جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1310
علم الاسماء تاریخی از منظر ابن عربی و ارتباط آن با هنر هر دوران
نویسنده:
فرید فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن عربی قائل به وحدت وجود است؛ یعنی کل عالم هستی در اصل حقیقتی واحد است و آن حقیقت واحد وجود حق تعالی است. این حقیقت در مرتبه ذات خود مطلقا ناشناختنی و پنهان است اما دوست دارد شناخته بشود و در عالم تجلی می کند و کل عالم هستی نتیجۀ تجلی خداست. بواسطۀ این تجلی تکثرات عالم بوجود می آید و مراتب عالم شکل می گیرد اما تمامی موجودات عالم علی رغم تنوعات و تکثراتشان در ذات خود واجد حقیقتی واحد هستند. مهمترین دغدغۀ یک عارف وحدت وجودی تبیین این کثرات بر مبنای وحدت ذاتی در آنهاست. اماچنین تبیینی مستلزم گونه ای شناخت از عالم است که با عقل و حس بواسطۀ محدودیتشان قابل حصول نیست. پس شناخت وحدت وجود به ساحتی دیگر منتقل می شود که آن ساحت خیال است. قوه ای که در وجود چنان چنین شناختی را رقم می زند قوه خیال و موضوع شناخت آن کل عالم هستی است که از نظر ابن عربی کل عالم سرزمین خیال منفصل یا سرزمین حقیقت است.کل جریان تنزل حقیقت و شناخت آن توسط انسان – که از نظر ابن عربی «کون جامع» است- یک دایره کامل مشتمل بر دو قوس نزول و عروج را رقم می زند و انسان در انتهای نیمدایرۀ قوس نزول قرار می گیرد که باید حرکت استکمالی خود را به سمت خداوند آغاز کند و این حرکت، تاریخِ انسان را رقم می زند. اما قوس عروج یعنی قوس سلوک معرفتی انسان مشتمل بر دوایر متعدد دیگر و هر یک از این دوایر متضمن تنزلات و معارج جزئی است که نماینده دورانهای تاریخی است و علم الاسماء تاریخی این جا مطرح می شود؛ در هر دوره تاریخی اسمی ظهور میکند و پیامبری مظهر آن اسم می شود و تمام احکام تاریخی آن دوران بر اساس این ظهور رقم می خورد تا دوباره پیامبر دیگری ظهور کند و این سیر ادامه دارد تا تاریخ به ظهور خاتم النبیین و دوران پس از او یعنی آخرالزمان می رسد.از نظر ابن عربی حقیقت محمدیه مشتمل بر تمام حقایق اسماء الهی است و وجود پیامبر خاتم (ص) تجلی ذات حق تعالی است. پس همه اسماء الهی و خصوصیات و تاریخ آنها به طور یکجا در وجود پیامبر خاتم و دوران تاریخی او جمع شده است. از این رو هنر متناسب با روح این دوران نیز هنری است که تمام خصوصیات هنرهای دیگر را داشته باشد تا بتواند انسانِ این دوران را به تعالی برساند. از نظر ابن عربی انسان در دوره آخرالزمان باید صورتهایی خلق کند در غایتِ تجرد خیال و مجردترین هنر، هنر کلمه و کلام است که به نوعی متضمن تمام انواع دیگر هنرها و پاسخ گوی نیازهای معرفتی انسان در دوران آخرالزمان است.
بررسی میزان تاثیر دیدگاه‌های ابن عربی بر اندیشه شاه نعمت الله
نویسنده:
علی زوی کلاتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از آن عارفان بنامی که، عرفای دیگر از وی تأثیر گرفته اند و چراغ اندیشه و تفکر او را به دست گرفته اند، شیخ اکبر معروف به ابن عربی است. به علت گسترده بودن اطلاعات ابن عربی دربار? فلسفه، کلام،تفسیر،عرفان و حدیث است که عرفای اسلامی پس از وی به شدت تحت تآثیر افکار او قرار می گیرند و دارای مبادی، اصول می گردد. او خود معتقد است که کلام او از عالم امر نازل می شود پس دارای یک نظام واحد است و همانند قرآن بعضی از آن بعضی دیگر را تفسیر می کند. ولی این نظام واحد برای کسی روشن می شود که نسبت به مباحثی همچون عالم احدیت، واحدیت، اسماء و صفات حق، وحدت وجود، حضرات خمس، اعیان ثابته، و انسان کامل آگاهی داشته باشد.و به حق تنها عارفی که از تعلیمات ابن عربی در اندیشه و آراء خود استفاده نموده است و بهره ها جسته، شاه نعمت الله ولی است که حکمت از طریق فصوص الحکم برقلب و جان وی راه یافته است.رسال? پیش رو که در باب بررسی میزان تاثیر پذیری اندیشه های شاه نعمت الله ولی از اندیشه های ابن عربی می باشد در چهار فصل تنظیم شده است که به قرار زیر است :فصل اول مربوط به کلیات می باشد . در این فصل به موضوعاتی همچون سوالات پژوهش، فرضیه های پژوهش، اهداف پژوهش، جامعه آماری ، حجم نمونه، روش تحقیق ، مدل تحقیق و... اشاره شده است . روش تحقیق به کار گرفته شده در این رساله روش توصیفی تحلیلی بوده و حجم جامعه آماری جهت بررسی 1362 صفحه می باشد . در فصل دوم به زندگی نامه و آثار شاه نعمت الله ولی و ابن عربی اشاره گردید. از جمله مباحث مهمی که در این فصل ذکر شده است ، اشاره به چهارچوب کلی عرفان ابن عربی و سلسله شاه نعمت اللهی می باشد. در فصل سوم که تجزیه و تحلیل اطلاعات می باشد، اندیشه های ابن عربی وشاه نعمت الله ولی در دوازده مورد (وجود، اسما و صفات ، اعیان ثابته ، تجلی ، تشبیه و تنزیه ، جبر و اختیار ، وحدت وجود ، قلب ، انسان کامل ، عقل اول ، عشق ، رمز و تمثیل) مورد بررسی قرار گرفت . در فصل چهارم نیز که نتیجه گیری کلی رساله ذکر گردید. کلید واژه ها: ابن عربی ، شاه نعمت الله ولی ، عرفان، وجود، انسان، عشق،اعیان
بررسی مقایسه‌ای بُعدِ معرفتی تجربه عرفانی از دیدگاه ذات گرایان و ساخت گرایان با دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
زهرا شریف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تجربه عرفانی از منظر ذات‌گرایان و ساخت‌گرایان غربی و ابن‌عربی چه سنخ معرفتی بوده، دارای چه هویتی است و دیدگاه این دو گروه، چه تشابهات و تفاوت‌هایی با دیدگاه ابن‌عربی دارد؟ دیدگاه‌ها و نظریات صاحب‌نظران غربی در این زمینه، عبارت‌اند از: الف) ذات‌گرایی: ذات‌گرایان معتقدند تجربه عرفانی خالص و قابل تفکیک از تفسیر وجود دارد و این تجربه، حائز ویژگیهایی مشترک در همه فرهنگهاو سراسر جهان است. ذات‌گرایی، به سه گروه از نظریات تقسیم می‌شود: 1) احساسی و عاطفی بودنِ تجربه عرفانی (احساس‌گرایی)؛ این احساس و عاطفه در متن خود حاوی نوعی آگاهی بی-واسطه است. در این نظر، احساسهای مختلفی به عنوان ماهیت تجربه عرفانی بیان شده است: احساس وابستگی مطلق، احساس ارتباط با فوق طبیعت، احساس وحدت با واقعیت متعالی و احساس اتحادی حضور؛ 2) متناظر بودن تجربه عرفانی و تجربه حسی: ساختار و ماهیت معرفت‌شناختی تجربه عرفانی و حسی، همسان است و بر اساس نظریه ادراک می‌توان اعتبار معرفت و تجربه عرفانی را اثبات نمود؛ 3) نظریه یافت مستقیم و اتحادی: ماهیت و سرشت اساسی تجربه عرفانی، نوعی آگاهی یا شناختِ وحدت‌نگر و اتحادی است. ب) ساخت‌گرایی: تجربه و معرفت عرفانی، بسان دیگر تجارب و شناختها از سوی پیش‌زمینه‌ها، ساخت‌یافته تلقی می‌شود و این ساخت‌یافته‌بودن در مورد تجربه عرفانی، شدید‌تر است و به علت اختلاف پیش‌زمینه‌ها در فرهنگهای مختلف، باید از تفاوت ماهیت تجارب عرفانی در سراسر جهان سخن گفت نه اشتراک آنها. دیدگاه ابن‌عربی و اتباع وی در مورد ماهیت تجربه و معرفت عرفانی، فراحسی و فراعقلی بودن، نوری و وجودی بودن، بی‌واسطه بودن و اتحادی بودن معرفت عرفانی است که ساختار معرفت عرفانی را در یک طیف تشکیکی، از دو وجهی تا تک‌وجهی ترسیم می‌کند. در مقام مقایسه این نظریات، به طور خلاصه باید گفت در ذات‌گرایی، احساس‌گرایان، ماهیت تجربه عرفانی را نسبت به دیگر شناختها دگرسان می‌دانند و ساختار آن را بی‌واسطه و دو وجهی می‌شمرند و به ارزش معرفت‌شناختی آن اعتقاد دارند؛ نظریه تناظر معرفت عرفانی با معرفت حسی، ماهیت معرفت‌شناختی تجربه و شناخت عرفانی را سه‌وجهی ترسیم می‌کند و از ارزش معرفتی تجربه عرفانی دفاع می‌کند. نظریه یافت مستقیم، تجربه و شناخت عرفانی را کاملاً دگرسان و تک‌وجهی می‌شمرد ولی از داوری نهایی در باب ارزش و اعتبار معرفت-شناختی‌ِ تجربه عرفانی، خودداری می‌ورزد. اما در ساخت‌گرایی، ماهیت تجربه و شناخت عرفانی، ساخت‌یافته و دارای ساختار سه‌وجهی معرفت تلقی می‌گردد و ارزش آن نیز به دلیل ساخت‌یافتگی، مورد انکار است. از دیدگاه ابن‌عربی، معرفت عرفانی نسبت به دیگر شناختها، دگرسان است و از ساختار دو وجهی تا تک‌وجهی را شامل می‌شود و به دلیل نبود هیچ‌گونه واسطه در آن، ارزش و اعتبار مطلق دارد. هریک از این دیدگاه‌ها دارای نقاط قوت و ضعفی است که به‌تفصیل به آنها پرداخته شده است. در نهایت، حل این مسأله، با اتخاذ رهیافت متافیزیکی متفکران مسلمان، در عینِ توجه به قرائن انضمامی (روشِ اندیشمندان غربی) ممکن است و به‌هیچ‌وجه رویکرد غیرمتافیزیکیِ غربیان در این خصوص، کارساز نیست و از ارائه تحلیل زیربنایی از موضوع، عاجز است.
جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی
نویسنده:
اسما رضایی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی» و به‌منظور بررسی و نقد دلایل مخالفت ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی با فلسفه نگاشته شده است.مخالفت با فلسفه، جریانی است که از ابتدای قرن دوم هجری آغاز و در قرون پنجم و ششم هجری به اوج شدت خود رسید؛ بیش‌ترین مخالفان فلسفه در میان فقها، متکلمین و عرفا به چشم می‌خورند.ابن عربی، به‌عنوان یک عارف، میانه خوبی با فلسفه ندارد و این امر معلول ناتوان شمردن عقل از درک علوم و معارف، غلط دانستن برخی قواعد فلسفی، تفاوت‌های مبنایی نگرش هستی شناسانه وی با فلاسفه و...است.ابن تیمیه، به‌عنوان یک فقیه در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است. وی که یک سلفی متعصب است، ناجوانمردانه به فلسفه حمله برده است؛ ستیز وی با فلسفه ناشی از ظاهرگرایی، سطحی‌نگری و عدم تعمق در مسائل فلسفی و انگیزه سیاسی است.علل مخالفت غزالی با فلسفه هم در مصلحت دینی، تأثیر اندیشه‌های خواجه نظام الملک، انگیزه سیاسی، بدون استاد خواندن فلسفه و مغایر دانستن برخی از مباحث فلسفی مانند علم الهی، معاد جسمانی و قدم عالم با دین خلاصه می‌شوند.
پژوهشی تطبیقی در معرفت‌شناسی ملاصدرا و ابن عربی با تأکید بر جایگاه عقل
نویسنده:
سمیه منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی عرفان نظری محیی الدین بن عربی و حکمت متعالیه صدر المتألهین شیرازی، می‌توان گفت که ملاصدرا، فیلسوف است؛ زیرا روش وی، روشی فلسفی می‌باشد و مبنای تمام افکار او بر پایه‌ی دلیل و استدلال قرار گرفته است و قدمی از عقل فراتر نمی-گذارد. به یک معنا می‌توانیم بگوییم که ملاصدرا عارف است؛ چنانکه یافته‌های عرفانی و کشف و شهود، جایگاه و نقش مهمی در حکمت او ایفا می‌کند. اما از آنجا که خود معترف به محدودیت مقام عقل بوده است، وحی و کشف را در کنار عقل قرار می‌دهد، البته نه در عرض همدیگر، بلکه باز هم داور نهایی را عقل قرار ‌داده و با زیرکی تمام با استفاده از این قاعده که: عرفان، قرآن و برهان از هم جدایی ندارند، تا آنجایی که ممکن است به برهانی کردن وحی و کشف می‌پردازد. این است تفاوت او با ابن عربی؛ زیرا ابن عربی هرگز بر آن نبوده که تمام عناصر عرفان خود را عقلی و مبرهن سازد. شاید بتوانیم بگوییم ملاصدرا در انتهای مسیری قرار گرفته که ابن عربی آن را آغاز کرد. اما نه به معنای برهانی کردن کل عرفان.هدف ملاصدرا این نبوده که کل عرفان را برهانی سازد، بلکه ملاصدرا همواره نقصان عقل را از طریق کشف و وحی جبران کرده است و عقل به معنای استدلال فردی برای او اصل و اساس بوده است. حکمت به این معنا همان فلسفه است که متعالی به کشف و وحی شده است. در مقابل، ابن عربی علی رغم جایگاهی که برای مراتب بالای عقل در معرفت شناسی خود قایل است، قلب و دستاوردهای آن را، اصل و اساس مکتب خود قرار داده و هرجا که لازم دیده و بنا بر برخی ضرورت‌ها از استدلال عقلی بهره برده است.
عقل و قلب  از دیدگاه شیخ‌اکبر محی‌الدین ابن عربی در کتاب  فصوص‌الحکم
نویسنده:
محسن رضوی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محی‌الدین بن عربی از کسانی استکه هنگام بحثو بررسی در مسائل فلسفی و کلامی و تقریر مباحثذوقی و عرفانی، مبانی آراء خویشرا همواره با تحقیق و تدقیق و تطبیق با موازین عقلی بیان داشته استلیکن عقل را در راه اصول به حقیقتبی‌پایان حق ناتوان میداند.در نظر وی آنچه میتواند محل انوار نامتناهی حق واقع شود قلبآدمی است .محی‌الدین از لغتقلبکه در قرآن مجید آمده استفاده کرده و آن را به معنی دگرگون شدن دائم در انواع صور و صفاتبکار برده استانقلابو تحول یافتن، خصلتذاتی و دائمی قلباست .انقلابو تحول دائمی قلباستکه راه انسان را به سوی حقیقتنامتناهی می‌گشاید.هنگامی که پای سالکدر راه سلوکبه وسیله عقال بسته شود، ناچار از هر گونه حرکتبسوی حقیقتمطلق باز می‌ماند.به همین جهتاستکه محی‌الدین لغتعقل را به معنی قید بکار برده و کار آن را محصور کردن حقیقتدر یکجهتواحد به شمار آورده است .کار عقل محصور کردن و مقید ساختن حقیقتاست .اما حقیقتچیزی استکه از هر گونه قید و بند آزاد میباشد.و لذا عقل به حقیقتوقوفنخواهد یافت .به اعتقاد ابن عربی، نعمتی جاودانه‌تر از معرفتو آگاهی بر حقیقتنفسو عرفان به پایگاه وجودی آدمی نیست .و غفلتآدمی از این حقیقتسرآغاز سیه‌روزی اوست .لذا شناختاین جایگاه و انطباق خواسته‌های انسان با شرایط و مقرراتآن جایگاه مستلزم احاطه به تمامی عالم و وقوفبه عالم غیبو شهود و فراغتاز قید زمان و مکان و نگاهی دیگر به انسان و عالم استو حال آنکه انسانسان به عالم ماده و گرفتاری او در دام زمان و مکان اجازه حرکتو توجه به عوالم دیگر را به او نمی‌دهد و مادام که چنین استاز دایره شناختحسی که از لوازم انسبا زمان و مکان استفراتر نخواهد رفت .فلذاباید چاره‌ای دیگر اندیشیدو این نیازمند توسل جستن به نسیان استکه بتوان از فضای مانوسزمان و مکان خارج و در هوائی آزاد و عاری از زمان و مکان و مصفا به انوار قدسی تنفسکرد و دمی آسود.
چشم دل باز کن که جان بینی
نویسنده:
یوسف فضایی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران ,
چکیده :
عرفان مبتنی بر بینش شهودی و به اصطلاح اشراقی و یکی از شیوه های شناخت است. عرفان شناسان اسلامی درباره خاستگاه عرفان اسلامی قائل به منابع متعددی شده اند از آن جمله برخی از آیین ها و دین ها پیش از اسلام، برخی از مسیحیت ... و در این میان عده ای ریشه های این شناخت را از قرآن و فحوای آیات مقتبس می دانند. آنها بر این باورند که اصطلاحات بنیادین عرفان و تصوف خاستگاهی قرآنی داسته ولی متناسب با شرایط خاص جامعه اسلامی در دوره های گوناگون تاریخی معانی نوینی پذیرفته اند. بحثی که در پی می آید حاصل گفتگویی مکتوب است درباره ریشه ها و بنیان های قرآنی عرفان اسلامی با دکتر یوسف فضایی اسلام شناس و استاد دانشگاه. از فضایی ترجمه فرق شیعه و تالیف بنیان های اجتماعی دین به چاپ رسیده است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 37
مسائل عرفان نظري
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
نقد و بررسی نظریه وحدت وجود
نویسنده:
علی خراسانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مجله مکتب وحی نبوی,
چکیده :
یکی از نظرات مطرح درباره خدا و خلق نظریه وحدت است و طرفداران این نظریه را مکتب وجودی می نامند. منظور از وحدت در این مقاله این است که خدا وجود است و همه چیز وجود است پس خدا همه چیز است. نگارنده در این اثر کوشیده است با ارائه سندهای متعدد ایده وحدت وجود را توضیح می دهد و آنگاه با ذکر چند دلیل آن را به نقد بنشیند.
صفحات :
از صفحه 147 تا 168
  • تعداد رکورد ها : 1310