جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1814
بررسی تجارب عرفانی بر مبنای روان‌شناسی فرافردی با تأکید بر آراء آبراهام مزلو، استانیسلاو گراف، و دیوید لاکوف
نویسنده:
یاسمن سلمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار با گزینش سه تن از رهبران روان‌شناسی فرافردی سعی در درک کلی نگرش این رویکرد نوین روان‌شناسی به ویژگی‌ها و منشأ تجارب عرفانی، رابطه‌ی آن با بیماری روانی و کارکرد آن پرداخته است. تجربه‌ی عرفانی به دلیل ایجاد حالت وجد، خلسه، جذبه، قبض و بسط، حالات ویژه‌ی روحی را برای صاحب تجربه به وجود می-آورند، که موجب می‌شود این افراد غیر نرمال تلقی شده و به روان‌شناسان ارجاع داده شوند، لذا نوع نگرش روان‌شناسان به این تجارب حائز اهمیت می‌باشد. شایان ذکر است که روان-شناسان فرافردی نگاه نوین، جامع و انتقادی نسبت به روان‌شناسی تقلیل‌گرا دارند، با این وجود در ایران ناشناخته می‌باشند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه‌ای و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می‌باشد. این نوشتار نتیجه ‌می‌گیرد که روان‌شناسان فرافردی، تجربه‌ی عرفانی را امری فراطبیعی و سطحی از رشد روانی انسان تلقی می‌نمایند، و نه مانند روان‌شناسی اثبات‌گرا آسیب‌روانی. وجود مشابهت میان علایم و حالات حاصل از تجارب عرفانی و بیماری روانی، از دلایل عمده‌ی تلقی تجربه‌ی عرفانی به عنوان بیماری روانی است؛ لاکوف یکی از پیشگامان روان‌شناسی فرافردی مدلی ارائه می‌دهد که بر طبق آن بتوان میان بیماری روانی و تجارب عرفانی تمایز گذاشت. این روان‌شناسان برای تجارب عرفانی کارکردهای مثبت فراوان، و کارکردهای منفیی اندکی را برمی‌شمرد.
مقایسه و بررسی شریعت و طریقت در کشف المحجوب و مرصادالعباد
نویسنده:
نرجس رضائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حث شریعت و طریقت که از مسائل مهم عرفانی است دردو کتاب کشف المحجوب اثر ابوالحسن هجویری و مرصادالعباد اثر نجم الدین رازی به طور جامع و در کنار هم مطرح شده است و نویسندگان آنها معتقدند که رسیدن به حقیقت بدون شاهراه شریعت امکان پذیر نیست و به همین دلیل بررسی تحلیل این موضوع در این دو کتاب از اهمیت خاصی برخوردار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر دو نویسنده شریعت و طریقت را لازم و ملزوم هم و رابطه آنها را رابطه صورت و معنی یا ظاهر و باطن می دانند. ولی در این میان مشخص شد که هجویری بیش از نجم رازی به ریزه کاری های شریعت و طریقت پرداخته است؛ و این به دلیل تعصب شدید او در عمل به شریعت و شیوه تصوف عابدانه اوست؛ و دلیل اینکه نجم رازی کمتر از هجویری به ریزه کاری های شرع و طریقت پرداخته است به خاطر شیوه تصوف عاشقانه اوست که از منظر دل و عشق به شریعت و طریقت نگریسته است و به همین دلیل زیاد وارد جزئیات احکام شرعی و توضیح اعمال طریقتی نشده است.
مبانی منجزیت علم اجمالی و آثار آن
نویسنده:
محمدحسین سهیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار در ضمن چند بخش، «مبانی منجزیت علم اجمالی و آثار آن» مورد بررسی قرار می‌گیرد. پس از بررسی کلیات و مبادی ورود به بحث اصلی در بخش اول، برای تبیین مبانی صحیح منجزیت علم اجمالی، این مطلب را ضمن دو بخش مجزّی (بخش‌های دوم و سوم) پیگیری می‌نماییم. در بخش دوم به منجزیت علم اجمالی از لحاظ عقلی و با صرف نظر از جریان اصول شرعی پرداخته می‌شود و در این راه حرمت مخالفت قطعی و وجوب موافقت قطعی جداگانه بررسی می‌شوند؛ در این بخش معلوم می شود با وجود اینکه حرمت مخالفت قطعی به سادگی قابل اثبات است؛ ولی اثبات وجوب موافقت قطعی تنها دو راه معقول دارد: اول قاعده اشتغال است که تنها بر اساس نظریه محقق عراقی در تفسیر علم اجمالی قابل استناد است، دوم منجزیت احتمال تکلیف در هر یک از اطراف علم اجمالی است که تنها بر اساس انکار قاعده قبح عقاب بلا بیان صحیح خواهد بود. در همین فصل به نقضی که شهید صدر به مسلک قاعده قبح عقاب بلابیان وارد آورده است، پاسخ گفته می شود. در بخش سوم منجزیت علم اجمالی با در نظر گرفتن جریان اصول ترخیصی مطالعه می‌گردد. در این بخش پس از بررسی محذورهای ثبوتی و اثباتی، نتیجه گرفته می شود که جریان اصول ترخیصی در اطراف علم اجمالی به لحاظ عالم ثبوت ممکن است، ولی به لحاظ عالم اثبات از ادله قابل استفاده نمی‌باشد. در بخش چهارم به بررسی ثمرات تحلیلی و عملی مترتب بر مبانی منجزیت علم اجمالی پرداخته می‌شود و سه ثمره عملی و چندین ثمره علمی برای آنها اثبات می‌گردد
گونه شناسی (موارد و مصادیق) عرف ستیزی در آثار و افکار عین‌‌‌‌‌‌القضات
نویسنده:
جواد نجفی طورقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهعرف در لغت به معنی رسم، آیین، خصلت، خوی، عادت و آنچه انجام دادن آن در میان افراد جامعه جایز شناخته شده و معمول می باشدعرف ستیزی از ویژگی های برجسته عرفان در همه اعصار بوده و عارف در دو سطح زبان و معنا همواره شگردهایی اتخاذ کرده است تا با پس زدن غبار عادت، چهره‌ی حقیقت را بنمایاند.عین القضات همدانی یکی از عرفایی است که پیروی از عرف را مذموم شمرده است، در این پژوهش با گردآوری نمونه هایی از سخنان عرف ستیزانه از آثار گرانقدر وی خصوصاً نامه ها و تمهیدات که از اهمیت به سزایی برخوردارند، تلاش می شود تا عرف ستیزی او نمایان گردد. مباحثی مانند دفاع از ابلیس، عشق، نبّوت، ایمان به آخرت و اتحاد، از جمله ی مسائلی هستند که عین القضات با دیدی عرف ستیزانه به آنها نگریسته است.
صبر و ورع در عرفان اسلامی تا پایان قرن هفتم
نویسنده:
اکرم ربیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیروی از اندیشه دینی و آیین شریعت در اواخر قرن اول و دوم هجری، به ویژه آنگاه که با زهدورزی و ذکر دایم همراه می گردید، موجب شد که بعضی از مومنان بر اثر کنار رفتن حجاب های ظلمانی و تاریک نفس و تابیدن نور کشف و شهود، مفاهیم آیات قرآن را در ابعاد ژرف تر و عمیق تری دریابند.شرح و بیان مفصل این دریافت های روحانی، زمینه اوج گیری عرفان و تصوف اسلامی را فراهم آورد. بنابراین، قرآن کریم منبع فیّاض و چشمه جوشانی است که عرفان و تصوف اسلامی از آن نشأت گرفته و قرن به قرن با بوجود آمدن عرفای بزرگ، از غنای بیشتری برخوردار شده است.بیان دریافت ها و ادراک های عرفا –که در حقیقت همان معانی باطنی و سرّی قرآن است- به صورت مکتوب فارسی از قرن پنجم هجری آغاز شد. این نوشته ها(نظم و نثر) که حرکت و پویایی به سوی کمال مطلق در آن ها اوج می زند و رمز و راز رهایی و آزادی از تنگنای عالم خاکی و پرواز به عالم بی نهایت الهی را تعلیم می دهد، ادبیات عرفانی را تشکیل می دهد.هر نوع حرکتی به سوی کمال –چه مادی و ظاهری و چه معنوی و روحانی- بر اثر صبر و ورع؛ یعنی استقامت و پایداری در برابر رنج ها و سختی ها و مشکلات به وجود می آید و این یکی از قوانین و نوامیس الهی است که برای همیشه بر جهان خلقت حکمفرما بوده و خواهد بود.هنگامی که پیامبر اکرم از طرف خداوند برگزیده شد تا طبقآیات قرآن و وحی الهی در تمامی ابعاد جوامع بشری تغییر و تحول ایجاد کند، با موانع و مشکلات زیادی روبرو شد، اما خداوند در همه اوضاع و احوال سخت اجتماعی، آن حضرت را به صبر (استقامت و پایداری) فراخواند و با بیان رنج ها و مشکلات انبیای بزرگ الهی؛ از جمله ابراهیم، نوح، موسی، عیسی، شعیب و دیگر انبیاء، به آن حضرت تعلیم داد که صبر (استقامت و پایداری) رمز و راز موفقیت انبیا در دگرگون کردن جوامع بشری و نجات انسان ها از همه علل و عوامل رکود و سکون و عقب ماندگی و جهل، و هدایت آنان به سوی سرچشمه و معدن کمال بوده است.صبر و ورع در سیر و سلوک –که حرکت و تغییر درونی و باطنی برای رسیدن به مبدأ کمال است- نقش اساسی و بنیادین را بر عهده دارد. بدین جهت، صبروورع در بینش عرفا بسیار با اهمیت شمرده می شود و در ادبیات عرفانی همواره بازتاب عمیق و گسترده ای داشته است.عارفان با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر و بیان روایات و حکایات و تمثیل های پر رمز و راز، نقش اساسی و بنیادین صبروورع را در سیر الله بیان کرده اند و بر آن تأکید ورزیده اند.با وجود بازتاب وسیع و گسترده ای که مفهوم قرآنی صبر و ورع در ادبیات عرفانی داشته، اما تاکنون دیدگاه های مختلف عرفا درباره صبر ورع و نقش آن در سیر و سلوک، مورد تحقیق و پژوهش قرار نگرفته است.پژوهشی که پیش روی شماست، به تحلیل و بررسی صبروورع در عرفان اسلامی تا پایان قرن هفتم پرداخته است. این دوره، یکی از درخشان ترین و پر اهمیت ترین دوره های فرهنگ و ادب و عرفان اسلامی است، زیرا در این دوره عرفای بزرگی همانند ابو سعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری، امام محمد غزالی، عطار نیشابوری، سنایی، عراقی، و مولانا ظهور کردند و با بیان تجربیات عرفانی و کشف و شهود های خود –که بیشتر به صورت منظوم و با هنرمندی های ادبیانه و شاعرانه همراه بود- ادبیات عرفانی را به اوج قله کمال رسانیدند.
بررسی اندیشه‌های معنوی سای بابا
نویسنده:
احد صیامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درطی چند دهه اخیر موضوع عرفان و معنویت در غرب و به تبع آن در شرق نیز علاقمندان زیادی پیدا کرده که دلیل آن مشکلات زندگیهای ماشینی و پچیده ای است که در عصر حاضر انسان را گرفتار ساخته است. عرفان های نوظهور یک جریان معنوی است که در سالیان اخیر شتاب دو چندان داشته و در این میان مکاتب عرفانی شرقی و به خصوص عرفان های هندی رشد چشمگیری داشته است.مکتب عرفانی «سای بابا» یکی از این مکاتب نوظهور هندی است که افراد زیادی را در سراسر جهان به سوی خود جلب کرده است. ایران اسلامی نیز از این مساله استثناء نبوده و آموزه های سای بابا توسط عده ای در داخل ترویج و گسترش داده میشود به همین دلیل پژوهش حاضر در صدد برآمد تا با پرداختن به نقد وبررسی ابعاد و زوایای اندیشه های معنوی سای بابا، موارد منحرف و مردود تعالیم او را آشکار سازد.سای بابا از نظر مبانی فکری و اعتقادی کاملاً پای بند به آئین هندو است. تناسخ و قانون کرمه که از اصول اساسی آئین هندو است، مورد قبول وی می‌باشد. در نوشته‌‌ها و سخنان خود از «ویشنو» و «شیوا»به کرّات نام می‌برد. او در عین حال مدعی است که یک دین جدید آورده است که از ادیان موجود بهتر و کامل تر است و سایر ادیان در رتبه پایین‌تر از آن قرار دارند. اعتقاد به پیام او منافاتی با سایر ادیان ندارد و او آمده است تا هندو، هندوی بهتر، مسلمان، مسلمان بهتر و مسیحی، مسیحی بهتری باشد. و با ایجاد تحوّل در افکار انسان‌ها جهان را اصلاح و پر از صلح و آرامش کند. از اصول مهم تعالیم معنوی سای بابا ذکر خدا، عشق، توجه به عالم درون، اهمیت تغذیه و موانع سیر و سلوک را می‌توان نام برد. در رابطه با تعالیم و اندیشه‌های معنوی سای بابا به تفصیل و نیز تحلیل و نقد آن، همچنین زندگی‌نامه علمی او کار مستقلی انجام نشده است تحقیق حاضر در نظر دارد امور سه گانه مزبور را تأمین کند. امور پیش گفته نوآوری‌های پژوهش پیش رو است.
مخاطرات سلوک در مثنوی معنوی
نویسنده:
محمد رکنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی مخاطرات سلوک در مثنوی مولانا انجام شده است. با توجه به اهمیت مولانا و اندیشه‌های او در تاریخ عرفان اسلامی ‌‌و همچنین اهمیت مطالعه در عرفان عملی به عنوان یکی از اصلی‌ترین حوزه‌های پژوهش و با توجه به اینکه در حوزه‌های سلوک معنوی و مخاطرات آن پژوهش‌های اندکی صورت گرفته است ضرورت ایجاب می‌‌کند با کنکاشی دقیق و موشکافانه در مثنوی معنوی مولانا، به دسته‌بندی مخاطرات سلوک پرداخته و سپس به شرح و تبیین و بررسی این مخاطرات بپردازیم. سلوک که در اصطلاح عرفانی طی مدارج خاص را گویند که همواره باید سالک طی کرده تا به مقام وصل و فنا برسد، دارای مخاطراتی است که این مخاطرات باعث می‌شوند سالک را از ادامه‌ی راه باز دارند. این پژوهش در صدد است که با بررسی مثنوی مخاطرات سلوک را از آن استخراج کرده و به شرح و بیان آنها بپردازد. از این رو به تعریف مباحثی چون سلوک و مخاطرات آن پرداخته و سپس با مطالعه‌ی مثنوی مخاطراتش را شناسایی کرده و به دسته‌بندی آنها اقدام کرده و آنها را در پنج دسته تقسیم‌بندی کرده است که عبارتند از: الف) مخاطرات برآمده از روابط مراد و مرید،‌که سلوک بدون مراد، عدم شناخت مرشدان واقعی و انتخاب مدعیان دروغین به جای آنها، اعتراض کردن بر مراد و یا عدم اطاعت کامل و ستیز با او، سوءاستفاده از فروتنی آنها و امتحان کردن پیر و اولیاء‌الله از فروع آن می‌باشند. ب) مخاطراتِ برآمده از خواطر، اوهام و وساوس شیطانی،‌که خواطر شیطانی و نفسانی و افکار و اندیشه‌های ناصواب از فروع آن می‌باشند. ج‌) مخاطراتِ برآمده از تعلّقاتِ دنیوی و هواهای نفسانی،‌که تعلقات دنیوی مانند مال و‌ ثروت، مقام و منصب، بزرگی و ریاست‌طلبی، پرخوری، شهوت، اسارت تن و دربند ظواهر و اسباب و علل بودن از فروع آن می‌باشند. د) مخاطراتِ برآمده از انحرافاتِ اخلاقی،‌که تکبر و غرور، حرص و طمع، حسادت وکینه‌‌توزی، ریا و تزویر، تنگ چشمی و مخاطرات اعضا و قوای بدنی از زبان، چشم، گوش و شکم از فروع آن می‌باشند. هـ) مخاطرات برآمده از همنشینی با نا‌اَهلان،‌که همنشینی با ابناء دنیا و اصحاب شهوت وهمنشینی با افراد نادان و احمق از فروع آن می‌باشند. هر کدام از موارد ذکر شده، دارای مخاطراتی می‌باشند که سلوک سالک را متوقف کرده و یا آن را به تأخیر میاندازد. کلید واژه‌ها: تصوف، سیر و سلوک، عرفان اسلامی، عرفان عملی، مخاطرات سلوک، مثنوی معنوی، مولوی.
بررسی واژه نعمت از منظر تأویل در قرآن و روایات معصومین
نویسنده:
سیدمحسن مصطفوی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نعمت خوش‌گواري زندگي و نيكوبودنِ حال و مرحمت و به معني احسان و نيكي است كه خداوند بر بندگانش عطا فرموده و غيرقابل شمارش است. نعمت‌ها به دو نوع دنيوي و اخروي تقسيم مي‌شوند كه شامل نعمت‌هاي مادي مانند خانواده، آفرينش و… و معنوي مانند هدايت، نصرت و الطاف الهي و… مي‌شود. انسان‌ها خود تعيين‌كنندۀ ميزان بهره‌مندي از نعمت‌هاي دنيوي هستند ولي فقط اهل ايمان و عمل صالح بهره‌مندان از نعمت‌هاي اخروي‌اند انسان‌ها در قبال اين نعمت‌ها موظف به پذيرش اصول دين، سپاسگزاري و انجام فرامين الهي هستند. حال براي شناخت عميق‌تر و دقيق‌تر واژه‌هاي نعمت بايد به آيات و روايات ائمه رجوع كنيم و آن‌ها را از منظر تأويل بررسي كنيم تا بتوانيم وظايف خود را در قبال آن‌ها به درستي انجام دهيم. تأويل در بسياري از روايات در برابر تنزيل قرار گرفته است كه تنزيل همان معناي روشن آيات با توجه به فضاي اجتماعي زمان پيامبر است و تأويل با توجه به واقعيات خارجي هر زمان، معناشناسي قرآن است و تأويل نيز از مقولۀ علم است و آموختني كه در روايات بسياري آمده پيامبر تأويل قرآن را از خداوند مي‌آموخت و به علي آموزش مي‌داد و امامان معصوم نيز تأكيد دارند كه در شناخت بطن قرآن و تأويل آن بايد به مكتب اهل بيت مراجعه كرد و به تفكر و تدبر در آن‌ها پرداخت. با بررسي برخي آيات دربارۀ واژۀ نعمت به اين مسئله پي مي‌بريم كه نعمت در ظاهر معاني مختلفي دارد ولي بر اساس روايات و تأويل آيات نعمت وجود معصومين به ويژه نعمت ولايت آنان است كه كامل‌ترين مصداق نعمت در قرآن است.
رابطه عرفان و تشیع در سده هفتم
نویسنده:
فاطمه یوسف‎نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان و تشیع دو عنوان دالّ بر حقیقت واحدی هستند که به دلایل گوناگون به ناچار از هم فاصله گرفتند تا اینکه با کم شدن این فاصله به تدریج هر کدام گرایش های ذاتی خود را نسبت به دیگری نشان دادند. یکی از نقاط عطف تاریخی در این خصوص سده هفتم می باشد. پس از تعریف تصوف و عرفان به اختصار سیر نضج گرفتن آن و موقعیت و قلمرو عرفان از دید پیامبر (ص) عنوان شده، سپس به تحولات مربوط به سده هفتم از جمله علمی و استدلالی شدن تصوف،‌ دلایل رواج آن، ‌وجه اشتراک آنها یعنی قبول اصل ولایت به معنای عرفانی آن،‌ پرداخته می شود. دین و مذهب تعریف شده و اعتقادات شیعه بررسی می شود. مبحث امامت و تفاوت شیعه و سنی در نیاز به امام و اعتراض تشیع که در آغاز به دو مسئله حکومت اسلامی و مرجعیت علمی که منحصراً حق اهل بیت (ع) است،‌ مورد ارزیابی قرار می گیرد. در روش های مبارزاتی، تشیع به تصوف نزدیک می شود که در این مورد آئین فتوت مطرح می گردد. دیدگاه های گوناگون درباره عرفان وجود دارد که در ادامه آن نکاتی از گفتار و کردار خود عرفا در ردّ بعضی نقدها ذکر شده است. ایده ها،‌ و عملکردهای عرفا و دانشمندان و تأثیرگذاری آن ها بر ارتباط تشیع و تصوف شرح داده شده است. وجه اشتراک عرفا نداشتن تعصب دینی است که می توان جمع میان گرایش شیعی و سنی را ملاحظه کرد که در این سده از سوی عرفا گامی از تسنن به سوی تشیع برداشته شد. در ارتباط با حوادث سیاسی و اجتماعی که تأثیر مستقیمی بر تصوف و تشیع داشت به سیاست های نزدیکی به تصوف و تشیع و روحانیان از سوی محمد خوارزمشاه و الناصر لدین لله برای مهار قدرت روزافزون آنان، اشاره شده است. هجوم مغول که سبب آشفتگی ها بود،‌گرایش مردم به عرفا و تصوف را که به دو شکل انفعالی و فعال بود را، به وجود آورد. سقوط بغداد و اتهام زدن به رهبران تشیع از مباحث آن روز بوده است. حضور دانشمندان شیعی که تحولی شگرف را به نفع عرفان و تشیع با دوراندیشی و فعالیت خود سبب شدند. در نهایت اسلام آوردن ایلخانان و توجه به تشیع و تصوف که از قبل آن تصوف مجال یافت که چهره شیعی خود را ظاهر کند و متقابلاً فقهای شیعه هم علایق صوفیانه خود را بروز دادند.
بررسی مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانی در عرفان اسلامی با تاکید بر مثنوی
نویسنده:
فاطمه محقق
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حجاب در لغت به معنای سِتر است؛ از این‌رو، به هر چیزی که شیئی از شیء دیگر پوشیده و پنهان کند، حجاب و پرده می‌گویند. در اصطلاح عرفانی به معنی هر چیزی است که آدمی را از قرب الهی دور بسازد. بنابراین هر چیزی که مانعی بین خدا و بنده‌اش باشد حجاب محسوب می‌شود. مقوله‌ی حجاب و شناخت آن همیشه ذهن عرفا را به خود مشغول کرده است و یکی از مهمّترین مسائل در شناخت خداوند و رسیدن به او بوده است. خاستگاه آن مربوط به مذهب و عرفان خاصی نیست زیرا بحث معرفت در فطرت آدمی نهاده شده است. آدمی برای رسیدن به معرفت الهی، راهی جز شناخت موانع و حجبی که بین او و خداست، ندارد. در تمامی عرفان‌ها این مقوله مورد بررسی است البته با نام‌های متفاوت معنای حجاب را می‌رساند. مقوله‌ی حجاب نورانی و ظلمانی بیشتر در عرفان اسلامی به خصوص در مثنوی مورد تاکید و بررسی فراوان است. حجاب‌های ظلمانی در عرفان اسلامی، شامل حجاب‌هایی هستند که مربوط به حیات دنیوی و عالم شهادت است و مانع از مشاهده ملکوت و جمال حق تعالی می‌شود. حجاب‌های نورانی بر خلاف حجاب‌های ظلمانی مربوط به عالم لطیف و ماورا است که برای شخص از نفس قدسی پدید می‌آید. مولانا در مثنوی به انواع مختلف حجاب‌ها اشاره می‌کند و انسان را از ماندن در این حجب نهی می‌کند و او را از اثرات محجوب ماندن آگاه می‌کند. البته در میان اقوال عرفا در این مورد اختلافاتی دیده شده است امّا این اختلافات می‌تواند به دلیل قاصر بودن زبان از درک تجربیات عرفا بوده باشد. در این پژوهش سعی بر این شده است که مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانیرا در عرفان اسلامی با نظر و تاکید به مثنوی مورد بررسی قرار دهیم که اختلاف چندانی میان افکار و عقاید عرفای اسلامی با مولانا در مثنوی دیده نشده است. منظور مولانا از حجاب‌های نورانی و ظلمانی در مثنوی همان حجبی است که در عرفان اسلامی آمده است. تنها اختلافی که در میان آن‌ها دیده شده است، مربوط به دلیل بودن حجاب‌ها از ناحیه خدا بوده است که مولانا وجود این حجب را غیرت خداوند به خودش می‌داند امّا عرفای اسلامی علّت آن را حبّ الهی به خودش می‌دانند.
  • تعداد رکورد ها : 1814