جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2266
شبهات عصمت انبیا در سوره یوسف
نویسنده:
نویسنده:حانیه سادات سیدی؛ استاد راهنما:محسن دیمه‌کار گراب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
عصمت انبیاء از مبانی مشترک میان مسلمانان است اما در مورد گستره آن اختلاف نظرهایی وجود دارد و از دیرباز تا کنون محلی برای بیان آراء مفسران و متکلمان با رویکردهای گوناگون بوده است و آراء تفسیری گوناگونی را به خود اختصاص داده است. به طوری که در برخی از آیات، تعدادی از مفسران اعتقاد به خطای نبی الهی دارند، برخی دیگر به ترک اولی رای می‌دهند و مفسران دیگر نیز معتقدند پیامبر الهی با توجه به مقام عصمت، از هر خطایی مصون است. در سوره یوسف نیز آیاتی دیده می‌شود که محل سؤال و شبهه قرار گرفته است، شبهاتی در زمینه مسائل اعتقادی، رفتاری و گفتاری به انبیای الهی حضرت یعقوب و حضرت یوسف نسبت داده شده است و موهم عدم عصمت ایشان می‌باشد. بررسی‌ها نشان می‌دهد نظرات مفسران گاهی با یکدیگر بسیار متفاوت است و دیدگاهی جامع وجود ندارد و هم‌چنین به دلیل پرداخته نشدن به تمامی شبهات موجود در سوره یوسف، این موضوع به مسئله‌ای پژوهش محور تبدیل شده است و پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی ابتدا آراء تفسیری را مورد ارزیابی قرار داده است و پس از بررسی دیدگاه‌های مطرح شده و نقد نظرات، دیدگاه برگزیده را در خصوص شبهه مورد نظر بیان کرده است. بررسی‌ها مشخص می‌کند که بخشی از شبهات، به دلیل کج فهمی و عدم درک درست از آیه و هم‌چنین توجه به روایات ضعیف و اسرائیلیات ایجاد شده است و نتیجه‌ای که از بررسی تمامی شبهات به دست آمده است حاکی از عصمت انبیاء و عدم ارتکاب گناه حضرت یعقوب و حضرت یوسف می‌باشد.
آموزه های تربیتی سوره یوسف با تاکید بر تفسیر نور و ایسر التفاسیر
نویسنده:
نویسنده:بی بی مریم سید نور الدین؛ استاد راهنما:محمد طاهر پاکدامن؛ استاد مشاور :هاشم کوناتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
قرآن که کتاب هدایت است قصه‌های آن برای سرگرمی و ‌بیهوده نیست بلکه در قصه‌های آن پند و عبرت‌های بسیاری نهفته است که مردم را در سیر کمال با الگو‌گیری از شخصیت‌های آن قصه‌ها بسیار راهنمایی می‌کند. یکی از قصه‌های قرآن قصه حضرت یوسف (علیه السلام) است که قرآن آن را احسن القصص معرفی کرده است. در این تحقیق آموزه‌های تربیتی سوره یوسف با تأکید بر تفسیر نور و أیسر التفاسیر در بخشهای فردی خانوادگی و اجتماعی آورده شده است. در تفسیر نور به بخشهای آموزه‌های تربیتی از قصه یوسف (علیه السلام) بیشتر پرداخته شده است و نکته های ظریف و قابل تامل زیادی در این تفسیر وجود دارد اما أیسر التفاسیر بیشتر به ظاهر آیات پرداخته و کمتر از آموزه‌های تربیتی استفاده نموده است. از جمله آموزه‌های تربیتی در بخش فردی این است که انسان باید زندگی خود را ابتدا بر اساس باور توحیدی و یاد خدا بنا کند و با شکر نعمت‌هایش کارها را با توکل و صبر بر او پیش ببرد. و آموزه‌های تربیتی در بخش خانوادگی با توجه به رابطه والدین با فرزندان این است که اگر پدر از جایگاه فرزندان شناخت داشته باشد می‌تواند فرزند را از شر دسیسه‌ها و توطئه‌های دشمنان داخلی مثل شیطان و خارجی مانند حسودان حفظ کند و فرزندان هم اگر به سفارش‌های والدین گوش دهند و احترام آنان را با صداقت و کمک کردن و ... به‌جا آورند و فرزندان بین یکدیگر صله رحم را به جا آورند و نگذارند حسد بین آنها جدایی بگذارد و مواظب یکدیگر باشند زیرا اخلاق خوب و بد در خانواده تأثیر بسیاری زیادی از خود بر‌جا می‌گذارد. آموزه‌های تربیتی این سوره در بخش اجتماعی این است که حاکم و یا مدیر یک جامعه باید ویژگیهایی مانند علم و عدل و تخصص و سعه صدر داشته باشد و از آنجایی که جامعه عبارت از فرهنگ و اقتصاد است، برای نظارت این ها لازم به امور قضایی است. آموزه‌های تربیتی بسیاری در این بخشها وجود دارد که رعایت آنها باعث ثبات و پیشرفت جامعه بشری می‌شود.
نا واقع گرایی و ناشناخت گرایی احکام اخلاقی در کانت
نویسنده:
نویسنده:ثریا نوری؛ استاد راهنما:زینب شکیبی؛ استاد مشاور :سیدعلی علم الهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پژوهش در صدد است با بیان جایگاه مبحث واقع گرایی و ضد واقع گرایی در فرا اخلاق ، تقریر های مختلف این نظریات را بیان نموده ، با بررسی آموزه های اخلاقی کانت ، موضع وی را در ذیل این تقسیم بندی تبیین کند. مبحث واقع گرایی و ضد واقع گرایی اخلاقی ارتباط وثیقی با مبحث شناخت گرایی و ناشناخت گرایی در فرا اخلاق دارد. واقع گرایی اخلاقی دیدگاهی است که معتقد به وجود خصوصیات اخلاقی در جهان پیرامون است که این خصوصیات از ما و اندیشه ما مستقل می باشند و نظریات اخلاقی باورهایی هستند که صدق یا کذب آنها را می توان براساس اموری در جهان پیرامون تعیین کرد و پاسخ صحیح به مسائل اخلاقی در گرو کشف ارزشی است که از قبل در عالم خارج وجود داشته است. در مقابل ضد واقع گرایی معتقد است جهان از ارزش ها اخلاقی تهی است وارزش های اخلاقی نشان دهنده عواطف و احساسات اند. لذا معتقدند سرچشمه ارزش ها در خود انسان است و انسان است که این ارزش ها را جعل و وضع می کند .اما از دیدگاه معرفت شناختی ، شناخت گرایان معتقدند گزاره های اخلاقی گزاره های توصیفی هستند که خبر از واقع می دهند و براین اساس راجع به صدق و کذب گزاره های اخلاقی می توان صحبت کرد. اما ناشناخت گرایان گزاره های اخلاقی را غیرتوصیفی دانسته و برای آنها هیچ حیثیت شناختی قائل نبوده و آنها را صدق و کذب پذیر نمی داند . در نهایت براساس این تعاریف و تطبیق آن با نظریات اخلاقی کانت می توان نتیجه گرفت که کانت یک ناواقع گرای ناشناخت گراست . کانت همان گونه که خود تصریح می کند ، عقل را قوه واحدی می داند که به جهت نوع ادراکاتش به عقل نظری و عقل عملی تقسیم می شود .کارکرد عقل نظری،تولید علم و معرفت بخشی به انسان و ادراک واقعیات (هست ها) است،اما عقل عملی آنچه را که مربوط به مقام عمل باشد، (بایدها) را ادراک می کند و نقش آن ترجیح یا تصمیم اخلاقی است . در واقع کانت با تفکیکی که بین عقل نظری و عقل عملی قائل می شود این را مطرح می کند که در عقل نظری شناخت ما از هستی محدود به عالم پدیدار است(فنومن) و ما نمی توانیم به عالم ناپدیدار(نومن)علم پیدا کنیم .و اخلاق را مربوط به عالم ناپدیدار می داند که قابل شناخت نیست . کانت وجود ارزش ها را در جهان خارج رد می کند و گزاره های اخلاقی و « باید ها و نبایدها» ، گزاره هایی واقع گو نمی داند چراکه آنها توسط عقل وضع می شود و به طور پیشینی و مستقل از تجربه در آن وجود دارند و لذا نمی توان از صدق و کذب پذیری آنها سخنی به میان آورد.
آمادگی برای الهیات طبیعی: با یادداشت‌های کانت و رونوشت الهیات عقلانی دانزیگ
نویسنده:
Johann August Eberhard, Immanuel Kant
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده ماشینی : یوهان آگوست ابرهاردز آماده سازی برای الهیات طبیعی (1781) که به عنوان یک کتاب درسی برای استفاده در دروس الهیات طبیعی طراحی شده و توسط ایمانوئل کانت به عنوان مبنای سخنرانی هایش در مورد دکترین فلسفی دین استفاده شده است، اکنون برای اولین بار به زبان انگلیسی در دسترس است. با تمرکز قوی بر مباحث مختلف فکری و متون مهم تاریخی در اواخر رنسانس و اوایل الهیات مدرن، آمادگی برای الهیات طبیعی بر نحوه تفکر کانت در مورد شناخت عملی و همچنین مفاهیم اخلاقی و دینی تأثیر گذاشت. دسترسی به متن کامل ابرهاردز این امکان را فراهم می کند که تشخیص دهیم کانت در کجای سخنرانی ها تغییراتی را در آنچه ابرهارد نوشته است ایجاد می کند و در کجا ایده های خود را بیان می کند. این ترجمه با شناسایی خطوط تحقیق ناشناخته جدید، درک عمیق‌تری از آموزه‌های صراحتاً مذهبی کانت و نوشته‌های اخلاقی محوری او، مانند زمینه‌های متافیزیک اخلاق و نقد عقل عملی، به دست می‌دهد. همراه با یادداشت‌های دست‌نویس کانت که قبلا ترجمه نشده روی متن ابرهارد و همچنین رونوشت‌های دانزیگ درس کانت در الهیات عقلانی، آماده‌سازی برای الهیات طبیعی دارای واژه‌نامه دوگانه انگلیسی-آلمانی/آلمانی-انگلیسی، تطابق و مقدمه‌ای است که کتاب را در همخوانی قرار می‌دهد. الهیات و فلسفه قرن 18. این کمک قابل توجهی به مطالعات کانتی قرن بیست و یکم است.
پیدایش و روح تخیل (نظریه تخیل هگل بین 1801-1807) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jennifer Ann Bates
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : با توجه به اهمیت تخیل برای کانت، فیشته و شلینگ، قابل توجه است که این کلمه فقط یک بار در پدیدارشناسی روح هگل آمده است و فصلی نیست که در کنار «حس-قطعیت»، «ادراک»، «درک» باشد. و "دلیل". بخش اول. «تخیل در تئوری» به تحول در نظریه تخیل هگل از Differenzschrift و ایمان و دانش، از طریق سه نسخه مختلف از فلسفه روح (1803، 1805، 1830) می پردازد. قسمت دوم. «تخیل در عمل»، بر اساس فلسفه روح 1830 – فانتزی نشانه‌سازی، بر آخرین لحظه تخیل تمرکز دارد. من دو مثال را مورد بحث قرار می‌دهم – فعالیت هنرمند همانطور که در زیبایی‌شناسی توصیف شده است، و «دین تخیل» – هندوئیسم همانطور که هگل آن را در سخنرانی‌های فلسفه دین فهمید. بخش سوم دو بخش قبلی را ترکیب می‌کند و نشان می‌دهد که پدیدارشناسی روح نقطه اوج فعالیت نظری و عملی تخیل است: در حالی که تخیل در تئوری لحظه‌ی میانی وورستلن است، عملاً در قلب Aufhebung و در نتیجه آغاز و پیدایش روح قرار دارد. توسعه. پدیدارشناسی داستان پیشرفت آگاهی از طریق خودنمایی آن است. بنابراین تخیل در کل کتاب وجود دارد. من لحظه‌های پدیدارشناسی را درگیر نمی‌کنم، بلکه بر ظاهر واحد کلمه تخیل در پیشگفتار تمرکز می‌کنم، و به این موضوع که چگونه هگل تخیل متزلزل فیشته را به عنوان لحظه‌ای در درون انعکاس - «واسطه» این «علم تجربه» دوباره تفسیر می‌کند. . بین سال‌های 1801-1807، زبان به لحظه‌ی فزاینده‌ای برای تخیل تبدیل می‌شود. تا سال 1830 برونی سازی بازنمایی ها در ارتباطات (نشانه سازی) لحظه ای از تخیل است. روانشناسی هگل از پیدایش تخیل و لحظات آن، روح را جامعه مفسران آشکار می کند. در تز تخیل هگل تا پدیدارشناسی اندیشیده می‌شود، اما در گذار نهایی پدیدارشناسی - از دین به دانش مطلق، از تفکر تصویری به دانستن بر اساس مفهوم - است که هگل تخیل را تا پایانش می‌اندیشد. پایان من به اختصار آن گذار و پایان تخیل را در شناخت مطلق مورد بحث قرار می دهد
از ایدئالیسم انتقادی تا نبوی: اخلاق، قانون و دین در فلسفه هرمان کوهن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Paul Egan Nahme
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این مطالعه درباره هرمان کوهن، فیلسوف یهودی آلمانی قرن نوزدهم، من استدلال می‌کنم که بازنگری کوهن در اخلاق کانتی و الهیات اخلاقی با مفاهیمی که از تفسیر او از عقل‌گرایی میمونی و منابع یهودی، به‌طور کلی‌تر، استخراج شده و به‌طور منطقی ترسیم شده‌اند، نفوذ کرده است. کوهن از طریق هرمنوتیک آرمانی‌کننده، معین‌هایی از مسائل فلسفی را در فلسفه پساکانتی هنجاری می‌کند و تحت عنوان «پانتئیسم» و «پوزیتیویسم» به آنها می‌پردازد. بین هر دو پانتئیسم و ​​پوزیتیویسم، ایده آلیسم کوهن راه میانه ای را ارائه می دهد که من آن را به عنوان "ایده آلیسم نبوی" یا فلسفه زمان و آرمان توصیف می کنم که تاریخ، قانون و هنجارگرایی اخلاقی را آینده محور تفسیر می کند. به عبارت دیگر، «نبوت» نقش روش‌شناختی را برای زمان‌مندی در فلسفه عملی تلقین می‌کند و معنای جدیدی را برای قانونمندی در اخلاق معرفی می‌کند. بنابراین کوهن با هنجاری کردن ایده نبوت و تبدیل آن به مدلی مفهومی برای استدلال، عاملیت، هنجارهای حقوقی و کنش اخلاقی، فلسفه یهودیت را به عنوان یک فلسفه دین ارائه می دهد. بنابراین، این پایان‌نامه با تمرکز بر نقد پانتئیسم و ​​پوزیتیویسم استدلال می‌کند که مذاکرات کوهن درباره مسائل فلسفی قرن نوزدهم، نقش هنجاری یهودیت را به عنوان یک فلسفه عمومی معرفی می‌کند و این استدلال با پیشنهاد این که فلسفه یهودیت کوهن آموزنده عمومی است، به پایان می‌رسد.
نظام دیدگاه های کانت و دلالت های الهیاتی آن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Stephen Palmquist
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : بخش اول ساختار کلی سیستم کانت را بررسی می کند. فصل اول استدلال می‌کند که نظام او را نمی‌توان بدون قدردانی از جهت‌گیری ریشه‌ای الهیاتی آن کاملاً درک کرد. فصل دوم «اصل دیدگاه» را معرفی می‌کند و دیدگاه را به عنوان «زمینه یا «شیوه بررسی» یک سؤال فلسفی و دیدگاه به عنوان موضوعی که در دست بررسی است، تعریف می‌کند. فصل سوم پیشنهاد می‌کند که یک الگوی معمارانه ثابت به سیستم کانت ویژگی «گوپرنیکی» می‌دهد. بخش دوم به بررسی زیربنای معرفت شناختی نظام کانت می پردازد. فصل چهارم، چهار دیدگاه اصلی او (استعلایی، تجربی، منطقی، و عملی) را به ترتیب پرداختن به امر ترکیبی پیشینی، ترکیبی پسینی، تحلیلی پیشینی و تحلیلی پسینی تعریف می کند. فصل پنجم این چارچوب چشم‌انداز را در مورد شش اصطلاح اصلی کانت به کار می‌گیرد: «شیء به خودی خود، «شیء استعلایی» و «ظاهر» شیء را از منظر استعلایی نشان می‌دهند. «پدیده»، «نام منفی»، و «مثل مثبت» شی را از دیدگاه تجربی نشان می‌دهند. فصل VT استدلال می کند که ایمان به چیز به خودی خود نقطه شروع ضروری برای سیستم کانت است. بخش سوم از اصول رسمی تعیین شده در بخش های اول و دوم برای تفسیر خود سیستم انتقادی استفاده می کند. فصل‌های VII-IX این سه نقد را به‌ترتیب سیستم‌هایی بر مبنای دیدگاه‌های نظری، عملی و تجربی می‌دانند. بخش چهارم مفاهیم الهیاتی نظام کانت را مورد بحث قرار می دهد. فصل X الاهیات او را همانطور که خود او می‌دید به تصویر می‌کشد: خداباوری که با انکار امکان شناخت انسان از وجود او، احترام درست به خدا را ترغیب می‌کند، اما از طریق استدلال‌های اخلاقی و غایت‌شناختی اجازه می‌دهد تا یک باور به اندازه کافی قطعی شود. فصل یازدهم، فلسفه دین کانت را به عنوان آزمایشی تفسیر می کند که برای اثبات این موضوع طراحی شده است که مسیحیت می تواند به عنوان دین جهانی بشر عمل کند. فصل دوازدهم توجه عمیق کانت را به تجربه دینی نشان می‌دهد و استدلال می‌کند که نظام انتقادی به‌عنوان یک کل در نظر گرفته شده است تا راه را برای عرفان انتقادی هموار کند.
شر رادیکال و مسئولیت در انسان شناسی فلسفی پل ریکور [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Trevor Kimball
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه، مفهوم مسئولیت اخلاقی برای روشن کردن ایده کانتی از شر رادیکال در رابطه با درک پل ریکور از خود به عنوان شدن استفاده شده است. علیرغم قاعده مند بودن جهان طبیعی، کانت آزادی انسانی را مطرح می کند که می تواند در امتداد خطوط تجربه اول شخص ما درک شود. با تغییر از عقل نظری به عقل عملی، اندیشیدن در مورد عمل بر حسب علت و معلول، جای خود را به آزادی فرضی می‌دهد که در آن می‌توانیم دلایلی برای عمل بیاوریم و تغییرات معناداری در جهان ایجاد کنیم. در عین حال، به نظر می‌رسد که ادعای کانت مبنی بر اینکه انسان‌ها «طبعاً» به شدت شرور هستند، این آزادی را مشکل‌ساز می‌کند. اگر نمی‌توانیم کاری نکنیم، پس چگونه می‌توانیم مسئول اعمال خود باشیم؟ من استدلال خواهم کرد که شر رادیکال به دور از سلب مسئولیت ما در قبال اعمالمان، شرحی تجویزی از انسجام اعمال اخلاقی ما و مبنای مسئولیت ارائه می دهد. هدف این پایان نامه بررسی تأثیر نظریه شر رادیکال کانت بر تفکر ریکور درباره روایت و مسئولیت است. از نظر ریکور، روایت زمینه را برای اندیشیدن به ابتکار عمل واقعی در جهانی که توسط نیروهای طبیعی تعیین شده است فراهم می کند. مسئولیت با این واقعیت فعال می شود که ما نویسندگان معنادار اعمال خود هستیم. شرح قوی ریکور از هویت روایی به طور همزمان یک نظریه عاملیت اخلاقی تفسیری است. این یک جنبه ضروری برای یک نظریه مسئولیت فراهم می کند زیرا به ما اجازه می دهد تا در مورد دلایل اقدامات از نظر ابتکار عمل و در ارتباط با یکپارچگی زندگی خود به عنوان یک کل فکر کنیم. پس از اینکه شرط آزادی را برای مسئولیت در نظر گرفتیم، پذیرش شر رادیکال را به عنوان بهای انسجام زندگی خود در یک ثبت اخلاقی قرار دادیم و عمل را به عنوان چیزی که مسئول آن هستیم و به عنوان چیزی که در هویت روایی ما پیکربندی شده است درک کردیم. ، می توانیم زمینه ای را در نظر بگیریم که در آن به خود تبدیل می شویم. از نظر ریکور، خود هرگز داده شده نیست. همیشه واسطه است. این میانجی‌گری‌ها شامل روایت‌هایی از منشأ شر است که به خود فراتاریخی ما شکل می‌دهد. غیر تاریخی نیست. در عوض، با قرار دادن پذیرش گرایش به شر در زمان روایی، نوعی بینش به امر غیرقابل درک می دهد که بدون نیاز به حافظه ما از پذیرش گرایش، به تجربه اول شخص ما انسجام می بخشد. ما همیشه در شرایطی که تعیین نکرده ایم و مسئولیتی در قبال آن نداریم، در حال تبدیل شدن به یک خود هستیم. به همین دلیل است که منشأ شر باید فرا تاریخی باشد. تاریخ را مشروط می کند و بنابراین نمی توان آن را در حرکت آن گنجاند. نتیجه این مسیر، بیان شدن خود در شرایط فجور است. با توجه به شرایط انسانی و موقعیت اخلاقی که در آن قرار داریم، بنابراین باید از خودمان محافظت کنیم، همانطور که خود را از تاریخ واقعی می شناسیم. ما بدتر از آن چیزی هستیم که خودمان را باور داریم. و با این حال، در زیر این مفهوم، خوبی اصلی وجود دارد که ریکور بسیار متعهد به حفظ آن بود. این خیری نیست که بتوانیم به سادگی به آن برگردیم. از طریق اعمال خودمان، برای همیشه از خود بیگانه می شویم. با این حال، ما می توانیم با بخشش و امید به این خوبی گواهی دهیم. ریکور از سرود بخشش صحبت می کند. این نقطه ای است که فلسفه دین جای خود را برای دین باز می کند. به این ترتیب، همانطور که ریکور همیشه تأیید می کند، تمایلات به خیر در کانت از نظر فلسفی مکانی را که دین در آن انسان توانا را مورد خطاب قرار می دهد، نشان می دهد.
دکترین دین به مثابه فلسفه سیاسی کانت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Phillip David Wodzinski
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این رساله از طریق مطالعه دقیق کتاب متأخر امانوئل کانت، مذهب در مرزهای عقل صرف، عنصر سیاسی در دکترین دین کانت را روشن می کند و بنابراین به درک گسترده تری از فلسفه سیاسی او کمک می کند. فلسفه سیاسی دین کانت، علاوه بر بسط و جان بخشیدن به آموزه اخلاقی او، دین را به گونه ای تفسیر می کند که به ایمان مسیحی زمینه اخلاقی می بخشد که بهبود اجتماعی و سیاسی را ممکن می سازد و حتی عاملی برای آن خواهد بود. زندگی پایان نامه بر کلیت و ساختار دین در محدوده عقل صرف به عنوان یک کتاب تأکید می کند، زیرا آموزش کتاب با بیان آموزه آن تمام نمی شود، بلکه شامل واقعیت و نحوه بیان آن نیز می شود: خواننده می آموزد. با توجه به ساختار و لحن کتاب و همچنین به محتوا و استدلال بیان شده آن، به طور کامل از کانت. دین نه تنها مبنایی برای بازنگری پیشنهادی در اساس عقاید و اعمال دینی موجود، بلکه در کنار این، نقدی ویرانگر از آنها به‌ویژه از لحاظ اخلاقی فراهم می‌کند. اما این تنها نیمی از آن چیزی است که فلسفه سیاسی دین کانت را تشکیل می دهد. کانت از تحلیل فلسفی بافت اجتماعی-سیاسی دین فراتر می رود و در کنار این تلاش، ارائه سیاسی فلسفه را دنبال می کند که قصد دارد اضطراب خواننده را در مورد تنش بین فلسفه و زندگی سیاسی که به نفع جامعه است رها کند. طرفداران کلیسا-ایمان برای تشویق.
فردریش هولدرلین و فلسفه ایده آلیست آلمانی زمان خود [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
David L. Simpson
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تز حاضر انگیزه اصلی خود را از این اعتقاد نویسنده می گیرد که فلسفه آلمانی "گوتزیت" نشان دهنده اوج بینش و دستاورد متافیزیکی است که با شکوفایی اولیه تفکر فلسفی اروپایی در عصر افلاطون و ارسطو قابل مقایسه است. تا همین اواخر، مد بود که کانت و هگل را دو «غول» این شکوفایی دوم بدانیم و فیلسوفان دیگری مانند فیشته و شلینگ را به نقش شخصیت‌های پشتیبان بسپاریم. با این حال، در سال‌های اخیر، تلاش‌های پیشگام دانشمندانی مانند والتر شولز، به علاوه علاقه‌ای که فیلسوفان مدرن مانند مارتین هایدگر نشان داده‌اند، توجه را به اعماق فلسفه شلینگ جلب کرده است که توسط نمایندگان برجسته فلسفه ایدئالیستی نادیده گرفته شده بود. به دلیل همدردی آنها با عقاید کانت و/یا هگل. علاوه بر این، باز هم تا حدی به دلیل بینش هایدگر، این درک در میان دایره های روزافزون ایجاد شده است که فردریش هولدرلین نیز یکی از این غول های متافیزیک بوده است. آثار کاملاً فلسفی او از نظر تعداد و طول محدود است. با این حال، سهم او را نمی‌توان بر حسب کمیت اندازه‌گیری کرد: من معتقدم، و سعی کرده‌ام در کار حاضر نشان دهم که این بینش و الهام اولیه او بود که اساس همه کارهای شلینگ را در اواخر دهه 1790 تشکیل داد. در این فرآیند، من اندیشه هولدرلین را به آنچه که به عنوان ریشه های آن می بینم دنبال کرده ام: ایده های پیشسوکراتیک، افلاطون اولیه و سومین «کریتیک» کانت.
  • تعداد رکورد ها : 2266