جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 114
ساختار نحوی و معنایی منطق پارشناسی و ملاحظات فلسفی آن
نویسنده:
محسن شعبانی صمغ‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت مدرس,
چکیده :
جزء و کل مفاهیم بسیار آشنایی در زندگی روزمره هستند که فرد از نخستین سال های زندگی قادر به شناسایی و کاربرد آنها است. متافیزیک دانان از دیرباز به بحث هایی چون انواع کل ها، رابطه جزء و کل و ... پرداخته اند. لیکن بحث نظام مند درباب جزء و کل در اواخر قرن نوزدهم در نوشته های فرانتس برنتانو پدیدار شد. تلاش های برنتانو توسط شاگردان وی اشتومپف ، تفاردوفسکی و هوسرل پی گرفته شد. رویکرد منطقی به مباحث جزء و کل که منجر به ایجاد نظریه پارشناسی امروزین گشت، حاصل تفکرات استانیسواف لشنیفسکی ریاضی دان و منطق دان لهستانی است. در نوشتار حاضر نخست به ساختار نحوی نظریه های امروزین پارشناسی می پردازیم. تقریری که در این نوشتار مد نظر بوده توسط آکیله ورزی ارائه شده است و نظریه ای است که در منطق محمولات مرتبه اول به علاوه این همانی صورت بندی شده است. زان پس به ساختار معنایی (نظریه مدل) نظریه های پارشناسی را مورد ملاحظه قرار داده ایم که عمدتا تاکید روی مشابهت های ساختاری نظریه های پارشناسی و نظریه مجموعه ها و جبر بولی است. برخی چالش ها و برخی ملاحظات فلسفی همچون مصداق مندی رابطه جزئیت و رابطه کل با اجزاء موضوعات فصل چهارم هستند. در فصل پنجم اجزاء در گذر زمان از دیدگاه نظریه های سه بعد گرایانه و چهار بهد گرایانه را مطالعه خواهد نمود و فصل ششم به تز ذات گرایی پارشناختی که درباره وضعیت ضروری بودن یا نبودن اجزاء یک کل است اختصاص دارد. فصل هفتم هم ارزیابی رویکرد متافیزیکی در بحث جزء و کل است و هم سعی دارد با به کار گیری حداقلی ابزارهای پارشناختی پاسخ های نظام مند تری به برخی چالش های مطرح شده در ادبیات بحث را فراهم کند.
مباحثی در منطق های وجهی گودل استاندارد
نویسنده:
نسیم یاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت مدرس,
چکیده :
در این پایان‌نامه تمامیت قوی از نوع □ و◊ را در منطق وجهی گودل که روی مدل‌های کریپکی پایه‌گذاری شده است اثبات می‌کنیم که ‎در آن گزاره‌ها در هر جهان و رابطه‌ی دسترس‌پذیری بین جهان‌ها به طور نامتناهی در جبر گودل استاندارد [۱‚۰] ارزش دهی شده اند و به بررسی بعضی از عدم تقارن‌هایی که بین منطق‌های □ و◊ وجود دارد می‌پردازیم: در منطق نخست (□) مفهوم درستی به قاب‌هایی که رابطه‌ی دسترس‌پذیری آن‌ها دو مقداری است‏، فرو می‌کاهد و این منطق ویژگی مدل متناهی را ندارد. مفهوم درستی در منطق دومی (◊) نیازمند قاب‌هایی است که رابطه‌ی دسترس‌پذیری‌ آن‌ها حقیقتاً فازی باشد و این منطق ویژگی مدل متناهی را دارد. متناظرهای سیستم‌های وجهی کلاسیک D، T، S۴ وS۵ را نیز در نظر می‌گیریم. همچنین قضیه‌های تمامیت به زبان‌هایی که به یک مجموعه‌ی خوش‌ترتیب گسسته از ارزش‌های درستی نیز مجهز باشد گسترش داده خواهند‎ شد. ‏بازبرد اصلی این ‎‎‏پایان‌نامه [۶] می‌باشد.
نقدِ انتقاداتِ شباهت خانوادگیِ ویتگنشتاین به تعاریفِ ارسطویی
نویسنده:
پرستو رستمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
نظریة "شباهت خانوادگیِ" ویتگنشتاین تأثیرگذارترین نظریة معاصر در باب "تعریف"، یا، به عبارت بهتر، در مقابلِ "تعریف" است. مقابلة اصلی این نظریة با "تعاریف ذاتی" است که ارسطو به‌عنوان سردمدار آن شناخته می‌شود. این نظریة را در دوران معاصر چالشی برای ذات‌گرایی در نظر گرفته‌اند. در این جستار، بعد از بیان نگرة شباهت خانوادگی و زمینه‌های بروز آن در تقابل با تعاریف ارسطویی، با استخراج انتقاداتِ این نگره بر تعاریف ذاتیِ ارسطو و یافتن پاسخ این انتقادات با توجه به متن آثار ارسطو، سعی دارم نشان دهم که طرح چنین انتقاداتی به تعاریف ارسطویی ناشی از فهم نادرست و ناآگاهی ویتگنشتاین نسبت به نگرة "تعاریف ذاتیِ" مدنظر ارسطو است. برای دست‌یابی به این مطلوب از دو روش پدیدارشناسی و تحلیلی بهره خواهم برد. بررسی آثار دست‌اولِ فلاسفة مذکور از اولویت‌های این پژوهش به شمار می‌آید.
صفحات :
از صفحه 69 تا 96
تصور گزاره ای و توجیه باورهای وجهی
نویسنده:
مسعود ضیاء علی نسب پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
در این مقاله مدل توجیهی را که گیرسون در مقاله «تخیل­پذیری و توجیهِ وجهیِ الغاءپذیر» (2005) برای توجیهِ باورهای وجهی ارائه می­کند بررسی می­کنم. مدل توجیه پیشنهادی گیرسون مبتنی بر تخیل­پذیری است. گیرسون تخیل­پذیری را بر اساسِ تصور تحلیل می­کند. گیرسون با پذیرشِ شباهت­هایِ برخی از مولفه­های شرح­اش با مدل یبلو (1993)، ادعا می­کند که از چند جهت بحث را پیش برده است. یکی از این پیشرفت­ها از نظر گیرسون این است که او از تصور گزاره­ای در توجیه باور وجهی استفاده می­کند. در این مقاله نشان می­دهم که گیرسون کمک چندانی به پیشبرد بحث نکرده است. از جمله به این دلیل که تصور گزاره­ای به گونه­ای که گیرسون تعریف می­کند، هیچ کمکی به توجیه باور وجهی نخواهد کرد. علاوه بر آن گیرسون به این سوال که «تصور کردنِ گزاره‌ای دقیقاً یعنی چه؟» نمی‌تواند جوابی بدهد که مطابق آن آنچه را که قابل تصور گزاره‌ای دانسته، مثل نقیض حدس گلدباخ، قابل تصور باشد ولی گزاره‌های غیرممکن متافیزیکی و حتی گزاره­های غیرممکن منطقی قابل تصورِگزاره‌ای نباشند.
صفحات :
از صفحه 41 تا 61
ماینونگی‌گرایی وجهیِ ضدواقع‌گرا: اشیای ناکامل
نویسنده:
بهنام ذوالقدر، داود حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
بر اساس ماینونگی‌‌گرایی وجهی هر آن‌چه می‌‌توان به آن التفات داشت یک شیء است، حتی اگر وجود نداشته باشد. نیز، وجود صفتی معمولی هم‌چون دیگر صفات است. بسته به این‌که شیئیت یک شیء مبتنی بر اعمال، رفتار و افکار یک عامل شناختی باشد یا نه، دو رویکرد متفاوت در ماینونگی‌‌گراییِ وجهی خواهیم داشت: 1. رویکرد واقع‌گرایانه که طبق آن اشیای ناموجود، مستقل از این‌که مورد التفات قرار بگیرند یا نه، به دامنۀ اشیا تعلق دارند و صفاتی را که به داشتن آن توصیف می‌‌شوند در جهان‌‌هایی که التفات مورد نظر را محقق می‌‌سازند دارند؛ 2. رویکرد ضد‌واقع‌گرایانه که طبق آن اشیای ناموجود، بسته به این‌که مورد التفات قرار گیرند، به دامنۀ اشیا تعلق خواهند داشت و در صورتی که مورد التفات قرار نگیرند اصلاً شیء نیستند که صفاتی داشته باشند. در این نوشتار، علیه ماینونگی‌‌گراییِ وجهیِ ضد‌واقع‌گرایانه پریست نقدهایی را مطرح می‌کنیم و تعبیری متفاوت از رویکرد اخیر را پیشنهاد خواهیم کرد. آن‌چه دیدگاه ما را از دیدگاه پریست متمایز می‌‌کند این ادعاست که اشیای ناموجود در رویکرد ضد‌واقع‌گرایانه اشیایی ناکامل‌اند.
صفحات :
از صفحه 31 تا 40
بررسی رویکرد هاریچ به انتقادهای کریپکی بر نظریة کاربردی معنا‌داری
نویسنده:
مرتضی مزگی‌نژاد؛ سید محمدعلی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل استدلال‌های هاریچ در مقالة «معنا، کاربرد، و صدق» است که در سال 1995 در مجلة Mind منتشر شده است. وی در این مقاله از ایدة ویتگنشتاین، یعنی نظریة کاربردی معنا (use theory)، در‌مقابل استدلال‌هایی که علیه این رویکرد ارائه ‌شده‌اند دفاع می‌کند. تمرکز هاریچ به‌ویژه بر انتقادهای کریپکی است. کریپکی در کتاب مشهور خود با عنوان دیدگاه ویتگنشتاین دربارة قواعد و زبان خصوصی سعی دارد نشان دهد کاربرد نمی‌تواند ارائه‌دهندة معنا باشد. مفهومی که کریپکی آن را نقد می‌کند تمایل‌گرایی (dispositionalism) است. او معتقد است معنای یک واژه نمی‌تواند معادل با تمایلات یا قابلیت‌های انسان برای کاربرد آن واژه باشد. هاریچ استدلال کریپکی را نادرست می‌داند. برای این منظور، ابتدا دو تفسیر قوی و ضعیف از مقدمات استدلال کریپکی ارائه می‌دهد و سپس هر دو را نقد می‌کند. ازنظر او، لازمة استدلال کریپکی در تفسیر قوی پذیرش رویکرد انبساطی به صدق است و چنین رویکردی باطل است. در تفسیر ضعیف نیز مثال کریپکی نادرست است. پس از بررسی انتقادهای هاریچ بر کریپکی انتقادهای او را ارزیابی می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
 منطق دیالوگ
نویسنده:
احسان ارضرومچیلر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
پذیرش یا انکار یک سمانتیک برای منطقی خاص وابسته است به پیش فرض ها و مبانی فلسفی و فرامنطقی پذیرفته شده توسط یک منطقدان. آن چه در این رساله به آن پرداخنه می شود ارائه ی منطق دیالوگ است به همراه بیان برخی از این ملاحظات فلسفی. در این رساله ابتدا منطق گزاره ای دیالوگ، منطق محمولات دیالوگ و منطق موجهات دیالوگ ارائه خواهد شد. و پس از آن بحث های فلسفی مرتبط با آن، مانند شهودگرایی و نظریه معنا از نگاه شهودگرایانه - با تکیه بر آراء مایکل دامت - آورده خواهد شد و سپس برخی از نقدها و پاسخ هایی که به منطق دیالوگ وارد شده است ارائه و در انتهای فصل نیز به نتیجه گیری کلی در این باب پرداخته خواهد شد.
معمای معرفت‌بخشی
نویسنده:
محسن کاشی ؛ سید محمد علی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
پرسش محوری فرگه در مقاله در باب معنی و مدلول آن است که چگونه می توان تفاوت معرفتزایی جمله هایی به فرم a=a را از a=b توجیه کرد.a=a تحلیلی و پیشین است در حالی که a=b پسین است و ارزش شناختی متفاوتی دارد. نظریه معنی (sense) و مدلول فرگه برای پاسخ به همین پرسش طرح می شود.سنس نحوه رسیدن به یک مدلول است و تفاوت راههای رسیدن به یک مدلول توجیه گر چگونگی معرفتزایی اینهمانیهای تجربی است.در سنت تحلیلی توجیه معرفتزایی نقطه قوت نظریه فرگه محسوب می شود.ما بر آنیم استدلال کنیم که اگر ساختار منطقی پیشنهادی فرگه برای اینهمانیهای تجربی را مفروض گرفته و نظریه معنی و مدلول او را بپذیریم، آنگاه اساسا جایی برای کشف تجربی باقی نمی ماند.کشف تجربی در حالتی معنی پیدا می کند که ساختار منطقی متفاوتی به جمله های مورد بحث فرگه نسبت دهیم و در این صورت دیگر نیازی به نظریه معنی و مدلول نخواهیم داشت.
صفحات :
از صفحه 63 تا 81
منطق اثبات‌ها
نویسنده:
مهدیه گل رنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اص‍ف‍ه‍ان‌: دانشگاه صعنتی اصفهان,
چکیده :
هدف ما در این پایان نامه مطالعه ی منطق اثبات ها و برخی گسترش های آن است. منطق اثبات ها (CP) ابتدا توسط آرتموف در سال 1994 مطرح گردید. یکی از انگیزه های شکل گیری منطق اثبات هاارایه ی یک معنا شناسی اثبات پذیری دقیق برای S4 و صوری کردن تعبیر BHK برای منطق شهودی بود. CP گسترشی از منطق گزاره ای کلاسیک است که زبان آن علاوه بر نمادهای منطق گزاره ای شامل عملگرهای اثبات می باشد. در این پایان نامه ضمن بیان زمینه های تاریخی صوری سازی اثبات ها دستگاه CP را معرفی کرده و قضیه تمامیت حسابی آن را ثابت می کنیم. همچنین نشان می دهیم که Cp قابلیت تحقیق منطق موجه S4 را در خود دارد. یکی از گسترش های Cp منطق اثبات ها و اثبات پذیری CPP است این دستگاه از ترکیب هم زمان وجه اثبات پذری و احکام شامل ترم های اثبات به دست می آید. پس از معرفی مدلهای کریپکی، تمامیت حسابی CPP ثابت می شود. در خاتمه منطق اثبات ها برای HA مطرح می گردد . قواعد پذیرفتنی در HA که در واقع همان قواعد پذیرفتنی در IPC می باشد در اصل بندی کامل این دستگاه نقش مهمی دارا هستند.
مفهوم بازنمایی در نظریۀ «زیست‌معنایی» میلیکان
نویسنده:
حامد باستین؛ سید محمدعلی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
میلیکان در پاسخ به مسئلۀ پاتنم دربارۀ عدم تعین مصداقی واژه‌های زبانی این موضوع را مطرح می‌کند که اگر تعریف جدیدی از بازنمایی مبتنی بر شواهد زیستی و به‌ویژه اصل انتخاب طبیعی ارائه کنیم، آیا مسئلۀ پاتنم هم‌چنان موضوعیت خواهد داشت. پاسخ میلیکان به این سؤال منفی است. او معتقد است که سؤال باید این‌گونه مطرح شود که چه چیزی رابطه‌ای خاص را از میان بی‌شمار رابطۀ ممکن بین واژگان و اشیا به رابطۀ بازنمایی ـ بازنما تبدیل می‌کند؟ پاسخ او به این سؤال بر فرضیه‌ای مبتنی است که در زیست‌شناسی نیز محل اختلاف و مباحثات بسیار بوده است و طرف‌داران و مخالفان خود را دارد. میلیکان در زمرۀ گروهی است که نگاهی تاریخی به کارکرد دارند و معتقدند که کارکرد هر شیء باید براساس نقشی تعریف شود که قرار بوده است در سیر تاریخی پیدایشش ایفا کند. او به چنین کارکردی صفت «مطلوب» را اطلاق می‌کند. فرضیۀ بدیل معتقد است که کارکرد باید براساس کاری تعریف شود که در حال حاضر و در تعادل با وضعیت موجود بااستفاده‌از شیء انجام می‌شود. نکتة کلیدی در ارائة مفهوم کارکرد مطلوب ارائة تعریفی جدید از «بازنمایی» است. در این مقاله قصد داریم با معرفی تعریف میلیکان از بازنمایی نشان دهیم که این تعریف بر مفهوم «ساختکار» (functure) مبتنی است و برخلاف دیدگاه رایج در فلسفه که بازنمایی را امری ذهنی می‌داند، کاملاً عینی است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
  • تعداد رکورد ها : 114