جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 743
رابطه دین و اخلاق از نظر آیت‌الله مصباح یزدی و پاسخ به شبهات مربوطه
نویسنده:
ستار سبحانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:یکی ازمهمترین مباحث فلسفه اخلاق، بحث رابطه دین واخلاق است.این بحث از با سابقه ترین مباحث فلسفه اخلاق به شمار می رود و شاید بتوان آن را ازنخستین مسائل فلسفه اخلاق در یونان باستان به شمار آورد. نیز می توان در میان اندیشمندان مسلمان مسئله دین واخلاق را از کهن ترین و پرنزاع ترین مسائل فلسفه اخلاق به شمار آورد، گرچه به این عنوان نبوده بلکه تحت عنوانی چون حسن و قبح افعال مطرح بود.به طور کلی همه دیدگاه های مطرح شده را می توان تحت سه دیدگاه کلیتباین ، اتحاد ، تعامل فرض کرد، عده ای اعتقاد دارند که بین دین واخلاق تباین وجود دارد و بین آنها هیچ رابطه ای نیست.برخی هم معتقدند که بین دین واخلاق اتحاد وجود دارد. برخی دیگر هم قائل به رابطه تعامل بین دین واخلاق می باشند.آیت الله مصباح یزدی نیز به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان در مورد رابطه دین و اخلاق اعتقاد دارند که دین و اخلاق از جهت مبنایی با هم اتحاد و وحدت دارند واین وحدت به شکل جزء و کل می باشد. یعنی اگر دین را به عنوان یک کل در نظر داشته باشیم،اخلاق بخشی از ارکان اصلی این کل به حساب می آید. اخلاق بخشی از دین است.زمانی که ما دین را تعریف میکنیم واجزاءآن را بررسی می کنیم می بینیم که اخلاق یکی از سه جزءدین است و اخلاق اگر بخواهد ثابت و بدون تغییر باشد ضامن لازم دارد و آن چیز غیر از توحید نمی باشد و از طرف دیگر ایمان نیز بوسیله اخلاق کریمه حفظ می شود.در این تحقیق ما به بررسی اجزاء، قلمرو ،کارکردها، و هدف دین و اخلاق پرداختیم . طبق دیدگاه ایشان، دین دارای قلمروی گسترده و دارای کارکردهای مختلفی می باشد، دین درعرصه های متفاوت زندگی بشر وارد شده و دارای برنامه هست.لذا به نظر ایشان دین و اخلاق هم در اجزاء و هم در کارکردها و هم در قلمرو دارای ارتباط با همدیگر می باشند و در نهایت از مجموع کلمات استاد مصباح این نتیجه را برداشت کردیم که، از منظر ویبین دین واخلاق رابطه هست البته نه تباین و نه تعامل بلکه رابطه از نوع اتحاد جزء وکل می باشد. لذا نسبت به این دیدگاه اشکالاتیمطرح شده که از منظر استاد مصباح به آنها پاسخ دادیم. ازمجموع نظرات استاد این نکته را برداشت کردیم که اگر دین واخلاق را آن گونه که در غرب تعریف می کنند تعریف کنیم، شاید این اشکالات وارد باشد اما با تعریفی که ما در اسلام از دین واخلاق داریم و اخلاق را جزء دینمی دانیم این اشکالات وارد نمی باشند.
فلسفه‌ی تربیت بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
ابراهیم راستیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر مکتب تربیتی مبتنی به یک نظام فکری است که مبانی و اصول و فروع خود را از آن مکتب اخذ می کند. حکمت ملاصدرا که مبتنی بر قرآن و برهان و عرفان است، معدنی پاک برای اخذ مبانی و اصول و فروع تربیتی است. در اولین بخش از این رساله مبانی نهایی و منسجم ملاصدرا در حیطه های هستی شناختی و انسان شناختی و معرفت شناختی تبیین می شود. در بخش دوم از درون این مبانی، اصول تربیتی استخراج می شود. توحید، نظام تربیتی، فطرت، اختیار، رابطه ی نفس و بدن، ایمان و عمل از جمله اصول مستخرج از مبانی صدرایی می باشند که مستقیما در فروع تربیتی موثر هستند. در بخش سوم نیز به فروع تربیت صدرایی پرداخته می شود که در این فصل ضرورت، ماهیت، غایت و روش تربیت بر اساس اصول مذکور تبیین می شود. در قسمت آخر، پس از تبیین ضرورت تربیت بر اساس اصول تربیت صدرایی، به نقد تعاریف گوناگون تربیت و ارائه ی تعریف مختار پرداخته می شود. همچنین در ادامه مشخص می شود که اهداف فردی تربیت، اهداف بالذات هستند و اهداف اجتماعی، اهداف بالعرض و در راستای اهداف فردی می باشند. سرانجام تبیین می شود، اکثر روش هایی که در تربیت به کار گرفته می شود، روش هایی اعدادی در تربیت می باشند و روش های حقیقی صرفا از طریق انسان کامل که واسطه ی فیض است، فراهم می شود. لذا انسان باید به نحو کامل و دقیق روش های اعدادی را به کار گیرد تا زمینه ی تحقق روش های حقیقی فراهم آید. در پایان، به تبیین روش حقیقی پرداخته می شود و همچنین مولفه های روش های اعدادی تبیین و بعضی از روش ها اعدادی احصاء می شود.
الاهیات لیبرال پروتستان مسیحی با تاکید بر آراء آلبرشت ریچل
نویسنده:
نرگس صادقی گویا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسیحیت از ابتدای پیدایش خود تا رسیدن به دوره مدرن تحولات بزرگی را پشت سر گذاشته ؛ تحولات تاریخیای که عمدتا در زمینه داگما ها رخ داده است. دوره شکل گیری داگماها یا به بیانی دوره آبایی، مهمترین دوره فکری در مسیحیت است. آباء کلیسا با دفاع اصولی خود از مسیحیت، نظام فکری آن را شکل دادند. در این بین شوراهای کلیسایی از قبیل شورای نیقیه، کالسدون، و ... که به ضرورت تشکیل می شدند، با صدور بیانیه هایی از اصول مهم این دین با عنوان اصول جزمی آن گونه که مورد نظر کلیسا بود پاسداری می کردند. اصول مهمی که در شوراهای مسیحی و زیر نظر کلیسا شکل می گرفت، همگان را به رعایت نظری و عملی از انها مجبور می کرد و هر کس ساز مخالف می نواخت، بدعت گذار و بی ایمان به شما ر می آمد. در بین بحثهای ریز و درشت اعتقادی می توان از جمله به مباحثی چون مسیح شناسی ، تثلیث، رستگاری، آخرت شناسی ، خداشناسی، فیض، بخشودگی، آزادی و ... اشاره کرد؛ مسائلی که در دورهقرون وسطی نیز تقریبا بدون تغییرات عمده باقی ماند، گرچه از دایره مشاجره ها و اختلاف نظر ها بیرون نرفت. اما رفته رفته در تداوم حال و هوای رنسانس و روشنگری آن جزمیات مورد تردید و انکار قرار گرفت. از منظر درون دینی نیز با آغاز اصلاحات دینی شکاف عمیقی بین کلیسا و مومنان مسیحی پدید آمد که باعث تغییراتی در بعضی از مسائل اعتقادی شد . این تحولات درونی و از آن مهم تر تحولات ناشی از دوره مدرن موجب شد تا داگماهای کلیسایی در پرتو تحولات علمی و فلسفی و دینی بازخوانی شوند. بدین ترتیب الاهیات جدیدی به وجود آمد که به الاهیات مدرن معروف شد. نخستین و مهمترین نمایندگان فکری این الاهیات آلمانیها بودند . این الاهیات که به کوشش متالهی به نام شلایر ماخر پایه گذاری شد، با اندیشه های متاله دیگری به نام البرخت ریچل تقویت گردید و به بار نشست. لیبرالها از مهمترین داگماهای مد نظر کلیسا تعاریف تازه ای به دست دادند و از آنجا که نمی توانستند یافته های جدید را نادیده انگارند، برداشتهای تازه ای از آنها طرح کردند. در این نوشتار سیر تاریخی این تحول با تاکید بر اندیشه های ریچل بررسی و توصیف شده است.
ذاتی و عرضی در منطق، فلسفه اسلامی و کلام
نویسنده:
محبوبه وحدتی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت حقایق اشیاء مهم‌ترین کاری است که به عهده‌ی فیلسوف می‌باشد و این کار زمانی میسر می‌شود که ذاتی و عرضی شناخته شوند. اساساً ذاتی و عرضی مسئله بسیار مهمی است که در فلسفه و منطق بسیار به کار رفته است.اهداف مطرح شده در این رساله چند مطلب است:1- مباحث مطرح شده در مورد ذاتی را از یکدیگر تمییز داده و در یک جا گردآوری کند به این معنا که ذاتی ایساغوجی و ذاتی برهان چیست و یا این‌که عرض ذاتی از اعراض لازم و مفارق و ... چگونه تمییز داده می‌شود.2- سپس کاربردهای ذاتی در دو بخش تعریفات و تصدیقات مورد بررسی قرار می‌گیرد و بعد ارتباط ذاتیات در تعریفات و تصدیقات در مشارکت حد و برهان مطرح می‌شود.3- و در نهایت نتایج به دست آمده در بخش منطق و فلسفه، در بخش کلام تطبیق داده می‌شود و این بخش به عنوان ثمره و کاربردی بر مباحث پیشین قرار گیرد.بنابراین در یک سیر کلی می‌توان گفت که ابتدا به بررسی معانی عام ذاتی پرداخته شده و سپس به معانی خاص آن یعنی ذاتی ایساغوجی و ذاتی باب برهان پرداخته شده و بعد کاربردهای آن‌ها مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه این مباحث در بخش کلام، در ذاتی و عرضی دین تطبیق داده شده است.
عرفان از دیدگاه عرفای معاصر میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (در اسرار الصلاه) و علامه شاه آبادی (در رشحات البحار)
نویسنده:
فاطمه داغستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان عبارت است از علم به خداوند از حیث اسماء و صفات و افعال و مظاهرش و علم به احوال مبدأ و معاد و به حقایق عالم و چگونگی بازگشت آن حقایق به حقیقت واحدی که همانا ذات احدی حق تعالی است و تلاش برای رها ساختن نفس از تنگناهای قید و بند جزئیت و پیوستن به مبدأ خویش و... .پژوهش حاضر با هدف شناسایی آراء و عقاید دو عارف شیعی بزرگ جهان اسلام، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (در اسرار الصلاه) و محمد علی شاه آبادی (در رشحات البحار)، صورت گرفته است. کتاب اسرار الصلاه که یکی از متون مهم نوشته شده در عرصه اخلاقی و عرفانی و آکنده از گوهرهای حکمت و ادب و عرفان است؛ توسط میرزا جواد آقا ملکی تبریزی تألیف شده است؛ و کتاب رشحات البحار نیز توسط محمد علی شاه آبادی تالیف شده که متن آن به همراه شرح فرزندش نور الله شاه آبادی در سال 1360 به چاپ رسیده است.سوالات مهمی که در این تحقیق مطرح بوده است؛ عبارتند از:1- این دو عارف در باب عرفان عملی چه مباحثی را در کتاب خود مطرح کرده اند؟ 2- این دو عارف در باب عرفان نظری چه مباحثی را در کتاب خود مطرح کرده اند؟ 3- اشتراکات و تفاوت هایی که این دو عارف در باب عرفان عملی و نظری دارند، چیست؟ با توجه به اینکه این پژوهش از نوع کتابخانه ای و به شیوه مقایسه ای صوت گرفته و برایانجام آن از کتاب ها و مقالات استفاده شده است؛ و در آن مباحث مهمی از قبیل توحید( ذاتی، صفاتی، افعالی) حق تعالی، معرفت، سیر و سلوک، انسان، قرآن، قطرت، ولایت، قیامت، ریاضت و... مطرح شده است.
اعتبار معرفتی اعتقادات دینی براساس رویکرد جدید آلستون به مسئله توجیه
نویسنده:
محمدعلی مبینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آلستون، در دیدگاه جدیدش، موجه بودن را به عنوان ویژگی یکه‏تازی که جایگاه معرفتی بدیل‏ناپذیری به باور ببخشد، نمی‏پذیرد و به جای آن، از وجود ویژگی‏های گوناگونی دفاع می‏کند که همۀ آن‏ها کم یا بیش مهم‏اند؛ به گونه‏ای که وجود هرکدام موجب وضعیت معرفتی مثبت برای باور می‏شود اما نبودش خسارت معرفتی جبران‏ناپذیری را در پی ندارد. اگر دیدگاه آلستون دربارۀ وجود مطلوب‏های معرفتی گوناگون قابل دفاع باشد، آن‏گاه ارزیابی معرفتی باور دینی هم نباید بر محور توجیه معرفتی آن بچرخد، بلکه هرکدام از مطلوب‏های معرفتی می‏توانند وضعیت مثبت معرفتی به باور دینی عطا کنند. اما این دیدگاه آلستون دچار مشکلاتی جدی است. اولاً انکار توجیه به معنای قانع شدن به ارزیابی‏های معرفتی نسبی و نادیده گرفتن اهمیت ارزیابی نهایی و جامع‏نگر دربارۀ باورها است، و این چیزی است که با شهودات مشترک ما نمی‏سازد. و ثانیاً مهم‎ترین مطلوب‎های معرفتی‎ای که آلستون به جای توجیه مطرح می‎کند، همگی به یک ویژگی واحد برمی‎گردند و از این رو، تنوع و تکثر ادعایی آلستون واقعیت ندارد. به نظر می‏رسد راه گریزی از توجیه به عنوان مسئله‏ای مربوط به مقام ارزیابی نهایی باور نیست، هرچند می‏توان در این مقام به بیش از یک معیار و از این رو، به بیش از یک مفهوم برای توجیه قائل شد. یک مفهوم قابل دفاع از توجیه معرفتی مفهوم وظیفه‏شناختی آن است. آلستون، چه در دوران توجیه‏گرایی و چه بعد از آن، با انکار ارادی بودن باور، دایرۀ وظایف مربوط به باور را بسیار تنگ می‏کند و برای وظایف قابل تصور نیز جنبۀ معرفتی قائل نیست. اما به نظر می‏رسد باورهای ما می‏توانند متعلق پذیرش یا عدم پذیرش ما قرار گیرند و چون پذیرش عملی ارادی است، با ورود آن به معرفت‏شناسی زمینۀ طرح وظایف بسیار مهمی فراهم می‏شود. همچنین از آن‏جا که این وظایف در راستای هدف معرفتی صدق طرح می‏شوند، حیثیت معرفتی پیدا می‏کنند و در نتیجه، توجیه وظیفه‏شناختی باور بعد معرفتی می‏یابد. علاوه بر این مفهوم، مفهومی غیر وظیفه‏شناختی و معطوف به صدق نیز برای توجیه قابل تصور است. در مورد باور دینی، از آن‏جا که در معرض چالش‏هایی جدی از قبیل تکثر و تنوع ادیان قرار دارد، توجیه آن، چه مفهوم وظیفه‏شناختی توجیه را لحاظ کنیم و چه مفهوم غیر وظیفه‏شناختی آن، وابسته به وجود دلیلی به سود آن است، گرچه نگرش اعتدال‏گرایانه به معرفت‏شناسی اقتضا می‏کند که این دلیل را منحصر به براهین معتبر منطقی نکرده و وجود شاهد و بینه را نیز برای توجیه باور دینی کافی بدانیم.
بررسی رویکرد عاشقانه، هستی شناسانه با لایه‌هایی از طنز در اشعار شمس لنگرودی
نویسنده:
سکینه شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر متن ترکیبی از ذهنیت، نگرش، باور‌ها، احساسات فردی و جمعی نویسنده را در خود پدیدار می‌سازد. شکل کلام، گزینش واژه‌ها، محتوای اثر و به طور کلی ذهنیت هستی‌شناختی شاعر یا نویسنده می‌تواند بیانگر یک اندیشه سیاسی– اجتماعی، فلسفی و‌ گاه ایدئولوژیک باشد و یا متاثر از این مفاهیم و حتی فارغ از جریان‌های تعهدگرایانه نسبت به اجتماع باشد. شاید بتوان گفت با نگاهی به دوره شعری اغلب شاعران، با توجه به وضعیت اجتماعی، چرخش و تغییری بارز و‌ گاه پنهان در اندیشه و نگاه آن‌ها یافت خواهد شد. اندیشه و نگاه شمس لنگرودی(شاعرمعاصر،1329) مانند بسیاری از شاعران با توجه به گذر زمان دچار تحول و دگرگونی عظیمی شده است. این نگاهِ دگرگون شدهی شاعر نسبت به هستی، انسان، اجتماع از آغاز تا به امروز کاملا مشهود است. در مجموعه اشعار ابتدا شاهد به تصویر کشیدن جهان پریشان و ستیزبا آن و در ‌‌نهایت با پرسشگری مدام و جستجویِ درک دیگری از وجود و هستی با رویکردهای سه گانه، عشق، هستی‌شناختی و لایه‌های طنز قرار خواهیم گرفت. در این پژوهش سعی شده است با نگاهی بر سیر تکاملی نگرش شاعر، فاصلهی رسیدن از شعر سیاسی– اجتماعی به شعر اجتماعی– فلسفی، سپس به شعر تغزلی و بیان تجربه‌های عاطفیِ فردی و چگونگی کیفیت آن، در کنار نگاه هستی‌شناسانهی تازه‌تر و تغییر شیوهی سخن با عنصر طنز پرداخته شود.کلید واژه ها :عشق، هستی شناختی، طنز، درون مایه های شعری، شمس لنگرودی
بررسی آداب و رسوم اجتماعی در دارابنامه محمد بیغمی
نویسنده:
زینب سادات سیدی مفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر درباره بررسی آداب و رسوم اجتماعی موجود در کتاب دارابنامه مولانا محمد بیغمی نویسنده قرن نهم هجری تدوین شده است.به گفته ذبیح الله صفا در جلد اول کتاب دارابنامه، درباره مولانا بیغمی اطلاعات زیادی در دست نیست اما از قرائن موجود در کتاب می‌توان فهمید که او از قصاصانقرن نهم بوده‌ است. وی داستان کهنه ای را که مسلما مربوط به پیش از اسلام و بازمانده از هیئت قدیم بود را از حفظ داشت و در حضور جمع می‌خواند و " محمود دفترخان" آن را می‌نوشت و به این ترتیب کتاب دارابنامه ،که در اصل باید "فیروزشاه نامه" یا "کارنامه فیروز شاه پسر داراب"نامیده شود، به وجود آمد.یقینا مو لانا محمد بیغمی خود نیز این داستان را از قصاصان دیگر گرفته بود که ایشاننیز سینه به سینه از پیشینیان خود این داستان قدیمی را آموخته بودند.درباره محتوای داستان باید گفت داراب پسر بهمن پسر اسفندیار پسر گشتاسب از جمله پادشاهان پایانی سلسله داستانی کیانی است که درباره او از ادبیات پهلوی به بعد داستان‌هایی مشهوری نقل شده که از آن جمله می‌توان به داستان "دارا و بت زرین" که گویا به زبان عربی بوده‌است، اشاره کرد.این داراب که در داستان‌های ملی ما پسر بهمن و همای چهرزاد است، پدر دارای دارایان آخرین پادشاه کیانی بود، لیکن در این کتابفرزندش "فیروز شاه" نامیده می‌شودکه پادشاهی جهانگشا است که داستان حول او زندگی وی می‌چرخد.با توجه به تاثیر متقابل ادبیات و جامعه بر یکدیگر بویژه اثرگذاری تحولات اجتماعی بر ادبیات داستانی،که خود برشی از زندگی اجتماعی است در این پایان نامه کوشش شده آداب و رسوم اجتماعی مطرح شده در دارابنامه بیغمی، بدقت استخراج و دسته بندی شود تا از این طریق بخشی از آداب و رسوم رایج در عصر نویسنده برای خوانندگان مشخص شود. براساس محتوای داستان، آدابی که در این پژوهش استخراج شده‌اند؛ عبارتنداز: آداب جنگاوری، نامه نگاری، مذهبی، شکار , عزاداری ، مرگ و میر ، سفر، اسارت ، طالع بینی ، احترام ، پذیرایی از مهمان ، مجالس بزم ، دربار ، عروسی و ازدواج ، کشور گشایی و علوم غریبه و در پایان هم نتیجه گیری مباحث ارائه شده است.
ویژگی‌های عرفان مولانا بر اساس غزلیات شمس
نویسنده:
لیلا جهان‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دیوان شمس به عنوان یکی از مهمترین کتب ادب فارسی است که نه تنها از نظر ادبی حائز اهمیّت فراوان می باشد بلکه از نظر عرفانی نیز قابل تأمّل و بررسی است. با نظر به اینکه آثار محدودی در مورد دیوان شمس تهیّه و تدوین شده است، و این اثر عظیم را تا حدّی مبهم و ناشناخته باقی گذاشته است، بنابراین نباید این نکته را فراموش کرد که ناآگاهی خواننده از اصطلاحات عرفانی آن موجب می‌شود که او فقط از خواندن این اثر به لذّت ادبی دست بیابد، ولی از درک اندیشه و عرفان آن تا حدود زیادی بی‌نصیب ماند. از این‌رو بررسی کلمات عرفانی و فهم عمیق معنا و مفهوم آنها، نقشی اساسی در شناخت غزلیّات شمس برعهده دارد.هدف اصلی کشف و شناخت این واژه‌ها و بررسی دیدگاه مولانا نسبت به آنهاست، که از میان اصطلاحات موجود، شاید نزدیک به 200 واژه برای نخستین بار مورد بحث و بررسی قرار گرفته، تا با این پژوهش، گامی به سوی درک معانی اشعار برداشته شود و موجبات فهم درست از اندیشه وی در غزلیّات شمس فراهم آید. شایان ذکر است مهمترین واژگانی که مولانا دیوان شمس را حول محور آنها بگردش درآورده است عبارت‌اند: از عشق، معشوق، خاموشی و سکوت، تجلّی، جوشش و حرکت، فنا و در نهایت وصال به بارگاه ملکوتی حضرت حق.
ردیابی عناصر فراداستانی در دو فیلم از دیوید لینچ "جاده مالهولند" و "امپراطور داخلی"
نویسنده:
ابراهیم برزگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مطالعه حاضر به بررسی عناصر فراداستانی در دو اثر جاده مالهولند و امپراطور داخلی از دیوید لینچ میپردازد. برای رسیدن به این هدف، پژوهشگر فیلم های انتخاب شده را از منظر نظریه ی روایت خود آگاه ارائه شده توسط پاتریشیا وو و لیندا هاچن مبنی بر اینکه اثر توجه خواننده را بر ماهیت ساختگی خود معطوف میکند مورد بررسی قرار میدهد. همچنین این پایان نامه به مفهوم هستی شناسی از نگاه برایان مک هیل و دو تکنیک رایج نمایش در نمایش وفریبندگی پاسخ می دهد. به علاوه به جستجوی مفاهیم چندآوایی میخائیل باختین و بینامتنیت جولیا کریستوا در این دو اثر می پردازد. پس از تجزیه و تحلیل ، نشان داده شد که لینچ از طریق تکنیک و روایت سینمایی روایتی خود آگاه که بر ساخت و خلق اثر تاکیید می ورزد در ارائه میدهد. به عبارت دیگر، این دو فیلمروایتی خودشیفته از خود به نمایش می گذارند. جاده مالهولند هر دونوع آشکار و پنهان و امپراطور داخلی فقط نوع آشکار فراداستان را در بر دارد. هر دو فیلم در بردارنده دو تکنیک، نمایش در نمایش وفریبندگی می باشند. در آخر، نشان داده شد که هر دو فیلم وام دار تکه ها و آواهایی ازدیگر متون ادبی، سینمایی و نقاشی می باشد.
  • تعداد رکورد ها : 743