جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2157
بررسی دیدگاه کانت درباره عدم استنتاج «باید» از «هست» با تأکید بر اندیشه آیت‌الله جوادی آملی
نویسنده:
مجید ابوالقاسم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هستی‌شناسی اخلاق‌ و ‌منطق اخلاق، برخی از مباحث مهم فرااخلاق را تشکیل می‌دهند. مهم‌ترین بحث هستی‌شناسی اخلاق، واقعی بودن یا واقعی نبودن ارزش‌ها و ‌مهم‌ترین بحث منطق اخلاق، استننتاج یا عدم استنتاج «باید» از «هست» است. با توجه به ‌‌‌ارتباط عمیق میان مباحث فرااخلاق، عدم استنتاج «باید» از «هست» را باید لازمه غیر واقع‌گرایی اخلاقی دانست. با این حال، کانت به‌‌رغم باور به‌واقعیت داشتن ارزش‌ها، اما به‌عدم ‌استنتاج «باید» از «هست» معتقد است. این مقاله با روش توصیفی و ‌تحلیلی ابتدا به ‌‌بیان دیدگاه کانت در این‌باره پرداخته و ‌سپس دیدگاه وی را با تأکید بر اندیشه‌های آیت‌الله جوادی آملی در حوزه فلسفه اخلاق، مورد بررسی قرار داده است. ‌دستاورد این تحقیق که نوآوری آن نیز به‌شمار می‌رود، این است که با نگاهی نو و نقدهای جدید نشان خواهیم داد که دیدگاه کانت مبنی بر عدم استنتاج «باید» از «هست»، درست نیست و این نادرستی در نادرستیِ تحلیل ایشان از واقع‌گرایی اخلاقی و چگونگی ارجاع ارزش‌های اخلاقی به‌ واقعیت ریشه دارد.
صفحات :
از صفحه 143 تا 177
فلسفه در دوران آشفته: کانگیلم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز، دریدا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Elisabeth Roudinesco
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Columbia University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: از نظر الیزابت رودینسکو، مورخ روانکاوی و یکی از روشنفکران برجسته فرانسوی، کانگویلهم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز و دریدا نماینده «نسل بزرگ» فیلسوفان فرانسوی هستند که کارهای قابل توجهی انجام دادند و زندگی باورنکردنی داشتند. این متفکران آشفته و مبتکر جنگ جهانی دوم و انقلاب فرهنگی و سیاسی دهه 1960 را تحمل کردند و افق فرهنگی آنها تحت سلطه مارکسیسم و ​​روانکاوی بود، اگرچه آنها به هیچ وجه پیرو آموزه های مارکس و فروید نبودند. رودینسکو بسیاری از این روشنفکران را شخصاً می‌شناخت و از طریق تجربه‌های زیسته و یادآوری خاطرات، شرحی از اندیشه‌های آنها را می‌بافد. به عنوان مثال، کانگویلهم، فیلسوف برجسته علم بود که تأثیر زیادی بر کاوش فوکو در زمینه سلامت عقل و جنون داشت. آلتوسر در یک درام شخصی بدنام زندگی کرد. و در نمایش زندگی فروید برای پرده، سارتر اساساً رویکرد فلسفی خود را به روانکاوی تغییر داد. رودینسکو دفاعی پرشور از کانگویلهم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز و دریدا در برابر «فیلسوفان جدید» اواخر دهه 1970 به راه می اندازد. دهه 1980، که کار - و گاهی اوقات زندگی خصوصی - این نسل بزرگ را محکوم کردند. رودینسکو تلاش‌ها برای از بین بردن آنها و همچنین سنت مارکسیستی و چپ به طور کلی با قلم مو کمونیسم به سبک شوروی را رد می‌کند. در نظریه فرویدی و فلسفه تعهد رادیکال، او سنگری در برابر نوعی روانشناسی دستکاری، تجویز قرص و عادی سازی می بیند که هدف آن تبدیل افراد به مصرف کنندگان بی فکر است. «فلسفه در زمان آشفته»، شدید، هوشمندانه و متقاعدکننده، با پویایی تفکر فرانسوی در قرن بیستم تسخیر شده است. (جلد 46، شماره 9)
هیچ چیز مهم نیست: انواع فلسفی و کلامی نیستی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jason Lowry Blakeburn
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : من مفهوم نیستی را در الهیات فلسفی قرن بیستم از اثر پل تیلیش تا مارتین هایدگر و کیجی نیشیتانی تا رابرت نویل و ری ال. هارت دنبال می‌کنم که همگی چالش نیستی را پذیرفته‌اند. به عنوان یک مفهوم یا مقوله متافیزیکی خاص، این فیلسوفان و متکلمان بدون شک بر سر تعریف خاصی از نیستی اختلاف نظر دارند. با این حال، من استدلال می کنم که آنها در مورد کارکرد مبهم نیستی، که تسکین یا تضاد با هستی است، توافق دارند. گره خورده با وجود ضد نیستی، امکان وجود یا نیستی معنایی است. در مواجهه با نیستی یا قرار گرفتن در معرض نیستی، توانایی بازپرداخت یا بازخرید بیشترین پتانسیل و امکانات خود است. این که چگونه فرد به شبح نیستی پاسخ می دهد، هیچ چیز را مهم نمی کند (یا نه) در روشی که فرد از نیستی به هستی برمی گردد. به عبارت دیگر، مخاطرات صرفاً وضعیت (غیر) متافیزیکی نیستی نیست، بلکه میل به یافتن معنا و ارزش در انسان، وجود محدود در مواجهه با احتمال رادیکال و شبح نیهیلیسم است.
کتاب راهنمای فلسفه راتلج: درباره کتاب «نقد قُوّه حُکم» کانت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Robert Wicks (رابرت ويكس)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لندن - انگلیس: Routledge,
چکیده :
ترجمه ماشینی: نقد داوری کانت یکی از مهم ترین متون در تاریخ زیبایی شناسی مدرن است. این راهنما بخش به بخش نقد سوم را مورد بحث قرار می دهد و به معرفی و ارزیابی می پردازد: زندگی کانت و پیشینه نقد داوری ایده ها و متن نقد داوری، از جمله توضیح انتقادی نظریه های کانت در مورد زیبایی طبیعی ارتباط مستمر کار کانت با فلسفه و زیبایی شناسی معاصر. این کتاب راهنما مقدمه‌ای در دسترس برای کار بسیار دشواری است و خواندنی ضروری برای دانشجویان کانت و زیبایی‌شناسی خواهد بود.
مشارکت و معنای غایی در دیالکتیک پل تیلیش
نویسنده:
نویسنده:حسین خدادادی؛ استاد راهنما:محمد ایلخانی؛ استاد مشاور :بهمن پازوکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش تدوین و صورت‌بندی نظریه معنای تیلیش است. تیلیش در سراسر آثار خود مکرراً به اصطلاح معنای غایی ارجاع می‌دهد و هدف خود از طرح مباحث کلامی را غلبه بر بحران بی‌معنایی ذکر می‌کند. به همین دلیل پروژه تیلیش را باید حول محور مفهوم معنا ملاحظه کرد و باقی مباحثی که در آثار او طرح می‌شوند می‌بایست در امتداد این نقطه مرکزی فهمیده شوند. بر اساس این دریافت اولیه، در این رساله تلاش شد تا برای نخستین بار نظریه معنای تیلیش صورت‌بندی شود و عناصر فکری دخیل در معنای غایی هر یک در رابطه با پروژه کلی معنا در یک ساختار کنار هم قرار گیرند تا نقش هر کدام از آنها و رابطه فیمابین‌شان در طرح کلی معنا مشخص شود. اصلی‌ترین مفاهیم مورد استفاده تیلیش، همانطور که در رساله آمده همبستگی، بنیاد و مشارکت است. در این رساله سعی بر این است که این مفاهیم در چارچوب نظریه معنا قرار گرفته و به یک روایت منسجم از نظریه معنای تیلیش برسیم. در ابتدا نظریه همبستگی را به‌عنوان چارچوب اصلی تفکر تیلیش توضیح داده و در ادامه نظریه معنای تیلیش در قالب رابطه صورت و محتوا در پدیدارشناسی تبیین می‌گردد. این تصور از معنای غایی، یک نگاه انتزاعی به معنای غایی است که بیشتر به جنبه شناختی آن توجه دارد (زیرا در آن ابژه به نوئما تقلیل داده می‌شود). اما این رابطه انتزاعی برای اهداف کلامی تیلیش قانع‌کننده نیست. برای رسیدن به رابطه‌ای انضمامی بین انسان و الوهیت باید عناصری از تفکر تیلیش پررنگ شوند که به او اجازه می‌دهند انسان و امر الوهی را به‌عنوان دو عنصر هستی‌شناختی به ‌هم پیوند داده و در رابطه همبستگی قرار دهد، این امر به کمک نظریه بنیاد میسر می‌شود. در امتداد بررسی نظریه بنیاد به ایده مهمی در تفکر او اشاره می‌شود که بر اساس آن بنیاد با وحی یا مسیح یکی است. مسیح همان روح الوهی است که در جهان حضور دارد و با مشارکت در آن می‌توان به معنا رسید. وحی به‌عنوان بنیاد معنا برای اینکه بتواند منجی اگزیستانس باشد، باید در تاریخ حضور داشته و به جریان کلی تاریخ معنا دهد. تاریخی‌بودن معنا جنبه‌ای از مفهوم همبستگی است زیرا وحی (یا روح الهی) با حضور در تاریخ قادر می‌شود که به پرسشهای اگزیستانسیال مختص هر دوره از تاریخ پاسخ دهد و معنای هر دوره از تاریخ را به مقتضای شرایط زمانه اعطا کند. وحی هم تاریخی است و هم تاریخی نیست و بدین ترتیب بنیاد معنای تاریخ است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که مشارکت تاریخی-انضمامی در بنیاد معنا یا همان معنای غایی چگونه میسر می‌شود. در این قسمت جنبه هرمنوتیکی تفکر تیلیش راهگشاست. حضور مسیح در اجتماع ایمانی کلیسا، که بدن مسیح است، مؤمنین را به معنای غایی می‌رساند. این مشارکت در اجتماع کلیسا که حامل حضور تاریخی مسیح است، از راه آیین‌ها ممکن می‌شود. در این جا برای اینکه سازوکار رسیدن به معنا از طریق مشارکت در آیین را توضیح دهیم از مفهوم بازی کمک گرفته شده است. مشارکت بازی‌گون در آیین انسان را به فهم معنای غایی آیین می‌رساند. بازی در هرمنوتیک شاهت‌های بسیاری با دیدگاه تیلیش درباره مشارکت دارد زیرا در هر دو انسان از خود برون شده و در آیین مجذوب شده و نهایتاً با حقیقت یکی می‌شود. در پایان سعی شده تا رهیافت‌های فصول قبلی در قالب نظریه معنای تیلیش با هم جمع شوند. در این بخش مفهوم نماد که یکی از مضامین تعیین‌کننده معنای غایی است مطرح می‌شود. ابتدا نشان داده می‌شود که در سیر فکری تیلیش معنای پدیدارشناختی که جنبه هستی‌شناختی را فرومی‌کاهد کنار رفته و معنای انضمامی که انسان را درگیر کرده و او را در یک جریان تاریخی و عینی به معنای غایی می‌رساند، جای آن را می‌گیرد. اما قضاوت نهایی درباره نسبت انسان با معنای غایی باید در پرتو مفهوم نماد انجام شود که بر اساس آن جنبه اگزیستانسی-بشری باید از معنای غایی نفی شود تا این معنا بر حقیقتی همواره فرارونده دلالت کند. این حرکت، موجب ضعیف‌شدن جایگاه انسان در همبستگی انسان-خدا می‌شود و آن را از رابطه‌ای دوطرفه خارج کرده و تبدیل به فرآیند یکطرفه‌ای می‌کند که در آن معنا از بالا به پایین نازل می‌شود و فهم اگزیستانسیال انسان را به لرزه می‌اندازد، بی‌آنکه خود را با چارچوب اگزیستانسیال وفق دهد. بنابراین در نظام تیلیش، نه تنها همبستگی متعادل و دوطرفه‌ نیست بلکه به نظر می‌رسد یک‌طرفه شدن رابطه انسان و خدا با مقصود او که خدا باید پاسخی به پرسش‌های اگزیستانسیال باشد، منافات دارد.
خلوص اخلاقیات کانت در پرتو آموزه او دربارۀ پاداش جمع [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Sandra. Orsini
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : امانوئل کانت خواهان یک اخلاق «ناب» است. قانون اخلاقی، «نه در ماهیت انسان، و نه در شرایط جهانی که انسان در آن قرار دارد، بلکه «به طور پیشینی صرفاً بر اساس مفاهیم عقل است.» انگیزه عمل اخلاقی باید احترام به انسان باشد. خود قانون؛ با این حال کانت مفهوم sumum bonum را بسط ضروری اخلاق معرفی می کند، این مفهوم از الزامات عقل عملی سرچشمه می گیرد که نه تنها به دنبال فضیلت برای خود است، بلکه به دنبال پاداش سعادت آینده نیز متناسب با ارزش است. چندین منتقد کانت را به ناهماهنگی متهم کرده اند زیرا او "وظیفه در برابر وظیفه" را ترویج می کند، اما او اجازه می دهد که شادی در اخلاق او نقش داشته باشد.
تحلیل و بررسی قضایای جدلی ‌‌الطرفین کانت بر اساس فلسفه صدرایی
نویسنده:
نویسنده:علی زمانیان؛ استاد راهنما:مهدی منفرد,سیداحمد فاضلی؛ استاد مشاور :محمد محمدرضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کانت فیلسوف شهیر آلمانی در فلسفۀ نظریِ خود، مدعی است موضوعات مهم مابعدالطبیعه؛ یعنی "نفس"؛ "جهان" و "واجب‌الوجود" نفیاً یا اثباتاً قابل «استدلال» نیستند. وی این ادعای خود را در قالب چهار آنتی‌نومی/ قضیۀ جدلی‌الطرفین در بخش جدل استعلایی از کتاب نقدِ عقلِ محض مطرح می‌کند. ادعای کانت مبتنی بر پاره‌ای مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناسی است که بر‌‌اساس آن‌‌ها، وی قضایای ریاضیات و فیزیک را «یقینی» و قضایای مابعدالطبیعه را «غیریقینی» و مغالطی معرفی می‌نماید. به اعتقاد ما، فلسفه اسلامی، به‌ویژه فلسفه صدرایی، چه در بُعد شناخت‌شناسانه و چه در بُعد هستی‌شناسانه، امکانات مناسبی برای نقادی فلسفه کانت، به‌‌طور عام و رفع تعارض از همه قضایای جدلی‌‌الطرفینِ مورد ادعای او را، به‌‌طور خاص، دارا است. در این نوشتار، برآنیم ابتدا مبانی شناخت‌شناسی کانت را بر طبق کتاب نقد عقل محض بررسی کرده سپس به ‌اجمال با آموزه‌های فلسفه صدرایی در این زمینه مقایسه نماییم. در مرحله بعدی تعارضات مورد‌‌نظر او را با کمک مبانی فلسفه صدرایی که چه در بعد شناخت‌‌شناسی و چه در بعد هستی‌‌شناسی در بخش‌‌های قبلی تبیین شده، برطرف سازیم. نتایج به‌‌دست آمده حاکی از آن است که اولاً: مسأله کانت در حوزه شناخت در فلسفه اسلامی مطرح بوده است؛ ثانیاً: آنتی‌‌نومی‌‌ها به شکل دیگری غیر از آن‌‌چه کانت مطرح کرده در فلسفه اسلامی و صدرایی مورد توجه قرار گرفته‌‌اند؛ ثالثاً: با اتکاء به آموزه‌‌های اصلی فلسفه صدرایی می‌‌توان گره از آن تعارضات گشود؛ و رابعاً: عموماً پاسخ‌‌هایی که کانت در این خصوص پیشنهاد کرده است گاهی با مبانی خودش سازگاری ندارد و گاهی از لحاظ استدلالی تمام نیست.
روح القدس در الهیات پل تیلیش [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jack P Peck
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه ارزیابی مثبت و طرح کلی الهیات روح القدس پل تیلیش است. در این ارزیابی، دیدگاه تیلیچ در مورد روش همبستگی روح الهی و روح انسان با تأکید بر تلاش وی برای بازیابی بعد روح در آموزه ای از انسان ارائه شده است. نکته مهم برای این تز، تأکید تیلیش بر «آزادی روح» است. این تأکیدی بود که تیلیش را به اتخاذ دیدگاه‌های قطعی در مورد رابطه امر مقدس با قلمروهای سکولار زندگی سوق داد. در نهایت، الاهیات تیلیش در مورد روح به افزایش نگرانی او برای وضعیت مرزی جدید بین مسیحیت و ادیان جهانی در «دین روح ملموس» کمک کرده است.
حافظه پنهان: برون یابی ساختارهای حافظه در حال کار در «نقد عقل محض» کانت (امانوئل کانت)
نویسنده:
Michael Bruder
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه زیر تلاشی است برای یافتن نقشی برای قوه حافظه در گزارش کانت از ساختارهای آگاهی در نقد عقل محض. هسته اصلی نقد کانت از عقل محض، اهمیت ساختار تغییرناپذیر آگاهی است که می‌توان افکار و تجربیات را در طول زمان به آن نسبت داد: وحدت متعالی ادراک. همانطور که من معتقدم اگر درست باشد که پروژه کانت اساساً یک پروژه معرفت شناختی است و نه متافیزیکی، نتیجه این است که لنگر این پروژه سوژه خواهد بود، به عنوان کسی که می تواند جهان خود را به شیوه ای منسجم بشناسد. شناخت ما از جهان، و از خودمان که به طور معناداری در آن دخیلیم، کاملاً به توانایی ما در توصیف رویدادها و تجربیات خود بستگی دارد. این توانایی را نمی توان از یک پایگاه تجربی «خام» نظری به دست آورد، زیرا هیچ لنگر یا نقطه مرجعی برای شروع چنین پروژه معرفتی وجود نخواهد داشت. این تخیل مولد است که قوانین قرابتی را فراهم می کند که بر اساس آن می توان از نظر ساختاری، بازنمایی ها یا تصاویری را که در شهود تابع شکل زمان (حتی زمان گذشته) هستند، مرتب کرد، به گونه ای که بتوان آنها را با همان آگاهی شناخت. متعلق به آن، حتی زمانی که آن آگاهی تجربی در طول زمان تغییر می کند. این پایان نامه تلاش می کند تا نشان دهد حافظه مولد استعلایی در واقع یک ساختار استعلایی از حافظه است و این خوانش از کانت از طریق تحلیل بعدی فصل طرحواره گرایی و فصل اصول فهم به دست می آید
وظایف کامل در مواجهه با نقص انسان: بررسی انتقادی اخلاق کانت در مورد خودکشی (ایمانوئل کانت) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Ryan S. Tonkens
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این کار ارائه بررسی انتقادی اخلاق خودکشی امانوئل کانت است. خودکشی کانت نمایانگر دیدگاهی تأثیرگذار در رابطه با جایگاه اخلاقی خودکشی است، اما دیدگاهی که از جنبه های مهم ناقص باقی مانده است. از آنجا که دیدگاه‌های اخلاقی کانت عقل‌گرایانه است، ملاحظات اخلاقی را به موجودات عقلانی محدود می‌کند. بسیاری از افرادی که خودکشی می کنند در زمان ارتکاب آن منطقی نیستند، زیرا از بیماری روانی شدید رنج می برند. به همین دلیل، خودکشی کانت به طور ویرانگری برخی از جمعیت‌شناسی انسانی را از ملاحظات اخلاقی حذف می‌کند، آمارهای کنونی کانادا نشان می‌دهد که چنین افرادی در وهله اول یکی از بالاترین جمعیت‌هایی هستند که در معرض خطر خودکشی هستند. این اثر حاوی ارائه، تحلیل و نقد اخلاق کانت در مورد خودکشی است که منجر به تلاشی برای بیان معیارهایی برای خودکشی کافی می شود.
  • تعداد رکورد ها : 2157