جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2143
از ایدئالیسم انتقادی تا نبوی: اخلاق، قانون و دین در فلسفه هرمان کوهن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Paul Egan Nahme
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این مطالعه درباره هرمان کوهن، فیلسوف یهودی آلمانی قرن نوزدهم، من استدلال می‌کنم که بازنگری کوهن در اخلاق کانتی و الهیات اخلاقی با مفاهیمی که از تفسیر او از عقل‌گرایی میمونی و منابع یهودی، به‌طور کلی‌تر، استخراج شده و به‌طور منطقی ترسیم شده‌اند، نفوذ کرده است. کوهن از طریق هرمنوتیک آرمانی‌کننده، معین‌هایی از مسائل فلسفی را در فلسفه پساکانتی هنجاری می‌کند و تحت عنوان «پانتئیسم» و «پوزیتیویسم» به آنها می‌پردازد. بین هر دو پانتئیسم و ​​پوزیتیویسم، ایده آلیسم کوهن راه میانه ای را ارائه می دهد که من آن را به عنوان "ایده آلیسم نبوی" یا فلسفه زمان و آرمان توصیف می کنم که تاریخ، قانون و هنجارگرایی اخلاقی را آینده محور تفسیر می کند. به عبارت دیگر، «نبوت» نقش روش‌شناختی را برای زمان‌مندی در فلسفه عملی تلقین می‌کند و معنای جدیدی را برای قانونمندی در اخلاق معرفی می‌کند. بنابراین کوهن با هنجاری کردن ایده نبوت و تبدیل آن به مدلی مفهومی برای استدلال، عاملیت، هنجارهای حقوقی و کنش اخلاقی، فلسفه یهودیت را به عنوان یک فلسفه دین ارائه می دهد. بنابراین، این پایان‌نامه با تمرکز بر نقد پانتئیسم و ​​پوزیتیویسم استدلال می‌کند که مذاکرات کوهن درباره مسائل فلسفی قرن نوزدهم، نقش هنجاری یهودیت را به عنوان یک فلسفه عمومی معرفی می‌کند و این استدلال با پیشنهاد این که فلسفه یهودیت کوهن آموزنده عمومی است، به پایان می‌رسد.
نظام دیدگاه های کانت و دلالت های الهیاتی آن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Stephen Palmquist
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : بخش اول ساختار کلی سیستم کانت را بررسی می کند. فصل اول استدلال می‌کند که نظام او را نمی‌توان بدون قدردانی از جهت‌گیری ریشه‌ای الهیاتی آن کاملاً درک کرد. فصل دوم «اصل دیدگاه» را معرفی می‌کند و دیدگاه را به عنوان «زمینه یا «شیوه بررسی» یک سؤال فلسفی و دیدگاه به عنوان موضوعی که در دست بررسی است، تعریف می‌کند. فصل سوم پیشنهاد می‌کند که یک الگوی معمارانه ثابت به سیستم کانت ویژگی «گوپرنیکی» می‌دهد. بخش دوم به بررسی زیربنای معرفت شناختی نظام کانت می پردازد. فصل چهارم، چهار دیدگاه اصلی او (استعلایی، تجربی، منطقی، و عملی) را به ترتیب پرداختن به امر ترکیبی پیشینی، ترکیبی پسینی، تحلیلی پیشینی و تحلیلی پسینی تعریف می کند. فصل پنجم این چارچوب چشم‌انداز را در مورد شش اصطلاح اصلی کانت به کار می‌گیرد: «شیء به خودی خود، «شیء استعلایی» و «ظاهر» شیء را از منظر استعلایی نشان می‌دهند. «پدیده»، «نام منفی»، و «مثل مثبت» شی را از دیدگاه تجربی نشان می‌دهند. فصل VT استدلال می کند که ایمان به چیز به خودی خود نقطه شروع ضروری برای سیستم کانت است. بخش سوم از اصول رسمی تعیین شده در بخش های اول و دوم برای تفسیر خود سیستم انتقادی استفاده می کند. فصل‌های VII-IX این سه نقد را به‌ترتیب سیستم‌هایی بر مبنای دیدگاه‌های نظری، عملی و تجربی می‌دانند. بخش چهارم مفاهیم الهیاتی نظام کانت را مورد بحث قرار می دهد. فصل X الاهیات او را همانطور که خود او می‌دید به تصویر می‌کشد: خداباوری که با انکار امکان شناخت انسان از وجود او، احترام درست به خدا را ترغیب می‌کند، اما از طریق استدلال‌های اخلاقی و غایت‌شناختی اجازه می‌دهد تا یک باور به اندازه کافی قطعی شود. فصل یازدهم، فلسفه دین کانت را به عنوان آزمایشی تفسیر می کند که برای اثبات این موضوع طراحی شده است که مسیحیت می تواند به عنوان دین جهانی بشر عمل کند. فصل دوازدهم توجه عمیق کانت را به تجربه دینی نشان می‌دهد و استدلال می‌کند که نظام انتقادی به‌عنوان یک کل در نظر گرفته شده است تا راه را برای عرفان انتقادی هموار کند.
شر رادیکال و مسئولیت در انسان شناسی فلسفی پل ریکور [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Trevor Kimball
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه، مفهوم مسئولیت اخلاقی برای روشن کردن ایده کانتی از شر رادیکال در رابطه با درک پل ریکور از خود به عنوان شدن استفاده شده است. علیرغم قاعده مند بودن جهان طبیعی، کانت آزادی انسانی را مطرح می کند که می تواند در امتداد خطوط تجربه اول شخص ما درک شود. با تغییر از عقل نظری به عقل عملی، اندیشیدن در مورد عمل بر حسب علت و معلول، جای خود را به آزادی فرضی می‌دهد که در آن می‌توانیم دلایلی برای عمل بیاوریم و تغییرات معناداری در جهان ایجاد کنیم. در عین حال، به نظر می‌رسد که ادعای کانت مبنی بر اینکه انسان‌ها «طبعاً» به شدت شرور هستند، این آزادی را مشکل‌ساز می‌کند. اگر نمی‌توانیم کاری نکنیم، پس چگونه می‌توانیم مسئول اعمال خود باشیم؟ من استدلال خواهم کرد که شر رادیکال به دور از سلب مسئولیت ما در قبال اعمالمان، شرحی تجویزی از انسجام اعمال اخلاقی ما و مبنای مسئولیت ارائه می دهد. هدف این پایان نامه بررسی تأثیر نظریه شر رادیکال کانت بر تفکر ریکور درباره روایت و مسئولیت است. از نظر ریکور، روایت زمینه را برای اندیشیدن به ابتکار عمل واقعی در جهانی که توسط نیروهای طبیعی تعیین شده است فراهم می کند. مسئولیت با این واقعیت فعال می شود که ما نویسندگان معنادار اعمال خود هستیم. شرح قوی ریکور از هویت روایی به طور همزمان یک نظریه عاملیت اخلاقی تفسیری است. این یک جنبه ضروری برای یک نظریه مسئولیت فراهم می کند زیرا به ما اجازه می دهد تا در مورد دلایل اقدامات از نظر ابتکار عمل و در ارتباط با یکپارچگی زندگی خود به عنوان یک کل فکر کنیم. پس از اینکه شرط آزادی را برای مسئولیت در نظر گرفتیم، پذیرش شر رادیکال را به عنوان بهای انسجام زندگی خود در یک ثبت اخلاقی قرار دادیم و عمل را به عنوان چیزی که مسئول آن هستیم و به عنوان چیزی که در هویت روایی ما پیکربندی شده است درک کردیم. ، می توانیم زمینه ای را در نظر بگیریم که در آن به خود تبدیل می شویم. از نظر ریکور، خود هرگز داده شده نیست. همیشه واسطه است. این میانجی‌گری‌ها شامل روایت‌هایی از منشأ شر است که به خود فراتاریخی ما شکل می‌دهد. غیر تاریخی نیست. در عوض، با قرار دادن پذیرش گرایش به شر در زمان روایی، نوعی بینش به امر غیرقابل درک می دهد که بدون نیاز به حافظه ما از پذیرش گرایش، به تجربه اول شخص ما انسجام می بخشد. ما همیشه در شرایطی که تعیین نکرده ایم و مسئولیتی در قبال آن نداریم، در حال تبدیل شدن به یک خود هستیم. به همین دلیل است که منشأ شر باید فرا تاریخی باشد. تاریخ را مشروط می کند و بنابراین نمی توان آن را در حرکت آن گنجاند. نتیجه این مسیر، بیان شدن خود در شرایط فجور است. با توجه به شرایط انسانی و موقعیت اخلاقی که در آن قرار داریم، بنابراین باید از خودمان محافظت کنیم، همانطور که خود را از تاریخ واقعی می شناسیم. ما بدتر از آن چیزی هستیم که خودمان را باور داریم. و با این حال، در زیر این مفهوم، خوبی اصلی وجود دارد که ریکور بسیار متعهد به حفظ آن بود. این خیری نیست که بتوانیم به سادگی به آن برگردیم. از طریق اعمال خودمان، برای همیشه از خود بیگانه می شویم. با این حال، ما می توانیم با بخشش و امید به این خوبی گواهی دهیم. ریکور از سرود بخشش صحبت می کند. این نقطه ای است که فلسفه دین جای خود را برای دین باز می کند. به این ترتیب، همانطور که ریکور همیشه تأیید می کند، تمایلات به خیر در کانت از نظر فلسفی مکانی را که دین در آن انسان توانا را مورد خطاب قرار می دهد، نشان می دهد.
دکترین دین به مثابه فلسفه سیاسی کانت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Phillip David Wodzinski
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این رساله از طریق مطالعه دقیق کتاب متأخر امانوئل کانت، مذهب در مرزهای عقل صرف، عنصر سیاسی در دکترین دین کانت را روشن می کند و بنابراین به درک گسترده تری از فلسفه سیاسی او کمک می کند. فلسفه سیاسی دین کانت، علاوه بر بسط و جان بخشیدن به آموزه اخلاقی او، دین را به گونه ای تفسیر می کند که به ایمان مسیحی زمینه اخلاقی می بخشد که بهبود اجتماعی و سیاسی را ممکن می سازد و حتی عاملی برای آن خواهد بود. زندگی پایان نامه بر کلیت و ساختار دین در محدوده عقل صرف به عنوان یک کتاب تأکید می کند، زیرا آموزش کتاب با بیان آموزه آن تمام نمی شود، بلکه شامل واقعیت و نحوه بیان آن نیز می شود: خواننده می آموزد. با توجه به ساختار و لحن کتاب و همچنین به محتوا و استدلال بیان شده آن، به طور کامل از کانت. دین نه تنها مبنایی برای بازنگری پیشنهادی در اساس عقاید و اعمال دینی موجود، بلکه در کنار این، نقدی ویرانگر از آنها به‌ویژه از لحاظ اخلاقی فراهم می‌کند. اما این تنها نیمی از آن چیزی است که فلسفه سیاسی دین کانت را تشکیل می دهد. کانت از تحلیل فلسفی بافت اجتماعی-سیاسی دین فراتر می رود و در کنار این تلاش، ارائه سیاسی فلسفه را دنبال می کند که قصد دارد اضطراب خواننده را در مورد تنش بین فلسفه و زندگی سیاسی که به نفع جامعه است رها کند. طرفداران کلیسا-ایمان برای تشویق.
کانت و رئالیسم استعلایی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jay Bernstein
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : یک مشکل کلی در مورد رابطه وجود دارد بین اندیشه (زبان) و واقعیت: آیا زبان است (فکر) که (به طور مقوله ای) واقعیت را ساختار می دهد یا هست واقعیت منبع ساختارهای (مقوله ای) از زبان (فکر)؟ آیا زبان به سادگی منعکس کننده است ساختارهای طبقه ای جهان یا زبان است منبع آن ساختارهای طبقه بندی شده؟ در زمان های اخیر این مشکل به نفع رد شده است شرکت های تحلیلی بکرتر علت از این الگوی فرار احتمالاً از یک معین ناشی می شود، کاملاً دقیق نیست، خواندن مطالب بعدی ویتگنشتاین نوشته ها دلایل هر چه که باشد، علمای کانت دارند از این روش پیروی کردند، و این باعث شده است که آنها از بازی فرار کنند پایین آمدن، و حتی با بازیگوشی آموزه های کانت را تنظیم کرد در مورد چیزها به خودی خود، و نظریه او از ایده آلیسم ماورایی
کانت و مسئله عینیت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Joseph DiFilippo
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز ریشه در نارضایتی از شیوه ای داشت که در آن فیلسوفانی که در این زمینه کار می کردند، مسئله دانش عینی - مسئله عینیت به طور کلی - در چارچوب کار نظری کانت مورد بحث و درک قرار گرفت. به طور خلاصه، به آثاری غیر از نقد عقل محض توجه بسیار کم شده است، یا زمانی که به آن پرداخته شده است، معمولاً زیر سایه حیرت انگیز نقد اول است. اکنون برای من روشن است که او نمی تواند تصویر کاملی از نظریه عینیت کانت را تنها از نقد اول درک کند. برای فلسفه و تئوری علم و نظریه پردازی علمی Y.ant، داستان نسبتاً متفاوتی را در مورد چیزها در خود، نامشروط ها و شرایط لازم و کافی برای عینیت بیان می کند. برای ارائه استدلالی متقن در دفاع از این تز، لازم بود تعدادی از آثار کانت را با جزئیات مرور کنیم و این به معنای نوشتن مقاله ای طولانی تر از آن چیزی است که در ابتدای شروع به نوشتن انتظار داشتم. در واقع، از زمانی که من شروع به کار کردم، نشریاتی منتشر شد که به برخی از موضوعاتی که من در مورد آنها بحث می‌کنم اشاره می‌کنند و اینها طبیعتاً راه‌های جایگزینی را برای برخورد با مشکلات مطرح شده پیشنهاد می‌کنند، اما در اکثر موارد، من متقاعد شده‌ام که لازم بود در مورد موضوعات مختلف بحث طولانی شود. اگر قرار بود تز اصلی من اصلاً قانع کننده باشد، جنبه های کل مشکل عینیت. در حالی که هیچ توهمی در مورد میزان پاسخگویی به مسائل اصلی عینیت ندارم، اما فکر می‌کنم که مسائل مربوط به عینیت در چارچوب نظری کانت بیش از آنچه که قبلاً به طور کلی درک شده است، وجود دارد. در این مقاله سعی کرده‌ام تا با توجه به نظریه‌های متافیزیکی مربوط به ماهیت واقعیت و جایگاه هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی در چنین نظریه‌هایی، به یک نتیجه کلی برسم. به سختی نیازی به گفتن اثری از این دست است که در طیف وسیعی از آثار کانت قرار دارد و سعی می‌کند خود را به بسیاری از موضوعات مختلف بپردازد تا بتواند در برخی از مسائل مهم و مهم آن بهتر بیان کند. یک نوع کلی تر، مدیون بسیاری از نویسندگانی است که در حوزه موضوعی یا پیرامون آن نوشته اند. این واقعیت که من تمام ارجاعات به مطالب ثانویه را به یادداشت‌ها واگذار کرده‌ام، به معنای پنهان کردن این بدهی نیست، بلکه برای ایجاد متنی بی‌نظم است. بدهی های فکری من زیاد است و هیچ مکتب یا گروهی از متفکران نمی توانند آنها را نمایندگی کنند. من تا حد زیادی مدیون کار بوچدال، پاتنم، سلرز و سیلبر هستم که شاید بتوان گفت که همه آنها نماینده دیدگاه فلسفی هستند که بر اساس آن مسائل فلسفی تنها زمانی که در زمینه حوزه های مشکل مرتبط در نظر گرفته شوند به درستی درک و روشن می شوند. به هر حال، از این قبیل من سود زیادی برده ام. بسیاری از افراد دیگر هستند که کارشان در مورد کانتی و مسائل مربوط به آن، درک من را از دشواری‌های موجود در موضوعی مانند مشکل عینیت بیشتر کرده است و سعی می‌کنم هر زمان که مناسب باشد در یادداشت‌های متن، این قدردانی را تصدیق کنم
ضد اومانیسم روشنگری: تاریخ انتقادی اندیشه میشل فوکو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Bregham Dalgliesh
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه ادعا می کنم که میشل فوکو یک فیلسوف طرفدار روشنگری است. من استدلال می‌کنم که تاریخ انتقادی اندیشه او حالتی از خودمختاری در اندیشه و عمل را پرورش می‌دهد که نشان‌دهنده یک مفهوم کانتی از بلوغ است. بعلاوه، من ادعا می‌کنم که چون او مسیر نیچه‌ای را به سوی روشنگری دنبال می‌کند، شرح آزادی فوکو از نقد او از اینکه ما هستیم ناشی می‌شود، که شامل رد محدودیت‌های تجربی اومانیسم است. در عین حال، و شاید مهم‌تر از همه، من همچنین پیشنهاد می‌کنم که فوکو یک مفهوم پساانسان‌گرایانه از تناهی و هستی را بیان می‌کند. برای شروع، من نشان می‌دهم که در مسیر انسان‌گرایی به سوی رشد، که توسط روسو، کانت و هگل پایه‌گذاری شده و در حال حاضر توسط رالز و تیلور حمایت می‌شود، فلسفه‌ای از سوژه خودمختار که خواهان خودشکوفایی از طریق بازشناسی است، مقدم بر نقد معرفت‌شناختی و سیاسی است. محورهای تجربی عینی، هنجاری و ذهنی اومانیسم را ایجاد می کند. بر اساس نقدهای باستان‌شناختی، تبارشناسی فوکو، و وقتی با هم کار می‌کنند، نقدهای تاریخی انتقادی از این شرایط امکان استقلال و بازشناسی، معتقدم که اومانیسم نمی‌تواند به ما بیاموزد چگونه آزادانه بیندیشیم یا عمل کنیم. -و اینکه شناخت اومانیسم از جهان و عدالت آن در سیاست مستلزم طرد محدود افراد متفاوت و تسلیم ذهنیت افراد عادی است. در پاسخ به ناپختگی که در قلب اومانیسم قرار دارد، نشان می‌دهم که فوکو باستان‌شناسی، تبارشناسی و تاریخ انتقادی را به کار می‌گیرد تا بدیل‌های پساانسان‌گرایانه و روشن‌گرانه خود را از جمله ساوویر، پووآر و اخلاق اخلاقی کشف کند. پس از اینکه او توضیحی از علت و معلول در علوم انسانی را از ساویار به روابط بین ساوآر و پووآر منتقل کرد، توضیح می‌دهم که چگونه فوکو اولاً نحوه اعمال پووآر توسط مکانیسم‌های تولیدی را بازبینی می‌کند که بدن را نظم می‌دهد و شهروند را تنظیم می‌کند، و ثانیاً ماهیت pouvoir که او آن را حکومتی بودن یا عمل شخص نسبت به اعمال دیگران توصیف می کند. او سپس آزادی را به عنوان نقطه مقابل pouvoir/savoir پس می‌زند، و من نشان می‌دهم که چگونه تاریخ انتقادی نشان می‌دهد که قبل از اینکه رابطه هرمنوتیکی با خود ولوچ در مرکز درک اومانیسم از هویت اخلاقی باشد، ذهنیت اخلاقی در دوران باستان شکل گرفته است. از طریق آزادی زاهدانه و آگونیستی که مبتنی بر رابطه عملی با خود است. فوکو از این به‌عنوان طرحی برای زمان حال استفاده می‌کند، که در آن یک وضعیت اخلاقی-سیاسی خودمختاری در اندیشه و عمل در برابر محدودیت‌های ما از pouvoir/savoir شکل می‌گیرد. بنابراین من ادعا می کنم که تصویر فوکو به عنوان یک فیلسوف ضد روشنگری، که چیزی جز نقد متعارف و آزادی غیراخلاقی ارائه نمی دهد، نمایانگر دیدگاه کسانی است که ضد اومانیسم برایشان شبیه ضدروشنگری است. این انتقادات با تزی که من در این پایان نامه تأیید می کنم، نادرست نشان داده می شوند، و آن این است که تاریخ انتقادی به منزله نقد، پس از آن یک هستی شناسی، یعنی هستی شناسی انتقادی فوکو، بلوغ ایجاد می کند و تقویتی را تأیید می کند که هم ضد و هم پسا اومانیسم است. .
ذهنیت محدود: مضمونی در دکارت، کانت و کیرکگور [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Antoinette Marie Stafford
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفهوم ذهنیت محدود مقوله ای است که کارکرد دارد به عنوان یک موضوع مرکزی و متحد کننده برای متفکران مختلف در داخل جنبش وجودی در واقع بینش انسان به عنوان موجودی که آزادی انضمامی-در-حدود-از جذب به هر هدفی فرار می کند یا نظام جهانی فرض اساسی است که از آن وجود فیلسوفان نقد رادیکال خود را از متافیزیک سنتی آغاز می کنند فکر. با این وجود، باید گفت که پیدایش این است دیدگاه انقلابی تا حد زیادی مدیون همان سنتی است که در آن وجود دارد مخالفت می کند. بنابراین فصل های اولیه این مطالعه به بررسی ریشه های مقوله در دکارت و کانت، با در نظر گرفتن وجود اصرار جدی که دیدگاه موضوع متناهی تجسم می یابد رابطه منفی حتی با مبانی تاریخی خودش. آی تی استدلال می شود که هم کوگیتو دکارتی و هم ماورایی کانت موضوع، مقدمات اگزیستانسیالیسم انتزاعی، هرچند ضروری است موضوع به طور مشخص موجود توجه معطوف به دکارت است و تحلیل کانت از روابط بین متناهی و بی نهایت، آزادی و عقل، عقل و ایمان، با نگاه به نمایش چگونه ظهور مفهوم موضوع متناهی تحقق می یابد احتمالات مشخصی که در این تحلیل‌ها نهفته است، در عین حال ارائه می‌شوند خود را به عنوان یک راه حل ریشه ای برای مشکلاتی که گزارش های متافیزیکی بیان می کند موضوع موجود تولید می کند، اما در اصل نمی تواند آدرس دهد
فردریش هولدرلین و فلسفه ایده آلیست آلمانی زمان خود [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
David L. Simpson
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تز حاضر انگیزه اصلی خود را از این اعتقاد نویسنده می گیرد که فلسفه آلمانی "گوتزیت" نشان دهنده اوج بینش و دستاورد متافیزیکی است که با شکوفایی اولیه تفکر فلسفی اروپایی در عصر افلاطون و ارسطو قابل مقایسه است. تا همین اواخر، مد بود که کانت و هگل را دو «غول» این شکوفایی دوم بدانیم و فیلسوفان دیگری مانند فیشته و شلینگ را به نقش شخصیت‌های پشتیبان بسپاریم. با این حال، در سال‌های اخیر، تلاش‌های پیشگام دانشمندانی مانند والتر شولز، به علاوه علاقه‌ای که فیلسوفان مدرن مانند مارتین هایدگر نشان داده‌اند، توجه را به اعماق فلسفه شلینگ جلب کرده است که توسط نمایندگان برجسته فلسفه ایدئالیستی نادیده گرفته شده بود. به دلیل همدردی آنها با عقاید کانت و/یا هگل. علاوه بر این، باز هم تا حدی به دلیل بینش هایدگر، این درک در میان دایره های روزافزون ایجاد شده است که فردریش هولدرلین نیز یکی از این غول های متافیزیک بوده است. آثار کاملاً فلسفی او از نظر تعداد و طول محدود است. با این حال، سهم او را نمی‌توان بر حسب کمیت اندازه‌گیری کرد: من معتقدم، و سعی کرده‌ام در کار حاضر نشان دهم که این بینش و الهام اولیه او بود که اساس همه کارهای شلینگ را در اواخر دهه 1790 تشکیل داد. در این فرآیند، من اندیشه هولدرلین را به آنچه که به عنوان ریشه های آن می بینم دنبال کرده ام: ایده های پیشسوکراتیک، افلاطون اولیه و سومین «کریتیک» کانت.
کانت متأله [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Bernard M. G. Reardon (auth.)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Palgrave Macmillan UK ,
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 2143