جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1814
فلسفه زندگی در مکتب رواقیون و علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی شاکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به طور کلی می توان گفت که مکاتب فلسفی به سعادت بشر می اندیشند، و هدف زندگی را رسیدن به سعادت می دانند اما در تعریف و مصداق سعادت نظرهای متفاوتی وجود دارد. بعضی از مکاتب سعادت را به دنیا محدود کرده اند و رسیدن به لذت مادی را اوج سعادت بشر دانسته اند و بعضی از مکاتب گرایش به رهبانیت و دنیاگریزی را سعادت بشر دانسته اند و بعضی از مکاتب همچون مکتب ارسطو راه اعتدال در زندگی را، لازمه رسیدن به سعادت دانسته اند و آن ها اعتقاد دارند سعادت در شرایط دوری از افراط و تفریط حاصل می شود.مکتب رواقی، به عنوان یک مکتب اخلاقی که مبانی جهان شناختی کاملا ماتریالیستی دارد، فلسفه و هدف زندگی را در زندگاني مطابق با طبیعت می داند؛ بدین معنا که این مکتب معتقد است: اگر انسان مطابق با طبیعت زندگی کند، به سعادت خواهد رسید و نباید از اتفاق‌هاي ناگوار که به وسیله طبیعت ایجاد مي‌شود، شکوه نمايد و انسان باید بداند که طبیعت می‌تواند آنچه رابه او بخشیده است، باز پس گیرد.همچنین مکتب علامه طباطبایی ـ که برگرفته از قرآن مجید و معارف اهل بیت است ـ با استفاده از مبانی جهان شناختی، بر سعادت فردی و اجتماعی تاکید می کند؛ این مکتب، معتقد است که انسان باید اهدافی همچون: کسب علم، عبادت، خدمت به خلق را در جهت رسیدن به خدا داشته باشد. بنابراین، چون در این مکتب، همه چیز در نهایت به سوی خداوند باز می‌گردد انسان بايد، اهدافی را که در جهت بازگشت متعالی به سوي خداست را دنبال ‌کند.این دو مکتب ازجنبه تقدیرگرایی و اینکه منشا آفرینش جهان خدا است، تشابه دارند و وجه افتراقات این دومکتب این است که در مکتب رواقی اصالت با ماده است وخداوند و جهان مادی هستند و در مکتب علامه طباطبایی اصالت با روح است و خداوند از هرگونه ویژگی مادی مبرا است و در بحث فلسفه زندگی هیچگونه تشابهی ندارند.
مصرف اخلاقی: پیشینه، مبانی و مسائل
نویسنده:
سیدعلی‌اصغر هاشم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پدیده مصرف در ذات خود موضوعی اخلاقی است؛ زیرا مردم در این عرصه ناگزیر با معضلات و مسائل مهمینظیر عدالت و علایق خود در برابر علایق دیگران دست به گریبانند. مصرف اخلاقی، خرید تعمدی و ارادی کالاها و خدماتی است که از نظر مشتری، بهنجار تلقی شده و کمترین آسیب را به انسانها، حیوانات و محیط زیست طبیعی رسانده باشند. در این چارچوب دو مفهوم اصلی «خرید مثبت» و «تحریم اخلاقی» مطرح می‌شود. امروزه رشد این گرایش و برندهای سبزی که خود را اخلاقی می‌دانند، منجر به توسعه تصمیمات اخلاق محور در بازار انبوه شده، که این مهم با افزایش درک و اطلاعات درباره شیوه‌های تجارت میسر گردیده است. جنبش مصرف‌کنندگان اخلاق‌گرا قدرت خود را از این واقعیت ساده گرفته است که موفقیت نهایی هر تجارتی تنها به فروش محصولاتش بستگی دارد. آنها بر این باورند که به منظور حفظ محیط زیست، باید کمتر مصرف کرد و تأثیرات تولید، استفاده و دفع محصولات خریداری ‌شده را در نظر آورد و نیز پایبندی یک شرکت را به استانداردهای اخلاقی و شیوه‌های تجارت عادلانه قبل از خرید محصولاتش، لحاظ کرد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی به بررسی مهمترین ابعاد مصرف اخلاقی و در صدر آن نگرشهای فلسفی به این پدیده نوپا می پردازد. از آنجا که ارائه مجموعه ساده‌ای از شیوه‌های ثابت مصرف اخلاقی دشوار بوده، وکاربرد صِرف رویکردهای پیامدگرا، وظیفه‌گرا و یا فلسفه فضیلت نیز به خودی خود نمی‌تواند معمای مصرف را در عصر حاضر حل‌کند، در نتیجه این شیوه‌ها باید قاعده‌مند شده و از نو در قالب یک مناقشه عمومی پیوسته و قابل بحث قرار گیرد. از اینرو بُعد مهمی از ابتکار عمل مصرف اخلاقی یافتن راه‌هایی است که نه تنها مردم را قادر به تغییر شیوه‌های مصرفشان سازد بلکه مشارکت گسترده‌تر آنها در مباحث و تصمیمات در مورد مفاهیم، اهداف و مسئولیت‌های درگیر با مصرف معاصر را تسهیل بخشد.
فلسفه نسخ‌های قرآنی
نویسنده:
یسری زبیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوعات مطرح در زمینه قرآن فلسفه نسخ های قرآنی است. سوال اصلی مطرح در این تحقیق این است که به چه علت نسخ رخ می دهد؟ یکی از خصوصیات شریعت اسلام را می توان سهله و سمحه بودن آن دانست. دین اسلام با عقل و فطرت بشری مطابق است، عقل و فطرت مخالف سختی احکام است. تشریع احکام در اسلام نیز بر این اساس است. نسخ احکام یکی از راه هایی بوده که سبب سهله و سمحه بودن شریعت شده است و سختی های احکامیکه مردم وضع کردند از میان برداشته است. در سایر شرایع نیز هدف اصلی انبیاء بازگشت به فطرت و ایجاد تعقل در مردم بوده است، اما با انحرافات و بدعت هایی که بشر در شریعت خود ایجاد می کردند، دین از مسیر حقیقی خود منحرف می شد.بنابر اینشریعت های جدید می آمدند و با نسخ بدعت ها و انحرافات دین را به مسیر اصلی خود بازگرداند. همچنین نیازهای مردم طبق زمان و مکان متفاوت می شد. یکی از علل نسخ همین بود که حکمی در یک زمان مناسب و در زمانی دیگر غیر قابل عمل بود.یکی از خصوصیات دیگر شریعت اسلام را می توان انعطاف پذیری احکام آن دانست. یکی از مصادیق انعطاف پذیری نسخ در احکام است که مطابق با شرایط زمان، مکان و تابع عقل و فطرت است و در صورتی که حکمی مخالف با این موارد باشد، آن حکم را می توان غیر قابل عمل دانست. با بررسی هایی که در این پژوهش صورت گرفت، روشن شد تغییر احکام و سنن از سوی قرآن به دو علت بوده است: یکی از میان برداشتن سنت های باطلی که در عصر جاهلی رواج یافته بود و مخالف عقل و فطرت انسان بود. فلسفه دیگر نسخ مطابقت احکام با شرایط و مقتضیات عصری بود. بر این اساس پژوهش در چهار فصل نگارش شده است. در فصل اول به عنوان کلیات به بیان مسأله، پیشینه، سوالات و فرضیات تحقیق پرداخته شده است. در ادامه فصل تعریف اصطلاحاتی را که مرتبط با موضوع است، آورده ایم. از جمله آن تعریف نسخ، انواع نسخ، رابطه احکام از جمله احکام حکومتی، احکام اولیه، ثانویه، ثابت و متغیر با نسخ است. در نهایت به بیان فلسفه نسخ پرداخته ایم. در فصل دوم بر اساس فلسفه های نسخ، ابتدا به بررسی فلسفه نسخ سنت های باطلی می پردازیم که در عصر جاهلی وجود داشت و توسط اسلام نسخ گردید. در این فصل روشن گردید که هدف اسلام از نسخ از میان برداشتن این سنت های باطل و بازگرداندن مردم به اصل فطرت خود بوده است. با توجه به فلسفه دیگر نسخ فصل سوم را به بررسی مواردی پرداختیم که با شرایط و متضیات عصر ناسازگار بودند و ضرورت تغییر آن ها وجود داشت.همچنین به علت این که نسخ های قرآنی اعم از درون دینی و میان دینی است، در فصل چهارم به این موضوع پرداختیم. در ابتدا فلسفه نسخ میان دینی را بیان کردیم و سپس مقارنه ای میان فلسفه نسخ میان دینی و درون دینی انجام گردید.با بررسی نسخ میان دینی و درون دینی روشن می شود که تفاوتی میان فلسفه نسخ آن دو وجود ندارد و هر دو یکی است. اگرچه در مطاوی کتب علوم قرآن و تفسیر و نیز کتب اصول فقه و فقه به طور گذرا از فلسفه نسخ به طور کلی یا نسخ های قرآنی سخن رفته است؛ اما هرگز به طور مفصّل و مستقل هیچ اثری به چشم نمی خورد. بنابر این هدف از این پژوهش این بود که با مراجعه به کتب علوم قرآنی و اصول فقه و تفاسیر این مبحث به طور گسترده بررسی شود.
تحلیل و بررسى آراء خاص علامه طباطبائی در الهیات بالمعنی الاعم در مقایسه با آراء صدرالمتألهین
نویسنده:
محمود صیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان‌نامه‌ای که پیش‌روی دارید به ارائه، تحلیل و ارزیابی دیدگاههای علامه طباطبائی در مقایسه با صدرالمتألهین می‌پردازد. اهمیت این‌گونه پژوهش‌ها در این است که همان‌طور که پویائی تفکر فلسفی را در جهان اسلام نشان می‌دهد از سوی دیگر تطبیق آراء فیلسوفان اسلامی با یک‌دیگر به‌ویژه حکماء معاصر مانند علامه طباطبائی نشان‌دهنده نقش ویژه هر یک خواهد بود. نگارنده در این پایان‌نامه اثبات کرده است که بعضی از دیدگاههای علامه طباطبائی کاملاً ابتکاری است مانند بحث اعتباریات، برخی دیگر تحلیل بیش‌تر مبانی صدرالمتألهین است مانند دیدگاه ایشان در بحث حرکت در حرکت، برخی دیگر به صورت مناقشه و ایراد به دیدگاههای صدرالمتألهین است مانند بحث اقسام علت فاعلی.
فلسفه دنیوی احکام فقهی قرآن از دیدگاه قرآن
نویسنده:
فهیمه خراتی کوپایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در یک نگاه کلی به قرآن کریم می توان آیات گوناگونی را در آن مشاهده کرد، از جمله آیاتی که در آنها دستورات و احکام شریعت آمده است(آیات الاحکام)، مثل آیه ای که درباره وجوب روزه نازل شده است(بقره،183). در این رساله به آیات الاحکام پرداخته شده، اما آن دسته از آیات الاحکامی که در آنها به طور صریح و یا به شکل تلویحی به فلسفه دنیوی آن حکم اشاره شده باشد، تا روشن شود که از منظر دنیوی عمل به یک دستور فقهی چه فایده ای برای فرد عمل کننده خواهد داشت. حال این فواید می تواند جنبه فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... داشته باشد. با شناختن اهداف دنیوی احکام قرآن کریم، انگیزه های لازم جهت رسیدن به اهداف عالی اخروی افزایش یابد و همچنین، با دسته بندی این اهداف در زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... و با سامان بخشیدن آنها در به کار گیری و استفاده عملی در سطح جامعه و برنامه های کلان کشوری به شکلی سودمند تر بهره برد و در سایه عمل به آنها از زندگی بهتری برخوردار گردید. این تحقیق به روش کتابخانه ای و توصیفی _ تحلیلی انجام گرفته است و در این راه از منابع گوناگون شیعه و سنی در زمینه آیات الاحکام از قبیل: فقه القرآن راوندی، کنز العرفان فاضل مقداد و احکام القرآن جصاص و همچنین از تفاسیر متنوع اهل سنت و تشیع برای دست یابی به فلسفه دنیوی برخی از احکام بهره برداری شده است.
فلسفه آزمایش و ابتلا از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
الهام پشوتن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امتحانها و آزمونهای الهی اموری گریزناپذیر و از سنتهای همه گیر و حتمی الهی بوده و همچون رودخانه ای دائمی در بستر زندگی تمامی انسانها ساری و جاری می‌باشد پس آگاهی از آنها و داشتن اطلاعات کافی در این مورد، باعث می‌گردد که افراد در تمامی اوقات زندگی، خود را در صحنه‌ی امتحان الهی، حس نموده و بر اساس این آگاهی بهتر بتوانند با این آزمونها روبه رو شوند.اما از آنجایی که گویاترین و مستقیم ترین نکته‌ها را در این باره می‌توان درمتون دینی یعنی گنجینه‌ی آیات الهی و روایات معصومین به نظاره نشست، سعی شد که به این مساله از دیدگاه یکی از این گنجینه های گرانبها یعنی فرمایشات گهربار امیرالمومنین علی(ع) پرداخته شود. بر این اساس، در ابتدا تمامی نهج البلاغه و همچنین غررالحکم، بررسی و سخنان و فرمایشات حضرت علی(ع) در باب امتحانات و آزمونهای الهی، جداسازی شده و بر پایه‌ی این سخنان، چهارچوب کلی بحث پی ریزی گردید و سپس سعی شده است با استفاده از آیات قرآن و برخی روایات دیگر و همچنین تفاسیر قرآن و شروح نهج البلاغه به توضیح و موشکافی بیشتر این مطلب پرداخته شود.بر این اساس در این نوشتار پس از مفهوم شناسی واژه های ابتلا، فتنه، امتحان و آزمایش به این نکته پرداخته می‌شود که آزمایش، یکی از سنتهای همگانی و گریزناپذیر بوده و سپس انواع آزمایشات الهی که در فرمایشات امیر المومنین علی(ع) به آن اشاره گشته، ذکر می‌گردد و در ادامه به بیان فلسفه‌ی آزمایشات الهی که عبارت از مشخص شدن شایسته ها، شکوفایی استعدادها، رحمت الهی و برگشت انسان به سوی خدا و ... پرداخته و در پایان نیز راهکارهای برون رفت موفقیت آمیز از آزمایشها بررسی شده است.
نظریه فطرت و بازتاب های آن در حوزه اخلاق و سیاست
نویسنده:
فاطمه رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه فطرت موضوعی انسان شناختی است و از سابقه دیرینی برخوردار است. این موضوع در طول تاریخ توسط اندیشمندان غربی و اسلامی با صراحت و یا به صورت ارتکازی مورد توجه قرار گرفته است و پیرامون آن نفیاً و اثباتاً بحث شده است. این نظریه دارای ابعاد گوناگونی است و از منظرهای مختلف می‌تواند بررسی شود. آنچه در این پژوهش مورد توجه بوده و به تبیین آن پرداخته شده است، بررسی موضوع از دو منظر بوده است یکی بررسی و تحلیل خودِ نظریه فطرت و چیستی و گستره آن و طرح دیدگاههای موافق و مخالف در مورد آن است. و در بخش دیگرِ پژوهش، با فرض اثبات و پذیرش نظریه فطرت، نگاه کاربردی به آن شده و بازتاب آن در دو علم اخلاق و سیاست بررسی شده است. برای دست یابی به این منظور ابتدا به تحقیق در بازتابهای آن در حوزه اخلاق پرداخته شده و بازتاب نظریه فطرت در دو بخش مبانی واصول و مکاتب اخلاقی بررسی شده است. در مبانی واصول ثابت شده که نظریه فطرت می‌تواند واقع گرائی ومعرفت گرائی اخلاقی را تقویت کرده و نیز موجب به اثبات رساندن مطلق گرائی در اخلاق شود. همچنین ثابت شده که یکی از بازتابهای نظریه فطرت می‌تواند فراگیری وجهانی شدن آموزه‌های اخلاقی باشد و یکی دیگر از بازتابها در اصول ومبانی این است که نظریه فطرت مبنائی برای توجیه بهتر اخلاق دینی است. در بخش مکاتب اخلاقی نیز به بررسی بازتاب نظریه فطرت در مکاتب اخلاقی فضیلت گرا ، وظیفه گرا، سودگرا ودیدگاه اخلاقی جمع گرا پرداخته شده و حاصل این بررسی این شده است که در مکتب فضیلت گرائی اعم از فضیلت گرایان غربی و اسلامی، از بررسی آثارشان این نتیجه به دست آمده است که این نظریه به وضوح در شکل گیری مکتب اخلاقی آنها مؤثر بوده است. و اندیشمندان فضیلت گرای غربِ قبل از عصر مدرن چون افلاطون و ارسطو و نیز متفکران فضیلت گرای قرن بیستم همچون آیرس مرداک، السدیر مک اینتایر و پینکا فس و ... متأثر از این نظریه آراء اخلاقی خود را مطرح کرده اند. همچنین در مکاتب اخلاقی دیگر نشانه و ادله فراوانی مبنی بر حضور نظریه فطرت در آثار اخلاقی آنها مشاهده و به اثبات رسیده است. در آثار اندیشمندان اسلامی نیز که عموماً فضیلت گرا و یا جمع گرا هستند بحث فطرت به صراحت و قطعیت بیشتری مطرح شده است به گونه ای که ثابت شده، بزرگانی چون حضرت امام و آقای مصباح یزدیو ... پایه مباحث اخلاقی خود را بر اساس این نظریه بنا کرده اند.در بخش دیگراین پژوهش بازتاب نظریه فطرت در حوزه سیاست بررسی شده است و ضمن اذعان به این نکته که قلمرو مباحث سیاسی بس گسترده وطرح بحث فطرت در همۀ زمینه‌ها امکان پذیر است، بازتاب نظریه فطرت در حوزۀ فلسفۀ سیاسی مورد توجه قرار گرفته و در دو بخش مبانی و مسائل فلسفه سیاسی بازتاب نظریه فطرت بررسی شده است. در حوزۀ مبانی، از میان مبانی گوناگون، به مبانی معرفت شناسی وانسان شناسی پرداخته شده است ودر بحث مسائل، بازتاب نظریۀ فطرت در مسئلۀ آزادی، مساوات، غایت گرائی در سیاست و نیز مسئله کارکرد دولت بررسی شده است
معیت ذات الهی با موجودات در فلسفه مشاء و حکمت صدرا
نویسنده:
الهه رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مباحث تقسیمی فلسفه موجودات به دو دسته واجب و ممکن تقسیم می‌شوند. اگر هر یک از دو گروه، به خوبی، تحلیل شده، جایگاه هر یک در نظام هستی تبیین ‌شود، روابط بین آنها و نقشی که در مقابل یکدیگر ایفا می‌کنند، روشن می‌شود. واجب، وجودی است که از نهایت شدت وسعه وجودی، هستی را پر کرده، جایی برای غیر، نگذاشته است. اما وجود کثرات و اغیار و حقایق امکانی ماهوی، امری بدیهی و تصدیق آن، مرز بین فلسفه و سفسطه است. ممکن، ذاتی است که هیچ‌گونه اقتضاء برای وجود ندارد. ولی واجب، ذاتی است که از شدّت وجودی ،خواهان بروز و ظهور خویش شده، اغیار و ماسوی را متلّبس به لباس وجودی امکانی کرده است.این تلبس وجودی از طرف واجب بالذات از مناظر مختلف فلسفی، متفاوت است.مشاء فاعلیّت او را بالعنایه گویند. به این صورت که علم او عین اراده و نفس تصور اشیاء، خلق و ایجاد آنهاست.ولی صدرا فاعلیت و علیت او را به تشأن و تجلی و ظهور تعبیر کرده، ممکنات را حاضر به علم حضوری می‌داند که واجب به اضافه اشراقیه-اضافه‌ای که در اثر آن مضاف الیه ایجاد می‌شود-به آنها تجلی می‌کند.به دنبال ایجاد اشیاء،توسط واجب،مفهوم معیّت پیدا شد. اگر واجب به عنایت خویش،به امکان ذاتی،وجوب بخشیده،او را موجود کند،همراهی دو واجب را که یکی بالذات و دیگری به سبب او می‌باشد، معیت علمی گویند. به گونه‌ای که فاعل در این معیت،هر موقع تصور شی و فعلی را بکند،ایجاد او را به همراه دارد.ولی اگر واجب بالذات در این ایجاد،به صورت تجلی فاعلیّت خویش را تحقق بخشد،معیت قیومیه متحقق می‌شود.در این معیت-که فراتر از معیت علی یعنی معیت علت و معلول که در آن علت به خاطر علیتش مقدم بر معلول به دلیل معلولیتش می‌باشد- ممکن، واجبی است که وجوبش به قیومیّت واجب ذاتی و همراهی او حاصل شده است. و ذات واجب، به سبب تشأن، اشراق، اضافه و ارتباط، مضاف الیه خویش یعنی ممکن را وجود بخشیده است. ممکن، حقیقتی جز ربط و فقر و تعلق محض، نبوده، وجودی غیر از ارتباط و اضافه به تنها حقیقت هستی یعنی واجب بالذات ندارد و در معیت او به سر می‌برد. تحلیل واجب و ممکن به این مفاهیم که واجب، یعنی ذات قائم به خویش و ممکن، یعنی ذات قائم به غیر، دلیلی است بر اینکه ذات قائم به غیر، حتماً غیری را می‌طلبد که به او تکیه کند، و ذات قائم به خویش، مستلزم غیری است که به آن غیر، قوام دهد، غیری که بدون آن ذات نمی‌تواند ایجاد شده، مستقل از او باشد. چون ذاتی او، قیام به غیر است و شی، هیچ‌گاه ذاتی خویش را از دست نخواهد داد، که اگر از دست دهد، چیز دیگری خواهد شد
بررسی تطبیقی صفات مخلوق در روایات و فلسفه اسلامی و آثار معرفت شناختی آن
نویسنده:
جمال مومنی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به اعتقاد همه دینداران، عالم «مخلوق» و آفریده ی خداوند است، در واقع این اعتقاد معیار دینداری و بی دینی تلقّی می گردد. بسیاری به اعتقادی اجمالی در این زمینه - نیاز عالَم به خالق- اکتفا می نمایند، با این حال در آموزه های قرآنی اهل بیت : توصیفاتی عمیق از حقیقت مخلوق بیان شده است که نوع رابطه و نسبت آن با خداوند متعال را روشن می سازد. در فلسفه اسلامی نیز نگرش خاصّی نسبت به «مخلوق» وجود دارد. عدّه ای معتقدند مکتب اهل بیت : و نظریّات فلسفی موجود، تعالیم متضادّی در این خصوص ارائه می دهند. وجود ابتدائی برای خلقت یا همیشگی بودن فیض الهی و نحوه ی جدایی و بینونت خالق و مخلوق و.. مسائلی جنجالی و بسیار مهمّ در این زمینه اند. از این روی لازم است پژوهشی کلان و گسترده در این موضوع دشوار صورت گرفته و روایات مربوطه از منابع روائی استخراج و با نظامی روشن ارائه گردند تا دیدگاه اهل بیت : نسبت به این موضوع به دست آید و در مرحله بعد نگرش فلسفی در معرض تطبیق و مقارنه با آن قرار گیرد. تحقیق حاضر قدمی کوچک در این مسیر می باشد. به نظر می رسد گرچه در نظریّات مختلف فلسفی، آرائی که با آموزه های اهل بیت : ناسازگارند یافت می شود، ولی «حکمت متعالیه» با مدد گرفتن از تعالیم مترقّی اهل بیت : و براهین قویم عقلی و الهامات صائب معنوی توانسته است مقصود حقیقیِ دیدگاه اهل بیت : را عیان و آن را به شکل فلسفی تثبیت نماید. پذیرش حدوث عالم همراه با تبیین همیشگی بودن فیض الهی، تحلیلی دقیق از «محدودیّت» اشیاء و اثبات «مملوکیّت» به معنای حقیقی برای ذات مخلوقات و تبیین جلوه خدائی بودن اشیاء، از مهمترین آموزه های روائی و فلسفی است که راه برای تبیین نقلی و عقلی آن ها هموار گردیده است.
بررسی انتقادی دیدگاه‌های متفکرین غربی قرن بیستم پیرامون سرمدیت خداوند
نویسنده:
محمدعلی لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه دین معاصر غربی، سرمدیت خداوند و چگونگی ارتباط او با جهان زمان‌مند می‌باشد. تا پیش از قرن اخیر، عمده گرایش اندیشمندان خداباور توحیدی به بی‌زمانی خداوند بود، اما امروزه زمان‌مندی خداوند به خاطر هم‌خوانی با کتاب مقدس پیروان بیشتری دارد. البته در مقابل نقدهای این گروه بر بی‌زمانی، برخی متفکرین تقریرهای جدید از دیدگاه سنتی مانند سرمدیت استمراری، شبه زمان‌مند و نگرش غیر استمراری به آن را مطرح کرده‌اند. دسته‌ای نیز نگاهی جامع‌گونه به این مسئله دارند و با تفسیر خاص خویش خداوند را هم بی‌زمان و هم زمان‌مند قلمداد می‌کنند. در هر حال، نقطه مشترک همه این گرایش‌ها، مبنا بودن ماهیت ایستایی-پویایی زمان برای آن‌ها است که در بیان نگرش‌ها از ویژگی‌های این دوجنبه زمان استفاده کرده‌اند. البته نباید از نقش فیزیک نوین در این نظریات غافل بود. مهم‌ترین ادله پیروان فرازمانی، کمال وجودی خداوند، مخلوق بودن زمان و رفع شدن چالش علم پیشین الهی و اختیار انسان می‌باشد. علم خداوند به زمان حال و فاعلیت او در جهان نیز، دلایل گرایش به زمان‌مندی هستند و مورد تأیید نظریه‌های جامع هم می‌باشند. البته جامع‌گراها تفسیر و یا نحوه‌ای خاص از بی‌زمانی را نیز به خداوند نسبت می‌دهند. اگر براساس فلسفه اسلامی به مسئله بنگریم، خداوند، بی‌زمان و سرمدیت وصفی عدمی است که از مقایسه او با جهان زمان‌مند انتزاع می‌شود. در فلسفه اسلامی، جهانِ مادی -و زمان به عنوان بخشی از آن-، قدیم است. وجود زمان با حرکت و تغییر گره خورده که البته در این تغییر، ثبات دارد. ولی ذات خداوند ثابت است و در هرگونه تفسیر و تعبیر از ذات او باید تغییرناپذیری او را ملاحظه کرد. یکی از این ملاحظات تفکیک میان ذات و فعل و صفات مربوط به آن‌ها است. هر گونه تغییر و تحولی، منسوب به مقام فعل او می‌شود، در عین اینکه ذات او سرمدی باقی می‌ماند.
  • تعداد رکورد ها : 1814