جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4232
بررسی تحلیلی روش مندی تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مآرب الطائی استاد راهنما: فاطمه دست رنج
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله نویسنده بدنبال این بوده که روش علامه را در این تفسیر نشان دهد و لذا ضمن پرداختن به جریان های فکری در عصر ایشان تلاش کرده تا مبانی علامه و روش های وی را در این تفسیر نشان دهد.
تفسیر آیات دربردارنده ایهام تجسیم در امامیه و سلفیه مطالعه علامه طباطبایی و ابن تیمیه به عنوان الگو
نویسنده:
پدیدآور: حسین محمد محیه الخلیفه استاد راهنما: علی عبد الله زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تجسیم یکی از موارد بسیار خطرناکی است که عقیده جوامع اسلامی را تهدید می کند. از این رو، این مبحث از هدف و اهمیتی برخوردار بود که نشان دهنده تأثیر آن بر ساخت صحیح إعتقادی است، این تحقیق به بررسی آیات دبردارنده ایهام تجسیم، تفسیر آنها و نحوه مواجهه دو مفسر یعنی علامه طباطبایی به عنوان نمونه امامی و ابن تیمیه به عنوان نمونه سلفی پرداخته است که در نتیجه بیان داشته است دیدگاه علامه طباطبایی نزدیکترین رابطه برای رسیدن به معنای واقعی بدون تشبیه و تجسم است؛ با توجه به این که علامه طباطبایی در تبیین معنای واقعی از روش های مناسبی از جمله استنباط بر مبنای سیاق، نشانه های زبانی و سایر روش های بررسی معنای واقعی، بدون تکیه صرف بر معنای ظاهری بیان، استفاده نموده است که نمونه ای از آن در تفسیر ابن تیمیه یافت نمی‌شود. بلکه ابن تیمیه بر معنای ظاهری بدون تفسیر آن متن تکیه نموده که او را در باتلاق قیاس و تطبیق فرو برده و از رسیدن به معنای واقعی آن اصطلاح دور نگه داشته است. پس از مطالعه آرای علامه طباطبایی و ابن تیمیه، هیچ شباهتی بین دو طرف نیافتیم، مگر در تلاش هر دو برای تفسیر این متون شریف قرآنی، و همچنین شباهت در اثبات صفاتی مانند حقیقت کلام الهی که با وجود اصل اثبات در چگونگی آن اختلاف داشته‌اند. علامه طباطبایی ثابت می کند که خداوند نه از طریق بدن خود سخن می گوید و نه بدنی دارد و مانند مخلوق بر عرش مستولی نمی شود و همان گونه که مخلوق تحت تأثیر قرار می گیرد، تحت تأثیر قرار نمی گیرد که همانند انسان عصبانی و خشنود شود و هیچ حرکتی شبیه حرکت موجودات ندارد. ابن تیمیه در حالی که خلاف آن را ثابت می کند إعتقاد دارد خداوند متعال با اعضای خود صحبت می کند، اعضا دارد، و بر کرسی مانند سطح مخلوق استوار است، و همان گونه که مخلوق متأثر می شود، متاثر می شود، و حرکت دارد و به آن شبیه است که تمام این مدعیات بر اساس ظاهر بدوی کلمه و امتناع از تفسیر آن است. در حالی که علامه طباطبایی در بیان خود به اهداف معنای حقیقی و چگونگی رویارویی آن با متن و اینکه این الفاظ مجاز یا کنایه و دارای معنایی منطبق با عقل سلیم انسان است، استناد کرده است.
التفات بلاغی در تفسیر المیزان علامه طباطبایی (مطالعه موردی سوره انعام)
نویسنده:
پدیدآور: مسلم علی حسین العکابی استاد راهنما: امیرجوان آراسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش درباره قران کریم از جمله بهترین مطالعات و ارجمندترین پژوهش هاست و کتاب های متعددی به هدف تفسیر قران و بیان مباحث مختلف و امور دینی و دنیوی ذکر شده در ان نوشته شده است. در کنار این مقوله ها، مباحث لفظی و انچه که به اعجاز قران از این ناحیه مربوط است نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. یکی از این کتابهای تفسیری «المیزان فی تفسیر القران» نوشته علامه محمد حسین طباطبایی است. در این نفسیر نکات بلاغی و لغوی زیادی مورد بررسی قرار گرفته است که بحث التفات هم از همین موارد است با علم به اینکه موارد التفات در قران بیشتر از مواردی است که علامه محمد حسین طباطبایی به انها اشاره کرده است و این یعنی علامه طباطبایی تعدادی از انها را برگزیده و در مورد انها بحث کرده است. در این رساله ترکیبی از مباحث قرانی و بلاغی ارائه شده است، چرا که تفسیر طباطبایی برپایه بیان معنای قرانی و ایجاد پیوند بین ان و معنای بلاغی است. انتخاب سوره انعام به عنوان نمونه برای بررسی موردی، از ان جهت بود که بحث التفات در ان مصادیق بیشتری دارد و به نوبه خود بیانی کامل از این ارایه را ارائه می دهد. این رساله با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی که به بیان معانی مختلف التفات در سوره انعام می پرازد، نشان داد که التفات در تفسیر المیزان بیشتر در ضمایر بوده است، زیرا در افعال و یا اسماء اشاره ای به التفات دیده نمی شود.
بررسی رویکرد علامه طباطبایی در کتاب تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث والقران
نویسنده:
پدیدآور: الاء عیدان علی الدراجی استاد راهنما: محمدحسن رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن تألیف علامه سید محمد حسین الطباطبایی یکی از تفاسیر امروزی است که به صورت جامع به مباحث متنوعی پرداخته است. مانند تفاسیر قدیم که کثرت جهات و موضوعات در آن واسط داده شده است علامه در رویکرد خود حجم وسیعی از تفاسیر را مورد توجه قرار داده است بنده در این تحقیق بر روی رویکرد توصیفی- تحلیلی تکیه کرده، به گونه ای که این پژوهش با هدف برجسته ساختن رویکردی که جناب علامه در آن تفسیر سخنان رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) را دنبال می کنند، بوده است. و نیز سخنان اهل بیت و اصحاب برجسته ای که خود را وقف آموختن و تعلیم او کردند و آنچه را که از ایشان گزارش شده به همه مردم منتقل می کنند. مفسر در فرآیند تفسیر، و با تلفیق آیات، روایات و سرنخ های لغوی، برای آشکار کردن معانی و مقاصد قرآن کریم بر روش عقلی تکیه کردند. این تحقیق به مجموعه‌ای از نتایج دست یافت که مهمترین آنها عبارتند از: تفسیرالبیان، تفسیری پیشگام در تبیین و نشان دادن معنای قرآنی، از طریق تفسیر قرآن به قرآن است. و نیز از طریق سخنان بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهم‌السلام) با آرامش و اعتدال، پرهیز از افترا و انتقاد تند، حتی در هنگام بررسی نظرات دیگران می‌باشد.
وعظ و ارشاد در احکام مطرح شده در سوره نور؛ مطالعه تطبیقی در تفسیر علامه طباطبایی و فخرالدین رازی
نویسنده:
پدیدآور: زینب علی اسماعیل اسماعیل ؛ استاد راهنما: محمد مرادی ؛ استاد مشاور: علی عباس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوره مبارکه نور، بیست و چهارمین سوره قرآن کریم و یکی از سوره های مدنی است و در جزء هجدهم قرآن کریم قرار گرفته است. وجه تسمیه این سوره به دلیل تکرار کلمه نور(هفت مرتبه) و ذکر آیه نور در این سوره می باشد. بسیاری از آیات شریفه در سوره مبارکه نور با هدف بیان احکام شرعی با لسان موعظه و ارشاد بیان شده است و به همین دلیل می توان سوره مبارکه نور را یکی از سوره های مهم در این زمینه دانست. اگر به سوره نور رجوع کنیم، می بینیم که وعظ و ارشاد در آن سبک خاصی به خود گرفته است، بدان صورت که از طریق آیاتی که احکام شرعی را در زمینه های مختلف ارائه می دهد تجلی یافته است و در تبیین مفاد آن احکام و توضیح آنها نقش بسزایی داشته است. هر بیننده ای که به قرآن به شکل عام و به سوره نور به شکل خاص بنگرد میتواند مفهوم موعظه، اهمیت آن، فواید آن و اسباب اقامه آن بر هدایت کامل که به منظور تبیین احکام شرعی موجود در این سوره گنجانده شده را درک کند. بر این اساس در این پایان نامه حول محور دلالت آیات وعظ و ارشاد در تبیین احکام موجود در سوره نور با تمرکز بر تفسیر علامه طباطبایی ره و فخرالدین رازی بحث میشود. اهمیت پژوهش حاضر در آن است که به موضوعی بسیار حساس و مهم می پردازد چرا که مانند تار مویی در مرز ایمان و کفر می باشد و به موضوعی مهم و ضروری از نظر دینی و اجتماعی در زندگی ما، به ویژه در عصر حاضر که عمل بر اساس آیات قرآن کمرنگ شده تبدیل شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی استقرایی و سپس رویکرد تحلیلی قیاسی با بررسی دلالت الفاظ و سیاق، معانی، مفاهیم و گفته های صاحب نظران و مفسران انجام شده است. از مهم ترین نتایجی که در پژوهش حاضر بدان رسیدیم این است که همه مردم شایستگی تبلیغ و ارشاد جامعه را ندارند، بلکه این امر منحصر به گروهی از علما است و حق واعظ این است که برای خردمندان فرصتی داشته باشد تا از آنها نقل کرده و از ایشان بهره مند شود و فرصتی برای عوام داشته باشد، تا از آن فرصت برای یاد گرفتن از او استفاده کنند. از دیگر نتایج رساله آن است که اشاعه کارهای زشت انواع گوناگونی دارد مانند نشر اکاذیب، تهمت و تکرار آن، ایجاد مراکز یا وسایلی برای به وجود آوردن فساد و ترویج آن، همچنین نابود سازی حیا از راه ارتکاب گناهان در اماکن و انظار عمومی.
بررسی تفسیری - تاریخی عتاب‌های خداوند به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مورد مطالعه: المیزان (علامه طباطبایی) و أنوار التنزیل (بیضاوی)
نویسنده:
پدیدآور: راضیه جلیلی ؛ استاد راهنما: مریم سعیدی جزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیات عتاب گونه‌ی قرآن کریم در خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از جمله مواردیست که بین شیعه و اهل سنت مورد نزاع و قابل بررسی است. بیشتر علمای شیعه از جمله علامه طباطبایی در مواجهه با این گونه آیات؛ بر عصمت مطلقه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اتفاق نظر دارند. اما علمای اهل سنت در مواجهه با این آیات عتاب آمیز، دچار شک و شبهه شده و پیامبر(صلی الله علیه و آله) را دارای عصمت مطلقه نمی‌داند و این آیات عتاب آمیز را شاهدی بر ادعای خویش می‌دانند. بنابراین بررسی این آیات در جهت پاسخ‌گویی به شبهات پیرامون عصمت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ خصوصاً در عصر حاضر که عده‌ای توسط اینگونه آیات اذهان مردم را به انحراف کشانده و تصویر نادرستی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) ایجاد می‌کنند، این مسئله اهمیت پیدا می‌کند.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی ، تحلیلی و با تکیه بر دو تفسیر المیزان و تفسیر انوار التنزیل و اسرارالتأویل به عنوان دو نماینده از تفاسیر شیعه و اهل سنت آن دسته از خطابات عتاب گونه‌ی قرآن را مورد بررسی قرار داده، که بیشتر در معرض شبهه قرار دارد و می‌تواند عصمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را زیر سؤال ببرد و جایگاه نبوت را خدشه‌دار کند. و از دلایل دیگر آن، آیاتی را گلچین و انتخاب شده که سبب تاریخی دارد و جریانات تاریخی را این دو مفسر در ذیل آیات بیان فرموده که با بررسی آن حوادث و مکی و مدنی بودن آیات که لحن بیان و خطاب بودن آیات و جو حاکم بر آن در زمان وقوع حوادث از جمله مواردی ست که همگی از نگاه این دو مفسر مورد ارزیابی و کنکاش قرار گرفته تا در آخر به عصمت مطلقه‌ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دست یابد و به اثبات برساند.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبای در سعادت بشر با دیدگاه مایکل پترسون در کتاب عقل و اعتقادات دینی
نویسنده:
استاد راهنما: روح الله روحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سعادت بشر همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان بوده است، آنان درباره سعادت بشر مطالبی نابی پدید آورده اند؛ عالمه طباطبایی، اندیشمند مسلمان، یکی از آنان است که دربارهی سعادت انسان کاوشهای ارزندهای ارائه کرده است. از میان اندیشمندان غیر مسلمان، نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینی )مایکلپترسون و همکارانش( نیز پژوهشهای شایستهای دربارهی سعادت بشر پیش روی خوانندگان قرار داده اند. برای مقایسهی دیدگاه عالمه طباطبایی و نویسندگان یادشده در مورد سعادت بشر، مسئلهای با این عنوان مطرح شده است: »دیدگاه عالمه طباطبایی و نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینی درباره سعادت بشر چیست« با بررسی آثار عالمه طباطبایی درباره سعادت بشر و نیز با تحلیل مطالب کتاب عقل و اعتقاد دینی به صورت مقایسهای به سعادت بشر پرداخته شده است. در گرد آوری مطالب این پژوهش از روش کتابخانه ای به کار گرفته شده است، نگارنده با جمع آوری اطالعات و تحلیل و توصیف آنها در پی پاسخگویی مسئله یادشده برخاسته است. با توجه به بررسیهای انجام گرفته، این پژوهش به یافتههایی دست یافته است. از نظر عالمه طباطبایی به خیر وجودی که در آن قابلیتهای انسان به ظهور رسیده است سعادت گفته می شود، سعادت لذت پایداری است که با حیات پس از مرگ گره خورده است و بدون باور به آن، سعادت نهایی قابل دستیابی نیست. مایکلپترسون و همکارانش، سعادت را همان غایت نهایی دانسته اند که به حیات بشر معنا بخشیده است، این غایت نهایی تنها در حیات پس از مرگ قابل ظهور است و بدون باور به حیات پس از مرگ، خلقت بشر عبث محسوب شده است. انسان آفریده شده است که به وصال حق نایل شود. نایل شدن به سعادت بدون شناخت خدا و صفات او و ایمان امکان پذیر نیست. نتیجه ای که از این پژوهش به دست آمده، قابل توجه است، سعادت کمال و لذت پایداری است که فلسفهی وجودی بشر را تشکیل داده است و بشر همواره در پی کسب آن است، سعادت همان غایت نهایی بشر است که با دستیابی به آن به آرامش می رسد، این نکته هم در دیدگاه عالمه طباطبایی و هم از نظر نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینی مورد تأکید بوده است. سعادت نهایی بشر مشروط به باور به حیات پس از مرگ و بقای روح است که از مشترکات دو دیدگاه محسوب شده است.
مفهوم ولایت بین علامه طباطبائی و فخر رازی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: عادل کاظم عبدالله لفته استاد راهنما: سیدمحمد أمام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت هرگز از انسان دور نبوده است، چنانکه از بدو پیدایش بر روی زمین به وجود آمد، زیرا این یک نیاز فطری است که خداوند روح انسان را با آن دمیده و انسان به کسی نیاز دارد که نیازهای او را برآورده کند زیرا نمی تواند نیازهای غذایی، پوشاک و امنیت خود را تامین کند، تنها با ملاقات و همکاری با همنوعان خود. اهمیت ولایت از آنجاست که انسان موجودی اجتماعی است که نمی تواند به تنهایی زندگی کند، بلکه باید با دیگران تعامل داشته باشد، البته متمدن است و با همنوع خود احساس صمیمیت می کند و به دنبال همکاری ست. بر سختی های زندگی هر چه انسان به آن نیاز دارد حتی آداب رفع حاجت - امر ولایت و احکام و احکام آن و آنچه مربوط به آن است را برای ما روشن کرد. مسأله ولایت در دین اسلام رکن اساسی و مهمی را تشکیل می دهد، زیرا اسلام دین جامع و یکپارچه ای است که ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد و هیچ وجهی از آن حذف نشده است و با توجه به قرآن کریم قانون اساسی است. روش و راهنمای امت اسلامی، در می یابیم که ایشان به ولایت اهتمام فراوان داشتند و اولی آنها با سنت پیامبر مورد توجه خاص قرار گرفت و در بسیاری جاها به آن تصریح کرده و در جاهای دیگر به آن اشاره کرده اند. آنجا که به مبانی و قوانین دولت و انواع آن پرداختند. اسلام نظام یکپارچه ای است که بر انواع رفتار انسان (فردی و جمعی) حاکم است، زیرا یکی از پایه های ارتباط دولت با افراد و نیز ارتباط با دولت ها و آمیختن آنهاست. ولایت با همه مظاهر آن، دعوت جاودانه خداوند به آدم علیه السلام و نسل او پس از اوست که فرمود: من در زمین جانشینی قرار می دهم (بقره: 30). خواه امر تکوینی باشد یا امر تشریعی، یا امر اجتماعی، یا امر تفسیری و یا غیر آن، و خداوند متعال از فریضه برای گفتارش به خود یاد کرده است: یا غیر او اولیایی برگزیدند؟ (الشوری: 9). قرآن کریم همه مؤمنان را به اطاعت از اولیای امر دعوت می‌کند، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید!
اهداف قرآنی از دیدگاه علامه طباطبایی و امام مکی بن ابی طالب القیسی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: اثیر عزیز علی المدلل استاد راهنما: محمد حسن احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق به بررسی اهداف قرآنی علامه طباطبایی و امام مکی بن ابی طالب با تکیه بر روش تطبیقی می پردازد و هدف از این تحقیق تبیین اهداف تفسیری قرآن در مورد قرآن است. ان، سوره بقره و پاره ای از آیات آن، طباطبایی و الامام مکی القیسی، اهداف آیات سوره بقره و برخی از آیات آن را بیان کرده و برداشت کاملی از تفسیر آنها ارائه کرده است. تبیین تفاوت ها و شباهت های بین آنها وظیفه و نتیجه گیری بین محقق مهم ترین نتیجه ای که محقق با این تحقیق به دست آورده این است که روش تفسیری طباطبایی بر اساس برداشت او از آیات قرآن به عنوان یک اصل و اساس است، چه در قرآن کریم و چه در بزرگوار. سنت و در سیره اهل بیت علیهم السلام، زیرا آنها بیانگر واقعیت قرآن هستند و می دانند که چه احکام، اصول و ارزش هایی بر آن نازل شده است. تفسیر قرآن کریم و تبیین مقاصد قرآنی از آن و اما مکی القیسی در تفسیر خود به رویکرد تفسیری یا المثور نزدیک شده است که در آنجا قرآن را با قرآن و قرآن با حدیث صحیح، چنانکه در زبان عربی بسیار مورد توجه است، زیرا قرآن به زبان عربی نازل شده و در مسیر خود در گفتار کشیده شده است، لذا عربی را حصار و حصار می کند. چارچوب تفسیر در جایی که از قرآن هر تفسیری را که با قواعد عربی و صیغه های آن هماهنگ نباشد نفی می کند و از تفاسیر آنچه را که بیشتر به آن و به اصل و قواعد آن مربوط بوده ترجیح می دهد.
انگیزش اخلاقی از نگاه سید محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: امیرحسین کافی کنگ استاد راهنما: علی اکبر عبدل آبادی استاد مشاور: محسن جاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه اخلاق یکی از مسائل مهمی که مطرح شده است انگیزش اخلاقی (moral motivation) است که از مسائل جدید اخلاقی است . انگیزش اخلاقی به فرآیند شکل‌گیری انگیزه و عوامل و موانع آن برای برانگیختگی به فعل اخلاقی می‌پردازد و جایگاه هر یک از آن عوامل و موانع را در شکل گیری انگیزش اخلاقی معین می‌کند . (نصیری، منصور"جستارهایی در روانشناسی اخلاق" 1384، صص 28 و 29) انگیزش اخلاقی، از مسائل اساسی درباره اخلاق است که با مسائلی از قبیل قصد، میل، باور، اراده، فضیلت، خصوصیات منشی و استقلال اراده پیوند خورده است و به اینچنین مسائلی که با انگیزش اخلاقی ارتباط دارند عمدتا در روانشناسی اخلاق و گاهی هم در اخلاق هنجاری پرداخته می‌شود (رحمتی، سجاد ، کاوندی، سحر ، جاهد، محسن " انگیزش اخلاقی از دیدگاه فخر الدین رازی"1399، ص 2) . در جهان اسلام نیز متفکران سرشناسی به مسأله انگیزش اخلاقی پرداخته‌اند که از جمله آنان سیّد محمّدحسین طباطبایی بوده است . ایشان به عوامل بسیاری در موضوع انگیزش اخلاقی قائل‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم . ما در این پژوهش قصد داریم علاوه بر بررسی عوامل و موانع انگیزش اخلاقی به ساختار و مدل انگیزش اخلاقی از منظر علامه طباطبایی نیز بپردازیم . در این باره می‌توان پرسید که آیا مولفه‌های انگیزش اخلاقی صرفا درونی اند یا بیرونی یا اینکه ترکیبی از مولفه های درونی و بیرونی اند ؟ آیا طباطبایی در ساختار انگیزش اخلاقی فقط به مولفه های شناختی توجه کرده است و معتقد است که باور های اخلاقی شرط لازم و کافی برای انگیزش اخلاقی هستند ؟ آیا ساختار انگیزش اخلاقی از نظر او صرفاً یک ساختار معرفتی است یا اینکه دارای یک ساختار غیر معرفتی مربوط به احساسات، عواطف و هیجانات است ؟ آیا صرف میل به عمل اخلاقی به انگیزش اخلاقی منجر می‌شود ؟ آیا از نظر طباطبایی ساختار غیر معرفتی انگیزش اخلاقی معطوف به خواسته‌ها و نیازها (مولفه‌ های ارادی) است یا اینکه وی ساختار انگیزش اخلاقی را مرکب از مولفه‌ های معرفتی و غیر معرفتی می‌داند؟ پس از مشخص شدن ساختار به عوامل و موانع انگیزش اخلاقی می‌پردازیم که در این راستا به پاسخ های احتمالی نیز رسیده ایم و عوامل و موانعی را برشمردیم . -1-یکی از عوامل انگیزش اخلاقی که طباطبایی به آن پرداخته است، مقبولیت و تایید اجتماعی است . این عامل در نظر علامه طباطبایی دارای ارزش کمتری نسبت به بقیه عوامل است اما آن را کمک کننده به عمل اخلاقی نیز می‌داند . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 2-عامل دوم از نظر طباطبایی وصول به آسایش اخروی است . انسان می‌تواند با داشتن امید برای رسیدن به پاداش بهشت یا بیم از عذاب دوزخ، روی به سوی عمل اخلاقی بیاورد . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 3-یکی دیگر از عوامل، امیال طبیعی و لذت ناشی از ارضای این امیال است. به عقیده علامه انسان به طور طبیعی(فطری) به سوی اعمال اخلاقی میل دارد و انسان از ارضای امیال خویش لذت میبرد و این خود برانگیزاننده انسان به سوی عمل اخلاقی است . (طباطبایی، محمدحسین"اصول فلسفه و روش رئالیسم" جلد دوم، ص185 ) به نقل از مقاله (دهقان، رحیم" بررسی تطبیقی ابعاد انگیزش اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی و فینیس" 1396 ص 4) 4-عامل دیگری که علامه طباطبایی به آن می‌پردازد و آن را با ارزش تر از سایر عوامل میداند، جلب محبت(رضایت) الهی است . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 5-از جمله عوامل دیگر، کمال‌گرایی، خداگرایی، شخصیت و منش تقوا محور و الگوهای درست اجتماعی را می‌توان نام برد . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، صص 183 و 185 ) موانع انگیزش اخلاقی در نظر علامه طباطبایی به شرح زیر است . 1_از مهم‌ترین موانع جهل است که یکی از شایع ترین موانع انگیزش اخلاقی است . جهل انسان نسبت به عمل اخلاقی میتواند مانع از برانگیختگی وی به عمل اخلاقی گردد . (شمسی، محمد‌مهدی و همکاران"تبیین علل ضعف‌های اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی و مک ناتن" 1399، صص 5 و 6 ) 2-مانع دیگر انگیزش اخلاقی، لذت است که گویا این مورد هم مانع و هم عامل در انگیزش اخلاقی است بدین معنا که، انسان از ارضای امیال خویش لذت میبرد اما همیشه ارضای امیال انسان اخلاقی نیست و این عقل است که باید معیاری برای آن بیاورد تا به سوی عمل اخلاقی برانگیخته شود و علامه این معیار را رضایت خداوند مطرح می‌کند . ( دهقان، رحیم، همان منبع صص3_6 ) 3_مانع سومی که در آثار علامه دیده می‌شود ضعف ایمان است، ایشان ایمان را یک عمل ارادی و معرفتی می‌داند که با تسلیم قلبی در برابر خدا، خضوع و محبت همراه است. در واقع ایمان شامل همه مولفه‌های زیست اخلاقی از قبیل معرفت، اراده، عواطف و ملکات است . بنابراین ضعف در ایمان به خدا را نیز می‌توان مانعی برای انگیزش اخلاقی دانست . ( شمسی، محمد‌مهدی و همکاران، همان منبع، صص 8 و 9 ) 4_از جمله موانع دیگر، هوای نفس، ضعف اراده وحب دنیا را می‌توان نام برد که علامه طباطبایی مفصلا به آنها پرداخته است . ( شمسی، محمد‌مهدی و همکاران، همان منبع، صص 7 و 8 ) بعد از روشن شدن ساختار و عوامل و موانع انگیزش اخلاقی از نظر طباطبایی، ما می‌توانیم به تناسب مدل های انگیزش اخلاقی موجود، نوع مدل انگیزش اخلاقی از نظر او را نیز مشخص کنیم . 1-مدل انگیزش اخلاقی معرفت‌گرایانه 2-مدل انگیزش اخلاقی احساس‌گرایانه 3-مدل انگیزش اخلاقی ابزار‌گرایانه 4-مدل انگیزش اخلاقی شخصیت‌گرایانه Doris, John . M" The Moral Psychology Handbook" 2010, P.74.75.76.77) ) که پاسخ احتمالی ما در رابطه با مدل انگیزش اخلاقی از نظر طبطبایی، مدل شخصیت گرایانه است . دلایل ما برای انجام این پژوهش بدین گونه است، 1- در پژوهش های موجود، پژوهشی درباره انگیزش اخلاقی از نظر طباطبایی که جامعیت داشته باشد، موجود نیست 2-پرکننده شکاف میان نظر و عمل، مبحث انگیزش است . و ما تصمیم گرفتیم پژوهش خود را به موضوع انگیزش اخلاقی از نگاه طباطبایی اختصاص دهیم .
  • تعداد رکورد ها : 4232