جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1782
تأملی در اختلاف شارحان معاصر حکمت متعالیه در نوع رابطه ماهیت با وجود
نویسنده:
روح اله آدینه ، رقیه موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجود، مبنای فلسفه‌ی ملاصدرا و آراء خاص فلسفی اوست. در این میان، مسأله‌ی‌ اصالت وجود، از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و پایه‌ی مباحث مهمی در حکمت متعالیه است. صدرا از وجود و ماهیت با تعابیر مختلف یاد نموده است و هر یک از شارحان معاصر حکمت متعالیه، براساس مبانی خاصِ مقبول خود مانند، پذیرش وحدت شخصی وجود یا تشکیک و تعابیر گوناگون صدرا در باب وجود و ماهیت، به نحوی رابطه ماهیت با وجود را تفسیر و نظر ملاصدرا را حمل بر آن تفسیر نموده‌اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در پی آن است که تفسیر صحیح را در نوع رابطه ماهیت با وجود تعیین نماید. لذا در این مقاله، تفاسیر اندیشمندان معاصر در مسأله نوع رابطه ماهیت با وجود، شرح و مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. به نظر نگارنده لازم است برای تفسیر نوع رابطه‌ی ماهیت با وجود، بحث هستی شناسانه (عالم ثبوت) از بحث معرفت شناسانه (عالم اثبات) تمییز داده شود. در این صورت تناقضات ظاهری در کلام ملاصدرا برطرف می‌شود. بنابراین به نظر می‌رسد نظریه جوادی آملی مبنی بر اینکه ماهیت، حد وجود متعین است، گرچه صحیح است، ولی أدق نیست، زیرا فقط نوع رابطه ماهیت با وجود در عالم اثبات را مشخص می‌کند.
صفحات :
از صفحه 207 تا 223
نسبت حکمت متعالیه با فلسفه سیاسی اسلامی
نویسنده:
احمد واعظی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در برخی مکتوبات مربوط به اندیشه سیاسی اسلامی، به ویژه در مکتوبات حوزه‌های علمیه، شاهد تداول و رواج ترکیب‌های «حکمت سیاسی متعالیه»، «سیاست متعالیه» و مانند آن هستیم که نمایانگر توجه به حکمت متعالیه و فلسفه صدرایی در فضای تفکر و دانش سیاسی است. نگارنده معتقد است برقراری نسبت میان حکمت متعالیه و عرصۀ سیاست، با برخی سوءتفسیرها همراه است. مقالۀ حاضر در گام نخست می‌کوشد تفسیر ناصواب از این ارتباط را با ذکر نمونه‌هایی آشکار سازد و در گام دوم تقریرهایی از ظرفیت حکمت متعالیه برای ایفای نقش در حریم سیاست عرضه کند. در این نوشتار روشن می‌شود که، برخلاف تصور عدّه‌ای، بین اصول فلسفی و رهاوردهای حکمت متعالیه در حکمت نظری و مباحث هستی‌شناختی و مباحث دانشی و فلسفیِ حوزۀ سیاست رابطۀ تولیدی و زایندگی وجود ندارد و نمی‌توان از این رهاوردهای فلسفی نتایج سیاسی گرفت و فلسفه سیاسی اسلامی را تطبیق این اصول فلسفی بر مسائل سیاسی دانست.
صفحات :
از صفحه 7 تا 22
بررسی تطبیقی معرفت‌شناسی فمینیستی و حکمت صدرایی
نویسنده:
مهناز مظفری فر ، علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فمینیست‌ها معتقدند معرفت زنانه و مردانه متفاوت است. آن‌ها در زمینه معرفت‌شناسی با فردگرایی مخالفت می‌کنند و تأثیر بسزایی برای شرایط اجتماعی و جنسیت در فرایند کسب معرفت قائلند. آنان معتقدند فاعل شناسا به دور از اجتماع، یعنی به‌تنهایی و با درون‌نگری، به معرفت دست نمی‌یابد، بلکه معرفت دارای سرشتی اجتماعی و مشروط به ارتباط با سایر افراد است و در جریان این روابط و با تأثیرپذیری از جنسیت فاعل و موقعیتی که در آن قرار گرفته به دست می‌آید. از نظر ملاصدرا، عوامل مادی، اجتماعی و جنسیت در معرفت مُعدات به حساب می‌آیند. فمینیست‌ها به جای جداکردن فاعل شناسا و متعلَق شناسایی، بر ارتباط این دو تأکید دارند و ارتباط را خصیصه‌ای زنانه می‌دانند که در کسب شناخت نقش دارد. ملاصدرا نیز در علم حصولی به ارتباطی قائل می‌شود که نفس با رب النوع برقرار می‌کند. بنابراین ملاصدرا به سطح عمیق‌تری از ارتباط فاعل شناسا و متعلَق شناسایی «ارتباط با ارباب الانواع» توجه کرده است. همچنین در دیدگاه ملاصدرا، فاعل شناسا ذاتاً مجرد اما فعلاً محتاج ماده است، برخلاف فمینیست‌ها که آن را بدن می‌دانند. علاوه بر این، هر دو معتقدند ارتباط عقلی و عاطفی در فرایند کسب شناخت را نمی‌توان نادیده گرفت.
صفحات :
از صفحه 109 تا 129
رئالیسم انتقادی حکمت صدرایی
نویسنده:
حمید پارسانیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همان گونه که، روش معرفتی هوسرل، دیدگاه تفهمی دیلتای، نگرش پوزیتویستی به علم، دیالکتیک مارکس و هگل، فلسفة پراگماتیستی ویلیام جمیز، منطق اکتشاف علمی پوپر، روش انتقادی بسکار؛ هر یک، روش شناسی خاص خود را در عرصة علوم اجتماعی به دنبال می‌آورند، رئالیسم فلسفی دنیای اسلام با مرجعیت و اعتباری که برای سه منبع معرفتی، حس، عقل و وحی، قائل است، بدون شک، روش‌شناسی متناسب با خود را در عرصة علوم اجتماعی در پی خواهد داشت. و این روش‌شناسی، دانش متناسب با خود را تولید می‌کند. آن چه به اجمال، دربارة خصوصیات این دانش می‌توان گفت این است که اولاً: ضمن پذیرفتن و قبول ابعاد تجربی دانش اجتماعی، آن را به معانی و گزاره‌های آزمون‌پذیر، محدود نمی‌گرداند و ثانیاً: با حفظ هویت جهان شناختی دانش اجتماعی، رویکرد انتقادی آن را نه با استناد به فهم عرفی ـ که هویتی تاریخی و صرفاً فرهنگی دارد ـ بلکه با استفاده از دو منبع، یعنی عقل عملی و وحی، حفظ می‌نماید. خصوصیات مزبور از جمله تعیّنات نوعی دانش اجتماعی هستند که به دلیل بهره‌مندی از وحی اسلامی و روش‌شناسی مناسب با آن، می‌توان آن را دانش اجتماعی اسلامی نامید.
صفحات :
از صفحه 93 تا 30
تحول گرایی عرفان و سیاست در حکمت متعالیه
نویسنده:
غلامرضا اسم حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حضرت امام; با تأثیرپذیری از مشرب فلسفی حکمت متعالیه، در تقابل با دو نظام سرمایه‌داری و کمونیستی توانستند نظامی را که عهده‌دار سعادت فردی و اجتماعی است، تحقق بخشند. با همین مبنا، حکومت اسلامی را تئوریزه کنند، و با حضور عینی مردم بر آن، جامة عمل بپوشانند. این حرکت بزرگ به نوع برداشت امام خمینی; از انسان کامل در عرصه سیاست و حکومت بر مبنای مشرب فکری حکمت متعالیه مربوط می‌شود. هدف پژوهش حاضر، کاوش در این موضوع است. در این راستا این سؤالات مطرح شده است که نگاه امام خمینی; به مفهوم انسان کامل و ابعاد آن در عرصه سیاست و حکومت چیست، و چگونه توانست با برجسته‌ ساختن همین مبنا در مقابله و تحدی با دیگر مکاتب مادی و معنوی، نظامی را تأسیس و رهبری کند که عهده‌دار حفظ و گسترش کرامت انسان و جامعه باشد. برای پاسخ به این سؤال و تحلیل و تبیین جامع ویژگی‌های انسان کامل، ابتدا خاستگاه و پایه اصلی بحث، یعنی معرفت شناسی و هستی شناسی در حکمت متعالیه ـ که همان چارچوب نظام فکری حضرت امام است ـ بیان شده است. در ادامه‌، جایگاه انسان‌شناسی در حکمت متعالیه و سیر تکامل انسان در این مکتب بررسی گردیده است.
صفحات :
از صفحه 187 تا 205
رابطه شریعت و سیاست از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
محمدقاسم الیاسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از دیرباز، رابطة شریعت و سیاست، دغدغة فیلسوفان و دین پژوهان بوده است. صدرالمتألهین نیز علی‌رغم تصور صوفی مسلکان و دنیا گرایان - که قائل به جدایی دنیا از آخرت هستند، به خوبی توانسته بین اینها پیوند ایجاد کند و بر این اساس، رابطة شریعت و سیاست را ناگسستنی بداند. صدرا در خصوص نسبت بین شریعت و سیاست، فرضیه‌های «عینیت ـ وحدت»، «عینیت ـ تعامل» و «غایی ـ ابزاری» را در اذهان، تقویت و با اصول و مبانی محکمی، این رابطه را تثبیت کرد. در راستای تبیین موضوع، پرسش‌های زیر مطرح شده است: 1. آیا سیاست و شریعت، وحدت دارند؟ 2. آیا بین سیاست و شریعت، «عینیت ـ تعامل» برقرار است؟ 3. آیا سیاست، در خدمت شریعت است، و شریعت، بسان روح، غایت و مولای سیاست است؟ حکمت متعالیه با توجه به مبانی و اصول خود به هر سه پرسش، پاسخ‌هایی داده است. از تحلیل مبانی نظری رابطة شریعت و سیاست ـ که عبارتند از: خیریّت وجود، جایگاه انسان در هستی (خلافت الهی)، جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس انسان، حرکت جوهری نفس و اختیار انسان، مدنی بودن انسان و لزوم بعثت انبیا• و رابطة دنیا و آخرت، می‌توان هر سه رهیافت را به دست آورد. این نوشتار، متکفل بررسی این موضوع است.
صفحات :
از صفحه 159 تا 186
چیستی،تعدد،لوازم و آثار مترتب بر مرگ در حکمت متعالیه
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه کاظم‌ زاده کلاته‌ جعفرآباد ؛ استاد راهنما: سیدمرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این پژوهش که تحت عنوان چیستی، تعدد، لوازم و آثار مترتب بر مرگ می‌باشد، ابتدا به مبانی مهم فلسفی ملاصدرا پرداخته و سپس دیدگاه ایشان در مورد چیستی، تعدد، لوازم و آثار مترتب بر مرگ را بیان می‌کند. این مبانی مهم فلسفی ملاصدرا شامل حرکت جوهری، دوساحتی بودن انسان و ارتباط نفس و بدن می‌باشد؛ که با توجه به این مبانی مرگ عبارت از جدایی نفس از بدن است که در طی حرکت جوهری‌اش امری طبیعی و ضروری است. مرگ به هیچ عنوان امری عدمی نمی‌باشد؛ بلکه مرتبه‌ای از حیات است که موجب گذر از عالم طبیعت و رسیدن به جهان پس از مرگ یعنی عالم مثال و سیر ادامه مسیر استکمالی نفس خواهد بود تا به مرتبه عقلانی برسد. بنابراین تعدد مرگ شامل دو مرحله است: یک مرتبه جدایی نفس از بدن طبیعی و در مرتبه دیگر جدایی نفس از بدن مثالی و برزخی است. لوازم مرگ در واقع اموری هستند که در کنار مسئله مرگ و پس از تبیین معنا و انواع آن مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ که می‌توان به مسئله مهم معاد و جهان پس از مرگ و استکمال نفس با مرگ و ... اشاره کرد. هدف از این پژوهش بررسی همه جانبه مرگ و شناخت بیش از پیش این مسئله مهم و دیگر مسائل مربوطه همچون معاد است؛ و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که مرگ امری عدمی نیست، بلکه امری موجود و مخلوق خداوند است و همگان آن را خواهند چشید. این پزوهش به روش اسنادی-کتابخانه‌ای و جمع آوری مطالب انجام شده است.
  • تعداد رکورد ها : 1782