جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 412
علل نزول بلا در قرآن در سوره یونس و اِسراء با تاکید بر تفسیر المیزان و قاسمی
نویسنده:
نویسنده:حمیده زنگنه؛ استاد راهنما:مصطفی جلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
از آن جایی که آزمایش یک سنت همگانی الهی است و تأثیر بسزایی در سعادت و شقاوت و پاداش و کیفر انسان ها دارد، لازم است که زوایای این بحث از نظر قرآن بررسی شود تا همه انسان ها از حقیقت آزمایش آگاه و با راه های صحیح برون رفت از آزمایش الهی آشنا گردند. هدف از انجام پژوهش حاضر آن است که به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی علل نزول بلا در قرآن در سوره یونس و اسرا با تاکید بر تفسیر المیزان و قاسمی یپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد؛ درباره امتحان و ابتلاء حضرت یونس توسط خداوند متعال مهمترین علت ناشکیبی آن حضرت در مقابل مردمش بوده است و نزول بلا که همان گرفتار شدن حضرت در شکم ماهی بوده است؛ باعث نزدیک شدن حضرت یونس به مردمش شد؛ این مساله در تفسیر المیزان و قاسمی ذیل آیه 98 سوره یونس نیز تصریح شده است. همچنین در سوره اسراء نیز مساله ابتلا و امتحان ذیل آیه 60 این سوره در قالب «رویای پیامبر» و مسال «شجره ملعونه» مطرح شده است و آن را امتحان و ابتلای خداوند می شمارد؛ علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شجره ملعونه را « بنی امیه» نامیده است که بسیاری از مفسران نیز آن را تصریح کرده اند؛ اما در تفسیر قاسمی سعی بر تضعیف این عقیده شده است. از هر دو سوره در می یابیم امتحان و ابتلا تنها برای مردم عادی نیست و مقربان به خداوند را نیز شامل می شود.
تطبیق رویکرد عقل گرایی در المیزان و التحریر در تفسیر آیات توحید
نویسنده:
نویسنده:محمدرسول حسینی؛ استاد راهنما:محمد نقیب زاده؛ استاد مشاور :احمد فربهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
عقل در کنار دیگر راه‌های فهم، در دایره معارف دینی، یکی از مهم ترین منابع فهم و شناخت به شمار می‌رود. با این حال، نگاه و رویکرد ‌اندیشمندان مسلمان در اعتبار آن، رویکرد یکسانی نبوده، جریان‌هایی در میان مذاهب اسلامی همانند اهل حدیث، اخباریها و... نوعی رویکرد عقل ستیزانه داشته‌اند. با این وصف، در اصل اعتبار عقل در حوزه معارف دینی تردیدی وجود ندارد. فهم و تفسیر قرآن نیز از این امر مستثنی نبوده و عقل می‌تواند در فهم بهتر آیات قرآن نقش آفرین باشد. از همین رو، در رساله حاضر به بررسی رویکرد عقلگرایی در تفسیر آیات توحید، از منظر دو مفسر بزرگ، علامه طباطبایی و ابن عاشور پرداخته شده است و سوال اصلی پژوهش این است: رویکرد عقلگرایی در المیزان و التحریر در تفسیر آیات توحید چیست؟ بر اساس این پرسش، دیدگاه دو مفسر، در سه قسم توحید نظری، یعنی توحید ذاتی، صفاتی و افعالی بررسی و مقایسه شده است. از آنجا که اعتقادات اسلامی و از جمله بحث خدا شناسی و توحید از اموری است که انسان باید با علم و آگاهی بدان اذعان کند، عقل و دلایل آن یکی از راه های است که انسان را در اعتقاد پیدا کردن به امری و نیز عدم اعتقاد به آن کمک می کند. همین نکته ضرورت بررسی بحث را نیز آشکار می کند. ضمن اینکه بررسی تطبیقی بحث حاضر از منظر علامه و ابن عاشور، میزان گرایش و اهتمام به عقل را نیز نزد دو مفسر یاد شده نمایان خواهد کرد. با توجه به آنچه گفته شد، هدف از تحقیق پی بردن به میزان گرایش عقلگرایی دو مفسر یاد شده در بحث توحید است. روش تحقیق نیز در بحث حاضر، توصیفی – تطبیقی است که به صورت کتابخانه ای و در دو اثر تفسیر المیزان و التحریر انجام می شود.
پاسخ به شبهات نصب امام بامحوریت تفسیر المیزان
نویسنده:
نویسنده:سیدعبدالحمید موسوی؛ استاد راهنما:محمدهادی عبدخدایی؛ استاد مشاور :مرتضی نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از موارد همدلی میان مسلمانان مرجعیت علمی ائمه معصومین است که مورد وفاق شیعه و اهل سنت بوده و ملهم از احادیث متواتر مورد وفاق فریقین (ثقلین)و... می باشد. هدف از این رساله توجه دادن اهل سنت به پیوند وثیق و عمیق بین قرآن و سنت در عرصه شناخت نصب و مرجعیت علمی امام(علیهم السلام) با روشی عقلی و تحلیل آیات و روایات است. این رساله با محوریت تفسیر المیزان در مقام پاسخ به پنجاه وچهار شبهه مطرح شده در خصوص نصب امام(علیهم السلام) از جانب اهل سنت و روشنفکران است. اهل سنت با اجتهادی تلقی کردن مساله امامت خاصه، و نیز جواز اجتهاد پیامبر در فقدان وحی رسالی، با سنت نبوی به مخالفت پرداخته است و کلیه احادیث نبوی مربوط به امامت را در زمره اجتهادات پیامبر تلقی نموده اند. لذا منع نقل حدیث نبوی در باب امامت خاصه یا مخالفت و تقطیع آن از مسائل اجتهادیه و قابل رد دانسته اند. موارد ذیل به عنوان یافته های این رساله باثبات رسیده است: که شیعیان خود را در حوزه فهم امامت متعهد دانسته که بحث نفس الامر امامت را از بنیا ن مرصوص قرآن و سنت و عقل برگرفته اند، نه خارج و تاریخ مسلمانان. و نیز شیعیان که در بحث امامت خاصه برای سنت پیامبر نقش محوری و تعیین کننده قائل هستند، خارج و تاریخ مسلمانان را در حوزه نصب امام (علیهم السلام)فاقد اثر می‌دانند. پیامبر را بر اساس آیات قرآن برخوردار از وحی بیانی دانسته‌ و بحث امامت را بر اساس آیات قرآن داخل در وحی رسالی و جزء وحی رسالی دانسته اند به نحوی که اگر پیامبر امام (علیهم السلام)را معرفی نکند، به رسالت خویش عمل ننموده و رسالت وی ناتمام است و مخالفت پیامبر را حرام دانسته اند. اهم شبهات ، فقدان نص قرآنی و نص نبوی اثبات کننده امامت، ناسازگاری شئون مختلف امامت مانند نصب، وجوب اطاعت، علم غیب، حجت اللهی، دریافت الهام و حق تشریع امام(علیهم السلام) با خاتمیت پبامبر و اشکالات در دلالت آیات قرآنی دراثبات امامت بوده است. در این رساله به وا کاوی ریشه اختلاف نصب امام (علیهم السلام)پرداخته شده است وروشن نموده است که همه این شبهات یک ریشه مشترک دارند: اصل انگاری تاریخ مسلمانان و فرع انگاری قرآن و سنت که تمام شبهات متفرع بر این بنیان غیر واقعی استوار است.وبه اثبات رسیده است همه این شبهات مبنی بر اصل انگاری تاریخ مسلمانان و فاقد ریشه قرآن و سنت نبوی بوده است و به نحو واضح به بطلان شبهات متعدد مذکور و روبنایی ، از نظر قرآن و سنت و عقل استدلال شده و به رشته تحریر در آمده است.
بررسی مقایسه‌ای تدبیر منزل از دیدگاه اخلاق فلسفی ارسطوئیان در جهان اسلام و علامه طباطبایی با تکیه بر المیزان
نویسنده:
نویسنده:زهرا زارع پور؛ استاد راهنما:علی محمد ساجدی ؛ استاد مشاور :سعید رحیمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از منظر بسیاری از اندیشمندان و حکمای تاریخ، خانواده نظامی است که نقش اساسی در تشکیل و پیشرفت اجتماع بشری دارد. از این جهت، می‌توان گفت که این نظام مؤثرترین نهاد در تربیت و شکوفایی افراد جامعه است و در صورتی که اعضای تشکیل دهنده خانواده در این نظام به درستی تربیت شوند؛ جامعه به سعادت و هدفی که باید، می‌رسد. پس خانواده در سرنوشت جوامع بشری نقش مهمی را ایفا می‌کند. نوشتار حاضر که با هدف بررسی مقایسه‌ای تدبیر منزل از دیدگاه ارسطو و ارسطوئیان جهان اسلام و علامه طباطبایی با تکیه بر المیزان تهیه شده است، به دنبال پاسخ‌گویی به این سؤال اصلی است که میان آراء ارسطو و ارسطوئیان (مشائیان) جهان اسلام و علامه طباطبایی نسبت به تدبیر منزل چه شباهت‌ها و تمایز‌هایی وجود دارد؟ جمع آوری اطلاعات و انجام این پژوهش با روش توصیفی- اسنادی و تحلیلی صورت گرفته است. در این نوشتار بعد از بیان کلیات تحقیق ابتدا، دیدگاه ارسطو و ارسطوئیان جهان اسلام در باب تدبیر منزل مطرح شده و سپس به دیدگاه علامه طباطبایی از منظر قرآن کریم در خصوص تدبیر منزل اشاره شده سپس به مقایسه دیدگاه‌های این حکما و نتیجه‌گیری از آن پرداخته شده است. اصول اخلاقی که ارسطو بر مبنای اصول حاکم بر جامعه خود بدان معتقد است اصولی است که بر مبنای کسب لذت مادی و رسیدن به سعادت دنیوی بنا شده و بر مبنای آموزه های دینی نیست. در چنین نظامی نقش خدا در زندگی بشر به شدت کم رنگ است. ارسطو به عنوان یکی از بزرگترین اندیشمندان جهان غرب، توانست با آراء خود تأثیر فراوانی بر آراء حکمای غرب و اسلامی بگذارد. ابن‌سینا، ابن‌مسکویه، خواجه‌نصیر به عنوان مهمترین نمایندگان اخلاق نویسان فلسفی در این زمینه از ارسطو تأثیر فراوانی پذیرفته‌اند و تلاش بسیاری کرده‌اند که اخلاق یونانی را با اخلاق ایرانی- اسلامی تلفیق کنند. در باب مسئله تدبیر منزل هدف ارسطو از طرح این بحث رسیدن انسان به سعادت و لذت مادی است اما علامه‌ طباطبایی با هدف قرب به خدا و رسیدن به معرفت توحیدی این بحث را حائز اهمیت می‌داند. با این اوصاف دیدگاه علامه طباطبایی نسبت به نظریه ارسطو ارجحیت دارد چون نظامی که ارسطو ترسیم می‌کند، معطوف به عمارت دنیای انسان است و سعادت دنیوی وی مدنظر است در حالی که در نظام قرآن کریم که علامه طباطبایی ترسیم نموده است؛ انسان به سعادت دنیوی و اخروی می‌رسد و در نهایت می‌تواند به هدف اصلی از زندگی-اش که همان رسیدن به مقام عبودیت و توحید محض است، برسد.
ادبیات برخورد با دیگران در چارچوب قرآن کریم به تفسیر المیزان
نویسنده:
نویسنده:مجید غیدان مجید؛ استاد راهنما:سلام بدران العلي
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تعامل مردم با یکدیگر امری است که اجتناب ناپذیر است و آن به سبب زندگی اجتماعی نوع انسانی است که لازمه آن، احتیاج و نیازمندی مردم در رفع نیازهای خود به یکدیگر می باشد. و به همین دلیل است که قوانین و بایدها و نبایدها وضع می شود تا یک زندگی عادلانه ای برای همه اعضای این جامعه انسانی فراهم آید و هیچ عضوی در این جامعه به حقوق دیگری تعرض ننماید. اما بدیهی است که نمی توان همه امور را در قالب قوانین تعرف کرده و مردم را به انجام آنها امر کرد همانگونه که بسیاری از اخلاقیات اینگونه هستند که قانون متعرض آنها نشده است و درست همین جاست که هدف و غایت از این پژوهش نمایان می شود که در آن تلاش کردیم تا ادب تعامل با دیگران بر اساس قرآن کریم و منطبق با تفسیر المیزان علامه طباطبایی را مورد بررسی قرار دهیم. و پس از مطالعه و پژوهش، به دست آمد که رعایت ادب در برخورد و تعامل با دیگران خواه پدر و مادر باشند یا فرزندان یا همسر یا خانواده و نزدیکان یا دوستان و آشنایان و یا حتی دشمنان و مخالفان لازم است. چرا که رعایت ادب در زندگی اجتماعی و در برخورد و سخن گفتن با دیگران مورد سفارش خداوند متعال در قرآن کریم بوده و پیامبران و رولان الهی به این مهم عمل کرده اند. و رعایت ادب نتایجی دارد که اثر بزرگ آن بر خانواده و فرزندان و بر همه مردم ظاهر می شود به گونه ای که باعث می شود مردم، انسان را فردی متخلق ببینند که از شر او در امان هستند بنابراین تلاش می کنند تا با برقراری ارتباط با او از مصاحبت و همراهی با چنین انسان با اخلاق و باادبی بهره ببرند.
معناشناسی واژگان تکامد و غریب سوره« القصص» با محوریت تفاسیرالمیزان، مجمع البیان، الکشّاف و التحریرو التنویر
نویسنده:
نویسنده:ثریا افتادگان؛ استاد راهنما:وفادار کشاورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
گام نخست برای فهم صحیح کتاب آسمانی قرآن و درک درست از مفاهیم آن، شناخت معنای دقیق واژگان است. برخی واژگان به کار رفته در قرآن تکامد هستند. از سویی دیگر کلماتی درمتن قرآن وجود دارد که تحت عنوان کلمه غریب (مشکل) بیان شده‌اند و منظور از آن‌ها همان کلماتی است که افراد آشنا به زبان عربی به سادگی معنای آن را درنمی‌یابند. این واژه‌ها به دلایلی نظیر سابقه‌ی ذهنی و تحولات احتمالی در زبان و ... مشکل و پیچیده جلوه کرده ‌است؛ از این رو می‌توان گفت که غریب بودن برخی واژه‌ها امری نسبی است. هدف از این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته، یافتن معنای صحیح ومنطقی برای چنین واژگانی است که در«سوره قصص» آمده تا با بررسی ترجمه‌ی آن‌ها در معاجم کهن و اولیه و همچنین در برخی تفاسیر مد نظر این پژوهـش، در نهایت ترجمه‌های دقیق برای آن واژگان ارائه دهیم. دستاوردهای پژوهش بیانگر آن است که: اغلب مفسران روش معنایی را در ترجمه‌ی این واژگان تک‌کاربرد داشته‌اند. برخی از ایشان از ترجمه واژگان تکامد صرف نظر کرده‌اند وبه آوردن عین کلمه در ترجمه اکتفا نموده‌اند و می‌توان گفت نقش آن کلمات را مد نظر نگرفته‌اند. در برخی موارد نیز مفسران علی رغم تلاش برای بیان نمودن معنایی واضح برای چنین واژگانی با توجه به کاربرد آن‌ها در جمله نتوانسته‌اند معنای صحیح که معادل واژه تکامد باشد بیابند. برخی نیز به تبیین معنای واضحی برای این کلمات دست یافته و معنای آن واژگان را برای خواننده روشن نموده‌اند. واژگان تکامد در تقسیم‌بندی به سه صورت: فعل و اسم (با ریشه‌‌ی ثلاثی و یا ریشه‌ی رباعی) و حرف و اداوات بیان گردیده‌اند که در «سوره قصص» از این بین یک مورد تکامد حرفی به‌کار رفته (ویکَأنّ ،ویکَأنّه/82) و هشت مورد مابقی اسمی و فعلی می‌باشند.
بررسی تطبیقی هدایت و اضلال از دیدگاه المیزان و تسنیم در 10 جزء اول قرآن کریم
نویسنده:
نویسنده:عالم حسین؛ استاد راهنما:حمید الهی دوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
هدایت و اضلال یکی از موضوعات کلیدی و اساسی در بین مسلمانان است زیرا که مختار بودن انسان با این موضوع مستقیماً ربط دارد (چونکه ظاهراً برخی آیات قرآنی نشان می دهد که انسان در هدایت و گمراهی هیچ اختیاری از خود ندارد بلکه خدا او را برای پیمودن راه درست و نا درست مجبور می کند) ثانیاً آن شبهاتی و اشکالی که تحت این موضوع پدید آمده است مانند جبر که یک مسئله پیچیده است که بعضی اهل مکاتب قائل به آن شده اند که در این تحقیق نقد و برسی بر آن شده است، ثالثاً این تحقیق به روش کتابخانه ای و بر اساس مدل تحلیلی و توصیفی و تطبیقی و موضوعی تهیه و تنظیم شده است که موارد آن بررسی و تحقیق قرار گرفته است، رابعاً پیرامون هدایت و اضلال و مصداق و ارکان و عوامل آنها تحلیل و برسی شده است. البته از همه مهترین این است که این تحقیق بر اساس تفسیر برجسته ای المیزان و تسنیم که هر دو ارزشمند و بیش قیمتی است هدایت و اضلال را از لحاظ اشترکات و افتراقات در میان آن دو تفسیر که وجود دارد برسی تطبیقی انجام گرفته است، لذا می توان گفت در باب اسناد هدایت و اضلال به خداوند متعال نکته مشترک در این دو تفسیر این است که اسناد هدایت و اضلال به خداوند و انبیاء و اولیاء و حتی شیطان هم داده شده است. اما از لحاظ افتراقات این دو تفسیر این است علامه طباطبایی اسناد اضلال ابتدایی با شئون پروردگار سازگار نمی دانند اما اسناد اضلال مجازاتی با شئون پروردگار سازگار می دانند چونکه منشأ این اضلال خود سوء اختیار انسان به سبب فسق و نافرمانی او می باشد. ولی آیه الله جوادی آملی این اضلال مجازاتی را عدمی می دانند یعنی خداوند فاسقان و کافران هدایت نمی کند بلکه آنها را رها می سازد، لذا عدم هدایت و عدم فریاد رسی باعث سقوط و گمراهی آنان می شود. این تحقیق بر اساس تحلیل محتوای و بررسی آیات قرآن گوناگون انجام شده است که یافته ها نشان می دهد که هدایت به دو نوع تکوینی و تشریعی تقسیم می شود که هر یک از این دو دارای اقسام خود دارد، ویژگی های هدایت تکوینی غیر اختیاری بودن و هیچ اضلالی در مقابل آن نبودن است، و هدایت تشریعی که مخصوص به انسانها و جنیان است. لیکن اضلال هم به دو نوع تقسیم می شود و این هر دو اضلال هیچ منافاتی با مختار بودن انسان ندارد چرا که قابل استناد به خدا نیست، لیکن اگر قابل استناد است پس اختیار انسان سلب نمی شود. اسناد اضلال به خدا نه اضلال ابتدایی نه تکوینی و نه تشریعی است زیرا این همه با ذات خدا تناقض دارد، بلکه اسناد اضلال به خدا فقط به صورت مجازات سازگار است. این تحقیق مشتمل بر مقدمه و سه بخش است که بخش اول دارای شش فصل و بخش دوم و سوم دارای پنج فصل است، و در آخرش جمع بندی و نتیجه گیری بیان شده است. در بخش اول : کلیات و مفاهیم شناسی بیان شده است، و در بخش دوم : بررسی تطبیقی هدایت از دیدگاه المیزان و تسنیم در 10 جزء اول قرآن کریم (بر اساس اشتراکات و افتراقات هر دو تفسیر) تبیین گردیده است. و در تخش سوم : بررسی تطبیقی اضلال از دیدگاه المیزان و تسنیم در 10 جزء اول قرآن کریم (بر اساس اشتراکات و افتراقات هر دو تفسیر) تبیین گردیده است.
بررسی تطبیقی کارکردهای عقل در تفسیر قرآن با محوریت تفسیر المیزان و کشاف
نویسنده:
نویسنده:زهرا مولایی‌فر؛ استاد راهنما:سید محمد مرتضوی؛ استاد مشاور :ناهید مشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
خدای متعال برای انسان، انبیا و امامان را حجّت های ظاهری و عقل را حجّت باطنی قرار داده است. ازمیان فرق اسلامی، شیعیان و معتزلیان، از عقل، به عنوان ابزار و نیز منبعی معرفتی، در فرایند تفسیر قرآن، بسیار استفاده نموده اند .تفسیر«المیزان فی تفسیر القرآن» اثر علّامه سیّد محمّد حسین طباطبایی (قدّس سرّه) و «تفسیر الکشّاف عن حقائق غوامض التّأویل و عیون الاقاویل فی وجوه التّأویل» نوشته جار الله محمود زمخشری از برجسته ترین تفاسیر شیعه و معتزله است که با نگاه عقلی نگاشته شده است؛ در پژوهش حاضر که با روش استنادی– تحلیلی صورت پذیرفته، با بررسی تطبیقی این دو تفسیر، نحوه استفاده از عقل در تفسیر قرآن و نقاط اشتراک و اختلاف این تفاسیر و آثار مترتّب بر مواضع وفاق و خلاف آنها بیان و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. هردو مفسّر از کارکردهای مختلف ابزاری عقل به فراوانی بهره جسته اند؛ از جمله: کشف انواع دلالت های کلام، توجّه به قرائن پیوسته و ناپیوسته لفظی و غیر لفظی کلام و ... ؛ در عین حال، از کارکرد استقلالی عقل مانند تأیید و تقویت معنای ظاهری آیه درصورت عدم مخالفت با حکم قطعی عقل، فهم آیات متشابه و در نظر گرفتن معرفت های بدیهی و براهین عقلی در تفسیر قرآن استفاده نموده اند. از بین آثار مترتّب بر مواضع مشترک دو مفسّر، می توان به نفی جسمانیّت و نفی امکان رؤیت حسّی خداوند، تنزیه خداوند از جهل و خلاف گویی و ... اشاره نمود؛ گرچه به طور اختصاصی، اقامه براهین فلسفی بر توحید، نبوّت و معاد، اثبات امکان مغفرت بدون توبه، اثبات شفاعت در حقّ گنه کاران، اراده انسان به نحو امرٌ بین الامرین و ... از آثار بهره گیری عقل توسط علّامه و نفی مغفرت بدون توبه، انکار شفاعت در حقّ گنه کاران، اراده انسان به نحو تفویضی، نفی حقیقت گروی در بسیاری از آیات و حمل بر مجاز، رد یا تأویلِ روایاتِ معارض با اصول اعتقادی معتزله، انکار برخی امور غیبی و کرامات اولیای الهی، از نتایج عقل گرایی زمخشری است.
انگیزه های ادغام انسان به تفسیر المیزان طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:عامر جمیل علی الویسی؛ استاد راهنما:محمد ملکی نهاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تکامل انسان یکی از مهمترین مفاهیم فردی- اجتماعی است که ذهنیت بسیاری از دانشمندان ماده گرای غرب ومفسران اسلامی شرق را از دیرباز تا کنون به خود معطوف کرده است؛ هرکدان نیز خود دارای طرفداران ومخالفانی است. لکن، رویکرد اسلامی برخلاف عقیده ماده گرایان که انسان را تنها دارای بعد مادی می دانند، انسان را متشکل از دو بعد مادی ومعنوی می داند که تکامل او تنها با حل نیاز های مادی ومعنوی اش تحقق می یابد. علامه طباطبایی یکی از مفسرانی است که اهمیت ویژه ای به این بحث داشته وبا تکیه بر آیات قرآنی چند وچون تکامل در رویکرد اسلامی را مورد بررسی قرار داده است. رویکرد علامه طباطبایی در این باره متأثر از رویکرد قرآنی بوده وضمن انکار رویکرد تکاملی غربی که در فرضیه تکامل داروین، ناخودآگاه فروید وسوپرمن نیچه وغیره نمودار گشته، به این نکته تاکید می کند که تکامل انسان ناشی از فطرت دینی است. این فطرت همچنین عامل گرایش انسان در سطح مادی ومعنوی می باشد. از سویی، در نگاه وی، تکامل صبغه ای دینی داشته یا این که انسان به منشأ سعادت یعنی خداوند متصل می کند. از سویی دیگر، طباطبایی معتقد است که مجرای حقیقی تکامل معنوی دیانت وتبعیت از احکام آن است. وی همچنین معتقد است که هدف از تکامل انسان سعادتی است که از تقرب به خداوند وهم نشینی با برگزیدگان ناشی می شود.
بررسی تطبیقی علم غیب پیامبر (ص) از دیدگاه مفسران شیعه وسنی (با تأکید بر تفسیر المیزان، نمونه، فخر رازی، فی ظلال القرآن)
نویسنده:
نویسنده:فرخنده جعفری؛ استاد راهنما:سید معصوم حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
از جمله موضوعات مشترک در میان مفسران و متکلمان مسلمان، موضوع علم غیب و اثبات یا نفی آن است. برخی معتقدند که علم غیب تنها منحصر به خداست و برخی دیگر آن را برای محدود افرادی نظیر پیامبر اسلام (ص) علم غیب را متصور شده‌اند. پایان نامه حاضر در صدد است با روش تحلیل تطبیقی خُرد که در آن مورد مطالعه از یک گروه یا سِنخ هستند، به مطالعه و بررسی موضوع علم غیب پیامبر اسلام (ص) مستند به آیات قرآن کریم و دیدگاه‌های مفسران شیعه و اهل سنت با محوریت چهار تفسیر المیزان، نمونه، فی ظلال القرآن و تفسیر کبیر یا مفاتیح الغیب بپردازد. بررسی‌ها نشان می‌دهد به صورت کلی، هر دو گروه معتقد به علم غیب برای پیامبر (ص) مستند به صراحت آیات و روایات هستند؛ اما در مورد کیفیت علم غیب دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. اهل سنت با استناد به برخی آیات علم غیب را از غیر خداوند نفی می‌کنند و مستند به برخی آیات دیگر، آن را به صورت بسیار محدود برای پیامبر (ص) در نظر گرفته‌اند که این علم غیب اندک در حوزه دانش وحیانی و قرآنی است و در امور غیر قرآنی، پیامبر (ص) هیچگونه علم غیبی ندارد؛ اما برخی روایات ایشان بر خلاف این موضوع است و به صورت صریح برای پیامبر (ص) علم غیب در نظر گرفته شده است؛ اما شیعه گستره علم غیب پیامبر (ص) را وسیع دانسته و حتی آن را به سایر معصومان (ع) و اهل بیت (ع) نیز تعمیم می‌دهند و در این زمینه آیات و روایات بسیاری را به عنوان شاهد در اثبات مدعا بیان نموده‌اند. با در کنار هم نهادن دیدگاه‌ها می‌توان علم غیب را برای پیامبر (ص) اثبات کرده و در نظر گرفت و آن را لازمه صدق و صحت و استمرار نبوت قلمداد نمود.
  • تعداد رکورد ها : 412