جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 29
آیا فلسفه برای کودکان به نسبی گرایی می انجامد؟
نویسنده:
کریمی روح اله
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در این مقاله در ابتدا رویکردهای نسبی گرایی، شکاکیت، و جزم گرایی با استفاده از تمثیل «فیل در تاریکی» تبیین شده و سپس رویکرد چهارمی با عنوان «واقع گرایی حداقلی» مطرح شده است. مولف بر این عقیده است که نیچه علی رغم رد حقیقت در آثار ابتدایی خود، نهایتا در شش اثر پایانی خود به «واقع گرایی حداقلی» رسید. در ادامه سعی شده است این رویکرد، ضمن دو مبحث «تاریخ جهان حقیقی» و «منظرگرایی»، با استفاده از آثار نیچه بیشتر تبیین شود. نتیجه آن که منظرگرایی نه تنها برابر با نسبی گرایی نیست، بلکه از اجزای اصلی رویکرد چهارم است که علی رغم پذیرش نظرگاه های مختلف در شناخت حقیقت و لزوم و ناگزیری از آن ها و بنابراین ضرورت تشکیل حلقه کندوکاو برای شناخت حقیقت، آن را معادل انکار حقیقت و مساوی نسبی گرایی نمی داند. در پایان، ضمن اطلاق مباحث مطرح شده بر موضوع فلسفه برای کودکان، نتیجه گرفته شده که حلقه کندوکاو نه تنها به نسبی گرایی نمی انجامد بلکه، با اعتقاد به نسبی گرایی، اصولا حلقه کندوکاوی شکل نمی گیرد و اصل شکل گرفتن حلقه کندوکاو اولا به معنای باور به وجود حقیقت و ثانیا وجود و لزوم نظرگاه های مختلف در شناخت حقیقت است و این مورد اخیر لزوما معادل نسبی گرایی نیست.
صفحات :
از صفحه 101 تا 119
بررسی نظریه ویگوتسکی از دیدگاه روان شناسی و ارتباط آن با مبانی نظری آموزش فلسفه به کودکان
نویسنده:
رشتچی مژگان
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مقاله حاضر پس از بررسی اجمالی برخی نظریه های موجود درباره رشد زبان کودک، ازجمله نظریه های رفتارگرا، فطری نگر، و نقش نگر به طور اخص دیدگاه ویگوتسکی درباره رشد زبان و تفکر و ارتباط آن ها با یک دیگر را مورد مطالعه قرار داده است. هدف این بررسی نشان دادن شمول نظریه ویگوتسکی در تفسیر ارتباط زبان و تفکر است. بررسی دو مفهوم عمده نظریه وی، یعنی منطقه مجاور رشد و میانجی گری، روشن کرده است که این دو مفهوم در روند آموزشی فلسفه برای کودکان سودمند است. این مقاله، هم خوانی نظریه ویگوتسکی با مبانی فلسفه برای کودکان، مساله آموزش کودکان، نقش آموزش در بهبود روندهای فکری کودکان و نقش اجتماعی زبان در پیش برد تفکر کودکان را، از جنبه های گوناگون مورد بحث قرار داده است. به نظر نویسنده بررسی نظریات ویگوتسکی درک درستی از ضرورت آموزش فلسفه به کودکان به دست می دهد و پایه های علمی آموزش فلسفه به کودکان و تطابق روش های آموزش آن با نظریه های علمی را روشن می سازد.
صفحات :
از صفحه 3 تا 19
سیر تحول و شکل گیری مهارت های تفکر انتقادی در داستان های تالیفی ایرانی برای کودکان و نوجوانان
نویسنده:
مکتبی فرد لیلا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
داستان نقشی حیاتی در شکل گیری مهارت های تفکر انتقادی دارد. هدف از پژوهش حاضر، کشف امکانات بالقوه داستان های معمولی در تقویت و شکل گیری مهارت های تفکر انتقادی در کودکان است. مهارت های تفکر انتقادی مورد بررسی عبارت اند از: هدف، طرح پرسش، اطلاعات، داده، شاهد، تجربه، استنباط ها و تفاسیر، پیش فرض ها، استلزامات و پیامدها، نظرات، انصاف (بی طرفی)، تواضع، رشادت، همراهی، استحکام، و پشتکار ذهنی، اطمینان در تفکر، تسلط بر خودمحوری، و قابلیت های استدلال اخلاقی. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا، میزان مهارت ها و مولفه های تفکر انتقادی از دیدگاه ریچارد پل در داستان های تالیفی برای کودکان گروه سنی «ج» که در فاصله سال های 1342 تا 1385 در فهرست کتاب های مناسب شورای کتاب کودک به ثبت رسیده اند، بررسی شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد که مولفه های استلزامات و پیامدها، اطلاعات، داده، شاهد، تجربه، هدف، قابلیت های استدلال اخلاقی نسبت به سایر مولفه ها در وضعیت بهتری قرار دارند. از ضعیف ترین مولفه ها نیز می توان به پیش فرض ها، اطمینان در تفکر، نظرات و استنباط ها و تفاسیر اشاره کرد. هم چنین عمده رشد متوالی داستان ها به لحاظ مولفه های تفکر انتقادی صرف نظر از رشد مقطعی دهه چهل، در آثار متاخر و در دهه هشتاد روی داده است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 124
فلسفه برای کودکان؛ گامی به سوی پیوند فلسفه با جامعه
نویسنده:
فخرایی الهام
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
انسان تنها موجودی است که داعیه اندیشه و اندیشمندی دارد و به مدد همین امکان، فرصت آموزش و یادگیری در بعد فردی و اجتماعی برایش فراهم می شود. یکی از عرصه هایی که به طور جدی در اعتلای تفکر انسانی موثر واقع گشته، فلسفه و تفکر فلسفی است؛ زیرا فلسفه، دانشِ پرسش است و پرسشِ گر حیات عقلانی بشر. اگرچه حضور فلسفه در زندگی انسان، چیز تازه ای نیست، اما آن چه امروزه اهمیت ویژه ای یافته و به عنوان یک امکان جدید در آغاز راه است؛ تلاش برای همگانی ساختن فلسفه و به ویژه آموزش آن به کودکان است؛ آموزشی که کارکردهای موثر آن از همان ابتدا متوجه زندگی شخصی کودک و در مراحل بعدی منجر به بهره مندشدن هرچه بیش تر او از فرصت های مادی و معنوی در زندگی می شود و درمجموع ارتقای سطح فرهنگ جامعه را به دنبال خواهد داشت. در همین راستا، نگارنده در این مقاله به دنبال بررسی دو بستر اساسی پیوند تفکر فلسفی با جامعه و نیز آموزش فلسفه به کودکان است تا کارایی فلسفه در حل مسائل اجتماعی بیش از پیش آشکار شود.
صفحات :
از صفحه 69 تا 81
«فلسفه برای کودکان» و کنترل پرخاشگری
نویسنده:
هدایتی مهرنوش
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
پرخاشگری، درمیان واکنش های هیجانی، به دلیل پیامدهای فردی و اجتماعی اش توجه بسیاری از روان شناسان و جامعه شناسان را به خود جلب کرده است. علی رغم بروز برخی رفتارهای پرخاشگرانه در سال های اولیه تولد، کودک درطی فرایند رشد خود فرصت هایی برای یادگیری مهارت های نظارت بر هیجان و رفتار را خواهد داشت، که منجر به کنترل مناسب خشم و پرخاشگری می شود. بااین حال، بعضی از کودکان در کسب این مهارت ها موفق نیستند، در نتیجه سطوحی از پرخاشگری را در روابط میان فردی بروز می دهند. در کنار خانواده، مدرسه مهم ترین نهاد برای پرورش مهارت های اجتماعی کودک است. تحقیقات، درباره علل پرخاشگری در کودکان، نشان داده است که ناکامی در خود ابرازگری، قرارگرفتن در موقعیت هایی که کودک دچار دوگانگی و تضاد درونی می شود، و فقدان کفایت در قوه استدلال می تواند از مهم ترین آن ها باشند. بنابراین ایجاد فضایی دوستانه و تفکربرانگیز، که در آن گوش دادن به سخن کودکان ارزش محسوب می شود و منجر به ارتقای قدرت استدلال و داوری کودک می شود، می تواند در پیشگیری از پرخاشگری بسیار کارساز باشد. مبدعان برنامه «فلسفه برای کودکان» بر این باورند که پرورش قدرت تمییز، داوری، و استدلال ورزی، که مبتنی بر تفکر منطقی است، باید از دوران کودکی و با شروع زندگی اجتماعی کودک آغاز شود. بدین ترتیب، برنامه فلسفه برای کودکان در تلاش است با ایجاد فضایی موسوم به «حلقه کندوکاو» فرصت تقویت قدرت استدلال و داوری را برای کودکان فراهم سازد. می توان انتظار داشت که هم زمان با تقویت تفکر استدلالی و منطقی کودک از طریق گفت وگوهای جمعی، بتوان پرخاشگری را در آنان مهار کرد. نتایج تحقیقات متعددی تأثیرات مثبت این برنامه بر کنترل رفتارهای پرخاشگرانه را در کودکان نشان داده است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 134
کودکان متفکر، روابط میان فردی موثر (مطالعه تحقیقی پیرامون تاثیر برنامه «فلسفه برای کودکان» بر ارتباطات اجتماعی کودکان)
نویسنده:
هدایتی مهرنوش, قائدی یحیی, شفیع آبادی عبداله, یونسی غلامرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر اجرای برنامه «فلسفه برای کودکان» به صورت اجتماع پژوهشی، بر بهبود مهارت های میان فردی در دانش آموزان پایه های تحصیلی سوم تا پنجم ابتدایی در دبستان های دخترانه و پسرانه منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بود. برای این منظور 190 دانش آموز در سه پایه تحصیلی به طور تصادفی در دو مرحله انتخاب شدند (97 پسر، 93 دختر) و در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند (88 نفر در گروه آزمایش و 102 نفر در گروه گواه). سپس با استفاده از پرسش نامه دست یابی به مهارت های اجتماعی «اردلی و آشر»، متغیر مهارت های اجتماعی دانش آموزان سنجیده شد. قبل از اجرای برنامه، عدم تفاوت معنادار مهارت های ارتباطی در دو گروه تایید شد. سپس کودکان گروه آزمایش، طی 12 جلسه هفتگی 1.5 ساعته، در جلسات آموزشی شرکت نمودند. در پایان مشخص گردید که اجرای این برنامه می تواند بر بهبود مهارت های ارتباط میان فردی دانش آموزان تاثیر معناداری بگذارد (p<0.1). هم چنین برای بررسی ماندگاری اثر این برنامه، 4 ماه بعد دوباره دانش آموزان در این متغیر مورد ارزیابی قرار گرفتند و یافته ها حاکی از تایید ماندگاری اثر این برنامه بود. علاوه بر این، به کمک آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، مشخص گردید که در میان دختران و پسران شرکت کننده در این برنامه، از نظر بهبود مهارت های ارتباط میان فردی، پسرها افزایش بیش تری را نشان داده اند.به کمک آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، مشخص گردید که در میان دختران و پسران شرکت کننده در این برنامه، از نظر بهبود مهارت های ارتباط میان فردی، پسرها افزایش بیش تری را نشان داده اند.
صفحات :
از صفحه 125 تا 145
ادبیات داستانی کودکان و نقش آن در رشد تفکر
نویسنده:
رشتچی مژگان
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
آموزش تفکر به کودکان که فلسفه برای کودکان (P4C) نیز نامیده می شود یکی از برنامه های آموزشی است که مورد توجه بسیاری از دست اندرکاران تعلیم و تربیت کودک قرار گرفته است. در این برنامه آموزشی از داستان ها به منزله ابزار اصلی آموزش استفاده می شود زیرا عقیده بر این است که داستان ها می توانند مهارت های شناختی و توانایی پرسشگری را در کودک بالا ببرند و در نتیجه او را در ارزیابی استدلال ها، درک روابط علت و معلولی، کشف و تحلیل مفاهیم، و همچنین نتیجه گیری درست از رویدادها یاری کنند. به همین منظور، متیو لیپمن، که پایه گذار آموزش فلسفه برای کودکان است، داستان هایی را با هدف آموزش تفکر به کودکان نوشته است. مقاله حاضر، با تایید برنامه آموزش فلسفه به کودکان، سعی دارد نشان دهد که استفاده از کتاب های ادبی کودکان در برنامه درسی یک ضرورت است و می تواند نقش بسزایی در پیشبرد تفکر کودکان داشته باشد. بنابراین باید به داستان های ادبی به منزله یک ابزار آموزشی نگاه کرد و داستان خوانی را جزء برنامه های اصلی کودکان در مدارس قرار داد تا کودکان بتوانند از طریق گفت و گو در مورد آن ها قدرت تفکر خود را بالا ببرند. نکته دیگر که باید به آن توجه کرد این است که استفاده از داستان راه تعامل بزرگسالان با کودکان را هموار می کند، و در عین افزایش قدرت تفکر، آن ها را با رفتارها و مسائل اجتماعی آشنا می سازد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 37
تبیین و ترسیم تفکری بینا برای کودکان نابینا
نویسنده:
شیرمحمدی عاطفه, عبدالهی پور زهرا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
صفحات :
از صفحه 43 تا 68
پرورش هوش معنوی از طریق برنامه «فلسفه برای کودکان»
نویسنده:
هدایتی مهرنوش, زریباف مژگان
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
گسترش سریع فناوری در قرن بیست و یکم و رواج روزافزون مشکلات بشری ما را بر آن می دارد که، بیش از هر چیز، به آن چه به منزله دانش در اختیار کودکان قرار می دهیم حساس شویم و این دانش را با مهارت های معنوی و قدرت تشخیص و تمیز اندیشمندانه همراه کنیم. از آن جا که متخصصان سازمان بهداشت جهانی انسان را موجودی زیستی، روانی، و معنوی تعریف کرده اند، متاسفانه در عملکرد نظام آموزشی رایج، به نظر می رسد انتقال منابع انبوه دانش کم تر به معرفت هستی شناسانه و وجودگرایانه مزین است. هوش معنوی یکی از دستاوردهای ارزش مند محققان در چند سال اخیر است و توانسته پرده از بسیاری رمز و رازهای پیچیده ذهن آدمی بردارد و ریشه بسیاری از رفتارهای آدمی را بیابد. در چند سال اخیر، در پی توجه به حیطه معنویت، به منزله حوزه ای هوشمندانه، آثار درخور توجهی در زمینه هوش معنوی پدید آمده است، اما اکثریت آن ها بر اساس نگرش های معنوی افراد بالغ و بزرگ سال تالیف و تحقیق شده اند و منابع و مآخذ بسیار کمی پیرامون رشد معنوی کودکان وجود دارد. این در حالی است که متخصصان در این زمینه بی توجهی به معنویت را، در پرورش موجود انسانی، یکی از نگرانی های اصلی موسسات آموزشی و درنهایت دغدغه ای برای جامعه می دانند. شواهد متعددی دال بر منافع پرورش این جنبه از هوش در دوران کودکی و تمایل کودکان به آن است. این مقاله بر آن است که، ضمن توصیف و تعریف هوش معنوی، به اهمیت پرورش این جنبه از هوش در دوران کودکی بپردازد و امکان دست یابی به این هدف را از طریق اجرای برنامه «فلسفه برای کودکان» بررسی کند.
صفحات :
از صفحه 135 تا 166
بررسی تاثیر اجرای برنامه «فلسفه برای کودکان» (P4C) در افزایش هوش هیجانی دانش آموزان دختر مقطع اول راهنمایی مدرسه شهدای آزادی تهران در سال تحصیلی 88 - 89
نویسنده:
حاتمی حمیدرضا, کریمی یوسف, نوری زهرا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اجرای برنامه «فلسفه برای کودکان» (P4C) در افزایش هوش هیجانی دانش آموزان دختر مقطع اول راهنمایی تهران است. نمونه این پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر پایه اول راهنمایی مدرسه مدرسه شهدای آزادی منطقه دوازده شهر تهران بود. که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها آزمون هوش هیجانی بار ان (Bar-On) بود. ضمنا برای بررسی فرضیه های پژوهش از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها، از مقایسه میانگین افتراقی (تفاوت نمره ها در پیش آزمون و پس آزمون) با استفاده از آزمون تی استیودنت (T-Student) برای گروه های مستقل استفاده شد. با بررسی نتایج اجرای این برنامه افزایش معناداری در هوش هیجانی، مهارت های بین فردی و توانایی سازگار شدن مشاهده شد. اما در مهارت های درون فردی، مهارت های کنترل تنش ها و مهارت های کلی تغییر معناداری مشاهده نشد.
صفحات :
از صفحه 3 تا 22
  • تعداد رکورد ها : 29