جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2250
تحلیل و بررسی قضایای جدلی ‌‌الطرفین کانت بر اساس فلسفه صدرایی
نویسنده:
نویسنده:علی زمانیان؛ استاد راهنما:مهدی منفرد,سیداحمد فاضلی؛ استاد مشاور :محمد محمدرضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کانت فیلسوف شهیر آلمانی در فلسفۀ نظریِ خود، مدعی است موضوعات مهم مابعدالطبیعه؛ یعنی "نفس"؛ "جهان" و "واجب‌الوجود" نفیاً یا اثباتاً قابل «استدلال» نیستند. وی این ادعای خود را در قالب چهار آنتی‌نومی/ قضیۀ جدلی‌الطرفین در بخش جدل استعلایی از کتاب نقدِ عقلِ محض مطرح می‌کند. ادعای کانت مبتنی بر پاره‌ای مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناسی است که بر‌‌اساس آن‌‌ها، وی قضایای ریاضیات و فیزیک را «یقینی» و قضایای مابعدالطبیعه را «غیریقینی» و مغالطی معرفی می‌نماید. به اعتقاد ما، فلسفه اسلامی، به‌ویژه فلسفه صدرایی، چه در بُعد شناخت‌شناسانه و چه در بُعد هستی‌شناسانه، امکانات مناسبی برای نقادی فلسفه کانت، به‌‌طور عام و رفع تعارض از همه قضایای جدلی‌‌الطرفینِ مورد ادعای او را، به‌‌طور خاص، دارا است. در این نوشتار، برآنیم ابتدا مبانی شناخت‌شناسی کانت را بر طبق کتاب نقد عقل محض بررسی کرده سپس به ‌اجمال با آموزه‌های فلسفه صدرایی در این زمینه مقایسه نماییم. در مرحله بعدی تعارضات مورد‌‌نظر او را با کمک مبانی فلسفه صدرایی که چه در بعد شناخت‌‌شناسی و چه در بعد هستی‌‌شناسی در بخش‌‌های قبلی تبیین شده، برطرف سازیم. نتایج به‌‌دست آمده حاکی از آن است که اولاً: مسأله کانت در حوزه شناخت در فلسفه اسلامی مطرح بوده است؛ ثانیاً: آنتی‌‌نومی‌‌ها به شکل دیگری غیر از آن‌‌چه کانت مطرح کرده در فلسفه اسلامی و صدرایی مورد توجه قرار گرفته‌‌اند؛ ثالثاً: با اتکاء به آموزه‌‌های اصلی فلسفه صدرایی می‌‌توان گره از آن تعارضات گشود؛ و رابعاً: عموماً پاسخ‌‌هایی که کانت در این خصوص پیشنهاد کرده است گاهی با مبانی خودش سازگاری ندارد و گاهی از لحاظ استدلالی تمام نیست.
وظایف کامل در مواجهه با نقص انسان: بررسی انتقادی اخلاق کانت در مورد خودکشی (ایمانوئل کانت) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Ryan S. Tonkens
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این کار ارائه بررسی انتقادی اخلاق خودکشی امانوئل کانت است. خودکشی کانت نمایانگر دیدگاهی تأثیرگذار در رابطه با جایگاه اخلاقی خودکشی است، اما دیدگاهی که از جنبه های مهم ناقص باقی مانده است. از آنجا که دیدگاه‌های اخلاقی کانت عقل‌گرایانه است، ملاحظات اخلاقی را به موجودات عقلانی محدود می‌کند. بسیاری از افرادی که خودکشی می کنند در زمان ارتکاب آن منطقی نیستند، زیرا از بیماری روانی شدید رنج می برند. به همین دلیل، خودکشی کانت به طور ویرانگری برخی از جمعیت‌شناسی انسانی را از ملاحظات اخلاقی حذف می‌کند، آمارهای کنونی کانادا نشان می‌دهد که چنین افرادی در وهله اول یکی از بالاترین جمعیت‌هایی هستند که در معرض خطر خودکشی هستند. این اثر حاوی ارائه، تحلیل و نقد اخلاق کانت در مورد خودکشی است که منجر به تلاشی برای بیان معیارهایی برای خودکشی کافی می شود.
حافظه پنهان: برون یابی ساختارهای حافظه در حال کار در «نقد عقل محض» کانت (امانوئل کانت)
نویسنده:
Michael Bruder
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه زیر تلاشی است برای یافتن نقشی برای قوه حافظه در گزارش کانت از ساختارهای آگاهی در نقد عقل محض. هسته اصلی نقد کانت از عقل محض، اهمیت ساختار تغییرناپذیر آگاهی است که می‌توان افکار و تجربیات را در طول زمان به آن نسبت داد: وحدت متعالی ادراک. همانطور که من معتقدم اگر درست باشد که پروژه کانت اساساً یک پروژه معرفت شناختی است و نه متافیزیکی، نتیجه این است که لنگر این پروژه سوژه خواهد بود، به عنوان کسی که می تواند جهان خود را به شیوه ای منسجم بشناسد. شناخت ما از جهان، و از خودمان که به طور معناداری در آن دخیلیم، کاملاً به توانایی ما در توصیف رویدادها و تجربیات خود بستگی دارد. این توانایی را نمی توان از یک پایگاه تجربی «خام» نظری به دست آورد، زیرا هیچ لنگر یا نقطه مرجعی برای شروع چنین پروژه معرفتی وجود نخواهد داشت. این تخیل مولد است که قوانین قرابتی را فراهم می کند که بر اساس آن می توان از نظر ساختاری، بازنمایی ها یا تصاویری را که در شهود تابع شکل زمان (حتی زمان گذشته) هستند، مرتب کرد، به گونه ای که بتوان آنها را با همان آگاهی شناخت. متعلق به آن، حتی زمانی که آن آگاهی تجربی در طول زمان تغییر می کند. این پایان نامه تلاش می کند تا نشان دهد حافظه مولد استعلایی در واقع یک ساختار استعلایی از حافظه است و این خوانش از کانت از طریق تحلیل بعدی فصل طرحواره گرایی و فصل اصول فهم به دست می آید
ارزیابی اثبات پذیری خدا در فلسفه کانت
نویسنده:
طیبه خسروی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کانت در پی یافتن راهی برای واکاوی مابعدالطبیعه چهار قسم قضیه در فلسفه خود معرفی کرد که بعد از تحلیل این قضایا تنها قضایای تحلیلی پسینی را می‌توان به عنوان یک عنوان کلی برای همه قضایا برشمرد و راه دقیق‌تری برای سنجش صدق و کذب خارجی قضایا ارائه داد. با توجه به اینکه در قضایای تحلیلی پسینی، قضایای مابعدالطبیعی نیز جای دارند، صدق قضایای مابعدالطبیعی نیاز به مراجعه به عالم خارج ندارد و مابقی قضایا با توجه به اینکه محمول آنها حسی باشد یا نیاز به ارائه دلیل استقرائی باشد، صدق و کذب آنها تعیین می‌شود. ثمره قضایای تحلیلی پسینی در قابل اثبات شدن مابعدالطبیعه به واسطه نیازمند بودن به ادراک پسینی «وجود» می‌باشد و به دنبال آن اثبات پذیری خدا با قضایای مابعدالطبیعی یقینی و مطابق با واقع که احتمال خلاف واقع در آن راه ندارد.این پژوهش نگاهی تحلیلی و انتقادی به فلسفه کانت داشته و سعی شده است تا به طور زنجیر وار از قضایا و نقایص آن شروع کند تا بتواند خلل جدی را که در فلسفه کانت مانع ارائه برهانی برای اثبات خدا شده است، بیابد و نه تنها مابعدالطبیعه را امری ماورای طبیعی بلکه علمی اثبات پذیر و یقینی و بی‌نیاز از سنجش صدق و کذب معرفی کند.
صفحات :
از صفحه 23 تا 43
ماهیت استدلال های ماورایی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Claire Judith Osborne
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه بررسی امکان پذیری استدلال های متعالی با در نظر گرفتن پیش فرض های موجود در استفاده از این استدلال ها است. در فصل اول، بررسی کنید که یک «برهان استعلایی» شامل چه چیزی است. مشکلات معینی با مشخصات موجود چنین استدلال‌هایی شناسایی و مورد بحث قرار می‌گیرد تا توصیفی از این نوع استدلال ارائه شود. من نقش یک هدف ضد شکاکانه را در برداشت یک برهان متعالی می دانم و استدلال می کنم که این هدف عنصری از آن تصور نیست. شخصیت پردازی ارائه شده دو نوع مسئله ایجاد می کند. اولاً، متذکر می‌شویم که توصیف ارائه شده با توجه به نوع ضرورتی که در یک استدلال متعالی وجود دارد مبهم است. ثانیاً، پیش‌فرض‌های نظری خاصی که ممکن است بر اساس نوع استدلال مشخص شده لازم باشد، در مورد ماهیت یک اولویت و ماهیت ظرفیت‌های شناختی و مفهومی ما بیان می‌شوند. استدلال می‌شود که برای ارائه محتوا به این مفهوم از ضرورت و بررسی اینکه آیا پیش‌فرض‌های نظری مفروض در واقع ساخته شده‌اند یا خیر، استدلال‌های استعلایی خاص نیاز به بررسی دارد. برای این منظور، در فصل های دوم و سوم، به ترتیب، دو بحث استعلایی پارادایمیک، رد ایده آلیسم کانت و استدلال دیویدسون برای ماهیت واقعی باور را تفسیر و تحلیل می کنم، در فصل چهارم، نتایج این تحلیل ها گردآوری شده است. توصیفی از نوع ضرورت دخیل در یک برهان استعلایی صورت‌بندی و ارزیابی می‌شود، و مفهوم اولویتی که توسط چنین استدلال‌هایی پیش‌فرض شده است، بیان و ارزیابی می‌شود. همچنین استدلال می‌شود که استدلال‌های استعلایی به‌عنوان یک طبقه، غیرقابل تردید داشتن یا اعمال ظرفیت‌های شناختی و مفهومی ما را پیش‌فرض نمی‌گیرد، و در نتیجه، چنین استدلال‌هایی با انواع برداشت‌های ذهنی سازگار است. من نتیجه می‌گیرم که استدلال‌های استعلایی، حداقل با توجه به موضوعاتی که در اینجا مورد بررسی قرار می‌گیرند، ابزاری قابل قبول برای استدلال هستند.
در مورد امکان اخلاق یا نیچه به عنوان مربی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Tom Peter Stephen Angier
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : بخش اول: ارزش‌های محوری نیچه مقدمه: آثار نیچه از نظر ایدئولوژیک متنوع است و بنابراین ناسازگاری‌ها و حتی (شاید) تناقض‌ها را به دنبال دارد. به همین دلیل، پایان نامه بر یک رشته از اندیشه او متمرکز خواهد شد - تصور او از فردیت. این موضوع از نظر فلسفی چالش‌برانگیزترین حوزه مورد علاقه او است و تضاد آموزنده‌ای با فلسفه اخلاق کانت ایجاد می‌کند. بخش دوم: نیچه در مقابل کانت فصل دوم: عود ابدی [ERJ در مقابل امری مقوله ای [Cl] - برداشت نیچه از فردیت در تقابل با تحلیل کانت از عاملیت اخلاقی برجسته می شود. چگونه هر دو ER و Cl نقش های مشابهی را در نوشته های اخلاقی مربوطه خود انجام می دهند. چگونه هر دو از نظر فلسفی مشکل دارند. با این وجود چگونه Cl از نظر عقلانی برتری خود را از یک جنبه مهم نشان می دهد. فصل سوم: خودمختاری - استدلال کانت برای استقلال اخلاقی دایره ای به نظر می رسد. تصور نیچه از خودمختاری فردی تمایل به عدم انسجام دارد. فصل چهارم: در باب تعلیم و تربیت - ایده کانت از تربیت اخلاقی مدعی شد که در برابر همان ایراداتی که در ترسیم انگیزه اخلاقی او مطرح می شود، آسیب پذیر است. تحلیل نیچه از «آموزش واقعی» مدعی بود که امکان آموزش را تضعیف می کند. بخش سوم: یک مفهوم منسجم. فصل پنجم: فرد ناب- خلاصه ای از برداشت نیچه از فردیت، و پیامدهایی که برای دیدگاه های او در مورد آگاهی، ارتباطات و زبان دارد. دوگانگی او بین ارزش‌های «اصلی» و «اقتباس‌شده» مطرح می‌کند که ادعا می‌شود بنیاد مردانه هستند، و مفهوم او را نامنسجم نشان می‌دهد پایان: فراتر از نیچه - اگر مفهوم نیچه از فردیت نامنسجم باشد، پس نمی‌توان آن را به طور منسجم پذیرفت. بنابراین تأثیر آن را فقط در تصرفات نادرست و انحرافات می توان دید (تصرف صحیح را نمی پذیرد)
اصل ادراک استعلایی کانت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Mathilde Byskov Jakobsen
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه من از این تز دفاع می کنم که ادعاهای کانت در مورد اصل ادراک استعلایی می تواند مبنای یک نظریه ذهن کانتی باشد. به منظور دفاع از این پایان نامه، در بخش اول پایان نامه، تفسیری از ادراک استعلایی آن گونه که در «قیاس استعلایی» آمده است، ارائه می کنم. من استدلال می کنم که ادراک استعلایی اساساً یک اصل از وحدت آگاهی است که از آن یک ادعای هویت غیر ماهوی ناشی می شود. من همچنین رابطه وحدت آگاهی را با «من فکر می‌کنم»، خودآگاهی، خودآگاهی ادراکی و استنتاج مقوله‌ها را بررسی می‌کنم. در بخش دوم، تحلیلی از «پارالوژیسم‌ها» و موضوعات محوری ناشی از این تحلیل، مانند تز جهل اسمی، و جایگاه روان‌شناسی متعالی و ارتباط آن با علم شناختی ارائه می‌کنم. من استدلال می‌کنم که ادعاهای کانت در مورد ادراک استعلایی به یک نظریه ذهن تبدیل می‌شود، اما فقط به نظریه‌ای درباره ذهن که به‌طور متعالی در نظر گرفته می‌شود. من استدلال می‌کنم که این محدودیت به این معناست که ادراک استعلایی به ما اطلاعاتی در مورد کارکردها و ظرفیت‌هایی می‌دهد که وقتی ذهن را در بازتاب استعلایی در نظر می‌گیریم، لزوماً باید آن‌ها را به عنوان دارای آن نشان دهیم. با این حال، هیچ اطلاعاتی در مورد چگونگی و یا حتی اینکه آیا این کارکردها و ظرفیت ها محقق می شوند به ما نمی دهد
نقش بی‌علاقگی در زیبایی‌شناسی کانت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Stuart Lewis Jeffries
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان‌نامه نقش بی‌علاقگی را در زیبایی‌شناسی کانت ارزیابی می‌کند، و اینکه کانت چگونه لذت بی‌علاقه‌ای را که برای پایه‌گذاری قضاوت ذوقی اتخاذ می‌کند، تحلیل می‌کند. این تز شرایط یک قضاوت اصیل سلیقه ای را در نظر می گیرد و ارزیابی می کند که چگونه کانت از آن شرایط برای تمایز قضاوت های زیبایی از سایر قضاوت ها استفاده می کند. در فصل 2 و فصل 7 تمایز کانت بین زیبایی آزاد و وابسته تحلیل شده است و در هر دو فصل استدلال شده است که مفهوم زیبایی وابسته منسجم نیست. در فصل 3، تعاریف کانت از علاقه به نقد داوری ارزیابی شده و ناکافی است. در فصل 4، نگرش هایی که از نظر کانت برای قضاوت صحیح سلیقه نامناسب است مورد ارزیابی قرار می گیرد. در فصل 5، تلاش کانت برای تشخیص امر پسندیده از زیبا مورد توجه قرار گرفته و ناموفق بوده است. فصل ششم نقش ضرورت را در تلاش برای دور زدن ایراد سوم، و این دیدگاه که «زیبایی‌شناسی باید» به‌عنوان وسیله‌ای مؤثر برای پاسخ به ایراد اول و دوم مورد توجه قرار می‌گیرد. فصل هفتم استدلال می‌کند که مفهوم ایده‌های زیبایی‌شناختی منسجم نیست و بنابراین نمی‌تواند برای توضیح نیاز معنوی ما به زیبایی باشد، نمی‌تواند در توضیح این که چرا باید ذوق و سلیقه را به دست آوریم. فصل 8 در مورد اینکه تا چه حد میل به برآورده شدن نیازهای معنوی ما در هنر و طبیعت می تواند دلیل علاقه ما به آنها باشد، شک می کند.
انگیزه آخرت شناختی در فلسفه معاصر فرانسه: آخرت شناسی لویناس و دریدا از زمان حال [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Alice de Rochechouart
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفهوم آخرت شناسی در اصل از الهیات سرچشمه می گیرد: با این حال فیلسوفان معاصر ابتدا توسط هایدگر سپس توسط لویناس و دریدا فراخوانده شده اند. شرایط امکان این ژست فلسفی چیست؟ به طور خاص فلسفی چگونه است؟ و عملکرد و پیامدهای آن چیست؟ مطالعه تبارشناسی آخرت‌شناسی در فلسفه کانت، هگل، نیچه و هایدگر نشان می‌دهد که آخرت‌شناسی تنها زمانی در فلسفه قابل استفاده است که ابتدا از غایت‌شناسی، الهیات و هستی‌شناسی جدا شود. سپس به یک انگیزه اصلی (هم الگو و هم یک نیروی محرکه فلسفی) در فلسفه لویناس و دریدا در گفتگو با مسیحیان و پدیدارشناسی یهودی تبدیل می شود. به عنوان یک اصل اخلاقی و بی محتوا، به شدت ضد هستی شناسانه، عبارت است از قطع حضور (هم زمان و هم ذات): آخرت شناسی زمان حال. بنابراین، مسئله‌سازی سه‌گانه حد را تشکیل می‌دهد: محدودیت‌های بین رشته‌ها (الهیات و فلسفه) را می‌شکند. محدودیت آرم مجموعه های آن (شکست آن)؛ و محدودیت تاریخی (افق) ایجاد و برداشت اخلاقی از واقعه را در هم می شکند.
تضاد ارگانیک، یا اینکه چگونه دید می تواند با مکانیسم کور در طبیعت منطبق شود: مطالعه تطبیقی فلسفه طبیعت کانت و فلسفه طبیعت شلینگ [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Bárbara Núñez de Cáceres González
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه تطبیقی ​​بین رویکردهای کانت و شلینگ در مورد تضاد مکانیسم و ​​غایت‌شناسی در طبیعت است. من نشان می‌دهم که چگونه این تقابل در فلسفه طبیعت شلینگ دوباره صورت‌بندی می‌شود، و چگونه او در نهایت آن را به عنوان تقابل نگرش‌های معرفتی نسبت به طبیعت حل می‌کند. نتیجه‌گیری من این است که نتیجه شلینگ مشابه نتیجه کانت است، اما برعکس. به عقیده کانت، این تضاد نتیجه تضاد بین ظرفیت ها در تمایل آنها به طرح اصول خود است که خود متقابلاً منحصر به فرد هستند. چشم انداز تعارض به این صورت است: از یک سو، قضاوت بازتابی اصل خود را قرار می دهد، که بیان می کند که برخی از محصولات طبیعی، یعنی موجودات زنده، را نمی توان از نظر قوانین مکانیکی ممکن ارزیابی کرد. از سوی دیگر، درک تأیید می‌کند که اگر از طریق قوانین طبیعی قابل توضیح نباشد، موجودات زنده نوع دیگری از علیت را به دنبال دارند. بنابراین، دو اصل، آنتی تز و تز، دو نوع علیت متفاوت را فرض می کنند. اولی یک علیت است که به نظر می رسد توسط اهداف اداره می شود، دومی به نظر می رسد مکانیکی است، اما اگر فرض کنیم که برخی از محصولات طبیعی تنها در صورتی امکان پذیر هستند که به عنوان اهداف تصور شوند، با سناریوی متناقض تلاش برای تطبیق یک علیت غیر علت مواجه خواهیم شد. آزادی) در جهانی تعیین شده توسط روابط مکانیکی، که فی نفسه هر گونه امکان آزادی را رد می کند. راه حل کانت برای تضاد این است که اصول را به جایگاه مناسب خود به عنوان کارکردهای تنظیمی عقل محدود کند، بنابراین اصل هدفمندی هیچ ادعایی بر حقیقت عینی ندارد. از سوی دیگر، راه‌حل شلینگ صرفاً صوری نیست، بلکه هستی‌شناختی است. شلینگ در آثار خود در مورد فلسفه طبیعی، رویکردی مونیستیک به واقعیت به عنوان یک کل واحد ایجاد کرد که از جنبه های متضاد تشکیل شده بود که تنها از طریق اصل اصلی فلسفه و طبیعت با هم سازگار می شوند. چنین چارچوبی نقش تبیینی و وضعیت هستی‌شناختی مکانیسم و ​​غایت‌شناسی را در طبیعت معکوس می‌کند: این دومی بیانگر یک اصل سازنده و اصیل طبیعت در کل است. اولی، به عنوان یک استراتژی توضیحی مربوط به تحقیقات تجربی تنزل یافت. در این پایان نامه نشان می‌دهم که وقتی شلینگ مکانیسم را به رویکردی مشتق، جزئی و صرفاً کارکردی تنزل داد، دیگر نمی‌تواند با غایت‌شناسی مخالفت کند و بنابراین تضاد از بین می‌رود. علاوه بر این، من همچنین توضیح می‌دهم که در چارچوب شلینگ، ناهماهنگی شناختی بین ظرفیت‌های عقل همچنان وجود دارد. دقیقاً تفاوت معرفتی کارکرد و دامنه بین فهم گفتمانی و شهود فکری است که به ما از طریق دو دیدگاه متضاد به طبیعت دسترسی پیدا می‌کند: شهود فکری، شهود فلسفی مناسب، به ما امکان دسترسی به بهره‌وری کلیت را می‌دهد. بازتاب، بازتاب تجربی، که فرعی است، مجموعه‌ای از حقایق و محصولات مجزا را به ما می‌دهد. به عقیده شلینگ، فیلسوف با تغییر نگرش، از تأمل به شهود، قادر است با نشان دادن اینکه، قبل از کلیت ارگانیک طبیعت، مکانیسم یکی از اصول سازنده آن نیست، بر مخالفت اولیه غلبه کند.
  • تعداد رکورد ها : 2250