جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2250
درسگفتار تاریخ فلسفه - 54: کانت از متافیزیک می گوید
سخنران:
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , درس گفتار،جزوه وتقریرات , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
درسگفتار تاریخ فلسفه - 53: کانت از فاهمه می گوید
سخنران:
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , درس گفتار،جزوه وتقریرات , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
درسگفتار تاریخ فلسفه - 51: معرفی امانوئل کانت
سخنران:
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , درس گفتار،جزوه وتقریرات , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
مرگ مؤلف [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
ROLAND BARTHES؛ translated by Richard Howard
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مرگ مؤلف (به فرانسوی: La mort de l'auteur) مقاله‌ای از رولان بارت، منتقد ادبی و نظریه‌پرداز فرانسوی می‌باشد. این مقاله، روش سنتی نقد ادبی را که قصد نویسنده و تاریخچه زندگی وی را در خوانش و تفسیر متن دخالت می‌دهد، به چالش می‌کشد و در عوض پیشنهاد می‌دهد که نویسنده یا پدیدآور از متن جدا باشد. در این مقاله، بارت به مخالفت با روش معمول برای خوانش و نقد آثار ادبی بر اساس جنبه‌های مختلف هویت و شخصیت نویسنده (مثلاً، عقاید سیاسی، شرایط تاریخی، محیطی، مذهبی، قومی، روان‌شناختی، یا سایر صفات و خصوصیات شخصی او) به کشف معنای نوشته‌ها می‌پردازد. در این نوع نقد، تجربه ها و سوگیری‌های نویسنده به عنوان نوعی «توضیح» قطعی و نهاییِ نوشته مورد استفاده قرار می‌گیرند. به عقیدهٔ بارت، این روشِ خواندن ظاهراً روشی شسته و رفته و آسان است اما در واقع پر ایراد و بدون تفکر و تأمل کافی است. «اختصاص دادنِ یک نویسنده به یک نوشته»، و دادنِ یک تفسیر منفرد، مطابق و معادل با آن، یعنی «تحمیلِ‌ محدودیت به آن نوشته». به این ترتیب، خواننده باید نوشتهٔ ادبی را از خالق آن جدا در نظر بگیرد تا بتواند نوشته را از استبدادِ تفسیری (interpretive tyranny) آزاد سازد. هر نوشته حاوی چندین لایه و معنا است. در لاتین، text (نوشته، متن) و textile (پارچه) هم ریشه هستند. بارت نوشته و پارچه را به هم تشبیه می‌کند و می‌گوید نوشته نوعی پارچه است که از نخ‌هایی به نام گفته‌ها بافته شده‌است. این گفته‌ها از تعداد بسیار زیاد یا غیرقابل شمارشی از مراکز فرهنگ (centers of culture) گرفته شده‌اند و نه از یک تجربهٔ منفرد که فقط یک بار اتفاق افتاده‌است. معنای اصلی یک کارِ ادبی (نوشته) به برداشتی که خواننده از آن دارد وابسته است نه به احساسات یا سلیقه‌های نویسنده. وحدت (یکپارچگیِ) نوشته در ریشه‌های آن (یعنی، نویسنده، خالق) نیست، بلکه در مقصد آن (خواننده) است. اکنون که نویسنده دیگر مرکز توجه و تأثیرگذاری نیست، می‌توان گفت که به یک scriptor (مؤلف) تبدیل شده‌است (بارت از اصطلاح scriptor (مؤلف) به جای author (نویسنده) استفاده می‌کند تا پیوندِ حاکی از اقتدار بین اصطلاح author و authority را قطع کند. authority یعنی اقتدار، قدرت، دست بالا داشتن، تحکم. author نیز یعنی کسی که چیزی می‌نویسد و در نتیجه، بر خواننده غلبه دارد، عقیدهٔ خود را بر او تحمیل می‌کند، و در رابطهٔ نویسنده- خواننده، دست بالا را دارد. scriptor یعنی کسی که صرفاً می‌نویسد، مثل یک تایپیست، حروف چین، یا کاتب، که فقط می‌نویسد و با آنچه می‌نویسد پیوند فکری ندارد). به عقیدهٔ بارت، scriptor صرفاً باید بنویسد اما نباید نوشتهٔ خود را توضیح دهد. او هم‌زمان با نوشته به دنیا می‌آید. او قبل از نوشته وجود نداشته و بعد از آن نیز به وجود خود ادامه نخواهد داد. چنین نیست که نویسنده نوشته را روزها، هفته‌ها، یا سال‌ها پیش نوشته باشد. او آن را همین حالا نوشته‌است، همین لحظه‌ای که خواننده در حال خواندن آن است. هر بار که خواننده متن را دوباره می‌خواند، متن دوباره نوشته می‌شود. به عبارت دیگر، با هر بار خواندن و دوباره خواندن، متن نوشته و بازنویسی می‌شود، زیرا «ریشه» یا منبعِ معنا صرفاً و انحصاراً در «خودِ زبان» و تأثیری که بر خوانندهٔ می‌گذارد نهفته‌است. بارت پیوند بین نویسندگی (authorship) و اقتدار (authority) را قطع می‌کند و به این ترتیب، مرگِ مؤلف را رقم می‌زند. در این مقاله، بارت شرایط ذاتاً کلامی ادبیات (condition essentiellement verbale de la littérature) را پایه و اساس نقد مدرن معرفی می‌کند. یعنی، از این پس ادبیات را به نویسنده‌ای که منبع و خاستگاه آن بوده‌است ربط نخواهیم داد، بلکه به خودِ زبان مرتبط خواهیم دانست. به گفتهٔ بارت، این زبان (کلام) است که حرف می‌زند، نه نویسنده. اگر نوشتارِ مدرن به معنای مرگ نویسنده است، به معنای تولد scripteur نیز است. scripteur مدرن هم‌زمان با متن متولد می‌شود، یعنی، همان لحظه‌ای که یک نفر کتاب یا مقاله را باز می‌کند تا بخواند. به این ترتیب، بارت اوضاع را معکوس می‌کند، طوری‌که متن یا نوشته دیگر محصول خلاقیت نویسنده نیست، بلکه خودش یک سازنده و خالق است. یک مثال بارز از این تواناییِ ادبیات، همان چیزی است که در زبان‌شناسی “performatif” (اجرایی، اجراکننده، نمایش دهنده) نامیده می‌شود. در نقطهٔ عطف این معکوس‌سازی، دیگر ادبیات (متن، نوشته، داستان، نمایشنامه) نیست که از زندگی تقلید می‌کند، بلکه زندگی است که از ادبیات تقلید می‌کند. از این به بعد، بارت مفهوم author (نویسنده) را کنار می‌گذارد و همان‌طور که در بالا گفتیم، از مفهوم scripteur (مؤلف) استفاده می‌کند. ناپدید شدن author از صحنه و غیبت او از نوشتار باعث می‌شود مفهوم جدیدی از نوشتار ارائه شود و نوشتار به صورت نوعی فضا با ابعاد چندگانه محسوب شود که در آن، نوشتارهای متعدد و متنوع با هم جمع می‌شوند یا در تضاد هم قرار گرفته و با هم مقایسه می‌شوند، نوشتارهایی که هیچ‌کدامشان اصلی و منبع متنی که پیش رو داریم نیستند. یعنی، متن پیش روی ما یکپارچه (textile) از گفتارهای مختلف است که از هزاران خاستگاه در درون فرهنگ به داخل متن راه پیدا کرده‌اند؛ بنابراین، نقش نویسنده این است که این نوشتارها را با هم ترکیب کند. مرگ مؤلف به طور منطقی به مرگ منتقد منجر شده و خواننده جای منتقد را می‌گیرد. خواننده، در عمل، جایگاهی را اشغال می‌کند که در آنجا، نوشتارهای متنوع و متعدد گرد هم جمع می‌شوند و به یک واحد تبدیل می‌شوند. این وحدتِ یک متن در اصل و منبع آن (نویسنده) نیست، بلکه در مقصد آن (خواننده) قرار دارد.
تحلیلی بر مرگ مولف اثر رولان بارت [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
لورا سیمور: Laura Seymour
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
Macat Library,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: مقاله رولان بارت در سال 1967، "مرگ نویسنده"، مخالف رویه سنتی گنجاندن نیات و زمینه زندگینامه یک نویسنده در تفسیر متنی به دلیل محدودیت های ناشی از تحمیل یک متن است. بارت با تمجید از «تولد خواننده»، مفهوم انتزاعی جدیدی از خواننده به عنوان فضای مفهومی حاوی تمام معانی ممکن متن مطرح می کند. این مقاله به یکی از پراستنادترین آثار در نقد ادبی تبدیل شده است و متنی کلیدی برای هر خواننده ای است که به نظریه پاسخ خواننده نزدیک می شود.
درسگفتار اخلاق ماه مبارک رمضان سال 1383 - شرح خطبه قاصعة
مدرس:
محمد تقی مصباح یزدی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
192- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه): 18 بخش: , 01- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 1: کبریایی تنها سزاوار اوست , 02- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 2: عبرت از کار شیطان , 03- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 3: دشمنی شیطان , 04- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 4: نهی از تکبر , 05- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 5: اطاعت از مستکبران , 06- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 6: عبرت گرفتن از مستکبران , 07- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 7: تواضع و ساده زیستی پیامبران , 08- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 8: خانه کعبه , 09- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 9: درمان کبر و غرور , 10- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 10: تعصب بجا و نابجا , 11- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 11: عبرت از گذشتگان , 12- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 12: عوامل پیروزی و شکست , 13- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 13: تأثیر بعثت پیامبر اکرم , 14- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 14: سرزنش یاران نافرمان , 15- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 15: جهاد با منحرفان , 16- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 16: فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام , 17- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 17: معجزه ای از پیامبر اکرم , 18- خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه)؛ بخش 18: ویژگیهای اهل بیت علیهم السلام , درسگفتار / سخنرانی علوم اسلامی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مسئله خدا در فلسفه مدرن [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Leonardo Messinese (لئوناردو مسینی)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
The Davies Group Publishers,
چکیده :
ترجمه ماشینی: مسینی ایده‌های خدا را در فلسفه مدرن از جمله دکارت، هیوم، کانت و هگل بررسی می‌کند و اهمیت معاصر آن‌ها را برای تفکر درباره خدا نشان می‌دهد. در نهایت، اندیشه هگل بزرگترین فرصت برای درک رابطه و تفاوت بین فلسفه و الهیات است. از نظر هگل، خدا به عنوان «استعلای درونی» درک می شود و این بالاترین دستاورد فلسفه مدرن است، برخلاف الهیاتی که خدا را متعالی ناب در ایمان می بیند.
آزادی و دین در کانت و جانشینان بلافصل او: فراخوان بشریت، 1774-1800 [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
George di Giovanni: جورج دی جووانی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
Cambridge University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: متکلمان اواخر عصر روشنگری آلمان در نقد عقل محض کانت دفاع عقلانی جدیدی از ایمان مسیحی خود دیدند. در واقع، نظریه انتقادی کانت درباره معنا و قانون اخلاقی، روح این ایمان را به کلی زیر و رو کرد. این مطالعه چالش برانگیز جدید، سهمی را که نقد عقل محض در این تغییر معنا انجام داده است، بررسی می کند. جورج دی جووانی بر خصلت انقلابی اندیشه انتقادی کانت تأکید می‌کند، اما همچنین نشان می‌دهد که چگونه این تفکر گروگان مفروضات متافیزیکی غیرقابل توجیهی بود که باعث سردرگمی زیادی شد و نقد اول را در برابر جذب مجدد در شیوه‌های فکری معمولی فلسفه عامه عصر روشنگری آسیب‌پذیر کرد. از جمله ویژگی‌های بارز این کتاب می‌توان به تفاسیر ظریف ژاکوبی و راینهولد، توضیحی شفاف از اندیشه‌های اولیه فیشته، و شرح نادر و مفصلی از فلسفه عامه عصر روشنگری اشاره کرد.
نظریه پیشرفت کانت [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
McCloughan, Meade Jonathan Bruce (مک کلوگان، مید جاناتان بروس)
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: موضوع من نظریه پیشرفت تاریخی کانت است. رویکرد من در درجه اول متنی و متنی است. من سه مقاله مهم کانت در مورد این موضوع را با جزئیات تجزیه و تحلیل می کنم: "ایده ای برای یک تاریخ جهانی"، بخش سوم نظریه و عمل" و بخش دوم از تضاد دانشکده ها. من توجه ویژه ای به بحث کانت-هردر در مورد پیشرفت می کنم، اما در مورد روسو، مندلسون، هگل و دیگران نیز بحث می کنم. من از جانب کانت، دلیل محکمی برای نظریه پیشرفت او ارائه می کنم، به ایرادات اصلی که به آن وارد شده است می پردازم. اینها عبارتند از: (1) غایت شناسی تاریخی نامنسجم است (تاریخ نمی تواند هدف داشته باشد زیرا هیچ کنشگری عمدی در سطح تاریخی وجود ندارد). (2) غایت‌شناسی تاریخی اخلاق را تضعیف می‌کند (اگر اوضاع به هر حال بهتر می‌شود، چرا باید برای بهتر کردن آنها تلاش کنم؟) (iii) پیشرفت مستلزم «ناعادلانه زمانی» است (اگر اوضاع در حال بهتر شدن است، آیا این بدان معنا نیست که نسل‌های قبلی یک معامله خام به دست می‌آورند؟). (IV) پیشرفت گونه را به "بی نهایت جعلی" می کشاند (آیا بهبود بی پایان به طور بی پایان رضایت بخش نیست؟) (v) پیشرفت به یکسان سازی مضر می رسد (آیا حذف رویه ها و ارزش های سنتی جهان ما را فقیر نمی کند؟) (vi) ایده پیشرفت فقط دین "سکولاریزه" است (و باید بر این اساس رد شود). در رابطه با (vi)، من بحث لویت-بلومنبرگ را در نظر می‌گیرم و در مورد موضوع «سکولاریزاسیون» به نتایج کلی می‌پردازم. در ارتباط دادن اینها با کانت، من برای موضع زیر استدلال می کنم: (الف) نظریه پیشرفت او چیزی بیش از یک مذهب سکولاریزه شده است. (ب) تا جایی که بتوان آن را در قالب تز سکولاریزاسیون توصیف کرد، این نشان دهنده تلاش «انتقادی» او برای عقلانی کردن مسیحیت است. ج) در هر صورت، اندیشه پیشرفت به هیچ وجه توان عقلانی دین را از بین نمی‌برد و بنابراین نباید آن را جایگزین دومی دانست.
  • تعداد رکورد ها : 2250