جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 302
چیستی و هستی حرکت توسطیه و قطعیه در فلسفه اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: احمد شکیبایی ؛ استاد راهنما: منصور ایمانپور؛ استاد مشاور: سهراب حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مبحث حرکت از دو منظر فیزیکی و فلسفی، یکی از مباحث پیچیده و همیشگی تاریخ فلسفه است و مباحث مختلفی در باب مفهوم و هستی آن مطرح شده است. پرسش اساسی در باب حرکت، به وجود و تحقق آن مربوط می‌شود و همین که در باب هستی و نحوه آن سخن به میان می‌آید حرکت موسوم به توسطیه و قطعیه به ذهن متبادر می‌شود. محل نزاع در باب نحوه وجود حرکت این است که متحرکی که حرکت آن را در واقع قبول نمودیم، حرکت به ما هو حرکت چگونه تحققی برایش دارد، به عبارت دیگر آیا حرکت امری بسیط است که در یک آن حادث می شود و فارق از اینکه عامل حرکت است یا خیر در طی حرکت باقی می ماند، و یا حرکت یک امر ممتد است؛ این امتداد خود محل نزاع دیگری است که آیا امتداد، حاصل از آنات متتالی و متلاصق هست یا اینکه امتداد، امری متصل و متصرم است که حدوث و زوالش در تزاحم با اتصالش نیست. بنابراین بحث از حرکت توسطیه و قطعیه، ناظر به عمق نحوه تحقق حرکت است. تاکید ابن‌سینا بر این بوده که مطابق مبانی علم طبیعی و فلسفی خود، هستی حرکت را به گونه‌ای تبیین نماید تا از اشکالات سهمگین مخالفان وجودِ حرکت به‌دور باشد و برای همین منظور، ابن سینا راه حل رفع ایرادات وارد بر حرکت را این دانست که همچون معلم علم طبیعیات یعنی ارسطو به هستی حرکت آنگونه که در واقع تحقق دارد نظر کند نتیجه این تعمق در نحوه وجود حرکت در نزد ابن سینا این بوده که ایشان بعد از تفکیک کمال برای حرکت به کمال اول و دوم و تعریف حرکت، توسط این دو کمال، به معرفی دو معنایی که از حرکت یک متحرک، در ذهن ایجاد می شود می پردازد، ایشان با معرفی حدود هشت ویژگی، معنای توسطیه را تعریف نموده و آن را همان حرکت موجود و همتای کمال اول معرفی می نماید. آنچه باعث اختلاف نظر در حکمای بعد از ابن سینا در این باره شده است این بوده که غیر ممتد دانستن حرکت توسطیه در عین ممتد و متصل دانستن حرکت توسط ابن سینا به ظاهر در تعارض می باشد، ولی در این تحقیق مشخص شد که ابن سینا به وجود امتداد متصل و غیر قار برای حرکت قائل است ولی معرفی یک امتداد قار به عنوان معنای حرکت قطعیه و عدم تاکید بلافاصله ایشان در قبول امتداد غیر قار، سبب ابهام برای حکمای آینده گردیده است، [هر چند اگر تمام طبیعیات شفاء توسط ایشان مطالعه می شد به قبول امتداد غیر قار برای حرکت در نزد ابن سینا اذعان می نمودند.] همچنین مشخص گردید که عدم تاکید شیخ الرئیس بر امتداد غیر قار حرکت به عنوان هویت حرکت این بوده که ایشان اتصال و امتداد را خارج از ذات حرکت می داند و حرکت را در ذات خود همان کمال اول می داند که مطابق با معنای توسطیه است. همچین محقق شد که علت تاکید ایشان بر امتداد قار به عنوان معنای قطعیه از حرکت رفع اشکالات وارد بر حرکت بوده است زیرا این معنای حرکت قطعیه امری ذهنی است و اشکالاتی که مبتنی بر فرض امتدادی متصل و قار برای حرکت است را از اساس بی اعتبار می نماید. در مطالعه دیدگاه حکمای بعد از ابن سینا این نتیجه حاصل شد که به دلیل تعارض موهومِ مذکور در دیدگاه ابن سینا حکمایی مانند بهمنیار و دوانی و خواجویی در عین قبول دیدگاه سینوی در مورد قطعیه، توسّع ای در تعریف توسطیه قائل شدند یا اینکه مانند میرداماد و ملاصدرا دیدگاه ابن سینا در مورد توسطیه را قبول نمودند، ولی حرکت قطعیه را ناظر به امتداد غیر قار از حرکت و موجود دانستند. در این رساله برای عدم خلط محل نزاع در تعاریف در توصیفات حکما به تفکیک و معرفی دو معنای توسطیه یعنی توسطیه عامل و غیر عامل و دو معنای قطعیه یعنی قطعیه قار و غیر قار پرداختیم و سپس سعی نمودیم تا تبیین شود اشکالاتی که بر هستی و چیستی حرکت توسطیه و قطعیه وارد شده است مربوط به کدام معنا می باشد و پاسخ های حکما ناظر به کدام معنا بوده است. همچنین تا حدودی تبیین شد که بحث از نحوه وجود حرکت از جهاتی مربوط به طبیعیات است و از جهاتی مربوط به ما بعدالطبیعه، و با ورود این بحث به قلمرو حکمت متعالیه، این بحث، رنگ و چهره‌ای دیگر بخود گرفت و حرکت توسطیه و قطعیه، دو اعتبار عقلی از هویتِ تدریجیِ وجود سیلانی قلمداد شدند. هرچند ملاصدرا مبتنی بر اصالت وجود، معانی توسطیه و قطعیه اعتباری از حرکت دانسته ولی به اثبات هستی آنها نپرداختند. علامه طباطبایی با اختلافی اندک در حیثیات بالذات و بالعرض بودن موجودیت توسطیه و قطعیه آنها را اعتباری از حرکت دانسته اند و تلاش مستوفایی درباره اثبات وجود حرکت که همان نحوه وجود قطعیه است، داشته اند. همچنین در این تحقیق علاوه بر آوردن این اثبات و بررسی ایرادات وارد به آن، به دو نحوه اثبات برای هستی قطعیه که همان اثبات هستی امتداد غیر قار برای حرکت است، پرداخته شده که یکی مبتنی بر اصول حکمت متعالیه است و دیگری مبتنی بر مبانی فیزیک جدید. همچنین در این تحقیق به تعمیم روش علامه در تعریف توسطیه و قطعیه پرداخته شده، در تعریف حرکت توسطیه و قطعیه توسط علامه طباطبایی به ریشه تفاوت این تعاریف، یعنی فرض اتصال یا عدم امکان فرض اتصال در نسبت میان متحرک و مسافت ارجاع داده شده.
تفسیر هستی‌شناسانۀ نظام به‌مثابۀ ساختار نظم هستی نزد هایدگر (با تأکید بر اصل اینهمانی در نظام آزادیِ شلینگ)
نویسنده:
الهام السادات کریمی دورکی ، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امکان «نظام» و خواست آن چونان شیوه‌ای از کشف مجدد هستیِ بشری مشخصۀ عصر مدرن است. هایدگر در رسالۀ شلینگ دربابِ ذات آزادیِ انسان (1936)، با طرح پرسش از چیستی نظام و مقایسۀ آن با ایدئالیسم آلمانی، برای شناخت بنیان فکریِ دورۀ مدرن شرایطی را در نظر می‌گیرد که تشکیل نظام لازمۀ آن است. او با گذر از مفهوم نظام که ساختار آن براساسِ نظم ریاضیاتی و بنیان‌های سوبژکتیو تعیین می‌شود مفهوم نظام چونان ساختار نظم هستی را به‌کار می‌بَرَد. همسو با این تفسیر، پژوهش در اصل شکل‌گیریِ نظام و پرسش از امکان نظام آزادی مسئلۀ اصلی شلینگ در رسالۀ پژوهش‌های فلسفی دربابِ ذات آزادی انسان (1809) است. هدف این تحقیق تحلیل تفسیرِ هایدگر از مفهوم نظام است با تأکید بر اصل اینهمانی در نظام آزادیِ شلینگ. نوشتار حاضر در جست‌وجوی پاسخ به این دو پرسش است که چگونه تلاش شلینگ برای رفع سوء‌تفسیرهای موجود از این اصل، در تعبیر‌های مختلفِ همه‌خداانگاری، امکان سازگاری نظام آزادی را فراهم می‌آورد؟ در تفسیر هایدگر، چگونه خوانش شلینگ از ضرورتِ توجه به «است» به پرسش هستی‌شناختی از معنا و حقیقتِ هستی در اندیشۀ ایدئالیسم آلمانی راه می‌بَرَد و پرسش از نظام به‌شیوۀ اتصال ساختار موجودات به‌طورِ کلی تغییر می‌یابد؟
صفحات :
از صفحه 151 تا 172
بررسی هستی و چیستی «هنر متعالی» از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
سید نورالدین محمودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از ویژگی‌های برجستة حکمت متعالیه، توجهی است که به زیبایی در صنایع لطیفه دارد. ملاصدرا از منظر وجودشناسی به هنر و زیبایی‌شناسی هنری و ارتباط عشق و هنر و توانمندی‌های نهفته در هنر نگاه کرده و به ‌جزییاتی پرداخته که در افق زیبایی‌شناسی قابل توجه و تأمل است. طبق مفروضات هستی شناختی و انسان شناختی ملاصدرا، انسان دارای عوالمی است و هنر به عنوان صنایع لطیفة انسان در این عوالم رشد و نضج می‌یابد. در‌ این مقاله تلاش شده است که هنر و آفرینش به عنوان اثر هنری از منظر ملاصدرا تبیین شود. بر اساس نتایج پژوهش در حکمت صدرایی هنر متعالی از نظر ملاصدرا آدمی‌‌را به تشبه به باری تعالی می‌‌رساند. ملاصدرا به‌هنر به‌صورت عام و فراگیر می‌نگرد و به آن صبغة معنوی و قدسی می‌دهد. از آنجا که هنر و صنایع لطیفه را با عشق عفیف و زیبایی‌شناسی معنوی پیوند می‌زند و هدف از آن را رسیدن به معشوق حقیقی و زیبایی‌های ملکوتی تلقی می‌کند و در واقع برای هنر جایگاه ارزشی، معنوی و قدسی قایل است. ملاصدرا در تلقی خود از هنر گامی فراتر نهاده و دیدگاه خود را در قالب یک نظریة واحد که می‌توان آن را «محاکات متعالی» خواند ارائه می‌کند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 48
مقایسه بنیانهای هستی شناختی حکومت سلیمان در قرآن مجید و عهدین
نویسنده:
محمد کاوه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حکومت الهی یکی از نعمات خداوند است که موجب تنظیم بهتر روابط انسان، هدایت و در نهایت سعادت او می‌گردد. قرآن مجید و عهدین هر دو از حکومت سیلمان سخن گفته‌اند. با توجه به جایگاه بنیان‌های هستی‌شناختی حکومت به عنوان مبنای بنای حکومت، سوال پژوهش حاضر این است: بنیانهای هستی شناختی حکومت سلیمان در قرآن و عهدین چیست؟ اهمیت موضوع به تاثیرگذاری مستقیم بنیان‌های هستی‌شناختی حکومت در شکل و ساختار حکومت، رفتار حاکم با مردم و مردم با همدیگر دارد. برای پاسخ سؤال پژوهش، به روش توصیفی بنیانهای هر دو کتاب بیان، مقایسه و تحلیل گردیده است. یافته‌های حاکیست تفاوت‌ بنیانها در دو کتاب، در بخش عالم‌غیب، برخی مربوط به ارائه جامع و عمیق مبانی مشترک در قرآن و برخی به طرح موضوعات منحصر بفرد قرآن مانند نبوت سلیمان، حکمت، علم نافع زیاد، وجود کارگزاران فرا مادی و اعتقاد به معاد است. و در بخش عالم‌شهود تسخیر خاص سلیمان، بینش گسترده فقر مخلوقات مادی و حرکت جهان مادی به سمت خداوند در جهان آخرت، همگی در دو کتاب متفاوت می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 124
تبیین و تحلیل مبانی تفسیرعرفانی آیات خلافت انسان و نقش او در بسط هستی
نویسنده:
مهدی(کورش) نجیبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جستار پیش رو، با روش گرد آوری کتابخانه ای - نرم افزاری و نیز داده پردازی تحلیلی – انتقادی با هدف تبیین و تحلیل مبانی عرفانی تفسیر آیات خلافت انسان و هبوط او به ارض، در صدد تبیین رابطه آیات پیدایش آدم با پیدایش عالم و گسترش هستی و نیز بیان حقیقت و مراتب وجودی انسان و تناظر آن با مراتب هستی است. یافته های این جستار عبارت است از تبیین و تحلیل مبانی عرفانی این آیات که در حقیقت علل پنهان برای آشکار سازی مفاهیم باطنی این آیاتند و نیز ارائه تفسیری مناسب از مفاهیم باطنی الفاظ و اصطلاحات این آیات به گونه ای که منافی معانی ظاهری آنان نباشد. در این راستا اصطلاحاتی همچون:« جنت، ارض، معصیت، نزع لباس، خلافت و هبوط، لزوم مقام علم غیب انسان کامل برای نیل به مقام خلافت و تعلیم فرشتگان توسط انسان کامل مورد بررسی گرفته و با بیان معانی حقیقی و باطنی آن ها زمینه پاسخ به بسیاری از پرسش های حول این آیات را فراهم نموده، تا از طریق جمع میان ظاهر و باطن هم خدمات مهم عرفان اسلامی به حوزه دین پژوهی بویژه حوزه تفاسیر آیات قرآن را آشکار ساخته و نیز ضعف برخی برداشت های ظاهری از آیات را نمایان نماید؛ و هم بیان کند راز هبوط انسان، گسترش هستی برای مهیا ساختن زمینه عروج او به کمالاتی است که قبلا برایش مهیا نبوده، تا از این رهگذر به کسب استقلال وجودی و کمال شایسته اش نایل آید .
صفحات :
از صفحه 37 تا 64
ارسطو درباره کثرت گرایی هستی شناختی
نویسنده:
محمدحسین اسفندیاری ، مرتضی حاج حسینی ، سید محمد علی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 287 تا 306
بررسی هستی شناسی اخلاق نزد فارابی
نویسنده:
حسین احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مهم‌ترین بحث فلسفه اخلاق، هستی‌شناسی اخلاق و مهم‌ترین بحث هستی‌شناسی اخلاق، واقع‌گرایی و غیرواقع‌گرایی اخلاقی است. واقع‌گرایی اخلاقی به نظریه‏ای اطلاق می‏شود که برای مفاهیم و جمله‌های اخلاقی صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه و توافق و قرارداد واقعیتِ قائل باشد یا آن‏ مفاهیم و جمله‌ها را بر واقعیت خارجی مبتنی کند به‌طوری‌که مفاهیم و جمله‌های اخلاقی تنها بر نظر شخص یا گروهی مبتنی نباشد؛ اما غیرواقع‌گرایی، برای مفاهیم و جمله‌های اخلاقی واقعیتی غیر از دستور و توصیه یا احساس و سلیقه یا توافق و قرارداد قائل نیست. حداقل چهار استدلال برای اثبات واقع‌گرایی اخلاقی از کلام فارابی می‌توان استنتاج کرد. وی گاهی از علم زیباشناسی برای اثبات واقع‌گرایی مدد می‌جوید؛ گاهی نیز از طریق واقع‌نمایی مفاهیم اخلاقی و سعادت، گاهی به وسیله وصول واقعی به کمال نهایی و گاهی از طریق تعیین نوع راه شناخت واقعیت اخلاقی، واقع‌گرایی را اثبات کرده است. به نظر می‌رسد تبیین عقلانی از کمال متناسب انسانی و تبیین رابطه منطقی میان فهم نیاز به کمال مطلق و کمال واقعی انسان برای تکمیل دیدگاه فارابی ضروری است. همچنین توجه فارابی به تفکیک اخلاق از آداب، باعث رفع اتهام نسبی‌‌گرایی از وی خواهد شد.
مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان
نویسنده:
سیدعلی حسینی ، اکبر رهنما ، رقیه موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این مقاله مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان است. سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه مبانی هستی‌شناسی رویکردهای مرلوپونتی و لیپمن چه بوده و بر اساس آن الگوی تلفیقی دو رویکرد در برنامه فلسفه برای کودکان چیست؟ در این مقاله، در بحث شناخت مبانی هستی‌شناسی از روش پژوهش تحلیلی-استنتاجی و در ارائه الگوی تلفیقی از روش پژوهش ترکیب سازوار استفاده‌شده است. نتایج بیانگر وجود وجوه اشتراک و افتراق میان رویکرد مرلوپونتی و رویکرد لیپمن است. با توجه به اشتراکات پایه‌ای در مبانی هستی‌شناسی و تأکید بر اهمیت دوران کودکی و تأثیر آن بر بزرگسالی در دو رویکرد، می‌توان با حذف عناصر ناهمسان و همپوشانی نقاط اشتراک با انجام اصلاحات لازم، از تلفیق دو رویکرد برای بهبود برنامه فلسفه برای کودکان استفاده نمود.
اصل سنخیت در حکمت مشاء و تاثیر آن در رابطه هستی شناختی نفس و قوا
نویسنده:
حسین پژوهنده
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مشائیون به وجودداشتن رابطۀ علّی­ ومعلولی فاعلی میان نفس انسانی و قوای آن معتقدند و قوا را دارای حیثیتی تعلّقی و انفکاک­ ناپذیر از نفس می ­دانند مطابق با مباحث کلان، علیت فاعلی، مقتضی سنخیت میان علت و معلول است که تنها درضمن نوعی خاص از سنخیت وجودی تحقق می ­یابد؛ زیرا سنخیت، مستلزم برتری فاعل­ های ایجادی بر معالیل آن­ها و بیانگر تشکیک وجودی میانشان است؛ پس رابطۀ علّی­ ومعلولی فاعلی میان نفس و قوا از این امر مستثنا نیست و نوع رابطۀ هستی­شناختی میان آن‏ها براساس اصلی ­ترین قواعد حکمت مشاء، یعنی اصل سنخیت، قابل شناسایی است. در این شناخت هرنوع کثرت و تباین عزلی محض میان نفس و قوا، یعنی تباین ماهوی و وجودی، مستلزم انکار قطعی رابطۀ علّی ­ومعلولی فاعلی میان آن‏هاست و ارتباط تکوینی و حیثیت تعلّقی انفکاک ­ناپذیر قوا از نفس را نقض می­کند؛ پس انتساب علیت به نفس درضمن الفاظی مانند اصل، مبدأ و منبع به­ معنای هستی­ بخشی وجود عینی نفس نسبت­ به قوا و انتساب معلولیت به قوای نفس درضمن الفاظی همچون معالیل، فروع و توابع به­ معنای تحصّل ­یافتن وجود عینی قوا ازجانب نفس انسانی است و ممکن نیست قوایی که شعبه­ ها، فروع و لوازم علت فاعلی خود هستند، با واقعیت عینی آن بی نونت وجودی به تمام ذات داشته باشند؛ بنابراین، نفس در یک امر مشترک، مساوی با قوا یا فروتر از آن‏ها نیست؛ بلکه برتری وجودی نفس انسانی بر قوای آن ضرورت دارد؛ به­ گونه­ ای که نفس، اصل باشد و قوا فروع و توابع آن باشند. درواقع، این الفاظ بر نوعی وحدت حقیقت و کثرت واقعیت نفس و قوا دلالت دارند که این حکما در آموزه­ های هستی­ شناختی نفس و قوا از آن سخن گفته ­اند و صدرا از این آموزه ­ها برای تأیید نظریۀ اتحاد نفس و قوا در حکمت متعالیه بهره برده است.
هستی شناسی رویداد طبیعت
نویسنده:
Said Mikki: سعيد مكي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ما هستی‌شناسی رویدادی جدیدی از جهان را پیشنهاد می‌کنیم که بخشی از یک رویکرد کلی به فلسفه است که مبتنی بر ترکیب ایده‌هایی از علم، هستی‌شناسی و فلسفه طبیعت است. در حالی که موضع مورد حمایت در اینجا مبتنی بر علم و فلسفه است، اما تلاش می‌کند با ابداع و کاوش یک سری مفاهیم هستی‌شناختی فنی (طبیعی‌شده یا طبیعت‌گرایانه) مانند پیوستگی، کل، جهانی، آشوب، مجموعه رویداد، فراتر از هر یک از آنها حرکت کند. و Nonspace. یک موضوع اصلی در هستی شناسی رویداد ما، ترسیم یک نقد اساسی از نظریه ارگانیسم و ​​سازمان است، به ویژه زمانی که دو مورد اخیر به عنوان فرآیندهایی در فضا-زمان در نظر گرفته شوند. به طور خاص، و به دنبال سرنخ‌های قبلی، ما دکترین فضازمان را با این استدلال که از نظر هستی‌شناختی بنیادی نیست، مورد انتقاد قرار می‌دهیم، جایی که پیشنهاد می‌کنیم که جایگزین آن با مفاهیم هستی‌شناختی طبیعی‌تر اولیه‌تر از فضا مانند فضا و غیرفضا شود. هستی‌شناسی رویداد طبیعت را می‌توان یک نگرش جایگزین رادیکال نسبت به رابطه انسان و طبیعت در نظر گرفت، نگرشی که در واقع بارها، هر چند تحت عناوین بسیار متفاوت، توسط متفکران پراکنده متعدد در طول تاریخ ایده‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. ما برخی از متفکران گذشته را بررسی می کنیم که به این مجموعه فکری کلی اما هنوز هم نامنسجم کمک کرده اند، از جمله لایب نیتس، هایدگر، سیموندون، رویر، دلوز، وایتهد و گاتاری. هدف این مقاله ارائه دیدگاهی فشرده در سطح بالا در مورد این موضوع بسیار پیچیده و هنوز در حال تحول است که برای مخاطبان زیادی، نه لزوماً فقط فیلسوفان، بلکه دانشمندان، ریاضیدانان، فن‌آوران، الهی‌دانان، جامعه‌شناسان، هنرمندان و روانشناسان در نظر گرفته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 302