جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 153
شرح منظومه حکیم سبزواری بخش معاد، تصحیح، اعراب‌گذاری، ترجمه متن و نقل حواشی حکیم سبزواری حکیم هیدجی، حکیم آملی و حکیم آشتیانی
نویسنده:
علی‌اکبر افراسیابپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشته ما قدیمی‌ترین نسخه که بسال 1261 ه نگارش یافته را بعنوان نسخه اصل اتنخاب نموده و بقیه نسخه‌ها را بعنوان نسخه بدل استفاده نموده و اختلافات را در پاورقی ذکر کرده‌ایم. در مورد حواشی نیز اختلاف در حد عدم تطبیق در شماره صفحات است و علت این بوده که هر کدام از چهار نفر که حاشیه نوشته‌اند یک نسخه واحد را در اختیار نداشته‌اند لذا طبق نسخه خود شماره‌گذاری نموده‌اند، که در تطبیق قابل شناخت بود و مشکلی نداشت . در این نوشته ضمن تصحیح متن کتاب که خطی می‌باشد به تصحیح حواشی نیز پرداخته شده که بسیار بد خط همراه با افتادگی و ناخوانا بود، که با تطبیق نسخه‌ها مشکلی در مطالعه آن نمی‌ماند. در ترجمه نیز سعی گردیده عین کلمات و عبارات حکیم سبزواری بدون کم و کاست ترجمه شود تا بیشتر مورد استفاده علاقمندان باشد. اضافات مترجم در میان علامت پرانتز() قرار گرفته است . چون این متن از عصر حکیم سبزواری در حوزه‌های علمیه و خارج ازآن بعنوان کتاب درسی مورد استفاده بوده و می‌باشد و واژه‌های فلسفی و کلامی آن که دارای بار معنایی ویژه‌ای هستند، نیاز به شرح مفصل دارد . اما در اینجا به توضیحات کوتاهی اکتفا شده است . از طرفی چون متن این کتاب بعنوان شرحی بر اشعار خود آن حکیم می‌باشد، در مواردی نکات ادبی و صرف و نحوی نیز بیان شده که ربطی به متن ندارد اما در مطالعه و ترجمه یاری گرند، لذا از ترجمه عین آن کلمات صرفنظر شد و مقصود حکیم در ترجمه رعایت شد. بطور مثال مبتدا و خبر را در شعر معین نموده که نقل آن در ترجمه زائد است اما رعایت آن لازم می‌باشد.
سیر تکاملی نفس انسانی در قوس صعود
نویسنده:
رضا جلالی کوهیخیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله مشتمل است بر یک مقدمه و سه بخش ، که هر بخش آن دارای فصولی است که بیان اجمالی این به شرح ذیل می‌باشد: بخش اول، تحت عنوان "کلیات در قوس صعود" در دو فصل به ترتیب ذیل بیان شده است : در فصل اول، قوس نزول و صعود و شرح اجمالی از آن و شواهد قرآنی در تایید آن و ضرورت قوس صعود بیان گردیده است . در فصل دوم، احکام کلی در قوس صعود و اصول و مبانی آن و مسیر صعود و کیفیت آن بحث گردیده است . بخش دوم، تحت عنوان "نفس انسانی و احکام آن" در چهار فصل به ترتیب ذیل بیان شده است : در فصل اول، معانی نفس انسانی یا مای شارحه آن بیان گردیده است . در فصل دوم، وجود نفس انسانی یا هل بسیطه آن با ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است در فصل سوم، تعریف نفس انسانی یا ما حقیقیه آن مورد برسی قرار گرفته است در فصل چهارم، اقوال در حقیقت نفس انسانی بیان گردیده است . بخش سوم: تحت عنوان "مراحل استکمالی نفس انسانی" بعنوان محور اصلثی بحث در چهارده فصل به صورت ذیل بیان گردیه است فصل اول، حدوث جسمانی یا نقطه آغاز سیر تکاملی نفس انسانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است در فصل دوم، قوای انسانی - که همان وسائط تکامی انسانند - و اقسام آن بیان شده است . در فصل سوم، کیفیت ارتباط نفس انسانی با قوای خویش و اقوال در این مقام و ادله در اثبات قاعده "النفس فی وحدتها کل القوی" بیان گردیده است . در فصل چهارم، احکام کلی علم نفس انسانی و معانی و تعاریف و تقسیمات علم و انواع ادراکات نفس انسانی بیان شده است . در فصل پنجم، کمال نفس انسانی به حسب ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است . در فصل ششم، تکامل نفس انسانی، از راه اتحاد و جودی او با مدرکات خود، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده و دیدگاه عرفا نیز در اتحاد علم و عالم و معلوم بیان گردیده است . در فصل هشتم، تجرد عقلی نفس ناطقه انسانی با اقامه براهینی به اثبات رسیده است در فصل نهم، شواهد نقلی - اعم از شواهد قرآنی و روایی - در تائید قول به تجرد نفس انسانی بیان شده است . در فصل دهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل نظری او از مرتبه عقلی هیولانی تا مقام عقل بالمستفاد بیان گردیده است . در فصل یازدهم، اتحاد نفس ناطقه با عقل فعال و کیفیت ارتباط نفس انسانی با او، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده است . در فصل دوازدهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل عملی او از مرتبه تجلیه تا مقاوم فنا فی الله تبیین گردیده است و سرانجام جوهر بودن علم و عمل و این که این دو مقوم و اسنان سازند، بیان شده است . در فصل سیزدهم، نهایت سیر استکمالی نفس انسانی یا غایت وجود او از دیدگاه حکما و عرفا و اختلاف این دو مذهب در نهایت سیر استکمالی انسان کامل بیان گردیده است . در فصل چهارهم، در بیان تکامل نفس انسانی پس از مفارقت از بدن که به جهت فقدان ادله و براهین عقلی در این مقام، تنها به بیان برخی اقوال اکتفا نموده و به جهت محدودیت این مجموعه و غموض و پیچیدگی این بحث ، تحقیق و بررسی عمیق و دقیق آن به اساتید حکمت و فلسفه و محققین در این فن واگذار می‌گردد.
بررسی جایگاه وجود شناختی و معرفت شناختی عقول عرضیه در فلسفه اشراق با تکیه بر آثار سهروردی
نویسنده:
نفیسه سادات موسوی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طبق قاعده الواحد از خداوند که از جمیع جهات واحد است تنها یک موجود صادر می شود در حالیکه در این جهان این کثرات متعدد مشاهده می شود. چگونه می توان کثرات موجود را به آن وجود واحد (خداوند) نسبت داد؟ سهروردی نظریه عقول عرضیه را جهت تبیین صدور کثرات مادی ارائه کرده است که برگرفته از مثل افلاطونی است. عقول عرضیه (انوار قواهر ارباب اصنام) سلسله ای از انوار مجرده اند که در انتهای عقول طولیه واقع شده و در عرض یکدیگر می باشند. به این معنا که با یکدیگر رابطه علی و معلولی ندارند. هر یک از عقول عرضیه رب النوع یک نوع مادی بوده و ایجاد و صورت بخشی افراد آن را بر عهده دارند.
وحدت و کثرت در فلسفه اسلامی
نویسنده:
علی‌اکبر حایری موحد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث وحدت و کثرت از جمله مباحثی است که از دیرباز مورد تتبع و تفحص بشر بوده است ، زیرا در این مورد دو مسئله عمده، یعنی وحدت خالق و چگونگی ارتباط میان خالق یگانه و مخلوقات متکثر بررسی می‌شود. مسئله وحدت و کثرت از طرف متکلمین، عرفا، مفسرین و فلاسفه مورد تحلیل قرار گرفته است که در این پایان‌نامه بیشتر به اقوال فلاسفه توجه شده است و همچنین با قید "فلاسفه اسلامی" متعرض اقوال دیگر اندیشمندانی که در محدوده این قید نبوده‌اند، نشده است . این رساله دارای یک مقدمه، دو بخش و یک خاتمه است . بدین منوال که مقدمه شامل تعریف چندی از اصطلاحات کلیدی و سیر تاریخی بحث فوق می‌باشد. بخش اول دارای دو فصل است . فصل اول مشتمل بر تعریف "وحدت و کثرت "، و فصل دوم مشتمل بر اقسام و مراتب "وحدت و کثرت " می‌باشد. بخش دوم دارای دو فصل و یک نتیجه است . فصل اول مشتمل بر "هوهویت " و "حمل" است و فصل دوم شامل بیان "غیریت " و اقسام آن می‌باشد. و در نتیجه نحوه تمانع "وحدت و کثرت " ذکر شده است . و در آخر نیز تبعات بحث "وحدت و کثرت " را در سه قاعده فلسفی متذکر شده است . در خاتمه از باب ختامم مسک به آیایت و روایات تمسک جسته و نحوه بساطت و نفی ترکیب در حق تعالی را بیان نموده است .
تحلیل تطبیقی مساله حمل در فلسفه اسلامی و معرفت شناسی کانت
نویسنده:
مرتضی میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله شناخت یا بحث معرفت در مقایسه با سایر مباحث فلسفی از اهمیت بسزائی برخوردار است . با عنایت به ضرورت تلاش عقلی و فلسفی برای حل مسائل مربوط به شناخت هستی و با توجه به جایگاه ویژه مساله حمل در شناخت عقلانی انسان نسبت به جهان خارج، حمل یکی از مسائل مهم انتولوژی در فلسفه به شمار می‌آید زیرا حمل به معنای این همانی در "استی" و "هستی" است و ما به وسیله حمل است که رابطه میان ذهن و عین و علم و معلوم و موضوع و محمول را تبیین می‌نماییم. این موضوع در حوزه فلسفه نظری کانت و در قسمت تحلیل استعلایی و در بخش تقسیم احکام و قضایا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . کانت در یک تقسیم‌بندی کلی، احکام و قضایا را به دو دسته تحلیلی و ترکیبی تقسیم می‌نماید، این تقسیم‌بندی همانند تفکیکی است که فلاسفه اسلامی کاملا با حکم تحلیلی نزد کانت منطبق است ، همچنین بر حسب تعریف حمل شایع صناعی مساوی با احکام ترکیبی است . وجه مشابهتی که بین احکام ترکیبی و حمل شایع وجود دارد این است که چون موضوع و محمول در آنها مغایرت ماهوی با یکدیگر دارند، برای اینکه با یکدیگر متحد شوند به یک امر ثالثی نیاز دارند. این امر ثالث گاهی به گونه‌ای است که رابطه محمول با موضوع را ضروری می‌گرداند و گاهی غیرضروری. در فلسفه کانت قضایای ضروری را تالیفی ماتقدم و در فلسفه اسلامی حمل شایع بالذات می‌نامند. هر دو فلسفه احکام و قضایای علمی را از اینگونه قضایا به شمار می‌آورند. کانت سر امکان این قضایا و یا به تعبیر دیگر امر ثالثی که باعث ایجاد رابطه ضروری بین محمول و موضوع می‌گردد را با توسل به ویژگیهای دستگاه فاهمه آدمی یعنی شهود حسی و مقولات فاهمه توجیه می‌نماید در حالی که فلاسفه اسلامی با تمایز بین مقومات موضوع و عوارض ذاتی موضوع و تفکیک بین ذاتی باب ایساغوجی و ذاتی باب برهان ثابت می‌کنند که عقل می‌تواند با مقایسه و سنجش بین مفاهیم موجود در ذهن - که می‌توانند حاکی از امور واقعی باشند - به نسبت ضرورت و قطعیت بین موضوع و محمول پی ببرد. گاهی این مقایسه‌ها مستقیم و ساده انجام می‌شود و گاه با تشکیل قیاسات و براهین عقلی تواءم می‌گردد. از دیگر موارد قابل بررسی در باب احکام و قضایای وجودی است : یعنی قضایایی که محمول آنها "موجود" می‌باشد. از شعارهای معروف فلسفه کانت انکار وجود محمولی و انحصار وجود، در "وجود رابط" است . فلاسفه اسلامی هر چند همانند کانت به وجود روابط قائل هستند اما برخلاف وی تماما به وجود محمولی اذعان داشته و آن را یکی از امهات مسائل فلسفی به شمار می‌آورند.
نقد هیوم بر علیت
نویسنده:
مهدی بیابانکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
قضایای تحلیلی و تالیفی از دیدگاه پوزیتیویسم منطقی و کواین
نویسنده:
مهدی دشت بزرگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله دارای چهار بخش است ، در بخش اول به اختصار از پیشینه تمایز تحلیلیˆتالیفی بحث شده است . لایب‌نیتس دو نوع حقیقت را از هم متمایز می‌کند، حقیقت عقلی و حقیقت واقعی، اما شارحان افکار او این تمایز را که با تمایز مصطلح تحلیلیˆتالیفی منطبق است ، با فلیفه او چندان سازگار نمی‌دانند و معتقدند که در نظام فلسفی لایب ، تمام قضایا، تحلیلی و ضروری‌اند که البته سخنی پذیرفتنی نیست . در اندیشه‌های هیوم نسبتهای میان تصورات (معلومات بدیهی عقلی) و امور واقع (معلومات تجربی مربوط به عالم خارج) مطرح می‌شود که با قضایای تحلیلی و تالیفی منطبق است . کانت ، از اولین فیلسوفانی است که به طور صریح از تمایز تحلیلیˆتالیفی صورتبندی نسبتا دقیقی ارائه داد. با طرح اشکالات مربوط به صورتبندی کانت ، بخش اول به پایان می‌رسد. بخش دوم با معرفی پوزیتیویسم منطقی آغاز می‌شود. سه اصل بنیادی این جنبش عبارتند از: واحد کردن علوم تجربی، حذف ما بعدالطبیعه سنتی و نظریه معنی‌داری، بر اساس نظریه معنی‌داری، تمام قضایای معتبر و با معنی یا تحلیلی‌اند و یا تالیفی، در کنار این اصل، اصل دیگری به نام تحویل‌گرایی قرار دارد که مطابق آن، قضایای تالیفی، قضایایی هستند که هر یک دارای قلمرو واحدی از تجارب تایید کننده یا ابطال کننده هستند. از میان پوزیتیویستهاس منطقی، رودلف کارنپ ، بیش از همه به تببین تمایز تحلیلیˆتالیفی می‌پردازد. او با اذعان به وجود این تمایز در زبانهای طبیعی، برای تبیین آن از یک زبان ساختگی استفاده می‌کند. کارنپ تلاش می‌کند تا در یک نظام زبانی، به طور صوری و غیر صوری و بر اساس "اصول موضوعه معنایی" مفهوم تحلیلی و تمایز آن از مفهوم تالیفی را بیان کند، حتی در زبان طبیعی نیز از طریق موجه نشان دادن مفهوم "معنا" سعی می‌کند از ترادف و تحلیلیت تعریفی ارائه دهد. مفهوم تحلیلیت در مرکز معرفت‌شناسی کارنپ قرار دارد. او اکسیومهای اساسی نظریه معرفت را به عنوان تعاریف ضمنی لحاظ می‌کند. بخش سوم به بیان استدلالهای کواین در رد تمایز مذکور بر اساس تزکل‌گرایی از جمله استدلالهای کواین است . علاوه بر تزکی‌گرایی، دو تز دیگر او، یکی تز رفتاری - طبیعی زبان و دیگری تز عدم قطعیت ترجمه، تمایز تحلیلیˆتالیفی را ابطال می‌کند. در بخش چهارم، در دو محور تبیین تحلیلیت و معرفت‌شناسی، اندیشه‌های کارنپ و کواین مقایسه شده است ، و در پایان از اندیشه‌های کواین در نقض آراء کارنپ جانبداری شده است .
احوال نفس پس از مرگ در آراء افلاطون (تناسخ) و نظر خاص ملاصدرا در باب معاد و مقایسهء دو رای
نویسنده:
علی اصغر صنمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بخش اول این رسالهء، به افلاطون و تبیین تناسخ وی پرداخته‌ایم و سپس در بخش دوم تناسخ و انواع آن را بیان و توسط ملاصدرا رد کرده‌ایم و در بخش سوم نظر ملاصدرا را در زمینهء معاد را بیان داشته‌ایم. در بخش اول به جریان وارد شدن تناسخ در فلسفهء افلاطون و رابطهء آن با مثل افلاطون پرداخته‌ایم و عنوان کرده‌ایم که تناسخ را افلاطون برای پاره‌ای از انسانها می‌داند. و البته فلاسفهء حقیقی از این گردونه نجات یافته و به عالم مثل می‌پیوندند. در بخش دوم تناسخ همهء انواع آن رد می‌شود و ملاصدرا یک معنای ابداعی از تناسخ غیر از معنای مصطلح آن را عنوان می‌کند که بر معاد منطبق است و قول افلاطون و قدما را به همین معنای صحیح حمل می‌کند. آنگاه در بخش پایانی به اقوال مسلمین در زمینهء معاد پرداخته و سپس رای ملاصدرا در این زمینه را مطرح کرده‌ام و آنگاه به چند جزء اساسی نظریهء وی در معاد مستقلا در فصلهای بعدی پرداخته‌ام. من جلمه ادعای ملاصدرا مبنی بر اینکه معادی که او مطرح کرده عینیت نفس و بدن دنیایی و اخروی هر شخص را اثبات کرده، و من خواهم گفت که ملاصدرا چنین نکرده و اصول چنین چیزی ممکن و معقول نیست . و نیز در تجرد خیال که از مبانی اساسی معاد جسمانی ملاصدرا است به آن نیز به عنوان فصل مستقلی در کنار آراء مشائین و مشرقیین در این زمینه پرداخته‌ام و بالاخره ارزیابی از معاد ملاصدرا و مقایسه آن به معادگرایی قرآنی و مقایسه معاد ملاصدرا با رای افلاطون در احوال نفوس مردگان.
فلسفه اصالت  معنای بار کلی
نویسنده:
محمدباقر بشارتی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه بار کلی یکی از فلسفه‌هاستکه دارای نکاتی زیبا و عمیق استاز بارزترین اموری که به زیبائی این فلسفه اصالتمعنای می‌افزاید ارتباط آن با فلسفه الهی استو رد فلسفه الحادی و ماتریالیستی استکه با انکار ماده که اساسو پایه این فلسفه‌هاستاین نکته را به خوبی روشن می‌سازد و نکته دیگر ارتباط آن با معرفت‌شناسی استاساسی‌ترین مسئله در فلسفه چه در بحث‌های وجودشناسی و چه شاخه‌های دیگر آن معرفت‌شناسی استدر این پایان‌نامه به مسائل فوق پرداخته شده است .
وجود جهان مادی از دیدگاه برکلی و فلاسفه اسلامی
نویسنده:
لطف‌الله عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به نظر لاکما در ادراکحسی مستقیما به اشیاء مادی آگاهی پیدا نمی‌کنیم بلکه فقط به تصوراتی که این اشیاء در اذهان ایجاد می‌کنند آگاهی داریم، اما در عین حال می‌توانیم نتیجه بگیریم که این اشیاء موجودند زیرا آنها علتتصوراتما محسوبمی‌شوند. همچنین به نظر لاکبعضی از تصوراتشبیه به کیفیاتی هستند که در خود اجسام وجود دارند ولی بعضی از آنها به این دلیل که نسبی هستند فقط در ذهن وجود دارند. او دسته اول را کیفیاتاولیه و دسته دوم را کیفیاتثانویه می‌نامد. اما به نظر بر کلی چنین عقیده‌ای هم به شکاکیتمنجر می‌شود و هم به الحاد. اگر ما فقط به تصوراتحسی آگاهی داریم چگونه می‌توانیم نتیجه بگیریم که این تصوراتمطابق بااشیاء مادی‌اند. برکلی برای رهایی از چنین شکایتی جوهر مادی را انکار نموده و تصوراترا شیء واقعی دانسته و آنها را بازنمای چیزی غیر از خودشان نمی‌داند. بعلاوه برکلی همان دلایلی را که لاکبرای ذهنی بودن کیفیاتثانویه اقامه کرده بود برای ذهنی بودن کیفیاتاولیه بکار گفتو همه کیفیاتمحسوسرا تصوراتدانسته و تصوراتنیز نمی‌توانند قائم به یکشیء غیر مدرکباشند. بدین ترتیببرکلی جهان مادی را به مجموعه‌ای از تصوراتتقلیل داده و ایده‌الیسم وی شکل می‌گیرد. برکلی علیرغم انکار ماده از پیروان اصالتحسمحسوبمی‌شود، زیرا وی برای توجیه ادراکاتحسی خدا را جایگزین ماده می‌کند. فلاسفه اسلامی بر خلافبرکلی وجود جهان مادی مستقل از ذخن را یکامری بدیهی پنداشته‌اند. به نظر آنها متعلق بی‌واسطه آگاهی همان تصوراتذهنی استو به واسطه این تصوراتبه اشیاء خارجی مستقل از ذهن علم پیدا می‌کنیم و آنها تطابق این دو نحوه وجود را نیز یکامر بدیهی می‌دانند. بعلاوه فلاسفه اسلامی بر خلافبرکلی اعتقاد به وجود ماده را نه تنها دست‌آویزی برای انکار خدا نمی‌دانند بلکه به این جهتکه خصوصیتذاتی آن امکان ماهوی استو امکان ماهوی نیز ملاکنیازمندی شیء به علتاست ، آن را یکی از دلایل اثباتوجود خداوند قرار داده‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 153