جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > فلسفه تحلیلی > 1394- دوره 12- شماره 28
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
حسین رستمی جلیلیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امروزه فلسفه تطبیقی به عنوان حوزه مطالعاتی جدیدی در حال بسط و گسترش است، گرچه برخی در اعتبار آن به شک و تردید می نگرند، اما در این مقاله ماهیت مسائل فلسفه تطبیقی، تعریف مبانی، امکان و روش شناسی آن مورد بحث قرار گرفته است. در پایان نتیجه می گیریم فلسفه تطبیقی در ساحتی فرافلسفی با تلفیقی از روش شناسی های موجود ممکن است و این فلسفه توانایی پاسخ به برخی از مسائل حل ناشده را داراست. بنابراین می توان با انجام کارهای برجسته در فلسفه تطبیقی ضمن تحذیر از تفوق فرهنگ غربی از آن در بازشناسی و شناخت نقاط تلاقی و افتراق نظام معرفتی خودی و تطبیق آن با نظام های معرفتی دیگر سود جست و از این رهگذر به مفاهیم عمیق تر معرفتی خودی بیش از پیش نائل شد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 83
نویسنده:
صفیئی کامبیز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرمنوتیک رشته ای نوظهور در حوزه تفکر مغرب زمین است وپیشینه آن به نهضت اصلاح دینی و عصر روشنگری باز می گردد . این شاخه در دهه های اخیر رونق یافته است و در کنار معرفت شناسی، فلسفه تحلیلی و زیبایی شناسی، شأن فلسفی ویژه ای احراز کرده است؛ به گونه ای که می توان ادعا کرد از دهه هفتم قرن بیستم، هرمنوتیک به وجهه غالب تفکر فلسفی معاصر غربی تبدیل گشته و بر دیگر گرایش های نظری تفوق یافته است. تقریبا در نیمه دوم قرن بیستم، برخی از متفکرین و نظریه پردازان حوزه ادبیات، تحت تاثیر دستاوردهای پربار هرمنوتیک فلسفی، ضرورت تکوین «هرمنوتیک ادبی» و یا «رویکرد هرمنوتیکی به متون ادبی» را ارائه کرده و با نگرش ها، و راه کارهای مختلفی پا به عرصه این مقوله نهادند. برخی از آنها مانند روبرت یاوس و امبرتو اکو، خود از بنیان گذاران دبستان ادبی به حساب می آیند، که با تلاششان سعی دارند تا گستره نقد ادبی را به کمک پرسش های جامع هرمنوتیکی وسعت داده تا از این طریق، آنها اعتبار نظریه ها و اندیشه های خود را مورد نقد و بررسی قرار دهند. در این مقاله نویسنده برآن است تا به بررسی منتخبی از مهم ترین رهیافت ها و نظریه های هرمنوتیک ادبی، مناسبات آن با سایرتئور های مشابه علوم انسانی، و برداشت های مختلف از وظائف و کارکردهای آن بپردازد و سوالاتی نیز در مورد توان آشتی پذیری هرمنوتیک با روش های تاویل متن و نظریه های نقد ادبی مطرح می کند.
صفحات :
از صفحه 115 تا 139
نویسنده:
جمالی مهر محسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همان گونه که سنگ بنای استدلال داروین در انتزاع انتخاب طبیعی، توارث صفتی موثر در ادامه حیات یک جاندار مستقل از والد به سلاله بوده است؛ می توان هر کدام از نهادهای سلسله زیستی را با توجه به سلسله مراتب شناخته شده از ژنم تا اجتماعی از موجودات، موضوع انتخاب طبیعی نهادهای متناسب تر قلمداد کرد. به این ترتیب اندیشه انتزاع انتخاب طبیعی در چند سطح به ویژه با شواهد زیستی ایثارگرانه در زندگی اجتماعی موجودات غیرمعقول نخواهد بود. سمیر اکاشا در کتاب مشهورش بنام تکامل و سطوح انتخاب بر اساس این استدلال می کوشد تا چهارچوبی برای موضوع انتخاب چند سطحی با استفاده از روش آماری و مستقل از نوع نهاد زیستی بسازد. وی با بکارگیری مبنای معادله پرایس تلاش می کند تا مفاهیم تناسب جمعیتی را در قالب ریاضی توصیف نماید. امری که در نهایت منجر به بحث های فلسفی به ویژه در رابطه علت و معلولی میان خصیصه یا صفت موثر و تناسب یا تعداد سلاله بجای مانده از والد می شود. او پیشنهاد می کند تا برای تفکیک میان رابطه علی یا محصول جنبی از تجزیه تحلیل زمینه ای استفاده گردد. از سوی دیگر اکاشا تلاش می کند تا با تکیه بر مفاهیم جمعیتی و حاصل از بحث های انتخاب چندسطحی به توضیح رویدادهای زیستی بپردازد و مفاهیم هم افرایی و تناسب جمعی را در توضیح گذرهای عمده تکاملی بکار می بندد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 51
نویسنده:
ملکی ثریا, مصطفوی شمس الملوک
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث محوری در کتاب جمهوری افلاطون، موضوع عدالت است. افلاطون برای تعریف عدالت مدینه فاضله ای را ترسیم می کند که حاکم آن فیلسوف پادشاه است. از دیدگاه وی عدالت باید هم در درون فرد و هم در جامعه ایجاد شود. عدالت در شهر در سلسله مراتب طبیعی و تقسیم کار یافت می شود، بدین ترتیب، هرکس باید همان عملی را انجام دهد که به طور طبیعی برای آن ساخته شده است. عدالت در نفس نیز آن است که هر جزء نفس تنها به وظیفه خود عمل کند، تا به این ترتیب در نفس هماهنگی ایجاد شود. پس عدالت سلامت روح و رذیلت و ظلم بیماری روح است. عدالت افلاطونی دارای دو مرتبه است. یکی مرتبه ای که خاص فیلسوفان است و یکی مرتبه مخصوص افراد. فیلسوف هم از هماهنگی در درون برخوردار است و هم قادر به نظاره صور عدالت می باشد. اما دیگران هرچند از طریق عدالت هماهنگی را در درون شان ایجاد می کنند، ولی با عدالت حقیقی فاصله دارند. ولی مستعدند که با تربیت به نظاره صور عدالت دست یابند که این کار با هدایت حاکم فیلسوف انجام می شود. تعریف افلاطون از عدالت از همه امور حقوقی و قراردادی فراتر می رود و به مبدأ عدالت در روح انسانی بر می گردد. آنچه فیلسوف، عدالت می خواند در درونی ترین ژرفای طبیعت آدمی ریشه دارد. مقاله حاضر ضمن طرح موضوعات فوق در کتاب جمهوری، به بررسی ارتباط سیاست و اخلاق نزد افلاطون و عوامل دخیل در طرح نظریات اخلاقی و سیاسی وی پرداخته و در نهایت به این پرسش پاسخ می دهد که آیا غرض نهایی افلاطون در رساله جمهوری طرح آرمان شهر بوده است یا طرح نظریه ای درباره عدالت.
صفحات :
از صفحه 141 تا 173
نویسنده:
ستاری سهند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هانری لوفور با بسط مفهوم فضا و ماتریالیسم دیالکتیکی، بحث درباره ساختار دیالکتیک سه گانه را پیش می کشد. لوفور با انتقاد از دیالکتیک هگلی و مارکسی، تلاش آنها را در رفع تقابل های دوتایی ناکام می داند. پس می کوشد شکل تقابل های دوتایی را به ترکیبی سه تایی تغییر دهد؛ به عبارتی بهتر تقابل های دوتایی را محدود کند. او با بسط محتوا نشان می دهد معرفت ما از طریق محدودسازی محتوا و شکل اجتماعی محدود شده است. پس هر آموزه ای از جمله ماتریالیسم دیالکتیکی نیز برآمده از چنین محدودیت سازی است. از این رو، تفسیر ماتریالیسم دیالکتیکی را بسط می دهد و بر این باور است که دیالکتیک را باید در ساختاری سه بعدی بنا کرد. او با «تولید فضا» و مبانی محدودسازی محتوا در ماتریالیسم دیالکتیکی، دیالکتیک سه گانه را مطرح می کند که نتیجه نقد او بر منطق صوری، هگل گرایی و منطق دیالکتیک هگل است. لوفور با همین استدلال می کوشد دیالکتیک را به واقعیت مادی اجتماعی گره بزند و این امر را «با» و «در» فضا صورت می دهد. او فضا را در دیالکتیک سنتی مکمل تاریخ و زمان می کند تا از این طریق زمینه های مادی تولید فضا را به میانجی ساختار سه تایی دیالکتیک فضا دنبال کند. از همین روی در این مقاله، پس از نقد منطق صوری و منطق دیالکتیکی هگل از لزوم محدودسازی محتوا خواهیم گفت که از طریق فضا صورت می گیرد. سپس با طرح دیالکتیک سه تایی، «تولید فضا» را بر اساس دیالکتیک سه گانه فضا نشان خواهیم داد. این مقاله در پی آن است تا نخست نظریه دیالکتیک سه گانه و سپس دیالکتیک سه گانه تولید فضا را معرفی کند. لوفور با این نوآوری از دیالکتیک فضا-زمان سخن می گوید و مفهوم فضا را در کانون نظریه اجتماعی و سیاسی معاصر قرار می دهد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 114
نویسنده:
جمالی مریم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این نوشته بر آن است تا مفهوم فرم و فرمالیسم و بازتاب آن در هنرهای تجسمی را به مثابه شاخه ای بنیادین از جنبش مدرنیستی بررسی کند. در این راستا روش نقادی فرمالیستی کلمنت گرینبرگ نظریه پرداز و منتقد معاصر تحلیل گردیده است. فرمالیسم به تعبیر گرینبرگ عبارت است از نظریه ای که ویژگی های فرمی اثر را مهم ترین رکن مقوم آن قلمداد کرده و درون مایه اثر را پیامد تحقق فرم محسوب می دارد. بدین اعتبار در نظر وی درون مایه هر اثر تابعی است از عناصر فرمی. گرینبرگ برداشت خود را با استناد به نقد قوه حکم کانت توجیه نمود. کانت برای هنر عرصه ای مستقل و متفاوت از حوزه های دیگری چون علم و اخلاق در نظر گرفت و همین امر سبب ترویج شعار «هنر برای هنر» در هنر فرمالیستی شد. این نگاه کانت، بنیاد زیباشناسی گرینبرگ را در عرصه هنر شکل داد و از این رو گرینبرگ نقد فرمالیستی را که به تعبیر او ریشه در مدرنیسم داشت، با تکیه بر ویژگی خودآئینی و خودپایندگی صورت بندی کرد. نکته حائز اهمیت این است که گرینبرگ در نوشته های خود نقد سومکانت را کاربردی نموده و آن را به مثابه پایه فلسفی مدرنیسم به طور کلی و فرمالیسم به طور اخص تلقی کرده است. در این نوشتار مؤلفه های مهم مرتبط با فرم و فرمالیسم در نقد سومکانت و تاثیر آن بر برداشت گرینبرگ بررسی شده و نوآوری های وی درگستره نقادی هنر و به ویژه نقاشی تحلیل گردیده است. هم چنین علت اهمیت یافتن فرم و نفوذ فرمالیسم در حوزه نقد هنری معاصر و تاثیر راهبرد گرینبرگ به عنوان پیشاهنگ این فرایند در رهیافت های هنرمندان مدرنیست تبیین شده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 33
  • تعداد رکورد ها : 6