از روی علم و حبّ می‌دانند و در انواع فعل به فعل جبری یا بالجبر و عنائی منتقدند اما علامه فعل جبری یعنی بالجبر (البته با تعریف خاص خود از آن و اختیاری دانستن آن) و فعل عنائی را به فعل قصدی ارجاع می‌دهند اما آیت الله مصباح، فعل جبری یا بالجبر را فعل اختیاری نمی‌دانند بلکه آن را در حقیقت نوعی انفعال به شمار می‌آورند نه فعل. مقدمه شناختی و مقدمه گرایشی فعل اختیاری را به علم حصولی و شوق منحصر نمی‌کنند، بلکه علم و حبّ را به معنای عام مقدمه فعل اختیاری برای همه موجودات مختار اعم از مجرد ناقص، تام و خدای متعال می‌دانند، اما علامه علم را و آیت الله مصباح حبّ را علت غائی فعل اختیاری به شمار می‌آورند. برخلاف استاد مصباح، علامه علم حقیقی به رابطه تکوینی بین فعل و غایت را برای انجام برخی از افعال اختیاری کافی نمی‌دانند و معتقدند برخی از افعال اختیاری علاوه بر این علم حقیقی، نیاز به علوم غیر حقیقی یا اعتباری دارند، در نتیجه از نظر ایشان اعتبار «حسن یا قبح و باید» مقدمه برخی از افعال اختیاری خواهد بود.
بررسی تطبیقی گستره علم امام(ع) از دیدگاه شیخ مفید و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: علی سلگی استاد راهنما: محمدباقر مرتضوی‌نیا استاد مشاور: حسن پناهی‌آزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
امام(ع) دارای مقام جانشینی رسول خدا(ص) است که از جمله مباحث مربوط به این جانشینی، علم امام(ع) می‌باشد. میزان وگستره علم امام(ع) به خاطر ارتباط با عصمت ایشان و این که درأعصار مختلف در بین علماء مسلمان مورد اختلاف بوده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است از أهمیّت بالایی برخوردار می‌باشد؛ به طورکلّی دو دیدگاه در رابطه با گستره علم امام(ع) وجود دارد برخی علم امام(ع) را محدود و برخی دارای گستره وسیع‌تری می‌دانند به همین خاطر در این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی گستره علم امام(ع) در حوزه‌های أصول معارف و أحکام شرعی، آیین رهبری، لغات و حِرَف و صنایع از دیدگاه مرحوم شیخ مفید از متقدّمین و علّامه طباطبایی از متأخرین به هدف بررسی جزئی نظریّه این دو عالم بزرگ در این حوزه ها؛ پرداخته شده است که موجب باز شدن دریچه‌ای جدید برای پژوهش گران در پژوش جزئی از گستره علم امام(ع) در این حوزه‌ها می‌باشد. یافته‌ها و حاصل این پژوهش را می‌توان این گونه بیان نمود که به اعتقاد مرحوم شیخ مفید امام درحوزه علم به أصول معارف و أحکام شرعی و آیین رهبری علاوه بر اینکه نسبت به این علوم علم بالفعل دارد این علم برای ایشان ضروری نیز می‌باشد اما در رابطه علم امام نسبت به لغات و حِرَف و صنایع قائل به این نیستند که امام به این أمور به صورت بالفعل و همیشگی عالم است چرا که از نظر ایشان نه عقل و نه قیاس، نه این علم را واجب می‌دانند و نه ممتنع و روایات نیز نمی‌تواند اثبات گر این علم به صورت بالفعل و همیشگی باشد و در مقابل، از نگاه علّامه طباطبایی امام(ع) به خاطر داشتن مقام نورانیّت که فعلیّت محض است نسبت به همه چیز به صورت بالفعل علم دارد که از جمله این معلومات علم به لغات و حِرَف و صنایع می‌باشد و داشتن این علم برای ایشان ضروری است.
بررسی و تحلیل صدور کثیر از واحد از دیدگاه برخی نوصدرائیان (میرزا مهدی آشتیانی، امام خمینی، علامه طباطبائی و علامه مصباح) و آیات و روایات
نویسنده:
پدیدآور: سید عباس استاد راهنما: محمد رضاپور استاد مشاور: ابوالفضل کیاشمشکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تحلیل درباره کثرات وبحث از کیفیت حصول آنها یکی از مسائل مهمی است که پژوهشگران را از قدیم مشغول خود ساخته است. حکما درباره آن به عنوان صدور کثیر از واحد و نظریه فیض و عرفا تحت عنوان تجلی و ظهور بحث کرده‌اند. نوصدرائیان گرچه در بخش اعظمی از آراء خودشان از صدر‌المتألهین اتباع می‌کنند ولی درباره مبانی، بیان مسئله، ادله اثبات و رد شبهات این مسئله آنها ابتکاراتی هم دارند. این رساله کوششی است برای کشف این نکات و استفاده از آنها در باب خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی. اصالت وجود، تشکیک در آن، قاعده الواحد، قاعده سنخیت، قاعده امکان اشرف، فاعلیت باری از مهمترین مبانی مسئله هستند. تحقیق در این پژوهش برای پاسخ به هلیت صدور، لمیت صدور، کیفیت صدور، زمان صدور و بعضی مسائل جزئی مربوط انجام گرفته است. این بحث به اسلوب توصیفی تحلیلی با استقراء آراء برخی نوصدرائیان (میرزا مهدی آشتیانی، امام خمینی، علامه طباطبائی و علامه مصباح یزدی) انجام گرفته است که به ادله نقلیه هم پرداختیم تا اینکه مقدار مطابقت آراء آنها با این نقلیه هم معلوم شود. تحقیق بر این فرض استوار بود که بین نوصدرائیان و صدر‌المتألهین و بین خود آنها نکات اشتراک و افترق متعددی یافت می‌شوند و اینکه آراء آنها از ادله نقلی استلهام شده‌اند واینکه نظریه صدور و تجلی در ابواب مختلف معارف تاثیر گذار هست. هدف تحقیق دانستن اضافات جدید نوصدرائیان و ابراز نکاتی بود که نوصدرائیان باهم یا با صدرا اختلاف دارند. همچینین مقایسه آراء آنها با ادله نقلیه و رصد کردن نتائج مترتب بر این مسئله از دیگر اهدافی بودند. غیر از علامه مصباح دیگر بزرگان سعی کردند بین آرای حکما و عرفا جمع سالم برقرار کنند و آنها قائل بودند که قاعده واحد در واجب الوجود جاری است درحالکیه علامه مصباح به مبانی حکمی خود وفادار مانده و منکر جریان قاعده الواحد در واجب الوجوب بوده است. بله، همه بزرگان به وحدت صادر اول و به اینکه عقول در ده عدد منحصر نیستند، اتفاق نظر دارند. برای برقراری جمع بین اقوال درباره منشأ صدور و صادر اول آنها سعی مبذول کرده‌اند. علامه مصباح قائل است که وجود منبسط (لابشرط‌قسمی) غیر معقول است پس عقل اول صادر اول است درحالیکه دیگر بزرگان قائل هستند که بین عقل و وجود منسبط به عنوان صادر اول جمع ممکن است. درباره اشکال صدور کثیر از عقل اول درحالیکه بعضی از جهات آن اعتباری است پاسخ داده‌اند. برخی بزرگان مانند امام خمینی و علامه طباطبائی به عالم اسما و نسب قائم به آنها و نقش آنها در ظهور کثیر پرداخته‌اند. همه بزرگان برای تائید آرای حکمی خود از ادله نقلیه هم استفاده کرده‌اند. نظریه صدور یا ظهور دارای نتائج مهمی در ابواب مختلف معارف هستند.
بررسی فطری بودن گرایش به دین از دیدگاه علامه طباطبایی و طبیعی بودن گرایش به دین از دیدگاه روانشناسان تکاملی دین
نویسنده:
پدیدآور: زهرا امینی استاد راهنما: محمد جواد پاشایی استاد راهنما: مهدی نساجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اهمیت مباحث گرایش به دین در عصر حاضر و چالش های میان علم و دین در میان پژوهشگران و دانشجویان و همچنین افراد حاضر در متن جامعه سبب انگیزه ی نگارش این پژوهش شد تا با بررسی رویکردهای فطری بودن و طبیعی بودن گرایش به دین ابعاد تازه ای در این زمینه روشن گردد. از تفاوت های این دو عامل میتوان به تفاوت مرتبه شان در ابعاد وجودی پرداخت. فطری بودن گرایش به دین متعلق به مباحث مابعدالطبیعه می باشد و فرا طبیعی است اما طبیعی بودن گرایش به دین تعلق به مرتبه ماده و طبیعت بشر دارد لذا جایگاه بحث هر کدام از این دو عامل متفاوت از یکدیگر است اما هر دو علت گرایش به دین، در طول یکدیگر قرار دارند. تشابه بحث در بطن این مسئله است که اگر بخواهیم زبان مشترکی در این دو عامل بیابیم باید بگویم که طبیعت نیز بخشی از فطرت می باشد و بحث طبیعی بودن گرایش به دین در دل فطری بودن گرایش به دین قرار دارد از این رو مانند این است که یک مجموعه بزرگ با یک زیرمجموعه جزئی بررسی شود. به صورت کلی در بحث گرایش به دین در بین متفکرین مختلف، اختلاف انظاری وجود دارد. در این پژوهش سعی می شود با بررسی و همچنین تفاوت یابی نظر علامه طباطبایی و روانشناسان تکاملی دین ابعاد فطری بودن و طبیعی بودن گرایش به دین بهتر توضیح داده شود تا شاید در صورت بررسی عمیق تر وجه مشترکی وصول شود.
وعظ و ارشاد در احکام مطرح شده در سوره نور؛ مطالعه تطبیقی در تفسیر علامه طباطبایی و فخرالدین رازی
نویسنده:
پدیدآور: زینب علی اسماعیل اسماعیل ؛ استاد راهنما: محمد مرادی ؛ استاد مشاور: علی عباس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوره مبارکه نور، بیست و چهارمین سوره قرآن کریم و یکی از سوره های مدنی است و در جزء هجدهم قرآن کریم قرار گرفته است. وجه تسمیه این سوره به دلیل تکرار کلمه نور(هفت مرتبه) و ذکر آیه نور در این سوره می باشد. بسیاری از آیات شریفه در سوره مبارکه نور با هدف بیان احکام شرعی با لسان موعظه و ارشاد بیان شده است و به همین دلیل می توان سوره مبارکه نور را یکی از سوره های مهم در این زمینه دانست. اگر به سوره نور رجوع کنیم، می بینیم که وعظ و ارشاد در آن سبک خاصی به خود گرفته است، بدان صورت که از طریق آیاتی که احکام شرعی را در زمینه های مختلف ارائه می دهد تجلی یافته است و در تبیین مفاد آن احکام و توضیح آنها نقش بسزایی داشته است. هر بیننده ای که به قرآن به شکل عام و به سوره نور به شکل خاص بنگرد میتواند مفهوم موعظه، اهمیت آن، فواید آن و اسباب اقامه آن بر هدایت کامل که به منظور تبیین احکام شرعی موجود در این سوره گنجانده شده را درک کند. بر این اساس در این پایان نامه حول محور دلالت آیات وعظ و ارشاد در تبیین احکام موجود در سوره نور با تمرکز بر تفسیر علامه طباطبایی ره و فخرالدین رازی بحث میشود. اهمیت پژوهش حاضر در آن است که به موضوعی بسیار حساس و مهم می پردازد چرا که مانند تار مویی در مرز ایمان و کفر می باشد و به موضوعی مهم و ضروری از نظر دینی و اجتماعی در زندگی ما، به ویژه در عصر حاضر که عمل بر اساس آیات قرآن کمرنگ شده تبدیل شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی استقرایی و سپس رویکرد تحلیلی قیاسی با بررسی دلالت الفاظ و سیاق، معانی، مفاهیم و گفته های صاحب نظران و مفسران انجام شده است. از مهم ترین نتایجی که در پژوهش حاضر بدان رسیدیم این است که همه مردم شایستگی تبلیغ و ارشاد جامعه را ندارند، بلکه این امر منحصر به گروهی از علما است و حق واعظ این است که برای خردمندان فرصتی داشته باشد تا از آنها نقل کرده و از ایشان بهره مند شود و فرصتی برای عوام داشته باشد، تا از آن فرصت برای یاد گرفتن از او استفاده کنند. از دیگر نتایج رساله آن است که اشاعه کارهای زشت انواع گوناگونی دارد مانند نشر اکاذیب، تهمت و تکرار آن، ایجاد مراکز یا وسایلی برای به وجود آوردن فساد و ترویج آن، همچنین نابود سازی حیا از راه ارتکاب گناهان در اماکن و انظار عمومی.
آموزه‌های تربیتی در سوره انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی، صادقی طهرانی، سید قطب و حبنکه
نویسنده:
پدیدآور: صلاح غازی ناهی العتابی استاد راهنما: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فی هذا البحث یتم تناول سوره الأنبیاء بالبحث والتحلیل، إلا أن هذا البحث لا یعنی بتفسیر سوره الأنبیاء کامله بل إنه ینتقی بعض الآیات التی تتعلق بصفات معنویه أو یمکن عبر شرحها وتفسیرها استنباط استفادات وومضات تربویه یمکن بعدها تقدیم أسالیب ناجعه لغرس بعض الصفات الحمیده، وتقییم وتقویم بعض الأخطاء السلوکیه أو غرس بعض السجایا الحسنه سواء ذاتیًا أی أن الفرد یستفید منها مباشره أو فی مجال تربیه الآخرین مثل تربیه الوالدین لأبنائهم والمعلمین لطلابهم وأهل الفکر والعلم والدین والثقافه. وقد اعتمدت الدراسه علی اساس موضوع التفسیر الموضوعی فی تفسیر الآیات استنادًا إلی التفاسیر الموثوقه، والتوجه الی الاسلوب الوصفی التحلیلی لکتابه الفائده التربویه والقواعد الأساسیه الواضحه والمبینه من اجل الوصول الی هذه المنافع. وقد تم وضع استنتاج مؤلف من عده اسس تربویه من خلال مجالات متنوعه للسلوک التربوی بواسطه الاستدلالات التربویه وطرحها فی ذهن المجتمع وابنائها وهذه القواعد تحققت من اسالیب وتوجهات مناسبه، ونسأل الله التوفیق ولما یحبه ویرضی عنه والله ولی التوفیق. یهدف البحث بیان أهمیه التنبه لحقیقه البعث والآخره وأن الجزاء آت لا محاله، شرح وتفسیر بعض آیات من سوره الأنبیاء وبیان معانیها، توضیح حقیقه بشریه الرسل وجمیع البشر وما یتبع ذلک من تقریر مبدأ الاعتراف بذلک وعدم الطغیان من قبل البشر، تبیین کیفیه تعوید النفس والناشئ علی التمهل وعدم التسرع، بیان کیفیه تعامل الوالدین مع أبنائهم لإعداد شخصیه مستقله رشیده، توضیح أهمیه الصبر فی حیاه الإنسان، بیان قصه ذی النون مع ربه وأهمیه التروی ونبذ الغضب. نحاول فی هذه الرساله البحث عن هذه السوره مکیه التی تعالج الموضوع الرئیسی الذی تعالجه السور المکیه و هوموضوع العقیده تعالجه فی میادینه الکبیره میادین التوحید والرساله والبعث، وما المنهج العام لتفسیرها و ما منهج العلامه الطباطبائی وسید قطب الشیخ حنبکه فی التعامل مع القضایا الدلالات التربویه التربویه ضمن سوره الانبیاء و ما منهجهم فی التعامل مع القضایا اللغویه و العقلیه؟ و نشیر الی مناهج المفسرین الذین نستفاد من آراوهم التفسیریه خلال هذه الرساله: منهج العلامه الطباطبائی: یری ضروره اللغه فی التفسیر ، ولکنه لم یرد لتفسیره الاستغراق فی ذلک ، بل اکتفی بإیراد اللغه والصور البلاغیه فی الآیات لبیان نکته علمیه تسهم فی إیضاح المعنی ، ولهذا نجد کثیراً ما یناقش الزمخشری لکونه إماماً لا یباری فی البلاغه ، بهدف تجلیه المراد من الآیه وبیان معناها ، وکما عُرف الزمخشری والرازی وغیرهما ببیان المناسبات والنظم بین الآیات نجد الطباطبائی اهتم بالمناسبه بین الآیات وبیان أوجهها من خلال السیاق ، وهذا ما سنتحدث عنه لاحقاً. المنهج اللغوی الذی وإن کان ضروریاً لتفسیر القرآن ، إلاّ أنه ابتعد عن التفسیر لیکون مجرد منهج لغوی وروائی هادف إلی إحکام الطوق علی المفردات القرآنیه، ویمکن أن نجد هذا الحال عند الطبرسی فی مجمع البیان ، إذ هو اهتم کغیره من المفسرین اللغویین اهتماماً کبیراً بمدلولات الألفاظ ومفرداتها ، وفی سرد آراء اللغویین (الطباطبائی، 1390: 1/13). منهج الشیخ عبد الرحمن حبنکه: القیمه العلمیه لهذا التفسیر لقد وضع الشیخ رحمه الله ضمن قواعد التدبر الأمثل قاعده تتعلق بهذا الأمر، بین فیها موقفه وما ینبغی علی المفسر اتباعه وتوظیفه عند تدبره الآیات التی تحتوی علی تلک الإشارات العلمیه، ویتلخص موقفه فیما یلی: 1- وجوب فهم النص أو النصوص القرآنیه بمقتضی الحقائق العلمیه التی ثبتت بأدوات ووسائل البحث العلمی الإنسانی ثبوتا قطعیاً. 2 - الفرضیات العلمیه التی لم یقل العلم فیها کلمته الأخیره القطعیه یمکن أن یفسر النص القرآنی بمقتضاها ضمن ضوابط التفسیر، ولکن دون جزم ولا قطع، ویبقی الباب مفتوحاً لاحتمالات فهم النص المتعدده. 3- لا یجوز تطویع النصوص القرآنیه واکراهها بتأویلات متعسفه لتوافق القضایا العلمیه التی لم تثبت، أو لا یمکن فهمها بمقتضی قواعد فهم النصوص العربیه، وعلی متدبر القرآن أن یحذر من الانزلاق فی الم ا زلق الخطره التی تجر إلی فهم کلام الله علی غیر ما أذن الله به فی تدبر قرآنه (حبنکه، 1361: 1/550). وقد ظهر اعتناؤه بتفسیر الموضوعی علی أکثر من اتجاه، الأول هو عند حدیثه عن السوره ککل ورسم صوره لها تکون محور السوره ومحورها، ففی کل سوره یعطی لمحه موجزه عن السوره، فیحدد موضوعها أو موضوعاتها التی تحویها والارتباط بینها، وبیان الأسالیب التی اتبعتها السوره فی عرض موضوعها أو موضوعاتها، ومن ثم تقسیم السوره إلی دروس تعطی صوره مجمله عما تتضمنه من أفکار. أما الثانی فهو المتمثل فی تحدید موضوعات معینه وجمع الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم د راستها وفق المنهجیه الموضوعیه فقد بدا ذلک واضحاً فی منهج الشیخ. ومن ذلک ما فعله فی الملحق الثانی من سوره النجم بعنوان: "حول معالجه المشرکین بشأن عقیدتهم فی الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم الملائکه" فقد أورد المعالجات وفق ترتیب النزول فی القرآن ثم تلخیصها بعد ذلک فی عناصر متنوعه مبینًا عناصر المعالجه لهم (محمد النصیرات، 2013: 67) ومن ذلک أیضًا ما فعله فی الملحق الثانی من نفس السوره حول "سیاسه الداعی فی أحوال المدعوّ الذی لم یستجب (حبنکه، 1980: 5/15) وغیرها، وأکثر هذا یظهر فی ملحقات السور. وأما الثالث والأخیر فهو الذی یعنی بتتبع لفظه معینه واستخدام القرآن لها، وهذا یدل علی اهتمام الشیخ بهذا الأمر، ) مثل تتبعه لکلمه الص ا رط عند تفسیره لسوره الفاتحه (المصدر السابق، 4 / 422) وکتتبعه للفظ "الریاح" فی سوره المرسلات حیث تتبع فی القرآن کله مبینًا ما یمیز کل نص وأمثله ذلک کثیره. اهتم حبنکه به مسئله التربیه فی تفسیره قائم علی سنه التدرج ومراعاه حال المخاطبین فی التعلیم والتربیه، مع ملاحظه أن الاقتضاء الفکری لا یمنع من تأخیر البیان والتبلیغ مراعاه للاقتضاء التربوی الذی ینبغی أن یقوم علی أسلوب التدرج الحکی
بررسی آیات رضوان در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و میبدی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه خسروی زنجانی استاد راهنما: رحیم آقاعلی استاد مشاور: حسین رحمانی تیرکلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همواره انسان در پی یافتن شادی و نشاط و آرامش قلبی بوده است تا بتواند با طیب خاطر روزگار بگذراند. در تعالیم الهی و متون روایی نیل به این خواسته فقط با جلب رضایت پروردگار میسّر خواهد بود. مقام رضوان یکی از برترین مقام‌های عرفانی است که از بهشت برین و جنات عدن نیز باارزش‌تر توصیف شده است، برتر بودن این مقام از نعمت‌های بهشتی بدین سبب است که منشا همه تفضّلاتی است که نصیب مومن می‌شود. رضوان به معنای رضایت وخشنودی خداوند از انسان نعمتی معنوی است که حالتی روحانی در شخص ایجاد می‌کند که لذّت و موهبت آن وصف‌ناپذیر است. یکی از راه‌های وصول به این مقام درک مقام رضاست، اگر بنده به تقدیر الهی رضا دهد، به مقام رضوان و رضایت الهی دست می‌یابد. از آنجا که دست یافتن به بطن آیات قرآن نیاز به شرح و تفسیر دارد، از دو کتاب تفسیر از علمای بزرگ تفسیر و عرفان مدد جستیم و از دیدگاه ایشان آیات را درباره مقام رضوان مورد بررسی قرار دادیم. در آثار تمام عرفای متقدم و متأخر درباره مقام رضا مطالبی آمده است، با توجه به این‌که امامان معصوم علیهم السلام همه مورد خطاب آیه شریفه «یا ایتها النفس المطمئنه...» بوده‌اند، برای رسیدن به این طمأنینه و آرامش قلبی باید از تعالیم آن بزرگواران بهره جست. این پایان‌نامه با هدف درک عمیق معنای رضوان و چگونگی دستیابی به این مقام والای عرفانی از طریق تحقیق تحلیلی-توصیفی انجام شده است. در این پژوهش برای رسیدن به این امر مهم ابتدا به معنای لغت رضوان در قرآن و واژه‌های همنشین و جانشین پرداخته و سپس به شرح راهکارهای دستیابی به این مقام مبادرت نموده است. دراین مسیر الهام بخش و پرخطر عوامل محرومیت از رضوان الهی نیز شرح داده‌ شده است، امیدوارم پژوهش حاضر مورد استفاده رهروان طریق قرب وتعالی روحی وفکری قرار گیرد.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبای در سعادت بشر با دیدگاه مایکل پترسون در کتاب عقل و اعتقادات دینی
نویسنده:
استاد راهنما: روح الله روحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سعادت بشر همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان بوده است، آنان درباره سعادت بشر مطالبی نابی پدید آورده اند؛ عالمه طباطبایی، اندیشمند مسلمان، یکی از آنان است که دربارهی سعادت انسان کاوشهای ارزندهای ارائه کرده است. از میان اندیشمندان غیر مسلمان، نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینی )مایکلپترسون و همکارانش( نیز پژوهشهای شایستهای دربارهی سعادت بشر پیش روی خوانندگان قرار داده اند. برای مقایسهی دیدگاه عالمه طباطبایی و نویسندگان یادشده در مورد سعادت بشر، مسئلهای با این عنوان مطرح شده است: »دیدگاه عالمه طباطبایی و نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینی درباره سعادت بشر چیست« با بررسی آثار عالمه طباطبایی درباره سعادت بشر و نیز با تحلیل مطالب کتاب عقل و اعتقاد دینی به صورت مقایسهای به سعادت بشر پرداخته شده است. در گرد آوری مطالب این پژوهش از روش کتابخانه ای به کار گرفته شده است، نگارنده با جمع آوری اطالعات و تحلیل و توصیف آنها در پی پاسخگویی مسئله یادشده برخاسته است. با توجه به بررسیهای انجام گرفته، این پژوهش به یافتههایی دست یافته است. از نظر عالمه طباطبایی به خیر وجودی که در آن قابلیتهای انسان به ظهور رسیده است سعادت گفته می شود، سعادت لذت پایداری است که با حیات پس از مرگ گره خورده است و بدون باور به آن، سعادت نهایی قابل دستیابی نیست. مایکلپترسون و همکارانش، سعادت را همان غایت نهایی دانسته اند که به حیات بشر معنا بخشیده است، این غایت نهایی تنها در حیات پس از مرگ قابل ظهور است و بدون باور به حیات پس از مرگ، خلقت بشر عبث محسوب شده است. انسان آفریده شده است که به وصال حق نایل شود. نایل شدن به سعادت بدون شناخت خدا و صفات او و ایمان امکان پذیر نیست. نتیجه ای که از این پژوهش به دست آمده، قابل توجه است، سعادت کمال و لذت پایداری است که فلسفهی وجودی بشر را تشکیل داده است و بشر همواره در پی کسب آن است، سعادت همان غایت نهایی بشر است که با دستیابی به آن به آرامش می رسد، این نکته هم در دیدگاه عالمه طباطبایی و هم از نظر نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینی مورد تأکید بوده است. سعادت نهایی بشر مشروط به باور به حیات پس از مرگ و بقای روح است که از مشترکات دو دیدگاه محسوب شده است.
مبانی واهداف سیاست خارجی درقرآن کریم و تفاسیر (بامحوریت المیزان اثر علامه طباطبایی و فی ظلال القرآن اثر سید قطب)
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه ابراهیمی استاد راهنما: عسگر بابازاده اقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سیاست دولتها یا به امور داخل کشور مربوط میشود یا امور خارج کشور. بنابر این اصطلاح سیاست خارجی در مقابل سیاست داخلی به کار برده میشود و عبارت است از خظ مشی و روشی که دولتها در برخورد با امور و مسائل خارج از کشور برای حفظ حاکمیّت و دفاع از موجودیّت و کبان خود و تعقیب و تحصیل منافع و ). سیاست خارجی پلی است که سیاست داخلی را به جهان بین الملل11 :1365 مصالح اتّخاذ میکنند (منصوری، ارتباط میدهد. میگوید: جهتی را که یک دولت بر میگزیند و در آن از خود »اصول سیاست خارجی« دکتر قوام در کتاب تحرّک نشان میدهد و نیز شیوه نگرش دولت را نسبت به جامعه بینالمللی، سیاست خارجی میگویند (قوام: ). در مجموع سیاست خارجی، استراتژی و اهداف یک کشور در واکنش به مسائل بینالمللی را شامل 102 :1388 میشود. هر کشوری برای زندگی با دیگران و روابط گوناگون، نیازمند طرح و برنامه و به عبارت دقیقتر و علمی، نیازمند سیاستگذاری خارجی است. در این سیاستگذاری خارجی دوستی مطلق و دشمنی مطلق معنی ندارد. اصولاً هیچ تضمین و توصیه عقلی و عرفی و تجربی وجود ندارد که دولتی، دولت دیگر را همواره دوست مطلق یا « دشمن مطلق و دائمی خود قلمداد کند. بلکه در جهان سیاست، منافع ملّی و مردم هر کشور، اساساً اولویّت ). در مطالعه 327 :1394(صدیق: »نخست هر دولت و دغدغه دولتمردان است و اینگونه نیز باید باشد سیاستهای روابط خارجی و بین الملل، دولت اصلیترین عنصر است. مردم، سرزمین و حاکمیّت یا حکومت، عناصر تشکیل دولت به معنی عامّ آن هستند. دولتها در وضعیّتی میتوانند وارد صحنههای روابط خارجی و سیاست بین المللی شوند و ارتباطات - به ویژه ارتباطات سیاسی- برقرار نمایند که از سوی کشورهای دیگر شناسایی شده و به رسمیّت شناخته شوند. در غیراین صورت، هیچگونه روابط سیاسی وجود نخواهد داشت. دیپلماسی مه مّترین ابزار تحقّق سیاست خارجی است.دیپلماسی عبارت است از فنّ مدیریت تعامل با جهان خارج توسّط دولتها. و میتوان آن را به دیپلماسی شخصی، دیپلماسی مشارکتی و دیپلماسی چند جانبه تقسیم کرد. دیپلماسی شخصی، دیپلماسی مستقیم از راه ملاقات و مکاتبه و گفتگوهای تلفنی سران دولتها است. دیپلماسی مشارکتی، مشارکت چند دولت طیّ معاهدهای است و دیپلماسی چند جانبه هم یک نوع .)و البته ابزارهای دیگری مانند اقتصاد (ابزار مالی و 5 :1393 انفاق نظر و اجماع دولتها است (دهشیری، تجاری) و نظامی ( به عنوان آخرین ابزار و پایان دیپلماسی) هم وجود دارد. لازم به ذکر است که عوامل مختلفی مانند عوامل جغرافیایی، عوامل جمعیّتی، اقتصادی، نظامی و عقیدتی بر سیاست خارجی کشورها تأثیر میگذارند. موضوعاتی مانند انجام انواع معاهدات بین المللی اعمّ از مالی- تجاری، سیاسی و امنیّتی و ... ، صلح، جنگ و جهاد از جمله مهمترین موضوعات سیاست خارجی کشورها محسوب میشوند. در این پژوهش، نویسنده در پی آن است که موضوعات مذکور یعنی معاهدات بین المللی، صلح (به ویژه صلح جهانی) و مسألح جنگ (اعمّ از جنگ نظامی، جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی) را از دیدگاه قرآن کریم و دو تفسیر اجتماعی المیزان و فی ظلال القرآن بررسی کند. « نوشته علّامه سیّد محمّد حسین طباطبائی (به عنوان تفسیر شیعی) و »المیزان فی تفسیر القرآن « دو تفسیر نوشته سیّد قطب (به عنوان تفسیر سنّی) در میان تفاسیر معاصر از جایگاه بلندی برخوردارند. »فی ظلال القرآن جامعه اسلامی را فراگرفته بود و ، این دو تفسیر در روزگاری نگارش یافتهاند که فضای فکری و فرهنگی خاصّی جریان روشنفکری و تجدّد خواهی رو به رشد بودند. در این میان، المیزان و فی ظلال القرآن، با داعیه رصد کردن و میدانداری در آوردگاه اندیشهها تألیف شدهاند و هر دو تقریباً نماینده جریان روشنفکری و به اصطلاح نماینده جریان بازگشت به قرآن کریم تلقّی میشوند. 6 تفسیر المیزان چنان جامع و محقّقانه است که بعضی از قرآن پژوهان آن را دائره المعارف قرآنی و شهر حکمتت پس از آنکه تنها دو مجلّد از المیزان به سال » دار التقریب بین المذاهب الإسلامیّه «نام دادند و استادان و شیوخ وجود » رساله الإسلام « هجری قمری چاپ گردید و در دسترس عموم قرار گرفت در نشریّه خود موسوم به 1375 بیان رسا، پرهیز از تعصّبات مذهبی، پرهیز از بی تفاوتی در برابر مذاهب و جریانها، تکیه بر « ویژگیهایی چون قرآن در فهم کلام الهی، اعتماد نکردن به روایان ناهمگون در فهم قترآن، پرهیتز از تأویتل قترآن بتر مبنتای ) و 210 :1376 (ستجّادی، » دیدگاههای علمی و فلسفی و مذهبی را بارزتترین ویژگیهای این تفسیر برشمردند علمای مشهور اهل سنّت چه در مصر و چه در گوشه و کنار جهان اسلام ضمن انتقتاد از برختی عقایتد و افکتار شیعیانه و به قول آنان متعصّبانه و غلو آمیز علامه در المیزان، آن را جزو بهترین تفاسیر شیعه دانستند و دکتتر در نگتارش تفستیر « وهبه زحیلی صاحب دائره المعارف بزرگ فقهی و تفسیر ارزشمند المُنیر اذعان داشت که ). شیخ جواد مغنیته از 212(همان: »خود از المیزان به عنوان یکی از منابع مهمّ و درخور توجّه بهره جسته است علمای برجسته لبنانی بیان داشتهاند که از وقتی المیزان به دستش رسیده پیوسته به مطالعته المیتزان رغبتت .)70 :1421دارد و المیزان همواره روی میز مطالعه او قرار دارد (حسینی طهرانی، است که جلد اول آن توسّط » فی ظلال القرآن « م) تفسیر 1906 -م1996( مهمّ ترین اثر قرآنی سیّد قطب مقام معظّم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنهای به فارسی ترجمه شده است و مجلّدات بعدی توسّط کتابهای قرآنی دیگری هم ، مصطفی خرّمدل به زبان فارسی برگردانیده شده است. سیّد افزون بر این تفسیر اشاره » مشاهد القیامه فی القرآن الکریم « و » التصویر الفنّی فی القرآن الکریم « دارد که از آنها میتوان به کرد. تفسیر فی ظلال القرآن، رویکردی سیاسی- اجتماعی دارد و روش سیّد در این تفسیر چنان است که نخست بخشی از آیات را ذکر می :ند سپس جوّ عمومی سوره مورد بحث و مسائل تاریخی و اهداف سوره را بازگو میکند.
  • تعداد رکورد ها : 4263