جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
ترابط ذات و صفات خدا از نظر قاضی عبدالجبار معتزلی، امام فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
عارف سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترابط ذات و صفات الهی یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی و کلامی است. اندیشمندان مسلمان درباره‌‌‌ی آن بحث و اظهار نظر کرده‌اند و بیشترین نزاع در مورد صفات ثبوتی ذاتی حقیقی و ذات اضافه و حالت مصدری آن‌ها مانند حیات، قدرت و علم صورت گرفته است. ولی نکته‌ی در خور تأمل در اینجا این است که صاحب نظران مسلمان با تمام تنوّع مکتبی و مسلکی، در زائد بودن صفات فعل و صفات اضافه‌ی محض تفاوت جوهری ندارند. نفی صفات از سوی مولفان و محققان به قدریّه و جبریّه نسبت داده شده است. در این پایان‌نامه به جای نگاه خطی در تطبیق آراء و بسنده کردن به تطبیق اندیشه در محور مسائل، قاضی عبدالجبار، فخررازی و ملاصدرا در محورهای روش، مبانی و اصول و مسائل مورد مقایسه قرار داده‌ شد و وجوه تشابه و تمایز آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان در مورد ذات و صفات الهی، به معتزله دیدگاه‌های گوناگونی نسبت داده اند، اما براساس تحقیقات صورت گرفته توسط نگارنده در این پایان‌نامه به نظر می‌آید که دیدگاه پذیرفته شده‌ی اکثریّت قاطع آنان عینیّت صفات با ذات است و نسبت نظریه‌ی نیابت به آنان خالی از اشکال نیست. دیدگاه احوال ابو هاشم جبائی به دلیل نفی وجود و عدم از صفات قابل پذیرش نیست. با بررسی آثار مختلف قاضی عبدالجبار، نگارنده به این مهم رهنمون شده است که دیدگاه‌های متفاوتی از جمله دیدگاه حال، عینیت و اعتبارت ذهنی دانستن صفات در آثار او در باب ترابط ذات و صفات قابل برداشت است. اما به نظر نگارنده در میان این دیدگاه‌ها نظریه‌ی عینیت ذات و صفات ترجیح دارد. اشاعره و پیروان برجسته‌ی این مکتب همانند فخر رازی، صفات واجب تعالی را نسب و اضافات می‌دانند و معتقدند که اتصاف خدای متعال به صفاتی همچون حیّ، قادر و عالم بدون مبدأ زائد بر ذات محال است. فخررازی برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر و اشکالاتی بر نظریه‌ی عینیّت وارد کرده است، اما در آثارش نظریه‌هایی از قبیل زیادت صفات بر ذات، نسبی دانستن آن‌ها، نه عین ذات و نه غیر ذات بودن صفات و تمایل به عینیت را نیز مطرح کرده است. ولی با بررسی‌های صورت گرفته و توجه به اقامه‌ی دلیل بر زیادت و اشکال وارد کردن وی بر عینیت صفات و ذات در المطالب العالیه که یکی از آخرین آثار اوست به نظر می‌آید تمایل او به زیادت، بیشتر و آشکارتر است. صدرالمتألهین شیرازی و پیروان او بر اساس اصولی نظیر اشتراک معنوی وجود و صفات، تشکیک وجود و صفات، وحدت و بساطت الهی و واجب الوجود من جمیع الجهات دانستن خدای متعال، معتقدند که صفات الهی عین ذات اوست و به نظریه‌ی اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات قائل شده‌اند و بر ادعای خود براهین عقلی و ادلّه‌ی نقلی اقامه کرده‌اند. در این تحقیق به این نتیجه رهنمون شد که سه اندیشمند یاد شده نه یک نظر بلکه نظریات گوناگونی را مطرح کرده‌اند که نگارنده در مقام داوری بر اساس پاره‌ای از ملاک‌ها نظری را از میان نظرات آن‌ها ترجیح داده‌ است.
مقایسه دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی.آلستون در باب زبان دینی (معناشناسی اوصاف الهی)
نویسنده:
قدسیه حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زبان دین یکی از موضوعات مهم در حوزه‌ی فلسفه دین است. از آن جا که این بحث به معناشناسی صفات الهی مربوط می‌شود، برای مومنان از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا معقول بودن گزاره‌های ناظر به خداوند، در گرو معناداری آن‌ها است. ما درپایان نامه حاضر، به بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی. آلستون می‌پردازیم. این دو متفکر با وجود این که به دو فضای فکری متفاوت تعلق دارند و به لحاظ زمانی قرن‌ها از یکدیگر دور اند، هر دو ضمن اعتقاد به معناداری گزاره‌های دینی، به رویکرد کارکردگروی ملتزم هستند، یعنی صفات کمالی از قبیل علم، قدرت و...، و صفات فعلی نظیر درک کردن، ساختن و... را بر مبنای کارکرد و عملکردشان معناشناسی می‌کنند.
حقیقت امامت و اوصاف امام از دیدگاه قاضی عبدالجبار و سید مرتضی
نویسنده:
علی اصغر حدیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: این رساله به بیان دیدگاه قاضی عبدالجبار و معاصر وی سید مرتضی درباره حقیقت امامت و صفات امام، پرداخته است. از نگاه قاضی عبدالجبار «امام کسی است کهبر امت ریاست داشته باشد، به طوری که قدرتی بالاتر از او نباشد.» از نظر سید مرتضی «امامت، رهبری عمومی در زمینه دین به صورت بالاصاله است نه به طور نیابت از کسی که در سرای تکلیف است.» قاضی عبدالجبار وجوب امامت را وجوب نقلی علی الناس می داند، و سید مرتضی وجوب عقلی علی الله. قاضی عصمت را برای امام لازم نمی داند و معتقد است دلایل امامیه در این باره صحیح نمی باشد، اما سید مرتضی همچون دیگر متکلمان امامیه، عصمت را جزء ضروری ترین صفات امام بر می شمارد و دلایل امامیه را تأیید می نماید. قاضی عبدالجبار علم امام را در حد علم والیان ضروری می شمارد و بیش از آن را برای امام لازم نمی داند، از نظر او در صورت جهل امام به مسائل دینی، رجوع به علما و خبرگان هیچ اشکالی ندارد، در حالی که از نظر سید مرتضی باید علم امام، تمام مسائل دینی را فرا گیرد و او در مسائل دینی به کسی نیاز نداشته باشد. همچنین امام باید به امور مربوط به سیاست و حکومت آگاهی کافی داشته باشد. از نظر قاضی، افضلیت به معنای فزونی ثواب و برتری در صفات برای امام لازم نمی باشد و تقدیم مفضول بر فاضل جایز، بلکه برخی از اوقات، واجب است. اما سید مرتضی افضلیت به هر دو معنا را برای امام لازم دانسته و تقدیم مفضول بر فاضل را قبیح می شمارد. از صفاتی که هر دو متکلم معتزلی و امامی برای امام لازم می دانند:اسلام، آزاد بودن، عقل، شجاعت، برتریت در قدرت، عدالت، قریشی بودن است، البته در تفسیر دو صفت اخیر و دلایل آن با یکدیگر اختلاف دارند. واژگان کلیدی: امامت، عصمت، علم، افضلیت، سید مرتضی، قاضی عبدالجبار.
بررسی و مقایسه صفت متکلم بودن خداوند از منظر عبدالجبار معتزلی و صدرالمتالهین
نویسنده:
زهرا سالاری طرزقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اهمیت کلام خداوند که در دین مبین اسلام، قرآن به عنوان بارزترین نمونه کلام خداوند نمود داشته ، به دنبال آن هستیم تا ماهیت کلام خداوند را از منظر قاضی عبدالجبار معتزلی و ملاصدرا مورد نقد وبررسی قرار دهیم . مسائلی که در این پژوهش مورد ارزیابی قرار خواهیم داد بحث حقیقت کلام خداوند (محور اصلی پژوهش ) و در ذیل آن تعیین و اثبات زیادت یا عینیت کلام خداوند، حدوث و قدم کلام خداوند و همچنین بررسی این مسئله که قرآن کلام خداست یا تجربه شخصی پیامبر (ص) ، می باشد . با توجه به تقسیماتی که ملاصدرا در بحث کلام خداوند ایجاد کرده است (اعلی –وسطی – ادنی ) توانسته - برعکس قاضی عبدالجبار که فقط به جنبه لفظی کلام خداوند اشاره کرده است – تحلیلی درست و به واقع از کلام خداوند ارائه دهد وبرمبنای تقسیم فوق و در پی آن، تقسیم کلام خداوند به "کلام " و" کتاب " علاوه بر جنبه لفظی کلام خداوند، جنبه فعلی آن را نیز اثبات نماید و حقیقت کلام خداوند را صرفا ً‌ به ایجاد اصوات و حروف قرار ندهد.(مثل قاضی عبدالجبار ) بلکه آنرا شامل انشاء وخلق کلمات در کسوت موجودات مجرد و مادی نیز بداند پس براساس مطالب مذکور و درحل مسئله اول می توان گفت که کلام لفظی خدا زائد بر ذاتش و کلام فعلی او عین ذاتش است. وبرهمین مبنا می توان مسئله دوم را حل وفصل نمود و قائل شد که کلام لفظی خدا، حادث و کلام فعلی او قدیم می باشد. و در آخر باید گفت اینکه قرآن کلام خداست نه تجربه شخصی پیامبر، هرچند که ظاهراً در کلام قاضی عبدالجبار و ملاصدرا، مشهود نیست اما از ساختار کلی اندیشه های ایشان می توان این مسئله را به نحو سیستماتیک استنباط کرد.
بررسی امکان معرفت‌بخشی وحی از دیدگاه فلسفه و کلام اسلامی (با تأکید بر آرای ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی)
نویسنده:
مسعود رهبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
امام محمد غزالی , وحی , معارف اسلامی , شناخت شناسی , حکمت اشراق the School of Illumination , فلسفه اسلامی , فلسفه بوعلی , 13. علم کلام , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , وحی , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی بن حبش , سهروردی، یحیی بن حبش , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , قاضی عبدالجباربن احمد , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی‌بن حبش , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , ابن سینا ، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی‌بن حبش , قاضی عبدالجباربن احمد
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این تحقیق، یافتن پاسخی برای این پرسش نوظهور است که آیا گزاره های وحیانی با معیارهای معرفت شناسی معاصر، ویژگی های «معرفت» را دارند یا خیر؟ به رغم تعلق این پرسش، به دنیای مدرن، ما با فرض اینکه میان پارادایم های فکری شکاف مطلق وجود ندارد، تلاش کرده ایم که در این تحقیق، پاسخ این پرسش را از دل سنت کلاسیک فلسفی و کلامی مسلمانان جست و جو کنیم. برای این منظور، پنج تن از اندیشمندان بزرگ و تأثیرگذار در تاریخ فلسفه و کلام اسلامی را برگزیده، به بررسی آثار آنها پرداخته ایم. در این راه، قدم اول این بود که مروری بر پیشینه ی مباحث معرفت شناختی در آثار فلاسفه و متکلمان اسلامی داشته باشیم. و گام دوم، بررسی آرای تک تک فلاسفه و متکلمان مورد نظر از منظر سوال اصلی تحقیق بود. در پژوهش ما آشکار شد که فلاسفه و متکلمان اسلامی، هرچند نه به طور مستقل، در ضمن مباحثی که درباره ی ادراک، نفس، وجود ذهنی و انواع علم، اعم از حصولی و حضوری، داشته اند، مباحث معرفت شناختی ارزشمندی را بر جای گذاشته اند. در بررسی آرای ابن سینا، به این نتیجه دست یافتیم که ابن سینا وحی را معرفت بخش و معارف وحیانی را حاصل افاضه‌ی عقل فعال و نفوس فلکی می داند. سپس بررسی آرای غزالی بر ما آشکار ساخت که او وحی را حاصل از آگاهی نبی از محتوای «لوح محفوظ» دانسته، در ساحت های مختلفش معرفت بخش می انگارد. اما زمانی که به سهروردی پرداختیم، آشکار شد که او با ابتکار عالم مثال، معرفت بخشی وحی را شدت بخشیده، آن را در تمام ساحات کلی و جزئی اش، معرفت بخش و مطابق با واقع می انگارد. قدم بعدی، مطالعه ی آثار صدرالمتألهین شیرازی بود که آشکار ساخت این حکیم مبانی اصالت وجودی خود را در مبحث وحی نیز وارد کرده، وجود نبی را دارای مراتب طولی می داند که در هر مرتبه، معارف وحیانی را متناسب با آن دریافت می کند. سپس گذاری کردیم بر نزاع کلامی مهمی که در زمینه ی صفت تکلم خداوند در میان متکلمان جاری بود و تأثیر آرای معتزله و اشاعره را در مبحث حاضر بازشناختیم. گام آخر ما نسبت سنجی وحی با تجارب دینی و عرفانی بود که در این بررسی آشکار شد وحی حتی اگر به تجربه ی دینی یا عرفانی فروکاسته شود، باز ویژگی معرفت بخشی اش به قوت خود باقی است و خللی در آن ایجاد نمی شود.
پاداش و کیفر اخروی از دیدگاه قاضی عبدالجبار،خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا
نویسنده:
غلامرضا حکمتی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از بنيادي ترين مسايلي كه همواره ذهن انسان را به خود مشغول داشته است آگاهي از آينده خويش است و اينكه انسان نتايج اعمال دنيوي خودرا چگونه ،كي، كجا دريافت خواهد كرد. اينكه خداوند انسان را مكلّف كرده است به خاطر اين است كه بندگانش را در معرض بزرگترين منفعت كه همان ثواب ابدي و دائمي است قرار دهد.قاضی عبدالجبار و خواجه نصیرالدین طوسی درتعریف ثواب و عقاب می گویند:در اصطلاح ثواب عبارت است از آن منفعت و سودي كه عائدانسان مي‌شود همراه با تعظيم و تكريم و گراميداشت مي‌باشد. وعقاب ضرر مستحق مقارن استخفاف است .عبدالجبار معتقد است پاداش و کیفرهای اخروی اجر و مزدی از طرف خدا خواهد بود که به بندگان میدهد ورابطه ای قراردادی بین عمل و پاداش و کیفرهای اخروی برقرار است ایشان نظریه خلود را پذیرفته و بر مبنای آن می گوید روز قیامت پس از موازنه ی اعمال عده ای برای همیشه وارد بهشت و عده ای وارد جهنم می شوند و فاسق را در صورت توبه نکردن خالد در جهنم می داند.خواجه نصیر الدین پاداش را از فضل و کیفر را از عدل الهی می داند و معتقد به رابطه تکوینی بین عمل و پاداش و کیفر است ولی آن را از نوع عینیت نمی داند،ایشان احباط را باطل و فقط گناهانِ کفر،شرک،ارتداد و دروغ به خدا و معصومین (ع)را موجب حبط عمل میداند. صدرالمتألهين معتقداست كه تكليف و وعده و وعيدها سبب رياضت و خودسازي است ايشان در مورد ماهيت پاداش و كيفراخروي قايل به تجسم اعمال بندگان است كه در روز قيامت انسان خود را در ميان اعمال خود مجسم مي‌بيند.تجسم اعمال يعني نفس اعمال ما مجسم مي‌شود. البته از سنخ عمل دنيوي نيست بلكه از آنجا كه هر عمل يك بدن و يك روح دارد و روح آن عملوابسته به همان روح انسان است و در آخرت آن را مجسم مي‌يابد.ایشان معتقد به تکوینی بودن رابطه عمل با پاداش و کیفر است و آن را از نوع عینیت می داند.
رابطه خداوندباجهان ازدیدگاه اشاعره ومعتزله (باتاکیدبرآرای فخررازی وقاضی عبدالجبارمعتزلی)
نویسنده:
سمیه رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله کوشش شده است تا با توجه به دریچه‌های ورودی بهبحث رابطه خداوند با جهان (علیت، توحید افعالی، آفرینش، مشیّت و تقدیر الهی) از دیدگاه اشاعره، خاصهفخررازی و نیز دیدگاه معتزله، خاصه قاضی عبدالجبار در این خصوص مورد کاوش و تدقیق قرار گیرد. اشاعره ، برای حفظ تعظیم و عمومیت قدرت خداوند، قاعده لا موثر فی الوجود الاالله را چنان وسیع و فراگیر تفسیر کردند، که دیگر جایی برای انسان و خواص اشیاء در طبیعت باقی نماند. و خداوند را تنها فاعل مستقل جهان می‌دانند که جهان با همه گستردگی و عظمتش، متبلور حاکمیت یک اراده واحد است. و برای این‌که انسان مسلوب الاختیار نشود، کسب را مطرح می-کنند. هم‌چنین آن‌ها برای نیازمند نبودن خداوند، معتقدند که خداوند در افعالش غرض و هدفی ندارد. در حالی که معتزله به واسطه تنزیه خداوند و حفظ عدالت وی، عالم را جدا از آفریدگار می‌دانستند، و معتقد بودند که خدا پس از آفرینش جهان، در کنار نشسته و نظاره‌‌گر وقایع و حوادث عالم است. آن‌ها برای عبث نبودن تعالیم انبیا و ثواب و عقاب و تنزیه خداوند از افعال ناقص انسان، به تفویض قائل بودند. و رابطه خدا و عالم و انسان را بسیار تنگ و محدود ساختند. آن‌ها بر خلاف اشاعره معتقد بودند که خداوند در افعال خویش دارای غرض و هدف می‌باشد، و این غرض را به انسان برمی‌گردانند.
  • تعداد رکورد ها : 8