جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نقش هیئت رزمندگان اسلام در تحولات سیاسی ایران
نویسنده:
کمیل خجسته باقرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظام جمهوری اسلامی ایران، برآمده از انقلابی است که بر اساس آرمان و عقیده به پیروزی رسیده است. این نظام‌، برای حفظ و تثبیت خود نیاز به انتقال ارزش‌هایش به نسل بعدی دارد و لذا ضروری است که در پی ابزار و روش‌هایی برای تحقق این مهم باشد. جمهوری اسلامی ایران، در زمانی که حال و هوای انقلابی‌گری در آن داشت خاموش و کم‌فروغ می‌شد، دست به آسیب‌شناسی و به‌سازی خود برای برگرداندن این روحیه‌ زد. از این ‌رو؛ بعد از جنگ و تا اواسط دهه‌ی 80، این نظام در برخورد با آسیب‌هایی که به آن وارد می‌شد، دو دوره‌ی متفاوت را تجربه کرد. از تدابیری که در این دو دوره برای حفظ انقلاب انجام گرفت، تأسیس و توسعه‌ی هیئت رزمندگان به عنوان یک نهاد حافظ ارزش‌های انقلاب در سراسر کشور بود. هیئت رزمندگان اسلام در دوره‌ی سازندگی و در مقابله با آسیب‌های تصمیم‌‌سازی سیاست‌گذاران فرهنگی-اقتصادی آن وقت به وجود آمد. پیام‌هایی که در این دوره هیئت رزمندگان اسلام برای مخاطبانش ارسال می‌کرد، عمدتاً پیام‌های سلبی بود و بیشتر نقش هشداری داشت. دلیل آن هم این بود که هیئت در دوره‌ی تأسیس قرار داشت. لذا راهبردش بر این اساس شکل گرفته بود که جایگاهی برای خود به عنوان یک نهاد مرجع تثبیت کند. هدف هیئت رزمندگان اسلام از این راهبرد این بود که هم نیروهای رزمنده را دوباره جمع کند؛ نیروهایی که بعد از جنگ پراکنده شده بودند، و هم بتواند در مقابل جریان‌های انحرافی یا خرافه که داشت درون نیروهای رزمنده رخنه می‌کرد، ایستادگی کند. در دوره‌ی بعد، هیئت رزمندگان اسلام در مقابل جبهه‌ی دوم خرداد و گفتمان ضد ارزشی حاکم بر آن آرایش گرفت. در این دوره رفتار هیئت در مقابل مسائل سیاسی و فرهنگی کشور، هم جنبه‌ی ایجابی به خود گرفت و هم جنبه‌ی سلبی همچنان ادامه یافت.همین رفتارهای ایجابی و سلبی که هیئت رزمندگان با کمک نهادهای پشتیبانش -به‌صورت چندلایه- از خود بروز داد، از مهم‌ترین عواملی شد که سرانجام جریان برانداز به اهداف خود نرسد و بر خلاف تصور همگان، مردم در دوره‌ی نهم انتخابات ریاست‌جمهوری به کاندیدایی رأی بدهند که در شعار و عمل بیشترین قرابت را با ارزش‌های انقلاب اسلامی و ارزش‌های مطروحه‌ی این هیئت داشت.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در موفقیت جریان اسلام‌گرا (57 ـ1320)؛ مورد مطالعاتی مدارس اسلامی "جامعه تعلیمات اسلامی" و "دخترانه رفاه"
نویسنده:
جلیل دارا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مطالعه مربوط به نقش نیروهای درگیر در تحولات سیاسی از نگاه اجتماعی، چه در دوره های ثبات چه در دوره های تحول، از مدت ها پیش مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی و جامعه شناسان بوده است؛ به طوری که جامعه شناسی سیاسی که یکی از حوزه های علوم سیاسی و اجتماعی است از مجموعه این مطالعات بشمار می رود.در جامعه ایران نیز که همواره به طور متناوب آبستن حوادث گوناگونی بوده نقش نیروهای درگیر در این تحولات و تحلیل و بررسی عملکرد آن ها ذهن اندیشمندان علوم اجتماعی را متوجه خود ساخته است؛ به گونه ای که انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مهم ترین این تحولات، مورد بحث بسیاری از اندیشمندان داخلی و خارجی قرار گرفته است. در واقع انقلاب سال 1357 ایران به عنوان یکی از اعجاب انگیزترین حوادث نیمه دوم این قرن، از جمله تحولاتی است که موجبات تحیر و سردرگمی کارشناسان و صاحب نظران علوم سیاسی به ویژه جامعه شناسان را فراهم آورده (میلانی، 1381: 15) و چگونگی رخداد و بررسی نقش نیروهای درگیر در آن تبدیل به موضوعی برای کالبد شکافی جامعه شناسانه اندیشمندان علوم سیاسی و اجتماعی شده است.بررسی نقش نیروهایی که در این تحول بزرگ حضور داشتند نشان می دهد که همواره برای آفریدن انقلابی با این عظمت، طیف وسیعی از نیروهای سیاسی با گرایشات گوناگون سیاسی درگیر بودند که البته در این پژوهش قرار است نقش برتری یکی از این گروه ها که رهبری انقلاب را نیز بر عهده گرفت بررسی شود.
نسبت فلسفه سیاسی و قدرت : لئواشتراوس و میشل فوکو
نویسنده:
ایرج رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
آسیب شناسی هویت ملی در ایران
نویسنده:
اکبر قلی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش از کیستی و هویت افراد، طوایف، اقوام و ملت‌ها از اساسی‌ترین مسایل فکری جامعه بشری بوده‌است و افراد و جوامع انسانی از دیر زمان در تکاپوی هویت فردی و اجتماعی خود در دوره‌های مختلف حیات خویش بوده‌اند. با تکوین و حاکمیت یک گفتمان‌ هویتی، گفتمان‌های‌ هویتی رقیب به حاشیه رانده‌می‌شود؛ ولی هرگز از بین نرفته و مترصد فرصتی است که مجدداً ظهور یابد و حاکمیت خود را احیا نماید.با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص ایران در دوره‌های مختلف تاریخی، این کشور با گفتمان‌های تمدنی بزرگ همسایه بود و رقیب آنها به شمار می‌رفت. گفتمان تمدن ایران در دوره‌‌‌ای از مرزهای چین تا مصر گستره داشته و برخی مواقع نیز مغلوب تمدن‌های همسایه شده‌است. تمدن ایران باستان با دین نو‌ظهور اسلام همراه گشت و در رشد و گسترش آن اهتمام ورزید و بعد از یک دوره تاریخی، چنان با هم عجین شدند و گفتمان واحدی با دو جزء جدایی‌ناپذیر ایرانی و اسلامی شکل گرفت که قرن‌های متمادی این گفتمان بر جامعه ایران حاکم بود.با رویارویی جامعه ایران با جامعه مدرن غرب و آشنایی نخبگان سیاسی ایران آن دوران با تمدن جدید غرب و سرگشتگی از عقب‌ماندگی جامعه خود، برخی از نخبگان سیاسی و روشنفکران ایران هویت خویش را فراموش کرده و به دامان آن در‌آویختند و در اخذ و توسعه آن کوشیدند. پس از اینکه تمدن مدرن، به دلیل عملکرد خود زیر سوال رفت، بیشتر نخبگان سیاسی و روشنفکران ایران آن دوران، نیم نگاهی به گذشته باستان خود البته با نگاه مستشرقین نمودند.پس از این دوران، سه جریان سیاسی با زمینه‌های فکری اسلامی‌‌‌‌‌‌‌‌، ایرانی و مدرن در مقابل هم شکل گرفتند که سایه کشاکش آنها بر جامعه سیاسی ایران در دوران معاصر سنگینی می‌نماید. نخبگان سیاسی قاجاریه و پهلوی بدون توجه به بنیان‌های هویتی جامعه ایران، در صدد تغییر و اصلاح ظواهر جامعه بر‌آمدند که در هر دوره با عکس‌العمل طیف مقابل در جامعه ایران رو به رو گردید و این رویارویی طیف‌های جامعه منجر به انقلاب اسلامی شد. حتی بعد از انقلاب تنش لایه‌های هویتی ادامه یافت. سوال اصلی این تحقیق آسیب‌شناسی وضعیت هویت ایران است یعنی" هویت ملی ایران در بعد داخلی با چه آسیب‌هایی مواجه می‌باشد؟"پاسخ مفروض این سوال یا فرضیه پژوهش عبارت است از: " آسیب‌های هویت ملی ایران در بعد داخلی، متأثر از عدم تعامل و توازن بین عناصر فکری تشکیل‌دهنده آن یعنی ایرانی، اسلامی و تجدد می‌باشد" که نخبگان سیاسی کشور به جای حل بنیادین مسأله، با تک‌ساحت‌نگری و اصلاحات صوری و مقطعی، ضمن برانگیختن احساسات سایر جریان‌ها، عکس‌العمل آنها را در پی داشته و در نتیجه، جامعه ایران را از رسیدن به سامان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باز داشته‌است. نتیجه مهم‌ تحقیق حاضر این است که با تلفیق سه گفتمان باستانی، اسلامی و تجدد، تعریفی فراگیر از هویت ملی ایران ارائه شود تا منافع همه جریان‌های فکری و هویتی‌ جامعه را در برگیرد و جامعه ایران را به سامان برساند.
عدالت سیاسی اسلام در طراحی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت
نویسنده:
احسان موذن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به دنبال تبین عدالت سیاسی اسلام در طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفتمی باشد . بدین منظور الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ظرف این پژوهش قرار گرفته است. عدالت سیاسی از ارکان و اصول مسلم نظام سیاسی اسلام به شمار می رود.ازآن جهتکه یکی از بهترین طرح ها و راهبردی ترین اندیشه ها در خصوص چگونگیعملیاتی کردن عدالت سیاسی در ایران اسلامی را پس از نص و سیره معصومین می توان از اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) استخراج کرد؛ اندیشه سیاسی ایشان مبنا و چارچوباین پژوهش قرار گرفته است.اختلاف دیدگاه در مبانی هستی شناسی و انسان شناسی اسلام با سایر رهیافت ها باعث شده است که هدف درپیشرفت اسلامیکاملا متفاوت و بعضاً متضاد با الگوی های رایج مادیباشد. از همین رولازمه حرکت به سمت مطلوب در هر دو رویکرد دو الگوی متفاوت است.این اصلی ترین دلیل برای طراحی یک الگوی متفاوت از الگوهای توسعه است. با درک صحیح ازمفهوم عدالت در اسلامدر می یابیم که رابطه عدالتبا پیشرفت و توسعه در دو رهیافت اسلامی ومادی نسبت کاملاً متفاوتی دارد. در اسلام عدالت به عنوان عمود خیمه ، یا به تعبیری زیربنای پیشرفت تلقی می گردد . یعنی آزادی ، توسعه اقتصادی و سیاسی ، امنیت سیاسی و اجتماعی ، کمال و سعادت اجتماعیهمه در پرتو تحقق عدالت متجلیخواهد شد. از نظر رتبه نیز عدالت از همه آنها برتر است. در صورتی که رهیافت غربی با نگاه به مبانی مادی خود عدالت را در مرتبه دوم یا سوم قرار می دهد و به تعبیری به عنوان یک روبنا تعریف می شود. عدالت در اسلام در تمام شاخه هاو حوزه ها مبانی یکسانی دارد . اما ظهور آنها در هر حوزه نمود هایمختلفی دارد . عدالت سیاسی از آن حیث که مربوط به اجتماع انسانی است ذیل شاخه عدالت اجتماعی قرار می گیرد . در اسلام عدالت سیاسی در کنار حقوق سیاسی معنا پیدا می کند و حقوقی که در حوزه اجتماعو در تعامل بین نظام سیاسی و مردم مطرحمی شوند در قالب عدالت سیاسی قرار می گیرند. لذا مفاهیممشروعیت سیاسی ، مشارکت سیاسی ، گزینش سیاسی،برابری سیاسی، انتقاد ونظارت وامنیت سیاسی همه از مباحث مربوط به عدالت سیاسی محسوب می شوند . عدالت سیاسی اسلام مطابق بینش توحیدی و مبانی فلسفی به دو بخش تقسیم می شود. یکسری شامل حقوقیهستند که خداوند آن را مشخص نموده( امرالله)و دیگر حقوقی که شارع آن را درتوافق مردم قرار داده است(امرالناس) . سازوکاری که در این پژوهش برای تحقق عدالت سیاسی اسلام مطرح می گردد به این صورت است که رعایت استحقاق ها با لحاظ مراتب «امرالله» و «امرالناس» می باشد .یعنی در مرتبه اول امر الله یا حقوق الهی ذکره شده در نص، باید لحاظ گردد. در مرتبه بعد رجوع به آرای مردم و آن هم در صورتی که خلاف امرالله نباشد. از آن حیث که امروزه بیشتر اموری که در نظام سیاسی با آن روبرو هستیمثابت نیستند بنابراین موضوعی که در آن امر خلاف حقوق الهی مشاهده نشود ، توافق عمومی مطرح می شود.
تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای مبانی توسعه‌ی غربی با توسعه‌ی عدالت محور دینی
نویسنده:
سمیه خراسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر که با هدف مطالعه ی تطبیقی مبانی توسعه ی غربی و توسعه ی عدالت محور دینی انجام گرفته است، در واقع درک مسئله توسعه با بررسی مبانی فلسفی - تمدنی مدرنیته و اسلام در ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی را شامل می شود. روش تحقیق در این پژوهش فلسفی- مقایسه ای است.در واقع از آنجا که در میان دانش آموختگان مسلمان، کم نیستند کسانی که به دلیل ناآگاهی از مبانی اسلامی و نیز ناآشنایی با مبانی لیبرالیستی و تقابل آن با اندیشه ی اسلامی، آنچه را که در علوم انسانی و اجتماعی مغرب زمین به عنوان خاستگاه اندیشه های لیبرالیستی مطرح است، به عنوان سخنانی غیر قابل تردید و جهانشمول تلقی می نمایند و روز به روز، بیش از پیش از اندیشه های ناب اسلامی فاصله می گیرند، ضرورت این نگاه مقایسه ای را بیشتر ساخته است. حفظ و صیانت فکری مسلمانان، اقتدار بخشیدن به جوامع مسلمان، ارائه ی الگویی موفق از حکومت اسلامی، تدوین الگوی توسعه و پیشرفت و…، مستلزم استمرار مطالعات تطبیقی و مقایسه ای در زمینه های نظری و کاربردی است و البته از نظر منطقی، مطالعات نظری پیرامون اصول و مبانی، مقدم بر هر گونه مطالعه در زمینه های کاربردی است. چرا که بدون تبیین آن مبانی، مطالعات کاربردی استواری لازم را نخواهد داشت و راه به جایی نخواهد برد. پس، لازم است با عمق بخشیدن به این مباحث بر غنای آنها افزوده شود تا بتواند زوایای پنهان اندیشه ی مدرن بررسی شود و همچنین با آشنایی اندیشه ی اصیل اسلامی بر توانایی آن برای پاسخگویی به نیازهای معقول زمانه بیفزاید.در این رساله، نویسنده با اشاره به مفهوم توسعه و الگوهای آن در جهان معاصر و با ارائه ی تعریف و بیان مولفه های دو تمدن سکولار مدرن و تمدن اسلامی، نشان می دهد در اسلام بنیاد هستی شناسی توحیدی با بهره گیری از منابع معرفتی وحی و عقل در کنار حس و تجربه، انسان را خلیفه الله در عالم معرفی می کند و این در تباین و تضاد کامل با هستی شناسی ماتریالیستی مدرنیته با معرفت شناسی حس گرا و تجربی می باشد که خودبنیادی انسانی مادی و ابزار ساز را در خود دارد. همچنین این پژوهش عنوان می سازد اختلاف در مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی این دو نظام و همچنین دین و عقلانیت این دو تمدن، اختلاف در قلمروهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... را به دنبال دارد و نتیجه ی این امر آن است که توسعه به مفهوم اسلامی متفاوت از توسعه ی غربی خواهد بود. ضمن آنکه این پژوهش، ناظر به بحران در مدرنیته نیز مى‏باشد و این نوشتار در صدد ارائه این مطلب است که نه تنها مبانی توسعه ی غربی با آنچه در تمدن اسلامی است، متفاوت و حتی متباین است؛ بلکه در دوران کنونی که مدرنیته با بحران های تمدنی روبرو است ضعف الگوهای غربی بیش از پیش عریان شده است و جایگزین های پیش روی مدرنیته که در نگاه این رساله جریان هایی از جمله سنت گرایی، پست مدرنیسم و اسلام در قالب انقلاب اسلامی با محوریت حکومت الله است، از جایگاه های رو به تزایدی برخوردارند و با بحران موجود در تمدن غرب رجوع به الگوهای توسعه ی غربی ناشی از این تمدن بیش از پیش برای جوامع غیر غربی به خصوص برای جوامع اسلامی و از جمله ایران اسلامی نه تنها ارتجاع بلکه انقطاع از هویت تاریخی و در نتیجه بحران و سرگشتگی هویتی و نهایتاً ناکامی را به دنبال دارد. شایان ذکر است از نظر نگارنده از آنجا که پرسش از هویت تاریخی و تمدنی اسلام تنها با انقلاب اسلامی صورت گرفته است بحث از تمدن اسلام و احیای آن با انقلاب اسلامی معنا می یابد.
مبانی نظری تاثیرگذار بر روند نظریه‌های روابط بین‌الملل به سمت فرهنگ‌گرائی با تاکید بر پست‌مدرنیسم
نویسنده:
مریم سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اواسط دهه ی هشتاد میلادی ادبیات نظری جدیدی در رشته روابط بین الملل ظهور کرد که با نظریه پردازانی چون، ریچارد کی اشلی، راب واکر، جیمز دردریان و... شناخته می شود. این ادبیات نظری تحت عناوین متعددی از جمله پسانوگرایی، پست مدرنیسم، شالوده شکنی، پساساختارگرایی و فرانوگرایی قرار گرفته که پیش از این تحت تاثیر و نفوذ رویه ها و آراء فلسفی نظریه پردازان فرانسوی چون، میشل فوکو، ژاک دریدا، ژان فرانسوا لیوتار و... قرار داشتند. در حوزه روابط بین الملل نیز، پساساختارگرایی(پست مدرنیسم)، اصول و بنیان های نظری رهیافت های روابط بین الملل مانند، عقلانیت، حقیقت محوری، انسان محوری، علم گرایی، شناخت امر واقع، حاکمیت، دولت ملت، قدرت و... را مورد هجمه ی خود قرار داد و با برخوردی شالوده شکن، درصدد بسط مبانی و اندیشه های نظری خود برآمد. بر این اساس بررسی و تبیین مختصری از نظریه پست مدرنیسم در آراء فلسفی و روابط بین الملل و هم چنین نقد های نظریه پردازان (پست مدرن) در ارتباط با اصول و بنیان های نظری(شناختی)، نظریات جریان اصلی (واقع گرایی و لیبرالیسم) و هم چنین تبیین نقش فرهنگ در نظریه پست مدرن روابط بین الملل درون مایه های اصلی می باشند؛در چند دهه‌ی گذشته، روابط بین‌الملل در معرض نداهای فزون یابنده‌ی يا هم رأی بوده است. با توجه به هم نهاده‌ی مقاومت در برابر یک رویکرد متمایز و ثابت،تنش های اخلاقی که در این تلاش‌های نومیدانه پیدا شده، به تجلیل تفاوت انجامیده است. برخی عدم توافق و تفاوت را از دید بن نگره ای به عنوان یک بیان نمونه‌ای جهانی تفکر پست مدرنیسم (پساساختارگرائی)به صورت یک ((تفسیر گرائی اصولی)) تعریف کرده‌اند. که از دید دردریان به عنوان یک حمله‌ی دیر صورت گرفته‌ی بنیادین طولانی به عرصه‌ی کانونی فرا نظریه ای رشته‌ی اشاره شده، به تصویر درآمده است که به واحدهای بنیادین (ذهن/ عین، واقعیت/ ارزش، خود/ دیگری) تفکر غربی پساروشنگری وارد آمده است.که به طور بدیل این بینش نظریه‌ای تقویت شده در دهه‌ی 1980 از یک موضع‌گیری که به بیشترین حد تحت تأثیر بحث های جامعه شناسی علم قرار دارد، نشأت می‌گیرد. بر این اساس از لحاظ معرفت شناسی، روش شناسی و هستی شناسی این نظریه پردازان انتقادی (پسانوگرا) در رویکردهای یافت باوران به شناخت، تردید روا می‌دارند و از تلاش‌هایی که برای صورت‌بندی احکام عینی و قابل وارسی تجربی درباره‌ی جهان طبیعی و اجتماعی صورت می‌گیرد زبان به انتقاد می‌گشایند و منکر روش علمی واحدی می‌شوند و ضمن برجسته ساختن اهمیت راهبردهای تفسیری، از تکثر رویکرد در قبال تولید دانش هواداری می‌کنند.
گفتار در گرایش نظری و تحقیق در تفکر سیاسی سید جعفر کشفی
نویسنده:
ابوالفضل شکوهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی