جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 694
مبانی معرفت شناسی حکمت اشراق سهروردی
نویسنده:
سیماسادات نوربخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نظام معرفت شناسی شهاب الدین سهروردی (549-587ق) به عنوان موسس دومین حوزه اندیشه فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی، اهمیت ویژه ای دارد. معرفت شناسی او با بررسی تعارض های منطقی در نظام فلسفی مشاء صورت می گیرد. نظریه سهروردی در باب علم شامل دو جزء است: نخست، جزء سنت زدایی است که سهروردی در آن، به نظریه های مختلف علم، مخصوصا علم به واسطه تعریف، ادراک حسی، مفاهیم اولی یا مقدم بر تجربه انتقاد می کند. او ابتدا ساختار «تعریف» ارسطویی را نقد کرده که این نقد، نخستین تلاش مهم برای نشان دادن تعارض ساختار ارسطویی و گام نخست در تدوین حکمت اشراق است. سهروردی محدودیت ها و نارسایی تعریف را در رسیدن به یقین نشان داده است. به نظر او نظریه های مطرح شده درباره علم، اگر چه ما را به جنبه ای از حقیقت رهنمون کرده و کاملا نامعتبر نیستند، اما هیچ یک منتهی به یقین نشده و از امکان وقوع علم سخن نگفته اند. سهروردی نه تنها می کوشد ضابطه صوری متفاوت حاکم بر تعریف را نسبت به مشائیان ابداع کند، بلکه تلقی او از تعریف، جزء اساسی نظریه اشراقی وی از ساختار عقلانی علم است. این اختلاف اساسی مبین دیدگاه کاملا متفاوت اصول منطقی و معرفت شناسانه در فلسفه است که بر اساس آن جزء دوم نظریه سهروردی شکل می گیرد، به طوری که در حکمت اشراق، برتری از آن شهود و بر مبنای نظریه مشاهده - اشراق است. و بر اساس«علم حضوری» تدوین می‌شود.
صفحات :
از صفحه 31 تا 47
تاثیرپذیری ملاصدرا از اثولوجیا و حکمت عتیقیه در اثبات مراتب عقل
نویسنده:
حسن بلخاری قهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تأمل و تحقیق در آثار صدرالمتألهین شیرازی نشان می‌دهد قرآن و روایات و نیز کتب فلاسفه و حکیمان پیش از او، که صرفا عقلی بوده، بن‌مایه‌ای اشراقی دارند، اصلی‌ترین منابع فکری و نظری او را تشکیل می‌دهند. بنابراین صدرا یکی از اندیشمندان بزرگ در تألیف میان وحی و عقل است. این تألیف حکمتی به ‌وجود آورده است که ملاصدرا مایل است آن را «حکمت عتیقه» یا «حکمت عتیقیه» بنامد. در میان منابع عقلی او، کتاب تاسوعات (معرفة ‌الربوبیه) جایگاه ویژه‌ای دارد. ملاصدرا در آثار خود، در تمامی مواردی که به صاحب معرفة ‌الربوبیه اشاره می‌کند، حکمت او را عتیقیه می‌نامد. این اعتماد و اعتقاد صدرا به صاحب تاسوعات چنان بالاست که به سختی می‌توان تشخیص داد این وحی است که به کمک عقل تبیین و اثبات می‌شود یا عقل است که به تأیید حکم وحی می‌‌رسد. این مقاله به‌ تفصیل این معنا را به‌ ویژه با اتکا و استناد به شواهد الربوبیه، که بیشترین ارجاعات صدرا به تاسوعات در این اثر اوست، مورد تحقیق و بررسی قرار داده است. نکته‌ مهم دیگری که در این مقاله بدان پرداخته شده رساله‌ منسوب به فرفوریوس با عنوان «اتحاد عاقل و معقول» است که مبنای نقد ابن‌سینا قرار گرفته است. همچنین به این پرسش می‌پردازیم که آیا با توجه به این‌ که در تمدن اسلامی، دو ترجمه از اندیشه‌های فلوطین با دو عنوان در دست‌رس بوده است، آیا این خود سبب اشتباه تاریخی در انتساب تاسوعات به ارسطو شده است یا خیر؟ نگارنده در این باب، نظریه‌ای دارد که در متن، تفصیل یافته است.
صفحات :
از صفحه 93 تا 112
اطلاق‌گرایی معرفتی در حکمت متعالیه
نویسنده:
محمد نجاتی, یاسر سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سنت فلسفۀ اسلامی به دلیل اذعان به ناکامی نفس در دستیابی به کنه وجودی و نفس‌الامری اشیا مسئلۀ اطلاق‌گرایی معرفتی بروزی جدی می‌یابد. اما در این بین، نگاه ملاصدرا به این مسئله رویکردی متمایز را ارائه می‌دهد. صدرا در تفکر عام خویش، طبق مشرب فلاسفه، توانایی نفس در شناخت حقایق اشیا را آماج تردید قرار می‌دهد. با وجود این، در رویکرد نهایی‌اش بر اساس برخی مبانی وجودی و معرفتیِ تفکر خویش، دغدغۀ این مسئله را طرح می‌کند و در نهایت، راهکاری پیش می‌نهد. ملاصدرا در گام اول اذعان می‌دارد که به دلیل اختلاط محاکی ادراکات حسی و خیالی با نقص و شرافت وجودی محاکی ادراکات عقلی و همچنین خساست وجودی نفس که لازمۀ حدوث جسمانی آن است، محتمل است ادراکات نفس قرین ابهام و عدم وضوح گردد و در حد ظواهر و اعراض اشیا باقی بماند. اما وی در گام نهایی با تأکید بر ماهیت وجودی حقیقت علم، اشتداد نفس و تعالی آن از خساست جسمانیه را مرهون فرایند وحدت عاقل و معقول می‌داند. صدرا معتقد است به هر میزان که نفس در فرایند وحدت با ادراکاتش گسترش بیشتری یابد، به همان میزان از نقایص وجودی و شواغل معرفتی تعالی می‌یابد و در نتیجه، ادراکاتی ماخوذ از کنه و ملکوت اشیا و محاکی نفس‌الامری را به دست می‌آورد
صفحات :
از صفحه 137 تا 152
خیال و ابژکتیویته در نقد اول کانت
نویسنده:
عقیل فولادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقال، نخست به پیشینه بحث خیال می‌پردازد و بدین ‌طریق تأثیرگذاران بر کانت را روشن می‌نماید. پس از آن توضیحی در باب ابژکتیویته داده می‌شود و سپس به بحث از خیال در نقد عقل محض پرداخته می‌شود. قوه خیال در نظام شناختی کانت دارای جایگاهی منحصر به فرد است. این نقش به مراتب، فعالانه‌تر از جایگاه خیال در نظام‌های فلسفی پیش از کانت است. خیال از سویی در بحث مهم و پیچیده استنتاج استعلائی مقولات فاهمه، فعال است و از سوی دیگر در بحث شاکله‌سازی این مقولات. این‌ها هر دو در فرآیند «ابژکتیو»شدن شناخت حائز اهمیتند. به علاوه صور پیشین مکان و زمان، مولود فعالیت این قوه‌اند. همه این امور نشانگر برجستگی خیال در معرفت‌شناسی این فیلسوف هستند؛ امری که در اخلاف بلافصل وی به وضوح اثر آن آشکار شد. البته این برجستگی، در عین اهمیت آن می‌تواند آفتی برای معرفت‌شناسی دانسته ‌شود چرا که ابژکتیویته را مبتنی بر سوژه می‌نماید.
صفحات :
از صفحه 79 تا 98
خیال از دیدگاه ابن عربی و مولوی
نویسنده:
ابراهیم رضایی، قاسم کاکائی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ایران,
چکیده :
در آثار ابن عربی، ازجمله فتوحات مکیه و فصوص الحکم و در مثنوی معنوی مولانا، اصطلاح «خیال» به معانی متعددی ظاهر شده است. ابن عربی، سیاهه روشن تر و مفصل تری از خیال، هم به عنوان یکی از قوای پنجگانه نفس و هم به مثابه یکی از ساحات گسترده وجود، ارائه می دهد؛ و درنهایت، او به حیث آفاقی و انفسی خیال، به منزله گستره وقوع تجربیات دینی، توجه بیشتری مبذول کرده است. ازسوی دیگر، مولوی به جنبه دنیوی و نفسانی خیال نظر دارد که با تعبیه و تشکیل صور متکثر، راه اساسی طی طریق عرفانی است. پس میان این دو عارف در شعب معانی خیال اختلافی وجود ندارد، اما هریک به جنبه ای از جنبه های آن پرداخته است. ابن عربی آن را در حوزه تتبع علمی حفظ می نماید و مولوی در حوزه تحقیق عقلی با آن ستیز می کند.
صفحات :
از صفحه 27 تا 44
کثرت روش شناسی پژوهش: افول پوزیتیویسم یا مرگ حقیقت؟
نویسنده:
محمود مهرمحمدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
خطر فرو افتادن طیف گسترده و شناخته شده پژوهش های کیفی به ورطه هولناک انکار حقیقت و هیچ انگاری در لوای عطش آزادسازی فهم، معنا و پژوهش از چنبره، هژمونی و انحصار روش های کمی به خصوص برای جوامع علمی مانند ما که در آستانه شکستن انحصار روش شناختی و توجه به روش شناسی های غیرمتعارف هستند، بسیار جدی است. این خطر مبتنی بر حقیقت وجود ویژگی های «دوگانه» یا تقابل های معنادار و مهمی است که میان روش شناسی های کمی و کیفی وجود دارد. فائق آمدن بر این خطر نیز مستلزم توجه به «سه گانه ها» یا «سه وضعیتی هایی» است که نشان می دهد گریز از «قطعیت» موعود و البته موهوم کمی گرایی نباید به پناه ناگزیر به «نسبیت» و هیچ انگاری در لوای پژوهش کیفی بینجامد، بلکه وضعیت سومی به نام «کثرت» نیز متصور است و باید به عنوان پناهگاه کیفی گرایان به رسمیت شناخته شود. نگارنده تلاش نموده است تا پاره ای از دوگانه هایی که منشا سوء تفاهم های برخی کیفی گرایان شده را مطرح نماید و نیز سه گانه هایی را که موجب خلاصی از این سوء تفاهم ها و رها شدن کیفی گرایی از نسبت های به چسب و ناچسب است، تبیین نماید. نتیجه این که طرفداران رویکردهای کیفی باید ضمن مغتنم شمردن مفهوم کثرت از فرو غلتیدن به دام نسبیت بر حذر باشند و بدین ترتیب به این رویکرد جدید پژوهش، اعتبار و وجاهت بخشند. برای خلاصی از این دام، علاوه بر تبیین نظری حد فاصل میان قطعیت تا نسبیت که همان کثرت است به موضوع التزام به رفتار روشمند توسط پژوهشگران، به ویژه پژوهشگرانی که هنجارشکنانه به سمت رویکردهای غیرمتعارف روی می آورند، تاکید شده است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 46
مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مورد تجرد خیال و ارتباط آن با معاد جسمانی
نویسنده:
عباس یزدانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
یکی از مباحث مهم مورد اختلاف ابن سینا و ملاصدرا در علم النفس، مبحث تجرد خیال است. گرچه ابن سینا در بعضی از آثار خود مانند المباحثات با تردید و تحیر، تجرد خیال را مطرح نموده است، ولی با توجه به مبانی او، که عقل را فقط مدرک کلیات می داند و هر نوع ادراک جزئی را به قوای جسمانی نسبت می دهد، نمی تواند به تجرد خیال معتقد باشد، لذا در کتاب النجاه تصریح می کند که ادراک خیالی، ادراکی مادی و جسمانی است، نه مجرد. و در کتاب النفس شفاء سه دلیل بر جسمانی بودن خیال اقامه می کند. اما صدرالمتالهین به تجرد خیال معتقد بوده و در آثار متعدد فلسفی خود، به ویژه اسفار، علاوه بر پاسخ دادن به ادله منکرین تجرد خیال، ادله متعددی را در اثبات تجرد خیال اقامه نموده است. وی در کتاب الشواهد الربوبیه با استفاده از تجرد خیال به اثبات عقلانی معاد جسمانی می پردازد و ادعا می کند تا کنون کسی برهان عقلی قاطعی بر این مساله اقامه نکرده است؛ و حتی شیخ الرئیس ابوعلی سینا با همه نبوغ فلسفی اش، نتوانسته برهان عقلی بر اثبات معاد جسمانی اقامه کند، لذا آن را تعبدا پذیرفته است. بنابراین، ملاصدرا اثبات تجرد قوه خیال و بر اساس آن اثبات فلسفی معاد جسمانی را از ابتکارات فلسفی خود می داند. هدف این نوشتار، اولا مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مبحث تجرد خیال و بررسی استدلالات مربوطه و ثانیا ارزیابی استدلالات ملاصدرا بر اثبات فلسفی معاد جسمانی از راه تجرد خیال است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که در صحت و درستی برخی استدلالات ملاصدرا تردید وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 95 تا 108
مساله تعبیر گزاره های احتمالاتی در علم
نویسنده:
امیراحسان کرباسی زاده، میثم محمدامینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
گزاره های احتمالاتی دسته خاصی از گزاره ها هستند که در گفتار روزمره و علمی استفاده های فراوان دارند. تحلیل مفهوم و تعبیر احتمال برای بررسی جایگاه این گزاره ها در علم مساله ای اساسی است. تدقیق مفهوم احتمال و تعبیر آن برای فهم و ارزیابی محتوای گزاره های علمی ضرورت دارد. در این مقاله پس از معرفی دستگاه استاندارد اصل موضوعی احتمالات معرفی می گردد و پس از آن اشاره مختصری به تعابیر متفاوت احتمال خواهد شد. سه دسته اساسی از تعابیر احتمال وجود دارد: تعبیر منطقی، تعبیر ذهنی، تعبیر عینی (تمایلی). تعبیر ذهنی به عنوان پایه بیزگرایی مورد توجه بیشتری قرار دارد. هدف اصلی در این مقاله بررسی تعبیر ذهنی احتمال است که طی آن، دو دسته استدلال در باب توجیه پیروی درجات باور از اصول نظریه احتمال مورد بررسی و نقد قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 51
محدوده معرفت انسان نسبت به حق تعالی
نویسنده:
پروین نبیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به این سوال اساسی است که «حد معرفت انسان نسبت به حق تعالی چیست؟». در پاسخ به این سوال اغلب اندیشمندان در اینکه متعلق معرفت حق تعالی ذات حق نیست، اشتراک نظر دارند اما در عین حال شناخت حق تعالی را از طریق شناخت صفات خداوند امکان پذیر دانسته اند و در محدوده شناخت صفات، گروهی راه تشبیه و گروهی راه تنزیه و گروهی بنابر ادعای خود راهی میان تنزیه و تشبیه برگزیده اند. در این مقاله ضمن نقد این طرق و بیان ناکارآمدی هر یک از آن ها در معرفت واقعی حق تعالی، این نکته بررسی می شود که صفات حق تعالی نیز به دلیل عینیت شان با ذات متعلق معرفت قرار نمی گیرد و بنابراین محدوده شناخت حق تعالی افعال اوست نه صفات او؛ به این معنا که معرفت نه به خود ذات یا صفات بلکه به فعلی که مظهر ذات و صفات حق تعالی است، تعلق می گیرد. بنابراین بالاترین معرفت به حق تعالی در معرفت بالاترین و کاملترین فعل او که شدیدترین ظهور حق در او تحقق پذیرفته، یعنی انسان کامل (که در رأس آن امام است) منطوی است. بنابراین شناخت حقیقی خداوند (در محدوده قابلیت انسان) که هدف از خلقت انسان نیز هست تنها در نتیجه سیر تکاملی و مظهریت صفات حق و رسیدن به مقام مخلصین و فعلیت عقل شهودی (و نه تنها عقل استدلالی) امکانپذیر است. آنکه بر اساس اعتقاد به وحدت وجود، به وحدت شهود رسیده است می تواند آینه تمام نمای حق شود و با وجود خویش (و نه تنها با زبان) حق تعالی را توصیف کند و خداوند نیز بر اساس آیه شریفه «سبحان الله عما یصفون الا عبادالله المخلصین» (صافات/160-159) تنها به اینان اجازه توصیف خویشتن را داده است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 151
حس مشترک و نقش های ادراکی آن نزد ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
فاطمه صادق زاده قمصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در میان قوای ادراکی نفس، حس مشترک وضعیت ویژه ای دارد. ارسطو بی آنکه از آن تصویری ارائه دهد، کارکردهایی چون ادراک محسوسات مشترک و بالعرض و تشخیص وجوه تمایز میان اشیا و ادراک احساس را به آن نسبت می دهد. در حالی که ارسطو به صراحت تلقی از حس مشترک را به عنوان قوه ای در کنار حواس پنج گانه رد کرده است، ابن سینا و پیروان او آن را به عنوان یکی از حواس باطنی مورد توجه قرار می دهند و برخی از نقش های نفس را از او می دانند. فیلسوفان اسلامی به ویژه ابن سینا با رفع برخی ابهامات و بیان ادله ای برای اثبات وجود حس مشترک و برشمردن نقش هایی دیگر، نظریه ارسطو را تقویت نمودند. به نظر می رسد حس مشترک را حداکثر می توان همچون مجمعی برای قبول و ادراک محسوسات به شمار آورد. این قوه به عنوان مرکز مدیریت یا رئیس حواس ظاهری عمل می کند، حواس را به کار می گیرد و سپس محسوسات را ادراک می کند. در این صورت، صدور هر نوع حکم باید کاری از سوی نفس یا قوه فکر قلمداد شود. با وجود آنکه مباحث نفس شناسی ارسطو و ابن سینا همواره مورد توجه خاص صاحبان اندیشه بوده است و هر یک از ایشان به سهم خود بر غنای این بحث افزوده اند، باید گفت که هنوز هم پرسش هایی درباره ارتباط و تعامل میان نفس، حواس ظاهری و حس مشترک و قوه فکر مطرح است که تنها با مطالعه دقیق مباحثی چون ادراک حسی، خیال و قوای نفس به نحوی شایسته وضوح می یابد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 51
  • تعداد رکورد ها : 694