جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 114
فعل گفتاری نزد منطق‌دانان مسلمان
نویسنده:
احمد عبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
برخی از فیلسوفان زبان معتقدند که گاه عبارات زبانی با آن‌که از ساختار خبری برخوردارند، اما صدق و کذب نمی‌پذیرند، زیرا قصد گوینده از بیان آن‌‌ها نه توصیف، بلکه انجام یک فعل است. چنین جملاتی را افعال گفتاری می‌خوانند. پیش از این، منطق‌‌دانان مسلمان نیز به این مسئله توجه کرده‌‌اند. آنان این موضوع را با عنوان «انشای اخبارنُما» به بحث گذاشته‌اند. انشای اخبارنُما در مواضع گوناگونی مطرح شده است. نقد ملاک صدق و کذب‌‌پذیری خبر و نیز حل پارادوکس دروغ‌گو زمینة طرح این مسئله را فراهم آورده است. اگرچه مسئلة افعال گفتاری تطور و تحول شایانی در منطق دورة اسلامی نیافت، اما کشف این مسئله و تفطن به آن را باید از آنِِ منطق‌‌دانان مسلمان دانست. تأمل در تاریخچة دیدگاه‌‌های منطق‌‌دانان دورة اسلامی در این مسئله و نیز مطالعة تطبیقی آن‌‌ها با آرای فیلسوفان زبان آموزندة نکات منطقی‌ ـ ‌معرفتی است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 99
 ارزیابی نسبت تفکر انتقادی با دو منطق سنتی و جدید
نویسنده:
محمدعلی میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در رساله‌ی حاضر، وظیفه‌ای که ما بر عهده گرفتیم ارزیابی نسبتی است که تفکر انتقادی با دو منطق سنتی و قدیم برقرار می‌کند. این ارزیابی ازاین‌جهت حائز اهمیت است که هم تفکر انتقادی و هم منطق‌ها به دنبال این هستند که انسان را از رفتن به بیراهه در هنگام اندیشیدن (یا ارزیابی اندیشه‌ها) حفظ کنند. برای انجام این مهم رساله‌ی حاضر در سه فصل تنظیم گردیده است: در فصل اول ما اولاً بدنبال ارائه‌ی تعریفی برای تفکر انتقادی هستیم. برای انجام این کار در حد توان منابع موجود را بدنبال تعاریف ارائه‌شده از تفکر انتقادی جستجو کرده‌ایم. در نهایت چند مولفه‌ی مختلف، که عمدتاً در تعریف تفکر انتقادی گنجانده‌شده‌اند، را مورد ارزیابی قرار داده و دست آخر تعریفی را به‌عنوان تعریف مختار خود ارائه کرده‌ایم. این تعریف ملاک کار، و دلیل نگارش فصل دوم است. در فصل دوم به مهارت‌های تفکر انتقادی پرداخته‌ایم. این مهارت‌ها که حاصل امتزاج رویکردهای مختلف به مهارت‌های تفکر انتقادی است، در یک دسته‌بندی جدید ارائه شده است. مشخصاً رویکرد مغالطاتی با رویکردی که آن را رویکرد نقدی می‌نامیم در کنار هم آورده شده‌اند. رویکرد مغالطاتی به تفکر انتقادی ضعفی دارد و آن اینکه این رویکرد جنبه‌ی منفی دارد؛ لذا تنها وقتی بکار می‌آید که ما در مقام ارزیابی مدعیات دیگران باشیم. اما اگر خود بخواهیم استدلال کنیم نمی‌توانیم از این رویکرد استفاده کنیم. به همین جهت، برخی پیشنهاد داده‌اند که به‌جای رویکرد مغالطاتی، از رویکرد نقادانه استفاده شود که ملاک‌هایی مثبت برای درستی یک «استدلال» ارائه می‌کند. ما در رساله‌ی حاضر، علاوه بر رویکرد مثبت و ذکر قواعد کلی استدلال، رویکرد مغالطاتی را نیز مد نظر قرار داده‌ایم. این امر دو دلیل دارد: اول اینکه رویکرد نقادانه ملاک‌های مثبت برای «استدلال» ارائه می‌کند، اما مدعیات همیشه در قالب استدلال مطرح نمی‌شوند. در توجه ما به تفکر انتقادی مدعیات تک‌گزاره‌ای که بر استدلال استوار نیستند نیز مد نظر قرارگرفته‌اند. علت دیگر آن است که اگرچه ارائه‌ی ملاک‌های کلی برای تفکر انتقادی خوب است، اما ذکر موارد جزئی (علی‌رغم گستردگی موارد) کاربردی‌تر بوده و متفکر انتقادی امکان تشخیص سریع‌تر اِشکال در ادعا را دارد. تطبیق مورد جزئی با جزئی راحت‌تر از تطبیق مورد جزئی با کلی است. همچنین در این فصل دو بخش تحت عنوان‌های «مغالطات روانی» و «مغالطات تصویری» گنجانده شده است که هرکدام تا حدی ابداع نگارنده است. این ابداع نه از حیث نوآوری مطالب، که بیشتر از جهت ذکر آنها در دسته‌ای جداگانه است. در فصل سوم، به ارزیابی نسبت میان تفکر انتقادی با دو منطق سنتی و منطق جدید پرداخته‌ایم، و اشتراکات و افتراقات این دو منطق با تفکر انتقادی را به ارزیابی نشسته‌ایم. این ارزیابی در دو سطح بررسی اشتراکات و افتراقات روبنایی و ارزیابی نسبت میان مبانی صورت گرفته است.
محمول وجود در منطق فرگه‌ای
نویسنده:
مهدی محمدی؛ علی‌اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
یکی از مقدماتی‌ترین مطالبی که در هر کتاب آموزشیِ منطقِ فرگه‌ای در بحث منطق محمولات به چشم می‌خورد، این است که «وجود داشتن» نمی‌تواند در هیچ گزاره‌ای محمول واقع شود؛ بلکه جایگاه «وجودْ» سور گزاره‌ی جزئی است. هدف من در این مقاله این است که نشان دهم بنیان‌گذاران منطق فرگه‌ای چه دیدی به ساختار گزاره داشتند و چرا وجود در این ساختار نمی‌تواند محمول واقع شود. سپس تبیین و راه‌حل این منطق‌دانان از گزاره‌های وجودی را بیان می‌کنم؛ و در پی آن، اشکالات و نارسایی‌های تحلیل ارائه‌شده را بررسی خواهم کرد. بسیاری از فیلسوفان تحلیلی، چون مور (Moore, 1936)، نیل (Kneale, 1936)، ویزدم (Wisdom, 1931)، اِیِر (Ayer, 1947) و دیگران، بیش‌تر در بحث‌های مربوط به برهان وجودی برای اثبات خدا، به محمول نبودن وجود اشاره کرده‌اند. اما من در این مقاله تنها به فرگه، راسل، و کواین خواهم پرداخت. آرای فیلسوفان نامبرده با اندکی مسامحه ذیل رای این سه می‌گنجد.
صفحات :
از صفحه 109 تا 125
معرفی منطق های استلزام درجه اول
نویسنده:
ندا نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
کرمان: دانشگاه شهید باهنر کرمان,
چکیده :
در این پایان نامه، ابتدا به معرفی ساختار کلی منطق های چند ارزشی می پردازیم. هم چنین منطق های استلزام درجه اول را با تفسیر کامل هر یک از حروف ربط، معناشناسی و قواعد درختی آن بیان می کنیم.
م‍ف‍اه‍ی‍م‌ اول‍ی‌، ض‍روری‌، ب‍دی‍ه‍ی‌، ی‍ق‍ی‍ن‍ی‌ در م‍ن‍طق‌ ک‍لاس‍ی‍ک‌ (ص‍وری‌)
نویسنده:
علیرضا آزادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معانی مفاهیم (اولی، ضروری، بدیهی، یقینی) به ظاهر، روشن است. اما کاربرد آنها در مواضع و مباحث مختلف منطق متفاوت می باشد؛ به تبع این مواضع و مباحث مختلف، معانی آنها نیز تاحدی تغییر کرده و مختلف خواهد بود. در این مقاله سعی داریم این موانع و اختلاف معانی را روشن کنیم.کلید واژه: ابن سینا، استدلال مباشر، اولی، بدیهی، تصور، تصدیق، شیخ اشراق، عرضی، ضروری، ملاصدرا، یقینی.
ذات باوری در منطق موجهات و نقد کواین بر آن
نویسنده:
سمیرا محمدی نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
اص‍ف‍ه‍ان‌: دانشگاه صعنتی اصفهان,
چکیده :
طرح نقدهای کواین در طول شصت سال اخیر باعث شده که در ضمن تلاش افراد برای پاسخگویی به آنها، بسیاری از مطالب مربوط به این حوزه به صورتی دقیق تر مورد بررسی قرار گیرد و زوایای تاریک بحث روشن شود. در طول تاریخ تفکر بسیار شاهد بوده ایم که مطالب خام زیر فشار نقدهای قوی بسیارپخته تر و روشن تر شده اند. نقد کواین هم از جمله این موارد است. کواین متن های موجه را از متن های معنایی قلمداد می کند و مدعی است متن های معنایی شفافیت ارجاعی ندارند، به علاوه او از یک سو سنگ بنای مطق محمولات را مصداقی بودن می داند، و از سوی دیگر، مدعی است که زبان منطق موجهات معنایی است. در مقابل کواین افرادی با رویکردی مصداقی به دفاع از منطق موجهات و انتقاد از نظرات کواین و پاسخ به مسائل او در منطق موجهات پرداخته اند. در بین این افراد، کریپکی تقریری مقبول ازدلالت شناسی منطق موجهات براساس مفهوم محوری «جهان های ممکن» و « رابطه ی دسترس پذیری» ارائه داد و با این کار،اساسی ترین اشکال کواین به منطق موجهات یعنی مصداقی بودن زبان منطق موجهات را رفع کرد. کواین با اصلاحاتی که کریپکی در دلالت شناسی منطق موجهات انجام داد، در نهایت پذیرفت که شرط مصداقی بودن زبان منطق موجهات گزاره ای، تأمین شده است؛ اما پذیرش دلالت شناسی کریپکی در منطق موجهات محمولی مستلزم «پذیرش ذات باوری» است. در دفاع از منطق موجهات محمولی، دو گروه مقابل کواین قرار گرفته اند: گروه اول با دلایلی اقامه می کنند که منطق موجهات به ذات باوری نمی انجامد، و یا با تغییراتی که در دلالت شناسی و نظام اصل موضوعی منطق موجهات می دهند، اساساً مسئله ی ذات باوری را منحل می کنند تا منطق موجهات به ذات باوری نینجامد. پارسونز از جمله افرادی است که با ارائه ی دلایل مدعی است منطق موجهات به ذات باوری نمی انجامد.کریپکی در دلالت شناسی دوم خود، با تغییراتی که در دلالت شناسی اول خود داد، مسئله ی ذات باوری را منحل کرد. گروه دوم افرادی مانند فولسدال و پلانتینگا هستند که با دفاع از ذات باوری، از منطق موجهاتی که به ذات باوری می انجامد، دفاع می کنند. به عبارت دیگر، در حوزه ی منطق های مصداقی، مخالفان کواین دو گروه هستند؛ مدافعان منطق موجهات غیر ذات باور و مدافعان منطق موجهات ذات باور. این پزوهش به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع و مقالات موجود به بررسی ذات باوری در منطق موجهات پرداخته و نقد منطقدانی به نام کواین را به این نوع ذات باوری مورد بررسی قرار می دهد.
زمینه‌های فلسفی نقد پوزیتیویست‌های منطقی از متافیزیک
نویسنده:
ابوالفضل ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تبریز: دانشگاه تبریز,
چکیده :
از جمله رویدادهای مهم فلسفی در فاصله‌ی بین دو جنگ جهانی تشکیل حلقه‌ای فلسفی در وین بود که در آن بسیاری از حامیان علم درصدد برآمدند تا چالش‌هایی را که در آستانه قرن بیستم عارض اندیشه‌ی پوزیتیویسم علمی شده بود، برطرف کنند. پوزیتیویسم منطقی حاصل و خروجی اندیشه‌ای بود که در این حلقه پا گرفت و از جمله نمایندگان آن می‌توان به کارناپ، آیر، شلیک و وایزمن اشاره کرد. پوزیتیویست‌های منطقی دارای چند اصل عقیدتی عمده بودند: تمایز قاطع بین قضایای تحلیلی و ترکیبی که قدری از هیوم و قدری از ویتگنشتاین اخذ شده بود. اصل تحقیق‌پذیری که آن نیز گمان می‌رود از رساله‌ی ویتگنشتاین آمده باشد. و یک برنهاد فروکاهنده درباره‌ی نقش مشاهده در تعیین معناداری شناختی که خواستگاه‌اش را می‌توان به تجربه‌گرایان کلاسیک از قبیل لاک و هیوم و تقلیل‌گرایی راسل رسانید. انکار متافیزیک، ماحصل اصلی به کارگیری اصول اساسی مذکور توسط پوزیتیویستهای منطقی می‌‌باشد. بنابراین، زمینه‌های فکری پوزیتیویست‌های منطقی در نقد متافیزیک را هم می‌توان در فلسفه‌ی تحلیلی، مخصوصاً" نزد فیلسوفانی مثل ویتگنشتاین (در اصل تحقیق‌پذیری، اصل معناداری و اصل ضرورت این همانی است) و راسل وفرگه (در اصل منطق‌گرایی) و هم نزد فیلسوفان سنتی از قبیل هیوم و کانت (در نقد متافیزیک) ریشه‌یابی کرد. پوزیتیویست‌های منطقی از میان همه‌ی مکاتب فلسفی، متافیزیک را طرد و تخطئه می‌کردند، چرا که معتقد بودند احکام متافیزیکی بی‌معنی بوده و هیچ طریقه‌ی ممکنی برای آن که در تجربه به تحقیق برسند ندارند. همانطور که در مورد زمینه‌های فکری پوزیتیویست‌ها در بالا اشاره کردیم، طرد و رد متافیزیک امری نو ظهورنبود، هیوم متافیزیک را سفسطه و مغلطه خوانده بود و ادعا کرده بود که از تعبیرات بی دلالت و بی مدلول استفاده می‌کند. کانت هم متافیزیک مشروع را از متافیزیک نامشروع فرق می نهاد. در حالی که منتقدان پیشین متافیزیک در صدد غیر علمی و بی‌فایده نشان دادن متافیزیک بودند، پوزیتیویست‌های منطقی با استناد به رساله‌ی ویتگنشتاین، متافیزیک را فاقد معنی می‌شماردند و آن را به طور کلی انکار می‌کردند.
سوژه و صورت منطقی در تراکتاتوس
نویسنده:
حامد زمانی پزوه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منطق پژوهی,
چکیده :
ویتگنشتاین متقدم، با گره‌زدن زبان به ضرورت، معنا را از ایده‌های ذهنی صرف جدا می‌کند. به‌نظر او، زبان ساختاری منطقی دارد که روگرفتی از ضرورت‌های موجود در عالم است. او برای تبیین ضرورت‌های موجود در عالم تعریف خاصی از مفهوم شیء ارائه می‌دهد، به‌ازای هر شیء نشانه‌ای را در زبانِ ممکن واجدِ معنا می‌داند، و روابط بین اشیا را حاصل بالفعل‌شدن امکان‌های ترکیبیِ خاص هر شیء می انگارد. در نظر او، ساختار منطقی زبان برآمده از چهارچوبِ عالم است و زبان فقط درصورتی معنادار است که تصویرگر این عالم باشد. ویتگنشتاین، بدون آن‌که از مفاهمه حرفی به‌میان بیاورد، خودِ چگونگیِ ممکن‌بودنِ زبان را بررسی می‌کند و در پاسخ، صورت منطقی را مطرح می‌کند. در طراحی او از زبان، سوژه جایگاه معنابخشی خود را از دست می‌دهد و اشیای عالم و امکان‌های ترکیبی آن‌ها عهده‌دار معنا می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 44
بررسی معناشناسی کریپکی برای منطق های فازی
نویسنده:
پروین صفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تبریز: دانشگاه تبریز,
چکیده :
قاب ها (مدل های) کریپکی، معناشناسی مناسبی برای منطق های زیرکلاسیک فراهم می کنند، به عنوان مثال منطق شهودی (براور و هیتینگ) قاب های کریپکی تراگذری و بازتابی را و منطق پایه (ویسر) قاب های کریپکی تراگذری را اصل بندی می کنند. در این رساله قاب ها یا مدل های کریپکی را به عنوان یک معناشناسی برای منطق های فازی بررسی می کنیم. برای هر اصل موضوع منطق فازی پایه، شرط های لازم و کافی برای قاب ها یا مدل های کریپکی که آن را برآورده می سازد، آورده شده است. معلوم گردید که تنها منطق های فازی که نسبت به یک کلاس از قاب ها یا مدل ها درست و کامل هستند توسیع های منطق گودل هستند. به علاوه این منطق نسبت به قاب های کریپکی بازتابی، تراگذری و خطی، قویاً کامل می باشد. بدین وسیله یک مشخصه سازی معنایی برای منطق گودل در بین منطق های (گزاره ای) فازی تعیین می شود.
 استدلال تقریبی معکوس و نقش عملگرهای استلزام
نویسنده:
خاطره آذرانداز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کرمان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان,
چکیده :
نظریه مجموعه‌های فازی در سال 1965 توسط پروفسور عسکرزاده دانشمند ایرانی تبار استاد دانشگاه برکلی آمریکا عرضه شد. این نظریه از زمان ارائه آن تاکنون، گسترش و تعمیق زیادی یافته و کاربردهای گوناگونی در زمینه‌های مختلف پیدا کرده است . مجموعه‌های فازی نظریه‌ای است برای اقدام در شرایط عدم اطمینان. این نظریه قادر است بسیاری از مفاهیم و متغیرها و سیستمهایی را که نادقیق هستند، چنانچه در عالم واقع اکثرا چنین است ، صورتبندی ریاضی ببخشد و زمینه را برای استدلال، استنتاج، کنترل و تصمیم‌گیری در شرایط عدم اطمینان فراهم آورد. در این رساله که بر پایه مقاله تدوین شده است ما به نحوه استفاده از استدلال تقریبی معکوس می‌پردازیم بدین منظور که نتیجه (طرف دوم یک قاعده فازی) داده شده، مسئله مطرح شده انتخاب بهترین ورودی (طرف اول یک قاعده فازی) است که نتیجه مورد نظر را باعث شود که در اینجا ما از قاعده رفع تالی تعمیم یافته کمک خواهیم گرفت . در فصل اول به تعاریف اولیه مورد استفاده در رساله از جمله -t نرمها و -t هم‌نرمها و عملگرهای مربوط به مجموعه‌های فازی می‌پردازیم و همچنین در این فصل مروری بر منطق فازی و کلاسیک خواهیم داشت و روابط بین آنها را در منطق دوارزشی و فازی و ارتباط آنها با یکدیگر را مطالعه می‌نماییم. در فصل دوم استدلال تقریبی و استدلال تقریبی معکوس بررسی شده است . در آنجا این سوال مطرح می‌شود که اگر قاعده R:A--->B با تابع استلزام I مدلسازی شود آیا قاعده R*:not(B)-->not(A) هم با همان تابع مدلسازی می‌شود؟ بدین معنی که آیا رابطه I(a,b) I(1-b,1-a) (خاصیت تقارن عکس نقیض) برقرار است ؟ بنابراین چون استلزامهایی که دارای تقارن عکس نقیض هستند در استدلال تقریبی معکوس نقش مهمی را بازی می‌کنند در فصل سوم مفصلا به آنها می‌پردازیم. در این فصل -S استلزامها، -R استلزامها، -QLاستلزامها و ... معرفی می‌شوند و استلزامهایی که خاصیت تقارن عکس نقیض را دارا بوده و یا با داشتن شرایطی این خاصیت را بدست می‌آورند بررسی شده‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 114