جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2143
روابط بین المللی کانت: الهیات سیاسی صلح جاودان
نویسنده:
Seán Molloy
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
University of Michigan Press ,
چکیده :
چکیده ماشینی : دیوانگی گناه است افراد دارای ناتوانی های عاطفی دوری می شوند. بیماری روانی مشکل کلیسا نیست. هر سه ادعا اشتباه است. در جنون، هدر اچ. vacek تاریخچه واکنش های معترضان به بیماری روانی در آمریکا را دنبال می کند. او نشان می دهد که چگونه دو نیروی متمایز برای خنثی کردن مراقبت مسیحی از کل شخص ترکیب شده اند. حرفه ای شدن پزشکی برای محدود کردن حوزه اقتدار مسیحی به قلمروهای خصوصی و معنوی کار کرد و شفا و مراقبت - اعم از جسمی و روانی - را به متخصصان سکولار و پزشکی واگذار کرد. میراث الهیاتی که بیماری را با گناه مرتبط می‌کرد، به همان اندازه تأثیرگذار بود، انگ اجتماعی اطراف افراد مبتلا به یک بیماری روانی را عمیق‌تر کرد. کلیسای معترض که تمایلی به درگیر کردن مبتلایان نداشت تا مبادا آن را نیز آلوده به معاشرت کند، به میل خود مراقبت از افراد مبتلا به بیماری روانی را به متخصصان سکولار واگذار کرد. در حالی که بی توجهی قاعده کلی را تشکیل می داد، پنج استثناء تاریخی از الگوی بی توجهی خوش خیم نمونه ای از تلاش های معترضان برای ادعای پاسخی کاملاً مسیحی است. بررسی دقیق زندگی و کار روحانی استعماری، بنجامین راش، پزشک دوران انقلابی، دوروتیا دیکس فعال قرن نوزدهم، کشیش و بیمار آنتون بویزن، و روانپزشک کارل منینگر، هم محدوده و هم پیشرفت مراقبت معترضان را ترسیم می کند. vacek وقایع نگاری تلاش های معترضان برای ایجاد حس الهیاتی از بیماری (مادر)، ساختن مراقبت به عنوان شغل مسیحی (عجله)، حمایت از درمانده ها (dix)، بازپس گیری اقتدار مذهبی (boisen)، و درخواست برای افراد مبتلا به بیماری روانی است. (منینگر). روایت تاریخی واچک مبنایی برای تأمل الهیات او در مورد مراقبت مسیحیان معاصر از افراد مبتلا به بیماری روانی و درک مسیحی از بیماری روانی است. با نشان دادن گرانش آنچه در برنامه‌های روحانی و جماعت ظاهر شد – و ناکام ماند – بررسی می‌کند که چگونه مسیحیان باید در خطوط همیشه در حال تغییر اقتدار فرهنگی حرکت کنند و از کسانی که رنج می‌برند مراقبت کنند.
غیر از دانای کل: تفسیر و دفاع از رد مفهوم استدلال محدود ارسطو توسط کانت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Nathan R. Colaner
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اگرچه دانایی واقعی انسان غیرقابل تصور است، اما مشخص نیست که محدودیت در اندیشه به چه معناست. یکی از کمک های مهم کانت به معرفت شناسی، بازتعریف او از حدود اندیشه بود. زمانی که شهود انسانی و پذیرا و شهود خلاقی را که موجودی نامتناهی خواهد داشت، در مقابل هم قرار می‌دهد، در این مورد صریح است. مهم این است که قضاوت و استدلال فقط برای ذهنی لازم است که ابتدا از طریق حس تحت تأثیر یک شیء قرار می گیرد، که برای موجودی با شهود خلاق صدق نمی کند، زیرا این نوع شهود، عین خود را ایجاد می کند. این بدان معناست که عقل خدای کانت از نظر نوع از عقل انسانی متمایز است، زیرا قضاوت و استدلال اساساً فعالیت های محدودی هستند (یا آنچه من «غیر دانای کل» می نامم). آنها در حال حاضر شواهدی از یک شناخت محدود و انسانی هستند. در مقابل، ارسطو استدلال می کند که شناخت انسان - فراتر از ظرفیتش برای گفتمان - قادر به تأمل است. همانطور که خواهیم دید، ارسطو استدلال می کند که تفکر الهی است، و بنابراین یک عقل محدود می تواند بسته به کیفیت زندگی متفکرانه فرد، کم و بیش شبیه به یک عقل دانای کل شود. در این اثر، من می‌خواهم 1) ثابت کنم که کانت و ارسطو مفاهیم ناسازگاری از نادانی دارند، 2) تعهدات معرفت‌شناختی را که انگیزه مواضع رقیب آنها در مورد غیرعلم مطلق است، ردیابی کنیم، 3) نشان دهم که دیدگاه‌های خاص آنها در مورد مشروعیت مابعدالطبیعه قضاوتها تفسیرهای خاص آنها از نادانی را پیش فرض می گیرند و 4) استدلال می کنند که کانت تحلیل برتری از نادانی ارائه می دهد.
دین اخلاقی: هرمنوتیک زندگی اخلاقی ریکور متأخر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
James C Carter
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه با نوشته های بعدی پل ریکور درگیر است تا فلسفه او را به عنوان یک کل درک کند. بازسازی هرمنوتیک زندگی اخلاقی ریکور سهم قابل توجهی از او را در فلسفه دین معاصر نشان می دهد. هدف این هرمنوتیک تبیین دین اخلاقی است که انسانها را به طور جهانی بر اساس زندگی مشترک آنها به عنوان موجودات توانا به هم پیوند می دهد. برای تسهیل این هرمنوتیک، نشان خواهم داد که خوانش گزینشی از فلسفه ریکور، نقش محوری «اخلاق کوچک» او را در پل زدن آثار بعدی و قبلی‌اش آشکار می‌کند. انسان توانا (l'homme capable) در ریکور متأخر باید هم در رابطه با «اخلاق کوچک» و هم با معماری دین اخلاقی درک شود. تبیین هدف (تلوس) زندگی اخلاقی و هنجار («قانون اخلاقی») دین اخلاقی از «اخلاق کوچک» به نقش مهم ارسطو و کانت در معماری ریکور اشاره دارد. خود ریکور «معماری» را در اصطلاح کانتی به عنوان یک چارچوب انتقادی تعریف می‌کند، در حالی که برداشت متافیزیکی اسپینوزا از تلاش عقلانی (conatus) برای زندگی در کمال آن را به کار می‌گیرد. مفاهیم اصلی برگرفته از اسپینوزا، ارسطو و کانت در بازسازی کنونی هرمنوتیک ریکور مستتر هستند. سه بعد از زندگی اخلاقی در متافیزیک اسپینوزا، انسان‌شناسی ارسطو و فلسفه اخلاق کانت ظهور می‌کند و معماری ریکور را به ما می‌دهد. از نظر ریکور، هدف اخلاقی مبتنی بر متافیزیک توانایی انسان است و ماهیت خواستار «قانون» دین را اخلاقی می کند. این دین زندگی خوب را هدف تلاش انسان فرض می کند. اما به طور اساسی، این تز «پیکان دینداران» (la flèche du religieux) را آشکار می‌کند، زیرا سوژه‌های توانا را برانگیخته می‌کند تا زندگی را با و برای دیگران در نهادهای عادلانه در آغوش بگیرند. در نتیجه، زندگی به عنوان قلب دین اخلاقی ریکور آشکار می شود.
دین و ارزش ها از دیدگاه کانت و فیلسوفان نو کانتی
نویسنده:
طیبه ماهروزاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
کانت عقل را به عقل نظری و عقل عملی تقسیم کرده است. او در عقل عملی، به تاسیس نظامی اخلاقی همت گمارد که بنیان آن بر قضایای اخلاقی پیشینی استوار بود. کانت با تقسیم عقل به نظری و عملی حیطه ی دانش را از ارزش جدا ساخت. ادیان الهی و برخی از فلاسفه ی اخلاق، دین را مقدم بر اخلاق دانسته و اخلاق را بر پایه ی دیانت استوار ساخته اند؛ در حالی که کانت تلاش نمود تا دین را بر پایه ی اخلاق استوار سازد و بنیاد دین را از الهیات به اخلاق، و از عقاید به رفتار تغییر دهد. با ارائه ی نظریات کانت، دین از حوزه ی استدلال بیرون رفت و صرفا از سنخ اخلاق به شمار آمد. بدین سان، زمینه ی لازم برای جدائی دیانت از علم و نیز جدائی دین از شئون مختلف اجتماعی فراهم شد. در میان فیلسوفان نوکانتی، ویندل باند ارزش ها را اساسی ترین مسئله در فلسفه می دانست. وای هین گر معتقد است آن چه برای ما ارزش مند است، در عالم واقع بی اهمیت است. هوف دینگ درباره ی واقعیت نهائی تردید دارد، اما آدمی را به تحقق بخشیدن ارزش ها می خواند. کوهن و دیگر فیلسوفان مکتب ماربورگ به نظریه ی حلولی که بر اساس آن دین و اخلاق یکی شناخته می شود، باور دارند. چنین دیانتی، قاعدتا، یا بدون خدا است و یا خدائی دارد که بیش از یک مفهوم نمی تواند باشد؛ یعنی دین تهی از باورهای متعالی.
بررسی توصیف عملگرایانه دین در فلسفه کانت و ابن سینا
نویسنده:
مهرداد امیری, حبیب حاتمی کن کبود, حسین فلاحی اصل
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بیان ضرورت وجود دین با تکیه بر وجه عملگرایانه ی آن از جمله شیوه های ایجاد ارتباط میان فلسفه و دین است. کانت به عنوان یکی از برجسته ترین فیلسوفان مدرن در مقابل نگاه نظری به دین با تاکید بر وجه عملی آن، دین را در امتداد اخلاق بررسی و با برشمردن وجوه مختلف ادیان آنها را تفکیک نموده و در نهایت با تکیه بر غیرشناختی، اعتدالی و عملی بودن دین معتقد است دین واقعی در رفتار، عمل و اجرای قوانین اخلاقی است . ابن سینا نیز به عنوان یکی از برجسته ترین فیلسوفان مسلمان در بسیاری از آثارش با تاکید بر جنبه ی عملیاتی دین در جامعه آن را به عنوان عنصری اساسی در حفظ عدالت ، انسجام و هماهنگی در جامعه و روابط اجتماعی تلقی و آن را تحقق عینی فیضی می داند که از جانب خداوند به نبی رسیده و ایشان آن را بر مردم ابلاغ نموده تا بدان وسیله هم سعادت دنیوی و هم سعادت اخروی را برای آنان تضمین کند جستار پیش رو در نظر دارد با نگاهی تحلیلی- توصیفی با تکیه بر وجوه برجسته ی عملی دین در تفکر کانت و ابن سینا به تبیین دیدگاه آنان در این حوزه پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق آنان را در این حوزه معرفی نماید.
آیا نگاه منفی کانت به مابعدالطبیعه به معنای نفی مطلق مابعدالطبیعه است؟
نویسنده:
موسی زاده صدیقه, فتحی حسن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در این مقاله، دیدگاه کانت درباره مابعدالطبیعه بررسی شده است. پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی واژه مابعدالطبیعه در اندیشه ارسطو، به نظام های مختلف مابعدالطبیعی از افلاطون تا دکارت و پیروان او اشاره شده است. سپس معانی مابعدالطبیعه در فلسفه کانت بررسی شده و جنبه های مثبت و منفی آن در فلسفه او مورد بحث قرار گرفته است. مقاله به این نتیجه می رسد که کانت مابعدالطبیعه به معنی سنتی کلمه (یعنی علم نظری یقینی به خدا و جهان و نفس) را (تحت تاثیر اندیشه هیوم) نفی می کند؛ اما مابعدالطبیعه به معنای پشتیبان نظری علم تجربی را می پذیرد و برای موضوعات مطرح در مابعدالطبیعه سنتی نیز نقش نظام بخش در نظر می گیرد. او اذعان به وجود عینی موضوعات مطرح در مابعدالطبیعه سنتی را برای عرصه عقل عملی نگه می دارد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 162
عرفی شدن دین در تفکر اخلاقی کانت
نویسنده:
رحیم دهقان سیمکانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
ایمانوئل کانت با محدودساختن تمامیت دین در حوزه اخلاق، قرائتی عرفی شده از دین ارائه کرده و معتقد است که نیاز انسان ها به داشتن سلوک اخلاقی، آنان را متوجه دین و خدا کرده است. ایشان با نگاهی تک بعدی، ابعاد شریعتی، کلامی، مناسکی و... را در بعد اخلاقی دین جمع کرده و قلمروی دین را به شکل چشم گیری محدود کرده است. در دین اخلاقی کانت، پرستش، الهیات، مناسک و کلیسا جایی ندارد و این، به معنای فروکاهی جایگاه دین یا به تعبیری، «عرفی شدن دین» است. در این مقاله ضمن تبیین اندیشه های اخلاقی کانت، عناصری را بررسی می کنیم که در نظام فکری او به عرفی شدن دین یا افول دین از جایگاه حقیقی خود منجر شده است.
اخلاق به عنوان یک مسیر: ابعاد کانتی اخلاق اولیه بودایی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Justin Sloan Whitaker
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در دهه های اخیر، محققان بودایی کاوش جدی در ابعاد نظری اخلاق بودایی را آغاز کرده اند. با این حال، به دلیل تنوع اعلامیه های اخلاقی که در متون و تفاسیر سنتی یافت می شود، تدوین یک نظریه کاملاً قابل قبول از اخلاق بودایی دشوار بوده است. با کار با تحلیل‌های متنی قانون بودایی پالی و دانشمندان اخیر بودیسم، استدلال‌هایی را برای تلقی اخلاق اولیه بودایی به‌عنوان ماهیت گسترده کانتی (دئونتولوژیک) ارائه می‌کنم. روش شناسی از نویسندگان قبلی در اخلاق بودایی و اخلاق دینی تطبیقی ​​با تمرکز بر اخلاق فلسفی و مطالعات تاریخی و متنی پیروی می کند. در ساخت چارچوبی از اخلاق بودایی، این اثر از منابع باستانی، در درجه اول قانون پالی بودایی، و همچنین آثار فلسفی و تاریخی مفسران و محققان قبلی بودایی استناد می‌کند. ساختار مشابهی از اخلاق امانوئل کانت (1724 - 1804) اساساً بر اساس نوشته‌های اخیر هم در مورد فلسفه و زندگی کانت و هم برای منابع چاپی انگلیسی انتقادی آثار اولیه کانت است. منحصربه‌فرد بودن این اثر در بحث اخلاق بودایی در چارچوب نظریات آن درباره ماهیت و کیهان‌شناسی انسانی و ثانیاً در ارزیابی مجدد اندیشه کانتی به عنوان گفتگوی مشروع برای محققان اخلاق بودایی است. این دیدگاه کانتی، هنگامی که با بینش های به دست آمده از اخلاق فضیلت و دیدگاه های نتیجه گرایانه ترکیب می شود، درک کامل تری از اخلاق بودایی ارائه می دهد. یافته‌ها نشان می‌دهند که اخلاق بودایی ممکن است نه تنها بسیاری از نقاط قوت را ادعا کند، بلکه از همان ضعف‌هایی رنج می‌برد که نظریه اخلاقی دین‌شناختی کانتی است.
تنش انسان‌شناختی؛ پرسش از ذات انسان و متافیزیکِ سوبژکتیویته نزد کانت
نویسنده:
احسان کریمی ترشیزی ، شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت هر سه مسئلۀ اساسی فلسفه را به مسئله‌ای یگانه و نهایی (انسان چیست؟) بازمی‌گرداند و حلّ آن را بر عهدۀ انسان‌شناسی فلسفی می‌گذارد. باری، اگر از این دید در مهم‌ترین اثر فلسفی کانت، یعنی نقادی عقل محض نظر کنیم، جای شگفتی است که این پرسش، دست ‌کم با این صورت‌بندی، از آن غایب است؛ البته، اقتضای فلسفۀ استعلایی همین است که این پرسش، بدین صورت ماهوی اساساً در آن قابل طرح نباشد؛ چراکه سیر فکر استعلایی سرانجام به سوژه منتهی می‌شود و نه انسان. اما به‌رغم خوانش هایدگر از کانت، نباید گمان کرد که وی پرسش از ذات انسان را سرانجام در جهت تثبیت یک متافیزیک سوبژکتیویته به جریان می‌اندازد. آموزۀ وحدتِ استعلاییِ ادراکِ نفسانی کانت، نه‌تنها بیانگر یک نظریۀ متافیزیکی بر محور سوژه نیست، بلکه صورت‌بندی دیدگاه کلی انسان‌شناختی کانت است در بستر فلسفۀ استعلایی و در چارچوب عقل نظری، که صورت متکامل آن در انسان‌شناسی اخلاقی او تبلور یافته است. هستۀ مرکزی این دیدگاه انسان‌شناختی را موقعِ دوگانۀ انسان در کیهان تشکیل می‌دهد، که بر حسب آن می‌توان تنش میان مرکزیت و هم‌زمان، حاشیه‌ای‌بودن موقع او نسبت به جهان را در فروکاستْ‌ناپذیری‌اش بیان کرد. این دیدگاه انسان‌شناختی کانت را از جهت دوگانگی فروکاست‌ناپذیر نهفته در آن، «تنش انسان‌شناختی» می‌نامیم.
صفحات :
از صفحه 133 تا 150
حیوانات در الهیات فلسفی تیلیچ
نویسنده:
Abbey-Anne Smith
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Palgrave Macmillan ,
چکیده :
چکیده ماشینی : این کتاب به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه الهیات نظام‌مند پل تیلیش، با تمرکز بر مفاهیم هستی و عقل، می‌تواند برای حیوانات غیرانسان مفید باشد، در حالی که همچنین تحلیل می‌کند که چگونه گرفتن حساب مناسب از حیوانات غیرانسان می‌تواند بسیار سودمند باشد. نویسنده اول بدن نظام تیلیش را با بررسی عقل و وحی، زندگی و روح و تاریخ و ملکوت خدا توضیح می دهد. بخش دوم به تحلیل انتقادی مفاهیم تیلیشی و کفایت آنها در رابطه با حیوانات غیرانسانی می پردازد و به موضوعاتی مانند مفهوم «عقل فنی» تیلیچ و وحدت چند بعدی زندگی می پردازد. نویسنده با بحث در مورد مفاهیم مثبت در الهیات سیستماتیک تیلیش با توجه به حیوانات غیرانسان و خلقت، از جمله مفهوم نجات جهانی و تفسیر تیلیش از حیوانات غیرانسان و سقوط در پیدایش، به پایان می‌رسد.
  • تعداد رکورد ها : 2143