جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 192
تحلیل مضامین اخلاقی در دیوان ناصرخسرو
نویسنده:
لطیف درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دیوان اشعار ناصرخسرو از جمله آثاری است که همه ی ابعاد آن به تمامی پژوهش نگردیده است ؛ از جمله موضوعهایی که مورد بررسی قرار نگرفته یا بگونه ای محدود وگذرا مطرح شده است ، موضوع « مضامین اخلاقی در دیوان ناصرخسرو »است ، بنابراین هدف این تحقیق ارائه تصویری جامعاز مضامین اخلاقی دیوان ناصر خسرو است . به عنوان درآمدی بر مباحث تحقیق ابتدا در فصل اول به اختصار در خصوص مبانی علم اخلاق و مفاهیم کلی آن و عمده مکاتب اخلاقی ، اهمیت، اهداف ، پیشینه و روش تحقیق توضیحاتی ارائه شده است . سپس در فصل دوم به منابع اخلاقی ناصرخسروکه عبارتند از افکار و احوال بزرگان ایران باستان ، اقوال فلاسفه و حکما ، متون دینی ، روش صوفیه و زهاد اسلام و تعالیم مذهب اسماعیلیه اشاره شده است .ودر فصل سوم فلسفه اخلاقی او و اصول آن که شامل خودشناسی ، خداشناسی ، دانایی محوری ، خردگرایی، معاد شناسی ، دنیا شناسی ، و ... بیان گردیده است . در فصل چهارم استفاده از آیات قرآنی و مفاهیم مذهبی، بیاناستدلالی ، بیان انتقادی ، بهره گیری از آرایه های ادبی چون تشبیه ، تلمیح ، انواع جناس، تضاد، توازن، ارسال مثل و مراعات النظیر ،استفاده ار روشمقایسه ، بیان رزمی و استفهام به عنوان روش ناصرخسرو در بیان آموزه های اخلاقی شمرده شده است .در فصل پنجم به تحلیل مضامین اخلاقی در دیوان ناصرخسروو ذکر شواهدی از هر مضمون اقدام شده است . و در فصل ششم (نتیجه گیری) بیان گردیده که ناصرخسروبه عنوان مبلغ اسماعیلیه یکی از روشهای اصلاح جامعه خود را آگاهی بخشی و تبیین فضایل و رذایل اخلاقی می داند ، و به همین منظور در اکثر قصاید خود ضمن تاکید بر دانش اندوزوی و خردگرایی مخاطب را به کسب فضایل و دوری از رذایل تشویق و ترغیب نموده است .
تبیین سیمای ائمه‌ی اطهار (ع) در آثار ادبی غزّالی با تأکید بر کیمیای سعادت
نویسنده:
حسین کهنسال فخرداودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آثار بزرگان ادب پارسی اعم از شیعه و سنّی به ذکر اقوال و احوال و حکایات ائمه ی اطهار(ع) مزیّن است. ابوحامد محمّد غزّالی عالم و عارف نامی اهل سنّت از جمله ی این بزرگان است که در آثار خود به بازتاب سیمای امامان معصوم (ع) پرداخته است. تبیین سیمای ائمه ی اطهار (ع) در آثار غزّالی می تواند در شناخت خطّ فکری بزرگان اهل سنّت آن روزگار موثر باشد. رساله ی حاضر در دو فصل سامان یافته که در فصل نخست ناظر به پژوهش های معتبر، روزگار و احوال و آثار غزّالی مورد تحلیل قرار گرفته و بررسی روایات و حکایات مربوط به ائمه ی اطهار (ع) در آثار ادبی غزّالی با تأکید بر کیمیای سعادت، موضوع جستجوی فصل دوم بوده است. از آنجا کهإحیاء علوم الدین مهم ترین کتاب غزّالی و شکل مفصّل تر کیمیای سعادت به شمار می آید، در تحلیل ها و نتیجه گیری ها از این اثر نیز غفلت نشده است. نوشتار حاضر با تکیه بر مستندات و شواهد به توصیف و تبیین سیمای ائمه ی اطهار (ع) پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که اگر چه غزّالی در مواردی براساس اعتقاد اهل سنّت و از روی تعصّب مطالبی نه سزاوار برخی امامان معصوم (ع) بیان داشته که بر خلاف واقعیت و سیره ی آن بزرگان است، اما در بیشتر مواضع، چون دیگر بزرگان اهل سنّت و تصوّف مقام رفیع و مرتبه ی منیع ائمه ی دین (ع) را در آثار فارسی خود بازتاب داده که البتّه آن مفاهیم و مناقب پیش از آنکه در حوزه‌ی اغراق و مبالغه قرار گیرد، بیانگر حقایقی مبتنی بر واقعیت است که شواهد تاریخی نیز آن را تأیید می کند. در واقع صرف نظر از مسئله ی خلافت بلافصل امام علی (ع) و فرزندان آن حضرت و برخی مصادیق در مورد امام حسن (ع) و فتوای منع لعن یزید، محبّت و ارادت خاصّ غزّالی نسبت به اهل بیتپیامبر (ص) در دیگر استشهادات او آنچنان نمایان است که او را چون امام شافعی به مذهب رافضی متّهم کرده اند و از این حیث اگر خواننده ی آثار غزّالی با مذهب وی آشنا نباشد، می پندارد که با یک اثر شیعی مواجه است.
مهارت‌های زندگی در کیمیای سعادت غزالی
نویسنده:
غزاله ساجد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دنیای امروز برنامه آموزش مهارت های زندگی یک برنامه پیشگیرانه است به منظور ارتقای سطح زندگی، بهداشت روان و پیشگیری از آسیب‌های روانی و اجتماعی، از سوی یونیسف ارائه شده است. شایان ذکر است در دریای پُر گوهر ادبیات فارسی یکی از ارزشمندترین آثار ادبی، کیمیای سعادت غزالی است که در 4 رکن می‌باشد. یک جنبه از پرتوهای این کتاب به بررسی مهارت‌های زندگی و ارائه راه و رسم در زندگی دنیوی و اُخروی می‌پردازد و به ما می‌آموزد با بکار بستن این راهکارها به سعادت دنیا و آخرت نائل شویم.هدف از این پژوهش استخراج این مهارت‌های زندگی براساس مدل 4H در کیمیای سعادت غزالی بوده و پاسخ به سوال اصلی: «غزالی چه آداب و مهارت‌هایی را در کیمیای سعادت مطرح می کند؟» پژوهشگر با روش تحلیلی، توصیفی– اسنادی، براساس 35 مهارت مدل 4H به تجزیه و تحلیل یافته‌ها پرداخته و به نتایج زیر دست یافته است :•
مبانی تربیت در داستان‌های صوفیه بر پایه‌ی (تذکره اولیاء، نفحات الانس و طبقات الصوفیه)
نویسنده:
طیبه نصیری آخوره سفلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تربیت به معنای رشد و تکامل است و در واقع فراهم کردن شرایط و زمینه‌های مناسب برای شکوفایی استعدادها و قابلیت‌های نهفته در فرد است. موضوع تربیت با توجه به تربیت‌پذیر بودن انسان دارای اهمیت فراوانی است. در واقع تربیت بر جسم و روح آدمی تأثیر می‌گذارد و باعث سازندگی و برازندگی انسان می‌شود. تربیت براساس اصول و مبانی صورت می‌گیرد. مبانی موارد کلی هستند که اصول بر اساس آنها پی‌ریزی می‌شود و بیانگر واقعیت‌ها و هست‌ها هستند و اصول موارد جزیی‌تری هستند که باید‌ها و نبایدها را بیان می‌کنند. مبانی و اصول تربیتی در اسلام برگرفته از قرآن کریم است و خداوند باشناخت کامل از انسان بهترین مبانی و اصول تربیتی را براساس سرشت آدمی برای تربیت او در نظر داشته است. در حوزه‌ی عرفان و تصوف نیز تربیت از مسائل مهم و کلیدی است و عرفا توجه ویژه‌ای به تربیت مریدان داشته‌اند. ازمنظر عرفان و تصوف تربیت مقدمه‌ای برای رسیدن به معرفت است و صوفی با تربیت عملی به خودشناسی و در پی آن به خداشناسی می‌رسد. قصص و حکایاتی که از عرفا و صوفیان بزرگ نقل شده است، به وضوح اهمیت موضوع تربیت را نشان می‌دهد. طبقات الصوفیه اثر خواجه عبدالله انصاری، تذکره الاولیاء عطار نیشابوری و نفحات الانس جامی از جمله این کتابهاست که در این پایان‌نامه سعی شده است، مبانی تربیت با توجه به شیوه‌های نوین تربیت اسلامی در این کتاب‌ها مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. قصص و حکایاتی که در کتب شرح حال عرفا و صوفیان آمده است به طور کل حول محور انسان و تربیت اوست. بایدها و نبایدهایی که به عنوان حکم خداوند در صلاح دید انسان مطرح است در این حکایات به خوبی نمایان است. از سوی دیگر مبانی، اصول و روش‌های تربیتی مطرح شده درحکایات صوفیان منطبق و هماهنگ با مبانی، اصول و روش‌های تربیتی اسلام و قرآناست.
تحلیل عرفانی تمهیدات عین القضات
نویسنده:
الهه صالحی مرزیجرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«تمهیدات» کتابی است، سرشار از مباحث و مضامین عرفانی که توسط عین القضات همدانی در سال 521 هجری نگارش یافته است. در این اثر، تنها از عرفان محض گفتگو شده است. گرچه نویسنده، گاهی عرفان و فلسفه را با یکدیگر می آمیزد و با این وجود، مطالب کتاب، صبغه ای عرفانی- فلسفی، به خود می گیرد. اما به یقین می توان گفت که اندیشه غالب بر این اثر، نگرشی کاملاً عرفانی می باشد. لذا در این رساله، سعی شده است که وجوه گوناگون عرفان ، از دریچه ذهن عین القضات مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. رساله حاضر مشتمل بر چهار فصل می باشد : در فصل اول به شرح احوال و آثار عین القضات و همچنین تبین ماهیت عرفان پرداخته شده است. فصل دوم به شرح اصطلاحات عرفانی تمهیدات می پردازد. در فصل سوم، خودشناسی و خداشناسی از منظر قاضی مورد تحلیل قرار می گیرد. و فصل چهارم، به شرح و بسط حقیقت و حالات عشق در تمهیدات می پردازد. شیوه نگارش این رساله نیز چنین است که با استناد به کتب عرفانی و شرح توضیحاتی در خصوص موضوع مذکور، به تشریح و تحلیل اقوال عین القضات، از گنجینه عظیم عرفان تمهیدات می پردازد.
بررسی مقایسه‌ای عنصر نور در مثنوی و مهم‌ترین آثار عرفانی ادبیات فارسی (از آغاز تا قرن نهم هجری قمری)
نویسنده:
اختیار بخشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان‌نامه، به بررسی جایگاه عنصر نور در جهان‌بینی عرفانی مولوی و مقایسه آن با مهم‌ترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی پرداخته‌ایم. رویکرد اصلی ما در این رساله رویکرد الگومدار بوده‌است و با این رویکرد جایگاه و نقش الگوهای بصری و نورمدار را در شکل‌گیری جهان‌بینی عرفانی مولوی و صوفیان بزرگ تبیین کرده‌ایم. این رساله به دو فصل تقسیم می‌شود. در فصل اوّل، به بررسی عنصر نور در مثنوی و آثار مولوی پرداخته‌ایم و در دوّمین فصل، جایگاه عنصر نور را در مهمّترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی برکاویده‌ایم. در بخش اوّل از فصل نخست، به بررسی عنصر نور از دیدگاه هستی‌شناسی و در بخشِ دوّم، به بررسی کارکردهای مهمّ آن و در بخشِ سوّم به بررسی جایگاه و نقش این عنصر از منظر معرفت‌شناسی پرداخته‌ایم. در بخشِ هستی‌شناسی نور، به مباحثی مثلِ وحدت نور، پاکی نور، پارادوکسیکال‌بودنِ نور ، بساطت نور، پنهان‌بودن نور، بازگشت نور به اصل خود و جایگاه نور در نظام تبدیل و تکامل معنوی انسان پرداخته‌ایم. دربخشِ کارکردهای نور، مهم‌ترین کارکردهای هستی‌شناختی و معرفت-شناختی عنصر نور را تبیین و تشریح کرده‌ایم. در بخشِ معرفت‌شناسی نور، به بررسی وابسته‌ها و همبسته‌های عنصر نور مثل ِ آیینه، روزن، انعکاس، صیقلی‌کردن آیینه وجود برای انعکاس نقشهای غیبی و حصول معرفت عرفانی و سرشت تابشی- انعکاسی معرفت عرفانی و عناصر مهمّی چون فراست ایمانی، معرفت حسّی عرفانی با حواسِّ باطنی و تمییز و مراتب و درجات آن پرداخته‌ایم. در فصل دوّم، این عنصر را در آثاری چون کشف‌المحجوب علی هجویری، تمهیدات عین‌القضات همدانی، گلشن راز شیخ محمود شبستری، کتاب الانسان الکامل عزیزالدّین نسفی، مرصادالعباد نجم‌الدّین رازی، حدیقه‌الحقیقه سنایی، اسرارنامه عطّار نیشابوری ، کشف‌الاسرار و عُدّه‌الابرار رشیدالدّین میبدی و مشکاه لانوار امام محمّد غزّالی بررسی کرده و وجوه تشابه و تفاوت آرای این عرفا را با مولوی تبیین کرده‌ایم.نتیجه کار نشان می‌دهد که مولوی بیشتر به جنبه‌های معرفت‌شناختی نورتوجّه می‌کند. او نورِ خدا را ذاتِ بصیرت و معرفتِ عرفانی و عامل اصلی تبدیل و تکاملِ معنوی انسان می‌شمارد. تکرار بیش از هفتصد بار کلمه نور و مشتقّات آن در مثنوی نشان می‌دهد که جایگاه نور در عرفان او در مقایسه با صوفیان دیگر محوری‌تر است. عنصر نور در کانون توجّه مولوی بوده-است و علاوه بر بهره‌گیری از این عنصر در تشریح چگونگی فنای صوفیانه، همچنین از آن در توصیفِ ماهیّت و درجات بصیرت و معرفت عرفانی و مباحثِ مربوط به آن بهره‌برده‌است. مولوی در اشعار و جملات متعدّدی در مثنوی، دیوان شمس تبریزی، فیه ما فیه و مکتوباتش به جایگاه و نقشهای عنصر نور در خداشناسی، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی معنوی پرداخته‌است.
بازتاب گفتار و کردار مشایخ صوفیه در مثنوی و آثار منثور مولانا
نویسنده:
مرجان نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متون عرفانی از ارکان ادبیات فارسی است که مبخش عمده ای از ادبیات فارسی را به خود اختصاص داده‌ است. مولانا یکی از درخشان‌ترین چهره‌های ادب عرفانی است و در مسیر رسیدن به این مرتبه، وامدار افکار وگفتار مندرج در آثار عرفانی پیش از خود است. هر شاعر یا عارف متأخر در بطن یک سنت فکری اثر خود را می‌آفریند و به نوعی وارد گفت‌گوی منطقی با گذشتگان می‌شود. متونی که از ابزار شناخت عرفانی بهره می‌گیرند به هم نزدیک‌اند. آثار مولانا نیز از متونی است که بر گفتمان‌های عرفانی بنا شده است؛ حجم زیاد تلمیحات و اشارات داستانی، آیات و احادیث، سخنان مشایخ صوفیه، مضامین و درون مایه و حتی تصاویر شعری گرفته‌شده از ادب فارسی و عربی و...همه حاکی از تعاملات چشمگیر بینامتنی در آثار مولاناست. در این پژوهش اقوال و کرداری که در مثنوی و آثار منثور مولانا بازتاب داشته‌اند در سه حوزه انسان شناسی، معرفت شناسی و خداشناسی دسته بندی و تحلیل شده و به ریشه‌های تأثیر پذیری و شیوه‌های بهره‌گیری مولانا ازکلام مشایخ اشاره گردیده است. همچنین تفاوت نگرش مولانا نسبت به مشایخ قبل از خود دربرخورد با اندیشه های واحد تحلیل شدهکه در آثار عارفان قبل از او نمود داشته بیان می شود. دسته بندی و بررسی گفتار و کردار مشایخ در این سه حوزه خود به نتایج جدیدی منجر گردید؛ از جمله این‌که بیشترین حجم استفاده مولانا از اقوال و افعال دیگر صوفیان در حوزه انسان شناسی قرار می‌گیرد. همچنین بررسی شیوه‌های بهره‌گیری مولانا از اقوال و افعال نشان داده می شود. بسامد نوع استفاده از اقوال و افعال در هر اثر متفاوت است و مولانا در مثنوی نسبت به کتب منثورش در افزودن اندیشه‌های خود به گفتار و کردار مشایخ و گرفتن نتایج خاصی که مورد نظرش بوده موفق‌تر بوده است. به نظر می‌رسد ریشه این تفاوت، تأخر زمان سرایش مثنوی نسبت به آثار منثور، نیز تفاوت در نوع کلام این آثار است؛ یعنی ظرفیت‌های زبانی شعر بستر مناسب‌تری نسبت به نثر، برای خلق نگرش‌های خاص مولانا فراهم آورده است.
بررسی و تحلیل ساختار ادبی مدح و معراج پیامبر (ص) در متون منظوم فارسی تا پایان قرن ششم (با تأکید بر آثار سنایی، جمال‌الدین اصفهانی، خاقانی، نظامی و عطار)
نویسنده:
علیرضا جوهرچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مدح و معراج پیامبر(ص)، از موضوعات کهن در ادبیات فارسی است. برخی از شاعران پارسی‌گو، در کنار پرداختن به موضوع توحید و خداشناسی، به بعد دیگر اصول دین یعنی نبوت پیامبر(ص) توجه کرده‌اند. آنان با برشمردن برخی از صفات و ویژگی‌های والای آن حضرت، به مدح و گاهی به وقایع معراج پرداخته‌اند. این نوشتار، به رویکرد شاعرانی چون سنایی، جمال‌الدین، خاقانی، نظامی و عطار در این زمینه می‌پردازد و ضمن بررسی و تحلیل ساختارهای ادبی مورد استفاده آن‌ها، به حجم و کاربرد این ساختارها در آثار آنان اشاره می‌کند. بدیهی است میزان اطلاعات قرآنی، روایی و تاریخی و نیز محبت و ارادت هر یک از این شاعران را از تعداد ابیاتی می‌توان دریافت که به موضوع مدح و معراج پیامبر(ص) اختصاص داده‌اند. گفتنی است تا اوایل قرن ششم قمری، شاعران یاد شده از لحاظ خلاقیت و هنر شعری در زمینه مدح و معراج پیامبر(ص)، سرآمد شاعران دیگر به شمار می‌آیند. براساس این پژوهش، خاقانی و نظامی بیش‌تر به ساختار ادبی معراج توجه کرده‌اند، در حالی که شاعران دیگر به ویژه عطار، به جنبه‌های تاریخی و روایی مدح و معراج، بیش از جنبه ادبی آن پرداخته‌اند.
تعلیم و تربیت فرزند در ادب فارسی تا قرن ششم هجری
نویسنده:
رضا ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوعات کلیدی در اشعار و نوشته های بعضی از شعرا و نویسندگان،بحث تربیت فرزند می باشد،که از کهن ترین متون ادبی مثل درخت آسوریک به این موضوع توجه شده و بیشتر تمرکزاین گونه شعراونویسندگان به علم اندوزی،دینداری و پرورش قوای بدنی کودک منحصر بوده است. تربیت فرزند تا آنجا ارزش و اهمیت دارد که بدانیم؛ عامل سقوط و انحطاط برخی ازجوامع را مربیان و معلمان آن جامعه می دانندوعامل انتقال میراث فرهنگی و احیای مبانی عقیدتی را معلم دانسته اند.توجّه به دانش،امانت داری،پرهیز از اسراف و تبذیر،نگهداری میراث پدر و دوری کردن از دوستان ناباب و مهارتهای ورزشی و بدنی از اهم تعالیمی است که مربیان و پدران به دانش آموزان و فرزندان خود آموخته اند.این نویسندگان ، به فرزند خویش راه و رسم زندگی را خوب آموخته اند ونیکو سخنی را کلید در گنج حکمت می دانند .و به فرزند توصیه می کنند که از این سرمایه ی عظیم بهره گیرد،زیرا خودشان برای کسب و بدست آوردن آن زحمات فراوانی کشیده اندودر صورت بهره گیری از گنج حکمت ،مورد تحقیر دنیا قرار نمی گیرند. آنان ،به صراحت به فرزند خود گوشزد میکنند که به دنبال علم دین و طب بروند.و بدنبال کار و تلاش باشند زیرا نژاد سودی ندارد و دشمن دانا را بهتر از دوست نادان می پندارند.. در نصیحتهای آنهانکات برجسته زیر دیده می شود:1- خداشناسی 2- هنر آموزی 3- بلند همتی
سیمای خدا در مثنوی مولانا
نویسنده:
آسیه مهدوی‌منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «سیمای خدا در مثنوی» به بررسی و معرفی اسما و صفات خداوند در اثر سترگ مولانا جلال‌الدین محمد بلخی می‌پردازد، که در یک بخش اصلی، با مقدماتی در ابتدا و دو پیوست در انتهای کار تنظیم شده است. مقدمات پژوهش به مباحث نظری مربوط به اسماء و صفات از منظر مولانا در مثنوی اختصاص یافته، و بخش عمده تحقیق با عنوان «اسماء و صفات خداوند در مثنوی»، توضیح و شرح و تبیین اسماء و صفات الهی در مثنوی است که با استفاده از قرآن، ادعیه و آرای صاحب‌نظران تدوین شده است. پیوست‌های پژوهش نیز به اسامی کم‌کاربرد و اسماء و اوصاف الهی با کاربرد خاص مولانا اختصاص دارد. نگارنده در پژوهش حاضر اساس و مبنای دسته‌بندی اسماء را بر نود و نه اسمی قرار داده که به وسیله شیعه و اهل سنت از پیامبر(ص) روایت شده است. این پایان‌نامه نشان می‌دهد که مثنوی یک خدانامه است چرا که مولانا در این کتاب خداوند را هم بسیار یاد کرده و هم به نام‌ها و اوصاف گوناگون و متنوعی(از اسمای مروی از پیامبر(ص) گرفته تا نام‌های موجود در ادعیه و یا نام‌هایی که کاربرد آن‌ها مخصوص خود اوست) خوانده است. مولانا هستی را مظاهر و تجلیات خداوند و یاد و نام او می‌داند و اسماء و صفات خداوند را با ذات او یگانه می‌شمارد، در نگاه او ، وصف و درک حقیقت اسماء و صفات الهی نیز با شناخت ذات خداوند برابری می‌کند. او ابزارهای حسی و عقل را برای درک حقیقت کافی نمی‌داند.از نظر مولانا تهذیب درون و متخلق شدن به حقیقت اسماء و صفات الهی می‌تواند راه‌گشای سالکان در کسب معرفت و رسیدن به حقیقت و فنای در او باشد. مولانا با توصیف و تعریف چند جانبه اسماء و صفات خداوند در مثنوی به تبیین و معرفی زیبا و ظریفی از سیمای خداوند پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 192