جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4212
مفهوم ولایت بین علامه طباطبائی و فخر رازی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: عادل کاظم عبدالله لفته استاد راهنما: سیدمحمد أمام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت هرگز از انسان دور نبوده است، چنانکه از بدو پیدایش بر روی زمین به وجود آمد، زیرا این یک نیاز فطری است که خداوند روح انسان را با آن دمیده و انسان به کسی نیاز دارد که نیازهای او را برآورده کند زیرا نمی تواند نیازهای غذایی، پوشاک و امنیت خود را تامین کند، تنها با ملاقات و همکاری با همنوعان خود. اهمیت ولایت از آنجاست که انسان موجودی اجتماعی است که نمی تواند به تنهایی زندگی کند، بلکه باید با دیگران تعامل داشته باشد، البته متمدن است و با همنوع خود احساس صمیمیت می کند و به دنبال همکاری ست. بر سختی های زندگی هر چه انسان به آن نیاز دارد حتی آداب رفع حاجت - امر ولایت و احکام و احکام آن و آنچه مربوط به آن است را برای ما روشن کرد. مسأله ولایت در دین اسلام رکن اساسی و مهمی را تشکیل می دهد، زیرا اسلام دین جامع و یکپارچه ای است که ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد و هیچ وجهی از آن حذف نشده است و با توجه به قرآن کریم قانون اساسی است. روش و راهنمای امت اسلامی، در می یابیم که ایشان به ولایت اهتمام فراوان داشتند و اولی آنها با سنت پیامبر مورد توجه خاص قرار گرفت و در بسیاری جاها به آن تصریح کرده و در جاهای دیگر به آن اشاره کرده اند. آنجا که به مبانی و قوانین دولت و انواع آن پرداختند. اسلام نظام یکپارچه ای است که بر انواع رفتار انسان (فردی و جمعی) حاکم است، زیرا یکی از پایه های ارتباط دولت با افراد و نیز ارتباط با دولت ها و آمیختن آنهاست. ولایت با همه مظاهر آن، دعوت جاودانه خداوند به آدم علیه السلام و نسل او پس از اوست که فرمود: من در زمین جانشینی قرار می دهم (بقره: 30). خواه امر تکوینی باشد یا امر تشریعی، یا امر اجتماعی، یا امر تفسیری و یا غیر آن، و خداوند متعال از فریضه برای گفتارش به خود یاد کرده است: یا غیر او اولیایی برگزیدند؟ (الشوری: 9). قرآن کریم همه مؤمنان را به اطاعت از اولیای امر دعوت می‌کند، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید!
بررسی کارکرد ملائکه ازدیدگاه علامه طباطبایی باتأکید برشبهات
نویسنده:
پدیدآور: مهتاب عبدی استاد راهنما: قربانعلی کریم‌زاده قراملکی استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جایگاه والای ملائکه در عالم هستی مبرهن است .پژوهش حاضر با روش توصیفی وتحلیلی و با تعمق در آیات و روایات و با رجوع به تفسیر قیّم المیزان به تبیین حقیقت وکارکرد فرشتگان در نظام هستی ، می پردازد. هستی ملائکه و وجود حقیقی ومجرد آنان با توجه به آیات قرآن از مسلمات آیین اسلام و ادیان دیگر است و چیستی ملائکه با عنایت به اوصافی که در قرآن کریم مانند : مقرب بودن ، علم و عقل ، عصمت ، عبودیت ، اطاعت وکرامت آمده است ، تا حدودی مشخص میشود. با استفاده از تفسیر شریف المیزان کارکرد مشترک آنان مانند: سجده برآدم و وساطت در تدبیر امور اثبات میشود همچنین کارکرد مختص آنان مانند: نقش فرهنگی ملائکه به زعامت جبرئیل و نقش اقتصادی آنان به زعامت میکائیل و نقش اخروی آنان به زعامت عزرائیل و نقش حیاتی آنان به زعامت اسرافیل قابل استفاده است. نقش ملائکه در همراهی با پیامبران معلوم است و نقش آنان نسبت به مومنان با استماع دعای مومنان و استغفار و صلوات بر آنان و طلب رحمت و هدایت برای آنان و در نهایت تصدیق و نصرت آنان در صحنه پیکار در دنیا است و این یاری فرشتگان نسبت به مومنان حتی با استقبال در زمان احتضار و با سلام وبشارت به آنان در هنگام موت و خوش آمدگویی به بهشتیان در آخرت خواهد بود و اما نسبت به کفار لعن و عذاب در دنیا و آخرت دارند وبرآیند این پژوهش فهم عمیق مسأله تحقیق خواهد بود.
التفات بلاغی در تفسیر المیزان علامه طباطبایی (مطالعه موردی سوره انعام)
نویسنده:
پدیدآور: مسلم علی حسین العکابی استاد راهنما: امیرجوان آراسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش درباره قران کریم از جمله بهترین مطالعات و ارجمندترین پژوهش هاست و کتاب های متعددی به هدف تفسیر قران و بیان مباحث مختلف و امور دینی و دنیوی ذکر شده در ان نوشته شده است. در کنار این مقوله ها، مباحث لفظی و انچه که به اعجاز قران از این ناحیه مربوط است نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. یکی از این کتابهای تفسیری «المیزان فی تفسیر القران» نوشته علامه محمد حسین طباطبایی است. در این نفسیر نکات بلاغی و لغوی زیادی مورد بررسی قرار گرفته است که بحث التفات هم از همین موارد است با علم به اینکه موارد التفات در قران بیشتر از مواردی است که علامه محمد حسین طباطبایی به انها اشاره کرده است و این یعنی علامه طباطبایی تعدادی از انها را برگزیده و در مورد انها بحث کرده است. در این رساله ترکیبی از مباحث قرانی و بلاغی ارائه شده است، چرا که تفسیر طباطبایی برپایه بیان معنای قرانی و ایجاد پیوند بین ان و معنای بلاغی است. انتخاب سوره انعام به عنوان نمونه برای بررسی موردی، از ان جهت بود که بحث التفات در ان مصادیق بیشتری دارد و به نوبه خود بیانی کامل از این ارایه را ارائه می دهد. این رساله با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی که به بیان معانی مختلف التفات در سوره انعام می پرازد، نشان داد که التفات در تفسیر المیزان بیشتر در ضمایر بوده است، زیرا در افعال و یا اسماء اشاره ای به التفات دیده نمی شود.
اهداف قرآنی از دیدگاه علامه طباطبایی و امام مکی بن ابی طالب القیسی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: اثیر عزیز علی المدلل استاد راهنما: محمد حسن احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق به بررسی اهداف قرآنی علامه طباطبایی و امام مکی بن ابی طالب با تکیه بر روش تطبیقی می پردازد و هدف از این تحقیق تبیین اهداف تفسیری قرآن در مورد قرآن است. ان، سوره بقره و پاره ای از آیات آن، طباطبایی و الامام مکی القیسی، اهداف آیات سوره بقره و برخی از آیات آن را بیان کرده و برداشت کاملی از تفسیر آنها ارائه کرده است. تبیین تفاوت ها و شباهت های بین آنها وظیفه و نتیجه گیری بین محقق مهم ترین نتیجه ای که محقق با این تحقیق به دست آورده این است که روش تفسیری طباطبایی بر اساس برداشت او از آیات قرآن به عنوان یک اصل و اساس است، چه در قرآن کریم و چه در بزرگوار. سنت و در سیره اهل بیت علیهم السلام، زیرا آنها بیانگر واقعیت قرآن هستند و می دانند که چه احکام، اصول و ارزش هایی بر آن نازل شده است. تفسیر قرآن کریم و تبیین مقاصد قرآنی از آن و اما مکی القیسی در تفسیر خود به رویکرد تفسیری یا المثور نزدیک شده است که در آنجا قرآن را با قرآن و قرآن با حدیث صحیح، چنانکه در زبان عربی بسیار مورد توجه است، زیرا قرآن به زبان عربی نازل شده و در مسیر خود در گفتار کشیده شده است، لذا عربی را حصار و حصار می کند. چارچوب تفسیر در جایی که از قرآن هر تفسیری را که با قواعد عربی و صیغه های آن هماهنگ نباشد نفی می کند و از تفاسیر آنچه را که بیشتر به آن و به اصل و قواعد آن مربوط بوده ترجیح می دهد.
اشکال نسخ و منسوخ شیخ هادی معرفت، علامه طباطبایی و سید الخوئی
نویسنده:
پدیدآور: باسم فیصل حسن الخفاجی استاد راهنما: سعید عبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایده نسخ توسط عوامل اساسی و احتمالی جذب می شود که آن را از حاشیه به متن منتقل می کند. بنابراین، این ایده حول محوری اساسی می چرخد که حول رضایت و تسلیم در برابر فرمان خداوند خلاصه می‌شود که به سلسله مراتب مفاد آن و روش کار مفسر و فقیه در منطق این اندیشه بر حسب نیاز و ماهیت زمان مربوط می‌گردد. از این رو، علیرغم کثرت منابع شناخت و گرایش های فکری در باب نسخ، برای همه کسانی که این نوع تفکر را مد نظر دارند، مبحث نسخ مورد توجه پژوهش‌های قرآنی بوده و هست. این پژوهش بر اساس ساختاری است که علوم مختلف را هم‌پوشانی می‌نماید تا به ما نشان دهد خروجی دانش هر یک از این ساختارها چگونه است و به صورت نظام مند و تحلیلی، حقیقت را در لابه لای میراث اسلامی جستجو می کند. دیدگاه (علامه شیخ محمد هادی معرفت) نسبت به نسخ از دیدگاه استادش (سید ابوالقاسم خویی) متفاوت نیست ولی او یکی از گرایش‌ها را توسعه داده است. انواع دیگری از تقسیم‌بندی‌های نسخ را اضافه شده که ناظر به درجات حکم و طبیعت اختلاف موضوعاتی است که در آنها نسخ صورت می‌گیرد. این انواع (نسخ مشروط و نسخ متدرج) فضای وسیع تری را برای انتقال احکام موضوعات ایجاد می‌کند. او از یک سو، آنچه را که استادش تأیید می‌کرد، محدود کرد و دایره انواع نسخ را بیشتر نمود تا ماهیت پژوهش قرآنی را که او قصد دستیابی به آن را دارد، تطبیق دهد. در مورد دیدگاه (آیت الله العظمی السید ابوالقاسم خویی) حلقه تحقیقاتی ایشان در جستجوی منشأ مباحث و جست و جوی احکام منطبق با ماهیت موضوعات مورد مطالعه، محدود بود. در نتیجه در بررسی احکام آن موضوعات و بیان تأثیر یا عدم آن، به یک مطالعه دقیق واقعی رسید و این همان چیزی بود که ما در محدود کردن نسخ، تنها به یک آیه رسیدیم و بررسی نمودیم. و اما دیدگاه (علامه سید محمد حسین الطباطبایی) و با توجه به گرایش‌های تفسیری فلسفی او، دایره نسخ نزد او بخاطر خارج شدن نسخ از دایره تشریع و ملحق شدن آن به دایره تکوین، وسیع‌تر است. و این نیازمند آن است که مفسر از معنای لغوی و اصطلاحی آن بخاطر توسعه و دامنه نسخ، بگذرد؛ لذا رفتن پیامبر و امام، و آمدن جانشینان آنان، ضمن دائره نسخ قرار می‌گیرد و حکم واقعی نسخ متوقف بر از بین رفتن حکم شرعی و جایگزینی حکم شرعی دیگر نیست و دامنه تکوینیات از دامنه تشریعیات وسیع تر است مگر این که برخی از انواع نسخ ها را که در نگاه امامیه وجود دارد، نمی‌پذیرد چون پذیرش برخی از اقسام، مستلزم آن است که کتاب خدا تحریف شده باشد و این به طور کل و تفصیل، از نگاه امامیه رد شده است.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و آیت الله مصباح یزدی (ره) در باب مقدمات فعل اختیاری
نویسنده:
پدیدآور: حامد اسماعیلی‌مهر استاد راهنما: عبدالله فتحی استاد مشاور: مهدی احمدخان‌بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اختیار و مقدمات فعل اختیاری از مهم‌ترین مسائل فلسفه فعل است که نتایج آن تأثیر بسزایی در علوم اخلاقی و تربیتی دارد که علامه طباطبایی و آیت الله مصباح در آثار متعدد خود به آن پرداخته‌اند و هم در تعداد مقدمات فعل اختیاری، هم در نحوه تفسیر و تبیین مقدمات اتفاقی، تفاوت‌هایی بین آن دو مشاهده می‌شود. پرسش اساسی این پژوهش این است که تفاوت دیدگاه این دو فیلسوف در باب مقدمات فعل اختیاری چیست؟. با توجه به اینکه کنش‌های اختیاری انسان، حداقل بخش مهمی از موضوع علوم انسانی را تشکیل می‌دهند، می‌توان گفت بحث از مقدمات فعل اختیاری در فلسفه‌های مضاف به علوم انسانی و به دنبال آن در خود علوم انسانی تأثیر غیرقابل انکاری خواهد داشت. روش این پژوهش در گردآوری، کتابخانه‌ای و در حل مسأله، توصیفی، تحلیلی و مقایسه‌ای است. یافته‌ها حاکی از آن است که علامه و آیت الله مصباح با وجود اختلاف در تعبیر، ملاک فعل اختیاری را عدم قهر عوامل دیگر و تعیّن‌بخشی خود فاعل به فعل از روی علم و حبّ می‌دانند و در انواع فعل به فعل جبری یا بالجبر و عنائی منتقدند اما علامه فعل جبری یعنی بالجبر (البته با تعریف خاص خود از آن و اختیاری دانستن آن) و فعل عنائی را به فعل قصدی ارجاع می‌دهند اما آیت الله مصباح، فعل جبری یا بالجبر را فعل اختیاری نمی‌دانند بلکه آن را در حقیقت نوعی انفعال به شمار می‌آورند نه فعل. مقدمه شناختی و مقدمه گرایشی فعل اختیاری را به علم حصولی و شوق منحصر نمی‌کنند، بلکه علم و حبّ را به معنای عام مقدمه فعل اختیاری برای همه موجودات مختار اعم از مجرد ناقص، تام و خدای متعال می‌دانند، اما علامه علم را و آیت الله مصباح حبّ را علت غائی فعل اختیاری به شمار می‌آورند. برخلاف استاد مصباح، علامه علم حقیقی به رابطه تکوینی بین فعل و غایت را برای انجام برخی از افعال اختیاری کافی نمی‌دانند و معتقدند برخی از افعال اختیاری علاوه بر این علم حقیقی، نیاز به علوم غیر حقیقی یا اعتباری دارند، در نتیجه از نظر ایشان اعتبار «حسن یا قبح و باید» مقدمه برخی از افعال اختیاری خواهد بود.
وعظ و ارشاد در احکام مطرح شده در سوره نور؛ مطالعه تطبیقی در تفسیر علامه طباطبایی و فخرالدین رازی
نویسنده:
پدیدآور: زینب علی اسماعیل اسماعیل ؛ استاد راهنما: محمد مرادی ؛ استاد مشاور: علی عباس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوره مبارکه نور، بیست و چهارمین سوره قرآن کریم و یکی از سوره های مدنی است و در جزء هجدهم قرآن کریم قرار گرفته است. وجه تسمیه این سوره به دلیل تکرار کلمه نور(هفت مرتبه) و ذکر آیه نور در این سوره می باشد. بسیاری از آیات شریفه در سوره مبارکه نور با هدف بیان احکام شرعی با لسان موعظه و ارشاد بیان شده است و به همین دلیل می توان سوره مبارکه نور را یکی از سوره های مهم در این زمینه دانست. اگر به سوره نور رجوع کنیم، می بینیم که وعظ و ارشاد در آن سبک خاصی به خود گرفته است، بدان صورت که از طریق آیاتی که احکام شرعی را در زمینه های مختلف ارائه می دهد تجلی یافته است و در تبیین مفاد آن احکام و توضیح آنها نقش بسزایی داشته است. هر بیننده ای که به قرآن به شکل عام و به سوره نور به شکل خاص بنگرد میتواند مفهوم موعظه، اهمیت آن، فواید آن و اسباب اقامه آن بر هدایت کامل که به منظور تبیین احکام شرعی موجود در این سوره گنجانده شده را درک کند. بر این اساس در این پایان نامه حول محور دلالت آیات وعظ و ارشاد در تبیین احکام موجود در سوره نور با تمرکز بر تفسیر علامه طباطبایی ره و فخرالدین رازی بحث میشود. اهمیت پژوهش حاضر در آن است که به موضوعی بسیار حساس و مهم می پردازد چرا که مانند تار مویی در مرز ایمان و کفر می باشد و به موضوعی مهم و ضروری از نظر دینی و اجتماعی در زندگی ما، به ویژه در عصر حاضر که عمل بر اساس آیات قرآن کمرنگ شده تبدیل شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی استقرایی و سپس رویکرد تحلیلی قیاسی با بررسی دلالت الفاظ و سیاق، معانی، مفاهیم و گفته های صاحب نظران و مفسران انجام شده است. از مهم ترین نتایجی که در پژوهش حاضر بدان رسیدیم این است که همه مردم شایستگی تبلیغ و ارشاد جامعه را ندارند، بلکه این امر منحصر به گروهی از علما است و حق واعظ این است که برای خردمندان فرصتی داشته باشد تا از آنها نقل کرده و از ایشان بهره مند شود و فرصتی برای عوام داشته باشد، تا از آن فرصت برای یاد گرفتن از او استفاده کنند. از دیگر نتایج رساله آن است که اشاعه کارهای زشت انواع گوناگونی دارد مانند نشر اکاذیب، تهمت و تکرار آن، ایجاد مراکز یا وسایلی برای به وجود آوردن فساد و ترویج آن، همچنین نابود سازی حیا از راه ارتکاب گناهان در اماکن و انظار عمومی.
الدافعیه عند علماء النفس والعلامه الطباطبائی فی تفسیر المیزان (دراسه مقارنه)
نویسنده:
پدیدآور: نزار عیدان حمدان اعذی استاد راهنما: محمدحسین باقری‌فرد استاد مشاور: محسن داودآبادی فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس انسان یکی از مهم ترین موضوعات نزد روانشناسان و عالمان دین به شمار می رود و نظرات و تحقیقات در ماهیت و کارکردهای آن متفاوت است یکی از ابعاد مهم در روح انسان، انگیزه و میل محرکی است که انسان را به سوی هدف سوق می دهد. روانشناسان درباره عوامل و موانع انگیزش بحثهای زیادی در کتب خود مطرح نموده اند. علامه طباطبایی یکی از علمای دینی است که در تفسیر قرآن خود در ذیل آیات زیادی از قرآن و در قالبهای مختلفی اعم از عینی، داستانی و فلسفی به این مسئله پرداخته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل و موانع انگیزش از منظر روانشناسان و علامه طباطبایی است که بصورت تطبیقی ارائه می شود. این تحقیق با روش تحلیلی- وصفی و با روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که روانشناسان بر روی عوامل جسمی و روانی دنیوی مثل خوراک پوشاک مسکن و ازدواج و نیاز به احترام در عوامل انگیزش تاکید دارند و علامه طباطبایی علاوه بر این عوامل به عوامل اخروی و محبت خدا نیز توجه ویژه ای دارد.
آموزه‌های تربیتی در سوره انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی، صادقی طهرانی، سید قطب و حبنکه
نویسنده:
پدیدآور: صلاح غازی ناهی العتابی استاد راهنما: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فی هذا البحث یتم تناول سوره الأنبیاء بالبحث والتحلیل، إلا أن هذا البحث لا یعنی بتفسیر سوره الأنبیاء کامله بل إنه ینتقی بعض الآیات التی تتعلق بصفات معنویه أو یمکن عبر شرحها وتفسیرها استنباط استفادات وومضات تربویه یمکن بعدها تقدیم أسالیب ناجعه لغرس بعض الصفات الحمیده، وتقییم وتقویم بعض الأخطاء السلوکیه أو غرس بعض السجایا الحسنه سواء ذاتیًا أی أن الفرد یستفید منها مباشره أو فی مجال تربیه الآخرین مثل تربیه الوالدین لأبنائهم والمعلمین لطلابهم وأهل الفکر والعلم والدین والثقافه. وقد اعتمدت الدراسه علی اساس موضوع التفسیر الموضوعی فی تفسیر الآیات استنادًا إلی التفاسیر الموثوقه، والتوجه الی الاسلوب الوصفی التحلیلی لکتابه الفائده التربویه والقواعد الأساسیه الواضحه والمبینه من اجل الوصول الی هذه المنافع. وقد تم وضع استنتاج مؤلف من عده اسس تربویه من خلال مجالات متنوعه للسلوک التربوی بواسطه الاستدلالات التربویه وطرحها فی ذهن المجتمع وابنائها وهذه القواعد تحققت من اسالیب وتوجهات مناسبه، ونسأل الله التوفیق ولما یحبه ویرضی عنه والله ولی التوفیق. یهدف البحث بیان أهمیه التنبه لحقیقه البعث والآخره وأن الجزاء آت لا محاله، شرح وتفسیر بعض آیات من سوره الأنبیاء وبیان معانیها، توضیح حقیقه بشریه الرسل وجمیع البشر وما یتبع ذلک من تقریر مبدأ الاعتراف بذلک وعدم الطغیان من قبل البشر، تبیین کیفیه تعوید النفس والناشئ علی التمهل وعدم التسرع، بیان کیفیه تعامل الوالدین مع أبنائهم لإعداد شخصیه مستقله رشیده، توضیح أهمیه الصبر فی حیاه الإنسان، بیان قصه ذی النون مع ربه وأهمیه التروی ونبذ الغضب. نحاول فی هذه الرساله البحث عن هذه السوره مکیه التی تعالج الموضوع الرئیسی الذی تعالجه السور المکیه و هوموضوع العقیده تعالجه فی میادینه الکبیره میادین التوحید والرساله والبعث، وما المنهج العام لتفسیرها و ما منهج العلامه الطباطبائی وسید قطب الشیخ حنبکه فی التعامل مع القضایا الدلالات التربویه التربویه ضمن سوره الانبیاء و ما منهجهم فی التعامل مع القضایا اللغویه و العقلیه؟ و نشیر الی مناهج المفسرین الذین نستفاد من آراوهم التفسیریه خلال هذه الرساله: منهج العلامه الطباطبائی: یری ضروره اللغه فی التفسیر ، ولکنه لم یرد لتفسیره الاستغراق فی ذلک ، بل اکتفی بإیراد اللغه والصور البلاغیه فی الآیات لبیان نکته علمیه تسهم فی إیضاح المعنی ، ولهذا نجد کثیراً ما یناقش الزمخشری لکونه إماماً لا یباری فی البلاغه ، بهدف تجلیه المراد من الآیه وبیان معناها ، وکما عُرف الزمخشری والرازی وغیرهما ببیان المناسبات والنظم بین الآیات نجد الطباطبائی اهتم بالمناسبه بین الآیات وبیان أوجهها من خلال السیاق ، وهذا ما سنتحدث عنه لاحقاً. المنهج اللغوی الذی وإن کان ضروریاً لتفسیر القرآن ، إلاّ أنه ابتعد عن التفسیر لیکون مجرد منهج لغوی وروائی هادف إلی إحکام الطوق علی المفردات القرآنیه، ویمکن أن نجد هذا الحال عند الطبرسی فی مجمع البیان ، إذ هو اهتم کغیره من المفسرین اللغویین اهتماماً کبیراً بمدلولات الألفاظ ومفرداتها ، وفی سرد آراء اللغویین (الطباطبائی، 1390: 1/13). منهج الشیخ عبد الرحمن حبنکه: القیمه العلمیه لهذا التفسیر لقد وضع الشیخ رحمه الله ضمن قواعد التدبر الأمثل قاعده تتعلق بهذا الأمر، بین فیها موقفه وما ینبغی علی المفسر اتباعه وتوظیفه عند تدبره الآیات التی تحتوی علی تلک الإشارات العلمیه، ویتلخص موقفه فیما یلی: 1- وجوب فهم النص أو النصوص القرآنیه بمقتضی الحقائق العلمیه التی ثبتت بأدوات ووسائل البحث العلمی الإنسانی ثبوتا قطعیاً. 2 - الفرضیات العلمیه التی لم یقل العلم فیها کلمته الأخیره القطعیه یمکن أن یفسر النص القرآنی بمقتضاها ضمن ضوابط التفسیر، ولکن دون جزم ولا قطع، ویبقی الباب مفتوحاً لاحتمالات فهم النص المتعدده. 3- لا یجوز تطویع النصوص القرآنیه واکراهها بتأویلات متعسفه لتوافق القضایا العلمیه التی لم تثبت، أو لا یمکن فهمها بمقتضی قواعد فهم النصوص العربیه، وعلی متدبر القرآن أن یحذر من الانزلاق فی الم ا زلق الخطره التی تجر إلی فهم کلام الله علی غیر ما أذن الله به فی تدبر قرآنه (حبنکه، 1361: 1/550). وقد ظهر اعتناؤه بتفسیر الموضوعی علی أکثر من اتجاه، الأول هو عند حدیثه عن السوره ککل ورسم صوره لها تکون محور السوره ومحورها، ففی کل سوره یعطی لمحه موجزه عن السوره، فیحدد موضوعها أو موضوعاتها التی تحویها والارتباط بینها، وبیان الأسالیب التی اتبعتها السوره فی عرض موضوعها أو موضوعاتها، ومن ثم تقسیم السوره إلی دروس تعطی صوره مجمله عما تتضمنه من أفکار. أما الثانی فهو المتمثل فی تحدید موضوعات معینه وجمع الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم د راستها وفق المنهجیه الموضوعیه فقد بدا ذلک واضحاً فی منهج الشیخ. ومن ذلک ما فعله فی الملحق الثانی من سوره النجم بعنوان: "حول معالجه المشرکین بشأن عقیدتهم فی الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم الملائکه" فقد أورد المعالجات وفق ترتیب النزول فی القرآن ثم تلخیصها بعد ذلک فی عناصر متنوعه مبینًا عناصر المعالجه لهم (محمد النصیرات، 2013: 67) ومن ذلک أیضًا ما فعله فی الملحق الثانی من نفس السوره حول "سیاسه الداعی فی أحوال المدعوّ الذی لم یستجب (حبنکه، 1980: 5/15) وغیرها، وأکثر هذا یظهر فی ملحقات السور. وأما الثالث والأخیر فهو الذی یعنی بتتبع لفظه معینه واستخدام القرآن لها، وهذا یدل علی اهتمام الشیخ بهذا الأمر، ) مثل تتبعه لکلمه الص ا رط عند تفسیره لسوره الفاتحه (المصدر السابق، 4 / 422) وکتتبعه للفظ "الریاح" فی سوره المرسلات حیث تتبع فی القرآن کله مبینًا ما یمیز کل نص وأمثله ذلک کثیره. اهتم حبنکه به مسئله التربیه فی تفسیره قائم علی سنه التدرج ومراعاه حال المخاطبین فی التعلیم والتربیه، مع ملاحظه أن الاقتضاء الفکری لا یمنع من تأخیر البیان والتبلیغ مراعاه للاقتضاء التربوی الذی ینبغی أن یقوم علی أسلوب التدرج الحکی
تفسیر آیات دربردارنده ایهام تجسیم در امامیه و سلفیه مطالعه علامه طباطبایی و ابن تیمیه به عنوان الگو
نویسنده:
پدیدآور: حسین محمد محیه الخلیفه استاد راهنما: علی عبد الله زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تجسیم یکی از موارد بسیار خطرناکی است که عقیده جوامع اسلامی را تهدید می کند. از این رو، این مبحث از هدف و اهمیتی برخوردار بود که نشان دهنده تأثیر آن بر ساخت صحیح إعتقادی است، این تحقیق به بررسی آیات دبردارنده ایهام تجسیم، تفسیر آنها و نحوه مواجهه دو مفسر یعنی علامه طباطبایی به عنوان نمونه امامی و ابن تیمیه به عنوان نمونه سلفی پرداخته است که در نتیجه بیان داشته است دیدگاه علامه طباطبایی نزدیکترین رابطه برای رسیدن به معنای واقعی بدون تشبیه و تجسم است؛ با توجه به این که علامه طباطبایی در تبیین معنای واقعی از روش های مناسبی از جمله استنباط بر مبنای سیاق، نشانه های زبانی و سایر روش های بررسی معنای واقعی، بدون تکیه صرف بر معنای ظاهری بیان، استفاده نموده است که نمونه ای از آن در تفسیر ابن تیمیه یافت نمی‌شود. بلکه ابن تیمیه بر معنای ظاهری بدون تفسیر آن متن تکیه نموده که او را در باتلاق قیاس و تطبیق فرو برده و از رسیدن به معنای واقعی آن اصطلاح دور نگه داشته است. پس از مطالعه آرای علامه طباطبایی و ابن تیمیه، هیچ شباهتی بین دو طرف نیافتیم، مگر در تلاش هر دو برای تفسیر این متون شریف قرآنی، و همچنین شباهت در اثبات صفاتی مانند حقیقت کلام الهی که با وجود اصل اثبات در چگونگی آن اختلاف داشته‌اند. علامه طباطبایی ثابت می کند که خداوند نه از طریق بدن خود سخن می گوید و نه بدنی دارد و مانند مخلوق بر عرش مستولی نمی شود و همان گونه که مخلوق تحت تأثیر قرار می گیرد، تحت تأثیر قرار نمی گیرد که همانند انسان عصبانی و خشنود شود و هیچ حرکتی شبیه حرکت موجودات ندارد. ابن تیمیه در حالی که خلاف آن را ثابت می کند إعتقاد دارد خداوند متعال با اعضای خود صحبت می کند، اعضا دارد، و بر کرسی مانند سطح مخلوق استوار است، و همان گونه که مخلوق متأثر می شود، متاثر می شود، و حرکت دارد و به آن شبیه است که تمام این مدعیات بر اساس ظاهر بدوی کلمه و امتناع از تفسیر آن است. در حالی که علامه طباطبایی در بیان خود به اهداف معنای حقیقی و چگونگی رویارویی آن با متن و اینکه این الفاظ مجاز یا کنایه و دارای معنایی منطبق با عقل سلیم انسان است، استناد کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 4212