جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1420
مفهوم وسطیت از نظر «م. قریش شهاب» در «تفسیر المصباح» (تحلیل هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر) [مقاله اندونزیائی]
نویسنده:
Nur Huda (نور هدى), Nur Hamid (نور حمید), Muhammad Khoirul Misbah (محمد خیرالمصباح)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: جهان اسلام، به ویژه اندونزی، به طور فزاینده ای در حال انحطاط اخلاقی و روانی است، به طوری که زندگی به طور فزاینده ای از ارزش های اسلامی دور می شود.ظهور افکار افراطی و انحراف از حقیقت نیز بر فضا افزود.وسطیت، نگرش معتدلی در جنبه های مختلف زندگی است که به آرامی توسط دانشمندان مسلمان در نقاط مختلف جهان تکرار می شود و به عنوان فرمولی قدرتمند در برخورد با مشکلات فوق استفاده می شود.در این تحقیق سعی شده است مفهوم وسطیت از نظر م.قریش شهاب در تفسیر المصباح مورد بحث قرار گیرد.این تحقیق در دسته تحقیقات کتابخانه ای قرار می گیرد.محقق از تحلیل هرمنوتیکی هانس گئورگ گادامر استفاده کرد.محقق با این چاقوی تحلیلی دریافت که تفسیر المصباح پاسخی به پاسخ م.قریش شهاب به پدیده ها و درگیری هایی است که در آن زمان رخ داده است.آمیختگی بین درک شهاب از وسطیه با افق های گوناگون; متن و جامعه مفهومی از وسطیت را تولید می کند که نگرشی منصفانه، متعادل و بردبار در زندگی، چه در دنیا و چه در آخرت است.
«من» و معیار تشخیص آن از «غیر» از منظر سهروردی، ملاصدرا، دکارت
نویسنده:
سکینه غریبی ، سهراب حقیقت ، منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بیان هویت و مصداق «من» و نیز ملاک تشخیص «منِ حقیقی» از غیر، از دیدگاه سهروردی، ملاصدرا و دکارت پرداخته است. از نظر این سه فیلسوف، «من» هویت ظاهر و خودپیدایی است که انسان با علم حضوری بدان خودآگاهی می یابد. مصداق منِ حقیقی نزد سهروردی نور مجرد است که با ظهور دائمی ذات، از خودآگاهی مستمر برخوردار میباشد. در فلسفه ملاصدرا، مصداق آن مرتبه یی از وجود است که در بستر حرکت جوهری دائماً متطور بوده و مملکتی ذومراتب است که هویتی ثابت ندارد، و نزد دکارت بُعد مجردی است که بنحو دائمی در حال اندیشیدن است. بنابرین، در واقع هر سه فیلسوف «من» حقیقی را منِ مدرک، عالم و اندیشنده میدانند. ملاک تمییز منِ حقیقی نیز نزد آنها یکی است، زیرا سهروردی و ملاصدرا علم مستمر و عدم غفلت از خود را که در واقع همان خودآگاهی است، ملاک تمییز منِ حقیقی میدانند، اما ملاک دکارت وضوح و تمایز است که بنظر میرسد همان أمری است که سهروردی و ملاصدرا آن را علم حضوری مستمر یا خودآگاهی مینامند. در نتیجه، میتوان گفت که ملاک تمایز «من حقیقی» از نظر هر سه فیلسوف یکسان است.
بررسی معرفت‌شناختی «پیش‌فرض» و «هشیاری» در فرایند فهم/شناخت، در قلمرو هرمنوتیک گادامری و روان‌شناسی شناختی
نویسنده:
حسن پناهی آزاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گادامر، مدعی است فهم متن، مشروط به گفتگوی مخاطب/مفسر با متن و اتحاد افق‌های معنایی متن و ذهن پرسشگر و متوقع مخاطب/مفسر است. اما به علت تغییر مستمر افق ذهنی مخاطب/مفسر دراثر تاریخ‌مندی و نیز در محاصره پیش‌فرض‌ها بودن او، فهم صحیح و قطعی ناممکن و بدفهمی امری عادی است و اساسا هیچ آگاهی قطعی و همیشه صادقی وجود ندارد. مبنای این ادعای گادامر، کنترل‌ناپذیری پیش‌فرض‌ها یا همان فرایندهای ذهنی مخاطب/مفسراست. این درحالی است که روان‌شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت‌شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت‌ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش‌هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه‌های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می‌کند. این درحالی است که روان‌شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت‌شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت‌ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش‌هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه‌های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می‌کند.
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
جوهر در دکارت و اسپینوزا
نویسنده:
معصومه قلی پور استاد راهنما: مصطفی شهرآیینی استاد مشاور: ‌‌محمدرضا عبداله‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در این پایان نامه میخواهیم جوهر را از دیدگاه دکارت و اسپینوزا که دو فیلسوف دوره جدید هستند بررسی کنیم. ما بدنبال پاسخ به این مسئله هستیم که نظر این دو در مورد جوهر چیست؟ و دارای چه مبانی مشترک و متفاوتی در این باره هستند. تفاسیر متعددی از موضع دکارت در این باره این قضیه است که او به سه جوهر اعتقاد دارد، این در حالی است که از نظر دکارت اولا میان نفس و بدن تمایز مفهومی است و تمایز عینی میان آن دو نیست، ثانیا از نظر دکارت نفس و بدن جواهر واقعی و حقیقی نیستند و تنها خداوند جوهر حقیقی است. اسپینوزا همان راه دکارت را ادامه میدهد و معتقد است تنها خداوند که با طبیعت یکی است، جوهر بوده و دارای دو صفت امتداد و اندیشه است. نظر نگارنده این پایان‌نامه بر این است که این دو فیلسوف درباره جوهر نظر تقریبا واحدی دارند.
مقایسه مفهوم اراده در دکارت و اسپینوزا
نویسنده:
سوسن اکبرپور استاد راهنما: مصطفی شهرآیینی استاد مشاور: سیدمجید صدرمجلس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
هدف ما در این پایان‌نامه مقایسه مفهوم اراده از نظر دکارت و اسپینوزا می‌باشد. در این پایان‌نامه سعی خواهیم کرد ابتدا با تحلیل آراء دکارت و اسپینوزا در باب اراده، جایگاه آن را از نظر این دو فیلسوف نشان دهیم و سپس می‌کوشیم تا شباهت‌ها و تفاوت‌های موجود در دیدگاه‌های این دو فیلسوف را درباره پرسش «اراده چیست» روشن نماییم. از نظر دکارت ما دو نوع اندیشه داریم: فاهمه و اراده. قلمرو فاهمه محدود به اشیاست اما اراده به حدی محدود نمی‌شود. هنجارهای الهی و وقوع خطا و اشتباه نیز ناشی از اراده من خواهد بود. در دکارت اراده حتی بر عقل برتری دارد. اما مفهوم اراده که در نزد دکارت اختصاص به خدا و بشر دارد در اسپینوزا گسترش یافته و به اشیا نیز اطلاق می‌گردد. برای اسپینوزا تنها یک جوهر وجود دارد. وی دو صفت فکر و امتداد را به آن نسبت می‌دهد. خدا هر چیزی و همه چیزهاست و نامتناهی است و نمی‌توان همه آنها را شناخت. خدا را تنها از طریق دو صفت اندیشه و بّعد می‌توان شناخت. تمام اجسام، موجودات، افکار، احساسات همه صفات و تجلیات خداست. در این پژوهش سعی بر آن است که با مقایسه دو فیلسوف عقل‌گرا ـ رنه دکارت و باروخ اسپینوزا ـ به درکی از معنای اراده و جایگاه آن در اندیشه این دو فیلسوف نائل شویم و در خلال این مقایسه به بررسی تفاوت‌ها و تشابهات اندیشه‌های آن‌ها خواهیم پرداخت.
آموزش تفکر به مثابه نوشتار؛ براساس نقد دریدا از خوانش فوکو در رابطه بین عقل و جنون در کوگیتو دکارت
نویسنده:
بهمن کریم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم تفکر و اندیشیدن یکی از مسائل مهم معرفت شناسی است که فیلسوفان و معرفت شناسان از دیرباز تا کنون دیدگاه های گوناگونی درباره چیستی تفکر و چگونگی ارتباط آن با عقل ابراز داشته اند. در این نوشتار، ما به بازسازی مفهوم تفکر از دیدگاه دریدا به وسیله نقد او از خوانش فوکو از "من می اندیشم" دکارت پرداخته و چگونگی ارتباط آن را با آموزش تجزیه و تحلیل می کنیم. بر طبق دیدگاه فوکو، دکارت جنون را از تفکر کنار می گذارد، در حالی که به اعتقاد دریدا در کوگیتو، جنون وضعیتی از تفکر (درون تفکر) می باشد. در خوانش دریدا، کوگیتو نقطه صفری است که در آن عقل و جنون در هم تنیده اند. در حالی که فوکو دکارت را چنین تفسیر می کند؛ من فکر می کنم، پس من مجنون نیستم، دریدا او را چنین می خواند: مجنون باشم یا نباشم، من فکر می کنم، پس هستم. از سوی دیگر دریدا اذعان دارد که تفکر خود، نوعی نوشتن است، فکر کردن؛ یا همان نوشتن، فقط به لطف غیاب و وضعیت های امکان نیافته، و عقلانیت فقط به لطف عدم عقلانیت، یعنی جنون، امکان می یابد. نوشتار دریدایی نیز به واسطه رابطه ای مضاعف با آموزش فوکوی معلم امکان می یابد؛ استاد در ابتدا دانشجو را با فراهم نمودن دانش و طرز تفکر مناسبی آموزش می دهد و سپس دانشجو بخاطر این که خود فکر کند و صدای منحصر بفرد خود را ایجاد نماید، استاد را به چالش می کشد
صفحات :
از صفحه 81 تا 98
تخاطب از دیدگاه ابن عربی و گادامر
نویسنده:
جلیله السادات علم الهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
مبانی و پیامدهای دیدگاه دکارت و ملاصدرا درباره ارتباط نفس و بدن
نویسنده:
خدیجه کثیری بیدهندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی تبیین رابطه‌ی نفس (بُعد مجرد و بسیط) و بدن (جوهر جسمانی و مادی) در طول تاریخ اندیشه از موضوع­های پر­مناقشه است. در این رساله از میان نظریه‌های مختلف، تبیین ملاصدرا و دکارت را به عنوان دو فیلسوف تاثیر­گذار غرب و شرق مورد توجه قرار دادیم. ملاصدرا با لحاظ حیثیت فی‌نفسه مانند دکارت قایل به تغایر نفس و بدن شده‌است، در عین حال با لحاظ للغیر (مقام فعل) ارتباط اتحادی این دو جوهر را طرح کرده‌است. این شباهت ما را بر آن داشت پاسخ به این سؤال «کدام تبیین از حیث مبانی و انسجام درون ساختاری به نحو موجه‌تر و متقن‌تر این ارتباط را توجیه کرده‌است؟ انگیزه­‌ی اصلی تدوین رساله باشد. البته این پرسش سؤال­های دیگری را به دنبال دارد که در رساله به آن­ها پرداخته‌­ایم. با تأمل بر مسأله‌ی نفس و بدن و ویژگی­های این دو جوهر و نیز تبیین ارتباط آن­ها از نظر این دو فیلسوف، برخی وجوه اشتراک و افتراق‌هایی آشکار گردید، که در رساله به نحو مختصر اشاره شده‌است. از جمله: هر دو فیلسوف به جوهریت، تجرد، بساطت، بقای نفس قائل‌اند. هم­چنین هر دو متفکر بر رابطه‌ی اتحادی این دو جوهر تأکید دارند، اما تفسیر ملاصدرا از بساطت، جوهریت و تجرد نفس با تفسیری که دکارت ارائه می­دهد متفاوت است در نتیجه تبیین رابطه­‌ی اتحادی نیز در نگرش آن­ها به یک معنی نخواهد بود. پس از مداقه بر مبانی نظریات دکارت و ملاصدرا منشأ اصلی اختلاف نظر را اتخاذ مبانی متفاوت آن­ها یافتیم. البته مبانی متفاوت پیامد­های گوناگونی را نیز در پی دارد. در رساله با اشاره به برخی از مبانی و پیامد­های این دو نوع نگرش به تنقیح مطلب پرداختیم. پس از بررسی و تأمل بر مطالب مطروحه این نتیجه بدست آمد که با توجه به توصیفی که ملاصدرا از نفس، بدن و ارتباط آن­ها ارائه داده‌است می­توان ادعا کرد نظریه‌ی وی مستخرَج از مبانی او­ست. به همین دلیل به نحو مستدل‌تر انسان و رابطه‌ی این دو بُعد وجودی او را توضیح داده‌است، به گونه‌ای که باچالش‌ها و پیامد­های منفی کمتری مواجه است. گر­چه دکارت نیز مانند ملاصدرا مدعی ارتباط اتحادی نفس و بدن است، اما به نحو درون ساختاری نتوانسته‌است ادعای خود را توجیه کند. به تعبیری مبانی وی در اثبات ادعای اتحاد نفس و بدن ناکارآمد تلقی شده­است. در نتیجه تبیین وی زمینه‌ی طرح نظریات بعضاً مباین با نظریه‌ی او را فراهم کرده‌است.
تبیین الگوهای خداباوری براساس اصول کافی
نویسنده:
حسین ترکی‌زاده استاد راهنما: احمد کریمی استاد مشاور: مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چگونگی توجیه باور به خدا و اثبات صدق وحقیقت این باور یکی از دغدعه‌های مومنانه بوده است که درطول زمان الگوهای مختلفی را برای توجیه آن به کار برده‌اند. این تحقیق با توجه به اهمیت کلام معصومین علیهم‌السلام برای حرکت در مسیر شناخت حق، روایات اصول کافی را محوری در جهت یافتن الگوهای خداباوری و کارکردها و گستره آنها قرار داده است. یافته‌های این پژوهش نشان داد که روایات معصومین از سه الگوی عقل‌گرایی، ایمان گرایی و عمل‌گرایی برای توجیه باور به خدا سود جسته‌اند. گستره الگوهای عقل‌‌گرایانه، اثبات اصل وجود خدا و توحید و تبیین صفات الهی است؛ اما روایات کافی برای توصیف خداوند، تنها به الگوهای ایمان‌گرایانه متمایل شده‌اند. الگوی عمل‌گرایی نه تنها نفی نشده بلکه نحوه مواجهه معصومین علیهم السلام با ملحدان، استفاده از این الگو را برای مخاطبینی که خدا را انکار می‌کنند نشان داد. در حالی که بار معرفتی الگوی عقل گرایی، ایمان تفصیلی را در پی دارد و الگوی ایمان گرایانه به ایمان اجمالی و یقین روان‌شناختی منجر می‌‌گردد الگوی عمل‌گرایی لزوماً به تولید ایمان دینی منتهی نمی‌شود اما از باب جدال احسن صرفاً برای اقناع و دعوت کفار به مقوله خداباوری است. با توجه به نوع مخاطب، کارکردهای متفاوت الگوها روشن شد: الگوی عقل‌گرایی در اثبات صدق باور دینی، پایه‌گذاری ایمان عقلانی، دفع شبهات و اسکات خصم، به کار رفته؛ کارکرد ایمان‌گرایی در پایه بودن باور الهی، تنبیه و تذکر و اشتداد معرفت بوده و از عمل‌گرایی، برای اقناع و دعوت و فرو ریختن جزم‌اندیشی ملحدانه سود جسته‌اند.
نظریه‌های خداشناسی فطرت بنیاد
سخنران:
رضا برنجکار
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا برنجکار، رییس انجمن کلام حوزه در دومین نشست از نخستین روز مدرسه زمستانی کلام امامیه به تبیین موضوع «نظریه های فطرت بنیاد» پرداخت. وی معنای فطرت را امر غیر اکتسابی یا اکتسابی روشن و بی نیاز از تحلیل و بررسی های پیچیده، فطرت محل بحث از نوع فطرت معرفتی دانست نه فطرت گرایشی. وی در ادامه به بیان تاریخچه دیدگاه های باب فطری معرفتی از گذشته تا عصر حاضر پرداخت و نظریات سقراط، افلاطون، ارسطو، دکارت، ابن سینا، شیخ حر عاملی، سیدبن طاووس، مدرسه کوفه، مدرسه قم، مدرسه بغداد و مدرسه حله را به صورت اجمال در این باب بررسی کرد. حجت الاسلام والمسلمین دکتر برنجکار اظهار داشت: در بین متلکمان اسلامی، براساس گزارش هایی که از مدرسه کوفه می بینیم، معرفت فطری را معرفت اضطراری می نامند به این معنا که ما مضطر هستیم به دانش معرفه الله و خداوند این معرفت را در دون ما قرار داده و اکتسابی نیست. شاهد بر این مطلب ادعای اشعری است بر این که جمهور امامیه قائل بودند معرفه الله و بلکه همه معارف مضطر است و استدلال در آن نقشی ندارد. وی افزود: البته در این میان هشام بن حکم و ابو محمد نظری مخالف با جمهور متکلمان امامیه دارند. رییس انجمن کلام حوزه خاطرنشان کرد: در مدرسه قم نیز مرحوم کلینی و صدوق قائل به اضطرار هستند و عام ذر را مطرح می کنند اما از شیخ مفید به بعد اضطرار کنارگذاشته و معرفت اکتسابی مطرح شد. در مدرسه بغداد و حله نیز این اضطرار دیگر مطرح نیست، اما در خراسان دوباره احیاء می شود. فطرت در قرآن و روایات وی نیز گفت: قرآن و روایات خداشناسی را امری مجهول که نیاز به استدلال و کشف داشته باشد مطرح نمی کنند. نه اینکه عقل توان اثبات نداشته باشد، بلکه به این معنا که راه منحصر به استدلال نیست، زیرا فطرت داریم و «کل مولود یولد علی الفطره». حجت الاسلام والمسلمین دکتر برنجکار اضافه کرد: بحث معرفت فطری در دو مقام قابل طرح است، نخست این که معرفت در چه موقفی به انسان داده شده است؟ پاسخ در آیات و روایات اشاره به عالم ذر دارد. دوم «چیستی ویژگی های معرفت»؛ معرفت است یا گرایش؟ آیات و روایات فطرت را تفسیر به گرایش از قبیل خداشناسی و خداجویی نکرده، بلکه تفسیر به معرفت می کنند. و چنین که برخی گفته اند معرفت مبهم نیست، بلکه در لسان روایات می بینیم اتفاقا معرفت صریح است و شدت دارد، چون از جنس معاینه و دمیدن مطرح شده است و این معاینه به معنای دیدن یا چشم نیست که علاوه حکایت از شناخت شدید دارد. و فطری بودن معرفت همیشه به این معنا نیست که به آن توجه وجود دارد، بلکه نیاز به تذکر همیشه وجود دارد و ارسال رسل به همین منظور است. تذکر به معرفت نیز از طریق مختلف اتفاق می افتد: نخست «استدلالات عقلی» و دیگری «از راه اسمائ و صفات». وی در ادامه به ویژگی های معرفت فطری پرداخت و بیان کرد: ویژی های معرفت فطری عبارتند از: معرفت فطری شدید است؛ لذا تعابیری مثل معاینه در روایات برای معرفت ذکر شده است این معرفت به قلب معروف است نه عقل معرفت فطری معرفت اساسی است و بقیه معرفت ها به ابن معرفت مربوط اند.
  • تعداد رکورد ها : 1420