جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 349
فلسفه نقادی کانت رابطه قوا ژیل دولوز
نویسنده:
اصغر واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما در این بحث برآنیم تا ضمن طرح تفسیر دولوز از مساله رابطه قوا در کانت ، این تفسیر را با تفسیر برخی از شارحین کانت ، یعنی کورنر، کاسیررویاسپرس مقایسه کنیم. دولوز ابتدا میان دو معنای واژه "قوه" فرق می‌گذارد. قوه در معنای نخست خود بر روابط مختلف "تصور به طور کلی" دلالت می‌کند و بر این اساس سه قوه تشخیص داده می‌شود: (1) قوه شناخت ، (2) قوه میل، (3) قوه احساس لذت و الم. از طرفی هر یک از سه قوه فوق دارای دو صورت است : 1 - صورت برتر، 2 - صورت دانی، صورت برتر هر قوه هنگامی پدید می‌آید که آن قوه عملکرد خود را در خودش بیابد، یعنی "خودآئین" باشد، یعنی اگر قانون عملکرد خود را از بیرون کسب کند، آن قوه در صورت دانی خود قرار داد. به عنوان مثال، قوه شناخت تا زمانی که قانون عملکرد خود را از تجزیه کسب کند در صورتی دانی خود قرار داد، زیرا وابسته به تجربه است . اما وقتی قانون عملکرد خود را در خودش و به طور پیشین، یعنی مستقل از هر گونه تجربه، بیابد در صورت برتر خود قرار دارد. نقد عقل محض با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه شناخت وجود دارد؟ نقد عقل عملی با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه میل وجود دارد؟ نقد عقل حکم با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر احساس لذت و الم وجود دارد؟ اما قوه، در معنای دوم خود، بر منشاء خاص تصورات دلالت دارد. بنابراین اگر تصور را به لحاظ منشاء پدید آمدنش مورد بررسی قرار دهیم. در می‌یابیم که در ایجاد تصور یک قوه منفعل یعنی شهود حسی یا حساسیت و سه قوه فعال یعنی فاهمه، تخیل و عقل مشارکت دارند. رابطه میان دو معنای واژه قوه را می‌توان این گونه تبیین کرد که همانطور که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، قوه (به معنای نخست) در صورت برترش "خودآئین" و قانونگذار است و بدیهی است که قانونگذاری مستلزم وجود مرجعی به عنوان قانونگذار است و همچنین آشکار است که وظیفه قانونگذاری را صرفا یکی از سه قوه (به معنای دوم) فعال آدمی یعنی فاهمه، تخیل یا عقل، به عهده خواهد داشت . از این رو، به محض آنکه صورت برتر هر قوه (به معنای نخست) را در نظر می‌گیریم، می‌بایست به دنبال قوه‌ای (به معنای دوم) که نقش قانونگذاری را دارد، بگردیم. پس هر نقد بر آن است تا به دو سوال اساسی پاسخ دهد:1 - در صورت برتر هر قوه به معنای نخست (قوه شناخت ، قوه میل، قوه احساس لذت و الم) کدامیک از قوای فعال به معنای دوم آن (فاهمه، تخیل، عقل) نقش قانونگذاری را به عهده دارد؟ 2 - در هر قوه به معنای نخست چه رابطه‌ای میان قوا به معنای دوم آن وجود دارد؟ بدین معنا که در هر نقد، فاهمه، تخیل و عقل، تحت ریاست یکی از این قوا، در روابطی گوناگون با یکدیگر داخل می‌شوند و قوه قانونگذار وظایف دیگر قوا را نیز تعیین می‌نماید. نقد اول وظیفه پاسخگوئی به این دو سوال اساسی را در قوه شناخت ، نقد دوم در قوه میل، و نقد سوم در قوه احساس لذت و الم، دارد. پس صورت برتر هر قوه از هماهنگی میان قوای فعال تحت ریاست یکی از آنها به وجود می‌آید. این هماهنگی منشاء حس مشترک در هر سه قوه شناخت ، میل، و احساس لذت و الم است . پس در هر یک از این سه قوه، قوای فعال ما در چارچوب یکی از علائق عقل (علاقه نظری در قوه شناخت ، علاقه عملی در قوه میل و علاقه زیباشناختی در قوه احساس لذت و الم) و برای فعلیت بخشیدن به آن، در روابطی خاص داخل می‌شوند، به گونه‌ای که از هماهنگی پیشین این قوا در قوه شناخت حس مشترک نظری، در قوه میل حس مشترک اخلاقی و در قوه احساس لذت و الم، حس مشترک زیباشناختی پدید می‌آید.
مفهوم تکلیف در فلسفه اخلاق کانت
نویسنده:
ندا محجل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهکانت معروف‌ترین فیلسوف اخلاق وظیفه‌گراست که بر انگیزه و نیت فاعل فعل اخلاق تأکید می‌کند. او با اعلام عدم شناخت نومن‌هایی مثل اختیار، روح و خدا از جانب عقل نظری آنها را به عرصه عقل عملی می-آورد. در اخلاق از امکان مابعدالبیعه اخلاق صحبت می‌کند. در کتاب بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق به تشریح فلسفه اخلاق خویش همت می گمارد. او معتقد است که اراده نیک منشأ ارزش اخلاقی یک عمل محسوب می‌شود نه نتایج یک عمل. در بخش اول این پایان نامه سعی شده ساختار فلسفه اخلاق کانت تشریح شود تا تصویری از اخلاق وظیفه‌گرای کانت به دست آید لذا در این بخش مسائلی از قبیل رابطه دین و اخلاق و امر مطلق و اراده نیک تشریح شده‌اند. در بخش دوم که به مفهوم تکلیف و انواع آن پرداخته شده با ذکر مثال‌هایی نگاه عقل‌گرایانه کانت به این مساله به تفصیل بیان گردیده است در این بخش مساله خودکشی، تکالیف بدن و غیره مورد بحث قرار گرفته‌اند. در این بخش تکالیف شخص نسبت به خودش اساس و پایه تکالیف ما نسبت به دیگران معرفی شده است. همچنین در بخش سوم دو نظریه رایج در فلسفه اخلاق یعنی وظیفه‌گرایی و نتیجه‌گرایی به تفصیل بیان شده تا موضع کانت نسبت به این دو امر روشن گردد. هرچند کانت صراحتاً اعلام کرده که در اخلاق وظیفه‌گراست ولی می‌توان نشانه‌هایی از نتیجه‌گرایی را در اخلاق او پیدا کرد و لذا به نظر می‌رسد که تعارض و ناسازگاری چندانی در جمع کردن این دو دیدگاه در اخلاق کانت وجود نداشته باشد. در این بخش فرضیه ما مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش نتیجه و ارزیابی اشاره گردیده که هرچند کانت فیلسوفی وظیفه‌گرا محسوب می‌شود ولی می‌توان رگه‌هایی از نتیجه‌گرایی را نیز در اخلاق او پیدا نمود.
مارتن هیدجر؛ الوجود و الموجود
نویسنده:
جمال محمد احمد سلیمان؛ ناظر: احمد عبدالحلیم عطیه
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دارالتنویر,
چکیده :
از نظر هایدگر هستی خودش هستنده ای یا چیزی در میان سایر هستندگان و چیزها نیست بلکه چیزی است که به آنها تعین و معنا می بخشد. در این کتاب به ضرورت پرداختن به پرسش دربارۀ بودن یا هستی از نظر هایدگر اشاره می‌ شود. هایدگر این ضرورت را بر دو پایه وجودشناسی و بودنی تشخیص می‌ دهد. بر پایه اول موضوع اصلی خود بودن است و انسان نیز از آن منظر دیده می‌ شود. بر پایه دوم منظر بودنی ها است که محور است. بخش اصلی کتاب خود مشتمل بر دو بحث کلی است یکی تحلیلی بنیادین زیستنده و دیگری زیستنده و زمان. هایدگر پس از ارائه روش تحلیل وجودی به تفاوت آن با انسان‌ شناسی و روان شناسی زیستنده‌ شناسی تاکید می‌ کند. آنگاه بر همین اساس به تشریح مباحثی چون بودن در دنیا، دنیا بودگی دنیا، نگرش هرمنوتیکی با دیگری بودن، خود بودن خود-روزمره فهم حالت بودن ارتباط زبانی و نهایتاً دغدغه می‌ پردازد. او در چارچوب مقوله دغدغه به عنوان مقوله محوری مقولاتی چون حقیقت اضطراب و عیانی (بروز) زیستنده را به بحث می‌ گذارد. در قسمت بعد، هایدگر به وجه دومی که در عنوان آن آمده‌ است یعنی زمان می‌ پردازد. پرسشی که هایدگر در هستی و زمان مطرح می‌ کند «پرسش هستی» است، یعنی همان پرسشی که از سرآغاز فلسفه اندیشه‌ های فیلسوفان را به تلاطم افکنده است. از این‌ رو این کتاب از حیث موضوعش تازگی ندارد. اما وجه «مدرن» آن شیوهٔ بررسی هایدگر از این مسئله و تعیین هستی انسان (دازاین) به‌ مثابه دروازهٔ ورود به شناخت هستی است که پس از سرآغازهای اصیل و خیره‌ کنندهٔ آن در فلسفهٔ یونانی ماقبل سقراطی دیری است که حتی پرسش از آن به فراموشی سپرده شده است. تحلیل اگزیستانس دازاین از طریق ساخت‌ های «ممکنی» که «اگزیستانسیال» نامیده می‌ شوند «اونتولوژی بنیادی» نام می‌ گیرد که شرط امکان ذاتی همهٔ اونتولوژی‌ ها را تشکیل می‌ دهد. زیرا دازاین هستنده‌ ای است که هر پرسش فلسفی از آن سرچشمه می‌ گیرد و به آن باز می‌ گردد. از همین‌ رو بسیاری از مسائل فلسفه همچون پروا، خود بودگی و دیگر بودگی، جهان، مکان‌ مندی و زمان‌ مندی، مرگ و غیره صورت‌ بندی‌ های متفاوتی کسب می‌ کنند. این اثر فضای فلسفی قرن بیستم را تحت‌ تأثیر قرار داده و الهام‌ بخش بسیاری از برجسته‌ ترین متفکران پساساختارگرا همچون میشل فوکو و ژاک دریدا بوده است. اگرچه تاریخی بودن هستی موضوعی است که هایدگر همواره آن را کانون توجه و تفکر خویش قرار داد و در طول حیات فکری‌ اش هرگز آن را رها نکرد، اما در تصویر وسیع تاریخی‌ ای که او در سراسر اندیشه‌ اش ترسیم کرد، تغییرات تاریخی هستی‌ شناختی در کتاب هستی و زمان مولود موقعیت‌ ها، مفهوم‌ سازی‌ ها و عکس‌ العمل‌ های اگزیستانسیال دوره ای بشری است. هر چند همین عکس‌ العمل ها و مفهوم‌ سازی‌ های مجدد به نوعی برآمده از هدایت‌ ها و راهنمایی‌ های جهان و هستی است؛ اما در دوره‌ بعدی این تغییرات، بخشی از تاریخ خود هستی انگاشته می‌ شوند، تاریخی که خود حامل و تعیین‌ کننده هر وضع و موقعیت بشری است. بدین‌ ترتیب در ظاهر گونه‌ ای وارونگی وجود دارد؛ هایدگر پیش از چرخش ظهور و انکشاف حقیقت را که خود به ظهور و انکشاف هستی قائم است، به وجود دازاین منتسب می‌ کند. اما هایدگر پس از چرخش می‌ گوید این خود هستی است که تاریخ دارد و اساسا تاریخ همان ادوار مختلف انکشاف و اختفاء هستی است و کنش‌ های بشری تنها مشتق و برآیندی از همین تاریخ هستی هستند. این کتاب در پنج فصل نگاشته شده است: فصل اول- موقف هیدجر من المیتافیریقا الغربیه که در این فصل منطق را نقد کرده سپس به نقد حقیقت و علوم وجود نزد افلاطون، ارسطو و دکارت می پردازد. در ادامه نظرات کانت، هگل، هوسرل را در این خصوص بیان و نقد می کند. فصل دوم- البحث فی الموجود بما هو موجود تعلیل الخاصیات الانطولوجبه الاساسیه للموجود الانسانی فصل سوم- الزمان بوصفه افقا للوجود است که در این فصل مفهوم زمان را در دین، تاریخ، علوم طبیعی، فلسفه (از نظر ارسطو، کانت، هگل) بررسی می کند. فصل چهارم- البحث فی الوجود بما هو وجود شامل الوجود بوصفه لاشی، الوجود بوصفه حضوراً و عطاء، تحویرات اخری علی الوجود است. فصل پنجم- البحث فی المبادی و العلل الاولی بوصفه بحثا فی الوجود که شامل دو بحث مبدأ الهویه و مبدأ العله است.
مختصات شناخت در فلسفه کانت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
مباني فلسفه سياسي کانت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
فلسفه اخلاق کانت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
مباني تحقيق نظام سياسي در فلسفه کانت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
تکليف و حقوق انسان در فلسفه کانت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
فلسفه سیاسی کانت
نویسنده:
علیرضا علمدار میبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
ترجمه و شرح گزیده ای از مقالات جلد 1و2 کتاب ارزیابی های نقادانه ـ درباره فلسفه کانـت
نویسنده:
محسن غلامعلیان دهاقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 349