جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 310
تحلیل جایگاه خیال در زیبایی شناسی سهروردی
نویسنده:
فاطمه شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زیبایی و هنر از دیدگاه سهروردی با آنچه امروزه به عنوان استتیک مطرح است، تفاوت دارد؛ چرا که امروزه، این هنرها برای حظّ نفس و خوشایند حواس خلق شده‌اند. در حالی که از نظر شیخ اشراق پیوند زیبایی و هنر با معرفت و نیکی ایجاد " جذبه " می‌کند و هدایت از طریق چنین زیبایی‌ای خیر مطلق را به دنبال دارد. زیبایی از نظر سهروردی در قالب سه رویکرد مفهوم‌شناسی، وجود-شناسی و معرفت‌شناسی قابل بررسی به شرح ذیل می‌باشد. به لحاظ مفهوم‌شناسی، واژه زیبایی به حُسن تعبیر می‌شود که به جمال و کمال، توامان به یک پدید اشاره دارد، پس هر چه در نهایت کمال قرار دارد، زیباست. به لحاظ وجود‌شناسی، زیبایی امری عینی است که با عالم خارج منطبق می‌باشد. روابطی از جمله نورها، رنگ‌ها و شکل‌های مختلف (نمودهای عینی) منشأ درک و بروز احساس زیبایی می‌شود و به لحاظ معرفت‌شناسی، زیبایی، لذت ادراک و وصول کمال است که به ‌واسطه عشق تجلی می‌کند و سبب حرکت می‌شود. الگوهای زیبایی‌شناسانه‌ای که سهروردی در ساختار حُسن و عشق معرفی می‌کند، به خیال باز می-گردد. با در نظر گرفتن خیال به عنوان یکی از عوالم چندگانه هستی( رویکرد هستی‌شناختی) و قوای انسانی( رویکرد معرفت‌شناختی)، و مظهر دانستن قوه متخیله برای صور خیالی در عالم خیال و وجود رابطه قهر و محبت میان مراتب مختلف هستی، بازتاب صور معلقه آن عالم در روح هنرمند را می‌تواند معیاری برای کشف ریشه‌های متعالی هنر اسلامی معرفی ‌کند. بنابراین اگر عالم خیال نبود و یا اگر بود و صرفاً به مثابه حافظه و نیروی بایگانی، نقش ایفا می‌کرد، هیچ یک از انحاء هنر صورت نمی‌بست، هیچ اثر هنری شکل نمی‌گرفت و دیگر زبان دارای رمز و استعاره نبود و ادبیات شعری پدید نمی‌آمد. با مبنا قراردادن خیال به عنوان عالم هنر و هنرمندی، هنر، قوه خیال و عالم خیال با هم تعامل دارند. یعنی عالم خیال و شئون آن، جرقه‌های هنر را پدیدار می‌کند و قوه خیال به عنوان مظهر صور عالم خیالی شاهکارهای هنری را پدید می‌آورد. این مسئله می‌تواند تئوری نسبتاً کاملی در ایجاد واسطه میان زیبایی ناشی از شهود عرفانی و تماثیل هنری در جهان اسلام قرار گیرد و حلقه گمشده نقوش، تذهیب، معماری و آثار هنری متعالی و شگفت‌انگیز هنر اسلامی باشد. هنر متعالی در ساختار زیبایی‌شناسی سهروردی با هنری که گروهی به نام سنت‌گرا هنر قدسی تبیین می‌کنند، سازگار و قابل تطبیق است.
سرمایه اجتماعی در اندیشه و عمل امام خمینی (ره)
نویسنده:
فاطمه فقیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سرمایه‌ی اجتماعی مفهومی است که طرح جدی مباحث آن، به دهه‌های اخیر استناد داده می‌شود؛ با این حال با توجه به ماهیت موضوع، مفاهیم، مولفه‌ها و شاخص‌های آن، که عمده‌‌ترین آن اهمیت یافتن پیوندها و روابط میان افراد و گروه‌ها و سرمایه‌ی ناشی از آن‌هاست، می‌توان آن را مفهومی قدیمی در یک قالب جدید دانست. در نتیجه امکان پی‌گیری ظرفیت‌های سرمایه‌ی اجتماعی در بسترهای فرهنگی، ارزشی و مذهبی جوامع نیز وجود دارد. با توجه به این مسأله، این پژوهش درصدد بررسی ظرفیت‌های سرمایه‌ی اجتماعی در اندیشه و عمل امام خمینی، به عنوان یک رهبر مذهبی می‌باشد؛ که به نظر می‌رسد به خوبی توانست از سرمایه‌های اجتماعی بهره گیرد. برای دستیابی به این هدف کلی، مفهوم سرمایه‌ی اجتماعی و پیشینه‌ی آن بررسی شده و ابعاد و مولفه‌های آن در نظریات رایج سرمایه‌ی اجتماعی استخراج گردیده است، سپس ضمن پرداختن به مبانی فکری و نظری اندیشه‌ی امام خمینی، ابعاد، مولفه‌ها و شاخص‌های سرمایه‌ی اجتماعی، در اندیشه و عمل ایشان مورد بررسی قرار گرفته و عناصر و ویژگی‌های سرمایه‌ساز رهبری امام خمینی بیان شده است. روش پژوهش حاضر نیز از حیث منبع گردآوری اطلاعات، «اَسنادی» و از حیث روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، با توجه به کیفی بودن پژوهش و جنبه‌ی اکتشافی موضوع، روش «تحلیل متن» می‌باشد. یافته‌های کلی پژوهش نشان می‌دهد که اگر چه امام خمینی اصطلاح سرمایه‌ی اجتماعی را به کار نبرده و تحت چنین عنوانی به آن نپرداخته است، با این حال ایشان به سرمایه‌ای که در پیوندها و روابط میان افراد و گروه‌ها وجود دارد و به نیروی عظیم حاصل از آن واقف بوده است. همچنین ظرفیت‌های سرمایه‌ی اجتماعی به لحاظ ابعاد، مولفه‌ها و شاخص‌ها که البته شاخص‌ها و مصادیقی متناسب با ساختار مذهبی جامعه‌ی ایران است، در اندیشه و عمل ایشان وجود دارد؛ با این تفاوت که این ابعاد، مولفه‌ها و شاخص‌ها در متن جهان‌بینی توحیدی و الهی ایشان معنا می‌یابد و باید در آن بستر مورد توجه و بررسی قرار گیرد. بر این اساس سرمایه‌ی اجتماعی در اندیشه‌ی امام خمینی مفهومی سه بُعدی است؛ بدین معنی که در تمام روابط در سطوح مختلف، همواره عنصر سومی بنام خداوند حضور دارد. همچنین سرمایه‌ی اجتماعی در اندیشه‌ی ایشان می‌تواند در سطحی جهانی نیز قابل طرح باشد.
معرفت‌ شناسی در مکتب حکمت متعالیه
نویسنده:
حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
حفظ نظام و حدود و شرایط آن در اندیشه سیاسی امام خمینی
نویسنده:
علیرضا محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اداره امور عمومی جوامع بشری از طریق نهاد حکومتی یا نظام سیاسی صورت می گیرد. غالب نظریه پردازان در مورد چگونگی ایجاد مشروعیّت و استمرار حفظ نظام به بررسی و اندیشه‌ورزی پرداخته‌اند و در این میان بقا و حفظ نظام سیاسی در اندیشه های امام خمینی کاری بدیع و نو محسوب می شود. کوشش این رساله‌ی کارشناسی ارشد، بررسی نتایج منطقی حفظ نظام از نگاه امام خمینی در این زمینه است. اندیشه‌ی امام خمینی به طور کلّی و اندیشه‌ی سیاسی ایشان به طور خاص متأثر از معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی ایشان است که مبانی فلسفی ایشان را تشکیل می دهد و این مبانی است که حدود و تغور اندیشه‌ی سیاسی ایشان را تعیین می کند. از نتایج محصول این رساله می توان بیان کرد که ضرورت تشکیل و برپایی و حفظ حکومت اسلامی از مبانی معرفتی و هستی شناسی امام خمینی است که با نتایج معرفتی و هستی شناسی اومانیستی غرب کاملاً متفاوت است و دیگر آنکه سیاست جزء غیر قابل انفکاک دین است و دین بدون سیاست از دیدگاه امام، دین محسوب نمی شود. از نظر امام خمینی سیاست و حکومت را اصولی همچون توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت هدایت می کند ولی این اصول جهت اجرا و پیاده شدن احتیاج به سیاست و حکومت دارند که بدون سیاست و حکومت هیچ شأنیّت اجرایی ندارند و به صورت معطّل و اجرا ناشده باقی می مانند. پس به نوعی اجرای این اصول وابسته به برقراری حکومت و سیاست است. از منظر موارد یاد شده حفظ نظام از دیدگاه امام خمینی از اوجب واجبات است و باید تحت هر شرایط و قیمتی لحاظ شود و تمامی امکانات سخت افزاری و نرم افزاری کشور می باید در جهت آن به کار گرفته شود. این مسئله تئوری مهم است که از نظر امام خمینی حفظ نظام اسلامی از حفظ جان امام معصوم واجب تر است.
بررسی انتقادی نظریه علوم انسانی ویلهلم دیلتای از منظر حکمت صدرایی
نویسنده:
قاسم جعفرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علوم انسانی از منظر های مختلف معرکه آرا بوده است. در مورد تعریف این علوم، اهداف ، موضوع و روش بررسی و معرفت بخشی آن، مباحث مختلفی مطرح شده است. ویلهلم دیلتای از اندیشمندانی است که ضمن تعریف خاص خود از علوم انسانیبرای این علوم روش تفهمی هرمنوتیکی را پیشنهاد کرد و تلاش نمود، تا نشان دهد، ارزش معرفتی علوم انسانی همپای علوم تجربی بوده و از عینیت نیز برخوردار است. وی ضمن رد مابعد الطبیعه ارسطویی و متافیزیک به عنوان مبنای معرفتی برای علوم انسانی،روش شناسی خاص تاریخی برای این علوم در نظر گرفت. در این پایان نامه با نگاه به نظریه علوم انسانی دیلتای ابتدا مبانی علوم انسانی که در نظریه وی مطرح است را بیان کرده، سپس به بازگویی این مبانی در حکمت متعالیه صدرایی پرداختیم و مبانی هستی شناسی و انسان شناسی و معرفت شناسی صدرایی را بیان کردیم، سپس ضمنبررسی تطبیقیدو نگاه، به نقد مبانی دیلتای از منظر حکمت متعالیه نشستیم و نشان دادیم که بسیاری از اشکالاتی که دیلتای بر مابعد الطبیعه ارسطویی وارد کرده، بر مابعد الطبیعهصدرایی وارد نیست و صدرا با مبانی مهمی همچون اصالت وجود، حرکت جوهری و تشکیک وجود ضعف ارسطوئیان و مشائیان را جبران کرده و مکتب فلسفی خاصی را پایه گذاری نموده و پایه معرفتی بنا نهاده که اشکالات وارد شده توسط امثال دیلتای نتوانسته بر آن خللی وارد نماید. در نقطه مقابل بر مبانی اندیشه دیلتای از منظر حکمت متعالیه انتقاد های مهمی وارد است؛ به عنوان مثال در اینجا تاریخی گرایی، فرایند رسیدن به معنا ، مقولات فاهمه و دلایل نقد مابعد الطبیعه دیلتای از نگاه حکمت متعالیه مورد نقد قرار گرفته است.
عدم در هایدگر
نویسنده:
دلنیا اله‌ویسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظر هایدگر ذات عدم که در مقابل مفهوم عدم مطلق قرار می‌گیرد، برخلاف فرض بسیاری که آن را مفهومی کاملاً میان تهی و انتزاعی می‌دانند، ساحتی هستی‌شناختی است که بنیاد همه‌ی هستندگان است و حضور هستی بیش از آن که به وجود موجودات محدود باشد در عدم جلوه‌گر می‌شود. در این رساله تلاش می‌کنیم تا اهمیت ساحت عدم را در نسبت با هستی و دلالت‌های آن به بحث گذاشته و درک مناسبی از آن به دست دهیم. هرچند تمرکز اصلی رساله بر ساحت هستی و عدم است، برای نزدیک شدن به مبحث اصلی، زمینه‌های آن و پیوندهای آن را با سایر بخش‌های فلسفه‌ی هایدگر مورد مداقه قرار داده‌ایم. این رساله بر اساس دو کتاب هایدگر یعنی هستی و زمان و متافیزیک چیست؟ نگاشته شده و دارای چهار فصل است. فصل اول به بررسی کلیاتی در باب هستنده‌ای چون دازاین و ارتباط آن با هستی و بیان ساختارهای اصلی دازاین در قالب نسبتی که می‌تواند با هستی و عدم داشته باشد می-پردازد. این فصل در حکم مقدمه‌ای برای ورود به معنای هستی دازاین است. در فصل دوم با بحث از مولفه‌ی بنیادین هستی دازاین یعنی زمانمندی، به بنیاد نیست‌گونه‌ی دازاین یعنی مرگ راه می‌یابیم که بیش از هر چیز دازاین را با تجربه‌ی عدم آشنا می‌سازد. در فصل سوم به بحث از ترس‌آگاهی که تنها تجربه‌ای است که ما را در آنچه هستیم هویدا می‌سازد می‌پردازیم، یعنی امری که بنیاد نابوده‌مان را آشکار و پیوندی میان هستی و عدم‌مان برقرار می‌سازد و در فصل چهارم که پایان‌بخش رساله است به شرح عدم آن‌گونه که هایدگر در متافیزیک چیست؟ ایراد نموده، پرداخته ایم. نکته‌ی محوری بحث، در ناموجود بودن عدم است که منجر به وحدت و اینهمانی میان هستی و عدم می‌گردد و ذات عدم همبسته با هستی، ورای هستندگان نقشی هستی‌ساز ایفا می‌کند.
فلسفه تربیتی از دیدگاه سیدعلی‌اکبر حسینی
نویسنده:
عزیزه حراج‌چی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
يكي از مهم ترين مسائل در هر جامعه اي مسائل نظام آموزشي است. به نظر مي رسد فلسفه تربيتي راه كاري عملي و قابل اجرا براي حل مشكلات آن مي باشد. در اين پژوهش فلسفه تربيتي از ديدگاه سيد علي اكبر حسيني بررسي شده، كه شامل هستي شناسي، انسان شناسي، شناخت شناسي،ارزش شناسي و استلزامات تربيتي هر يك از آنهاست. روش تحقيق توصيفي تحليلي وگرد آوري اطلاعات كتابخانه اي و رايانه اي است. نتايج تحقيق بيانگر آنست كه در هستي شناسي: نه تنها خداوند خالق همه موجودات؛ بلكه نظم دهنده و ارتباط دهنده ي آنها نيز مي باشد. در انسان شناسي: انسان موجودي دو بعدي است و به سوي هدف معيني كه بازگشت به خداست درحال حركت مداوم مي باشد. از مهم ترين ويژگي هاي او روح الهي، عقل، اراده، و مسئوليت پذيري را مي توان نام برد. در شناخت شناسي: شناخت براي انسان امري امكانپذير مي باشد و به وسيله حواس، عقل و قلب ميسر مي گردد. منابع شناخت مجربات، معقولات، اشراق، سنديت واجماع مي باشند. اسارت هاي نفساني ازبزرگ ترين موانع شناخت محسوب مي شوند. در ارزش شناسي: ارزش ها واقعي وملموسبوده و برخاسته از فطرت آدمي مي باشند. ارزش ها داراي مراتب اند و در كل به دو دسته عالي و پست طبقه بندي مي شوند و احكام الهي جز ارزش هاي عالي قرار مي گيرند. استلزامات تربيتي درحوزه هاي تعاريف، اهداف، روش هاي تدريس، محتواي آموزشي، وظايف معلم وشاگرد، نحوه ارزشيابي استخراج و در هر فصل ارائه شده است. در پايان رساله به صورت كلي نظام تعليم وتربيت از منظر حسيني ارائه گرديده است
تحلیل انتقادی تبیین های پوزیتیویستی (اثبات گرا) از بزهکاری با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی جاویدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگرچه پوزيتيويسم در عرصه روش‎شناختي تنها روش رايج نيست، اما هنوز هم مي‌توان آن را مسلط‌ترين روش در حوزه علوم اجتماعي و از جمله حقوق کيفري و جرم‌شناسي دانست. نظريات پوزيتيويستي در تبيين چيستي بزهکاري، خود را در قالب دو ملاک صوري «نقض قواعد مورد پذيرش در جامعه» و «نقض موارد جرم‌انگاري شده در قانون» و ملاک ماهوي «اصل ضرر» نشان داده است. همچنين نظريات پوزيتيويستي در تبيين چرايي ارتکاب بزهکاري خود را در قالب چهار دسته نظريات «پوزيتيويسم زيستي»، «پوزيتيويسم رواني»، «پوزيتيويسم جامعه‌شناختي» و «نظريات تلفيقي» نشان داده است. نظريات پوزيتيويستي در تبيين بزهکاري داراي مباني، اصول و شاخصه‌هايي است که کاملاً از آن‌ها متأثر بوده است. اين نظريه‌ها بر اساس آن مباني و اصول زاده شده‌اند، اما گاه سير منطقي از آن مباني و اصول به سمت اين نظريه‌ها طي نشده و لذا سازگاري لازم در اين نظريه‌ها وجود ندارد. از سوي ديگر، اين مباني و اصول، عليرغم داشتن پاره‌اي شباهت‌ها با حکمت اسلامي، داراي تفاوت‌هاي اساسي با آن هستند. بر اين اساس، در اين رساله ابتدا به بررسي و نقد سير طي شده از آن مباني و اصول به سمت نظريه‌ها و همچنين ميزان سازگاري نظريه‌ها با آن مباني و اصول پرداخته شده و سپس به نقد و بررسي آن مباني و اصول بر اساس حکمت اسلامي با تأکيد بر انديشه علامه طباطبايي همت گماشته شده است. اين مباني و اصول شامل مباني و اصول معرفت‌شناختي، هستي‌شناختي، انسان‌شناختي و روش‌شناختي است. شناخت اين مباني و اصول و نقد آن‌ها، امکان شناخت محاسن و معايب تبيين‌هاي پوزيتيويستي از بزهکاري نسبت به ساير تبيين‌ها را به ما مي‌دهد و از طرف ديگر، در راستاي بومي‌سازي علوم داعيه‌دار مطالعه بزهکاري، زمينه را براي ترسيم و ارائه يک منظومه فکري جديد براي شناخت دقيق و همه‌جانبه بزهکاري و سامان‌دهي رويارويي با آن در پژوهش‌هاي بعدي فراهم خواهد کرد.واژگان کليدی: پوزيتيويسم، بزهکاری، حکمت اسلامی، علامه طباطبايي، معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، روش‌شناسی
بررسی تحلیلی مبانی فلسفی تربیت سکولار و تبیین نسبت نظام آموزش و پرورش ایران با آن
نویسنده:
مصطفی رجب پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیلی مبانی فلسفی تربیت سکولار و تبیین نسبت نظام آموزش و پرورش ایران با آن است که در این راستا از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. سکولاریسم به معنای جدایی دین از عرصه‌های زندگی، مکتبی است که در مورد آن بحث‌های زیادی تا به حال شده و فوائد و مضرات آن از طرف موافقان و مخالفانش مورد بررسی قرار گرفته است. اما در مورد تأثیر آن بر آموزش و پرورش کشورمان کمتر سخن به میان آمده است. از این رو سعی شده است تا حد امکان موضوع تربیت سکولار مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و دید بهتری از آن به دست آید تا بتوان با دقت نظر و افق دید وسیع‌تر به مواجهه با آن پرداخت. از این رو در ابتدا، مبانی فلسفی تربیت سکولار در حیطه-های هستی شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و معرفت شناسی مورد نقد قرار گرفت. از اساسی‌ترین مبانی، اصول و ویژگی‌های تربیت سکولار، می توان از اومانیسم، ماده‌گرایی، نسبی‌گرایی، تجربه‌گرایی، عقل‌گرایی محض و افراطی، تساهل و تسامح، فردگرایی، دین‌گریزی و نفی ماوراءالطبیعه را نام برد. با عنایت به اهمیت این اصول در تربیت سکولار، این پژوهش کوشید تا ضمن ارائه تعریفی جامع از تربیت سکولار، اهداف تربیت سکولار، رابطه‌ی معلم و شاگرد، روش-های تدریس و محتوای کتب را در این نظام آموزشی، مورد بررسی قرار دهد. از آنجا که ساختار کلی تربیت سکولار ماهیتی غیر دینی، اومانیستی و مادی‌گرا دارد، در تقابل و تعارض با نظام آموزشی جامعه‌ی ایران قرار گرفت. از این رو در فصل آخر این پژوهش راهکارها و رهنمودهایی برای مواجهه‌ی موثر با تربیت سکولار پیشنهاد شد. راهکارهایی همچون، شناخت محدودیت‌های سکولاریسم، حذف سکولاریسم از طریق جایگزینی، تأکید بر انسان شناسی اسلامی، تربیت نبوی، اسلامی سازی دانش و علوم، مدیریت فرهنگی در آموزش عالی، به کار گیری عقلانیت دینی، پرورش سیاسی و آشنایی معلمان با مفهوم سکولاریسم.
عدالت اخلاقی افلاطون و راولز
نویسنده:
سعید کاکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش درباره‌ی عدالت علی‌رغم قدمت تاريخی آن هنوز تازگی خود را حفظ كرده است. به گونه‌ای كه امروزه با حوزه‌های مختلف از جمله‌ حقوق، سياست و فلسفه اخلاق ارتباط دارد. در اين پژوهش عدالت اخلاقی افلاطون و جان راولز با تأكيد بر مبانی هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی از اهميت ويژه‌ای برخوردار است. افلاطون به دنبال توجيه عدالت اخلاقی هم در فرد و هم در جامعه بود، لذا وی با نگرشی واقع‌گرايانه به دنبال رسيدن به سعادت و خير بود و همچنين معتقد بود كه عدالت در عالم مُثُل وجود دارد و در بُعد معرفتی هم عدالت را قابل شناخت از طريق عقل می‌دانست. راولز هم در خاستگاه تاريخی ديگر و براساس سنّت قراردادگرايی به توجيه عدالت پرداخت. هدف راولز بازگرداندن برابری و احقاق حقوق فردی برای جامعه‌ای ليبرال بود كه در آن عدالت جايگاهی نداشت و نابرابری‌ها فاصله‌ِ بين مردم تهی‌دست و غنی را به حداكثر رسانده بود. لذا وی در سنت كانتی و با بهره‌گيری از مفهوم عدالت به نگرشی ناواقع‌گرايانه در اخلاق رسيد.در اين پژوهش با تأكيد بر مبانی و همچنين مقايسه‌ی دو ديدگاه افلاطون و راولز با روش توصيفی، تحليلی و نقد هر دو ديدگاه درباره‌ی عدالت اخلاقی به نگرش عميق‌تری از عدالت برسيم.
  • تعداد رکورد ها : 310