جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
ترابط ذات و صفات خدا از نظر قاضی عبدالجبار معتزلی، امام فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
عارف سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترابط ذات و صفات الهی یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی و کلامی است. اندیشمندان مسلمان درباره‌‌‌ی آن بحث و اظهار نظر کرده‌اند و بیشترین نزاع در مورد صفات ثبوتی ذاتی حقیقی و ذات اضافه و حالت مصدری آن‌ها مانند حیات، قدرت و علم صورت گرفته است. ولی نکته‌ی در خور تأمل در اینجا این است که صاحب نظران مسلمان با تمام تنوّع مکتبی و مسلکی، در زائد بودن صفات فعل و صفات اضافه‌ی محض تفاوت جوهری ندارند. نفی صفات از سوی مولفان و محققان به قدریّه و جبریّه نسبت داده شده است. در این پایان‌نامه به جای نگاه خطی در تطبیق آراء و بسنده کردن به تطبیق اندیشه در محور مسائل، قاضی عبدالجبار، فخررازی و ملاصدرا در محورهای روش، مبانی و اصول و مسائل مورد مقایسه قرار داده‌ شد و وجوه تشابه و تمایز آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان در مورد ذات و صفات الهی، به معتزله دیدگاه‌های گوناگونی نسبت داده اند، اما براساس تحقیقات صورت گرفته توسط نگارنده در این پایان‌نامه به نظر می‌آید که دیدگاه پذیرفته شده‌ی اکثریّت قاطع آنان عینیّت صفات با ذات است و نسبت نظریه‌ی نیابت به آنان خالی از اشکال نیست. دیدگاه احوال ابو هاشم جبائی به دلیل نفی وجود و عدم از صفات قابل پذیرش نیست. با بررسی آثار مختلف قاضی عبدالجبار، نگارنده به این مهم رهنمون شده است که دیدگاه‌های متفاوتی از جمله دیدگاه حال، عینیت و اعتبارت ذهنی دانستن صفات در آثار او در باب ترابط ذات و صفات قابل برداشت است. اما به نظر نگارنده در میان این دیدگاه‌ها نظریه‌ی عینیت ذات و صفات ترجیح دارد. اشاعره و پیروان برجسته‌ی این مکتب همانند فخر رازی، صفات واجب تعالی را نسب و اضافات می‌دانند و معتقدند که اتصاف خدای متعال به صفاتی همچون حیّ، قادر و عالم بدون مبدأ زائد بر ذات محال است. فخررازی برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر و اشکالاتی بر نظریه‌ی عینیّت وارد کرده است، اما در آثارش نظریه‌هایی از قبیل زیادت صفات بر ذات، نسبی دانستن آن‌ها، نه عین ذات و نه غیر ذات بودن صفات و تمایل به عینیت را نیز مطرح کرده است. ولی با بررسی‌های صورت گرفته و توجه به اقامه‌ی دلیل بر زیادت و اشکال وارد کردن وی بر عینیت صفات و ذات در المطالب العالیه که یکی از آخرین آثار اوست به نظر می‌آید تمایل او به زیادت، بیشتر و آشکارتر است. صدرالمتألهین شیرازی و پیروان او بر اساس اصولی نظیر اشتراک معنوی وجود و صفات، تشکیک وجود و صفات، وحدت و بساطت الهی و واجب الوجود من جمیع الجهات دانستن خدای متعال، معتقدند که صفات الهی عین ذات اوست و به نظریه‌ی اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات قائل شده‌اند و بر ادعای خود براهین عقلی و ادلّه‌ی نقلی اقامه کرده‌اند. در این تحقیق به این نتیجه رهنمون شد که سه اندیشمند یاد شده نه یک نظر بلکه نظریات گوناگونی را مطرح کرده‌اند که نگارنده در مقام داوری بر اساس پاره‌ای از ملاک‌ها نظری را از میان نظرات آن‌ها ترجیح داده‌ است.
تبیین مراتب فعل الهی در مدرسه کلامی و فلسفی اصفهان
نویسنده:
الهام میراحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ثبات، تغییر ناپذیری و ازلیّت پروردگار، از آموزه‌های قرآن و پیشوایان دین است که به کرّات از سوی کلام وحی و سنّت بر آن تأکید شده است و از سوی تمامی مکاتب الهی پذیرفته شده می‌باشد. مطابق با براهین عقلی و نقلی خداوند خالق کل عالم است. از نظر قرآن آفرینش و بقای موجودات، یعنی خلق و تدبیر آنها منوط به "مشیّت"، "اراده"، "تقدیر"، "قضا" و "قدر" الهی است. همچنین در عالم امری جز به "اذن" خداوند تنفیذ نمی‌گردد و هر آنچه که در عالم هستی موجود می‌باشد، واجد "اجل" و مکتوب در"کتاب" است. فلاسفه و متکلمین مکتب اصفهان، دلایل و مستدلات خود را بر اثبات مراتب در فعل پروردگار، بر اساس کتاب خدا و روایات معصومین:مطرح کرده و با تکیه بر مبانی فکری خود، دیدگاه‌ها و نظرات متفاوتی را درباره حقیقت آن مطرح کرده‌اند که رفع کننده شبهه جبر و تفویض در فعل انسانی می‌باشد. آشکار است که باور به حقیقت امر بین الامرین به اثبات مراتب در افعال الهی منجر می‌گردد.البته روشن است که اثبات وجود مراتب در فعل حق تعالی منجر به اتصاف افعال الهی به زمان نمی‌گردد. همچنین آفرینش تدریجی و زمانمند هستی و علم او به خصوصیات زمانی پدیده‌ها، ارتباط پروردگار با جهان مادی، یعنی افعالی تدریجی و متغیر، مانند خشم، رضایت و استجابت دعای بندگان، دلیل بر تغییر در صفات و یا فعل او نیست. حقیقت این است که این مراتب در واقع مجاری فیض الهی‌اند و نشان دهنده مراحل مختلفی هستند که عقل برای استناد پدیده‌ها به ذات باری‌تعالی در نظر می‌گیرد و مستلزم تغییر و تحول در ذات او نیستند؛ به این معنا که مراتب فعل الهی مبرا از زمان است و عالم برای خداوند از آغاز تا پایان یکجا حضور دارد. یعنی او فعل خود را به صورت بسیط و فارغ از زمان انجام می‌دهد؛ اگرچه ظهور فعل در قالب زمان و مکان خاص خود صورت می‌گیرد. در ‌نتیجه در حالی که فعل حق تعالی فارغ از زمان است، نسبت به عقل ما و در مقام انتزاع، چنان است که ظهور و بروز فعل الهی در زمان صورت می‌گیرد و واجد مراتب می‌باشد. تحقیق حاضر در صدد تبیین دیدگاه‌های فلاسفه و متکلمین مکتب اصفهان در این باره و مقایسه آنها با یکدیگر، و نیز سنجش اندیشه‌های آنان با آیات و روایات می‌باشد.
نسبت ذات حق با تجلیاتش از دیدگاه ابن عربی و جان هیک
نویسنده:
حسین دوابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تجلی نقطه محوری ابن عربی است،تجلی حق دارای مراتبی است. فیض اقدس که مرتبه عدم تعیّن است و تحدد است مرحله اول تجلی حق است (تجلی حق تعالی بر خود) این تجلی کاملاً یک امر غیبی، فرامادّی، فرا زمانی و فراتاریخی است. به عبارت دیگر اولین مرتبه تجلی حق تعالی، ظهور اعیان ثابته است. فیض مقدس، مرتبه دوم تجلی حق تعالی است که تجلی شهودی نیز نامیده شده ،در این مرحله حق در صورت های بی نهایت متکثر در عالم شهادت ظهور پیدا می کند و تجلی می کند.ارتباط بین تجلی اول با سایر مراتب آن بصورت مبسوط در متن نوشتار تبیین شده است.آنچه حائز اهمیت است در هستی شناسی ابن عربی حق تعالی محور نظام هستی است و بقیه موجودات مظهر وآیینه محل ظهور کمالات حق در مراتب مختلف هستند و مظاهر در همه مراتب شانیتی جز ظهور کمالات حق تعالی را ندارند و هیچ استقلالی برای موجودات به غیر حق تعالی در نظام فکری ابن عربی متصوّر نمی شود.درک شهودی، روحی و قلبی بیان ابن عربی جز با تمرکز در بالاترین سطح به حق تعالی در نظام تربیتی خاصی برای سالک و عارف حاصل نمی شود. و با اندکاک انانیت در ذیل عبودیت مطلق در چهار چوب قرآن و سنت برای عارف شهود می شود. در دیدگاه ابن عربی، هستی جز حق و ظهورات و تجلیات حق در مراتب مختلف چیز دیگری نیست. و اگر سالک و عارف در اوج تمرکز مستمر به حق تعالی از(خودیت خود) بعنوان مظهر غافل شود و توجه نکند در هستی جز حق تعالی و ظهورات او چیز دیگری را شهود نخواهد کرد .هیک نظریه پرداز انگلیسی در حوزه دین است.کاملاً وفادار به سنت الهیات سلبی در تاریخ الهیات مسیحی است.حق فی نفسه در نظریه او کاملاً مفروض تلقی می شود،یادآور اصول موضوعه کانت می باشد. از مدل معرفت شناسی کانت به عنوان وسیله ای برای بیان و توضیح نظریه خویش استفاده می کند.در باب تجربه دینی وی معتقد است که حق فی نفسه متناسب با تصورات و فهم های پیشین و ماتقدم فرد برای تجربه کننده جلوه گری می کند. اینکه ذهن بطور فعال در نحوه درک و تجربه دینی از حق فی نفسه دخالت اساسی دارد. وجوه شخصی یعنی تجربه از حق فی نفسه کاملاً متمایز از وجوه غیر شخصی تجربه نشده می باشد.خلاصه هیک همه تلاشها در الهیات مسیحی (بطور مثال تلاشهای توماس آکوئیناس) حتی فلاسفه و متفکرین سایر مکاتب را برای رهایی از الهیات تنزیهی بی نتیجه و غیر قابل اقناع تلقی می کند.سه نوع تعطیل در سنت غربی و اسلامی لحاظ شده است ، اولی : تعطیل عن المعرفة . دومی: تعطیل عن البیان . سومی : تعطیل ذات عن الصفات. در تفکر هیک تعطیل عن المعرفة موضوعیت محوری دارد چه از لحاظ ادراکات عقلی و چه از لحاظ تجربه دینی انسان نمی تواند به حق فی نفسه آنگونه که هست معرفت پیدا کند.درمقابل در سنت ابن عربی و نظریه تجلی او هر سه نوع تعطیل منتفی و مردود است لذا حق در ذات خود هم قابل شناخت و هم قابل توصیف است و ادراکات عقلی به عنوان مقدمه ای برای شهود حق از اهمیت خاصی برخوردار است.
مناظرات امام رضا (ع) و تاثیر آن در کلام اسلامی
نویسنده:
میثم یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موثرترین روشها در تبلیغ و بیان واقعیات، فن مناظره است. امام رضا (ع) با توجه به شرایط فراهم شده در زمان امامتشان، مناظراتی با گروه‌های مختلف و علمای ادیان و مکاتب دینی برگزار نمودند. عصمت امام و حجیت قول، فعل و تقریر ایشان و اتصال ایشان به منبع علم الهی نشان می‌دهد که بررسی مناظرات ایشان هم در بُعد روش-شناسی و هم در بُعد محتواشناسی می‌تواند کمک زیادی به علمای علم کلام باشد. احاطه و تسلط بر آیات و اخبار و استدلال به آنها، آگاهی از همه ادیان و مکاتب، استفاده از براهین عقلی، بهره‌گیری از تمثیل و تشبیه، احترام و تکریم طرف مقابل، رعایت انصاف و سفارش به آن و سعه صدر و آرامش در مناظره از جمله روش‌های امام (ع) در مناظرات است. نحوه استدلال امام (ع) در اثبات وجود خدا، تبیین صفات حق تعالی و ارتباط خالق و مخلوق و بهره-گیری از سیر منطقی در بحث همراه با استفاده از براهین عقلی، راه را برای چگونگی گفتگو و مناظره متکلمان اسلامی با مخالفان روشن می‌گرداند. امام (ع) با تبیین وجود غلط و اشتباه در کتاب‌های انجیل و تورات و اثبات نبوت پیامبر اسلام (ص) طبق آن دو کتاب و تاکید بر عصمت پیامبران، ضمن تایید معجزه به عنوان راهی برای شناخت انبیاء الهی نشان دادند که تفاوتی بین پیامبران در این زمینه نیست و مسیحیان و یهودیان نباید یکدیگر را رد کنند. اثبات ضرورت امامت و جایگاه آن، پرهیز از غلو در حق ائمه (ع) و تبیین انتخاب امام از سوی خداوند، حقانیت مذهب شیعه را نشان داده، متکلمین را برای دفاع از این مذهب کمک می‌نماید. متکلمین شیعه با استفاده از بیانات امام رضا (ع)، توانستند برخی از سوالات و شبهات مطرح شده در زمینه توحید، نبوت، امامت و معاد را پاسخ گویند. می‌توان گفت بُعد ساختاری و روش مناظره امام رضا (ع) بیشتر از محتوای آن در علم کلام اسلامی اثر داشته است.
بررسی تطبیقی آراء ابن سینا، ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی در الاهیات بالمعنی الاخصّ
نویسنده:
محمدعلی شمس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مباحث الهیات بالمعنی الاخص در آثار ابن سینا و ملاصدرا به صورت مشروح مورد بحث قرار گرفته است و آیت الله جوادی آملی به عنوان یکی از حکمای معاصر به آنها توجه داشته و در جهت توضیح و تبیین آنها مباحث شایان توجهی ارائه کرده است و به پاره ای از شبهات نیز پرداخته اند. آیت الله جوادی آملی در برهان صدیقین دیدگاه صدرا را به طور کامل نمی پذیرد و دیدگاه علامه طباطبائی را می پسندد. در برهان امکان و وجوببعد از پذیرش دیدگاه صدرا، یادآوری می‌کند که تحلیل فقری امکان صدرا، ریشه در سخنان گذشتگان دارد. ارزش برهان معجزه در دیدگاه ایشان به برهان امکان و وجوب است. به نظر ایشان برهان نظم در دیدگاه متکلمان غربی، بر خلاف فیلسوفان و متکلمان مسلمان یک برهان تام است. ایشان با چند تقریر به تبیین برهان پرداخته و ضعف آن را محدودیت کبرای قیاس دانسته و برای اثبات‌گری آن نیاز به تتمیم را مورد توجه قرار داده است. برهان حرکت و برهان حدوث دو برهانی هستند که در یک جا امّا به صورت مجزّا که البته غیر تام هستند، تقریر شده است. در برهان فطرت، مشکل اصلی برهان را صغرای آن می‌داند. در ادامه، تقریر و اشکالات برهان وجودی آنسلم و تجربه دینی و براهین اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است. در صفات خداوند سعی بر این شده که اکثریت صفات ذاتی و فعلی از جهت ایجابی و سلبی در مکاتب سه گانه و از دیدگاه آیت الله جوادی آملی مورد بررسی قرار گیرد. البته در افعال خداوند با توجه به سهم و فهم کتب، ایشان تقریر و تبیین کامل و متفاوتی ندارند.
 آیا ذات پروردگار جهان محدود است یا نه؟ و آیا یک وجود محدود مى تواند از چگونگى وجود نامحدودى آگاه شود؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : در پاسخ اين سؤالات و مشابه آن، توجّه خوانندگان گرامى را به نكات زير جلب مى كنيم: در بحث هاى خداشناسى و صفات خدا در محلّ خود ثابت شده است كه خداوند وجودى است «بى نهايت در بى نهايت» يعنى بى پايان و نامحدود از هر نظر: نامحدود از نظر وجود، نامحدود بیشتر ...
ابوالهذیل علاف (226-135ه=840-752 م) فیلسوف معتزله
نویسنده:
محسن جهانگیری
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
ابوالهذیل، اولین متفکر و متکلم مسلمان است که از طریق مطالعه ترجمه های عربی آثار فیلسوفان یونان از اصول و قواعد فلسفه اطلاع یافته و در مسائل فلسفی عصرش تامل کرده و کتاب و رساله نوشته و به لقب با شکوه «فیلسوف معتزله» مشهور شده است، اما آثار وی از بین رفته و آنچه ما از عقاید و افکارش می دانیم از نوشته های دیگران است. ابوالهذیل، متفکری نیرومند و جامع بوده و علاوه بر مسائل کلامی به مسائل مربوط به انسان و طبیعت نیز اهتمام ورزیده و درباره اختیار و آزادی انسان و اجسام و اعراض و حرکت و سکون و سایر مسائل فلسفی اندیشیده و به اظهار نظر پرداخته است. او اولین متفکر شناخته شده در عالم اسلام است که از «جزء لایتجزی» و یا «جوهرفرد» سخن گفته و جسم را مرکب از جواهر فرد دانسته است. او علاوه بر قدرت و قوت اندیشه، مناظر و مجادلی بسیار نیرومند و قوی بوده و در این فن، کمتر کسی یارای برابری با وی را داشته است. ابوالهذیل پیروانی یافت که به «فرقه هذلیه یا هذیلیه» معروف شده اند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 61
کلام سلبی نزد دیونیسیوس مجعول
نویسنده:
مریم السادات نوابی، محمد ایلخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
یکی از موضوعات مهم فلسفه دین بحث از زبان دین و کلامی است که با آن می توان از خداوند سخن گفت. طرح این موضوع در کتب کلامی و عرفانی به دورانی بسیار پیش از طرح آن در فلسفه دین نوین باز می گردد. دیونیسیوس مجعول از جمله متقدمانی است که بحث زبان دین را بسیار نظام مند در مجموعه آثار خود مطرح کرده است. دیونیسیوس در سخن گفتن از خداوند و توصیف او کلام سلبی را به کلام ایجابی ترجیح می دهد. به عقیده دیونیسیوس زبان سلبی، زبان معقولات است و انسان زمانی که در سیر و سلوک معنوی و معرفتی خود به مرتبه معقولات برسد خداوند را با زبان سلب ستایش خواهد کرد. می توان گفت کلام سلبی که دیونیسیوس از آن سخن می گوید به مرتبه خاصی از معرفت انسان مربوط می شود. او زبان سلب را نه به ذات خداوند، بلکه به تجلیات معقول خداوند نسبت می دهد. دیونیسیوس تجلیات معقول و غیبی خداوند را با اصطلاحاتی مانند «مافوق وجود» می ستاید. از نظر او، سزاوار نیست چیزی که مافوق و فراتر از هستی است با زبان هستی ستایش شود. به همین دلیل کلام سلبی بهترین زبان در توصیف خداوند است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 142
بررسی مراتب تجلی خداوند از دیدگاه عرفان قبالا
نویسنده:
معصومه عزیزی خادم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
چکیده :
تجلی یکی از مباحث مهم خداشناسی در عرفان نظری،به معنای نمایان شدن و ظهورذات در اسماء و صفات است. نظریه تجلی یا ظهور مورد توجه مکاتب مختلف بوده است ؛از جمله این مکاتب: سنت عرفانی یهودی (قبالا) است. در این سنت خدا دارای دو وجه متعالی (ان سوف) و وجودی (اسما و صفات) است؛وجه وجودی از وجه متعالی صادر می شود؛ ومراتب تجلی خداوند از بالا به پایین را نشان میدهد. این مراتب ده گانه تجلی را سفیرا یا سفیروت می نامند. سفیروت ها را به شکل انسان، درخت یا شمعدانی هفت شاخه وسه گره نشان می دهند. دهمین و آخرین سفیره ملکوت یا شخینا نامیده می شود واز آن به معنی نور و جلال خداوند یا حضور او در عالم یاد می کنند. در این مقاله به بررسی مراتب تجلی خداوند از دیدگاه عرفان قبالا که مهم ترین مکتب عرفان یهودی است؛ با هدف اثبات توحید در این سنت پرداخته می شود.با توجه به این مطلب که قبالاییان برای حفظ تعالی خداوند از عالم،قائل به واسطه در خلقت شده اند ؛در نتیجه این واسطه چیزی جز اولین مرتبه تجلی حق نیست و آن ها خلقت را بر اساس مراتب تجلی الهی یعنی تجلی خاص شرح می دهند.
صفحات :
از صفحه 37 تا 60
  • تعداد رکورد ها : 14