جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1782
بررسی ظرفیت و کارآمدی فلسفه صدرالمتالهین در تولید مبانی علوم طبیعی
نویسنده:
نرجس یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ظرفیّت حکمت متعالیّه در اثبات وجود موضوع علم و اثبات تمایز حقیقی علوم و پیشنهاد طرحی مناسب برای طبقه‌بندی علوم که بتواند در دوران کنونی مورد بهره‌برداری قرار گرفته و راهگشایی موثّری در نظام کلان علمی حاضر ایجاد نماید، از توانمندی‌های این فلسفه در تولید ظرفیّت حکمت متعالیّه در اثبات وجود موضوع علم و اثبات تمایز حقیقی علوم و پیشنهاد طرحی مناسب برای طبقه‌بندی علوم که بتواند در دوران کنونی مورد بهره‌برداری قرار گرفته و راهگشایی موثّری در نظام کلان علمی حاضر ایجاد نماید، از توانمندی‌های این فلسفه در تولید مبانی عام علوم طبیعی و ظرفیّت در مسأله‌ی افت و خیز خلأ کوانتومی یا جنبش نقطه‌ی صفر و در بحث غایتمندی طبیعت و علوم طبیعی از پتانسیل‌های ناشناخته‌ی آن در تولید مبانی خاص علوم طبیعی است. مشابهت‌های جالب توجّه میان حرکت جوهری و نخستین با افت و خیزهای خلأ و افزوده‌هایی که در این بین هریک از دو علم فیزیک و فلسفه بر یک‌دیگر دارند و نیز توجّه به غایتی که حکمت متعالیّه برای طبیعت و علوم طبیعی پیشنهاد می‌کند، می‌تواند بشارتگر وادی-های نوینی در هریک از دو علم مزبور باشد. بنابراین حکمت متعالیّه بر اساس ادّعای خود، فعّالیّت‌های مستقیم و غیرمستقیمی در تولید مبادی علوم طبیعی داشته است که هرچند برخی از آن‌ها مبتنی بر طبیعیّات عصر فیلسوف قلمداد می‌شوند، امّا این امر الزاماً به معنای ناکارآمدی آن‌ها در عصر حاضر نیست.مبانی عام علوم طبیعی و ظرفیّت در مسأله‌ی افت و خیز خلأ کوانتومی یا جنبش نقطه‌ی صفر و در بحث غایتمندی طبیعت و علوم طبیعی از پتانسیل‌های ناشناخته‌ی آن در تولید مبانی خاص علوم طبیعی است. مشابهت‌های جالب توجّه میان حرکت جوهری و نخستین با افت و خیزهای خلأ و افزوده‌هایی که در این بین هریک از دو علم فیزیک و فلسفه بر یک‌دیگر دارند و نیز توجّه به غایتی که حکمت متعالیّه برای طبیعت و علوم طبیعی پیشنهاد می‌کند، می‌تواند بشارتگر وادی-های نوینی در هریک از دو علم مزبور باشد. بنابراین حکمت متعالیّه بر اساس ادّعای خود، فعّالیّت‌های مستقیم و غیرمستقیمی در تولید مبادی علوم طبیعی داشته است که هرچند برخی از آن‌ها مبتنی بر طبیعیّات عصر فیلسوف قلمداد می‌شوند، امّا این امر الزاماً به معنای ناکارآمدی آن‌ها در عصر حاضر نیست.
روش شناسی فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
محمد ضیاء برهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابزار شناخت و معرفت شامل چهار طریق حس، عقل، نقل و کشف می‌باشد، که از میان آن‌ها حس به حقایق اشیاء راه ندارد، و نمی‌تواند طریقی برای معرفت فلسفی باشد. سایر ابزارها نیز هرکدام به‌تنهایی ناقص هستند؛ زیرا عقل محدود است، و نقل نیازمند تفسیر بوده، و شهود نیاز به بیان دارد. به‌علاوه، در صورت تعارض ظاهری، شهود بر عقل و نقل مقدم می‌گردد. با توجه به این ویژگی‌ها، روش فلسفه ملاصدرا، جمع میان عقل و نقل و شهود است. ملاصدرا کوشیده است تا با استفاده از این ابزارها طرح مسأله نماید، از آن‌ها در گردآوری مقدمات بهره بگیرد، و نتایج حاصل را نیز بر اساس آن‌ها ارزیابی کند. البته چینش مقدمات و نتیجه‌گیری تنها به‌عهده عقل می‌باشد. این روش را می‌توان یک روش ا بداعی در فلسفه دانست که توسط ملاصدرا به کمال رسیده است. توجه به جنبه‌های سلبی و ایجابی عقل، نقل و شهود را می‌توان جزء مبادی اختصاصی حکمت متعالیه دانست. همچنین توجه به تزکیه و تهذیب نفس، و توجه به شهود حقایق و وصول به آن‌ها را می‌توان جزء مبادی مشترک حکمت متعالیه و حکمت اشراق و عرفان نظری دانست. ملاصدرا انواع معرفت را شامل معرفت حسی، خیالی، عقلی و کشفی می‌داند، که از طریق حس، خیال، عقل، قلب، روح، سرّ، خفی و اخفی می‌تواند حاصل شود. همچنین او صدق را به‌معنای مطابقت با واقع می‌داند، که در این صورت خطا و کذب در کشف و شهود و علم حضوری معنا ندارد؛ و خطای احتمالی کشف و شهود مربوط به فاعل، و در مقام کشف یا در مقام بیان می‌باشد. اشکالاتی که به روش ملاصدرا در جمع عقل و نقل و کشف مطرح شده، یا معلول آن است که این سه مقوله در عرض یکدیگر دانسته شده، و یا به‌خاطر آن است که جمع را به‌معنای انطباق گرفته‌اند؛ در حالی که جمع اعم از انطباق است.
بررسی میزان مطابقت دیدگاه فلسفی ملاصدرا در باب علم واجب به ماسوا با مستندات قرآنی و روایی وی
نویسنده:
مینا حسن نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که دیدگاه فلسفی ملاصدرا در باب علم واجب به ماسوا به چه میزان با استنادات وی به متون دینی مطابقت دارد؟ این پژوهش برای وصول به هدف فوق، نخست، دیدگاه فلسفی ملاصدرا را در باب علم واجب به ماسوا با توجه به زمینه های فلسفی آن در فلسفه‌ی مشاء و اشراق بررسی می کند، سپس مستندات وی را به متون دینی در آثار فلسفی و تفسیر وی بر قرآن کریم و شرح وی بر احادیث اصول کافی، گزارش کرده و در نهایت ضمن اشاره به دیدگاه ملاصدرا در ایجاد سازگاری میان دغدغه های دینی و سیستم فلسفی مورد قبولش، ارزیابی و میزان توفیق وی را در ایجاد سازگاری بررسی می کند.پژوهش حاضر به این نتیجه منجر شده است که تفسیر فلسفی صدرایی در باب علم واجب به ماسوا بیانگر تامّ و تمامی از آیات و روایات شیعی در باب علم نیست، اگرچه وی بسیار کوشیده تا دیدگاه فلسفی اش را به آنچه در متون دینی آمده نزدیک گرداند و در راستای همین هدف نیز به تفسیر و شرح فلسفی آیات و روایات متوسّل شده است.
خلود فی النار از منظر ملاصدرا
نویسنده:
اکرم انجم شعاع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه حاضر با عنوان خلود در جهنم از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی سعی دارد ضمن روشن ساختن فلسفه‌ی عذاب و پاسخ به شبهات مطرح شده در این مورد به تبیین و تحلیل ادله موافقان و مخالفان خلود در عذاب بپردازد و نظریه‌ی ملاصدار را پیرامون خلود در جهنم را به عنوان موضوع اصلی مطرح و به تحلیل ادله‌ی عقلی و نقلی وی بپردازد و با توجه به تجدید نظر وی در قمستی از نظریه‌ی خود به بررسی آن پرداخته‌عدول وی از رأی و نظر خود در مورد برخی کفار را با ذکر دلیل مطرح نماید.با بررسی پیرامون عناوین مطرح شده به این نتایج رسیدیم که خلود در عذاب امری مبرهن و ثابت است و این امر تعارضی با رحمت و عدالت حق ندارد و موافقان خلود در جهنم برای اثبات نظریات خود از دلایل سه گانه؛ قرآن، سنت، و اجماع بهره گرفته‌اند و ادله مخالفان را بر پنج دسته قرار دادیم:1-خروج از جهنم و ورود به بهشت2- فنای جهنم و اهل آن3- اعطای قوه‌ی صبر4- عذاب ممتزج با نعمت5- تبدیل عذاب به عذبملاصدرا نیز که در جرگه‌ی مخالفان خلود در عذاب قرار دارد نظریه‌ی خود را تحت عنوان«خلود نوعی» مطرح کرده است و برای نظریه‌ی خود چهار دلیل فلسفه ا‌ی اقامه کرده است:1- دوام‌ناپذیری حرکت قَسری،2- تنافی خلود در عذاب با قضا و قدر و حکمت الهی،3- اعتیاد،4- حاکمیت و غلبه‌ی رحمت الهی بر تمام اعیان و اسماءضمناً ملاصدرا در نظریه‌ی تبدیل عذاب به عذب تجدید نظر نموده و خلود را در مورد کسانی که مبدأ عذاب در آنها جوهری نفس است جاودانه می‌داند.
مقایسه معرفت شناسی ادراک حسی در حکمت متعالیه و فلسفه هگل
نویسنده:
علی حجتی نجف آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فهم ادراک حسی در حکمت متعالیه و فلسفه هگل با مبانی ادراک در این دو نظام فلسفی گره خورده است. ضمن آن که مبانی ادراکیِ رئالیسم صدرایی و ایدئالیسم هگلی، اولا نمی تواند از هستی شناسی این دو فلسفه جدا باشد و ثانیا بررسی این مبانی سبب می گردد چارچوب فلسفه صدرا به ایدئالیسم هگلی نزدیک شود. ادراک حضوری، درک حقیقتِ اصیل یا همان وجود با چنین درکی، بررسی حقیقت علم، صدوری بودن آن و اتحاد عالم و معلوم در این حکمت و نهایتا تساوق انسان و عالَم و یکی دانستن حقیقت این دو سبب می گردد که تفسیری ایدئالیستی از حکمت متعالیه شکل گیرد و در بستر چنین تفسیری، قابلیت انطباق اجزائی چون ادراک حسی فراهم گردد. بدین سبب نه تنها در مبانی، که در جزء جزء سیر ادراکی، چون درک محسوسات، نیز این دو فلسفه قابلیت تطبیق دارند
عالم خیال منفصل از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
فتح‌اله فتحی قشلاق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه ملاصدرا اثبات عالم مثال است . این مسأله مورد انکار حکمای مشاء به ویژه ابن سینا بوده است . مرتبه عالی تر خیال عبارت است خیال منفصل . این مرتبه از خیال در تاریخ تفکر اسلامی ، به واسطه نحله اشراق و صدرایی و نیز تفکر عرفانی ابن عربی در برابر دیدگاه مشایی طرح گردید که خیال را جسمانی تبیین می کرد . شیخ اشراق با طرح ادله عقلی و با استناد به مکاشفات شهودی خود در صدد اثبات این عالم بوده است . عالم خیال در فلسفه ملاصدرا از دو جهت مورد مطالعه قرار می گیرد یکی از جهت هستی شناسی و دیگری از جهت معرفت شناسی . در فلسفه ملاصدرا عواالم وجود به عالم طبیعت ، عالم خیال و مثال منفصل و عالم عقل تقسیم می شود . عالم خیال منفصل ، حد واسط بین عالم عقل و طبیعت است که هر یک از این عوالم ناظر به یکی از مراتب حسی و عقلی نفس انسانی می باشد . صدرالمتألهین تمامی ارکان فلسفی خویش نظیر اصالت وجود ، تشکیک در وجود ، حرکت جوهری و امکان فقری را به استخدام گرفته است و بر اساس این اصول و مبانی فلسفی اش هستی امکانی را به نشأت سه گانه وجود ( مادی ، خیال منفصل ، عالم عقول ) تقسیم کرده و هریک از مراتب ادراک را متناظر با نشأت مذکور قرار می دهد . اهمیت فرآیند ادراک از نظر صدرا این است که ، ادراک نه تجدید و تقشیر صور علمیه است ( درمشاء ) و نه مشاهده و اشراق صور مذکور توسط نفس ( در اشراق ) ، بلکه این نفس است که در حرکت استکمالی خود متناسب با هر مرتبه وجودی به مرتبه ای از ادراک دست می یابد و با آن متحد می گردد .
خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مباحث وجود و نور
نویسنده:
علی بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین شخصیت‌هایی که ملاصدرا آثار و فلسفه‌اش را موردِ مطالعه قرار داده و از آن تاثیر پذیرفته شیخ اشراق سهروردی است؛ ملاصدرا در خلالِ این مطالعه نوعِ خوانشِ خاصی از آرای شیخ اشراق ارائه می‌دهد که متناسب با ساختار، مبانی و آموزه‌های فلسفی خود ملاصدراست؛ وی پایه‌ای‌ترین آموزه‌ی شیخ اشراق را که نورمحوری است به وجود تفسیر می‌کند و در این زمینه معتقد است نور همان وجود است و در اقسام و احکام با وجود یکسان می‌باشد. در حالی که چندین دلیل از جمله تفاوت در اقسام، تفاوت در نحوه‌ی دلالتِ احکام، تفاوت در نحوه‌ی تشکیک، تفاوت در تقابل، تفاوت در ملاکِ امرِ اصیل و اعتباری و نیز اعتراف خودِ ملاصدرا در برخی مباحث به سعه‌ی وجود نسبت به نور ثابت می‌کند نور مورد نظر شیخ اشراق غیر از وجود است. از آن‌جا که از یکی بودنِ نور و وجود در نهایت یکی بودنِ حکمت اشراق و حکمت متعالیه لازم می‌آید نشان‌دادنِ تفاوتِ ساختاری حکمت اشراق و حکمت متعالیه نیز ادعای ملاصدرا در یکی دانستنِ نور و وجود را نقد خواهد کرد؛ در این‌مبحث نشان داده می‌شود: حکمت اشراق در چندین مورد از جمله شروعِ فلسفه با حکمتِ متعالیه تفاوت دارد؛ بنا به دلایلِ چندی شروعِ فلسفه‌ی اشراقی از نفس است و شروعِ حکمت متعالیه از عالم؛ شیخ اشراق از نظر در نفس یا «من» به درکِ حقیقتِ عینی نور و لفظ و تعبیرِ نور می‌رسد و آن‌را پایه‌ای برای طرحِ نظامِ نوری خود می‌سازد؛ اصولا پرداختن به بحثِ نفس در دو حکمت تفاوتِ بنیادین دارد زیرا شروعِ حکمت از نفس ویژگی منحصر به فرد حکمت اشراق است در حالی که ملاصدرا نفس را به عنوانِ مبحثی از مباحثِ حکمت مورد بررسی قرار می‌دهد؛ به عبارتی دیگر در راهِ طرح نظامِ نوری، نفس در حکمتِ اشراق کلید مباحث و در حکمتِ متعالیه از مباحثِ کلیدی است.یکی دانستنِ وجود با نور باعث و مبنایی می‌شود تا ملاصدرا قریب به اتفاق و بلکه همه‌ی آرای نوری شیخ اشراق را وجودی تفسیر کند که ما در جایگاه خود به آن‌ها پرداخته‌ایم.
علم قبل از ایجاد خداوند به اشیاء؛ برتری دیدگاه علم بلا معلوم بر نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی
نویسنده:
نعیمه معین الدینی، علی اکبر نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
ملاصدرا، علم را در شمار صفات حقیقی ذات ­الاضافه دانسته و بر اساس اصل سنخیت، با شناخت صفت علم در انسان و رفع نواقص آن، همان معنا را در جهت کمال به خداوند نسبت داده است. یعنی همان گونه که در انسان، علم صفتی اضافی و نیازمند معلوم است، در خداوند نیز بر همین شاکله است؛ اما بدون جهات نقص. پس از پذیرش این مطلب، با توجّه به قواعدی چون «اتّحاد عاقل و معقول» و «بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء»، صدرا دیدگاه خود درباره علم الاهی را در نظریه «علم اجمالی در عین کشف تفصیلی» ارائه کرد. این نظریه با اشکالاتی مواجه است، از جمله: اضافی بودن علم؛ عدم تبیین علم خداوند به معدومات، ممتنعات و نحوه تعلق علم الاهی به جزئیات قبل از ایجاد تفصیلی اشیاء؛ قبول اتحاد عالم و معلوم در خداوند بر اساس علم حضوری؛ کل ­الأشیاء بودن حقّ ­تعالی؛ و ذومراتب دانستن ذات­ الاهی به دو مرتبه اجمال و تفصیل. در مقابل، روایات اسلامی، به منظور شناخت و تبیین علم الاهی، تقریر بدیعی از نظریه «علم­ بلا معلوم» را مطرح ­کرده ­اند. جهات رجحان این نظریه، در قید «بلا معلوم» نهفته است که اضافی بودن صفت علم را نفی می­ کند. نتیجه مهمی که در این نظر بدست می ­آید، عدم تقیید و تحدید علم الاهی به معلوم می­باشد، که کاشفیّت اتمّ این علم را در پی دارد.
صفحات :
از صفحه 165 تا 188
تحلیل انتقادی نظریۀ لین رادر بیکر در تبیین رستاخیز با رویکرد اجمالی به حکمت متعالیه
نویسنده:
رستم شامحمدی، علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لین رادر بیکر درصدد است که آموزۀرستاخیز در مسیحیت را با ماده ­گرایی سازگار کند. او مدعی است که با تکیه بر نظریۀ تقوّم به عنوان یک نظریه مادی انگارانه، می ­توان تبیین کلامی و فلسفی شایسته­ ای از کیفیت زندگی پس از مرگ ارائه کرد. بیکر، به جای ارائه تبیین فلسفی از نسبت حیات ذهنی با بدن اخروی، به شیوه ­ای متکلّمانه، رستاخیز را فعل اعجازی خدا می­ داند. یکی از لوازم نظریۀ تقوّم، عدم اهمیت این­همانی عددی بدن دنیوی و اخروی است. در حالی که به نظر می ­رسد بدون در نظر گرفتن این­همانی بدن دنیوی و اخروی، نمی­ توان تبیین معقولی از امکان حیات پس از مرگ ارائه کرد؛ زیرا علاوه بر این­که انسان یک حقیقت نفسانی ـ جسمانی است، بین نفس و بدن هر شخص، رابطۀ ضروری، و نه امکانی، برقرار است. در مقام مقایسه، ملاصدرا استمرار وجودی شخص دنیوی و اخروی را با توسّل به وحدانیّت نفس (در عین پذیرفتن بدن­ های مختلف) توضیح می­ دهد؛ به طوری ­که نفس ناطقه، در هر مرتبه به نوعی ماده تعیّن می­ بخشد و با توجه به حرکت جوهری، بدن دنیوی و اخروی، دو جنبه از یک واقعیت واحد اما ذومراتب هستند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 148
بررسی حالات و خصوصیات نفس در مقام خیال و پیامدهای آن در حکمت‌ متعالیه
نویسنده:
بهزاد مرتضایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در تاریخ فلسفه اسلامی، از زمان فارابی تا عصر حاضر، قوه خیال و عالم صور خیالی یکی از مباحث بسیار مهم بوده است تا جایی که بعضی از صاحب نظران این توجه را از ممیزات فلسفه اسلامی دانسته‌اند. فارابی نظریه نبوت خود را با طرح عالم خیال تبیین کرد و ابن سینا و سهرودی و ملاصدرا و اخلاف ایشان، با استناد به عالم خیال، به حل بسیاری از مسائل و مخصوصاً به جمع میان دین و فلسفه و مشاهده و برهان و نقل و عقل نائل شدند. مساله اساسی دراین مقاله بررسی حالات نفس در مقام خیال است ودرمیان این حالات مهمترین مساله اثبات تجرد خیال است که از نظر معرفة النفس اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته، تحولی مهم در معرفة النفس فلسفی است. با اثبات نوعی تجرّد برای نفس در مقام خیال ثابت می‌شود که انسان، برخلاف دیدگاه فلاسفه مشایی و اشراقی، موجودی دوساحتی (بدن و عقل) نیست، بلکه دارای سه ساحت و سه نشئه وجودی است: نشئه مادّی و بدنی، نشئه صوری و برزخی، و نشئه عقلانی که ملاصدرا در این مورد دلایل فراوانی اقامه نموده وبه تصریح خود، نخستین کسی است که در تاریخ فلسفه گونه‌ای از تجرّد و استقلال از بدن را برای قوّه متخیّله اثبات کرده است که دراین جا به نقدوبررسی آن‌ها پرداخته می‌شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 32
  • تعداد رکورد ها : 1782