جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 655
وحدت وجود در اندیشه ملاصدرا و فلاسفه یونان باستان (پیش از سقراط)
نویسنده:
محمود رحمانی قصونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل فلسفی در بستر تاریخی خود پدید می آیند و فهم صحیح آنها نیازمندبررسی تاریخ شکل گیری آنهاست و سرچشمه ی اصلی بسیاری از مفاهیم فلسفی که امروزه با آنها سروکار داریم فلسفه‌ی یونان و مخصوصا پیش از سقراطیان هستند. یکی از مسائلی که دارای سابقه ی کهن بوده و ریشه در فلسفه ی پیش از سقراط دارد بحث وحدت وجود است. در این پژوهش با معرفی اجمالی و نگاهی به آراء فلاسفه ی پیش از سقراطدرباره وحدت جهان و مفهوم هستی و مقایسه ی آن با دیدگاه ملاصدرابه این نتیجه رسیدیم که میان این دو شیوه ی تفکر وجوه تشابه زیادی در باره وحدت و هستی شناسی وجود دارد. و از آنجا که ملاصدرا بر پایه اصالت وجود به برخی نوآوری ها دست یافت، در فصل پایانی به نوآوری های او درباب مسائل مربوط به وحدت وجود پرداخته ایم
طبیعت و مابعدالطبیعه در حکمت متعالیه
نویسنده:
ضیاء گل رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده تحقیقنظام هستی شناسانه بنیانگذاران فلسفه یونان یعنی افلاطون و ارسطو تصویری هماهنگ و جامعی از طبیعت و مابعد الطبیعه ارائه نمی کند و همواره «تعامل ناقص» و «نا متوازنی» را میان این دو مرتبه از هستی به نمایش می گذارد. از این رو این پژوهش را سعی بر آن است که این نقایص را با اتکاء به آراء ملاصدرا مرتفع گرداند. این امر با عنایت به چند مطلب محوری محقق می گردد: یک، بازنمایی، توضیح و تحلیل هستی شناسی ملاصدرا. دو: ایجاد «تعامل متعادل» و «دو سویه» میان طبیعت و مابعدالطبیعه با توجه به آموزه های حکمت متعالیه. سه: رفع، ترمیم و بهسازی نقیصه نظامهای فلسفی مذکور با استمداد از تعالیم حکمت متعالیه و ارائه تبیین معقول و رضایت بخش از ارتباط وثیق بین طبیعت و مابعد الطبیعه. چهار: در این نوشتار «شش اصل» ابداعی برای تفسیر و توضیح نحوه ارتباط و پیوند طبیعت و مابعد الطبیعه طراحی شده است. برخی از دستاورد های پژوهش از این قرار است:1.
وحدت  «واحد» متعال از نظر «صدرالمتألهین» و «افلوطین »
نویسنده:
سمانه حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
افلوطین و صدرالمتألهین هر دو از فیلسوفان به نام و موثر در نظام فلسفی زمان خویش هستند و البته تاثیرپذیری صدرا از افلوطین امری است که وی خود بدان اذعان دارد.از جمله مسائلی که مورد توجه هر دو فیلسوف قرار گرفته، این است که هر دو به مسأله وحدت وجود پرداخته‌اند.صدرا المتالهین در برخی از موارد مقصود خویش را از وحدت، نوع تشکیکی آن دانسته ولی در موارد دیگری می‌توان وحدت شخصی را از گفته‌های او استنباط کرد، اما عبارات افلوطین صراحت در وحدت تشکیکی وجود دارد نگارنده با بررسی دیدگاه هر دو فیلسوف بدین نتیجه رسیده است که عبارات صدرالمتألهین در حکم صریح بر وحدت شخصی وجود است در حالی که عبارات افلوطین به وحدت تشکیکی صراحت دارد.اثبات وحدت حقه‌ی حقیقه‌ی برای ذات واحد متعال توسط این دو فیلسوف مسأله‌ی دیگری است که مورد بررسی قرار گرفته است، هم‌چنین در فصلی جداگانه به مقایسه دیدگاه‌های آن دو پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی روش فلسفی توماس آکویناس و ملاصدرا
نویسنده:
علی حنا الشیخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع بحث بررسی تطبیقی روش فلسفی فیلسوف مسیحی توماس اکویناس وفیلسوف اسلامی ملا صدرا که شباهت های فراوانی بین این دو فیلسوف وجود دارد ونقاط اختلاف نیز بین روش فلسفی این دو فیلسوف نیز وجود دارد . مهمترین نقاط شباهت استفاده از روش عقلی برای ثابت کردن مطالب وحیانی وهمچنین ثابت کردن عدم وجود تعارض بین مطالب وحی وعقل البته چون دو فیلسوف مشایی بودند و از پیروان ادیان توحیدی بودند شاید علت اصلی این شباهت ها باشد خصوصا توماس اکویناس که در کتابهای متعدد خودش از ابن سینا نام برد وفهم او از فلسفه ارسطو بر طبق شرح وتوضیح ابن سینا بود البته از شروحات ابن رشد نیز استفاده کرده است. همچنین ملا صدرا که در ابتدا یک فیلسوف مشایی بوده است وفلسفه مشاء قبول داشت وبعد از برهی از زمان یک مکتب فلسفی جدید برای خودش تعریف کرد ومسایل ونظریات فلسفی بسیار مهمی مطرح کرد مانند اصالت الوجود واعتباریه الماهیه وحرکت جوهری وتشکیک در وجود ومانند آن که در فلسفه اسلامی وجود نداشت.البته باید این هم گفته شود که روش فلسفی جناب ملا صدرا عمیق تر و دقیق تر و از لحاظ وسعت مطالب و نو اوری بسیار قویتر از روش فلسفی توماس اکویناس است . همچنین یکی از نقاط اختلاف برجسته ومهم در روش فلسفی این دو فیلسوف مساله جایگاه عقل ووحی است، که توماس اکویناس سعی داشت توافق این دو در آموزهای مسیحی بیان کند وثابت شود که ایمان مسیحی واعتقادات اساسی مانند الوهیت عیسی وتثلیث وفدا با عقل مخالفت نمیکند بلکه فوق طور عقل است وعقل عاجز از فهمیدن این حقایق غیبی که وحی آن را کشف کرده است با اینکه واضح است این اعتقادات اساسی با عقل در تضاد ومخالف مبانی عقل است، واین مطلب یکی از مهمترین دساآوردهای فلسفه اکویناس به شمار می آید وامروزه کلیسای کاتولیک همه سعی وتلاش او بر ثابت کردن این مساله است به همین دلیل امروز تومایسم یکی از مهمترین مکاتب دینی فلسفیبرای مسیحیت کاتولیک به شمار می اید>بر خلاف آن ملا صدرا مطالب وحقایق را بر طبق روش استدلال عقلی بیان می کند وسعی داشت برای تایید مطالب اثبات شده از راه عقل شواهد وحیانی از کتب وسنت برای تایید این مطالب جستجو کند واین اختلاف بسیار مهم واساسی بین این دو فیلسوف بوده است>همچنین یکی از مسایل که این دو فیلسوف به آن متهم شده اند مساله اقتباس یا انتحال مطالب از فلاسفه پیشین بدون ذکر منبع از این برداشتهای که در اثار توماس اکویناس وملا صدرا به وفور نمشاهده میشود، البته برخی از علمای برای پاسخ دادن به این مساله گفتند که در زمان نگاری ونوشتن کتابهای این دو فیلسف (توماس در قرن سیزدهم وملا صدرا در هفدهم میلادی) روش تحقیقی امروزه نبوده است که یکی از مسایل مهم ذکر منبع برای مطالب از کتابهای دیگران گرفته شود« به همین دلیل گاهی وقتها توماس در کتابهای او مانند کتاب الخلاصه اللاهوتیه منبع ونام نویسنده وکتاب وگاهی صفحه نیز ذکر میکند، وگاهی احساس نیاز نمیکند برای ذکر این مساله، وملا صدرا نیز چنین بوده است.این مساله باید گفت که هر دو فیلسوف سعی داشتند مطالب وحیانی ودینی که در مسحیت واسلام به عنوان اعتقادات اساسی وبنیادی مطرح است نفی یا مخدوش نکند واین در روش توماس به وضوح پیداست، مثلا در باره مساله خداوند او معتقد است خداوند واجب الوجود است وهیچ کثرت مصداقی یا مفهومی در آن وجود ندارد، اما وقتی به اعتقاد اساسی واصل مسیحی یعنی الوهیت عیسد وتثلیث برخورد میکند سعی داشتثابت کند این اعتقاد خلاف ضرورت عقل نیست بلکه عقل عاجز است از فهم این حقیقت واعتقاد است، همچنین ملا صدرا مثلا در مساله معاد جسمانی داشت
بررسی مبانی ولایت از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
زحل زادحیدر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نام خانوادگی: زاد حیدرنام: زحلعنوان پایان نامه: بررسی مبانی ولایت از دیدگاه ابن‌عربی و ملاصدرااستاد راهنما: دکتر ناصر فروهیاستاد مشاور:دکترحمیدرضا سروریان مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: الهیات و معارف اسلامیگرایش: فلسفه و کلام اسلامیدانشگاه: تبریز دانشکده: الهیات و علوم اسلامی تاریخ فارغ‌التحصیلی:1395 تعداد صفحات:109کلید واژه: ولایت، نبوت، امامت، انسان کامل، مبانی ولایت، ابن عربی، ملاصدراچکیده:مساله ولایت از جمله مسائلی است که در جنبه های مختلف زندگی بشر بروز و نمود یافته و مطرح میشود. در یک جامعه، علی الخصوص جامعه اسلامی، ولایت از ابعاد گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته و کاربردهای مفهومی و عملی آن در سراسر سیستم جوامع اسلامی مشاهده میشود. یکی از مباحث مربوط به ولایت مبانی آن است که ابن عربی و ملاصدرا هر کدام با تعریفی که از ولایت دارند به بیان مبانی آن میپردازند. این دو متفکربه وجود و ضرورت ولایت معتقدند اما نحوۀ طرح این دیدگاه از جانب هر یک به طور جداگانه ای مطرح است، با این حال اختلاف بنیادینی با هم ندارند. مبنای مساله ولایت از دیدگاه هر دو، ریشه در بحث نبوت دارد و اینکه خداوند ولایت را به انسان کامل عطا میفرماید. همچنین ولایت اعم از نبوت و رسالت است و هر یک به شرح فرق بین نبی و رسول میپردازند و در نهایت هر دو قائل به این هستند که نبوت تشریعی خاتمه میابد اما احکام الهی از طریق وارثان نبی که هر یک اولیاءالله هستند باقیست. ملاصدرا بحث از مبنای ولایت را از نبوت و ابن عربی از ولایت الهی آغاز میکند.
نگرش‌های فلسفی سیاسی در آرای صدرالمتألهین
نویسنده:
شریف لک‌زایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین فلسفه سیاسی مورد نیاز جامعه و انقلاب اسلامی مستلزم کاوش در سرمایه‌های فکری و فلسفی است که در اختیار داریم. برای این منظور باید با بازشناسی، بازخوانی و بازنگری انتقادی وضعیت موجود و بازسازی و ارائه فلسفه سیاسی متناسب زمانه بتوانیم به سمت وضعیت مطلوب حرکت نماییم. این مهم جز با بررسی مکاتب فلسفی اسلامی ممکن نیست. رساله حاضر با این هدف به نگارش درآمده است تا تمهیدات نظری برای توان‌مندسازی فلسفه سیاسی اسلامی، تلاش برای نیل به علوم انسانی بومی در قالب فلسفه سیاسی متعالیه و ایجاد پشتوانه فلسفی برای انقلاب اسلامی را فراهم نماید. نگارنده برای نیل به هدف مذکور، متناسب با پرسش اصلی رساله، مباحث را در سه بخش سامان داده است. در بخش نخست ضمن تأمل در حیات علمی، اجتماعی و سیاسی ملاصدرا برای نخستین‌بار از سه دوره بازشناسی، تأسیس فلسفه نوین و وحدت‌نگری در زندگی وی سخن به میان آورده است. این سه دوره با نگاهی مختصر به مفهوم فلسفه سیاسی و حکمت متعالیه، و با تبیین ادبیات موضوع، به بررسی دو دیدگاه در این زمینه می‌پردازد و با استدلال بر امکان فلسفه سیاسی صدرالمتألهین به بحث‌های ایجابی ادامه می‌دهد. از این رو در بخش دوم بنیان‌های فلسفی صدرالمتألهین را در زمینه انسان، جامعه و قدرت، مورد بحث قرار می‌دهد. در کنار این البته ابعاد، نتایج و پیامدهای سیاسی سه موضوع مذکور نیز آفتابی می‌شود. در اینجا ضمن بحث درباره انواع انسان از انسان مختار و حرکت جوهری وی سخن به میان آمده است که در حوزه جمعی، فضای زیست خود را در قالب جامعه ایمانی و به صورت اختیاری تداوم می‌بخشد. در ادامه مبحث قدرت، با لحاظ این که امری وجودی است، بر چگونگی کسب قدرت و حفظ آن و غیر مادی بودن و مراتب سه گانه آن تأکید می‌شود. بخش سوم رساله حاضر به نگرش‌های سیاسی صدرالمتألهین در موضوع رئیس مدینه فاضله و رابطه شریعت و سیاست می‌پردازد و به برخی اختصاصات ملاصدرا اشاره می‌کند. در این فصل بر قدرت‌گیری شریعت با زمینه-سازی سیاست سخن به میان می‌آید و بر قیاس رابطه نفس و بدن در حکمت متعالیه، مناسبات شریعت و سیاست مورد توجه و تحلیلی تازه قرار می‌گیرند. به نظر، فلسفه متعالیه با تأکید بر این که شریعت، روح سیاست است از شجاعت بیشتری برای پرداختن به مسأله سیاست برخوردار است و به طور طبیعی، فلسفه سیاسی خاصی را پی‌ریزی می‌کند. با چنین دیدگاهی است که سیاست، دینی، معنوی و اخلاقی می‌شود. در فصل پایانی تلاش می‌شود برخی از تأثیرات و ظرفیت‌های فلسفه متعالیه با تأمل در ارتباط آن با انقلاب اسلامی ایران مورد تحلیل قرار گیرد. در هر حال رساله حاضر نشان خواهد داد که فلسفه ملاصدرا واجد ظرفیت‌های غنی سیاسی و اجتماعی است که آن را نقطه قابل اتکایی برای بسط و توانایی فلسفه سیاسی اسلامی می‌سازد و آشکارسازی ابعاد مختلف آن را بایسته توجه می‌کند. نگرش‌های فلسفی سیاسی ملاصدرا از سرشتی متمایز از فلسفه‌های دیگر همانند جامعیت و توجه به ابعاد مادی و معنوی سیاست، انسان و جامعه، روش‌مندی، هدف‌مندی و نگاه بنیادی در توجه به مبدأ تا معاد برخوردار است. تبیین و ارائه نگرش‌های فلسفی سیاسی و در نهایت فلسفه سیاسی صدرالمتألهین افزون بر دست‌یابی جامعه علمی ما به فلسفه سیاسی بومی و اسلامی، می‌تواند به عنوان پشتوانه فلسفی انقلاب اسلامی ایران مطرح و ظرفیت‌های آن را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهد.
بررسی تطبیقی نقش مُثل در شناخت از منظر افلاطون، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
محسن نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه مُثل یکی از مهم‌ترین نظریات فلسفی است و جایگاه ویژه‌ای در معرفت‌شناسی افلاطون، سهروردی و ملاصدرا دارد. هر سه فیلسوف، معرفت حقیقی را تنها در عالم مُثل و رب‌النوع می‌دانند اما باهم تفاوت‌هایی در این مورد دارند، افلاطون معرفت را تذکر و یادآوری از مُثل می‌داند و روش او برای رسیدن به معرفت، دیالکتیک است. اما سهروردی و ملاصدرا معرفتی که از رب‌النوع کسب می‌شود را تذکر و یادآوری نمی‌دانند. همچنین سهروردی و ملاصدرا علاوه بر اینکه ادراک عقلی را از رب‌النوع می‌دانند، ادراک حسی و خیالی را نیز از رب‌النوع می‌دانند اما افلاطون فقط ادراک عقلی را از مُثل می‌داند. افلاطون معرفتی که از طریق ادراک حسی به دست بیاید را منکر می‌شود و معتقد است ادراک حسی وقتی معرفت بخش است که انسان را به یاد مُثلی بیندازد که قبل‌تر در آن زندگی می‌کرده است وگرنه خود ادراک حسی معرفت بخش نیست، برخلاف افلاطون، سهروردی و ملاصدرا ادراک حسی و همچنین ادراک خیالی را نیز درجه‌ای از معرفت می‌دانند هرچند همانند افلاطون آن‌ها را معرفت حقیقی نمی‌دانند. سهروردی در چگونگی رسیدن به رب‌النوع و کسب معارف با افلاطون اختلاف‌نظر دارد، سهروردی معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید حجاب، که تعلق و تدبیر نفس به بدن است را به‌وسیله ریاضت‌های علمی و عملی کم کرد و به رب‌النوع متصل شد تا به معرفت حقیقی دست‌یافت. ملاصدرا نظرش نزدیک به نظر سهروردی است، او هم معرفت حقیقی را تنها در رب‌النوع می‌داند، اما ملاصدرا معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید نفس انسان در قوه نظری و قوه عملی قوی شود تا بتواند اتصال و اتحاد با رب‌النوع برقرار کند و به معرفت حقیقی دست یابد.
تعالی نفس از دیدگاه ملاصدرا وامام خمینی
نویسنده:
فاطمه سادات نوبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده رساله/پایان نامه: در راستای تبیین تعالی نفس انسانی و رسیدن به لقاء الله که وظیفه‌ی هر انسان جویای حقیقت است؛نویسنده‌ی این نوشتار کوشش کرده است با توجه به مبانی حکمی ،بصیرتی امام خمینی«ره» و نیز نقطه نظرات ویژه صدر الدین شیرازی، راه تعالی نفس را دریابد. از نظر ملاصدرا انسان برای رسیدن به تعالی باید در ابتدا به ساختار و ویژگی‌های نفس معرفت یابد ،سپس با نور علم الهی وشریعت تام وتمام محمدی راه را طی کند و به حقیقت صفات جمال و جلال خداوند معرفت یابد و بعد به میان خلق برود و نفس خود را از این طریق صیقل دهد و وظیفه‌ی خود را در میان خلق به پایان برساند که در این سیر هرچه وجود انسانی قوت یابد و شدیدتر شود با علم و ادراکات و ریاضات شرعیه وانوار حب محمدیه به تعالی خود نزدیک‌تر می‌شود؛ واما امام روح‌الله خمینی نیز دو اصل رسیدن به حکمت و حریت را دربستر ولایت محمدیه و علویه به همراه مبارزه و جهاد مداوم وپیوسته و نگاه بصیر و همه جانبه انسان به مسایل‌، کمال تعالی نفس انسانی می‌داند ودر این مسیر هر دو فیلسوف مطرح‌، منازل و مقاماتی را بر می‌شمارند که در مکتب صدرایی منازل متمرکز بر ادراکات و عقل نظری قرار می‌گیرد و در مکتب امام خمینی«ره» منازل بیش‌تر حول محور ایمان وعنایات الهی که در اینجا دو فرق اساسی بین امام و ملاصدرا به صورت مبسوط مطرح می‌شود و آن اینست که‌‌، تعالی نفس ملاصدرا متمرکز بر حکمت نظری است و تعالی نفس امام خمینی«ره» بر محور حکمت عملی می‌چرخد ودر این خصوص هر کدام دلایل ویژه‌ی خود را دارند که دراین نوشتار به آن می‌پردازیم.
تحلیل و نقد براهین اصالت وجود در آثارحاج ملاهادی سبزواری
نویسنده:
نفیسه سادات خوانساری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در تلاش است با بررسی براهین اصالت وجود حاج ملاهادی سبزواری چگونگی تفسیر وی از اصالت وجود را به تصویر بکشد و نیز با مقایسه براهین اصالت وجود وی با دو فیلسوف مطرح ، ملاصدرا و علامه طباطبایی، نحوه برخورد هرکدام با این مسأله را بازنگری نماید. نتایج این بررسی به طور کلی نشان می دهد که علاوه بر اصل مشترک و حتی براهین مشترک بین هر سه، تفاوت هایی در نحوه استدلال وجود دارد و هر کدام از این سه فیلسوف دارای دلیل یا ادله خاص خود هستند. وجود دو برهان مشترک بین هر سه، وجود ذهنی و حمل شایع اهمیت و متقن بودن طریق استدلال را می رساند. نتیجه دیگر این بررسی نشان می دهد، حاج ملاهادی علاوه بر اینکه بزرگترین شارح تأثیرگذار در نشر آثار و عقاید ملاصدرا است، خود نیز فیلسوفی صاحب نظر به شمار می رود. چنانکه در برهان خاص ایشان به باریک بینی و ظرافتی بر می خوریم که از ابتکارات ویژه حاجی است وی وجود را در این برهان بدور از همه اضافات و تأویلات مختلف و سنگین در بیانی موجز و وافی مظهر تمام خیرات می شمارد. کلید واژه ها: اصالت، وجود، ماهیت، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی.
مسأله شر از دیدگاه صدرالمتألهین و آگوستین
نویسنده:
کوکب دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شر از جمله مسائل مهم و بحث بر‌انگیز فلسفه و کلام است به‌طوری‌که عده‌ای با این مسأله اشکالات بسیاری بر اعتقادات اولیه‌ی ادیان توحیدی وارد ساخته‌اند، به نظر برخی وجود شرور در جهان هستی با وجود و صفات کمالیه‌ی نا‌محدود خداوند تعارض دارد. در مقابل، بسیاری از متفکران و فیلسوفان متأله از جمله آگوستین و ملاصدرا به بررسی مسأله شر پرداخته‌اند و درصدد پاسخ‌گویی به اشکالات مطرح‌شده بر‌آمدند. در این نوشتار دیدگاه ملاصدرا و آگوستین درباره‌ی شرور مورد بررسی قرار گرفته است به این ترتیب که ابتدا تعاریف، اقسام و هستی‌شناسی شرور ذکر شده، سپس دیدگاه‌های ملاصدرا و آگوستین در این باب در دو فصل جداگانه بیان گردیده و در نهایت دیدگاه‌های این دو متفکر تطبیق داده شده است. ملاصدرا و آگوستین از طریق عدمی و نسبی دانستن شرور، احسن بودن نظام هستی و این‌که شرور لازمه‌ی اختیار و عالم ماده است به حل این مسأله پرداخته‌اند. هر دو اندیشمند در برخی از مواردمواضع مشترک و در برخی دیگر از موارد مواضع مختلفی دارند.
  • تعداد رکورد ها : 655