جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18
پنج شرط مقدم بر روش‌شناسی برآمده از حکمت اسلامی - ایرانی در معماری و شهرسازی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اول و آخر,
کلیدواژه‌های اصلی :
في تاريخ وحضارة الاسلام في الاندلس
نویسنده:
د. سید عبدالعزیز سالم
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
در مقام امن (درباره فردید و حکمت هنر اسلامی)
نویسنده:
مختار علیزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بازشناسی معرفت حکمی در تربیت نفس معمار مسلمان (نظریۀ حکمت حضور در معماری اسلامی)
نویسنده:
نسیم اشرافی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف: پژوهش حاضر با واکاوی دو مؤلفۀ نظر و عمل در معرفت حکمی، به تبیین نقش نفس معماران برای دریافت حکمت پرداخته است. روش: پژوهش حاضر با مطالعات اسنادی، از تحلیل محتوای کیفی به منظور تحلیل داده‌های استخراج‌شده از منابع اسلامی استفاده کرده است. یافته‌ها: اتحاد نظر و عمل با درک حضور و درک حدود معمار در مقام نظر و حفظ حضور و حفظ حدود در مقام عمل به دست می‌آید؛ به طوری که برای او وادی ایمنی را فراهم ساخته که منجر به تجلی حکمت در معماری اسلامی می‌شود. نتیجه‌گیری: تجلی حکمت در معماری، بدون تربیت معمار حکیم در آثار معماری امکان تجلی ندارد. رابطۀ بین نظر و عمل در حکمت و واسطه‌ای که این دو را به هم متصل می‌سازد، در دانش امروز معماری مغفول مانده است. در همین راستا به این مهم دست یافته که اتحاد نظر و عمل، منجر به کسب حکمت شده است.
صفحات :
از صفحه 669 تا 686
جایگاه حکمت نظری در کاربست هندسه معماری از جانب ریاضی‌دانان اسلامی دوره مورد بررسی قرون چهارم الی یازدهم هجری
نویسنده:
احد نژادابراهیمی ، مینو قره‌بگلو ، امیرحسین فرشچیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هنر و معماری‌اسلامی حاکی از جایگاه و کاربست علمی و حِکمی هندسه است. آموزش هندسه از جانب نظر و عمل به معماران توسط حاکمان و ریاضی‌دانان اسلامی انجام ‌شده است. مهم‌ترین هدف، استفاده صحیح براساس اصول معرفتی و حکمی، جهت شناخت حقیقت است که با اتصال و آموزش آن با حرف و صناعات، هنر و معماری را دارای جهت و طریق معرفتی و علمی نموده‌است. موضوع اساسی افتراق شدید بین متخصصین ریاضی و همچنین گسست فراوان با حکمت و فلسفه اسلامی در معماری و هنر در دوره کنونی است که لطمات شدیدی بر ارکان معماری وارد نموده است. شناخت هندسه از جانب اساسی هنر و معماری‌اسلامی و طریقه کاربست آن اهمیت نگارش را نشان می‌دهد. روش تحقیق به‌صورت قیاسی در خصوص تحلیل منابع ریاضیات و هندسه عالمان و ریاضی‌دانان اسلامی جهت رسیدن به نتیجه و زمینه‌گرایی در بحث بستر فکری حکمی دوره چهارم الی یازدهم هجری می‌باشد. یافته اساسی این نگارش حضور فلسفه و حکمت نظری و عملی از جانب فرد صاحب حکمت در ارتباط با ریاضی‌دانان اسلامی است که در بررسی علمی و معرفتی هندسه در بعد نظری و عملی جهت هندسه‌مند شدن هنر و معماری‌اسلامی است. از این رو حکمت به واسطه هندسه در هنر اسلامی براساس مبانی جهان شناختی عالم مثال به سوی حقیقت متافیزیکی خود سوق داده می شود.
طراحی اندیشکده فلسفه، حکمت و عرفان اسلامی با رویکرد مکتب اصفهان، تأکید بر فضاهای آموزشی _ نیایشی(مسجد _ مدرسه) در شهر اصفهان
نویسنده:
پدیدآور: پرویز پورابوطالب ؛ استاد راهنما: محسن افشاری ؛ استاد راهنما: سیدمهدی امامی‌جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معماری گرایشی میان دانشی است. اگر معماری را بعنوان یک پدیده در نظر بگیریم، شناخت و بررسی ارتباط آن با سایر حوزه های دانش را می توان چنین تبیین نمود: " از نظر علت فاعلی و علت غایی، ما را با حوزه علوم انسانی مرتبط می سازد. چگونگی کالبد پردازی و پیکربندی بنا نیز بعنوان علل صوری و مادی، به مواد و مصالح مادی، علم هندسه و مهندسی ساختمان مربوط می شود؛ بنابراین معماری به حوزه علوم تجربی هم راه میابد. همچنین معماری در بستر طبیعت و در کنار طبیعت سامان میابد؛ پس عوامل محیطی موثر بر آن نیز در حوزه علوم زیستی وارد می شود. در مجموع، معماری با هر سه حوزه ی علوم مادی، زیستی و انسانی سرو کار دارد"(نقره کار،1393). مباحث معماری در بُعد هنری(علل فاعلی و غایی)، از طرفی به ایده ها، ایده آل ها و آرمان های معماران یعنی مبانی نظری ایشان و از طرف دیگر به نیازهای روحی و معنوی مخاطبان و بهره وران می پردازد؛ در شکل گیری این تفکرات و مبانی نظری، خالقان آثار به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تاثیر مکاتب و تفکرات گوناگون فلسفی و اعتقادی قرار گرفته، به نحوی اصول و اساس رویکرد خاصی را به تمامی و یا به صورت گزینشی می پذیرند. "اولین نکته در مباحث علوم انسانی و فرایند طراحی معماری، نقد و ارزیابی مکاتب فکری از بُعد هستی شناسی، انسان شناسی و حاصل زیبایی شناسی آن مکتب می باشد"(نقره کار،1393). بدین ترتیب از مهم ترین راه های دستیابی به شناخت و معرفتی عمیق و صحیح از آثار معماری، که به شکلی باعث بروز تفاوت ها و ظهور ویژگی های خاص نیز در هریک از آثار گردیده است، بررسی و شناخت دیدگاه های پدید آورندگان آنها به مباحث کلی و اساسی فلسفی یعنی هستی شناسی، انسان شناسی و زیبایی شناسی است،که شالوده و شاکله مبانی نظری آنان را تشکیل می دهد. رابطه ی این مفاهیم به شکل طولی بوده و در نتیجه هستی شناسی(وجودشناسی) اهم این سه اصل است. این پژوهش در پی بررسی دیدگاه های هستی شناسانه ی حکمای مکتب فلسفی اصفهان(جریان فکری اصلی و فرعی)، بلااخص رویکرد صدرمتألهین در حکمت متعالیه (بعنوان اصلی ترین جریان فکری این مکتب) و تبیین چگونگی ارتباط و تأثیرگذاری این تفکرات بر آثار شهرسازی و معماری مکتب اصفهان در قالب گزاره های کاربردی و شاخصه های اصلی زبان طراحی می باشد؛ همچنین" با توجه به اینکه هنر در عالم اسلام در بستر تصوف و عرفان رشد کرده است، و آثار هنری تمدن اسلامی را باید در بستری عرفانی که زمینه ساز تحقق شان بوده بررسی کرد " (ربیعی،1393)؛ و عنایت به این نکته که میتوان نقطه تلاقی و اشتراک حکمت و عرفان اسلامی را مبحث وجود و هستی شناسی دانست، بررسی دیدگاه های هستی شناسانه عرفانی از جمله نظرات ابن عربی، بعنوان یکی از منابع اصلی شکل گیری حکمت متعالیه، در باب مقوله هستی شناسی نیز امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر اهتمام حکمای مکتب اصفهان به رویکرد تلفیق مسائل فلسفی با معارف دینی _ مذهبی و عرفانی در ارائه ی دیدگاه های فلسفی و هستی شناسانه، ضرورت شناخت و بررسی اهم نظرات و دیدگاه های اندیشمندان و محققان معاصرکه به سنت گرایان شهرت یافته اند و به پژوهش و تبیین ارتباط هنر و معنویت در چارچوب جهان بینی اسلامی خاصه از جنبه های حکمی و عرفانی بعنوان بستر های اصلی به ظهور رسیدن آثار هنری از جمله معماری پرداخته اند را نیز از ضروریات این تحقیق قرار داده است. سید حسین نصر از تاثیر گذارترین نظریه پردازان سنت گرا، در مورد ارتباط فلسفه، هنر و دین در مکتب اصفهان چنین اظهار نظر می نماید:" امنیت و رونق بوجود آمده در این دوره{صفویه} و بستر مناسبی که شکوفایی حیات عقلی شیعی فراهم ساخت، موجب باروری و رشد هنر اسلامی ایرانی در همه ی زمینه ها شد. در واقع این دوره یکی از خلاّق ترین ادوار هنر اسلامی و نیز فلسفه و متافزیک اسلامی است"(نصر،1394)؛ همچنین معتقد است که رابطه عقل گرایی دینی با هنر در این دوران به وضوح دیده می شود؛ "رشته های مختلف هنر مثل ادبیات، نقاشی و موسیقی که پیوندهای عمیق با مذهب تشیع و نحله های فکری_ فلسفی آن می یابند، زبان بیان بروز اندیشه های این مذهب می شوند؛ منابع مکتوب از این دوره وجود رابطه بین معنویت و تفکر اسلامی از یک سو و هنر از سوی دیگر را به اثبات میرساند"(نصر،1394). بواسطه رشد تعاملات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با دولت های غربی در سده های اخیر، بستر ورود و آشنایی با رویه های فکری غربی در هنر و معماری ایرانی مهیا گردید. تأثیرپذیری عمیق پاره ای از فرهیختگان و روشنفکران جامعه از این نگرش ها و در برخی موارد، حتی مطرود نمودن اصول و شاخصه های هنر و معماری ایرانی به بهانه تجددخواهی و پیشرفت، باعث خلق آثاری گردید که هیچگونه سنخیتیبا فرد ایرانی نداشته و بیشتر نوعی پیروی کورکورانه از سبک ها و فرم های غربی بوده است." در دوره ی دوم شیوه ی اصفهانی، با آغاز روابط فرهنگی ایران با غرب، با تأسف، ایرانیان در برابر فرهنگ و تمدن غربی دچار خودباختگی شدند و چون در ایران هم کسانی به این پدیده دامن می زدند، روند آن شتاب گرفت؛ بگونه ای که همه چیز را از غرب و خود را بی چیز می دیدند. ایرانیان دانشمندان بزرگ گذشته چون بوعلی، فارابی، بیرونی و دیگران را از یاد بردند"(معماریان،1395).خودباختگی ایرانیان در مقابل غرب و القاء برتری فکری و علمی آنان سبب تاثیرپذیری و حتی شیفتگی برخی هنرمندان و معماران و در نتیجه کمرنگ شدن مبانی نظری با اصالت و هویت ایرانی_اسلامی در میان ایشان گردید." مبانی نظری اساس شکل گیری کالبد معماری است و حسن مخلوق در گرو حسن خالق می باشد. اندیشه و روح درون معمار در معماری به ظهور می رسد. معماری ظرف زندگی انسان محسوب می شود و قالب این ظرف بر اساس دانش، اعتقادات و باورهای ذهنی سازندگان معماری شکل می گیرد.
نگاره های انسان پیکره در پیکره از منظر حکمت و عرفان اسلامی
نویسنده:
صدیقه نایفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
از حکمت اسلامی تا حکمت هنر اسلامی
نویسنده:
محمدحسین هاشمیان، حوریه بزرگ
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئلۀ «جذابیت» در هر فرایند ارتباطی یکی از نخستین دغدغه های دوسوی ارتباط یعنی فرستنده و گیرندۀ پیام است؛ پیامی که واجد جذابیت باشد تضمین کنندۀ استمرار ارتباط و شکل گیری ارتباطی اثرگذار خواهد بود. هر دینی مبتنی بر مبانی اندیشه ایِ خود نظام ارتباطی خاصی را برگزیده که به تبع آن، شیوه ها و اهداف خاص در انتقال پیام تعیین می شود. لذا، ماهیت و الگوی جذابیت در پیام رسانی در هر نظام ارتباطی متفاوت و بسته به مبانی اندیشه ای آن قابل تبیین است. این امر به مثابه موضوع جذابیت گامی پایه ای و نخستین در حل مسئلۀ جذابیت خواهد بود. در مقالۀ حاضر تلاش شده تا به مدد روش تحلیلی - توصیفی و با گزینش مبنای حکمت اسلامی، در گام نخست، ماهیت جذابیت تبیین گردد و در بخش دوم، مبانی هنر دینی در قالب عناصر و روابط الگوی جذابیت مبتنی بر حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی بازسازی شده است. هنرمند، اثر هنری و مخاطب سه عنصر محوری این الگو هستند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ماهیت جذابیت وصول به زیبایی و ادراک آن است و، لذا، امری متغیر و با مراتب متفاوت است. به طور خاص، در پیام رسانی هنری دینی به میزانی که هنرمند بتواند مراتب بالاتری از زیبایی را در قالب امر محسوس به نمایش بگذارد اثرش از جذابیت بیشتری برخوردار خواهد بود. متقابلاً مخاطب نیز به نسبت سعۀ وجودی خود به میزانی که بتواند زیبایی حاصل از اثر هنری را ادراک کند از لذت بیشتری برخوردار است و به تبع، پیام برای او جذاب خواهد بود. در این میان، نوع مدینه - اعم از فاضله یا غیرفاضله - یکی از علل مهم زمینه ساز در چگونگی و نوع خلق اثر هنری و ادراک آن است.
عوالم هستی در حکمت اسلامی و برایند آن در حکمت هنر اسلامی
نویسنده:
محمدمهدی حکمت مهر؛ حسن معلمی؛ سید محمدعلی دیباجی؛ یارعلی فیروزجائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجود آثار هنری زیبا، یکی از برجستگی‌های تمدن اسلامی است. اما حکمای اسلامی در مباحث حکمی خویش اهتمامی برای تبیین نظری هنر اسلامی نداشته‌اند. از این‌رو در عالم اسلام، علم مستقلِ مدونی که همه مباحث هنر در آن طرح شود و آموزه‌های مستقل و منسجم درباره هنر به‌دست دهد، به‌وجود نیامده است. با این وجود می‌توان با عنایت به تعالیم حکمت اسلامی، در خصوص هنر اسلامی نظریه‌پرد‌ازی نمود. عوالم هستی یکی از مبانی هستی‌شناختی حکمت اسلامی است که می‌توان از برآیند آن در حکمت هنر اسلامی نیز بهره برد. از منظر حکمت صدرایی، عوالم هستی علاوه بر عالم ماده، شامل عالم خیال و عقل است. عالم عقل بالاترین عالم است و عالم ماده پایین‌ترین عالم. عالم مثال نیز حالت برزخی دارد. این عوالم مجمع‌الجزایری بی‌ارتباط با هم نیستند. بلکه میان آنها تطابق برقرار است؛ به این گونه که آنچه در عالم مُلک هست، به‌نحو برتری در عالم مثال وجود دارد و آنچه در عالم مثال هست، به‌نحو اعلی در عالم عقول موجود است. در این مقاله ابتدا نظریه عوالم هستی در نظر حکمای اسلامی بیان می‌شود و سپس برآیند این نظر در حکمت هنر اسلامی ترسیم می‌شود. بدین طریق نشان داده می‌شود که می‌توان با اتکا به حکمت اسلامی، از «حکمت هنر اسلامی» سخن گفت.
صفحات :
از صفحه 51 تا 74
  • تعداد رکورد ها : 18