جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4210
نقش سیاق در تفسیر قرآن از منظر علامه طباطبایی و فخر رازی (بررسی موردی سوره‌های طواسیم)
نویسنده:
پدیدآور: حسین علی هلیل هلیل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهشگر در این پژوهش از سیاق به عنوان یکی از مهم‌ترین اصول علم تفسیر سخن گفته است. این امر از طریق بررسی تحلیلی تفسیر سوره‌های طواسیم نزد علامه طباطبایی و فخر رازی صورت گرفته و پژوهشگر کوشیده است معنای سیاق را در لغت و اصطلاح نزد مفسرین و علمای اصول و نیز اهمیت آن را نزد مفسرین تبیین کرده و انواع سیاق را معرفی نماید. بنابر یافته‌های پژوهش سیاق‌های نحوی، دلالی و شأن نزول نسبت به دیگر سیاق‌ها از حضور پررنگ‌تری برخوردارند. پژوهشگر در این پژوهش به نتایج متعددی دست یافت که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: هر دو عالم در به کارگیری این سه سیاق اشتراک دارند، اما میزان به کارگیری آن‌ها به ویژه در دو سیاق نحوی و دلالی متفاوت بوده است. اما سیاق شأن نزول توسط علامه طباطبایی برای فهم غرض اصلی سور مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا در سوره شعراء برای تسلی‌بخشی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در سوره نمل برای بشارت و انذار و در سوره قصص برای ارائه وعده‌های زیبا به مؤمنان به کار رفته است در حالی که فخر رازی از سیاق شأن نزول برای بیان اهدافی دیگر در این سور همانند، حسن توکل به خدا و عدم بدبینی و بازداشتن از پیروی از هوای نفس استفاده کرده است.
الآثار التربویه للقول بالمعاد من منظور العلامه الطباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: کاظم وحید خلف وطیفی استاد راهنما: محسن داودآبادی فراهانی استاد مشاور: محسن داودابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«باور به معاد» یکی از مهمترین باورهای دینی پس از اعتقاد به توحید می باشد. باور به زندگی در جهانی پس از این دنیا و حیات دوباره فطری بوده و در تعالیم انبیاء و ائمه معصمومین(ع) قرار داشته است. باور به معاد و معادباوری تاثیراتی بر تربیت فردی و اجتماعی هر انسانی دارد. باور به این امر دینی تاثیرات سازنده و مثبت در زندگی فردی و اجتماعی ایجاد می کند و باعث فراهم سازی تربیتی سازنده می شود. علامه طباطبایی بیانات بسیاری پیرامون معاد و معادباوری نگارش نموده اند و از ایشان در این زمینه کتاب های زیادی چاپ شده است. هدف از این تحقیق بررسی آثار تربیتی معادباوری از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) با تاکید بر تفسیر المیزان می باشد که تاثیرات تربیتی معاد در ساحتهای مختلف عبادی، اقتصادی و سیاسی- اجتماعی تشریح شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آثار اعتقاد به معاد در ساحت تربیت عبادی شامل مواردی مثل افزایش تقوا، جلوگیری از غفلت و ... و در ساحت تربیت اقتصادی شامل کمک به فقرا و عدم حرص و ... و نیز در ساحت تربیت اجتماعی- سیاسی شامل عدالت اجتماعی و مسئولیت پذیری و ... می شود.
بررسی تطبیقی وجوه اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و متولی الشعراوی
نویسنده:
پدیدآور: کوثر المحنه استاد راهنما: روح الله محمدی استاد مشاور: روح الله محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشریح ابعاد مسأله، بیان ضرورت، کاربرد و هدف آن) علوم قرآنی، علومی است برای فهمیدن و شناخت هرچه بیشتر و دقیق‌تر قرآن، از این جهت می توان ضرورت وفایده بحث در علوم قرانی را مطرح کرد که تا این مسئله به طور کامل شناخته نشود وکلام الهی بودن قران اثبات نگردد پیگیری محتوای این معجزه الهی خالی از اشکال نیست. به همین خاطر شناخت دقیق این علوم برای هر مفسر ومحقق قرانی لازم است. باید به این نکته اشاره کرد که از همان ابتدای نزول قران بحث درباره قرآن کریم و شناخت مسایل مختلف پیرامون آن در طول تاریخ توسط بزرگان و دانش پژوهان مطرح بوده که ثمره ی انها اثار گران بهایی است که به یادگار مانده است. این موضوع توجه ویژه قران پژوهان فریقین -اعم از دانشمندان علوم قرانی ومفسران -را به خود معطوف داشته واز جهات مختلف دارای اهمیت واعتبار است. به طوری که از قرون اولیه اسلامی ،مفسران ودانشمندان مسلمان به تحقیق در وجه اعجاز قران همت گمارده و وجوه مختلفی را با مصادیق وشواهد قرانی ذکر کرده اند .بعضی از این وجوه بر جنبه های لفظی وبلاغی تاکید دارد همانند: فصاحت وبلاغت ،اسلوب ونظم وبرخی دیگر به جنبه های معنوی همچون : اشتمال بر معارف وحقایق عالی وهدایت وراهبری بشر. از انجا که در مساله وجوه اعجاز قران آراء ونظرات گوناگونی وجود دارد تا آنجا که برخی تنها یک وجه را پذیرفتند وبرخی دیگر تا هشتاد ویک وجه ذکر کرده اند در این میان می توان به دو اندیشمند بزرگ ومعاصر شیعه علامه طباطبایی که تفسیر المیزان ایشان از جمله مهمترین منابع پژوهشگران عرصه دین و به گفته ی برخی دایره المعارف بزرگ شیعه وحتی اسلام است. و دیگری سنی اشعری مذهب متولی الشعراوی که در پرتو ارائه بحث های توضیحی قران، به مباحث ادبی ولغوی مانند بقیه تفاسیر نمی پردازد، اشاره کرد. هر یک از این دو بزرگوار مفصل در این بحث دامنه دار وکهن قرآنی قلم زده و ارائه نظر داشتند. علامه مفصل ذیل آیات مربوط به اعجاز در تفسیر المیزان و شعراوی علاوه ذیل آیات در تفسیرش، کتابی مستقل در باب اعجاز با عنوان معجزه القرآن در 10 جلد بحث کرده اند. البته بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با تکیه بر نظرات علامه در تفسیر المیزان کتابی با عنوان اعجاز قرآن به رشته تحریر درآورده است. از این رو می توان گفت که هر یک کتابی مستقل در بحث اعجاز قرآن نگاشته اند که حاوی نظرات ایشان درباره ابعاد مختلف اعجاز قرآن است. علامه طباطبایی به عنوان دانشمند و مفسر نوگرا که بنای استوار تقسیر قرآن به قرآن را احیا و بازسازی کرد و دیگری متولی الشعراوی در اهل سنت که در تفسیر ساده و روان قرآن سرآمد است. این گزینش شاید بتواند از دید دو مفسر با گرایش های متفاوت اعجاز را تشریح نماید. با توجه به این که هنگام بررسی اراء اندیشمندان تطبیق و مقایسه، کاری بس ارزشمند و سود بخش است واز انجا که در برخی نقاط افتراق ودر برخی نقاط اشتراک سبب شناسایی گزاره های جدید می گردد. از این رو، این پژوهش در پی آن است که با رویکرد مقایسه ای به بررسی تطبیقی وجوه اعجاز قران از دیدگاه این دو مفسر بپردازد.
آموزه‌های تربیتی در سوره انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی، صادقی طهرانی، سید قطب و حبنکه
نویسنده:
پدیدآور: صلاح غازی ناهی العتابی استاد راهنما: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فی هذا البحث یتم تناول سوره الأنبیاء بالبحث والتحلیل، إلا أن هذا البحث لا یعنی بتفسیر سوره الأنبیاء کامله بل إنه ینتقی بعض الآیات التی تتعلق بصفات معنویه أو یمکن عبر شرحها وتفسیرها استنباط استفادات وومضات تربویه یمکن بعدها تقدیم أسالیب ناجعه لغرس بعض الصفات الحمیده، وتقییم وتقویم بعض الأخطاء السلوکیه أو غرس بعض السجایا الحسنه سواء ذاتیًا أی أن الفرد یستفید منها مباشره أو فی مجال تربیه الآخرین مثل تربیه الوالدین لأبنائهم والمعلمین لطلابهم وأهل الفکر والعلم والدین والثقافه. وقد اعتمدت الدراسه علی اساس موضوع التفسیر الموضوعی فی تفسیر الآیات استنادًا إلی التفاسیر الموثوقه، والتوجه الی الاسلوب الوصفی التحلیلی لکتابه الفائده التربویه والقواعد الأساسیه الواضحه والمبینه من اجل الوصول الی هذه المنافع. وقد تم وضع استنتاج مؤلف من عده اسس تربویه من خلال مجالات متنوعه للسلوک التربوی بواسطه الاستدلالات التربویه وطرحها فی ذهن المجتمع وابنائها وهذه القواعد تحققت من اسالیب وتوجهات مناسبه، ونسأل الله التوفیق ولما یحبه ویرضی عنه والله ولی التوفیق. یهدف البحث بیان أهمیه التنبه لحقیقه البعث والآخره وأن الجزاء آت لا محاله، شرح وتفسیر بعض آیات من سوره الأنبیاء وبیان معانیها، توضیح حقیقه بشریه الرسل وجمیع البشر وما یتبع ذلک من تقریر مبدأ الاعتراف بذلک وعدم الطغیان من قبل البشر، تبیین کیفیه تعوید النفس والناشئ علی التمهل وعدم التسرع، بیان کیفیه تعامل الوالدین مع أبنائهم لإعداد شخصیه مستقله رشیده، توضیح أهمیه الصبر فی حیاه الإنسان، بیان قصه ذی النون مع ربه وأهمیه التروی ونبذ الغضب. نحاول فی هذه الرساله البحث عن هذه السوره مکیه التی تعالج الموضوع الرئیسی الذی تعالجه السور المکیه و هوموضوع العقیده تعالجه فی میادینه الکبیره میادین التوحید والرساله والبعث، وما المنهج العام لتفسیرها و ما منهج العلامه الطباطبائی وسید قطب الشیخ حنبکه فی التعامل مع القضایا الدلالات التربویه التربویه ضمن سوره الانبیاء و ما منهجهم فی التعامل مع القضایا اللغویه و العقلیه؟ و نشیر الی مناهج المفسرین الذین نستفاد من آراوهم التفسیریه خلال هذه الرساله: منهج العلامه الطباطبائی: یری ضروره اللغه فی التفسیر ، ولکنه لم یرد لتفسیره الاستغراق فی ذلک ، بل اکتفی بإیراد اللغه والصور البلاغیه فی الآیات لبیان نکته علمیه تسهم فی إیضاح المعنی ، ولهذا نجد کثیراً ما یناقش الزمخشری لکونه إماماً لا یباری فی البلاغه ، بهدف تجلیه المراد من الآیه وبیان معناها ، وکما عُرف الزمخشری والرازی وغیرهما ببیان المناسبات والنظم بین الآیات نجد الطباطبائی اهتم بالمناسبه بین الآیات وبیان أوجهها من خلال السیاق ، وهذا ما سنتحدث عنه لاحقاً. المنهج اللغوی الذی وإن کان ضروریاً لتفسیر القرآن ، إلاّ أنه ابتعد عن التفسیر لیکون مجرد منهج لغوی وروائی هادف إلی إحکام الطوق علی المفردات القرآنیه، ویمکن أن نجد هذا الحال عند الطبرسی فی مجمع البیان ، إذ هو اهتم کغیره من المفسرین اللغویین اهتماماً کبیراً بمدلولات الألفاظ ومفرداتها ، وفی سرد آراء اللغویین (الطباطبائی، 1390: 1/13). منهج الشیخ عبد الرحمن حبنکه: القیمه العلمیه لهذا التفسیر لقد وضع الشیخ رحمه الله ضمن قواعد التدبر الأمثل قاعده تتعلق بهذا الأمر، بین فیها موقفه وما ینبغی علی المفسر اتباعه وتوظیفه عند تدبره الآیات التی تحتوی علی تلک الإشارات العلمیه، ویتلخص موقفه فیما یلی: 1- وجوب فهم النص أو النصوص القرآنیه بمقتضی الحقائق العلمیه التی ثبتت بأدوات ووسائل البحث العلمی الإنسانی ثبوتا قطعیاً. 2 - الفرضیات العلمیه التی لم یقل العلم فیها کلمته الأخیره القطعیه یمکن أن یفسر النص القرآنی بمقتضاها ضمن ضوابط التفسیر، ولکن دون جزم ولا قطع، ویبقی الباب مفتوحاً لاحتمالات فهم النص المتعدده. 3- لا یجوز تطویع النصوص القرآنیه واکراهها بتأویلات متعسفه لتوافق القضایا العلمیه التی لم تثبت، أو لا یمکن فهمها بمقتضی قواعد فهم النصوص العربیه، وعلی متدبر القرآن أن یحذر من الانزلاق فی الم ا زلق الخطره التی تجر إلی فهم کلام الله علی غیر ما أذن الله به فی تدبر قرآنه (حبنکه، 1361: 1/550). وقد ظهر اعتناؤه بتفسیر الموضوعی علی أکثر من اتجاه، الأول هو عند حدیثه عن السوره ککل ورسم صوره لها تکون محور السوره ومحورها، ففی کل سوره یعطی لمحه موجزه عن السوره، فیحدد موضوعها أو موضوعاتها التی تحویها والارتباط بینها، وبیان الأسالیب التی اتبعتها السوره فی عرض موضوعها أو موضوعاتها، ومن ثم تقسیم السوره إلی دروس تعطی صوره مجمله عما تتضمنه من أفکار. أما الثانی فهو المتمثل فی تحدید موضوعات معینه وجمع الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم د راستها وفق المنهجیه الموضوعیه فقد بدا ذلک واضحاً فی منهج الشیخ. ومن ذلک ما فعله فی الملحق الثانی من سوره النجم بعنوان: "حول معالجه المشرکین بشأن عقیدتهم فی الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم الملائکه" فقد أورد المعالجات وفق ترتیب النزول فی القرآن ثم تلخیصها بعد ذلک فی عناصر متنوعه مبینًا عناصر المعالجه لهم (محمد النصیرات، 2013: 67) ومن ذلک أیضًا ما فعله فی الملحق الثانی من نفس السوره حول "سیاسه الداعی فی أحوال المدعوّ الذی لم یستجب (حبنکه، 1980: 5/15) وغیرها، وأکثر هذا یظهر فی ملحقات السور. وأما الثالث والأخیر فهو الذی یعنی بتتبع لفظه معینه واستخدام القرآن لها، وهذا یدل علی اهتمام الشیخ بهذا الأمر، ) مثل تتبعه لکلمه الص ا رط عند تفسیره لسوره الفاتحه (المصدر السابق، 4 / 422) وکتتبعه للفظ "الریاح" فی سوره المرسلات حیث تتبع فی القرآن کله مبینًا ما یمیز کل نص وأمثله ذلک کثیره. اهتم حبنکه به مسئله التربیه فی تفسیره قائم علی سنه التدرج ومراعاه حال المخاطبین فی التعلیم والتربیه، مع ملاحظه أن الاقتضاء الفکری لا یمنع من تأخیر البیان والتبلیغ مراعاه للاقتضاء التربوی الذی ینبغی أن یقوم علی أسلوب التدرج الحکی
آزادی انسان در تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر التحریر و التنویر إبن‌عاشور (بررسی تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: محمد حامد ابراهیم الخفاجی استاد راهنما: محمد علی رضائی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش به آزادی انسان و شناسایی آزادی در قرآن پرداخته‌ایم و دو تفسیر المیزان علامه طباطبایی و التحریر و التنویر ابن عاشور در تفسیر و تبیین آیات مرتبط با موضوع بحث را بررسی کردیم و این امر به دلیل بار علمی است که در علم تفسیر و یافتن اشتراکات و اختلاف نظرهای این دو تفسیر و نیز انحراف آراء سایر منابع و مآخذ وجود دارد. آزادی در قرآن کریم به صراحت و به صورت همین کلمه بیان نشده است اما به صورت (الحًر, التحریر, مُحرَّرًا) آمده است، همچنین با معانی (نفی اجبار، نفی اختیار، نفی انواع اجبار، ظلم و سلطه) آمده است. همچنین آیات فراوانی وجود دارد که بر انواع آزادی همچون (آزادی عقیده، آزادی اندیشه، آزادی عقیده، آزادی نظر، آزادی و بردگی، آزادی در قرآن، آزادی همه جانبه برای همه ابعاد زندگی) دلالت دارد. هدف این پژوهش به طور کلی نشان دادن بخش کوچکی از جنبه های اجتماعی در قرآن کریم است مانند: آزادی انسان و نفی از بردگی و اینکه آزادی نور و بردگی ظلمت است. روشی که نگارنده در نگارش این پایان نامه به دنبال آن بوده است، روش تحقیق، تحلیل و مقایسه‌ای و روش تحلیلی-تبیینی است که مبتنی بر تصمیم گیری در بررسی آن و نتیجه گیری از آن است. هر دو تفسیر بر نیاز ذاتی به آزادی تأکید می کنند و اینکه انسان لزوماً و به طور غریزی موجودی آزاد است، به تعبیر طباطبایی ذات انسان نیازمند چیزی است که او را در رهایی از تنهایی و رهایی وجودش یاری دهد. ابن عاشور ظهور ذاتی آزادی را تایید می کند. علّامه طباطبائی می‌گوید: « آزادی ذاتی، آزادی است که ما آن را آزادی هدیه شده به انسان می نامیم»
تفسیر قرآن با قرآن در اولین جزء از قرآن کریم کتاب تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر الفرقان دکتر صادقی طهرانی و تفسیر أضواء البیان شیخ شنقیطی و تفسیر السعدی شیخ سعدی
نویسنده:
پدیدآور: علی رحیم رهیف السلامی استاد راهنما: صاحب علی اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی روش "تفسیر قرآن با قرآن" است که اندیشمندانی همچون علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، و دکتر صادقی طهرانی صاحب تفسیر الفرقان، و مفسر اصولی شیخ شنقیطی صاحب تفسیر أضواءالبیان و نیز شیخ سعدی از مفسران اهل تسنّن از آن بهره جسته‌اند، که از میان جمع بسیاری از آیات قرآن کریم پیرامون موضوع تفسیر پس از جست‌وجوی این آیات در تفسیر قرآن کریم به شکلی تلاش گردیده تا در عین اداء حق تفسیر اندیشمندان این دانش آن هم به صورت تمام و کمال، موجب تفهیم حقیقت آن و هرآنچه که به آن مرتبط می‌شود نیز باشد. و از همینجا آیاتی از قرآن کریم که ظاهر برخی از آن‌ها متشابه با یکدیگر و ظاهر بعضی دیگر متعارض با هم است را مورد بیان و بررسی قرار می‌دهیم، به جهت اثبات اینکه با استفاده از روش تفسیر قرآن با قرآن می‌توان گره از فهم این آیات گشود و در عین حال با دورنماندن از راه و روش صحیح اسلامی در گمراهی نیز نیافتاد. و در همین راستا تبیین روش تحلیلی/وصفی نیز استوار می‌شود، همچنین بحث به نتایج و دستاوردهای گوناگونی می‌رسد که از مهم‌ترین آن می‌توان به این مطلب اشاره نمود که روش تفسیر قرآن با قرآن در میان اهل تسنّن و شیعیان از مفهوم عامّی برخوردار است که با توجه به تفسیر آیات توسط این دو گروه و استناد آنان به فنون علم بلاغت و علم نحوی که از آن برای تفسیر بهره می‌برند، و نیز باتوجه به تکیه آنان بر راه‌نمایی‌های ذهنی عقل برای درک کلام عرب، درمی‌یابیم که روش آنان به طور کلی مشابه یکدیگر می‌باشد. به علاوه هر دو گروه برای تخصیص زدن عامّ و بیان مجملات آیات و تقیید مطلقات آن از همین روش تفسیر آیات با آیات بهره می‌برند و در این راستا از دو روش پیروی می‌کنند که یکی عرضه‌ی آیه به آیه‌ی دیگری است که نظیر یکدیگر شمرده می‌شوند و دیگری تکیه بر روش تفسیر الفاظ قرآن کریم با الفاظ دیگر آن و کلمات آن با سایر کلمات آن است، بنابرین آبشخور موارد تفسیری برای هر دو روش یکی بوده و آن هم قرآن کریم است.
بررسی تطبیقی دلالت سیاق نزد علامه طباطبائی و فخر الرازی در آیه ولایت
نویسنده:
پدیدآور: محمد حلو خفی خفی استاد راهنما: زهرا اخوان صراف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متکلمان و مفسران شیعه برای اثبات امامت امام علی علیه‌السلام به آیه ولایت - آیه 55 سوره مائده - تمسک کرده‌اند. این استظهار به روایات اسباب نزول ذیل آیه برمی‌گردد که بیانگر فضل و کرامت آن حضرت در خاتم‌بخشی حین نماز است. متکلمان و مفسران اهل سنت از راه‌های مختلف کوشیده‌اند که این استدلال را نقض کنند. از جمله فخر رازی که مجموعه‌ای از اشکالات را در تفسیر خود آورده‌است و یکی از آن اشکالات اقتضای سیاق آیات است. شیعه نیز با رد بر این اشکالات بر رأی خود ایستادگی کرده‌است، از جمله علامه طباطبائی که اشکالات عام و اشکالات سیاق را پاسخ گفته‌است. پژوهش حاضر پس از معرفی این دو دانشمند و منهج‌شان در تفسیر، تحلیل منظور علما از دلالت سیاق و بیان عقیده شیعه در این موضوع و چگونگی استفاده از آیه، اولاً از راه تبیین دیدگاه‌های فخر رازی و تحلیل اشکال‌های او، سپس بیان نظریات علامه ذیل این آیه با روش مقارنه، به تحلیل آرای طرفین در تفسیر آیه با تأکید بر بحث سیاقی می‌پردازد. نزاع علمی این دو مفسر در دو پرسش اساسی است: آیه شامل همه مؤمنان است یا مختص حضرت علی علیه‌السلام است؟ مفهوم ولایت در آیه، امامت و رهبری است یا نصرت؟ نتیجه تحقیق آنستکه: هر دو مفسر در تفسیر خود برای کشف معانی آیات و بیان آنها از سیاق برای رد یا اثبات استفاده می‌کنند. علامه‌طباطبائی به اقتضای طبیعی روش خود -یعنی تفسیر قرآن به قرآن- کاربست دلالت سیاق در تفسیر را گسترش داده‌است. به نظر فخررازی، آیات پیرامون این آیه متضمن معنای نصرت برای ولایت است و وحدت سیاق حکم می‌کند که در آیه ولایت هم بهمان معنا باشد. و سیاق مقتضی شمول ولایت برای همه مؤمنان است. در حالی‌که علامه‌طباطبائی ابتدا از راه عدم احراز وحدت سیاق و نیز مانع دیدن برای معنای نصرت در آیات پیشین، معنای نصرت برای ولایت را رد می‌کند و سپس با روایات مربوطه، اختصاص آیه به حضرت علی علیه‌السلام را بدست می‌آورد و به اشکالات پاسخ می‌دهد. آنگاه با قرائن سیاق داخلی و شواهد دیگر معین می‌کند که ولایت در آیه به معنای تصرف است. دلیل علامه بر عدم وحدت سیاق، نزول پراکنده سوره مائده، مضامین آیات و روایات اسباب نزول است. رد علامه بر معنای نصرت، بخاطر آنستکه سیاق آیات و مضامین آن ‌را پذیرای معنای نصرت نمی‌بیند، و اینکه نسبت نصرت پیامبر ص برای مؤمنان با ادب برگزیده قرآن درباره ایشان ناسازگار می‌داند. مهم‌ترین چیزی که علامه از سیاق داخلی برای تعیین معنای ولایت در تصرف استفاده می‌کند، یکی بودن ولایت برای خدا، پیامبر و مؤمنان مورد نظر است و اینکه با دوباره آوردن «ولی» هیچیک را جدا نکرده است، نیز آنکه لفظ مفرد ولی برای گروه مؤمنان، آمده‌است. همچنین اقتضای حصر لفظ انما، و معنای قرب و نزدیکی موجود در «ولایت»، متضمن تصرف است. از همه این امور معین می‌شود که ولایت در آیه معنایی بالاتر از نصرت دارد و ویژگی و کرامتی برای امام علی ع ثابت می‌کند و ایشان را از دیگر صحابه امتیازی ویژه می‌بخشد ‌که شایستگی برای امامت و خلافت پس از پیامبر ص را اقتضا دارد.
برسی نظرات علامه طباطبایی وایت الله مکارم درباره سیاق الگو پذیری از حیات اسیه و برخی از زنان پیامبران
نویسنده:
پدیدآور: حمیده هاشمی استاد راهنما: محمدجواد کوچک یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این معجزه الهی محدود به مکان یازمان خاصی نمی باشد،والگوهایی از انسانهای شاخص اعم از پیامبران ومومنین ومومنات به مامعرفی میکند،بنابراین با نگاه به شخصیت های قرانی میتوانیم خودرا در اینه جهانبینانه نامحدود ظرف بی کران قران کریم ببینیم، حضرت اسیه سلام الله هم یکی از این الگوها است که همسر فرمانروای مصر می باشدکه فردی مستبد وظالم که ادعای ربوبیت دارد وکسی در حضور او جرات دین داری و برائت ازاینهمه ظلم و جور اورا نداردولی این بانوی فرهیخیخته در عین مقام ومنصب داشتن در وجود خودگمشده ای را جستجو میکند که بی نهایت است وبه محض اینکه متوجه می شود خدای موسی خدایی است که مالک تمام هستی است ودر جسم وجان محدود دنیوی پدیدار نمی شود،وبه پشتیبانی از حضرت موسی به عنوان پیامبر خدابرمی خیزد ،او به طور کامل با فرعون و اافکار و شئونات زندگی او اشنایی دارد سالها زندگی کردن در کنار چنین فردی می توانست از ایشان فردی همچون فرعون بسازد ولی در عین اینکه از ایشان چنین شخصی نساخت بلکه می شود گفت که ایشان را راسختر ومقاومتر ودیندارتر نمود.همچین درمقابل حضرت آسیه می توان از زنانی نام برد که در حریم امن الهی بسرمی برده اند مانند( همسر برخی از پیامبران،(نوح لوط،هود و...)ازجمله ایاتی که در مذمت برخی ازهمسران پیامبران نازل شده است ایه دهم سوره تحریم است دراین ایه قران کریم مثال فخانتهما را اورده است واز خیانت (انان سخن به عمل اورده،در تفاسیر مختلف امده است که منظور از خیانت زنانبوده است .
جنبه های اعتقادی سوره مائده(بررسی عینی در پرتو میزان در تفسیر قرآن کریم علامه طباطبایی)
نویسنده:
پدیدآور: حاتم موزان حسین السویعدی استاد راهنما: مهراب صادق‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق در جنبه‌های اعتقادی از مهم‌ترین پژوهش‌های دینی; زیرا نمایانگر مبنایی است که بقیه معارف و سایر مسائل دینی بر آن استوار است، حتی شمردن تفقه در آن به‌عنوان یکی از تقسیمات فقه اکبر در مواجهه با تفقه در شرع و احکام مربوط به آن، که فقه اصغر در نظر گرفته‌شده، جایی که دین اسلام اهمیت بسزایی به جنبه اعتقاد داده، امیر مؤمنین (ع) می‌فرمایند: "اول دین شناخت آن است" یعنی شناخت خدای متعال، و مخصوصاً اگر پژوهش به بیان قرآنی آن شناخت‌ها مربوط باشد به‌عنوان "به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند" و "حقیقت هر چیز را روشن کند" و گفتار حق است که در آن باطل آمیخته نمی‌شود وجود ندارد و هیچ تضادی در آن نیست" آیا در [معانی] قرآن نمی‌اندیشند" * " اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیاری می‌یافتند" پس چگونه اگر بحث در آخرین چیزی باشد که حق تبارک‌وتعالی به پیامبر اکرم محمد صلی‌الله علیه و آله سفارش کرده باشد، منظورم آن چیزی است که مربوط به تحقیق او در سوره مائده است که همه متفق‌القول بودند که آخرین چیزی است که بر پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله نازل‌شده است و در آن‌یکی از آخرین دستورات مهم در زندگی انسان و مسیر حرکت تکاملی او است برای رسیدن به کمال مطلوب؛ به همین دلیل است که پیام ما به جستجوی (جنبه‌های اعتقادی سوره مائده از دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان) که یک مطالعه قرآنی تفسیری شامل بیان جنبه‌های اعتقادی در این سوره مبارکه؛ به علت اهمیت آن و اثر آن دررسیدن به اهداف رسالت شریف نبوی در هدایت انسان و راهنمایی او در حقانیت دین و دنیایش، حیات و بازگشت او، از این‌ رو، محقق مجبور بود که با توجه به آنچه در تفسیر علامه طباطبایی آمده است، تمام تلاش خود را برای دستیابی به این موضوعات به کار گیرد، با استفاده از روش استقرای توصیفی گاه و در مواقعی تحلیلی، لذا پژوهشی در تفسیر عینی بود. چون صرفاً برای تبیین جنبه‌های اعتقادی عام و خاص فقط در این سوره بود. هدف از آن آشنایی با آخرین آنچه خداوند متعال به پیامبرش (صلی‌الله علیه و آله و سلم) سفارش کرده است، بر اساس اصول مسائل و معارف اعتقادی بوده است، و ثابت‌شده است که این جنبه‌های اعتقادی بر انسان واجب است که آن‌ها را در زندگی خود به کار گیرد و کمال دین و تکمیل فیض بر آن استوار است؛ همان‌طور که ازجمله جنبه‌های اعتقادی مربوط به الزام به وفای به عهد، قراردادها و وعده‌ها بود، علاوه بر آنچه مربوط به بیان جنبه‌های توحیدی و سپس مربوط کردن دین به ولایت الهی خداوند متعال و پیامبر او و مؤمنان است، و ثابت‌شده است که یقیناً ولایت کسانی که ایمان آورده‌اند همان ولایت حضرت علی (علیه‌السلام) بوده است، و به همان معنای ولایت خدا و رسول است، جز اینکه ولایت خدای متعال اصل است و ولایت پیامبر و امام به تبعیت است، به‌ویژه چون خدای تبارک‌وتعالی به وفاداری و التزام به آن بهاداده، که به‌عنوان انتقال رسالت و کمال دین و تکمیل فیض معرفی کرده است، علاوه بر برخی از مسائل مربوط به جنبه‌های اعتقاد عام و جنبه‌های اعتقادی مشترک بین ادیان الهی قبل از دین اسلام و ارتباط آن‌ها با آن قرار داده است، زیرا عامل مشترک بین آن‌ها توحید حقیقی است که هرگز به شرک آلوده نمی‌شود.
تفسیر آیات دربردارنده ایهام تجسیم در امامیه و سلفیه مطالعه علامه طباطبایی و ابن تیمیه به عنوان الگو
نویسنده:
پدیدآور: حسین محمد محیه الخلیفه استاد راهنما: علی عبد الله زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تجسیم یکی از موارد بسیار خطرناکی است که عقیده جوامع اسلامی را تهدید می کند. از این رو، این مبحث از هدف و اهمیتی برخوردار بود که نشان دهنده تأثیر آن بر ساخت صحیح إعتقادی است، این تحقیق به بررسی آیات دبردارنده ایهام تجسیم، تفسیر آنها و نحوه مواجهه دو مفسر یعنی علامه طباطبایی به عنوان نمونه امامی و ابن تیمیه به عنوان نمونه سلفی پرداخته است که در نتیجه بیان داشته است دیدگاه علامه طباطبایی نزدیکترین رابطه برای رسیدن به معنای واقعی بدون تشبیه و تجسم است؛ با توجه به این که علامه طباطبایی در تبیین معنای واقعی از روش های مناسبی از جمله استنباط بر مبنای سیاق، نشانه های زبانی و سایر روش های بررسی معنای واقعی، بدون تکیه صرف بر معنای ظاهری بیان، استفاده نموده است که نمونه ای از آن در تفسیر ابن تیمیه یافت نمی‌شود. بلکه ابن تیمیه بر معنای ظاهری بدون تفسیر آن متن تکیه نموده که او را در باتلاق قیاس و تطبیق فرو برده و از رسیدن به معنای واقعی آن اصطلاح دور نگه داشته است. پس از مطالعه آرای علامه طباطبایی و ابن تیمیه، هیچ شباهتی بین دو طرف نیافتیم، مگر در تلاش هر دو برای تفسیر این متون شریف قرآنی، و همچنین شباهت در اثبات صفاتی مانند حقیقت کلام الهی که با وجود اصل اثبات در چگونگی آن اختلاف داشته‌اند. علامه طباطبایی ثابت می کند که خداوند نه از طریق بدن خود سخن می گوید و نه بدنی دارد و مانند مخلوق بر عرش مستولی نمی شود و همان گونه که مخلوق تحت تأثیر قرار می گیرد، تحت تأثیر قرار نمی گیرد که همانند انسان عصبانی و خشنود شود و هیچ حرکتی شبیه حرکت موجودات ندارد. ابن تیمیه در حالی که خلاف آن را ثابت می کند إعتقاد دارد خداوند متعال با اعضای خود صحبت می کند، اعضا دارد، و بر کرسی مانند سطح مخلوق استوار است، و همان گونه که مخلوق متأثر می شود، متاثر می شود، و حرکت دارد و به آن شبیه است که تمام این مدعیات بر اساس ظاهر بدوی کلمه و امتناع از تفسیر آن است. در حالی که علامه طباطبایی در بیان خود به اهداف معنای حقیقی و چگونگی رویارویی آن با متن و اینکه این الفاظ مجاز یا کنایه و دارای معنایی منطبق با عقل سلیم انسان است، استناد کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 4210