جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 15
عرفان و فلسفه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
والتر ترنس استیس
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
London: MACMILLAN & CO LTD,
چکیده :
بر خلاف سایر فیلسوفانی که در موضوع تجربه دینی نوشته‌اند، "والتر ترنس استیس" نویسنده"کتاب عرفان و فلسفه" فردی همیشگی است و به دنبال راهی معنادار برای بحث درباره شباهت‌های بین موارد مستند تجربه دینی است. در حالی که تحلیل استیس درباره عرفان تا حدودی قدیمی است، اما همچنان یک بررسی انتقادی ارزشمند از ادعاهای عرفا از منظر فلسفی است. در قرن گذشته، مذهب سازمان‌یافته در غرب دستخوش انحطاطی شده است، و باعث شده است که مردم در کنار مذهب سازمان‌یافته، به دنبال اشکال جایگزینی برای تجربه ماورایی باشند. بسیاری برای رفع این نیاز به «عرفان» روی آورده‌اند و افزایش محبوبیت عرفان و متفکرانی مانند مایستر اکهارت با موجی از علاقه دانشگاهی به عرفان همراه شده است. اما استیس با نگاهی انتقادی به ادعاهای عرفا از منظری تحلیلی در فلسفه می‌نگرد و قضاوت را در مورد درستی یا نادرستی ادعاهای آنها را معلق می‌کند. یکی از جالب‌ترین استدلال‌های استیس این است که تجربه عرفانی در ادیان مختلف بیش از آنچه که اعضای هر دین بپذیرند مشترک است. برای این منظور استیس به طور مکرر از رویسبروک و اکهارت نقل قول می کند و تجربیات عرفانی آنجا را با نویسندگان اوپانیشادها و متون مقدس بودایی مقایسه می کند. اول و مهمتر از همه، استیس تمایز کمی بین «تجربه» و «تفسیر» قائل است. از فلسفه ذهن، متفکرانی که چند دهه پس از استیس نوشتند، مانند لوین (نگاه کنید به "ماتریالیسم و کیفیت: شکاف توضیحی")، ناگل (نگاه کنید به "خفاش بودن چگونه است؟) و جکسون (نگاه کنید به" «کیفیت‌های پدیدار») موارد قدرتمندی را در رابطه با شکاف گسترده و بالقوه غیرقابل پل زدن بین تجربه و تفسیر آن ارائه کرده‌اند. با تعریف زبانی «هسته جهانی» تجربه دینی وقتی چنین اختلافی بین تجربه و نظریه هایی که ما برای توضیح آن استفاده می کنیم وجود دارد، چه چیزی حاصل می شود؟ آیا با توجه به ماهیت «غیرقابل وصف» تجربه، می‌توان این موضوع را به طور تصادفی نادیده گرفت؟
مفهوم‌شناسی زیارت در ادبیات عرفانی [همایش بین‌المللی الهیات زیارت]
سخنران:
قربان ولیئی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
چکیده :
دکتر ولیئی مطالب خود را این چنین آغاز کردند: بحث ما حول جایگاه زیارت در ادبیات عرفانی خواهد بود. برای ورود به بحث می باید شناخت اجمالی نسبت به عرفان، ادبیات عرفانی و مقوله زیارت پیدا کنیم. تعاریف متعددی از عرفان ارائه شده است که هیچ یک از این تعاریف جامع نبوده و بیشتر بر حسب ذوق و طبع محققین ارائه شده است. در واقع می‌توان گفت عرفان بینش واقعیت وحدانی هستی است که در ابتدا به نحو مجمل و بسیط وجود دارد و طی فرآیندی انفسی به‌نام سیروسلوک بسط و تفصیل پیدا می‌کند. منظور از واقعیت وحدانی هستی، وجود حضرت حق است که فی الجمله برای همه آدمیان وجود دارد. چنین تعریف از عرفان هم در فرهنگ فارسی موجود است و هم در آثار عرفان‌پژوهان غربی مانند ویلیام جمیز، رودلف اتو، والتر ترنس استیس، واین پرودفوت و... از آن دفاع شده است. عرفان تجربه دیدن وحدانیت هستی است که در آثار غربی به این تجربه، تجربه عرفانی - Mystical experiences – گفته می‌شود. دو نوع تجربه عرفانی توسط عرفا و عرفان‌پژوهان معرفی شده است که به عنوان تجربه عرفانی آفاقی و تجربه عرفانی انفسی از آن یاد می‌شود. نتیجه تجربه عرفانی آفاقی برای عارف این است که هرچه که در جهان می‌بیند حضرت حق است که نمونه‌های متعددی در ادبیات فارسی دارد. در تجربه عرفانی انفسی، عارف یا تجربه‌گر، نگاه بیرونی ندارد بلکه نگاهی به دورن خود دارد و شهود در خود دارد و هرگاه به خود می‌نگرد حضرت حق را درمی‌یابد که نمونه‌های این نوع تجربه در ادبیات عرفانی ما فروانی کمتری دارد. دکتر ولیئی در ادامه نشست افزودند که تجربه عرفانی دارای ویژگی‌های متعددی است. معرفت بخشی یکی از ممیزه‌های تجارب عرفانی است که منجر به شناخت و معرفت نسبت به هستی می‌گردد. ویژگی دیگر تجارب عرفانی، گذرا بودن است. همچنین تجارب عرفانی عمدتا بیان ناپذیر هستند و از نظر ویلیام جیمز اگر تجربه‌ای قابل بیان بود اصلا نمی‌توان بر آن نام تجربه عرفانی نهاد. انفعالی بودن از دیگر ممیزه‌های تجربه عرفانی است به بیان بهتر برای کسب تجارب عرفانی، دستورالعمل‌های مشخص و برنامه مدون و دقیقی مورد نیاز نیست. در مورد خصیصه انفعالی بودن تجارب عرفانی باید توجه کرد که می‌توان زمینه‌های تجربه عرفانی را فراهم نمود، اما لحظه‌ی وقوع تجربه عرفانی از منظر عارفان عنایت است و نوری است که خداوند در دل هرکس که بخواهد قرار می‌دهد. در ادبیات عرفانی از این مسئله به عنوان جذوه یا عنایت بی‌علت یاد می‌شود. مجموعه اعمال جوارحی و جوانحی اعمال سلوکی را تشکیل می‌دهند. صرف تقید به این اعمال موجب وصال و تجربه عرفانی نخواهد بود اما همه واصلان و عارفان از زمره کسانی بودند که این اعمال و مقدمات را طی کرده‌اند. در ادبیات عرفانی ما این اعمال مشخص است و در بسیاری از ابیات به آن‌ها اشاره شده است به عنوان نمونه شاه قاسم انوار برای کسب تجربه عرفانی در بیتی پنج ریاضت عمده و اصلی را ذکر می‌کند: صمت و جوع و سَهَر و ازلت و ذکری به دوام / ناتمامان جهان را کند این پنج تمام البته وجود پیر – شیخ، استاد – از مقدمات مهم در کسب تجارب عرفانی است. در واقع می‌توان گفت عنصر وجود پیر و استاد مهم‌ترین مقدمه در حصول به تجارب عرفانی است. کلمه زیارت در عرفان در همین مرحله ظهور پیدا می‌کند. ریشه معنایی و وجه تسمیه زیارت در ادبیات عرب در جایی است که شخص با روی آوردن توام با محبت و توجه باطنی به چیزی از امور دیگر رویگردان می‌شود که در ادبیات فارسی زیارت به معنی نوع خاصی از دیدار ترجمه شده است. از نظر عرفا مصداق کامل زیارت، زیارت شخص کامل است که در مجموعه آموزه‌های عرفانی ما مهم‌ترین رکن سلوک دیدار اهل معنا و کاملان حی و زنده است. بالاترین مرحله زیارت، زیارت خداوند است. در جهان هستی خداوند از طریق صورت‌ها قابل رؤیت است. این صورت‌ها دارای مراتبی است، ازاین‌رو عرفا به زیارت شخص کامل که آیینه‌ خدانماست و همچنین زیارت مشاهد و مزار انبیاء و اولیاء می‌روند. سازوکار تعالی افراد در زیارت نکته‌ای است که باید به آن توجه شود. زیارت در شرایع به معنی جابه‌جایی فیزیکی است که یک فرآیند آفاقی است. در مشی عرفانی علاوه بر این جابه‌جایی فیزیکی، سیر باطنی نیز وجود دارد و عارف باید در این مسیر به این فهم برسد که (( آنچه که هست در نهاد خود توست)). ازاین‌رو کارکرد اصلی زیارت انسان‌های کامل در معرفت نفس است. از منظر عرفا نهایت سلوک، دیدن فرا من – دیدار با خود – است. غرض از زیارت انسان برین، دیدار با خویشتن است که در دفتر پنجم مثنوی به این مسئله اشاره شده است. از منظر عرفا، در مواجه با انسان‌های کامل چه آنان که دارای وصف حیات‌اند و چه آنانی که دارای وصف ممات‌اند، انسان به معرفت خویشتن می‌رسد. زیرا آن انسان‌های کامل نفسی ندارند و مانند آیینه‌ای هستند که نفس افراد را به آنها نشان می‌دهند. زیارت نیز در نظر عرفا در جهت تحصیل همین معنا است. دکتر ولیئی در انتهای نشست عنوان کردند که سازوکار تعالی در زیارت، خودشناسی است. خودشناسی شرط اصلی حرکت است. زیارت، هیجان لازم برای سلوک به انسان می‌بخشد که به تعبیر مولوی (( دیدن ایشان شما را کیمیاست )). در واقع سالک با زیارت مشاهد مشرفه و کاملان، نیروی لازم – همت – جهت پیمایش طریق معرفت را کسب می‌کند. مراقبه از مهم‌ترین ارکان سلوکی است که به معنی پاسداشت باطن و ظاهر می‌باشد. مقوله زیارت با مراقبه ارتباط وسیعی دارد، به طوری که می‌توان گفت یکی از راه‌های تقویت مراقبه زیارت است، زیرا وقتی فرد در شعاع وجودی این بزرگان قرار می‌گیرد نفی خواطری از او شکل می‌گیرد و فراغ خیال و آسایشی برای او حاصل می‌شود که هسته اولیه مراقبه را شکل می‌دهد. پایان نشست به پرسش و پاسخ گذشت و مهم‌ترین نکاتی که در بخش پرسش و پاسخ به آن اشاره شد ازاین قراراند : در ادبیات عرفانی ما و آثار عرفانی مکررا اشاره شده است که غایت زیارت، حتی حج، زیارت انسان کامل است. زیارت یک عمل سلوکی جامع است. دین دارای سه ساحت باورها و اندیشه‌ها، کنش‌ها و کردارها، عواطف و احساسات می‌باشد که مقوله زیارت همه این ساحت‌ها را دربر می‌گیرد. مطابق با ساحت‌های مختلف آدمی، زیارت نیز دارای مراتب است و نمی‌توان گفت که عارفان به زیارت ظاهری و اعمال زیارت بی‌تفاوت بوده‌اند. در اشعار و متون ادبی ما بالاترین و پایین‌ترین سطح زیارت از زیارت جسمانی تا زیارت خویشتن مورد توجه قرار گرفته است. عالَم، عالَم تدرج است و برای شناخت انسان کامل و رسیدن به معرفت تام باید مرحله به مرحله مراحل سلوک را طی کرد. ازاین‌رو عارف برای وصال به مراتب عالیه کمال می‌بایست مرحله زیارت ظاهری را پشت سر گذاشته باشد. باید توجه کرد که آیین‌های تشرفی هویت‌ آفاقی دارند. (تهیه کننده: محمد پاینده)
الغيب و العقل : دراسة في حدود المعرفة البشرية
نویسنده:
الياس بلكا
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
هرندن، ویرجینیا: المعهد العالمي للفكر الاسلامي,
چکیده :
کتاب الغیب و العقل (دراسة فی حدود المعرفة البشریة) کتابی است که با زبان عربی به پژوهش در شناخت وحی و عقل می‌پردازد. این کتاب به قلم الیاس بلکا نوشته شده و انتشارات المعهد العالمی للفکر الاسلامی نشر آن را به عهده داشته‌‌ است. در معرفی این کتاب آمده است: «موضوع این کتاب رابطه عقل انسان با امر پنهان عالم وجود یعنی عالم غیب است. این کتاب در صدد جواب از یک سؤال اساسی است؛ اینکه آیا عقل انسان محدود است و می توان برای آن محدوده ای لحاظ کرد، یا اینکه عقل تنها یک نیروی ادراکی است؟ آیا ورای عقل و فوق قدرت او مرتبه ای از وجود متصور است؟ و اگر برای عقل بشری محدوده ای باشد، ماهیت و حقیقت آن چیست؟ عقل با این عالم ورای قدرت ادراکی خود چگونه در تعامل است؟ این بررسی در رشته فلسفه عقل قرار دارد. شاخه ای که سعی دارد تا طبیعت این ابزار بشری مبهم را درک کند و نسبت به ابزارهای عقل و محدوده تأثیر گذاری او شناخت پیدا کند. تمام این بررسی در سایه یک مفهوم قرآنی به نام غیب صورت می پذیرد. غیب، همان عنصری که در یک آن هم موجود است و هم غایب. همان که بر عقل و انسان و جامعه انسانی افق های گرانبهایی را می گشاید. در این تلاش سعی داریم به برخی از این افق ها دست یابیم. به همین خاطر بررسی این کتاب با نگاه به دو میراث اسلامی و غربی در این موضوع پرداخته است تا بلکه پرده از برخی ارتباطات میان عقل و غیب بردارد. این بررسی می تواند برای مجادلات موجود در دنیای امروز بهره مند باشد، مجادلاتی که به دنیای عربی و اسلامی نیز سرایت نموده است، مجادله ای حول جایگاه دین و عقل در دو مجال عام و خاص.» فهرست کتاب عبارتند از: مقدمه گفتار اول: محدوده عقل و تعقل - فصل اول: دیدگاه غرب؛ ♠افلاطون؛ ♠مونتینی و سرآغاز حرکت؛ - دیکارت؛ و حرکت بر اساس شک و تردید؛ - هویی؛ - پاسکال یا معرفت احساسی؛ ♠جان لاک، پیشرفت جدیدی در فلسفه عقل گرایی؛ ♠کانت و فلسفه نقدی؛ ♠آیا بعد از کانت پایان فلسفه است؟ ♠برخی قضایای فلسفه عقل گرایی؛ - فصل دوم: محدوده عقل در تفکر اسلامی؛ ♠غزالی؛ ♠ابن خلدون. گفتار دوم: درباره غیب - کلیات در خصوص مفهوم غیب؛ - فصل اول: ارزش غیب؛ ♠نیاز انسان به ایمان و تدین؛ ♠نقش غیب در زندگی انسان؛ ♠اعتدال در اهمیت دادن به هر کدام از دو عالم غیب و شهادت؛ ♠عقلانیت مطلق و خطر آن در رشد علم؛ - فصل دوم: در ظرفیت عالم غیب؛ ♠وجود گسترده تر از آن است که احاطه شود؛ ♠نمونه های معاصر بر انکار غیب؛ ♠اصل انکار غیب؛ ♠حکمت مخفی کردن غیب از انسان؛ ♠عالم های خداوند متعال؛ - فصل سوم: غیب میان عقل و وحی؛ ♠منابع معرفت و شناخت؛ ♠ایمان به غیب؛ ♠عقل و متشابه؛ ♠مجادله میان افلاطون و امام مالک؛ - فصل چهارم: از نشانه ها و علتهای ناتوانی عقل؛ ♠ناتوانی عقل از ادراک غیب؛ ♠علم کلام؛ ♠در خلق تفکر کنید نه در خالق؛ ♠اشکال تجرید؛ ♠اشکال بیان نمودن در تصوف و عرفان؛ ♠زبان و وجود؛ - فصل پنجم: نمونه هایی از عوالم غیب؛ ♠روح از اسرار وجود است؛ ♠پیمان گرفتن در عالم ذر؛ ♠راز سرنوشت؛ ♠معمای زمان؛ ♠مکاشفه؛ ♠حکمت مرگ؛ ♠مقصود و مراد از این نمونه ها؛ ♠چکیده؛ ♠فهرست منابع و مآخذ.
زمینه‌مندی تجارب عرفانی
نویسنده:
استیون‌تی. کتس؛ مترجم: سیدعطاء انزلی؛ ویراستار: مهدی گلزاری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
قم - ایران: کتاب طه (وابسته به موسسه فرهنگی طه),
راه‌های شناخت خداوند
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دکتر فنایی اشکوری در این گفتار به شناخت خدا از راه شهود و تجربۀ عرفانی می‌پردازد. ایشان شهود را به صورت سلبی تعریف می‌کند: معرفت غیرحسی و غیر عقلی. خودآگاهی امکان، بلکه وقوع این نوع از معرفت را ثابت می‌کند؛ همه انسان‌ها به خودشان آگاه هستند و این معرفت نه حسی است و نه عقلی بلکه شهودی است. افزون بر اینکه از آیات و روایات نیز می‌توان بدست آرود که برخی از انبیاء و اولیاء یک نوع معرفت شهودی به خداوند دارند؛ یک نوع رویت برای آنها ثابت می‌شود که البته این رویت حسی نیست. در ادامه دکتر فنایی چند تفاوت بین معرفت شهودی و غیرشهود برمی‌شمرد: معرفت شهودی بی‌واسطه است برخلاف معرفت غیرشهودی، معرفت شهودی نیاز به طهارت قلب دارد برخلاف معرفت غیرشهودی، معرفت شهودی شخصی و غیر قابل انتقال است اما معرفت حصولی ممکن است عمومی باشد. خداوند سه نوع تجلی دارد که افراد به اندازه سعه وجودی خود از آن بهره مند می‌شوند. این سه نوع تجلی توحید افعالی، توحید صفاتی و توحید ذاتی است. در نهایت بیان می‌شود که غیرعارفان و کسانی که معرفت شهودی به خداوند نداشته‌اند می‌توانند با استفاده از گزارش‌هایی که از شهود خداوند دریافت کرده‌اند، یک استدلال شهود بنیاد بسازند.
حیاة العرفانیة للامام علی علیه السلام
نویسنده:
الشیخ عبدالله الجوادی الطبری الأملی؛ ترجمه منصف حامدی؛ مراجعه وتصحیح حسین صافی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دارالاسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتابی ارزشمند از آیت الله جوادی آملی درباره عرفان امام علی علیه السلام.
رهیافتی به تجربه‌های عرفانی عارفان در زبان عرفان
نویسنده:
جلیل نیک نژاد، محمدرضا زمان احمدی، شاهرخ حکمت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زبان عرفانی که گویای ناب‌ترین لحظات عارف است در پی خصلت متناقض‌نمای تجربه عرفانی پارادوکسیال می‌شود و یکی از ویژگی‌های کلام عارفان همین متناقض نماهاست، بی‌گمان تأمّل وامعان نظر در گستره و ژرفای این تقابل‌ها و تناقص‌ها و روابط دو سویة آنان هر نگاهی کاونده و خواهان را به حقیقت عرفانی عارفان نزدیکتر می‌کند. کوشش و رسالت پژوهشی این مقاله بر آن است که در رهیافت زبان عرفان جنبة تجربه‌های عرفانی یک عارف را یافته، واکاود، ویژگی‌ها، دلایل و موانع این گونه تجربه‌ها را بررسی کند، چرا که معرفت عرفانی پیامد گونه‌ای تجربه است که آن را هم تجربة عرفانی نامیده‌اند، مقدمات این گونه تجربه، «عرفان عملی» و نتایج آن عرفان نظری نامیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 274 تا 296
بررسی اثربخشی تربیت بر سازندگی فرد و اجتماع از منظر قرآن مجید با نگاهی به عرفان اسلامی
نویسنده:
شهین سیمیاری، علی قائمی امیری، محمد آرمند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سازندگی فردی یا خودسازی اخلاقی و استکمال نفس، غایت رسالت نبی اکرم(ص) بوده است آنجا که می‌فرماید انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. از سوی دیگر خداوند در قرآن مجید هدف از خلقت را عبودیت دانسته است. رابطه عبودیت با استکمال نفس و خودسازی اخلاقی با توجه به اثربخشی تربیت اسلامی برآن در قرآن مجید هدف اصلی این تحقیق بوده و در این بین نگاهی نیز به عرفان شیعه در مبحث انسان‌شناسی داشته‌ایم. نتیجه حاصل تحقیق نشان می‌دهد جهان‌بینی و معرفت‌شناسی عرفانی که خود یک قالب و روش و شاید ابزار شناخت روش در تربیت ­اسلامی است همواره در تلاش برای ایجاد فضایی دو طرفه برای شناخت موجودیت انسان و لوازم انسان بودن و طی مراتب کمال او بوده است. عرفان اسلامی در واقع در صدد جهت بخشی به تعاملات معرفتی، انسان­شناسی و جامعه‌شناسی بوده و در این بستر به رشد و تعالی انسان اندیشیده است و برای آن برنامه دارد. بنابه دیدگاه عرفان اسلامی، هدف نهایی از کوشش انسان، رسیدن به شناخت و معرفت است. این نوع معرفت احتیاج به‌‌ بسترسازی‌ دارد‌، یعنی قلب انسان که مکان روح الهی وی‌ می‌باشد‌، باید از زشتی‌ها، پلیدی‌ها و کلا هر نوع آلودگی کاملا پاک و منزه شده باشد تا نور حقیقت بتواند بر آن‌ بتابد‌. میان مفاهیم عرفانی و تعلیم و تربیت از جنبة هدفی اشتراک بسیاری دیده‌ می‌شود‌. در تعلیم و تربیت نیز‌، هدف‌ به نوعی‌ فراهم‌ آوردن‌ شرایطی است که متربی‌ به آگاهی و شناخت‌ دست یابد.
صفحات :
از صفحه 210 تا 231
  • تعداد رکورد ها : 15