جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 972
اراده الاهی و حدوث طبیعت: تحلیل و نقد دیدگاه ابن‌سینا و غزالی
نویسنده:
مریم خوشنویسان ، سید صدرالدین طاهری ، بابک عباسی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله، بعد از توضیح مختصر چند اصطلاح کلیدی، یکی از دلایل ابن‌سینا بر قِدم عالم طبیعت و انتقادات غزالی بر وی بررسی و تحلیل شده، و بعضاً اظهارنظر ملاصدرا به موافقت با ابن‌سینا تذکر داده شده است. همچنین، مشکلات هر قول جداگانه مطرح، و حدود دفاع هر طرف از نظریه خودش بیان و داوری شده است. در استدلال ابن‌سینا از دو قاعده، یکی مربوط به امور عامه فلسفی و دیگری متعلق به قلمرو الاهیات فلسفی، استفاده شده، و در تحلیل و تقریر دلایل هر طرف این نتیجه به قطعیت رسیده که مشکل اصلی مسئله اراده واحب‌تعالی، و کلید حل مشکل درک ماهیت اراده واجب‌الوجود است. بدین‌منظور نظریات ابن‌سینا و غزالی در این باره تقریر شده و کوشیده‌ایم نظر صحیح و پذیرفتنی را در مسئله اراده واجب و قدم یا حدوث طبیعت مادی مکشوف کنیم، اما این کوشش ناکام مانده است. در نهایت نیز نظری از فلاسفه متقدم، از ابن‌سینا تا سبزواری مبنی بر اتحاد علم و اراده و نفس فعل در واجب‌الوجود مطرح شد. نتیجه نهایی، فقدان کفایت تمام نظریات درباره مسئله اراده واجب و ترجیح موقت نظریه فلاسفه درباره قدم عالم، با این حدود از دلیل، است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 31
بررسی و نقد فضائح الباطنیه ابوحامد غزالی
نویسنده:
شبنم فرجی ، فاطمه احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در کتاب «فضائح‌الباطنیة»، غزالی در رد عقاید باطنیان، به نقد عصمت و نصّ بر امام پرداخته و عقایدی را به باطنیان نسبت داده که مورد تردید هستند. در این پژوهش به معرفی این کتاب، بررسی روش و ادبیات غزالی و نقد محتوای کتاب پرداخته شده است. انتقادات اصلی غزالی در انکار روش عقلی توسط باطنیان، اعتقاد به عصمت امام و اعتقاد به وجود نص بر امام است که مورد دوم و سوم میان باطنیان و امامیه مشترک است و عمده اختلاف آنان در تعیین مصداق امامت است، از این رو غزالی امامیه را نیز نقد می‌کند. مهم‌ترین استدلال غزالی عبارت است از این‌که باطنیان روش عقلی را منکرند، بنابراین فهم را منحصر در تعلیم امام معصومِ منصوص می‌کنند، اما امام نه معصوم است و نه منصوص، زیرا عصمت امام منجر به پذیرفتن وحی بر امام و نفی خاتمیت می‌شود و از نص متواتر بر امام لازم می‌آید علم به وجود و بداهت نص ضروری باشد و فرد حتماً امام شود. به این استدلال چنین پاسخ داده شده که باطنیان روش عقلی را انکار نمی‌کنند، بلکه آن را ناکافی می‌دانند. غزالی در مورد دوم و سوم نیز انکار عقل توسط باطنیان را مبنای استدلال‌های خود قرار می‌دهد؛ لذا استدلال‌های او در این موارد نیز بر مقدمه‌ای کاذب استوار است و این‌که ائمه نوعی علم لدنی خطاناپذیر دارند که غزالی آن را می‌پذیرد و ائمه مدعی امامت هستند، نه نبوت و نیز تواتر و بداهت مستلزم تصدیق یکسان همۀ افراد نیست و بداهت یک امر منجر به وقوع آن نمی‌شود.
صفحات :
از صفحه 217 تا 238
معنا و جایگاه امید در الهیات توماس آکوئینی و ابوحامد غزالی
نویسنده:
نویسنده:ندا سهرابی اسمرود؛ استاد راهنما:میثم سفید‌خوش؛ استاد مشاور :علی‌اکبر عبدل‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در آموزه‌های ادیان ابراهیمی، عموماً از «امید» با عنوان فضیلت یاد شده‌است و در میان این تعالیم شاید نتوان نمونه‌هایی را یافت که از امید به آینده تهی بوده و به تحقق آرمان‌های بشر نظری نداشته باشد. در میان متألّهان مسیحیِ قرون وسطی توماس آکوئینی بیش از دیگران و به صورتی نظام‌مند به تحلیل مفهوم‌ امید پرداخته‌است. در میان متألّهان مسلمان نیز ابوحامد غزالی نسبت وثیقی میان الهیات و اخلاق برقرار ساخته و بیش از دیگران، امید و سایر عواطف انسانی را مورد توجّه قرار داده‌است. این موضوع زمینه‌ی مناسبی را برای تطبیق دیدگاه دو اندیشمند از دو سنّت دینی متفاوت_مسیحت و اسلام_ درباره‌ی امید فراهم می‌آورد. پژوهش حاضر در تلاش است شبکه‌ی مفهومی‌ای را که امید با سایر عواطف و مفاهیم دینی در نظام الهیاتی آکوئینی و غزالی برقرار می‌سازد، مشخص گرداند. ایضاح جایگاه امید به مثابه عاطفه و فضیلت در نظام الهیاتی- اخلاقی آکوئینی و غزالی، بررسی تعاریف آن‌ها از امید و شناختی که از چیستی آن به دست می‌دهند، پاسخ آکوئینی و غزالی به پرسش‌هایی چون رابطه‌ی امید با سعادت، نسبت امید و ایمان دینی، اخلاق و عقلانیت امید دینی، محورهایی است که در این پژوهش در راستای کشف شبکه‌ی مفهومی امید در الهیات آکوئینی و غزالی، مورد تأکید و مقایسه‌ قرارگرفته است. آکوئینی در جامع الهیات، امید را یک بار به مثابه عاطفه‌ای از عواطف قوه‌ی غضبیه، و بار دیگر آن را به مثابه فضیلت، در بخش فضائل الهیاتی در نسبت با ایمان و محبّت مورد بررسی قرار می‌دهد. امّا غزالی در احیاء علوم الدین چنین تفکیکی را قائل نشده و امید را صرفاً با نظر به اهداف عرفانی و اخروی، ذیل ربع منجیات، در طبقه‌ی فضائل عرفانی قرار داده است. به نظر می‌رسد رویکرد مشابه هر دو الهیدان به چیستی ایمان و رابطه‌ی آن با اراده و عقل، مسئله‌ای است که نتایج مشابهی را در تبیین رابطه‌ی میان ایمان و امید در آراء آن‌ها رقم می‌زند و شیوه‌ای که در جهت توجیه اخلاق و عقلانیت امید دینی به کار بسته‌اند را، با نظر به بستر الهیاتی و دینیِ تفکّر توماس و غزالی، بیش از هر چیز می‌توان معطوف به عقلانیت بنیادی- هویتی امید دانست. در بحث از کارکردهای امید، هرچند هر دو، متعلّق نهایی امید را سعادت اخروی و سعادت نهایی را رؤیت خداوند دانسته‌اند، امّا توجّه ویژه‌ی توماس به امید عاطفی و مباحثی که وی در خلال آن‌ها امید را تنها در رابطه‌ی مستقیم با خداوند تعریف نمی‌کند، شواهدی از این مطلب به دست می‌دهد که برخلاف غزالی، وی کارکردهای امید را در کارکردهایی متناسب با غایات الهی و اخروی منحصر نمی‌داند.
خدا و انسان در اندیشه اسلامی: عبدالجبار، ابن سینا و غزالی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Maha Elkaisy-Friemuth (ماها الکایسی-فریموت)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: برنده جایزه جهانی ایران برای کتاب سال 2007 در رشته فلسفه و عرفان. این متن جدید و بدیع، بررسی مجدد به موقع اندیشه اسلامی را ارائه می‌کند و تضاد آشکاری با دیدگاه محافظه‌کارانه معمولی ارائه می‌دهد. تبیین رابطه خدا و انسان، آن گونه که در اسلام ترسیم شده است، غالباً متأثر از تصویری از خدا و انسان است که متکلمان، فلاسفه و عرفا در ذهن دارند. دوران اولیه اسلام، تفاسیر گوناگونی را از این رابطه آشکار می کند. الکایسی فریموت دیدگاه سه محقق قرن دهم و یازدهم را مورد بحث قرار می دهد: عبدالجبار، ابن سینا و غزالی که سه رویکرد متفاوت را در نگاه به رابطه خدا و انسان معرفی می کنند. خدا و انسان ها در اندیشه اسلامی تلاش می کند تا جنبه مهمی از اندیشه عقلانی قرون وسطی را در نشان دادن اهمیت آن در شکل گیری اساس شناخت ماهیت خداوند، ماهیت انسان ها و ایجاد پل های مختلف بین آنها روشن کند.
ترجمه کتاب معارج القدس فی مدارج معرفه النفس اثر ابوحامد غزالی
نویسنده:
نویسنده:سیدناصر موسوی؛ استاد راهنما:سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی؛ استاد مشاور :زکریا بهارنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
چکیده :
کتاب "معارج القدس فی مدارج معرفه النفس" اثر ابوحامد غزالی(450-505ق) کتابی است که به نحومستقل در بارۀ مباحث علم النفس فلسفی و مسائل وابسته به آن گفتگوکرده است وبه نظر می رسد در هیچ یک از آثار غزالی این گونه وبه نحو تفصیل در بارۀ مباحث مربوط به نفس تحقیق نشده است. از آنجا که این کتاب همانند بیشتر کتاب های غزالی به زبان عربی نوشته شده است است، وتا کنون نیز ترجمه ای فارسی از این کتاب ارزشمند صورت نگرفته است ،از این جهت امکان استفاده از آن برای همه دانشجویان وپژوهشگران این عرصه فراهم نبوده و همین امر موجب شده تا این کتاب ارزشمند کمتر مورد توجه دانش‌پژوهان قرار گیرد وبا ترجمه آن به زبان فارسی امکان بهره مندی از آن برای همگان میسر می گردد و این گنجینه فلسفه اسلامی مورد توجه قرار خواهدگرفت ،در این پایان نامه علاوه بر ترجمه کامل کتاب، برخی ابهامات وپرسشهای مطرح درباره صحت انتساب این کتاب به غزالی نیز مورد بررسی وتحقیق قرار گرفته است و گزارشی جامع از مباحث این کتاب ارائه شده است. لازم به یاد آوری است که دراین ترجمه، علاوه بر توجه به اکثر نسخه های چاپی کتاب، نسخه چاپی انتشارات دارالکتب العلمیه با تحقیق احمد شمس الدین ، مبنا قرار گرفته است و در مواردی نیز از نسخه خطی موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی بهره جسته ایم. سعی و تلاش مترجم بر این بوده است تا پس از ترجمه تحت اللفظی عبارات، تغییرات اندکی مانند جابه‌جایی افعال و... برای سازگار سازی ترجمه با ادبیات فارسی انجام شود تا کمترین دخل و تصرف در متن صورت بپذیرد. آنچه در سراسر کتاب مشهود است تاثیرپذیری ویژه غزالی از ابن سینا است که در مواردی عین عبارات از آثار شیخ الرئیس از جمله نجات بوعلی گرفته شده، و در مواردی محتوای تالیفات و براهین ابن سینا با بیانی متفاوت به رشته تحریر درآمده است. کتاب متشکل از یک خطبه وفهرست از خود مولف و یک مقدمه و متن اصلی است. متن اصلی در واقع از دو بخش مباحث مربوط به علم النفس و بخش دوم مربوط به مباحث نبوت و...تشکیل شده است. در بخش اول براهینی برای اثبات نفس و جوهر بودن آن مانند برهان انسان معلق در هوا و برهان روانشناختی و برهان شرعی ارائه شده است. سپس قوای مختص به انسان به طور کامل از حواس ظاهری تا عقل مستفاد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند و پس از بیان اصلی ترین فضائل اخلاقی، ویژگی ها و اختصاصات نبوت و در پایان صفات الهی بیان شده است. در پایان خواننده قادر خواهد بود نسبت به نظام فکری غزالی پیرامون علم النفس فلسفی و موضوعات مرتبط با آن بر اساس کتاب معارج القدس فی مدارج معرفه النفس تسلط یابد.
دامنه پاسخ گویی دین به نیازهای بشر از نگاه متفکران مسلمان در قرن دوم تاپنجم هجری با تاکید بر دیدگاه شیخ طوسی، ابن سینا و غزالی
نویسنده:
نویسنده:خلیل ملاجوادی؛ استاد راهنما:علیرضا پارسا؛ استاد مشاور :غلامحسین خدری,ناصر محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
با افزایش تسلط بشر برجهان، در سایه پیشرفت علم و ظهوردیدگاه انسان محوری (اومانیستی)، سوال از چگونگی نیاز بشر به دین مطرح شد. دامنه پاسخ گویی دین به نیازهای بشر از منظر متفکران سده دوم تا پنجم هجری با تاکید بر دیدگاه شیخ طوسی، ابن سینا و غزالی بعنوان سه متفکر شاخص از علوم حدیث، فلسفه و عرفان مورد تحقیق و بررسی است. نظرات اینان بطور توصیفی و تحلیلی مورد تحقیق قرار می گیرد و روشن می شود که هرچه دامنه شرع و دین گسترده ترمی شود، از تاثیر عقل در حیات دینی فرد متدین کاسته می شود. شیخ طوسی، دین را پاسخ گوی انسان در زمینه نیازهای مادی و معنوی می داند. ابن سینا با استدلال به ضرورت وجود قانون الهی در زندگی اجتماعی و فردی، قوانین شریعت را برای نظم و تکامل و سعادت جامعه لازم می داند. غزالی ضمن تاکید به لزوم وجود قوانین شرع و سنت پیامبر برای نظم وآرامش و بقای جامعه، نبوت را برای اصلاح نفوس و تامین زمینه رشد و تعالی معنوی انسانها یک ضرورت فطری بیان می کند.این متفکران درعین تاکید به جایگاه ضروری عقل در شناخت خدا و نبوت از ماهیت و چیستی آن سخن نگفته اند و از چگونگی خطای عقل حرفی نیاورده اند. عقل از منظراین متفکران برای مقوله شناخت خدا، لازم ولی کافی نیست .در نهایت، عقل را شانی از شونات نفس دانستن، امروزه در سایه پیشرفت علم طب و پیوند عملی اعضای حیاتی و کلون کردن (شبیه سازی) هر لحظه مورد مناقشه و در معرض چالش بوده و نیازمند بازنگری درمعنی آن و ارایه تعریف جدید می باشد.دینداری در قالب عرفان وتصوف که دیانت را وابسته به فرد کامل و برجسته الهی در هرعصر، می داند، درجهان امروز، قابل دفاع تر و پاسخ گو ترسیم می شود و می تواند پویایی و به روز بودن دینداری را معنا ببخشد.
علیت در غزالی، اوروس و آکویناس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Majid Fakhry
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی تطبیقی نظریه‌های تربیتی ابن‌ سینا و امام محمد غزالی
نویسنده:
نویسنده:ریحانه عسکردون؛ استاد راهنما:احمدرضا متولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی نظریه‌های تربیتی ابن‌سینا و ابوحامد غزالی می‌پردازد. در این مطالعه تلاش شده که فلسفه و مبانی تعلیم و تربیت در اسلام، اهداف، روش‌ها، اصول، مراحل تعلیم و تربیت، حوزه‌های تربیتی، محتوا و مواد آموزشی و غیره از دیدگاه دانشمندان گرانقدر چون شیخ الرئیس و ابوحامد غزالی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و سپس اشتراکات و تفاوت‌های اندیشه‌ها و نظریه‌های تربیتی آنان بیان شود و این که در جامعه امروزی این نظریات تا چه اندازه می‌تواند کاربردی باشد و مورد استفاده‌ی نهادها و نظام‌های آموزشی، تربیتی و پژوهشی قرار گیرد. داده‌ها و اطلاعات پژوهش با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی – استنباطی انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تعلیم و تربیت از نگاه این دو متفکر و اندیشمند برجسته تاریخ اسلام، امری حیاتی و ضروری است و چون تربیت به فعلیت درآمدن استعدادها و قوای بالقوه‌ آدمی است خاص فرد یا گروهی نیست، بلکه نیاز و حق فطری و طبیعی همگان می‌باشد و هر دو در ارائه نظریات تربیتی وآموزشی هدف نهایی را رسیدن به سعادت مطلوب و تقرب الهی می‌دانند و به طور کلی نظریات مشابه زیادی در ارتباط با اهداف، اصول، روش‌ها و مراحل تعلیم و تربیت داشته‌اند و اگر هم اختلافاتی در بعضی زمینه‌ها وجود دارد، بسیار جزئی است. تعلیم و تربیت باید در جهت انسان‌سازی باشد و نگاه هر فرد به تعلیم و تربیت برگرفته از جهان بینی اوست. ابن‌سینا و ابوحامد غزالی تعلیم و تربیت را راه نیکبختی و تعالی آدمی می‌دانند و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. در ارتباط با اصول و روش‌های تربیتی چون استفاده از تشویق و تنبیه، توجه به توانایی و استعدادهای فردی، علم همراه با عمل، استفاده از داستان‌ها و حکایات، استمرار و تمرین و هم چنین در زمینه عوامل تربیتی چون خانواده، مدرسه، معلم، اجتماع و گروه دوستان نظریات کاربردی و عملی ارائه نمودند و تربیت را امری ممکن و ضروری می‌دانند و به پرورش و رشد همه جانبه انسان چه از لحاظ علمی، فکری، عاطفی، اعتقادی، جسمانی و روحانی توجه‌ وافری دارند. در نهایت اندیشه و آموزه‌های تعلیمی و تربیتی نمایندگان فلسفه ایران اسلامی از قرآن و اسلام و با رویکرد عقلانی و عرفانی همراه می‌باشد.
مقایسه آرای محمد غزالی و پل تیلیخ در باب ماهیت ایمان
نویسنده:
نویسنده:سارا محمدیان روشن؛ استاد راهنما:لیلا هوشنگی؛ استاد مشاور :نوری سادات شاهنگیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مطالعات تطبیقی از حوزه های بسیار مفید و جذاب در رشته الهیات و ادیان و عرفان است. برای مقایسه تطبیقی عقاید دو اندیشمند که متعلق به دو حوزه فکری و فرهنگی متفاوت هستند باید ضمن بررسی نحله قکری و نظام الهیاتی آنان، به مبانی و اصولی که در تبیین بحث مطروحه به کار برده اند پرداخت. تبیین ماهیت ایمان از جمله مفاهیم مهمی است که زمینه ساز بسیاری از مباحث الهیاتی و کلامی شده و پرداختن به آن از اصلی ترین مباحث متکلمان ادیان به شمار می رود. با توجه به اهمیت این مسئله، پژوهش حاضر در صدد است با بررسی پیشینه تاریخی و بستر پیدایش مفهوم ایمان درجریان کلام اسلامی و مسیحیت و سپس تبیین ماهیت آن از دیدگاه محمد غزالی و پل تیلیخ به مقایسه تطبیقی آرای این دو اندیشمند درباب ماهیت ایمان و ارتباط ایمان با عناصر مرتبط بپردازد. غزالی ایمان را برابر با تصدیق و مکان آن را قلب می داند. ایمان در نظر وی امری ماورای عقل است که با تسلیم به آنچه از منبع وحی ناشی می شود به دست می آید. پل تیلیخ ایمان را حالت دلبستگی نهایی عنوان می کند که عناصر عقل، اراده و احساس را در برگرفته و به آنها وحدت می بخشد. با این حال این دو متفکر بزرگ علی رغم اختلاف نظردر بعضی مولفه های ایمان، در مباحثی همچون برتری ساحت ایمان بر ساحت عقل، مرتبط نبودن ایمان به عمل، اختیاری بودن ایمان و همچنین نقش ایمان در تجربه حضور الهی و ... اتفاق نظر دارند.
بررسی کیفیت حیات پس از مرگ و نحوه بقای نفس انسان از منظر بوعلی سینا، غزالی و ابن رشد
نویسنده:
نویسنده:فاطمه داداشی؛ استاد راهنما:قاسم پورحسن؛ استاد مشاور :عبدالله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله مرگ و حیات پس از آن در میان فیلسوفان و نیز متکلمان هر عصر مناقشات زیادی داشته است در این پژوهش، آراء شیخ الرئیس را در این خصوص مطرح نموده ایم، سپس نقدهای غزالی به این متفکر را شرح داده و سپس اشکالاتی که ابن رشد از سخنان غزالی ارائه نموده را بیان خواهیم کرد. لازم به ذکر است مساله معاد با مبانی نفس شناسی ارتباط وثیقی دارد؛ بگونه ای که مبتنی بر مبانی انسان‌شناختی متفاوت، دیدگاههای اندیشمندان در خصوص کیفیت حیات انسان پس از مرگ نیز متفاوت خواهد شد. ابن سینا ادله فلسفی خود را در باب بقای نفس انسان بیان می دارد و مهم ترین دلیل بقای نفس را فاعلیت آن در ادراک می داند که از طریق کسب معقولات کمال یافته و بقا دارد. او در عمده آثار خود با دلایل فلسفی به تفصیل به اثبات معاد روحانی پرداخته است، لکن اثبات معاد جسمانی به روش عقلی و برهانی را ناممکن می داند و تنها بر اساس شریعت آن را می‌پذیرد. اگرچه او در اضحویه مبتنی بر مبانی فلسفی خویش از جمله امتناع اعاده معدوم و نیز مادی بودن قوه خیال و امتناع تناسخ، معاد جسمانی را ممتنع می داند و معتقد است آیات ناظر به معاد جسمانی نیازمند تاویل است. گویا از همین آراء اوست که غزالی به نقد ابن سینا روی آورده و او را به دلیل انکار معاد تکفیر می‌کند. او خود گرچه دو نظریه بدن جدید و برانگیختگی را در خصوص معاد جسمانی مطرح می‌کند، لیکن مبانی ای که او در طرح این نظریات و نیز معاد روحانی استفاده نموده، همان مبانی ابن سینا است. نقدهای غزالی در تهافت الفلاسفه اندیشمندان بعد از او را به پاسخ واداشت که از جمله آنان ابن رشد بود و در برابر غزالی کتاب تهافت التهافت را به رشته تحریر آورد. ابن رشد که اندیشمندی ارسطویی بود، در کتاب خود با اتکا به مبانی و نظریات ارسطویی، به تبیین بقای انسان و کیفیت حیات پس از مرگ پرداخت. ابن رشد نفس انسان را به تمامه باقی نمی‌دانست و تنها بخش عقل هیولانی از نفس را که همان نوع انسان است دارای بقا می داند و بقای فردی انسان ها را نمی پذیرد . گرچه محققان کوشیده اند هم در مورد ابن سینا و هم در مورد دیدگاه ابن رشد در خصوص معاد جسمانی و بقای شخصی انسان ها ، آراء آن ها را در مطابقت با شریعت توجیه کنند.
  • تعداد رکورد ها : 972